تعریفی از بزرگی زلزله

بزرگی زمین‌لرزه را به صورت زیر تعریف می‌کنند:

بزرگی زلزله، M برابر لگاریتم در پایه ده دامنه حداکثر (برحسب میکرون) حرکت، A، است که توسط لرزه‌سنج استاندارد ووداندرسون در فاصله صد کیلومتری از مرکز زلزله ثبت شده باشد.

    * M = Log(۱۰) A

همچنین، جهت تعیین انرژی آزاد شده توسط هر زلزله رابطه‌ای توسط ریشتر – گوتنبرگ در سال ۱۹۵۶ ارائه گردید که میزان انرژی آزاد شده در کانون زلزله بر حسب ارگ (erg) و بزرگی آن "M" مشخص می‌نماید.

    * Log E =۱۱٫۴ + ۱٫۵ M

با یک محاسبه ساده می‌توان نشان داد که با افزایش یک درجه‌ای اندازه بزرگی زلزله، مقدار انرژی آزاد شده تقریباً ۳۲ برابر می‌گردد.


اندازه گیری زلزله - Earthquake measuring

معمولاً وقتی از شدت درجه ریشتر - Richter- صحبت می شود، تمام اطلاعات مربوط به شدت یک زلزله ارائه می شود. زلزله ای که در تابستان سال 1998 قسمتی از افغانستان را که در 28 فوریه همان سال به واسطه زمین لرزه ای دیگر ویران شده بود، ویران کرد، طبق گزارشها شدتی معادل 1/7 درجه ریشتر داشت که از جمله زمین لرزه های مهیب به حساب می آید.


اندازه گیری زلزله


شدت زلزله در واحد ریشتر، که برگرفته از اسم زلزله نگار امریکایی، چارلز فرانسیس ریشتر (Charles Francis Richter)، می باشد، یک جدول شدت لگاریتمی شناخته شده بین المللی است. تک تک این اطلاعات با یک زلزله سنج اندازه گیری می شود. ریشتر در سال 1935، زمانی که او کار درجه بندی خود را تکمیل کرد، Magnitude را که به اختصار (M) می نامند و برگرفته از کلمه لاتین Magnitudo به معنای اندازه و مقدار است، به عنوان مقیاس اندازه گیری زلزله معرفی کرد.

درجه بندی ریشتر با M1 شروع می شود که این مقدار برای لرزشهای قابل حس زمین است. هر نقطه و مکانی روی این درجه بندی، به معنی شدت زمین لرزه به میزان ده برابر است. M8 نشان دهنده زمین لرزه های بسیار شدید است. ریشتر حد و مرزی را برای مقادیر M8 در نظر نگرفته است.

مقیاس های درجه بندی ریشتر

شدت 2-1 ریشتر: فقط به واسطه ابزار و تجهیزات قابل تشخیص است.

شدت 3 ریشتر: در نزدیکی محل زلزله به سختی قابل احساس است.

شدت 5-4 ریشتر: تا شعاع 30 کیلومتری از مرکز زلزله قابل حس بوده و همراه با خرابی های مختصری است.

شدت 6 ریشتر: زمین لرزه ای قوی است که تلفات جانی در بر دارد و خسارتهای سنگینی را در مناطق پر سکنه و جمعیت بار می آورد.

شدت 7 ریشتر: زلزله ای با قدرت بسیار بالاست که می تواند منجر به بروز فاجعه شود.

شدت 8 ریشتر: عظیم ترین و مخوف ترین نوع زلزله است. تاکنون شدید ترین زلزله ای که ثبت شده ، شدتی معادل 6/8 ریشتر داشته است.

مقدار Moment

مقیاس ریشتر، زمین لرزه های بسیار شدید یعنی حدوداً از 8 ریشتر به بالا را به سختی اندازه گیری می کند. به همین خاطر در سال گذشته زلزله نگاران آمریکایی مقیاس اندازه گیری Moment را برگزیده اند. در این مقیاس به جای انرژی آزاد شده، طول شکستگی بر روی پوسته زمین محاسبه می شود. در اینجا Moment یک مقیاس مکانیکی برای حرکتهای (تکان های ) بدنی به عنوان پیامد تأثیر نیروست. مقیاس Moment مانند مقدار ریشتر بوسیله زلزله سنج مشخص می شود. دستگاه زلزله سنج همه انواع امواج را که در مدت زلزله بروز می کنند، مورد توجه قرار می دهد.

زمین لرزه های خفیف حداکثر چند صد متر شکاف روی پوسته زمین ایجاد می کنند. در زمین لرزه های با شدت بالا این شکاف می توانند بالغ بر چند صد کیلومتر شود. در طول و امتداد چنین شکستگی هایی، امواج زلزله به صورت بی قاعده و قانون گسترش پیدا می کنند. زلزله کلمبیا در 25 ژانویه 1999 طبق حـــدسیات، شکــــافی بــــه طول 10 کیـــــلومتر ایجادکرد. مقیاس Moment در این زلزله 0/6 بود. دانشمندان برای زلزله ای در ماه مه 1960 در شیلی، شدیدترین زلزله براساس مقیاس Moment که مقدار 5/9 را داشت، ثبت کردند.

مقیاس Mercalli در این تقسیم بندی زمین لرزه مانند مقیاس ریشتر بر اساس شدت آن اندازه گیری نمی شود، بلکه براساس تأثیرات قابل حس و قابل دید توصیف می شود. این مقیاس براساس نام محقق ایتالیایی در زمینه آتشفشان،(1914-1850) G. Mercalli، نامگذاری شد. او این مقیاس را با شروع قرن جدید میلادی ارائه کرد، یعنی زمانی که هنوز هیچ گــــونه ابــــزار دقیق اندازه گیری و قانون اندازه گیری بین المللی وجود نداشت. ایـــن مقــــیاس امــــروزه در اروپــــا در قــــالبی تـــغیـــــیر شــکل داده شـــده بـــه عنــــوان مقــــیاس Medvedev-Sponheuer-Karnik) MSK) متداول و رایج است. با مقیاس MSK شدت یک زلزله برای مکانهای مورد نظر اندازه گیری می شود. این شدت در 12 درجه تقسیم بندی و برای هر تقسیم بندی توصیفات مفصلی داده می شود.

به عنوان مثال سطح یا درجه ششم باعث بروز شکافهایی در دیوار می شود و با درجه 7، دودکش ها از روی سقفها به زمین می افتند و در درجه 8، گوشه های بنا فرو می ریزد. در این نوع درجه بندی، درجه مقیاسهای مکانی مناطق زلزله زده بر روی نقشه ثبت می شوند، سپس نواحی با درجه تخریب یکسان از طریق خطوطی به هم متصل می شوند. این نقشه ها به عنوان مبنایی برای اینکه بیمارستانها یا نیروگاهها کجا ساخته شوند محسوب می شود. همچنین برای کاهش خسارات ناشی از زلزله، این نقشه ها کاربرد ویژه ای دارند.

اندازه گیری زلزله - Earthquake measuring


اندازه گیری زلزله - Earthquake measuring

معمولاً وقتی از شدت درجه ریشتر - Richter- صحبت می شود، تمام اطلاعات مربوط به شدت یک زلزله ارائه می شود. زلزله ای که در تابستان سال 1998 قسمتی از افغانستان را که در 28 فوریه همان سال به واسطه زمین لرزه ای دیگر ویران شده بود، ویران کرد، طبق گزارشها شدتی معادل 1/7 درجه ریشتر داشت که از جمله زمین لرزه های مهیب به حساب می آید.


اندازه گیری زلزله


شدت زلزله در واحد ریشتر، که برگرفته از اسم زلزله نگار امریکایی، چارلز فرانسیس ریشتر (Charles Francis Richter)، می باشد، یک جدول شدت لگاریتمی شناخته شده بین المللی است. تک تک این اطلاعات با یک زلزله سنج اندازه گیری می شود. ریشتر در سال 1935، زمانی که او کار درجه بندی خود را تکمیل کرد، Magnitude را که به اختصار (M) می نامند و برگرفته از کلمه لاتین Magnitudo به معنای اندازه و مقدار است، به عنوان مقیاس اندازه گیری زلزله معرفی کرد.

درجه بندی ریشتر با M1 شروع می شود که این مقدار برای لرزشهای قابل حس زمین است. هر نقطه و مکانی روی این درجه بندی، به معنی شدت زمین لرزه به میزان ده برابر است. M8 نشان دهنده زمین لرزه های بسیار شدید است. ریشتر حد و مرزی را برای مقادیر M8 در نظر نگرفته است.

مقیاس های درجه بندی ریشتر

شدت 2-1 ریشتر: فقط به واسطه ابزار و تجهیزات قابل تشخیص است.

شدت 3 ریشتر: در نزدیکی محل زلزله به سختی قابل احساس است.

شدت 5-4 ریشتر: تا شعاع 30 کیلومتری از مرکز زلزله قابل حس بوده و همراه با خرابی های مختصری است.

شدت 6 ریشتر: زمین لرزه ای قوی است که تلفات جانی در بر دارد و خسارتهای سنگینی را در مناطق پر سکنه و جمعیت بار می آورد.

شدت 7 ریشتر: زلزله ای با قدرت بسیار بالاست که می تواند منجر به بروز فاجعه شود.

شدت 8 ریشتر: عظیم ترین و مخوف ترین نوع زلزله است. تاکنون شدید ترین زلزله ای که ثبت شده ، شدتی معادل 6/8 ریشتر داشته است.

مقدار Moment

مقیاس ریشتر، زمین لرزه های بسیار شدید یعنی حدوداً از 8 ریشتر به بالا را به سختی اندازه گیری می کند. به همین خاطر در سال گذشته زلزله نگاران آمریکایی مقیاس اندازه گیری Moment را برگزیده اند. در این مقیاس به جای انرژی آزاد شده، طول شکستگی بر روی پوسته زمین محاسبه می شود. در اینجا Moment یک مقیاس مکانیکی برای حرکتهای (تکان های ) بدنی به عنوان پیامد تأثیر نیروست. مقیاس Moment مانند مقدار ریشتر بوسیله زلزله سنج مشخص می شود. دستگاه زلزله سنج همه انواع امواج را که در مدت زلزله بروز می کنند، مورد توجه قرار می دهد.

زمین لرزه های خفیف حداکثر چند صد متر شکاف روی پوسته زمین ایجاد می کنند. در زمین لرزه های با شدت بالا این شکاف می توانند بالغ بر چند صد کیلومتر شود. در طول و امتداد چنین شکستگی هایی، امواج زلزله به صورت بی قاعده و قانون گسترش پیدا می کنند. زلزله کلمبیا در 25 ژانویه 1999 طبق حـــدسیات، شکــــافی بــــه طول 10 کیـــــلومتر ایجادکرد. مقیاس Moment در این زلزله 0/6 بود. دانشمندان برای زلزله ای در ماه مه 1960 در شیلی، شدیدترین زلزله براساس مقیاس Moment که مقدار 5/9 را داشت، ثبت کردند.

مقیاس Mercalli در این تقسیم بندی زمین لرزه مانند مقیاس ریشتر بر اساس شدت آن اندازه گیری نمی شود، بلکه براساس تأثیرات قابل حس و قابل دید توصیف می شود. این مقیاس براساس نام محقق ایتالیایی در زمینه آتشفشان،(1914-1850) G. Mercalli، نامگذاری شد. او این مقیاس را با شروع قرن جدید میلادی ارائه کرد، یعنی زمانی که هنوز هیچ گــــونه ابــــزار دقیق اندازه گیری و قانون اندازه گیری بین المللی وجود نداشت. ایـــن مقــــیاس امــــروزه در اروپــــا در قــــالبی تـــغیـــــیر شــکل داده شـــده بـــه عنــــوان مقــــیاس Medvedev-Sponheuer-Karnik) MSK) متداول و رایج است. با مقیاس MSK شدت یک زلزله برای مکانهای مورد نظر اندازه گیری می شود. این شدت در 12 درجه تقسیم بندی و برای هر تقسیم بندی توصیفات مفصلی داده می شود.

به عنوان مثال سطح یا درجه ششم باعث بروز شکافهایی در دیوار می شود و با درجه 7، دودکش ها از روی سقفها به زمین می افتند و در درجه 8، گوشه های بنا فرو می ریزد. در این نوع درجه بندی، درجه مقیاسهای مکانی مناطق زلزله زده بر روی نقشه ثبت می شوند، سپس نواحی با درجه تخریب یکسان از طریق خطوطی به هم متصل می شوند. این نقشه ها به عنوان مبنایی برای اینکه بیمارستانها یا نیروگاهها کجا ساخته شوند محسوب می شود. همچنین برای کاهش خسارات ناشی از زلزله، این نقشه ها کاربرد ویژه ای دارند.

اندازه گیری زلزله - Earthquake measuring



 

معمولاً وقتی از شدت درجه ریشتر - Richter- صحبت می شود، تمام اطلاعات مربوط به شدت یک زلزله ارائه می شود. زلزله ای که در تابستان سال 1998 قسمتی از افغانستان را که در 28 فوریه همان سال به واسطه زمین لرزه ای دیگر ویران شده بود، ویران کرد، طبق گزارشها شدتی معادل 1/7 درجه ریشتر داشت که از جمله زمین لرزه های مهیب به حساب می آید.


اندازه گیری زلزله


شدت زلزله در واحد ریشتر، که برگرفته از اسم زلزله نگار امریکایی، چارلز فرانسیس ریشتر (Charles Francis Richter)، می باشد، یک جدول شدت لگاریتمی شناخته شده بین المللی است. تک تک این اطلاعات با یک زلزله سنج اندازه گیری می شود. ریشتر در سال 1935، زمانی که او کار درجه بندی خود را تکمیل کرد، Magnitude را که به اختصار (M) می نامند و برگرفته از کلمه لاتین Magnitudo به معنای اندازه و مقدار است، به عنوان مقیاس اندازه گیری زلزله معرفی کرد.

درجه بندی ریشتر با M1 شروع می شود که این مقدار برای لرزشهای قابل حس زمین است. هر نقطه و مکانی روی این درجه بندی، به معنی شدت زمین لرزه به میزان ده برابر است. M8 نشان دهنده زمین لرزه های بسیار شدید است. ریشتر حد و مرزی را برای مقادیر M8 در نظر نگرفته است.

مقیاس های درجه بندی ریشتر

شدت 2-1 ریشتر: فقط به واسطه ابزار و تجهیزات قابل تشخیص است.

شدت 3 ریشتر: در نزدیکی محل زلزله به سختی قابل احساس است.

شدت 5-4 ریشتر: تا شعاع 30 کیلومتری از مرکز زلزله قابل حس بوده و همراه با خرابی های مختصری است.

شدت 6 ریشتر: زمین لرزه ای قوی است که تلفات جانی در بر دارد و خسارتهای سنگینی را در مناطق پر سکنه و جمعیت بار می آورد.

شدت 7 ریشتر: زلزله ای با قدرت بسیار بالاست که می تواند منجر به بروز فاجعه شود.

شدت 8 ریشتر: عظیم ترین و مخوف ترین نوع زلزله است. تاکنون شدید ترین زلزله ای که ثبت شده ، شدتی معادل 6/8 ریشتر داشته است.

مقدار Moment

مقیاس ریشتر، زمین لرزه های بسیار شدید یعنی حدوداً از 8 ریشتر به بالا را به سختی اندازه گیری می کند. به همین خاطر در سال گذشته زلزله نگاران آمریکایی مقیاس اندازه گیری Moment را برگزیده اند. در این مقیاس به جای انرژی آزاد شده، طول شکستگی بر روی پوسته زمین محاسبه می شود. در اینجا Moment یک مقیاس مکانیکی برای حرکتهای (تکان های ) بدنی به عنوان پیامد تأثیر نیروست. مقیاس Moment مانند مقدار ریشتر بوسیله زلزله سنج مشخص می شود. دستگاه زلزله سنج همه انواع امواج را که در مدت زلزله بروز می کنند، مورد توجه قرار می دهد.

زمین لرزه های خفیف حداکثر چند صد متر شکاف روی پوسته زمین ایجاد می کنند. در زمین لرزه های با شدت بالا این شکاف می توانند بالغ بر چند صد کیلومتر شود. در طول و امتداد چنین شکستگی هایی، امواج زلزله به صورت بی قاعده و قانون گسترش پیدا می کنند. زلزله کلمبیا در 25 ژانویه 1999 طبق حـــدسیات، شکــــافی بــــه طول 10 کیـــــلومتر ایجادکرد. مقیاس Moment در این زلزله 0/6 بود. دانشمندان برای زلزله ای در ماه مه 1960 در شیلی، شدیدترین زلزله براساس مقیاس Moment که مقدار 5/9 را داشت، ثبت کردند.

مقیاس Mercalli در این تقسیم بندی زمین لرزه مانند مقیاس ریشتر بر اساس شدت آن اندازه گیری نمی شود، بلکه براساس تأثیرات قابل حس و قابل دید توصیف می شود. این مقیاس براساس نام محقق ایتالیایی در زمینه آتشفشان،(1914-1850) G. Mercalli، نامگذاری شد. او این مقیاس را با شروع قرن جدید میلادی ارائه کرد، یعنی زمانی که هنوز هیچ گــــونه ابــــزار دقیق اندازه گیری و قانون اندازه گیری بین المللی وجود نداشت. ایـــن مقــــیاس امــــروزه در اروپــــا در قــــالبی تـــغیـــــیر شــکل داده شـــده بـــه عنــــوان مقــــیاس Medvedev-Sponheuer-Karnik) MSK) متداول و رایج است. با مقیاس MSK شدت یک زلزله برای مکانهای مورد نظر اندازه گیری می شود. این شدت در 12 درجه تقسیم بندی و برای هر تقسیم بندی توصیفات مفصلی داده می شود.

به عنوان مثال سطح یا درجه ششم باعث بروز شکافهایی در دیوار می شود و با درجه 7، دودکش ها از روی سقفها به زمین می افتند و در درجه 8، گوشه های بنا فرو می ریزد. در این نوع درجه بندی، درجه مقیاسهای مکانی مناطق زلزله زده بر روی نقشه ثبت می شوند، سپس نواحی با درجه تخریب یکسان از طریق خطوطی به هم متصل می شوند. این نقشه ها به عنوان مبنایی برای اینکه بیمارستانها یا نیروگاهها کجا ساخته شوند محسوب می شود. همچنین برای کاهش خسارات ناشی از زلزله، این نقشه ها کاربرد ویژه ای دارند.

شبکه ملی زلزله


خلاصه

در مواقع بروز حوادث و بحرانها، چه طبیعی و چه غیر طبیعی (بشرساز)، اطلاع رسانی سریع و صحیح یکی از فاکتورهای بسیار مهم در هدایت صحیح روند مدیریت و فرماندهی بحران می‌باشد. مدیریت بر بحران بدون دسترسی به اطلاعات از منطقه آسیب دیده امری ناممکن است و از سوی دیگر کیفیت و سرعت اطلاعات واصله نیز نقش حیاتی در تصمیمات اتخاذ شده خواهد داشت.

