کدامیک از گروه ساختمانها موظف به ارائه نتایج آزمایشات جوش و بتن پروژه هستند؟

 در استان خراسان رضوی، ساختمانهای گروه " د " به استناد مصوبه جلسه مورخ91/12/20 هیات چهار نفره آیین نامه اجرایی ماده 33 قانون نظام مهندسی وکنترل ساختمان استان  وساختمانهای گروه " ج  " به استناد جلسه هیات مدیره مورخ96/4/24 نامه شماره 702822 برای کلیه ساختمانهای گروه " ج " که تاریخ صدور پروانه آنها بعد از 96/4/24 میباشد, ارائه نتایج جوش وبتن در این پروژه ها الزامی است که بایستی ناظرین محترم مد نظر قرار دهند تا از ابتدای عقد قرارداد نظارتی خویش , کارفرمایان را موظف به تهیه وارائه این نتایج از طریق آزمایشگاههای معتبر در طول پروژه ودر طول زمان ساخت بصورت منظم نمایند.بدیهی است صدور هرگونه مجوز برای پایانکار از طریق سازمان منوط به ارائه این مدارک درقالب فایل پی دی اف بر روی لوح فشرده میباشد.

ضمنا لازم است کلیه نتایج آزمایشگاهی در این رابطه به تایید کلیه ناظرین سازه ونیز مجری ذیصلاح رسیده و مجری محترم نیز بصورت مکاتبه با سازمان نتایج فوق را کتبا به همراه لوح فشرده ارائه نمایند.

پیامدهای غفلت از مخاطرات زمین‌شناسی درگودبرداری‌های عمیق

 

پیامدهای غفلت از مخاطرات زمین‌شناسی درگودبرداری‌های عمیق
■ نقش دستگاه‌های مجری در بخش ایمنی گودبرداری‌ها مشخص شود


چند سالی‌ست که همزمان با صدور مجوز برای ساخت‌وسازهای بلندمرتبه در کلان‌شهرها و به‌ویژه در تهران، نیاز به تأمین پارکینگ نیز ضرورتی اجتناب‌ناپذیر شده است. در همین حال با توجه به این که امکان تأمین پارکینگ در سطح وجود ندارد، صدور مجوز تراکم‌های منفی با شمار طبقه‌های بالا نیز روندِ رو به افزایشی داشته است.

به گزارش خبرنگار مجله ساختمان همزمان با درنظرگرفتن این امر که اساسا تامین پارکینگ در طبقات زیرین نیاز به افزایش عمق گودبرداری دارد طبیعی است که شاهد افزایش این نوع گودبرداری های در سطح پایتخت باشیم.دراین بین به باور برخی از کارشناسان انجام این نوع گودبرداری ها نیاز به تمهیدات ایمنی بسیار پیچیده ودرنظرگرفتن ملاحظات فنی متعددی دارد.

دراین بین بسیاری از کارشناسان علاوه برهشدار نسبت به مسایل فنی ونیز مخاطرات این نوع گودبرداری ها تاکید دارند که اگراین گودبرداریها بدون استعلام از سازمان های تخصصی درحوزه زمین شناسی باشد ، نتیجه این می شود که انجام این نوع گودبرداری ها زمینه ساز ونقش محرک در وقوع زلزله های کوچک را خواهد داشت.
دراین زمینه دکتر مسعود محمودپور، رییس گروه زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور، در گفت وگو با خبرنگار مجله ساختمان می گوید: اصولا ازدیدگاه زمین شناسی مهندسی وژئومکانیک زمین، مصالح زمین ازیکسری واحدهای سنگی وخاکی تشکیل شده است که در دوره های زمین شناسی دستخوش یکسری تغییرات شده اند .

رییس گروه زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور می افزاید : با توجه به اینکه اساسا وقتی می خواهیم درمنطقه ای سازه ای بنا وتغییراتی برروی آن اعمال کنیم درواقع دراصطلاح ما درحال دست کاری میدان تنش منطقه هستیم ،این تغییرات عملابا عوارضی همراه خواهد بود وبا این رویکرد وقتی قرارباشد ما درمنطقه ای گودبرداری عمیق انجام وترانشه بزنیم آن منطقه دستخوش تغییرات تنش خواهد شد.