در حال حاضر در کشور ایران، شبکه لرزه نگاری دستگاهی در سطح وسیعی در حال فعالیت است، اما بدلیل عدم وجود سیستم مخابراتی قوی و عدم ارتباط همزمان (On Line) این لرزه نگارها برای جمع آوری داده‌های ثبت شده و تحلیل آنها، همواره شاهد تاخیر فراوان در خبررسانی زمین لرزه‌ها به مسئولان حوادث غیر مترقبه بوده‌ایم. طرح پنج ساله‌ای برای تقویت شبکه لرزه نگاری در کشور تهیه شده است که با توجه به نیاز بالای کشور در این زمینه، پنج سال زمان بسیار طولانی به نظر می‌رسد

با بهبود شبکه لرزه نگاری کشور در سالهای آینده، امکان اطلاع رسانی سریع محل زمین لرزه وجود خواهد داشت، ولی با توجه به سطح آگاهی‌های موجود در زمینه رفتار خاک و مدلهای کاهندگی در مناطق مختلف ایران و نیز بالا بودن عدم قطعیتها در روابط موجود، امکان تخمین وسعت آسیب و میزان خسارت وارده چیزی است که نیاز به سالهای متمادی تلاش دانشمندان دارد.

با جمع بندی موارد فوق، جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران اقدام به استفاده از نیروهای مردمی در سطح کشور در جهت رفع مشکل و چاره اندیشی سریع در این زمینه نمود و در مرحله اول با فعال نمودن اعضای خود در منطقه شمال کشور، طی دو زمین‌لرزه ای که در این منطقه اتفاق افتاد، کارآ بودن این سیستم را اثبات نمود. پس از آن، این جمعیت مصمم گردید که این شبکه را تحت عنوان
شبکه ملی زلزله یا BioNET به معنی شبکه زنده، بصورت کاملا علمی و تخصصی گسترش داده و از این طریق راه کاری سریع، ارزان قیمت و کارا برای کشور ارائه نماید.

دریافت فایل PDF مقاله  (۹۳ کیلوبایت)

 

ميراگر چيست؟


همانطور که با دانستن ضريب الاستيستيه يک ماده مي توانيم محاسبات مربوط به مصالح تشکيل شده از آن ماده را انجام دهيم ، با دانستن ميرايي يک ماده نيز مي توانيم به تحليل دقيقتري از سيستم هاي متشکل از ان ماده دستيابي کنيم . با توجه به اينکه ميرايي داخلي ( که به جنس ماده بستگي دارد ) در جامدات تحت تأثير عوامل مختلفي نظير تاثيرات حرارتي ، پديده خستگي و پديده باشينگر تغيير مي کند . براي اينکه بتوانيم مصالح با ميرايي معلوم داشته باشيم بايستي تاثيرات اين عوامل را در مصالح مورد نظر به حداقل برسانيم .

پدیده باشینگر : این پدیده نشان دهنده ی انرژی مستهلک شده به واسطه ی رفتار غیر خطی سازه تحت تغییرشکلها یا نیروهای رفت و برگشتی ( تناوبی ) است .

به طور کلی میراگرها به منظور کاستن پاسخ دینامیکی سازه در برابر بارگذاری باد و زلزله استفاده می شوند . مکانیزم عملکردی اینگونه وسایل به گونه ای است که با انجام تغییر شکل‌های ویژه و اعمال مکانیکی خاصی ، مقدار زیادی از انرژی ورودی به سازه بر اثر بار گذاری دینامیکی را جذب و مستهلک می‌سازند . عملکرد اینگونه وسایل موجب می‌شود که انرژی دریافتی سایر اعضای سازه‌ای کاهش یافته و در نتیجه تغییر شکل زیادی درآنها ایجاد        نمی شود .

این وسایل را به سادگی می توانند در سازه‌های موجود جای‌سازی و یا در صورت لزوم بعد از بارگذاری ( رخداد زلزله ) تعویض نمود .

اتلاف انرژی در میراگرها به صورت تغییر انرژی جنبشی به حرارت توسط اصطحکاک یا حرکت در مایع لزج و یا تسلیم شدن فلزات و.... اتفاق می‌افتد ، که با تشکیل حلقه‌های پسماند ، انرژی را در سیکل بارگذاری جذب می‌کنند . سازه به سختی و مقاومت معینی نیاز دارد تا در برابر نیروهای جانبی مقاومت کند و پایدار بماند در نتیجه این میراگرها می توانند جایگزین این سختی اضافی شوند تا با جذب انرژی لرزشی پاسخ‌های سازه را کاهش دهند تا دیگر اعضای سازها در محدوده الاستیک باقی بمانند.

روشهاي مختلفي براي توليد مصالح داراي ميرايي معلوم که اصطلاحاً ميراگر ناميده مي شوند ، وجود دارد که ذيلاً به بررسي انواع اين روشها و نشان دادن ميراگرهاي توليد شده به وسيله ي اين روشها مي پردازيم البته با توجه به اينکه ميراگرها به عنوان عوامل اتلاف انرژي زلزله در سازه ها استفاده مي شوند لازم است ابتدا توضيح مختصري پيرامون انواع کلي سيستمهاي اتلاف انرژي داده شود .

 

 

انواع سيستمهاي اتلاف انرژي

 

·   سیستم غیر فعال  

 سیستم هایی هستند که نیاز به منبع انرژی خارجی ندارند . این ابزار از نیروهایی که در پاسخ به حرکت سازه در داخل آنها ایجاد می‌شود بهره می گیرند .

در اينگونه روش ها ، عامل كنترل كننده ارتعاش در محل مناسبي از سازه قرار مي گيرد و عملاً تا قبل از تحريك سازه ، به صورت غيرفعال است . با شروع تحريك ) مثلاً زلزله  (، سيستم كنترلي به كار افتاده و عملكرد كنترلي خود  )اعم از تغيير سختي، پريود، ميرايي يا جرم(  را در حين تحريك انجام مي دهد و پس از خاتمه تحريك مجدداً به حالت غيرفعال باز مي گردد كه به دليل جذب بخشي از انرژي ورودي به سازه ، احتمالاً شاهد خرابي جزئي يا كلي در آن خواهيم بود . تكنيك هاي زيادي از جمله تكنيك معروف و مرسوم جداسازي پايه ، ميراگرهاي اصطكاكي ، ميراگرهاي ويسكوالاستيك ، ميراگرهاي فلزي ، جرم ميراگر متوازن و مايع ميراگر متوازن ، از جمله روش هاي كنترل غيرفعال محسوب مي شوند .

 

·   سیستم فعال

در اين گونه روش ها ، پاسخ سازه توسط اعمال نيروهايي در نقاط مختلف آن به صورت همزمان و با توجه به شرايط لحظه اي سازه كنترل مي شود .  اين سيستم ها همواره آماده براي شروع فعاليت و كنترل ارتعاشات مي باشد كه اصطلاحاً فعال ناميده مي شوند .

در اين گونه سيستمها ضمن تعيين پاسخ سازه كه مي تواند شامل شتاب ، سرعت و يا تغييرمكان باشد در هر لحظه و با استفاده از يك الگوريتم مشخص ، نيروي کنترل مورد نياز تعيين مي گردد ، سپس با استفاده از يك منبع انرژي خارجي نسبت به اعمال نيروهاي محاسبه شده كنترلي بر سازه اقدام شده و اين كار تا زمان كاهش پاسخ سازه به حد مورد نظر ادامه مي يابد . از مشكلات عمده اين گونه سيستمها هزينه زياد اوليه مورد نياز آنها از يك سو و نيز عمليات تعمير و نگهداري سنگين آنها براي ايجاد امكان استفاده در هر لحظه       مي باشد . نقص ديگر اين سيستمها آن است که به دليل آنکه به سازه انرژي تزريق         مي نمايند ، پتانسيل ناپايدار کردن سيستم را دارا  مي باشند.

مشخصاً در اين نوع سيستمها ، چون پاسخ دايماً در حال اندازه گيري و پايش است ، كارآيي بيشتري نسبت به سيستمهاي غيرفعال خواهند داشت و اين روش در چند سال اخير در ژاپن و آمريكا در بسياري از سازهها به خصوص سازه هاي بلند و سازه هايي كه بر روي زمين هاي با خاك نرم بنا شده اند و امكان استفاده از تكنيكي مثل جداسازي پايه در آن وجود ندارد و همچنين براي كنترل ارتعاش سازهها در برابر باد استفاده شده است که عملكرد مطلوبي از خود نشان داده است و بهينه سازي اين روش ها همچنان ادامه دارد.

نمونه این گونه سیستم‌ها میراگرهای جرمی فعال (   AMD .  Active Mass Dampers  )    می باشد .

 

·        سیستم‌ نیمه فعال ( Semi - active Energy Dissipation )

 

محدودیت های موجود در سیستم های کنترل غیر فعال و فعال ، سبب پیدایش سیستم های دیگری به نام سیستم های کنترل نیمه فعال شده است. در سیستمهای کنترل نیمه فعال ، با صرف انرژی بسیار کم ، ضریب میرایی و یا سختی وسیله کنترلی متناسب با نیروی وارده به سازه در هر لحظه تغییر می کند و موجب کاهش هر چه بیشتر ارتعاشات سازه می شود. سازگاری با شرایط مختلف بارگذاری و مصرف انرژی پایین از مزیتهای عمده این سیستمها می باشد.

 دستگاههای قابل کنترلی هستند که نسبت به سیستم‌های کنترل فعال نیازمند انرژی به مراتب کمتری هستند . در این سیستم‌ها انرژی به داخل سیستم تزریق نمی شود و بنابراین پایداری در تمام مراحل باقی خواهد مان د. به عنوان نمونه می توان از میراگر با :

1.                        دریچه متغیر(dampers  Variable orifice  )  ،

2.                        ابزار با اصطکاک متغير ( Variable friction device ) ،  برای ایجاد سختی متغیر نام برد.

سیستم‌های نیمه فعال از دستگاه‌های غیر فعال موثرتر هستند ، هرچند که هزینه‌های اضافی برای شیرهای قابل کنترل ، سیستم کنترل کامپیوتری ، سنسورها و نگهداری را می طلبند . در عین حال اگرچه تاثیر آنها از سیستم‌های فعال کمتر است ، ولی هزینه بسیار پایین اجرا و نگهداری ، تعبیه این سیستم‌ها را بسیار قابل توجیه ساخته ‌است .

 

·        سيستم  دوگانه  ( Hybrid system )

اين روش شامل دو سيستم كنترل فعال و غيرفعال به صورت توأم مي باشد كه در ابتداي تحريك ، كاهش ارتعاشات توسط سيستم غيرفعال صورت گرفته و پس از دفع تأخير زماني ، سيستم فعال نيز وارد عمل مي شود و در اينجا سيستم غيرفعال ممكن است به فعاليت ادامه داده و يا در صورت عدم نياز به آن ، از دور خارج شود .

اين سيستمها با جذب و استهلاك درصد بالايي از انرژي ورودي به سازه، شرايط ايمن و پايداري را نسبت به ساختمانهاي مشابه فراهم مي كنند ، و بجاي افزايش شكل پذيري عناصر سازه اي ، تكيه بر مستهلك نمودن انرژي لرزه اي دارند .


ميرايي و انواع آن

میرایی

پدیده ی کاهش تدریجی دامنه ی ارتعاش، میرایی نامیده می شود. در میرایی، انرژی جنبشی ارتعاشی سیستم بنا به مکانیسم های مختلفی مستهلک می شود. در یک سازه ی در حال ارتعاش، این مکانیسم ها عبارتند از، اصطکاک در اتصالات فولادی ، باز و بسته شدن ترکهای میکروسکوپی در بتن ، اصطکاک بین عناصر سازه ای و ناسازه ای ( نظیر دیوارهای جداساز ) و موارد مشابه .

با توجه به اينکه هر سازه يا سيستم سازه اي ، به تناسب شکل و اجراي تشکيل دهنده ي آن داراي ميرايي خاص خود مي باشد ابتدا بايستي انواع ميرايي را شناخته و سپس درباره اعضايي که اين انواع ميرايي را تأمين مي کنند بحث کنيم .

انواع ميرايي :

ميرايي سازه ها تحت تحريکات زلزله به صورت ترکيبي از ميرايي خارجي ويسکوز (لخت) ، ميرايي داخلي ويسکوز (لخت) ، ميرايي اصطکاکي ، ميرايي هيستريزيس و ميرايي تشعشعي مي باشد که در ادامه ، اين ميرایي ها را شرح مي دهيم .

·        ميرايي خارجي ويسکوز (لخت) :

نوعي از ميرايي است که توسط هوا ، آب و شرايط محيطي اطراف يک سازه بوجود مي آيد و در مقايسه با انواع ديگر ميرايي ها بسيار کوچک و در اکثر اوقات با تقريب خوبي قابل صرف نظر است .

·        ميرايي داخلي ويسکوز (لخت) :

اين ميرايي حاصل خاصيت ويسکوزيته (لختي) ماده بوده و متناسب با سرعت است به نحوي که نسبت ميراي متناسب با فرکانس طبيعي ساختمان افزايش مي يابد . ميرايي داخلي لخت به سادگي و عمدتاً در در روابط  و  در تحليل ديناميکي مي تواند منظور می شود . اين نوع ميرايي غالباً براي ارائه هر نوع ميرايي ديگر به کار مي رود و معروفترين نوع ميرايي است.

·        ميرايي اصطکاکي :

اين ميرايي که ميرايي کلمب هم ناميده مي شود به علت وجود اصطکاک در اتصالات و يا نقاط تکيه گاهي پديد مي آيد . بدون توجه به سرعت و جا بجايي ثابت است و بسته به مقدار جابجايي به دو روش با آن برخورد مي شود . اگرمقدار جا بجایي ها کوچک باشد به عنوان يک ميرايي داخلي لخت و اگر مقدار جا به جايي بزرگ باشد به عنوان يک ميراي هسترزيس در نظر گرفته مي شود .

يک مثال در مورد اين ميرايي راجع به ديوارهاي مصالح بناتي ميانقاب است که در هنگام ترک خوردن ديوار ، اصطکاک جسمي زياد شده و مقاومت موثري درمقابل ارتعاشات به وجود مي آيد . بحث راجع به ميراگرهاي که از اين ميرايي بهره مي گيرند را در فصل آينده بررسي مي کنيم .

·        ميرايي هيسترزيس :

اين ميرايي هنگامي اتفاق مي افتد که رفتار ماده تحت بار رفت و برگشتي در محدوده الاستيک قرار مي گيرد . مساحت چرخه ي هيسترزيس در واقع بيان گر مقدار انرژي اتلاف شده در هرسيکل از بارگذاري مي باشد . همان طور که در شکل  مشاهده مي کنيم با تزريق انرژي از نقطه  تا  و حرکت سازه از   تا  انرژي زير سطح  حذف مي شود .


با تعميم همين مسئله براي فواصل نتيجه مي گيريم که اتلاف انرژي در هر سيکل از بارگذاري معادل سطح مي باشد .

تحليل چگونگي عملکرد اين سيستم و مدل کردن آن از طرق مختلفي انجام مي شود که بيان آنها نيازمند حجم بالايي از مطالب است .

 

·        ميرايي تشعشعي :

هنگامي که يک سازه ساختماني ارتعاش مي کند ، امواج الاستيک در محيط نامتناهي زمين زير ساختمان منتشر مي شود . انرژي تزريق شده به سازه از همين طريق ميرا مي شود . اين ميرايي تابعي از ضريب الاستيک يانگ (خطي) ، نسبت پواسون  و چگالي  زمين بوده و نيز به جرم بر واحد سطح سازه  و ضريب سختي به جرم ان  بستگي دارد .

زلزله را دریابیم!

وحشت از زلزله یا زمین لرزه در حالی وجود دارد که دانشمندان معتقدند هر روز هزاران مورد زمین لرزه در کره زمین اتفاق می‌افتد بدون اینکه ما حتی از آنها مطلع شویم.

 80 درصد زلزله‌های جهان در سواحل اقیانوس آرام اتفاق می‌افتد و به آنها عنوان "زنگ آتش" داده شده است چرا که به‌دلیل فعالیت‌های آتشفشانی منطقه بسیار مهم تلقی می‌شوند. بسیاری از زمین لرزه‌ها در مناطق گسل روی می‌دهند. در این مناطق صفحات تکتونیک (tectonic plates) که قشر خارجی زمین را تشکیل می‌دهند، در امتداد هم لغزیده و با یکدیگر برخورد می‌کنند. اگرچه فشار زیادی بین این صفحات ایجاد می‌شود ولی این امر بسیار آهسته و نامحسوس اتفاق می‌افتد. با رها شدن سریع این فشار، لرزه‌های متعددی از اعماق هزاران کیلومتری به سطح زمین فرستاده می‌شود. این لرزه‌ها ممکن است با فواصل بسیار زیاد از محل تماس و برخورد صفحات اتفاق بیافتند. 



دانشمندان زلزله‌ها را بر حسب قدرت و مدت بدینگونه تقسیم بندی می کنند: 3 تا 5 ریشتر زلزله‌های مینور یا ضعیف، 5 تا 7 ریشتر زلزله‌های متوسط، 7 تا 8 ریشتر زلزله‌های بزرگ و مخرب، 8 ریشتر به بالا زلزله‌های عظیم. به طور متوسط هر سال زلزله‌ای به بزرگی تقریبا 8 ریشتر در نقطه‌ای از جهان اتفاق می‌افتد و هر سال حدود 10 هزار نفر در اثر زلزله جان خود را از دست می‌دهند. بیشترین آسیب در اثر ویرانی ساختمان‌ها و زیر آوار ماندن افراد ایجاد می‌شود اما عوارض جانبی زلزله مانند سیلاب، آتش سوزی، طوفان و زلزله‌های دریایی نیز خسارات زیادی وارد می‌کنند.

زمین لرزه


زمین‌لرزه پدیده ای است که از رها شدن ناگهانی انرژی انباشته شده در پوسته یا گوشته بالایی زمین ایجاد می شود و در واقع بازتاب یک رویداد زمینشاختی است. مطالعه زمین‌لرزه‌ها موضوع شاخه ویژه ای از علوم زمین محسوب می شود که به آن زلزله شناسی می گویند. در واقع در زلزله شناسی، موضوع اعمال نیرو بر سنگها، حرکت و تغییر شکل آنها و بطور کلی فیزیک سنگ مطرح می شود. بررسی لایه بندی و ترکیب سنگها همچنین نیاز به اطلاع از شیمی سنگها دارد، بنابراین مطالعه زمین‌لرزه‌ها همه شاخه‌های علوم زمین را که به ترتیب در باره خاصیتهای زمینشناختی، فیزیکی و شیمیایی زمین بحث می کنندرا در بر می گیرد.
لرزش های زمین را که برای انسان محسوس اند، مهلرزه (لرزه‌های بزرگ) و آنهایی را که تنها به کمک اسبابهای لرزه نگاری می توان ثبت نمود کهلرزه( لرزه‌های کوچک) می نامند.

labeled fault

 


محلی در درون پوسته زمین که انرژی از آنجا رها می شود کانون زمین‌لرزه خوانده می شود.برای ساده تر شدن کار، فرض می کنند کانون زمین‌لرزه محدود به یک نقطه می شود که آن را مرکز درونی زمین‌لرزه می گویند. با چنین فرضی، نخستین تکانی از این نقطه آغاز و انرژی رها شده به صورت موج از آنجا در تمام جهتها انتشار می یابد. گذار این موجها به همه ذرات مسیر خود حرکت نوسانی تحمیل می کند. بنابراین زمین‌لرزه نشانه گذار این موجها و انتقال انرژی است تعداد دسته موجهای زمین‌لرزه‌هازیاد است. یک دسته به نام موجهای پیکری مسیر خود را از درون یا پیکره زمین انتخاب می کنند و از کانون به ایستگاه زلزله نگاری می رسند این موجها خود به دو گروه عمده تقسیم می شوند.