محمود پور خاطرنشان می کند: حال اگر منطقه ای ازدیدگاه زمین شناسی بریدگی ها وشکستگی های زیادی در واحدهای خاکی داشته باشد (چیزی که ما ازان به عنوان گسل های منطقه یا چین خوردگی های زمین نام می بریم)، این منطقه خود استعداد ناهمگونی وتغییرات شدید ساختاری را دارد.

رییس گروه زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور ادامه داد:دراین شرایط وقتی ازطریق گودبرداری های عمیق در منطقه دست کاری صورت می گیرد این امر بدان معنا است که اگرتمهیدات پایدارسازی ها درحین حفاری ها درفرآیند گودبرداری ها را به کارنبریم منطقه را برای ناپایداری های بیشترمستعد کرده ایم ودرواقع ازاین رهگذر مخاطرات بالقوه را به بالفعل تبدیل کرده ایم.

محمود پورمی گوید:در برخی از مناطق شهرهای بزرگ یکسری گسل‌های فعال و جوان‌تر وجود دارد که عموما استعداد آزاد کردن تنش نیروها را در خود دارند. بنابراین براساس طول ومسیر گسل اگر شرایط وجود داشته باشد می توان گفت که دست کاری ونیز انجام گودبرداری های عمیق نیز می تواند حالت را تشدید ببخشد ودرواقع زودترازموعد بهم ریختگی هایی ایجاد شود وازدیدگاه مخاطرات زلزله مشکلات شدیدی را برای ما ایجاد کند.

رییس گروه زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور افزود: بنابراین صرف نظرازاینکه این ترانشه ها وگودبرداری ها چه ابعاد وچه محدودیت هایی را به دنبال دارد اولین فاکتور دارای اولویت برای سازمان مبتوع ما مخاطرات زمین شناسی در فرآیند مربوط به گودبرداری ها عمیق است.

محمود پورهمچنین با تاکید براین امر که مدت هاست که ازطریق سازمان زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور پیگیر این موضوع هستیم ودرجلساتی که با وزارت کشور برگزارمی کنیم دغدغه مندی خود دراین زمینه را ابراز کرده ایم خاطرنشان می سازد: درحال نهادینه کردن این دیدگاه هستیم که استعلام ازسازمان زمین شناسی برای یکسری پروژه ها که جنبه ملی دارد الزام آور شود ونگاه سازمان متبوع ما دراین قضیه لحاظ شود.

وی می افزاید: متاسفانه بسیاری ازسازمان ها که دارای پروژه های عمرانی هستند بعد از بروز حادثه ومخاطره اقدام به استعلام ازسازمان متبوع ما می کنند واگرچه ما می توانیم نظرات کارشناسی خود را که تاحدی راهگشا است اعلام کنیم اما باید درنظرگرفت که اساسا راهکارهای سازمان ما جنبه پیشگیرانه دارد وبیش از هرچیز درواقع جنبه هشداردهنده دارد.

رییس گروه زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور تاکید می کند:البته با توجه به نگاه مثبت دولتمردان مقررشده است که نقش سازمان زمین شناسی دراین زمینه پررنگ ترشود وقراراست که سازمان نظرات فنی خود را در استعلام ها عنوان کند.

محمودپور با اشاره به بازدید اخیر معاون اول رئیس جمهوری از سازمان زمین شناسی می گوید:البته در بازدیدی که معاون اول رئیس جمهور ازسازمان متبوع ما داشتند مقررشد که نقش سازمان دراین راستا پررنگ شود و ایشان تاکید داشتند که لازم است تمهیدات لازم برای تحقق این هدف درنظرگرفته شود.

وی درپاسخ به این سوال که سازمان نظام مهندسی ساختمان درجایگاه یکی ازارکان اساسی ساخت وساز براین باوراست که حتی اگر استعلام های فنی در فرآیند گودبرداری های عمیق وبه طورکل در پروژه های عمرانی صورت بگیرد فقدان شرکتهای ژئوتکنیک که ازدانش کافی برخوردار باشند باعث می شود که عملا کارآمدی این نوع استعلام ها زیرسوال برود می گوید: برخلاف آنچه که عنوان می شود شرکتهای بزرگ وصاحب نامی دراین زمینه وجود دارد که درحال فعالیت دراین راستا هستند وبنابراین می توانیم از پتانسیل این شرکت‌های خوش نام بهره ببریم.