 

Conv_Ocean_Ocean


یک گروه به نام موج P یا موج اولیه که با سرعت زیاد اول می رسند و گروه دوم موج S یا موج ثانویه است که با سرعت حدود 7/1 برابر کمتر از موج Pکمی دیرتر می رسد. دسته دیگر از موجها به نام موجهای سطحی  مسر خود را در امتداد سطح زمین انتخاب می کنند و از کانون به ایستگاه زلزله نگاری می رسند. این موجها سرعتی کمتر از موجهای پیکری دارند. نقطه ای بر روی سطح زمین که درست بالای مرکز درونی قرار گرفته است، رومرکز زمین‌لرزه نامیده می شود و انتظار این است که در اطراف این نقاط شدت تکان زمین بیشتر باشد. رو مرکز مکانی است که وسایل ارتباط جمعی وقوع زمین‌لرزه‌ها گزارش می کنند. صفحه ای که بر روی آن شکستگی روی می دهد صفحه گسله خوانده می شود. اثر این صفحه بر روی سطح زمین رد گسله و یا گسله می نامیم.

شدت تکان ناشی از زمین‌لرزه در تمام نقاط سطح زمین یکسان نیست. محدوده ای در اطراف رو مرکز که شدیدترین تکانها در آنجا احساس می شود منطقه شدید لرزه نامیده می شود. در فاصله‌هایی از رو مرکز زمین‌لرزه، مکانهایی را از روی آثار مشاهده شده می یابیم که تکان در آنها دارای شدتی مشابه بوده است. اگر چنین نقطه‌هایی را به هم وصل کنیم یک منحنی بسته می توان یافت که به آن پربند( پیرامون بند) همسان لرز گفته می شود. هرچه از رو مرکز دورتر شویم، پربندهای همسان لرزه دارای شدت تکان کمتری می شوند. این منحنی های بسته، به واسطه اینکه تحت تاثیر عارضه‌های مختلف زمین قرار می گیرند، به طور منظم، دارای مرکز مشترکی در ناحیه مرکزی نیستند. برای توجیه چنین وضعی می توان گفت نیروهایی که موجب زمین‌لرزه می شود در نقاط مختلف به گونه‌های متفاوتی خودنمایی می کنند. برای نمونه می توانیم چنین منحنی هایی را برای زمینلرزه سال 1382 بم براساس شدتهای برآورد شده در نقاط مختلف رسم کنیم.

 

به هنگام وقوع زمین‌لرزه، همچنین نقطه‌هایی را می توانیم شناسایی کنیم که زمینلرزه در آنها به صورت هم زمان احساس شده است، از وصل نمودن این نقطه‌ها به هم پربندهای هم زمان لرز به دست می آید. این منحنی های نیز منظم نیست. زیرا سرعت انتشار موج تابع جنس زمینی است که موج از آن گذر می گند. عمق مرکز دورنی زمین‌لرزه را ژرفای زمین‌لرزه می گویند. اگر مرکز درونی زمین‌لرزه تا حدود ژرفای هفتاد کیلومتر واقع شده باشد، زمین‌لرزه را کم ژرفا می گویند، این گونه زمین‌لرزه‌ها، اگر انرژی زیاد یا متوسطی داشته باشند چون به سطح زمین نزدیک هستند خطرناک می باشند. زمین‌لرزه‌های کشور ما بیشتر در ژرفای کم اتفاق می افتند. اگر ژرفای زمین‌لرزه بیش از هفتاد کیلومتر و تا سیصد کیلومتر باشد، آن را میان ژرفا و اگر بیش از سیصد کیلومتر و تا هفتصد کیلومتر باشد آن را زمینلرزه عمیق یا ژرف می گویند که به سبب دوری از سطح زمین انرژی کمتری را به سطح زمین منتقل می کنند. بنابراین علاوه بر بزرگی زمین‌لرزه، ژرفای کانونی آن بر میزان تکان در سطح زمین موثر است.


انواع زمین لرزه‌ها


اگر سرچشمه انرژی زمین‌لرزه از حرکت تدریجی صفحه‌ها در طول زمانهای زمینشناختی فراهم شده باشد آن را زمین‌لرزه زمینساختی می گویند که حاصل اعمال نیرو در سنگها و شکستن آنها می باشد. البته همیشه اعمال چنین نیروهایی منجر به شکستن سنگ و جابجاشدن دو قطعه از هم و ایجاد گسله نمی شود، بلکه گاه سبب به وجود آمدن ساختارهای زمین شناختی گوناگون دیگری مانند چین خوردن سنگها، کوهزایی و مانند آنها می شود. اگر عبور مواد مذاب به هنگام آماده شدن باری فوران آتشفشان یا تغییر و تحول در مسیر به گونه ای سبب شکستن سنگ و یا رها شدن انرژی شود، زمین‌لرزه حاصل را زمین‌لرزه آتشفشانی می گویند. این نوع زمین‌لرزه‌ها مربوط به مکانهایی می شود که در آنجا آتشفشانهای فعال وجود دارد. در کشور ما کوههای آتشفشان تفتان، بزمان و یا سهند وسبلان و دماوند از جمله آتشفشانهای مرده و مربوط به زمانهای گذشته زمینشناسی محسوب می شوند، بنابراین زمین‌لرزه‌های آتشفشانی در ایران زمین وجود ندارد. اگر ریزش سقف یک غار و یا یک جابجایی ناگهانی در پوسته اتفاق بیافتد، زمین‌لرزه حاصل را زمین‌لرزه فروریختی، محلی یا اتفاقی می نامند. از میان یادشده زمین‌لرزه‌های زمینساختی حدود نود درصد زمین‌لرزه ای آتشفشانی هفت درصد زمین‌لرزه‌های و زمین‌لرزه‌های اتفاقی سه درصد کل زمین‌لرزه‌های جها ن را تشکیل می دهند. زمین‌لرزه‌های عظیم بیشتر زمین‌لرزه‌های زمینساختی می باشند، در حالی که برعکس زمین‌لرزه‌های آتشفشانی که دارای قدری کوچکترند می توانند وسیله هشدار و اعلام خطر به هنگام تدارک و ظهور یک آتشفشان محسوب شوند. البته در مرز صفحه‌های زمینساختی همخوانی آتشفشانها و زمین‌لرزه‌ها و بزرگی آنها لازم است در مقوله دیگری مورد بحث قرار بگیرد. به هر حال وقتی سنگ شکسته شد و یا سقف غاری فرو ریخت، انرژی رها شده به شکل موج که یکی از شکلهای انرژی است از مرکز درونی زمین‌لرزه انتشار می یابد، گذار این موج سبب تکان ذرات مسیر و ایجاد زمین‌لرزه خواهد شد.

P & S waves

خرابی


زمین‌لرزه ساختمانهای دست ساز بشر را نیز تکان می دهد، پس خانه ما، سد، برج، منبع آب و هرچه در روی زمین ایجاد کرده ایم اگر نتواند در مقابل موجهای پرانرژی زمین‌لرزه مقاومت کند فرو می ریزد. باید توجه داشت که بعضی از موجهای زمین‌لرزه طول موج بلندتری دارند، آنها را موجهای سطحی می گویند. این موجهای بلند دامنه هستند که بیشتر سبب تخریب می شوند. اگر انرژی رها شده زیاد باشد،شدت تکان هم بیشتر است، مانند تکان ترکیدن لاستیک اتومبیل که با تکان انفجار یک منبع گاز فرق دارد شدت تکان اگر زیاد باشد تا فاصله‌های دورتر اثر می گذارد. این اثر ممکن است به شکل عارضه بر روی زمین باشد ویا به صورت احساس افراد از تکان باشد.


شدت زمین لرزه

در مورد زمین‌لرزه از روی شدت تکان می شود درجه آن را برآورد نمود. طبق قرارداد، شدت تکان زمین‌لرزه را به دوازده درجه تقسیم کرده اند. درجه یک را دستگاههای لرزه نگاشت ثبت می کنند، درجه دو زمین‌لرزه را به طبقه‌های بالای یک ساختمان افرادی که تنها باشند احساس می کنند. درجه سه را بیشتر افراد احساس می کنند. درجه چهار مردم را از خواب بیدار می کند. درجه پنج شبیه همان تکانی است که از زمین‌لرزه رودبار در پایان خرداد ماه 1369 به شهر تهران اعمال شد. درجه شش ظرفها را از جای خود از قفسه‌ها به پایین می ریزد و درها را به شدت بهم می زند. درجه هفت به بالا بسته به نوع ساختمانها، سبب خرابی، ریزش و ویرانی می شود، اگر ساختمانها مقاوم در مقابل زمین‌لرزه ساخته شده باشند ایمنی بیشتر است. بنابراین، شدت تکان درجه ای است کیفی که با داوری از روی مشاهده آثار به جای مانده از زمین‌لرزه و یا احساس افرادی که در صحنه زمین‌لرزه گرفتار شده اند تعیین می شود.


بزرگی زمین لرزه


اندازه یک زمین‌لرزه از روی نقش ارتعاشات آن بر روی کاغذ،‌فیلم، نوار و یا صفحه دستگاههای رقمی برآورد می شود. به طور مثال، اگر از یک منطقه معین دو زمین‌لرزه با فاصله رو مرکز یکسان روی کاغذ نقش بسته باشند و بزرگنمایی دستگاهی و ژرفای کانونی برای هر دو زمین‌لرزه یکی باشد، آن وقت زمین‌لرزه ای که دامنه بزرگتری را نشان می دهد بزرگتر است. بنابراین می توان قرار گذاشت که دامنه نماینده بزرگی زمین‌لرزه باشد. اما این بزرگی درجه ای است کمی- کیفی، یعنی گرچه مقدار آن را به دامنه ثبت شده نسبت داده ایم و این دامنه کمیتی قابل اندازه گیری است، اما مطلوب محاسبه ما مقدار واقعی انرژی رها شده زمین‌لرزه باشد که برای ما معلوم نیست و دامنه کیفیت آن را بیان می کند. این برآورد کمی- کیفی را می شود به گونه ای که ریشتر انجام داد قالب زد. وی زمین‌لرزه‌هایی با ژرفای مشابه را از یک منطقه در جنوب کالیفرنیا در نظر گرفت و در ایستگاههای لرزه نگاری که در اطراف آن منطقه نصب شده بودند، فاصله و بیشینه دامنه ثبت شده برای آن زمین‌لرزه‌ها را اندازه گیری و نمودار آن را رسم کرد. برای این منظور بر روی محور قائم بیشینه دامنه هر زمین‌لرزه و بر روی محور افقی فاصله رو مرکز زمین‌لرزه تا ایستگاه را مشخص نمود و از نقطه‌های حاصل یک خم تقریبی عبور داد. بدیهی است خم مربوط به زمین‌لرزه‌های بزرگتر ( با دامنه بزرگتر) بالاتر از خم زمین‌لرزه‌های کوچکتر قرار گرفت. در حالت کلی به نظر می رسد که این خم ها همه با هم موازی هستند، یعنی فاصله قائم دو خم برای فاصله‌های مختلف رو مرکز همواره مقداری ثابت است. ریشتر یکی از خم های مربوط به زمین‌لرزه‌های کوچک را مبنا قرار داد، آن وقت فاصله قائم هر خم از این خم مبنا را بزرگی زمین‌لرزه محسوب نمود.

مقیاس ریشتر


شرط هایی را که ریشتر برای زمین‌لرزه مبنا در نظر گرفت چنین است:
اندازه گیری باید با لرزه نگار خاصی ( لرزه نگار پیچشی وود آندرسن با دوره 8/0 ثانیه، بزرگنمایی 2800 و میرایی 80%) انجام شود. در آن صورت از میان زمین‌لرزه‌های ثبت شده زمین‌لرزه مبنا زمین‌لرزه ای است که در فاصله صد کیلومتری از مرکز سطحی، بیشینه جابجایی ثبت شده برای آن یک میکرون (001/0 میلی متر) باشد. چنین زمین‌لرزه ای نیز دارای یک خم تقریبی است که با سایر خم ها موازی است وفاصله قائم این خم از خم هر زمین‌لرزه دیگر مقداری ثابت است. این مقدار ثابت بزرگی زمین‌لرزه در مقیاس ریشتر را به ما می دهد. از آنجا که دامنه ثبت شده برای فاصله دور از مرکز رویداد اندک و در نزدیکی آن هزاران بار بزرگتر ثبت می شود، محور قائم نمودارها گستره وسیعی را در برخواهد گرفت. به طور مثال زمین‌لرزه مبنا که ریشتر تعریف نموده است دارای گستره عددهایی از یک میکرون تا کسری از میکرون می شود در حالی که برای زمین‌لرزه ای با بیشینه دامنه ده سانتیمتر رقم صد هزار میکرون هم باید بر روی محور آورده شود. برای رفع این مشکل ریشتر به توصیه گوتنبرگ، دانشمند برجسته زمین‌لرزه شناس، اندازه گیری بیشینه دامنه را به صورت لگاریتم اعشاری انجام داد. به طور مثال اگر بیشینه دامنه یک میلیمتر( برابر هزار میکرون)‌باشد، لگاریتم آن سه می شود. با این توضیح مقیاس بندی ریشتر در رابطه ML=log A- Log A0 خلاصه می شود که می توان آن را به صورت ML=log A/A0 هم نوشت. در این صورت بزرگی هر زمین‌لرزه برابرلگاریتم نسبت دامنه ثبت شده (A) به دامنه زمین‌لرزه قرار دادی ریشتر ( A0 ) است. در این حالت بر روی محور قائم لگاریتم اعشاری نسبت دامنه‌ها و بر روی محور افقی فاصله رو مرکز زمین‌لرزه از ایستگاه زلزله نگاری آورده می شود. در این صورت خم مربوط به زمین لرزه مبنای قرارداد ریشتر به سبب کوچکی دامنه در قسمت پایین اما موازی با سایر خم ها قرار می گیرد. از آنجا که نسبت دامنه زمین‌لرزه‌های مربوط به این خم به خودشان همواره برابر 1 است و لگاریتم 1 برابر صفر می شود، بنابراین به گروه زمین‌لرزه‌هایی که خم مبنا را تشکیل می دهند زمین‌لرزه صفر نیز می گویند.


دیگر مقیاس های بزرگی


گفته شد که دامنه موج در هر موقعیتی نشانی از انرژی و در واقع نمود بزرگی زمین‌لرزه محسوب می شود. انرژی زمین‌لرزه با دور شدن از کانون به سبب جذب و پراکندگی، کمتر و کمتر می شود تا اینکه به سمت صفر میل کند. بنابراین بزرگی زمینلرزه را می توان در هر موقعیتی با اندازه گیری بیشینه دامنه موجها برآورد نمود. اگر برای این منظور از موجهای P و S استفاده شود، بزرگی را بزرگی موجهای پیکری و اگر از موجهای سطحی استفاده شود. بزرگی را بزرگی موجهای سطحی می گویند. برآورد وقتی خوب انجام می شود که اثر نوع دستگاه، زمین و فاصله را نیز در نظر گرفته باشیم. در این صورت مقیاس های مختلفی برای بزرگی را می توان عنوان نمود و نباید انتظار داشت که از نظر عددی با هم درست برابر باشند اما به طور نسبی به هم نزدیک و با هم همخوانی دارند، یعنی برای یک زمین‌لرزه معین اگر بزرگی در مقیاس ریشتر کم باشد در مقیاس های دیگر هم چنین است، اما در هر حال اختلافی بین آنها پیدا خواهد شد. به طور مثال برای زمین‌لرزه ای که در تاریخ 25/5/1362 در جنوب ایران روی داده است، مرکز داده‌های آمریکا بزرگی محلی یا ریشتر را 9/4، بزرگی از روی موجهای سطحی را 6/4 و بزرگی از روی موجهای پیکری را 5/0 گزارش کرده است. برای همین زمین‌لرزه مرکز بین المللی زلزله شناسی انگلستان بزرگی موجهای پیکری آن را 9/4 تعیین نموده است. بنابراین علاوه بر اختلاف رقمی بین مقایسهای بزرگی، تفاوتهایی نیز در این اندازه گیری ها مشاهده می شود که مربوط به نوع تجهیزات و نحوه پردازش داده‌ها در مرکزهای مختلف زلزله نگاری می باشد.


پایگاه زلزله نگاری


پایگاه زلزله نگاری ایستگاه زلزله نگاری محلی است که در آنجا ردگذر زمین‌لرزه یا به صورت نگارشی ویا به گونه ثبت مغناطیسی فراهم می شود. پایگاه زلزله نگاری دست کم شامل یک دستگاه لرزه سنج می باشد که در برگیرنده آونگ، میراگر، تقویت کننده و یک دستگاه ثبات با زمان سنج دقیق است. در یک پایگاه زلزله نگاری علاوه بر دستگاههای یاد شده ، تجهیزات کافی برای انبار کردن داده‌ها، ترسیم لرزه نگاشتها و پردازش داده‌ها نیز وجود دارد. 

لرزه سنج یک آونگ فیزیکی است که از یک جرم (ممکن است برای ثبت زمین‌لرزه‌های نزدیک 500 گرم باشد و برای ثبت زمین‌لرزه‌های دور حتی سه چهار کیلوگرم باشد) که به محوری وصل شده و با اصطکاک بسیار بسیار کم می تواند نوسان کند، تشکیل شده است. کوچکترین تکان، این جرم متحرک و متصل به محور را مدتها به نوسان درآورد. برای کنترل نوسان این آونگ یک دستگاه میراگر به آن اضافه شده است.

seismograph

seismogram

به این ترتیب  یک پایگاه لرزه نگاری می تواند با ثبت ارتعاشات زمین و بررسی آنها زمان، محل و بزرگی زمین‌لرزه را مشخص کند. بدیهی است که هر چه تعداد این ایستگاهها بیشتر باشد، می توان این اطلاعات را بیشتری به دست آورد. شبکه لرزه نگاری پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله موردی از پایگاه های زلزله نگاری می باشد برای کسب اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنیده طور مثال اگر این اختلاف 25 ثانیه باشد، فاصله حدود دویست کیلومتر است. چون نگاشت در سه جهت تهیه می شود با یک ترسیم هندسی جهت زلزله را می شود تشخیص داد.


الگوی لرزه خیزی در جهان


براساس نظریه زمین ساخت صفحه ای باید انتظار داشت که توزیع زمین‌لرزه‌ها در جهان تصادفی نباشد و در منطقه‌هایی که محل رها شدن انرژی است متمرکز باشند. با مشخص کردن مرکز زمین‌لرزه‌های به وقوع پیوسته در جهان بر روی نقشه ای که مرز این صفحه‌ها را نشان می دهد می توان تصویری از الگوی لرزه خیزی جهان به دست آورد. از بر هم قرار گرفتن مرز صفحه‌ها و محل وقوع زمین‌لرزه‌ها در سطح جهان مشخص می شود که بیش از 80% زمین‌لرزه‌ها در کمربندهای نسبتا باریکی در امتداد دراز گودالها یا محل فرورانش صفحه‌ها، پشته‌ها و یا محل سایش صفحه‌ها روی می دهد. وارسی دقیق تر ویژگی زمین‌لرزه‌ها در هر یک از این مناطق نشان می دهد که بسته به نوع صفحه‌ها( اقیانوسی یا قاره ای) و چگونگی حرکت آنها نسبت به یکدیگر( واگرا، همگرا وسایش)، ویژگی زمین‌لرزه‌هایی که به وقوع می پیوندد متفاوت می باشد. این ویژگیها در جدول 2 آورده شده اند. نگاهی دقیقتر به نقشه شکل 22 مشخص می سازد که علاوه بر زمین‌لرزه‌هایی که در مرز صفحه‌ها متمرکز شده اند، تعداد قابل توجهی از زمین‌لرزه‌ها نیز در درون صفحه‌ها و دور از مرز صفحه‌ها اتفاق می افتند. این زمین‌لرزه‌ها به عنوان زمین‌لرزه‌های درون صفحه ای در پاره ای از مناطق جهان نقش مهمی در شکل دادن به الگوی لرزه خیزی به عهده دارند. البته با نظریه زمین ساخت صفحه ای همیشه نمی توان تصویر مناسبی از وقوع این زمین‌لرزه‌ها را ارئه داد، در این موارد از سایر نظریه‌های معتبر می توان استفاده کرد. یکی از این نظریه‌ها، پس از وقوع زمین‌لرزه 1906 سانفرانسیسکو و آثار به جای مانده از آن مطرح شد. این نظریه را می توان در پنج بند به صورت زیر بیان کرد:

· ترک خوردن سنگها که باعث زمین‌لرزه‌های زمینساختی می شود، نتیجه وارد آمدن نیروهایی بیش از توان سنگها است.
· جابجایی در سنگها به هنگام ظهور ترکها ناگهان ایجاد نمی شود، بلکه حداکثر جابجایی طی مدتی کم و بیش طولانی و به تدریج ایجاد خواهد شد.
· تنها انتقالی که به هنگام وقوع زمین‌لرزه ایجاد می شود، باز پس زدنهای ناگهانی دو طرف ترکها در راستای رها ساختن نیروها است. این جابجایی تا چند کیلومتری گسترش پیدا می کند.
· ارتعاشهای زمین‌لرزه از سطح این ترکها آغاز می شود.
· درست پیش از آغاز گسیختگی در سنگها، انرژی که توسط رویداد رها خواهد شد درسنگ ذخیره شده است.
با استفاده از این نظریه و سایر نظریه‌ها معتبر می توانیم رویداد زمین‌لرزه‌ها در نقاطی دور از محل برخورد صفحه‌های سنگ کره را توجیه کنیم.

لرزه خیزی ایران


در چارچوب جهانی، فلات ایران در محل تلاقی صفحه‌های عربستان (عربستان – آفریقا)، هند(هند- استرالیا) و اوراسیا(اروپا- آسیا) واقع شده است( شکل 23). تلاقی این صفحه‌ها باعث شده است تا پوسته فلات ایران که در کل ضعیف تر از صفحه های یاد شده است، تغییر شکل پیدا کند و توسط چین خوردگیها و رشته کوههایی چون زاگرس در غرب، البرز و کپه داغ در شمال و شمال شرق و کوههای شرق ایران و مکران به ترتیب در شرق و جنوب شرق احاطه شود. کوهها و چین خوردگیهای پوسته فلات ایران هنوز به وضعیت پایدار خود نرسیده اند، بنابرانی با تداوم حرکت صفحه‌ها شاهد فعالیتهای لرزه ای در اغلب نقاط ایران بخصوص نواحی کوهستانی هستیم. وقوع زمین‌لرزه‌هایی چون زمین‌لرزه 1357 طبس یادآور این مطلب است که حتی منطقه‌های نزدیک به ایران مرکزی به علت نیروهای وارده در معرض خطر زمین‌لرزه می باشند. نقاط مختلف ایران، به دلیل شرایط متفاوت، رفتار لرزه ای مشابه را نشان نمی دهند. در منطقه زاگرس که در واقع منطقه برخورد صفحه عربستان با ایران است، نیروها فشاری است. وجود لایه‌های شکل پذیری تبخیری چون نمکهای هرمز در این منطقه باعث شده است تا زمین‌لرزه‌ها اغلب دوره بازگشتی کوتاه را نشان دهند و در نتیجه به علت فاصله زمانی کوتاه بین رویداد زمین‌لرزه‌ها، انرژی انباشته شده در حدی نیست که زمین‌لرزه‌های با بزرگی بالا را سبب شود. به این ترتیب زمینلرزه‌های زاگرس اغلب فراوان، با بزرگی متوسط وبیشتر بواسطه وجود سازنده‌های تبخیری کم و بدون شکستگی سطحی (گسله) می باشند. منطقه‌های البرز و کپه داغ که در جنوب صفحه اوراسیا واقع شده اند عموماً رفتار لرزه ای متفاوتی را در مقایسه با زاگرس نشان می دهند. زمین‌لرزه‌ها در این منطقه فراوانی کمتری را نشان می دهند و نسبت به زاگرس انرژی بیشتری را رها می سازند. زمینلرزه‌های بزرگ آن قسمت را می توان اغلب به شکستگیها ( گسله‌ها) نسبت داد. منطقه ایران مرکزی که بین زاگرس و کپه داغ واقع شده است. لرزه خیزی ناپیوسته ای را نشان می دهد و اغلب زمین‌لرزه‌های بزرگی را به همراه دارد. این زمین‌لرزه‌ها معمولا دوره بازگشتی طولانی دارند و می توان آنها را به گسله‌های بارزی نسبت داد. منطقه مکران که در جنوب شرقی ایران واقع شده است در واقع متاثر از فرو رفتن پوسته اقیانوسی به زیر صفحه ایران است. فعالیت لرزه ای این منطقه در مقایسه با زاگرس کمتر است و در قرن حاضر دو زمین‌لرزه با بزرگی بیش از 7 در آنجا واقع شده است.

به این ترتیب مشخص می شود که ایران در یک منطقه لرزه خیز واقع شده است و بخشهای مختلف آن رفتار لرزه ای متفاوتی را نشان می دهند.

 جمع بندی


زمین‌لرزه یکی از ویژگیهای سیاره فعال زمین می باشد و مثل پدیده سیل و طوفان باید بشر خود را در مقابل عوارض آن آماده نماید. محل زمین‌لرزه‌ها بیشتر در کناره صفحه‌های سنگ کره قرار دارند. رویداد زمین‌لرزه در داخل این صفحه‌ها نیز امکان می دهد تا نتیجه گرفته شود که هر صفحه ازصفحه ‌های کوچکتر درست شده است. به قول آقای بولن، یکی از دانشمندان برجسته علم زلزله شناسی ، دانش زمینلرزه شناسی اطلاعات ما را در باب درون زمین از قلمرو افکار ابتدایی به مراحل سنجشهای علمی ارتقاء داده است. در واقع موجهایی که بوسیله زلزله‌ها سرتاسر درون زمین و هسته مرکزی آن را می پیمایند، توسط پوسته و ساختمان درون زمین مسیرشان قالب ریزی می شود. این همان تفاسیری است که آقای بولن انجام داده و زمین را دارای پوسته، گوشته، هسته بیرونی و هسته درونی ترسیم کرده است. دستگاههای اندازه گیری و ثبت زمین‌لرزه‌ها براساس آونگها و با خاصیت الکترومغناطیسی طراحی شده اند. کشور ما هم در یکی از مناطق فعال جهان واقع شده است و وقوع زمین‌لرزه‌های قوی در نقاط مختلف آن خسارتهای جانی و مالی زیادی بر جای می گذارد. خطر رویداد زمین‌لرزه در نقاط مختلف کشورمان وظایفه سنگینی را بر دوش ما نهاده تا با کسب آگاهی و شناخت بهتر از زمین‌لرزه نسبت به مقاوم سازی خانه‌هایمان و کاهش خطرات ناشی از زلزله توجه بیشتر داشته باشیم.

واما:نگاهی به بزرگترین زلزله های اخیر در ایران:

مرگ در اثر زلزله شاید یکی از وحشتناک ترین کابوسهای انسان باشد اما تواتر این پدیده در بعضی از نقاط جهان باعث شده است که بسیاری با این کابوس زندگی کنند.

کشور ما به دلیل قرار گرفتن بر روی گسل های فعال همیشه با این پدیده دست به گریبان بوده است اما این دغدغه همیشگی هیچ گاه به برنامه ریزی منجر نشده است .بعد از زمین لرزه آه و افسوس است و چشمهای نگران برای زمین لرزه دیگر.

در ادامه به مهمترین زمین لرزه های بزرگ در صد ساله گذشته ایران اشاره شده است.

در سال ۱۲۸۸ در منطقه سیلاخور زمین لرزه ای به بزرگی ۴/۷ ریشتر بوقوع پیوست که ۸۰۰۰ کشته و ۶۴ تخریب روستا را به همراه داشت.

در سال ۱۳۰۹ زمین لرزه با بزرگی ۴/۷ ریشتر سلماس را لرزاند که باعث کشته شدن ۲۵۱۴ نفر و تخریب ۶۰ روستا شد.

شهر لار در سال ۱۳۳۹ با یک زمین لرزه ۷/۶ ریشتری لرزید که ۴۰۰ نفر در این حادثه کشته شده و ۷۵ درصد شهر نیز تخریب شد.

زمین لرزه بوئین زهرا نیز با شدت ۲/۷ ریشتر و ۱۰۰۰۰ کشته در سال ۱۳۴۱ به وقوع پیوست.

در سال ۱۳۴۷ نیز زمین لرزه ای به بزرگی ۴/۷ ریشتر دشت بیاض را لرزاند که منجر به کشته شدن ۱۰۵۰۰ نفر و تخریب ۶۱ روستا شد.

در سال ۱۳۵۱ منطقه قیر با زمین لرزه ۹/۶ ریشتری لرزید و ۴۰۰۰ نفر را به کام مرگ برد.

در سل ۱۳۵۶ خورگو با زمین لرزه ای ۷ ریشتر لرزید که در آن ۱۲۸ نفر کشته شدند.

زلزله طبس با شدت ۷/۷ ریشتر در سال ۱۳۵۷، ۱۹۶۰۰ کشته و تخریب ۱۶ روستا را به دنبال داشت.

در سال ۱۳۵۸ هم قائن با شدت ۱/۷ ریشتر لرزید که در اثر آن ۱۳۰ نفر جان باختند.

در سال ۱۳۶۰ منطقه سیرچ با شدت ۴/۷ ریشتر به لرزه درآمد و ۱۳۰۰ نفر کشته شدند و ۸۵ درصد شهر هم تخریب شد.

رودبار و منجیل نیز در سال ۱۳۶۹ با شدت ۴/۷ ریشتر لرزید که ۳۵۰۰۰ نفر کشته به همراه داشت.

بیرجند هم در سال ۱۳۷۶ با شدت ۳/۷ ریشتر لرزید و ۱۵۰۰ نفر کشته بر جای گذاشت.

در سال ۱۳۸۱ آوج در اثر زمین لرزه با خسارات زیاد در شهر و روستاها روبه رو شد. شدت زلزله آوج ۶/۶ ریشتر بود.

بم در سال ۱۳۸۲ با قدرت ۵/۶ ریشتر با خاک یکسان شد که ۴۱۰۰۰ نفر در اثر آن جان باختند.

زلزله بعدی در سال ۱۳۸۳ در فیروزآباد با شدت ۳/۶ ریشتر آمد که منجر به ریزش کوه و خسارات شد.

زرند هم در سال ۱۳۸۳ با شدت ۴/۶ ریشتر لرزید و ۶۱۲ نفر در آن کشته شدند و ۱۰ روستا تخریب شد.

در فروردین سال ۸۵ چندین زمین لرزه که بزرگترین آن ۶ ریشتر بود درود در حوالی استان لرستان را لرزاند.این زمین لرزه ۶ ریشتری ۸۴ کشته و ۱۲۶۴مجروح برجای گذاشت و موجب تخریب ۳۰ تا ۱۰۰ درصدی حدود ۳۳۰ روستا از شهرستان های دورود، بروجرد، خرم آباد و الشتر استان لرستان شد.

در سال ۱۳۸۹ زمین لرزه ای با شدت ۹/۴ریشتر در شهرستان دورود رخ داد و بر اثر آن تعدادی واحد مسکونی در دورود دچار خسارت شدند و بیش از ۱۰۰ زخمی برجای گذاشت.

عصر روز شنبه ۲۱ مرداد ماه سال ۹۱، دو زلزله به بزرگی ۶ و ۲/۶ ریشتر در اعماق درونی زمین شهرستان های اهر، ورزقان و هریس را با ۲۴۵روستا لرزاند و بیش از ۳۰۰ کشته و بیش از پنج هزار زخمی و مجروح بر جای گذاشت.

هفته گذشته هم یعنی ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ زلزله ای به بزرگی ۶.۱ ریشتر استان بوشهر را لرزاند .

و بالاخره بزرگترین زلزله نیم قرن گذشته زلزله ۷.۸ ریشتری در سراوان در۲۷فروردین ۱۳۹۲

:پیش بيني زلزله به وسيله ابرهای زلزله::                                                                                 طبق اطلاعات ثبت شده نخستين نمونه‌ي مشاهده شده از اين نوع ابرها به 381 سال قبل در منطقه‌ي chronide واقع در استان Lon-De چین باز مي‌گردد: "هوا گرم و آفتابي بود ... آسمان آبي و شفاف بود ... ناگهان لكه‌هاي سياه ابر كه همانند مار بسيار بلند بود تمام عرض آسمان را گرفت و زلزله‌اي به بزرگي 7 ريشتر, در 25 اكتبر 1622 درمنطقه به وقوع پيوست." روش مورد بحث، چندی پیش در ژاپن و چين مورد استفاده قرار گرفت... بدين ترتيب در صبح 6 مارس1987 ، زلزله‌اي پيش بيني گرديد كه فرداي آن روز به مورخ 7 مارس 1978 به قدرت 8.7 ريشتر به وقوع پيوست .


پس از کسب اين موفقیت، پيش بيني زلزله به وسیله این ابرها، مدتي در این دو کشور مورد استفاده قرار گرفت، اما از سال 1985 استفاده از آن منسوخ گرديد .
تئوري (شكل گيري ابرهاي مذكور ):
وقتي يك صخره‌ي عظيم، تحت اثر نيروهاي خارجي قرار گيرد، قطعات ضعيف آن شكسته شده و قطعات قوی آن ترک میخورند لذا منجر به ايجاد علائمي مي‌گردد كه به پيش بيني زلزله كمك مي‌كند. همچنين افزايش فشار آب حفره‌اي، باعث بالا آمدن سطح آب مي‌گردد و آب به ترك‌ها وارد مي‌شود. فشار و دماي بالا، به تبخير آب و نهايتا نشت آن با فشار از ميان شكاف گسل‌ها منجر شده و برخورد بخار به هواي سرد به تشكيل ابر مي‌انجامد .                                                





آقاي zhonghao shou حدود 16 سال از زندگي خود رادر جهت مطالعه برروي ابرهاي زلزله صرف نموده است. وي در پيش بيني تعداد زيادي از زلزله‌هاي بزرگ توفيق يافته ...
ازجمله زلزله‌ي بم, كه مطالعات و پيش بيني وي دراين باب, مورد تائيد اكثر منابع ايراني قرارگرفته است .اولين پيش بيني آقاي zhou به 20 ژوئن 1990 بازمي‌گردد, كه 18 ساعت پس از پيش بيني وي, زلزله‌اي به قدرت 7/7 ريشتر در رودبار و منجيل حدود 35000 كشته و تعداد زيادي زخمي بر جاي گذاشت
Shou در سال 1993 به كاليفرنيا رفت و زلزله‌اي ژانويه 1996 كاليفرنيا راشخصا به طوركامل احساس نمود. اين امر او را بر آن داشت كه به مطالعات خود در مورد زلزله ادامه دهد .
Shou ادعا مي‌كند كه نظريه‌اش تا 300 سال ديگر به اثبات خواهد رسيد و انسان به پيش بيني قاطع و كامل زلزله قادر خواهد گرديد .
در روش پيش بينی او 5 مشخصه درمورد ابرهاي زلزله بيان شده است :
1- شكل گيري ابرهاي زلزله معمولابه طور بسيار ناگهاني حتي گاهي اوقات درچند ثانيه صورت مي‌پذيرد در حالي كه ابرهاي طبيعي كه درچارچوب هواشناسي مي‌گنجند اين گونه نيستند .
2- ابرهاي زلزله كار, بدليل فشار زيادي كه درحين خروج از زمين دارند, داراي يك شكل خاص مي‌باشند .
مثلا بعضابه فرم چند خط موازي در يك امتداد بروز مي‌كنند .
درصورتي كه ابرهاي طبيعي, داراي شكل و فرم توده‌اي و حجيم هستند.