رییس گروه زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور می افزاید:بنابراین ادعای فقدان شرکتهای متخصص دراین زمینه اظهارنظرصحیحی نیست چرا که شرکتهای قدیمی وخوبی درداخل کشور موجود است اما این امربستگی به ارگانی که کاررا به عنوان مجری انجام می دهد دارد چرا که مسایل مالی باعث می شود که بعضا از شرکتهای رده پایین تردراین زمینه استفاده شود که قطعا درکیفیت کار موثراست.

وی با تاکید براینکه درحال حاضر دولت درحال تهیه لایحه ای است که به موجب آن استعلام سازمانهایی که قصد انجام عملیات عمرانی دارند از سازمان متبوع ما الزامی میشود تصریح می کند: هدف از تصویب این لایحه آن است که نقش دستگاه های مجری وفنی را بعضی از قسمتها پررنگ تر کنیم واین امرباعث می شود عملا ازبسیاری از مخاطرات وحوادث احتمالی پیشگیری شود چرا که شناسایی رفتار زمین و نیز ارزیابی کارشناسی ونیز لحاظ کردن مسایل فنی قبل از اجرای پروَژه های عمرانی باعث جلوگیری از بسیاری ازمعضلات و حوادث خواهد شد.

محمود پور درپاسخ به این سوال که آیا تصویب این لایحه عملا باعث ایجاد محدودیت برای شهرداری وبرخی از نهادها دراجرای پروژه های عمرانی می شود می گوید:با ملاحظات فنی درست امکان اجرای هرپروژه ای وجود دارد.مگراینکه منطقه ای مخاطرات آن به حدی زیاد باشد که اساسا مقرون به صرفه نباشد.

گودبرداری‌های عمیق، آب‌های زیرزمینی را دچار مشکل می‌کند

اما علاوه این بسیاری از کارشناسان براین باورند علاوه براینکه این گودبرداری ها می تواند در احتمال بروز زلزله در مناطق پرخطر نقش داشته باشند درهمین حال این گودبرداری‌ها می‌تواند؛ شرایط هیدرولوژیکی محدوده ساخت‌وساز را به هم بزند.

به طوری که گفته می شود اگر برنامه‌ریزی درستی نباشد، ممکن است؛ این گونه ساخت‌وساز‌ها به شکل یک سد زیرزمینی عمل کند و باعث از بین رفتن شرایط طبیعی منطقه شود که این مساله می‌تواند برای خود آن بنا و پیرامونش خطرناک باشد.براساس این گزارش زمانی که سطح آب زیرزمینی به شکل غیرطبیعی در یک منطقه بالا برده می‌شود و در کنار آن منطقه‌ای با سطح آب پایین‌تر وجود دارد، یعنی شیب هیدرولیکی آب در زیرزمین بالا رفته و قدرت فرسایش آب در زیر زمین بیشتر می‌شود، در چنین شرایطی ابتدا مصالح ریزدانه و سپس دانه‌ها حمل می‌شوند و فضای حفره مانندی در زیر زمین شکل می‌گیرد که این حفره‌ها گسترش پیدا می‌کنند و در واقع می‌توانند فرسایش زیرزمینی ایجاد کنند.

درهمین حال اگر این ساخت‌‌وساز‌ها و گودبرداری‌ها سبب مسدود شدن مسیر آب شود، انباشته شدن آب در بالادست می‌تواند؛ باعث اشباع شدن منطقه از آب شود که این می‌تواند، بارپذیری زمین در مقابل بار سازه را با مشکل مواجه کند.برخی از کارشناسان بر این باورند از آنجا که رعایت این مسائل در پی‌سازی، هزینه‌بر است، ممکن است اجرایی کردن این فرآیند در نظر گرفته نشود؛ هرچند که به طور طبیعی همه مهندسان می‌دانند که وقتی به سطح آب‌های زیر زمینی می‌رسند، باید برای آن برنامه‌ریزی و مسیر انتقالی برای آب تعریف کنند. ناظران درهمین حال با اشاره به اینکه بیشترین بارگذاری ساختمان‌های بلند مرتبه و مگامال‌ها در شمیرانات با وجود قنات و آب‌های زیرزمینی متعدد در این منطقه صورت می گیرد براین باورنداین بارگذاری‌ها با وضعیت هیدرولوژیک منطقه همخوانی ندارد.

البته در همین زمینه چندی پیش پیروز حناچی دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری نیز با اشاره به اینکه گودبرداری‌‌های عمیق ریسک بالایی برای شهر تهران دارند، گفته بود گودبرداری‌های عمیق بویژه در قسمت‌های شمالی شهر به مسیر قنات‌ها برخورد می‌کنند و این در حالی است که هیچ‌کدام از قنات‌های تهران خشک نیستند.