3- گاهي اوقات اين ابرها برخلاف جهت باد حركت مي‌كنند .
مثلا در جولاي 1999يك رشته ابر به طول 800 کیلومتر برفراز هند و سريلانكا ديده مي‌شود كه نشان دهنده‌ي زلزله‌اي به قدرت بيش از 7 ريشتر بود .
Shou پيش بيني كرد كه مركز زلزله بين ايران تا ايتاليا مي‌باشد چون شرايط جوي نامناسب از پيش بيني مركز دقيق زلزله جلوگيري می‌كند. بالاخره در 17 آگوست 1999 زلزله‌اي به قدرت 7.8 ريشتر در تركيه به وقوع مي‌پيوندد .                                                                                                        4- اگر هواي اطراف مركز زلزله سرد باشد اكثرا ابرها به صورت چند رشته موازي بوجود مي‌آيند. چون به محض خروج از زمين با هواي سرد برخورد مي‌كنند و ابر تشكيل مي‌دهند. اين ابرها توسط ماهواره‌ي IndoEx در تاريخ 20 دسامبر 2003 از ايران گرفته شده است و زلزله ی بم در 25 دسامبر به وقوع مي‌پيوندد.                                              5- اگر يك توده‌ي ابر طبيعي در بالاي مركز زلزله قرار داشته باشد در ابتدا بخارهاي آب به علت گرمايي كه دارند باعث بوجود آمدن يك حفره بزرگ در داخل ابر طبيعي مي‌شوند. مثلا عكس زير از زلزله‌ي 6.1 ریشتریافغانستان گرفته شده است .
در اين موارد, علوم آب و هوايي نمي‌توانند علت بوجود آمدن اين تغييرات را توضيح دهند و اين نشان دهنده ي غيرطبيعي بودن ابرها مي‌باشد .
همچنين آقاي shou با استفاده از روشهاي زير مكان و زمان زلزله را مشخص مي‌كند :
1- مركز زلزله جايي است كه ابرها از آنجا بوجود مي‌آيند .
2- قدرت زلزله بستگي به سرعت ومقدار بوجود آمدن ابرها دارد .
3- زمان بوجود آمدن زلزله پس ازمشاهده‌ي ابر حداكثر 107 روز است. البته درحدود 500 مورد پيش بيني اين زمان كمتر از 30 روز بوده است .
بيش از 70% از پيش بيني‌هايي كه آقاي shou در طول سالهاي 1996 تا 2001 به مركز زمين شناسي آمريكا ارسال نموده كاملا درست بوده است.                                                                                                 


در   May, 09,2008 یک شخص آماتور عکس های زیر را درLinyi, Shandong province در شرق چین گرفت.شخص دیگری کشف کرد که این ابرهای با خطوط موازی همان ابر های زلزله اند و توانست زلزه ای با بزرگی 6 ریشتر به بالا را در 2 روز آینده پیش بینی کند اما نتوانستند جای آن را مشخص کنند...                  به همین خاطر کسی به آنها و پیش بینی هایشان توجهی نکرد تا اینکه در 12,May زلزله ای به بزرگی 7.8 در مقیاس ریشتر درWenchuan, Sichuan province در غرب چین به وقوع پیوست

شناخت آوار زلزله


زلزله ایجاد کننده امواج لرزه ای بوده و باعث جابجائی زمین در طول گسلها می گردد. این امواج لرزه ای عامل ویرانی ساختمانها و پلها در منطقه ای محدود و آسیب رسیدن به ساختمانها و سایر سازه های دورتر می باشند. آسیبهای جانبی ناشی از آتشسوزی، انفجار و آبگرفتگی های محدود ناشی از شکستگی لوله های آب میتواند افزایش دهنده مقادیر نخاله  بوجود آمده باشد. آوار زلزله شامل مصالح ساختمانی، وسایل شخصی افراد و رسوبات ناشی از زمین لغزش می باشد. برای مثال جمع آوری و مدیریت بقایای بجامانده از زلزله نورتریچ (ژانویه 1994) در شهر لوس آنجلس تا مدتها ادامه یافت و مقدار آوار و نخاله  در پایان ماه جولای 1995 به 3 میلیون تن رسید. در طی 3 ماه عملیات نخاله برداری، مقامات شهر تصمیم به تلاش در جهت بازیافت نخاله ها در جهت صرفه جویی در ظرفیت باقیمانده دپو ها گرفتند. بسیاری از زباله ها مربوط به آوارهای ساختمانی بود که قابل بازیافت توسط شرکتهای محلی بودند. ساختمانهای مختلف انواع مختلفی از آوار را به وجود می آورند که بصورت مختصر در زیر به بررسی آنها می پردازیم:

ساختمانهای چوبی و بنایی غیر مسلح: اینگونه ساختمانها معمولا از سایر سازه ها کوچکتر بوده و مصدومان در این ساختمانها اغلب با استفاده از ابزار دستی قابل نجات و رهایی هستند. قطعات چوبی و دیوارهای بنایی قابل خرد شدن به قطعات کوچکتر و قابل حمل می باشد. لذا در اینگونه آواربرداری نیازی به ماشین آلات سنگین نیست و افراد تیم نجات با استفاده از ابزار دستی خود می توانند به نجات افراد در زیر آوار مانده بپردازند.

ساختمانهای بتنی: یک مد خرابی معمول در سازه های بتنی بهنگام زلزله، فروافتادن دال کف، تقریبا بدون شکست، بر روی کف زیرین خود میباشد. در این نوع خرابی که تحت عنوان "پن کیک" از آن یاد میشود، دالهای کف فروافتاده از دسترسی و رهایی مصدومان جلوگیری می کند و لذا مشکلات زیادی را بخصوص درصورتی که موقعیت و وضعیت قربانی نامعلوم باشد ایجاد می نماید. دال بتنی هر طبقه به ابعاد 30 متر در 30 متر و به ضخامت 10 سانتیمتر وزنی بالغ بر 250 تن دارد که از ظرفیت جرثقیلهای معمول فراتر است. لذا باید این دالهای بتنی به قطعات کوچکتر بریده شوند تا قابل حمل و جابجائی بوسیله جرثقیلهای عادی شوند.

سازه های فولادی: ساختمانهای فولادی یک طبقه معمولا دارای مقاطع فولادی کوچکی هستند که با استفاده از اره های دستی و یا برقی قابل نفوذ می باشد. حتی در ساختمانهای سنگین صنعتی نیز از این روش می توان برای بریدن قطعات سنگین به تکه های قابل حمل استفاده نمود. جک و یا کیسه های هوا نیز برای ایجاد فضای دسترسی به مصدومان قابل استفاده می باشد. سازه های چند طبقه فولادی در داشتن دالهای بتنی به عنوان اعضای سقف مانند سازه های بتنی می باشد. قسمت زیادی از آوار سنگین در ساختمانهای فولادی بدلیل تفاوت در سختی بین قابهای فولادی و دیوارهای آجری، با ریزش دیوارها حاصل می گردد. پنلهای پیش ساخته بتنی معمولا سخت ترین نوع آوار را ایجاد می کنند چرا که معمولا به هنگام افتادن تکه تکه نشده و بصورت قطعات بزرگی باقی می ماند.

پس از وقوع زلزله، بدلیل گرفتار شدن بسیاری از افراد در زیر آوار، نیاز به جابجایی سریع آوار به منظور کمک رسانی به افراد مانده در زیر آوار می باشد، از سوی دیگر پس از پایان عملیات جستجو و نجات مرحله پاکسازی و آماده سازی محل حادثه دیده برای ادامه فعالیتهای انسانی آغاز می گردد. بدلیل متفاوت بودن ماهیت این دو نوع آوار بردای مدیریت این بخشها نیز نیاز به مهارتهای مختلفی دارد و از دو منظر می توان آواربرداری پس از زلزله را مورد بررسی قرار داد: آواربرداری کوتاه مدت (امدادی) و آواربرداری بلند مدت (پاکسازی).

 

مدیریت آوار برداری زلزله در زلزله ایزمیت ترکیه - در ایران چه خواهیم کرد؟

شکل 1: نمونه ای از خرابی ساختمان بصورت پن کیک در زلزله 1999 ایزمیت

 آوار بصورت

شکل 2: آوار بصورت "پن کیک" – زلزله 1999 ایزمیت

 

آوار برداری کوتاه مدت

           آنچه که در آوار برداری کوتاه مدت از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد سرعت عمل و دقت در آوار برداری است. سرعت مقوله مهم در عملیات جستجو و نجات است چرا که با توجه به جدول 2، از 24 ساعت اولیه پس از زلزله به عنوان زمان طلایی در نجات یاد می شود.

 

جدول 2: احتمال زنده ماندن به نسبت زمان زیر آوار ماندن [1]

زمان زیر آوار ماندن

درصد زنده ماندن

30 دقیقه

99.3 %

یک روز

81 %

دو روز

53.7 %

سه روز

36.7 %

چهار روز

19 %

پنج روز

7.4 %

بحث آواربرداری کوتاه مدت، از زیر مجموعه های مدیریت بحران بشمار می رود و نیاز به تخصص و آشنایی کافی به انواع آوار، نحوه امداد رسانی و جستجو دارد. آنچه امر آوار برداری را مشکل می کند، وجود آوار سنگین و مواد حجیم است که به سادگی قابل جابجایی بوسیله اعضای تیم نجات بدون استفاده از ابزار مکانیکی نمی باشد. برای مثال یک نمونه از آوار سنگین ممکن است یک دال بتنی به ابعاد 3 متر در 3 متر و ضخامت 15 سانتیمتر با وزن تقریبی 3 الی 4 تن می باشد. حجم و وزن زیاد باعث میشود که بدون استفاده از ماشین آلات امکان نجات وجود نداشته باشد. دالهای سقف و کف، قطعات بزرگ بتن مسلح و قطعات بتن پیش ساخته بعنوان آوار سنگین بشمار می روند.

 

آوار برداری بلند مدت

در آواربرداری بلندمدت که مربوط به مرحله پاک سازی محل حادثه دیده می باشد، ماشین آلات سنگین از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. در این مرحله شرایط بحران برطرف گردیده و باید در مسئله پاکسازی به بازدهی و بهره وری توجه خاصی شود. برای شهرهای بزرگ جهان مانند ونکوئر از هم اکنون برای مرحله پاکسازی برنامه مدونی آماده گردیده و تمهیدات ویژه ای برای مرحله بازیافت ضایعات حاصل از زلزله تهیه گردیده است. برای مثال با جداسازی و آسیاب کردن آوار ساختمانی می توان مصالح مورد نیاز برای زیرسازی جاده ها را تهیه نمود[4]. بدلیل اهمیت آواربرداری بلندمدت و مرحله پاکسازی، در مقاله ای جداگانه به این موضوع پرداخته خواهد شد.

استفاده از ماشین آلات در آوار برداری کوتاه مدت

نقش ماشین آلات در آواربرداری پس از زلزله با توجه به نوع آوارهای ایجاد شده تعیین می شود و برای انواع مختلف آوار ابزار متفاوتی مورد استفاده قرار می گیرد. البته باید توجه نمود که در مرحله امداد رسانی (آواربرداری کوتاه مدت) با وجود اهمیت مقوله سرعت، معمولا استفاده از ماشین آلات سنگین بدلایل زیر توصیه نمی شود:

1.   عدم دقت کافی

2.  امکان آسیب رسیدن به افرادی که زیر آوار مانده اند بدلیل سنگینی ماشین آلات

3.  عدم امکان شنیده شدن صدای قربانیان زیر آوار به دلیل صدای ناشی از کارکرد ماشین آلات

با وجود مشکلات فوق استفاده از ماشین آلات در برخی موارد امری ضروری است، مخصوصا در زلزله های شهری که بیشتر ساختمانها بصورت بتنی و فولادی بوده و بدلیل ایجاد آوارهای سنگین نیاز به ماشین آلات برای جابجائی آوار سنگین وجود دارد. جرثقیل بهترین وسیله در آواربرداری های شهری است و در مرحله بعد بیل مکانیکی برای انجام خاکبرداریهای محدود مورد استفاده قرار می گیرد این درحالی است که استفاده از لودر در آوار برداری بهیچ عنوان توصیه نمی شود. با وجود این اغلب توصیه می شود که تا پنج روز بعد از وقوع زلزله از انتقال ماشین آلات سنگین به محل حادثه دیده جلوگیری شود و در صورتی که نیاز به کارکرد ماشین آلات غیر قابل انکار باشد، باید بهنگام کارکرد ماشین آلات از زمانهای سکوت ( بمنظور شنیدن صدای احتمالی قربانیان ) استفاده شود.

ابزار جدیدی که در عملیات امداد و نجات استفاده میشود جکهای دستی و کیسه های هوا برای ایجاد فضای لازم بمنظور خارج کردن افراد حبس شده در زیر آوار است.

در ضمن بهنگام عملیات جستجو و نجات باید به این نکته توجه نمود که آوار یک توده سه بعدی است و از هر شش وجه آن میتوان وارد عمل شد. بطور سنتی در کشور ما خاکبرداری از بالا و جوانب مرسوم بوده و از توجه به ابعاد دیگر مانند نقب زدن از پایین غفلت میشود (شکل 3).

نحوه دسترسی به داخل ساختمان خراب شده در اثر زلزله

شکل 3: دسترسی به زیر آوار از طریق حفر نقب

خلاصه و نتیجه گیری

ایران، یک کشور زلزله خیز بوده و هر از چندی شاهد حوادث ناگواری در گوشه و کنار کشور هستیم. ولی آنچه که باید بدان توجه نمود این است که تا بحال در کشور ما زلزله شهری بوقوع نپیوسته و تقریبا تمام زلزله های کشور در مناطق روستایی و یا با بافت قدیمی بوده اند ( زلزله های طبس، آوج، بم ... ) این بدان معنی است که ما تابحال با آواربرداری ساختمانهای بنایی مواجه بوده ایم ولی آنچه که مشهود است آواربرداری شهری تفاوت چشم گیری با آواربرداری های بعمل آمده در کشور دارد. در یک زلزله شهری نمیتوان یک دال بتنی مسلح را با لودر جابجا کرد و یا نمیتوان تلی از تیرآهن را با آن بلند نمود و مصدومان احتمالی را از زیر آوار نجات داد. در آواربرداریهای شهری جرثقیلها نقش اصلی را در آواربرداری بر عهده دارند. از سوی دیگر همواره شاهد بوده ایم که بلافاصله بعد از زلزله آمار لودرهای ارسال شده به مناطق زلزله زده در صدر اخبار می باشد درحالی که لودر مرگبارترین وسیله در عملیات امداد و نجات بشمار می رود. آواربرداری یک عملیات کاملا مهندسی بوده و نیاز به تجربه و دید علمی دارد لذا از هم اکنون باید در تربیت افراد متخصص در امر آوار برداری علمی اقدامات عملی صورت بگیرد. مهدی وجودی اسفند82

جزئیات زلزله‌های یک سال اخیر ایران





بیشترین زلزله از نظر تعداد در گسل زاگرس اتفاق می افتد از این رو بر اساس آمارها "بندرعباس" لرزه خیزترین شهر ایران است. معاون پژوهشی پژوهشگاه زلزله شناسی و مهندسی زلزله با بیان اینکه در یک سال اخیر 9 زلزله مهم با بزرگای بیش از 5 ریشتر در کشور اتفاق افتاده است گفت: در مطالعات لرزه شناسی، گسل زاگرس از فعال ترین گسل ها و بندر عباس لرزه خیزترین شهر ایران است. دکتر مهدی زارع در گفتگو با مهر، گسل های البرز، زاگرس و گسلهای ایران مرکزی را از گسلهای اصلی ایران نام برد و افزود: در مناطق مختلف کشور گسلهای متفاوتی وجود دارد که هر کدام از آنها اثرات سطحی مختلفی را بر جای می گذارند. وی با تاکید بر اینکه در مطالعات لرزه شناسی زلزله هایی با بزرگای 5 مد نظر قرار می گیرد اظهار داشت: بر این اساس در مطالعات لرزه شناسی زلزله هایی که کمتر از 5 ریشتر بوده و یا موجب گسیختگی نشده و خساراتی را وارد نکرده است مد نظر قرار نمی گیرند چرا که به سختی می توان ارتباط این نوع لرزه ها را با گسلهای فعال یافت. این امر در تمام دنیا صدق می کند.
معاون پژوهشی پژوهشگاه زلزله شناسی و مهندسی زلزله به تشریح وضعیت گسلها و زلزله های یکسال گذشته ایران پرداخت و اظهار داشت: بر این اساس می توان گفت مهمترین زلزله های قابل مطرح در سال جاری (89) سه زلزله تربیت حیدریه در روز 8 مردادماه جاری به بزرگای 8/5، زلزله جنوب بردسیر کرمان روز 9 مردادماه به بزرگای 6/5 ریشتر و زلزله اشکنان فارس در روز 30 تیرماه به بزرگای 7/5 ریشتر است. وی زلزله پاکدشت را از دیگر رویدادهای زمین شناختی کشور ذکر کرد و ادامه داد: بزرگای زلزله پاکدشت 4 ریشتر بوده است ولی این زلزله به دلیل نزدیکی به تهران و مطلع شدن بیش از 10 میلیون نفر از وقوع آن جزء لرزه های مهم در سال جاری به شمار می رود. 6 زلزله مهم در سال گذشته زارع به بیان زلزله های مهم در سال 88 پرداخت و خاطرنشان کرد: در سال گذشته 6 زلزله مهم رخ داد که از آن جمله می توان به زلزله شمال غربی سراوان در 10 اردیبهشت با بزرگای 1/5 ریشتر، باختر بندر سوزا واقع در جزیره قشم در روز 31 تیرماه با بزرگای 5/5 و زلزله بخش بلده شهرستان نور در هفته سوم مردادماه اشاره کرد. بلده از 22 تا 29 مرداد ماه 88، 9 زلزله را با بزرگای 4/2 تا 2/4 تجربه کرده است. زارع به سایر زلزله های مهم سال 88 اشاره کرد و به مهر گفت: زلزله جنوب شرقی مسجد سلیمان در روز 13 مهر ماه با 5/1 ریشتر، زلزله پاکدشت در روز 25 مهر ماه با بزرگای 9/3 و زلزله باختر بندرعباس در روز 13 آبان ماه با بزرگای 9/4 از دیگر رخدادهای لرزه ای ایران در سال گذشته است.
معاون پژوهشی پژوهشگاه زلزله همچنین زلزله فیروزکوه در سال گذشته را به دلیل نزدیکی به تهران مهم دانست و در این باره توضیح داد: این زلزله در روز 30 دی ماه سال گذشته به بزرگی 2/4 ریشتر در عمق 5 کیلومتری زمین در منطقه فیروزکوه رخ داد. دلیل این زلزله گسل مشاع است. گسل مشاع گسلی فعال است ولی نمی توان پیش بینی کرد که اتفاق افتادن زلزله ادامه خواهد داشت یا خیر. گسلهای اصلی و فرعی ایران ایران توسط گسلهای اصلی و فرعی با روندهای مختلف پوشیده شده است. برخی از گسلهای اصلی در زمین شناسی و منطقه ساختاری ایران باعث تخریب و وارد آوردن خسارتهای جانی شده است ولی برخی از آنها به دلیل تکرار لرزه ها به فواصل مختلف بدون ایجاد گسیختگی، لرزه هایی را ایجاد می کند. این گسل ها شامل موارد زیر است: گسل البرز: شرق گرگان تا لاهیجان بین واحد گرگان تا رشت و البرز قرار دارد. گسل آبیک - فیروزکوه: از آبیک قزوین تا فیروزکوه در بخش جنوبی البرز کشیده شده است و قسمتی از آن به نام مشا - فشم خوانده می شود. گسل سمنان: در شمال سمنان قرار دارد و جدا کننده کوه های البرز از ایران مرکزی است. این گسل از شرق تا دامغان و از غرب تا دشتهای ده نمک - گرمسار امتداد دارد. گسلهای البرز غربی و آذربایجان: شامل گسل های تبریز، آستارا و ارومیه می شود. گسلهای ایران مرکزی: گسل ترود، گسل میامی، گسل درونه (گسل بزرگ کویر)، گسل قم - زفره و گسل دهشیر - بافت (گسل نایین- بافت) از گسل های ایران مرکزی محسوب می شوند. گسل‌های شرق و جنوب شرقی ایران: شامل گسل هریرود، گسل نهبندان، گسل نایبند و گسل بشاگرد می شود. گسل‌های زاگرس معاون پژوهشی پژوهشگاه زلزله با اشاره به اثرات فعالیتهای گسل های ایران گفت: بیشترین زلزله از نظر تعداد در گسل زاگرس اتفاق می افتد از این رو بر اساس آمارها "بندرعباس" لرزه خیزترین شهر ایران است. وی با تاکید بر اینکه "لرزه خیزترین بودن" به معنای تخریب مناطق لرزه خیز نیست توضیح داد: به طور کلی منطقه زاگرس از لرزه خیزترین مناطق کشور است به گونه ای که در طول سال بیشترین تعداد زلزله ها از جنوب ایران ثبت می شود. در این مناطق به دلیل وجود لرزه های سطحی از خطرات تخریبی فعالیت های گسل زاگرس کاسته می شود. زارع در عین حال به زلزله های مخرب در "قیر و کارزین" فارس در سال 1352و دشت "سیلاخور" بروجرد در 11 فروردین سال 85 اشاره کرد و اظهار داشت: این مناطق بر روی گسل جوان زاگرس قرار گرفته اند ضمن آنکه بیشترین تلفات و خسارات ناشی از فعالیت گسل زاگرس، در مرکز آن است که زلزله "بم" نمونه آن به شمار می آید. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود

زلزله چگونه اندازه گیری می شود؟

 
معمولاً وقتی از شدت درجه ریشتر – Richter- صحبت می شود ، تمام اطلاعات مربوط به شدت یک زلزله ارائه می شود . زلزله ای که در زمستان سال ۲۰۱۰ کشور هائیتی را لرزاند در طول ۵۰ سال گذشته بی سابقه بود بسیار ویران کننده و مخرب بود.طبق گزارشها شدتی معادل ۲/۷ریشتر داشت.
شدت زلزله در واحد ریشتر، که برگرفته از اسم زلزله نگار امریکایی، چارلز فرانسیس ریشتر (Charles Francis Richter) ، می باشد، یک جدول شدت لگاریتمی شناخته شده بین المللی است. تک تک این اطلاعات با یک زلزله سنج اندازه گیری می شود.ریشتر در سال ۱۹۳۵، زمانی که او کار درجه بندی خود را تکمیل کرد،Magnitude را که به اختصار (M) می نامند و برگرفته از کلمه لاتین Magnitudo به معنای اندازه و مقدار است، به عنوان مقیاس اندازه گیری زلزله معرفی کرد.
درجه بندی ریشتر با M1 شروع می شود که این مقدار برای لرزشهای قابل حس زمین است. هر نقطه و مکانی روی این درجه بندی، به معنی شدت زمین لرزه به میزان ده برابر است. M8 نشان دهنده زمین لرزه های بسیار شدید است. ریشتر حد و مرزی را برای مقادیر M8 در نظر نگرفته است.
مقیاس های درجه بندی ریشتر:
شدت ۲-۱ ریشتر: فقط به واسطه ابزار و تجهیزات قابل تشخیص است.
شدت ۳ ریشتر: در نزدیکی محل زلزله به سختی قابل احساس است.
شدت ۵-۴ ریشتر: تا شعاع ۳۰ کیلومتری از مرکز زلزله قابل حس بوده و همراه با
خرابی های مختصری است.
شدت ۶ ریشتر: زمین لرزه ای قوی است که تلفات جانی در بر دارد و خسارتهای سنگینی را در مناطق پر سکنه و جمعیت بار می آورد.
شدت ۷ ریشتر: زلزله ای با قدرت بسیار بالاست که می تواند منجر به بروز فاجعه شود.
شدت ۸ ریشتر: عظیم ترین و مخوف ترین نوع زلزله است. تاکنون شدید ترین زلزله ای که ثبت شده ، شدتی معادل ۶/۸ ریشتر داشته است.
مقدار :Moment
مقیاس ریشتر، زمین لرزه های بسیار شدید یعنی حدوداً از ۸ ریشتر به بالا را به سختی اندازه گیری می کند. به همین خاطر در سال گذشته زلزله نگاران آمریکایی مقیاس اندازه گیری Moment را برگزیده اند . در این مقیاس به جای انرژی آزاد شده،
طول شکستگی بر روی پوسته زمین محاسبه می شود. در اینجا Moment یک مقیاس مکانیکی برای حرکتهای (تکان های ) بدنی به عنوان پیامد تأثیر نیروست. مقیاس Moment مانند مقدار ریشتر بوسیله زلزله سنج مشخص می شود. دستگاه زلزله سنج همه انواع امواج را که در مدت زلزله بروز می کنند، مورد توجه قرار می دهد.
زمین لرزه های خفیف حداکثر چند صد متر شکاف روی پوسته زمین ایجاد می کنند.
در زمین لرزه های با شدت بالا این شکاف می توانند بالغ بر چند صد کیلومتر شود.
در طول و امتداد چنین شکستگی هایی، امواج زلزله به صورت بی قاعده و قانون گسترش پیدا می کنند . زلزله کلمبیا در ۲۵ ژانویه ۱۹۹۹ طبق حـــدسیات ، شکــــافی بــــه طول ۱۰ کیـــــلومتر ایجادکرد. مقیاس Moment در این زلزله ۰/۶ بود. دانشمندان
برای زلزله ای در ماه مه ۱۹۶۰ در شیلی، شدیدترین زلزله براساس مقیاس Moment که مقدار ۵/۹ را داشت، ثبت کردند.
مقیاس Mercalli :
در این تقسیم بندی زمین لرزه مانند مقیاس ریشتر بر اساس شدت آن اندازه گیری نمی شود، بلکه براساس تأثیرات قابل حس و قابل دید توصیف می شود. این مقیاس براساس نام محقق ایتالیایی در زمینه آتشفشان،(۱۹۱۴-۱۸۵۰) G. Mercalli ، نامگذاری شد. او این مقیاس را با شروع قرن جدید میلادی ارائه کرد، یعنی زمانی که هنوز هیچ گــــونه ابــــزار دقیق اندازه گیری و قانون اندازه گیری بین المللی وجود نداشت. ایـــن مقــــیاس امــــروزه در اروپــــا در قــــالبی تـــغیـــــیر شــکل داده شـــده بـــه عنــــوان مقــــیاس Medvedev-Sponheuer-Karnik)MSK) متداول و رایج است . بامقیاس MSK شدت یک زلزله برای مکانهای مورد نظر اندازه گیری می شود. این شدتدر ۱۲ درجه تقسیم بندی و برای هر تقسیم بندی توصیفات مفصلی داده می شود. به عنوان مثال سطح یا درجه ششم باعث بروز شکافهایی در دیوار می شود و با درجه ۷، دودکش ها از روی سقفها به زمین می افتند و در درجه ۸، گوشه های بنا فرو می ریزد. در این نوع درجه بندی، درجه مقیاسهای مکانی مناطق زلزله زده بر روی نقشه ثبت می شوند، سپس نواحی با درجه تخریب یکسان از طریق خطوطی به هم متصل می شوند. این نقشه ها به عنوان مبنایی برای اینکه بیمارستانها یا نیروگاهها کجا ساخته شوند محسوب می شود . همچنین برای کاهش خسارات ناشی از زلزله،این نقشه ها کاربرد ویژه ای دارند.

وبسایت تخصصی مهندسی عمران

آیا زلزله‌های ایران به سدسازی ارتباط دارد؟

علیرضا نورایی: در بخش اول این مطلب با عنوان «سدهای بی‌مطالعه، عامل زمینه‌ساز زلزله» به بیان ارتباط زلزله اردیبهشت ماه چین و سد بزرگ احداث‌شده در آن ناحیه پرداختیم. در بخش دوم این مطلب، ارتباط سدهای احداث‌شده در کشورمان را با زلزله‌های پدیدآمده مورد بررسی قرار می‌دهیم. آمار ارایه شده از پایگاه‌های اینترنتی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور و هم‌چنین، پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله استخراج شده است.

در کشور ایران نیز پس از نصب دستگاه‌های لرزه‌نگار در کنار سدها از سال 1345، که اولین آنها در مجاورت سفیدرود کار گذاشته شد، امکان انجام پژوهش‌ درباره اثر آب‌گیری دریاچه سدها در تغییر ویژگی‌های زلزله‌خیزی فراهم آمد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که اگرچه تعداد زلزله‌های محلی در نواحی اطراف سدهای ایران به طور کلی ارتباط مستقیم با تغییرات ارتفاع آب سد دارد، ولی هنگامی‌که سطح آب دریاچه سدها به پایین‌ترین حد خود می‌رسد، تعداد زلزله‌های ثبت شده افزایش می‌یابد.

علت این پدیده را این طور می‌توان توجیه کرد که در مناطقی که فشارهای زمین‌ساختی به طور عمده‌ای وارد می‌شود، نظیر دریاچه پشت سد، فشار آب سبب خنثی شدن نیروهای محلی شده و در نتیجه به طور موقت از فعالیت لغزشی منطقه کاسته می‌شود.

در اولین سمینار سدسازی ایران، مقالات متعددی مطرح شد که این وضع را کاملا با عملکرد نیروهای زمین‌ساختی فلات ایران تطبیق می‌داد. تا قبل از احداث سد سفیدرود هیچ‌گونه زلزله قابل توجهی در این ناحیه پیش نیامد، ولی از زمان احداث این سد، همه ساله حدود 120 زلزله خفیف با بزرگی مطلق کمتر از 2 درجه در مقیاس ریشتر ثبت شده است. مرکز این زلزله‌ها از حدود 40 کیلومتری محل سد دورتر نبوده و تعداد آن‌ها به طور قابل توجهی از تغییرات ارتفاع آب دریاچه سد تبعیت می‌کند.

در مورد در نواحی اطراف سدهای دز، با ارتفاع معادل 203 متر، زاینده‌رود، با ارتفاع معادل 100 متر، و لتیان با ارتفاع معادل 80 متر نیز ارتباط کلی دو عامل ارتفاع آب و تعداد زلزله برقرار است.

اثر زلزله بر روی سد
زلزله و اثر ویران‌کننده آن نیز بر روی سدها، از مسائل مهم احداث این تاسیسات آبی و بهره‌برداری از آنها به شمار می‌رود. از این رو قبل از احداث سد باید منطقه مورد نظر از لحاظ زلزله‌خیزی مورد بررسی قرار گیرد تا بر آن اساس، یا در آن محل به علت امکان وقوع زلزله‌های خطرناک سد احداث نشود و یا اگر شرایط منطقه از لحاظ زلزله‌خیزی به گونه‌ای است که امکان احداث سد وجود دارد، باید سازه چنان ساخته شود که زلزله‌هایی که امکان وقوع آنها برآورد شده، قادر به وارد کردن آسیب به آن نباشد.

به عنوان مثال، در زمان تهیه طرح و بنای دو سد لتیان و کرج در نزدیکی تهران، اطلاعات کافی در سوابق زلزله‌خیزی ایران و بالتبع آن منطقه از تهران در دست نبوده و علاوه بر آن، روش‌های جدیدی که امروزه در مهندسی زلزله برای ایمنی پروژه‌های مهم مشابه سدها، مورد استفاده قرار می‌گیرد، در آن زمان شناخته شده و معمول نبوده است.

وقوع سه زلزله در ماه های آذر و دی سال 1359 با بزرگای مطلق 2/5 و 8/5 و 2/5 ریشتر در حدود 200 کیلومتری شمال و جنوب تهران که این شهر را زیر پای ساکنانش لرزاند، مسائل خاص ایمنی ساختمان‌ها و به ویژه ایمنی سدهای لتیان و کرج را که منابع عمده تامین آب منطقه تهران به خصوص شهر تهران است، مجددا مطرح ‌ساخت.

باتوجه به سوابق زمین‌لرزه‌های قرن بیستم و قرون گذشته در این ناحیه از تهران، احتمال وقوع لرزه‌های مخرب با بزرگی مطلق 7 ریشتر و یا بیشتر در منطقه سیسموتکتونیک یا لرزش ناشی از ‌شرایط زمین‌ساختی البرز طی طول عمر سدهای فوق وجود دارد. زیرا در بررسی‌های انجام شده با فرض منطقه سیسموتکتونیکی، مسائل تمامی ناحیه البرز تا مشهد و تربت جام برای زمین‌لرزه‌ای با بزرگای مطلق هفت ریشتر، دوره تکراری در حدود 50 سال و برای زمین‌لرزه‌هایی با شدت 6 و 5 ریشتر به ترتیب هر 5/8 سال و هر 7 ماه، برآورده شده است.

از آنجایی که در این ناحیه زمین‌لرزه‌های بسیار شدید هنوز در قرن حاضر به وقوع نپیوسته، می‌توان پیش‌بینی کرد که در طول عمر مفید سدهای لتیان و کرج که 50 سال فرض شده است، به احتمال زیاد زلزله‌ای با بزرگی مطلق 6 تا 7 ریشتر در رابطه با گسل های بزرگ ناحیه‌ای واقع شود.

بنابراین، می‌توان این طور نتیجه گرفت که در صورت وقوع زلزله‌های پیش‌بینی شده، مساله تخریب سدهای مذکور و دیگر مسائل ناشی از آن، از قبیل سرازیر شدن سیلاب به نقاط مسکونی پایین دست محل و قطع شدن بخش قابل توجهی از آب مصرفی شهر تهران و تأمین آن از سایر منابع اضطراری، البته در صورتی که امکانش باشد، مطرح می‌شود.

جای هشدار دارد که با توجه به لرزه‌خیز بودن کشورمان که ناشی از واقع شدن فلات ایران روی کمربند زلزله است، و وجود سدهای کوچک و بزرگ بسیار که ساخته شده یا در حال ساختند، زلزله سیچوان باید زنگ خطری جدی به حساب آید تا هم‌وطنان به اشتباه و کم‌توجهی انسانی گرفتار نشوند.

هر زلزله‌ای در اثر سد به‌وجود نمی‌آید
روته، مدیرعامل انجمن بین‌المللی لرزه‌نگاری و فیزیک اعماق زمین بر اساس نتایج بدست آمده از بررسی‌های خود معتقد است که با ایجاد سدهای بزرگ، بارگذاری بر روی پوسته نازک زمین در محل دریاچه سدها باعث تغییر شکل پوسته می‌شود و زلزله به وجود می‌آید.

او در این باره مثال‌های متعددی از کشورهای هندوستان، آفریقای جنوبی، آمریکا و فرانسه ذکر می‌کند که احداث سدهای بزرگ موجب بروز زمین‌لرزه شده است. تعدادی زلزله با مقیاس‌ کوچک‌تر نیز در دیگر نقاط دنیا ثبت شده است که برای آنها چنین منشاء احتمالی‌ای در نظر گرفته شده است؛ مانند زلزله 6.4 ریشتری در نزدیکی سد کوینای هند که در سال 1346 / 1967، جان 180 نفر را گرفت و ذخیره آب پشت سد به عنوان عامل تحریک‌کننده شناخته شد.

در همین حال، مطالعات برخی دیگر از دانشمندان چینی و غربی حکایت از آن دارد که در مورد زلزله ونچوان، ذخیره سد تاثیری بر وقوع آن نداشته است. به عقیده آنان، بزرگی مقیاس این زلزله بی شک نشان از آن دارد که صرفا فعالیتی زمین‌ساختی ناشی از انفصال فلات تبت از حوزه سیچوان در جهت غرب، عامل این پیشامد بوده است. پروفسور جی، یکی از مدافعان این نظریه باور دارد که با وجود حجم عظیم آب در مخزن، به دلیل سطح تماس وسیع آب، تنش وارد شده به بستر رودخانه به اندازه یک ساختمان 50 یا 60 طبقه است. چنین تنشی بسیار ناچیزتر از آن است که منجر به گسستگی عظیمی به طول 280 کیلومتر و عمق 20 تا 25 کیلومتر در پوسته زمین شود.

کشف زلزله‌خیز بودن تهران به مدد جنگ سرد !!

 

شهری - گفت‌وگو با بهرام عکاشه - «در سال ۱۹۷۴ یکی از دقیق ترین شبکه های زلزله نگاری دنیا توسط آمریکا در اطراف تهران نصب شد. این تجهیزات برای رد گیری انفجار های اتمی در شمال سیبری در زمان اتحاد جماهیر شوروی نصب شده بود. از روی رکورد این دستگاه ها متوجه شدیم که تهران فوق العاده زلزله خیز است و از سال ۱۹۷۴ به مقام ها هشدار می دادیم که همه گسل های تهران فعال است.»

مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران مصوبه ای دارد که در جهت بهبود و اصلاح استقرار جمعیت و فعالیت در ایران، مرکز سیاسی این کشور تا پایان برنامه چشم‌انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران یعنی تا سال ۱۴۰۴ خورشیدی به مکان دیگری منتقل شود.

اظهار نظر درباره انتقال پایتخت ایران از تهران به یک شهر دیگر و حتی ساختن پایتختی جدید برای ایران مدت‌هاست که از سوی کارشناسان و دولتمردان ایرانی مطرح است اما هیچگاه عزمی جدی برای تغییر پایتخت در میان نبوده است.

بهرام عکاشه یکی از برجسته ترین متخصصان زمین شناسی و زازله شناسی در ایران با هشدار نسبت به احتمال زیاد وقوع زلزله ویرانگر در تهران از مدافعان جا به جایی پایتخت ایران است. او مکانی امن از نظر زمین شناسی را هم برای انتقال پایتخت در نظر دارد و به مقام های ایرانی پیشنهاد داده است.

آقای عکاشه، متولد سال ۱۳۱۵ است و سابقه سی سال تدریس در مقام استادی دانشگاه تهران را دارد. او همچنین دارای ده ها تالیف درباره زمین شناسی و زلزله است. او از حدود ۳۵ سال پیش و در سال های آخر عصر پهلوی درباره ضرورت انتقال پایتخت از تهران هشدار داده بود.

بی‌بی‌سی در این باره مصاحبه‌ای با او کرده است.

آقای عکاشه بر چه اساسی شما سه دهه پیش پیشنهاد جا به جا کردن تهران را مطرح کردید.

من این پیشنهاد را در زمان محمد رضا پهلوی با مدرک مطرح کردم. در سال ۱۹۷۴ یکی از مهمترین و دقیق ترین شبکه های زلزله نگاری دنیا توسط آمریکا در اطراف تهران نصب شد. این تجهیزات برای رد گیری انفجار های اتمی در شمال سیبری در زمان اتحاد جماهیر شوروی نصب شده بود.

بزرگنمایی این دستگاه بسیار بالا بود و ما از رکوردهای آن برای ثبت زلزله های تهران استفاده می کردیم. این شبکه آن زمان در آسیا فقط در ایران وجود داشت و مشابه آن هم در اروپا در نروژ نصب شده بود. ما از روی رکورد این دستگاه ها متوجه شدیم که تهران فوق العاده زلزله خیز است و از سال ۱۹۷۴ به مقام ها هشدار می دادیم که همه گسل های تهران فعال است.

در واقع به شکل اتفاقی متوجه زلزله خیزی تهران در این ابعاد شدید؟

اگر ما این دستگاه های بسیار حساس را که برای ردگیری انفجار های اتمی شوروی را نداشیم، به هیچ وجه به حساسیت موضوع پی نمی بردیم. مشخصه زلزله ها در تهران این است که دوره بازگشت و وقوع آن طولانی است. دستگاه های آمریکایی زلزله یک ریشتری را هم ثبت می کردند و این موضوع را متوجه خطر در تهران کرد.

اما ظاهرا مقام ها هشدار شما چندان جدی نگرفتند.

چرا، واکنش آنها مثبت بود، اما متاسفانه آن را مخفی می کردند و می گفتند مردم را نترسانید. اما مخفی کردن موضوع علاج مساله نبود. آنها نباید می گذاشتند شهر توسعه پیدا کند و به این گستردگی و جمعیت ۱۴ میلیونی برسد. اما عوامل متعددی مانع آن شد و سپس وقوع جنگ هم عامل دیگری شد تا مهاجرت به تهران افزایش پیدا کند و در عین حال فرصت برای یافتن راه حلی برای تهران باقی نماند. اما حالا خوشبختانه موضوعی که ما از سال ۱۹۷۴ می گفتیم را مجمع تشخیص مصلحت نظام به این تنتیجه رسیده که راهی جز آن نیست.