او با بیان اینکه این گودبرداری‌ها هرجا می‌تواند رخ دهد و عارضه ایجاد کند، افزود: با این حال مجموعه‌های تجاری بزرگ بارگذاری مضاعف هستند، زیرا هم سطح زیادی اشغال می‌کنند و هم بواسطه بارگذاری که روی آنها صورت می‌گیرد، معمولاً حداکثر گود را برای تأمین پارکینگ و خدمات دارند، در هر صورت دیگر چنین مجوزهایی در کمیسیون ماده ۵ داده نمی‌شود، اما در گذشته مجوزهایی از این قبیل داده شده و بسیاری از اینها نیزمشکلاتی را به وجود آورده‌اند.وی ادامه داد: البته شورای عالی شهرسازی و معماری به این موضوع ورود پیدا کرده است، اما به لحاظ مشکلات عمومی شهر نمی‌خواستیم همه این طرح‌ها را متوقف کنیم، هرچند اقداماتی انجام دادیم که شهرداری مسیرش را تغییر دهد و چنین مجوزهایی که هم برای شهر و هم برای شهروندان پیامد دارد؛ صادر نکند، این گونه طرح‌ها حتی برای سرمایه‌گذاران نیز در آینده عارضه دارد، در حالی که اکنون شاید آنها متوجه مسائل فنی مربوط به این قضایا نباشند.

محدودیت دمایی برای کارهای عمرانی

محدودیت دمایی برای کارهای عمرانی عبارت است از:

1:در دمای زیر 5 درجه نباید با سنگ ساخت انجام داد.

2:در زیر 5 درجه نباید بتن کار کرد.

3:دمای بتن ریزی در هوای گرم و بتن ریزی معمولی حداکثر 32 درجه می باشد.

4:دمای بتن ریزی در هوای گرم و بتن ریزی حجیم حداکثر 15 درجه می باشد.

5:ضد یخ تا دمای 15- درجه کارایی دارد و کارش پایین اوردن دمای انجماد است.

6:در دمای کمتر از 5- نباید میلگرد را خم زد. خم زدن به طور مکانیکی و سرعت متناسب به نوع فولاد و دمای محیط بستگی دارد.

7:حداقل دمای عایق کاری و قیر کاری 4 درجه می باشد کمتر از این مقدار مجاز نیست. قیر بالای 175 درجه می سوزد.

8:برای جوش کاری دمای سطح کار برای جوش نباید کمتر از 18- درجه باشد.

9:برای رنگ کردن سطوح فلزی ورنگ زدایی (برای جلو گیری از میعان بخار آب) دما باید 3 درجه ازنقطه شبنم محیط بالاتر باشد.

دمای انبار رنگ باید بین 18 تا 35 درجه باشد.

10:برای خم کاری با حرارت دمای فلز مابین 500 تا 650 درجه حفظ شود.

11:خم کاری در دمای محیط زمانی مجاز است که شعاع انحنا:

a:در ورق برابر 25 برابر ضخامت ورق

b:در ناودانی و سپری 25 برابر ارتفاع جان در صورت خم در صفحه جان و 25 برابر بال در صورتی خم در صفحه بال باشد.

c:درنبشی 45 برابر عرض بالی که در صفحه خم است.

گزارشی از بازدید ناظران ویژه کنترل مضاعف از بافت فرسوده منطقه 17

111

2 

منطقه 17 شهرداری و بافت فرسوده آن


3 

بازدید ناظران ویژه سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران از عملیات ساختمانی در دست اجرای بافت فرسوده منطقه 17 در تاریخ 1392/09/02 انجام شد. ابتدا جلسه ای در دفتر ویژه منطقه 17 برگزار گردید که در آن آقایان مهندسان فرداد صفائیان (سرپرست تیم)، محسن اسماعیلی تمیز، وحید مرادی سنکی، جلیل رحمانی اصل و مهرداد نجفی از تیم ناظران عالی سازمان نظام مهندسی ساختمان و آقای مهندس سید جلیل موسوی مدیر دفتر ویژه منطقه 17 و آقایان مهندسان حسین اخلاقی و محمد عارف خیابانی (از دفتر مذکور) و مهندس علی خانی (راهبر منطقه از سازمان نوسازی بافت فرسوده) و در انتهای جلسه نیز آقای مهندس زمانی (از دفتر منطقه گلچین و جلیلی)، حضور داشتند.