در دوران شهرداری غلامحسین کرباسچی، ایشان می گفت که برای حل مشکل تهران و مهیا بودن زمینه کار برای نیروی های امدادی در صورت وقوع زلزله اتوبان و پل و جاده می سازیم اما این راه حل مساله نبود. حالا ماشین نیروهای امدادی هم به علت حجم بالای ترافیک قدرت مانور چندانی ندارد.

شما پیشنهاد کرده اید که منطقه ای میان دلیجان تا قم را به عنوان پایتخت جدید ایران انتخاب کنند. علت این انتخاب از سوی شما چه بوده است؟

من نامه ای به آقای خاتمی در دوران ریاست جمهوری اش نوشتم و گفتم که ایران مرکزی زلزله خیز نیست و مطالعات ما نشان می دهد که در ۲۰۰۰ سال گذشته زلزله بزرگی نداشته است. مثلا اصفهان در این مدتی که ساخته شده زلزله شدیدی به خود ندیده است.

به عقیده زمین شناسان و متخصصان زلزله ایران مرکزی منطقه ای بین البرز جنوبی و کوه های زاگرس، یک صفحه کوچک مقاوم است. من هم به همین دلیل گفتم که بین قم و دلیجان به طرف اصفهان امن ترین منطقه از دیدگاه زلزله شناسی است.

در قم هم ما زلزله های بزرگ داشته ایم اما بین این شهر تا دلیجان مطالعات تاریخی ما نشان می دهد که طی نزدیک به ۳۰۰۰ سال هیچ زلزله ای رخ نداده است. شما اصفهان و بناهای آن را نگاه کنید. ساختمان های تاریخی همه سالم هستند و تاکنون زلزله ای در آنجا نشده است.

آیا طرحی به مقام های ایران برای جابه جایی پایتخت به حد واسط قم و دلیجان ارائه کردید یا طرح شما صرفا یک پیشنهاد شفاهی است؟

من به رئیس جمهور وقت ایران نامه نوشتم و ایشان هم این نامه را به وزرایش محول کرد اما من شنیدم که آقای کرباسچی در آن دوره مخالف انتقال پایتخت از تهران بود. آقای کرباسچی ساخت راه و اتوبان را چاره مشکل می دانست اما همین الان ما برای کارهای روزمره و عادی در اتوبان های شهر گرفتار هستیم و جا به جایی در آن سخت است چه برسد به مواقع بحرانی.

منطقه ای را که شما برای انتقال پایتخت پیشنهاد کرده اید که از نظر زلزله ایمنی دارد و خطری از این بابت پایتخت احتمالی را تهدید نمی کند اما این موضوع یکی از مولفه های مهم است. تامین آب آشامیدنی، مسائل آب و هوایی، اقتصادی بودن و به صرفه بودن ساخت شهر جدید و هزینه های انتقال پایتخت به آن و مسائل کلانی از این دست هم موضوعاتی است که در انتخاب نهایی محل جدید پایتخت تعیین کننده است. شما دیگر کارشناسان را برای قبول کردن طرح تان چگونه توجیه می کنید؟

من فقط از دیدگاه زلزله پیشنهاد کردم. باقی موارد در صلاحیت من نیست. البته لازم نیست پایتخت همه چیز داشته باشد. مثلا لازم نیست کارخانه داشته باشد. ما می توانیم صرفا یک مرکز سیاسی داشته باشیم. مگر مرکز ایالات کالیفرنیا چقدر جمعیت دارد؟ یا مرکز ایالات تگزاس همین طور؟ من در هر دوی این شهرها زندگی کرده ام.

مشکل ما این است که همه اش شهرهای بزرگ داریم و نه شهرهای کوچک پیشرفته. می تواند مرکز فرهنگی یا مرکز صنعتی و اقتصادی ما در جایی غیر از پایتخت باشد. قرار نیست پایتخت و مرکز استان مرکز همه چیز باشد. مشکل ما اینجا است که ساختار کشوری و شهری و توزیع جمعیتان مشکل دارد. با این حال من متخصص جمعیت یا شهر سازی نیستم فقط می توانم بگویم که ایران مرکزی از نظر زلزله منطقه امنی است.

خبرانلاین

سدهای بی‌مطالعه، عامل زمینه‌ساز زلزله !!

 

محیط زیست - کارشناسان با بررسی عوامل موثر در زمین‌لرزه بزرگ چین در بهار گذشته، سدهای بزرگ را عامل بروز این زمین‌لرزه‌ها می‌دانند.

علیرضا نورایی: در 23 اردیبهشت / 12 می گذشته، زلزله‌ای به بزرگی 9/7 ریشتر ناحیه شرقی استان سیچوان چین را به لرزه درآورد. این زمین‌لرزه به از دست رفتن جان 70‌هزار تن، بی‌خانمانی 5 میلیون نفر، مسدود شدن مسیر رودخانه‌ها و در خطر انهدام قرار دادن بیش از 300 سد انجامید که مورد آخر، هنوز هم جان انسان‌ها و ساختارها را تهدید می کند. علاوه بر این، زلزله با ویرانی یک کارخانه مواد شیمیائی در شهر سیفانگ همراه بود که عواقب زیست‌محیطی آن هنوز مشخص نشده است.

وقتی زلزله سیچوان رخ داد، یکی از متاثرکننده‌ترین مناظر، بچه مدرسه‌ای‌هایی بودند که زیر دیوارها و سقف مدرسه‌شان که بسیار بی‌کیفیت ساخته شده بود، مدفون شده بودند. ساختار ضعیف ساختمان مدارس و تولید تعداد زیادی سد (به صورتی که خود چینی‌ها گونگ‌هو می‌گویند) در منطقه‌ای فعال از نظر حرکت صفحات زمین، حاصل بی‌توجهی و نابخردی است.

نزدیک‌ترین شهر بزرگ به کانون این زلزله بزرگ مقیاس، شهر چنگ‌دو بود؛ ولی لرزش آن به حدی بود که در آن سوی مرزهای چین، در هند، تایوان و مغولستان هم احساس شد. زمین‌لرزه ناشی از جابجایی گسلی بود که بین فلات تبت و پوسته زیر منطقه سیچوان و جنوب شرقی چین قرار دارد. سازوکار زلزله فشاری با مولفه امتداد لغزش و در منطقه‌ای رخ داده است که راستای گسل‌ها بیشتر شمال، شمال شرق- جنوب، جنوب غرب است.

بر اساس علم زلزله‌شناسی، زمین‌لرزه‌ها هنگامی بروز می‌کنند که تنش‌های زمین‌ساختی در طول یک گسل انباشته شوند تا به یک نقطه بحرانی برسند، و ناگهان تنش‌ها تخلیه می‌شوند. همیشه درباره آن‌چه باعث شروع یک زلزله می شود، جای تفکر و بحث وجود دارد. ولی آیا می‌توان تصور کرد، ماشه زلزله توسط بشر چکانده شود؟ بحث‌هایی که پیرامون علل وقوع شدیدترین و پرتلفات‌ترین زمین‌لرزه در سه دهه اخیر چین شکل گرفته، حاکی از آن است که می‌توان برای کم‌توجهی یا اشتباهات بشری هم جایی در عوامل کم و کیف وقوع زلزله باز کرد.

تحقیقات صورت گرفته دو مظنون را شناسایی کرده‌اند؛ نخست طبیعت و دوم، سد بزرگی که در نزدیکی محل وقوع حادثه ساخته شده است. این سوالی مطرح می‌شود که برای یک زلزله 8 ریشتری، آیا باید ذخیره آب نزدیک به کانون لرزش را مقصر شناخت یا باید زلزله را صرفا یکی از مظاهر خشم طبیعت دانست؟

بر اساس نظریه‌ای که اخیرا توسط برخی زلزله‌شناسان مطرح شده، جدیدترین سد در استان سیچوان که آب‌گیری آن در سال 1385 / 2006 تکمیل شد، مسبب احتمالی این واقعه است. این سد که به زیپینگ‌پو موسوم است، بر رود مین در نزدیکی دیوجیانگیان بنا شده است. احتمالا افزایش بار آب ذخیره شده در پشت سد، دلیل نهایی تحریک‌کننده تنش‌های محلی گسل لانگمنشان بوده است. در صورت صحت این نظریه، آن دسته از زلزله‌شناسان که پیش از ساخت سد نسبت به وقوع زلزله هشدار می‌دانند، حق داشته‌اند.

استان سیچوان پر است از سدهایی که بیشتر آنها در دهه‌های اخیر احداث شده‌اند. نیرومندترین این سدها، سد سه‌تنگه روی رودخانه یانگ‌تسه است. این سازه، بزرگ‌ترین سد جهان است که در 550 کیلومتری کانون زلزله سیچوان قرار دارد و همین واقعیت، سبب شده تا مهندسان برای بررسی ایمنی سد سه‌تنگه در برابر عواقب زلزله دست به کار شوند. جای تاسف است که در کشوری که فقط پیشرفت سریع اقتصادی را مد نظر قرار داده، روند معکوس یعنی بررسی زلزله و دیگر رویدادهای طبیعی پیش از بنا شدن سدهای بزرگ نظیر زیپینگ‌پو، از فوریت لازم برخوردار نیست. زیپینگ‌پو مثل بسیاری از ذخایر آبی برای تولید انرژی پاک بنا شده است و در پاییز 1383 / 2004 شروع به آب‌گیری کرد. این سد بزرگ 1/1 میلیارد متر مکعب آب را در خود نگه می‌دارد، اما با این عظمت، تحت‌الشعاع منطقه زلزله‌خیزی است که در آن واقع است.

زلزله‌شناسان تشخیص داده‌اند که اعمال فشار از سوی آب پشت سد به گسل سبب وقوع زلزله شده است. چنین فشاری می‌تواند سطوح گسل را به هم فشرده و اصطکاک میان آنها را افزایش دهد یا سبب لغزش آنها بر هم شود.
فان شیائو، مهندس ارشد اداره زمین‌شناسی و مواد معدنی سیچوان، در این رابطه به آسوشیتدپرس گفته است که وزن فوق‌العاده زیاد آب پشت سد که معادل 315 میلیون تن است، احتمالا در زمان و بزرگی وقوع زلزله موثر بوده است. به گفته وی، گرچه پیشامد زلزله در این منطقه امر نادری نیست، ولی سابقه وقوع چنین زمین‌لرزه‌ای با این بزرگی به هزار سال پیش باز ‌می‌گردد. وی در توضیح نظرش می‌گوید: «من نمی‌گویم که اگر سدی وجود نداشت، زلزله‌ای هم در کار نبود؛ ولی حضور سدی به بزرگی زیپینگ‌پو می‌تواند در تغییر بزرگی و زمان لرزه و درنتیجه، افزایش شدت و تلفات آن موثر باشد.»

بر اساس تحقیقات مقدماتی برخی دانشمندان، آب‌گیری و رها کردن آب پشت سد، از پاییز 1386 / 2007 تا بهار 1387 / 2008 سبب بروز فعالیت‌های لرزه‌ای شده است. یافته‌های آنها نشان می‌دهد که تعداد لرزه‌ها در دوره آب‌گیری مخزن افزایش یافته است.

راجر ماسون، زلزله‌شناس در سازمان زمین‌شناسی انگلیس می‌گوید که حداقل جُرم سد زیپینگ‌پو،‌ تسریع در روند وقوع زلزله بوده است. فان، مهندس چینی که خود در سال 1382 / 2003 با ساختار فعلی زیپینگ‌پو به شدت مخالفت کرده، نسبت به خطرات بالقوه دیگر این سد هشدار می‌دهد. او ابراز نگرانی می‌کند که یک حادثه پیش‌بینی نشده دیگر می‌تواند به تخریب دره رود مین بیانجامد.

دولت چین زمین‌لرزه سیچوان را به عنوان یک حادثه طبیعی اجتناب‌ناپذیر توصیف کرده و ساخت سدهای بزرگ را جهت تامین انرژی لازم برای توسعه اقتصادی سریع و مهار سیلاب‌ها در دستور کار خود قرار داده است. به این ترتیب، با وجود تمام هشدارها و اعلان خطرها، سدهای بزرگ هم‌چنان در حال بنا شدن هستند. فان در این باره می‌گوید که همچنان جهت هشدار به مسئولان دولتی در مورد ساخت سدهای دیگر بر رودهای دادو و جینشا، در غرب و شمال غرب محل زلزله، به نامه‌نگاری برای آنها ادامه می‌دهد.

البته در این میان دانشمندانی وجود دارند که هنوز در مورد اهمیت وجود سد زیپینگ‌پو در بروز زلزله سیچوان متقاعد نشده‌اند و آن را فقط عاملی فرعی به شمار می‌آورند. به عنوان مثال، لی شینگ‌لین، زمین‌شناس در اداره دولتی زمین‌لرزه چین، عقیده دارد که ذخیره سد تنها سبب افزایش فعالیت‌های زمین‌ساختی می‌شود و نمی‌تواند به تنهایی به وقوع زلزله منجر شود. به عقیده او وجود ذخیره آب در یک منطقه می‌تواند تاثیراتی مثبت یا منفی بر پیشامد یک زلزله محتمل داشته باشد و خنده‌دار است اگر یک سد را عامل زلزله بدانیم. او حتی برای اثبات مدعای خود دیگر محققان را به تحقیق بیشتر فراخوانده است. با این وجود، خود شینگلین باور دارد که کاهش ذخیره آب پشت سد از پاییز 1386 / 2007 تا زمان وقوع زمین‌لرزه،‌ و نفوذ آب به گسل دلیل عمده این پیشامد ناگوار بوده است.

زلزله القایی، عنوانی است که به زلزله‌های ناشی از احداث و فرایند آب‌گیری و رهاسازی آب سد اطلاق می‌شود و می‌توان عوامل مهمی را که در بروز این گونه زلزله‌هایی موثر است، چنین نام برد:

• شرایط مخزن سد و نحوه ذخیره آب
• روند افزایش ارتفاع آب، به ویژه افزایش سریع بعد از یک دوران طولانی رکود نسبی در تغییرات آن
• رسیدن سطح آب ذخیره شده به بالاترین حد
• مدت زمانی که آب دریاچه در بالاترین حد نگه داشته می‌شود
• ویژگی‌های زمین‌شناسی، زمین‌ساختی، زلزله‌شناسی
• وجود درزها و منافذ در لایه های زیر دریاچه سد

عوامل به وجود آورنده و مکانیسم زلزله‌هایی که به سدها نسبت داده می‌شوند، هنوز به طور کامل مانند زلزله‌های طبیعی شناخته نشده؛ اما بر اساس مطالعات انجام شده، وقتی که ارتفاع آب ذخیره شده از 100 متر تجاوز کند، زلزله شدیدی می‌تواند بروز کند.

در شرایطی که سدی در نزدیک گسل‌های فعال احداث شده باشد، نفوذ آب در سطوح جدائی گسل‌ها سبب لغزنده شدن آنها می‌شود و به این ترتیب، جابجایی کمر بالا و کمر پایین گسل نسبت به یکدیگر آسان‌تر صورت می‌گیرد. به علاوه نفوذ آب به طبقات پایین‌تر به افزایش فشار بین منافذ سنگ‌های موجود در عمق می‌شود. به این سبب فشار هیدرولیکی ناشی از تشکیل دریاچه‌های مصنوعی در لایه‌ها و طبقات متمرکز و متراکم شده، و به وقوع زمین لرزه کمک می‌کند.

بنابراین در صورت وجود شرایط خاص زمین‌ساختی و زمین‌شناسی، ساختن سدهای بزرگ و تشکیل دریاچه‌های عمیق در پشت سدها موجب بروز زلزله یا تغییراتی در میزان فعالیت لرزه‌ای مناطق اطراف می‌شود.
حتی در مناطقی که از نظر زلزله‌خیزی قبلا با ثبات و آرام شناخته شده‌اند، در پاره‌ای از موارد ایجاد دریاچه‌های مصنوعی ممکن است باعث تحریک مکانیسم جنبش‌های کوه‌زایی، انباشت تنش، و در نتیجه رهایی تنش‌های انباشته‌ای شود که گاهی به صورت زلزله نمود می‌یابد.

زلزله و نکات مهم در ساختمان سنتی(مصالح بنایی+ کلاف افقی)

زلزله و نکات مهم در ساختمان سنتی(مصالح بنایی+ کلاف افقی) زلزله جدی ترین حادثه طبیعی است که منجر به آسیب های انسانی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی بسیار شدید می شود.آئین نامه 2800 زلزله در پیوست 1 خود درجه بندی خطر نسبی زلزله را برای شهر ها و نقاط مختلف ایران بر اساس چهار تقسیم بندی خطر نسبی زلزله شامل : کم،متوسط،زیاد و خیلی زیاد انجام داده است که بهبهان را در درجه خطر نسبی زیاد قرار داده و این بیان کننده وضعیت خاصی است برای مردم،دست اندرکاران و ادارات مرتبط و نیز مهندسان و هم چنین سازندگان مسکن و سایر مجریان پروژه های عمرانی و زیربنایی و ... مبحث زلزله بسیار گسترده بوده و سعی داریم که در مقالات متعدد اطلاعات لازم برای کاربران محترم در رده های مختلف ارائه نماییم و لیکن در این مقاله کلیاتی از توصیه های لازم الاجرا در بخش ساختمان سازی سنتی که توسط آیین نامه های معتبر و مقررات ملی ساختمانی ایران صادر شده یادآوری می کنیم:

1-در ساختمان های با مصالح بنایی،شناژبندی افقی و قائم اجباری است. 2-طول ساختمان (زیر بنا) از سه برابر عرض آن یا 25 متر بیشتر نباشد.در غیر اینصورت استفاده از درز انقطاع الزامی است.3-ساختمان نسبت به هر دو محور اصلی تقریبا قرینه باشد. 4-حداکثر تعداد طبقات در این ساختمان ها شامل زیر زمین + دو طبقه روی زمین می باشد. 5-تراز روی بام نسبت به متوسط زمین زمین مجاور از 8 متر بیشتر نباشد. 6-حتی المقدور از ایجاد اختلاف سطح در طبقه پرهیز شود(مگر با تمهیدات خاص) 7-روی هیچ قسمت از پیشامدگی ساختمان نباید دیواری ساخته شود ولی ساخت جان پناه تا 70 سانتی متر مجاز است. 8-ساخت شالوده به صورت شیب دار مجاز نیست. 9-کلیه دیوارهای پیرامونی (بار بر و غیر بار بر) باید 35 سانتی متر اجرا شود. 10-رگ های دیوار چینی در تمام قسمتهای ساختمان باید همزمان (در ارتفاع) اجرا شود و استفاده از روش هشت گیر در ساخت دیوارها مجاز نمی باشد. 11-دیوارها در محل اجرای کلافهای قائم بتن مسلح به صورت هشت گیر اجرا گردند.به جای استفاده از هشت گیر می توان در هنگام اجرای دیوار با تعبیه شاخکها یا میلگردهای افقی در هر 50 سانتی متر ارتفاع،اتصال بین دیوار و کلاف را تامین نمود. 12-دیوارها باید پس از اجرا حداقل به مدت سه روز مرطوب نگه داشته شوند. 13-در ساخت دیوارها باربر از یک نوع آجر استفاده شود. 14-باز شوها (در و پنجره و ...) نباید سبب قطع کلافها شوند. 15-طول نشیمن نعل درگاه بر روی دیوار در هر طرف باید حداقل 25 سانتی متر باشد. 16-در کلیه دیوارهای باربر،باید کلاف های افقی در تراز زیر دیوار و زیر سقف ساخته شود. 17-کلاف های قائم باید در محل تقاطع دیوار ها تعبیه گردند.در صورتی که طول دیوار بین دو کلاف بیش از 5 متر باشد باید کلاف های قائم با توزیع یکنواخت در فواصل کمتر از 5 متر در داخل دیوار تعبیه گردد. 18-کلاف افقی نباید در هیچ جا منقطع باشد.عبور لوله با قطر بیش از يك ششم عرض کلاف از درون کلاف مجاز نمی باشد. 19-میلگرد مورد استفاده در بتن پوشش سقف،حداقل به قطر 6 میلی متر و به فواصل حداکثر 25 سانتی متر در جهت عمود بر تیرچه ها قرار داده شود. 20-بتن پوشش روی بلوکها حداقل دارای 5 سانتی متر ضخامت باشد. 21-در صورت تجاوز دهانه تیرچه ها از 4 متر،تیرچه ها به وسیله کلاف عرضی (شناژ مخفی) به هم متصل شوند. 22-حداکثر ارتفاع جان پناه به ضخامت 20 سانتی متر برابر 70 سانتی متر می باشد. 23-ارتفاع خر پشته از طبقه زیرین خود حداکثر 3 متر و اجرای کلاف افقی و قائم آن الزامی است. 24-در نماسازی در صورتی که آجر نما پس از احداث آجر پشت کار چیده می شود باید با مهار کردن مفتول های فلزی در داخل ملات پشت کار و قرار دادن سرآزاد این مفتولها در ملات آجر نما،این دو قسمت آجر کاری به هم متصل شوند.فاصله این مفتولها در هر یک از جهات افقی و قائم نباید از 50 سانتی متر بیشتر باشد.