ابتدا آقای مهندس موسوی توضیحات کاملی در مورد نحوه عملکرد نوسازی بافت فرسوده منطقه 17 و مسائل و مشکلات آن و نیز مسئولیتهای دفاتر و همچنین همکاری خوب شهرداری منطقه 17 با موضوع نوسازی بافت فرسوده مطرح نمودند.

سپس از ساختمانهای در حال ساخت بازدید به عمل آمد.

4 

نتیجه این جلسه و بازدید از ساختمانهای درحال بازسازی و نحوه برخورد مجموعه سازمانهای درگیر با موضوع بافت فرسوده، به شرح زیر می‌باشد:

ورود دفاتر خدمات نوسازی به نظارت عالی پروژه‌های ساختمانی

با توجه به شکل گیری و راه اندازی دفاتر خدمات نوسازی بافت فرسوده در سطح محلات مصوب در بافت فرسوده شهر تهران، و تشویق مالکین به تجمیع و نوسازی املاکشان سرانجام اکثر دفاتر توانستند جریان تجمیع و نوسازی را در مناطق مختلف شهر تهران به راه انداخته و طی سالهای 90 و 91 و 92 بیش از 30 درصد محلات تابعه خود را نوساز نمایند. از آنجایی که سرفصل کاری دفاتر نوسازیجلب مشارکت اجتماعی و مردمی بوده لذا در بیشتر موارد از سرمایه گذاران و سازندگان بومی هر محله استفاده شد و نتایج نسبتاً خوبی هم حاصل گردید، از طرفی متأسفانه مدیریت شهری (مجموعه شهرداری ها، سازمان های آب و فاضلاب، اداره برق، زیبا سازی و...) و سازمان نظام مهندسی ساختمان و وزارت راه و شهرسازی (و مجموعه های تابعه) همچون گذشته و بسیاری از موارد مشابه دیگر، از قافله ساخت و ساز عقب مانده و همگام و همپا با این گونه نوسازی‌های مردمی و اجتماعی حرکت نکرده‌اند. این امر منجر گردید که کالبد ساختمانها و سیما و منظر محلات عمدتاً با شیوه نا مناسب شکل گرفته و بافت های شهری را دچار مشکلات عدیده‌ای نماید که تغییرات مداوم مدیریت شهری و قوانین مزید بر علت شد و موجب عدم توجه به نوسازی معابر، عدم توجه به خط آسمان، عدم توجه به تناسب ارتفاع ساختمان نسبت به عرض معبر، عدم توجه به سرانه های مورد نیاز خدمات 7 گانه محلات و... گردید و در بخش فنی و اجرایی عدم نظارت صحیح و دقیق همکاران محترم ناظر نیز کالبد و بافت‌های شهری را بیش از پیش با تهدید مواجه نمود.

خوشبختانه با دقت نظر دفاتر خدمات نوسازی و حمایت سازمان نوسازی شهر تهران، دفاتر با دید کارشناسانه‌ای به این مباحث ورود نموده و اقدام به ایجاد پاسخهای مناسبی برای هرموضوع کردند. با تعریف پروژه‌های محرک توسعه و ارزش افزا، خدمات مورد نیاز محلات خود را در بخش های آموزشی، بهداشتی و درمانی، فضای سبز و ... تأمین کردند، با ورود به مبحث معماری اسلامی- ایرانی، طرح تفضیلی و غیره سعی در اصلاح سیمای محلات خود دارند و با ایجاد تعاملات بین سازمان نوسازی شهر تهران با سازمان نظام مهندسی و ورود دفاتر به بحث نظارت عالی سعی در اصلاح روند ساخت و ساز در سطح محلات بافت فرسوده خود دارند.

ساخت و سازهایی که از مرحله تخریب و گودبرداری تا انتهای نازک‌کاری دارای مشکلات فنی بوده و نیز به علت عدم رعایت نکات ایمنی، منجر به بروز خطرات جانی متعدد می‌شوند. از جمله این نکات می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

مباحث کلی:

1-  در زمان اجرای عملیات ساختمانی، عوامل اجرایی و مسئولان مربوطه (سرپرست اجرا، مجری، مالک، پیمانکار، ناظر) اکثرا در محل حضور ندارند.