منابع :

-آیین نامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله

2-مبحث هشتم مقررات ملی ساختمان

تازه‌ترین تدبیر ژاپن در برابر زلزله

خانه‌ی شناور بر هوا ،

ژاپنی‌ها کم‌تر از یک سال پس از رخ دادنِ سونامی و زمین‌لرزه در کشورشان، تصمیم گرفته‌اند به‌جای ساختنِ ساختمان‌هایی با اسکلت‌بندیِ مستحکم و انعطاف‌پذیر...

ژاپنی‌ها کم‌تر از یک سال پس از رخ دادنِ سونامی و زمین‌لرزه در کشورشان، تصمیم گرفته‌اند به‌جای ساختنِ ساختمان‌هایی با اسکلت‌بندیِ مستحکم و انعطاف‌پذیر که در برابر زلزله مقاوم‌اند، ساختمان‌هایی بسازند که بر روی هوا شناور است.


سامانه‌ی شناور ماندن در هوا، ایده‌ی شرکتی به نام «Air Danshin Systems» است که در سال 2005 و پس از رخ دادنِ زمین‌لرزه‌‌ی توهوکو پایه‌گذاری شد.
این سامانه متشکل از شبکه‌ای از حسگرها، کمپرسور هوا و زیربنای ثانویه و مصنوعی در زیر کف خانه و بر روی سطح زمین است. شبکه‌ی حسگرها در وضعیتی که زمین حالتی ناپایدار داشته باشد، آن را تشخیص داده و سامانه‌ی کمپرسور هوا در کم‌تر از نیم ثانیه فعال می‌شود، تا فضای میان ساختمان و زمین را پر کند. این سامانه می‌تواند ساختمان را نزدیک به سه سانتی‌متر از زمین بلند کند. به این ترتیب، در چنان وضعیتی که زمین به شدت دارد تکان می‌خورد، خانه ثابت
می‌ماند؛ درست مانند این که بر روی تشکی از هوا قرار گرفته باشد. هم‌اکنون نزدیک به 90 ساختمان در ژاپن به این سامانه مجهز شده‌اند.






بر پایه‌ی گزارش پاپ‌ساینس، نکته‌ی غیرعملی (در واقع، نقطه‌ضعف) این سامانه این است که نصب و کار گذاشتنِ آن بر روی خانه‌ها و ساختمان‌هایی که ساخته شده‌اند، امکان‌پذیر نیست، یا دست‌کم کاری بسیار دشوار است.

برگرفته از : پایگاه اینترنتی روزنامه‌ی «همشهری»
www.hamshahrionline.ir ، 30 فروردین 1391
ویرایش : امیریاشار فیلا

کاهش تلفات زلزله با روش جدید(اتاق امن)

بطور کلی ساختمانهای موجود در کشور را به سه دسته زیر می توان تقسیم کرد:
الف) ساختمانهایی که دارای اسکلت نیست.
این دسته از ساختمانها دارای سیستم دیوار باربر خشتی و یا آجری است که در برابر زلزله های نسبتا شدید مقاوم نیستند و در هنگام وقوع زلزله، ساکنان آنها به علت ریزش آوار در امان نخواهند بود.

ب) ساختمانهایی که دارای اسکلت فلزی و یا بتنی است ولی برای نیروهای افقی ناشی از زلزله محاسبه نشده اند.
این قبیل ساختمانها در صورت اجرای صحیح اسکلت و یکپارچگی سقفها در برابر زلزله های با بزرگی کم و متوسط تا حدی مقاومت می نمایند و خسارت های وارد بر آنها کمتر باعث آسیب دیدگی ساکنان آنها می شود. البته در این نوع ساختمانها باید ایمن سازی محیط داخلی ساختمان و یا به عبارتی مبلمان آن به نحوی باشد که در اثر حرکتهای ناشی از زلزله، آسیبی از طرف آنها به ساکنان وارد نشود.

ج) ساختمانهای ساخته شده با اسکلت فلزی یا بتنی که برای نیروهای افقی ناشی از زلزله محاسبه شده اند.

این دسته از ساختمانها در مقابل نیروهای جانبی ناشی از زلزله پیش بینی شده توسط آیین نامه 2800 مقاومت می نمایند. اصولاً چنین ساختمانهایی، در صورت اجرای صحیح نیازی به مقاوم سازی ندارد ولی باید مبلمان داخلی ساختمان به نحوی باشد که در اثر تکانهای شدید، آسیبی از این بابت به ساکنان آن وارد نگردد.

روش های موجود ایمن سازی ساختمانها در برابر زلزله
همانگونه که قبلاً عنوان شد بخش قابل توجهی از ساختمانهای کشور مقاومت لازم را در برابر زلزله های شدید ندارند. بطور کلی جهت ایمن سازی این نوع ساختمانها، دو راه حل کلی زیر وجود دارد:
الف) تخریب و بازسازی اصولی و مطابق ضوابط و آیین نامه ها
ب)مقاوم سازی این نوع ساختمانها بدون تخریب آنها

قطعاً از نظر مدیریت شهری که علاوه بر ایمن سازی بافتهای مسکونی در برابر زلزله، دیگر معیارها از قبیل شهرسازی، اصلاح بافتهای مسکونی، استفاده از مصالح نوین و استاندارد، اصلاح ساختار ترافیک، استفاده بهینه از انرژی و خدمات رسانی استاندارد نیز مهم هستند روش الف راه حل اصولی و نهایی جهت حل مشکل است. لیکن همانطور که قبلاً عنوان شد اجرای این روش به طور کامل به چند دهه زمان نیاز دارد و به عبارت دیگر راه حل بلندمدت است و در کوتاه مدت مشکل را حل نمی نماید.

اما در خصوص روش ب، تاکنون محافل مختلف علمی و اجرایی، نظرات کارشناسی متعددی مطرح نموده اند و حتی روشهایی عملی نیز برای انجام این کارارائه کرده اند. اما بدلیل عدم صرفه اقتصادی (روش ب)دربافتهای فرسوده تاکنون توفیق جامعی در این روش نیز مشاهده نشده است. حتی در ساختمانهای دولتی که طرح مقاوم سازی بعنوان یک سر فصل اجباری برای مدیران آنها طرح شده است نیز موفقیت قابل توجهی مشاهده نشده است. علت این امر را می توان پر هزینه بودن، گاهی غیر عملی بودن، طولانی بودن زمان اجرا و عدم وجود متخصص کافی عنوان کرد.

بدین ترتیب مشاهده می شود که هیچ یک از روشهای دوگانه فوق مسئله ایمن سازی واحدهای مسکونی در برابر زلزله را در حال حاضر حل نکرده است.

طرح اتاق امن
اتاق امن مربوط به ساختمان های قدیمی موجود در بافت های فرسوده است. این ساختمان ها عموماً دارای سیستم دیوار باربر بدون کلاف های قائم و افقی هستند که تخریب آنها در زمان وقوع زمین لرزه های ویرانگر، قطعی است.

در این روش بخشی از ساختمان که امکان حضور ساکنان در هنگام وقوع زلزله در آن فراهم است توسط ساخت و نصب یک سازه مقاوم، ایمن سازی می شود. نقش این سازه آن است که در هنگام بروز زلزله و در زمانی که ساختمان شروع به تخریب می کند از ریزش آوار به داخل محدوده امن جلوگیری می نماید و در واقع یک منطقه حفاظتی جهت مراقبت از جان ساکنان ایجاد می کند. منطقی است که یک یا دو اتاق که اعضاء خانواده حضور بیشتری در شبانه روز در آنها دارند به این امر اختصاص داده شود. البته در هنگام وقوع زلزله، معمولاً از زمان شروع لرزش تا تخریب، فرصت حیاتی (چند ثانیه) جهت انتقال ساکنین از نقاط دیگر ساختمان به داخل اتاق امن وجود دارد.

در این طرح یک قاب فلزی در داخل هر طبقه از این نوع ساختمانها پیش بینی شده است تا پس از وقوع زلزله و تخریب ساختمان، آوار بر سر افراد فرو نریزد. استفاده از این قاب ها در ساختمانهای تا سه طبقه پیش بینی شده است و روش کار به این صورت است که مطابق شکل یک این قاب ها در هر طبقه بر روی قاب طبقه زیرین خود قرار می گیرند تا این ساختمانها در زمان زلزله و همچنین پس لرزه ها دارای استحکام لازم جهت پیش گیری از صدمات جانی باشند.

در طرح حاضر هیچگونه تغییری در ساختمان اصلی ایجاد نمی شود و فقط در داخل بخشی از آن یک قاب فلزی باربر قرار می گیرد. نحوه عملکرد این قاب به این صورت است که پس از وقوع زلزله و تخریب ساختمان، آوار بر سر افراد فرو نمی ریزد و بر روی این سازه جای می گیرد و همانطور که قبلاً عنوان شد این سازه در برابر پس لرزه های متعارف هم مقاوم است.


مزایای اتاق امن
در صورت اجرای این طرح از به وقوع پیوستن یک فاجعه انسانی در زمان زلزله جلوگیری می شود و میزان تلفات ناشی از آن تا حد زیادی کاهش می یابد.
هزینه اجرای این طرح و ایمن سازی بخشی از یک طبقه از ساختمان بسیار معقول است و در شرایط فعلی کمتر از پانصد هزار تومان تخمین زده می شود.
در این طرح از یک سیستم کاملاً پیش ساخته استفاده شده است و کلیه جوش های اصلی در کارخانه و تحت نظارت دقیق انجام می شوند و فقط جوش های دارای درجه دوم اهمیت ،هنگام نصب اجرا می گردند.
سرعت اجرای این طرح بسیار زیاد است و نصب کامل هر قاب در محل مورد نظر کمتر از یک روز طول می کشد.
این طرح انعطاف پذیر است. بدین معنی که قابلیت انطباق با ساختمانهای متفاوت رادارد.
قابلیت مخفی کردن قاب با استفاده از طرحهای متنوع معماری وجود دارد.
در ضمن لازم به توضیح است که در این طرح فرضیات اولیه زیر مد نظر بوده اند:
الف- ابعاد مناسب جهت اتاق امن در پلان حدود 4×3مترمربع است.
ب- بار وارد بر اتاق امن در زمان تخریب ساختمان به ترتیب در صورت قرارگرفتن یک، دو و سه سقف بر روی آن برابر ده، بیست و سی تن خواهد بود. تقریبا تمام ساختمان های موجود در مناطق فرسوده مشمول این قاعده می شوند.
پ- سیستم باربر جانبی در زمان پس لرزه ها، قاب خمشی فولادی است.
ت- کلیه عملیات اجرایی تحت نظارت بسیار دقیق انجام می شوند و کلیه جوش های اصلی مربوط به اتصالات تیر به ستون توسط آزمایش های مافوق صوت و یا پرتو نگاری کنترل می گردند.

آزمایش های انجام شده
تا کنون آزمایش های متعددی برای اجرایی نمودن طرح انجام شده است که شامل آزمایش های بار ثقلی و جانبی بوده است.

نتایج تحقیقات انجام شده
استفاده از سیستم اتاق امن پیشنهاد شده صرفاً در صورت رعایت کلیه نکات فنی، می تواند برای مقاوم سازی بافتهای فرسوده بکار رود. در سازه اتاق امن پیشنهاد شده بایستی از سیستم تیر قوی و ستون ضعیف استفاده شود.
با انجام یک سری تحقیقات بر روی سازه های فلزی، می توان بدون افزایش وزن قابل توجه در فولاد صرفی، قدرت باربری آنها را به شدت افزایش داد. انجام جوشکاری بی مورد در محلهای غیر ضروری، باعث کاهش قدرت باربری سازه می شود. لذا باید صرفا"جوشکاری های توصیه شده درطرح اجرا گردد. استفاده از دستک، قدرت باربری جانبی سازه را به مقدار قابل توجهی بالا می برد.
با انتخاب جزییات مناسب در اتصالات می توان انعطاف پذیری سازه را افزایش داد.

توصیه ها:
ستونهای اتاق امن درطبقات مختلف تا حدامکان در امتداد یکدیگر قرار گیرند.
بر روی اتاق امن دولایه توری دارای میلگرد به قطر چهار میلیمتر که دارای فاصله چشمه های پنج سانتی‌متر است قرار گیرد. درز این توری های ردیف اول و دوم نباید در امتداد هم باشند. فاصله خال جوش های اتصال توریها به تیرهای سقف برابر بیست سانتیمتر است.
بر روی توری هایک لایه فوم ازجنس پلی استایرن قرارداده شود. حداقل ضخامت این فوم برابر دو سانتیمتر است.
به ساکنین منزل آموزش داده شودکه درهنگام وقوع زلزله درقسمت های میانی اتاق بایستند و از نزدیک شدن به دیواره های اتاق پرهیزنمایند.
به خانواده ها توصیه می شود در هنگام وقوع زلزله که معمولاً چند ثانیه قبل ازشروع با یک صدای مهیب همراه است با سرعت به داخل اتاق امن بروند و در قسمت میانی اتاق (تا پایان زلزله) درکنار هم بایستند.
پس از زلزله درصورت امکان اتاق امن را ترک نموده و به فضای باز و دور از ساختمانهای در حال ریزش مستقر شوند.
از چیدن وسایل بزرگ و سنگین نظیر کتابخانه و کمد درون اتاق امن اجتناب شود.
از نصب وسایلی که درهنگام زلزله امکان سقوط آنها وجود دارد (دراتاق امن) پرهیز شود.
نصب اتاق امن در شهر های کوچک و روستاها بدلیل روند کند نوسازی توصیه میشود.

جزییات فنی «اتاق امن»
مطالعات این طرح از اسفند سال ۸۲ آغاز شده و با انجام آزمایش های نهایی در اسفند سال ۸۳ نتایج قطعی آن برای اجرایی شدن طرح ارائه شد.
 مدیر این پروژه و دكتر مظلوم دبیر گروه علمی پروژه درباره جزییات فنی این طرح اشاره كردند كه اتاق امن قابی فلزی و سه بعدی است كه در یك یا چند اتاق از واحدهای غیر مقاوم در برابر زلزله ساخته می شود. این قاب در صورت بروز زلزله از ریزش آوار بر سر ساكنان آن جلوگیری می كند.

این گزارش می افزاید: وزن هر قاب حدود ۵۰۰ كیلوگرم و هزینه ساخت آن حدود پانصد هزار تومان بوده و از این نظر امكان بهره مندی از آن برای اغلب شهروندان وجود دارد. برای تكمیل مطالعات فنی این پروژه ۶۰ آزمایش به مقیاس واقعی و با انواع بارگذاری تا زمان تخریب انجام شده است. در مهمترین آزمایش انجام شده یك ساختمان سه طبقه در شمال منطقه سعادت آباد در معرض نیروی افقی ویرانگر (مشابه توان تخریب یك زلزله با مقیاس بیش از هفت ریشتر) قرار گرفت و سه اتاق از این ساختمان در طبقات اول، دوم و سوم كه مجهز به تجهیزات اتاق امن شده بود كاملا از خطر فروریزی در امان ماند.

كلیه قسمت های سازه اتاق امن به صورت پیش ساخته بوده و ابعاد آن در سه جهت طول، عرض و ارتفاع قابل تغییر است. همچنین اتاق امن مانع استفاده معمولی از منزل نبوده و زمان لازم برای نصب آن حدود ۵ ساعت است.

كارشناسان شهرداری تأكید كردند كه اتاق امن جایگزین طرح نوسازی بافت های فرسوده نبوده و قطعا كماكان مهمترین رویكرد برای كاهش خطر زلزله در شهر نوسازی این بافتها و مقاوم سازی ساختمان های جدید است، اما برای ایمنی ساختمان های موجود و بافت هایی كه عجالتا امكان بازسازی ندارند، طرح اتاق امن طراحی و پیشنهاد شده است.

طرح «اتاق امن» به عنوان یک پروژه ملی در کشور زلزله خیز ایران می تواند در تمامی مناطق کشور به ویژه در مناطقی که ساختمانها اغلب بلند مرتبه نبوده و تا سه طبقه هستند و نیز از نظر اقتصادی امکان نوسازی و مقاوم سازی سریع بافت های مسکونی وجود ندارد، مورد استفاده قرار گیرد.

دیدگاه طراحان در این روش، صیانت و حفاظت از جان شهروندان در هنگام وقوع زلزله است با تاکید براین نکته که ساختمان فرسوده در هنگام وقوع زلزله محکوم به تخریب است. در واقع در این طرح از ایده سنگر برای حفظ جان ساکنین در برابر آوار استفاده شده است و سیستمی تعبیه گردیده است که در صورت تخریب ساختمان، آوار بر روی آن جای گیرد و بر سر افراد فرو نریزد. جهت کاهش هزینه ها نیز می توان صرفا بخشی از هر ساختمان را ایمن نمود و نیازی به نصب این سیستم در کل بنا نیست.
منبع: همکلاسی - hamkelasy.com