2-    عدم حضور "مجری" (طبق مشخصات تعریف شده در مبحث دوم مقررات ملی ساختمان) در اکثر ساختمانها.

3-  با توجه به وضعیت اجرایی ساختمانها که در اکثر موارد نامطلوب و بر خلاف مقررات ملی ساختمان می‌باشند، نیاز به بیمه تضمین کیفیت و اعمال نظارت در مراحل مختلف ساخت از طرف بیمه در ساختمانها محسوس می‌باشد.

4-    دیوارهای پیرامونی دارای عرض کم و برخلاف مقررات ملی ساختمان بودند.

           5-    اجرای غیر اصولی دیوارهای جانبی و داخلی ساختمان، نداشتن کلاف‌بندی برای دیوارها با طول و ارتفاع بیش از حد مجاز، عدم اتصال دیوارهای متقاطع به یکدیگر در تقاطع‌ها و حتی در بسیاری از موارد شاقولی نبودن دیوار و... .

         6-    عدم توجه به مبحث 19 مقررات ملی ساختمان ( عایق کاری حرارتی دیوارهای جانبی، پنجره‌های دو جداره و ...) .

         7-    اجرای غیر اصولی عایق‌های رطوبتی در کف سرویسهای بهداشتی، پشت بام، تراس و آشپزخانه .

            8-    اجرای نادرست و غیر اصولی تأسیسات الکتریکی و مکانیکی.

            9-    اجرای نادرست و غیر اصولی نما (مصالح نامناسب ، اسکوپ نکردن مصالح نما و ...).

10-     عدم وجود پروانه ساختمانی و زونکن کارگاهی و آزمایشات مصالح در کارگاهها.

نکات موارد شهرسازی:

11-    با توجه به تعداد آپارتمانهای در حال ساخت و عدم تامین پارکینگ در داخل ساختمان (طبق جواز شهرداری هر آپارتمان 5/0 پارکینگ دارد) و در زمان تکمیل و بهره برداری از این ساختمانها، مساله عدم وجود پارکینگ که در حال حاضر در منطقه به شدت حس می‌شود، بسیار حادتر خواهد شد.

12-   ساختمانهای قدیمی موجود با بازسازی و تبدیل به ساختمانهای چند طبقه، تراکم جمعیتی بیشتری را خواهند داشت و با توجه به عدم تامین پارکینگ در آنها، مشکلات محلات از این نظر بیشتر خواهند شد.

ایمنی:

13-  ایمنی در هیچ ساختمانی رعایت نشده بود و احتمال خطر بسیار زیادی عابرین را تهدید میکرد.

            14-    عدم جمع آوری علمک گاز، کنتور برق و آب ویا عدم نگهداری صحیح واصولی آن ها در محیط کارگاه.

 5

15-   تجهیز کارگاه‌ها به صورت بسیار ابتدایی و فاقد اصول اولیه بهداشت و مسایل ایمنی.

 6

            16-    تخریب ناقص و غیر اصولی ساختمان‌های فرسوده و قدیمی و عدم توجه به مباحث ایمنی. در بسیاری از موارد دیوارهای پیرامونی به صورت نیمه تمام تخریب شده و احتمال تخریب این دیوارها بر روی عابرین پیاده وجود دارد.

7 

            17-   عدم توجه به خطر تخریب و ریزش ساختمانهای مجاور.

 1

            18-  عدم توجه به نکات ایمنی در زمان گودبرداری و عدم اجرای سازه نگهبان.

             19-  محدود نکردن کارگاه (عدم استفاده از دیوارهای موقت کارگاهی و .... )

           20-  عدم استفاده از جان‌پناه ها برای پرتگاه ایجاد شده در کارگاه (اطراف چاله آسانسور، اطراف ساختمان و ...).

 8

             21-  عدم پوشش سقف پیاده رو و معابر اطراف جهت حفظ ایمنی افراد و وسایل نقلیه عبوری.

 9

22-   مصالح ساختمانی به صورت رها شده در کوچه های تنگ وجود داشتند که برای عابران خطر ساز می‌باشند.

 10

23-  تیرهای برق در وسط کوچه ها قرار گرفته و بالای آنها بالابر و یا شمعهای نگهدارنده سقف ها وجود داشتند که در صورت سقوط هریک، احتمال بروز فاجعه زیاد می‌باشد.

 11

            24-  در استفاده از بالابر، نکات ایمنی رعایت نشده و عابران پیاده از زیر بارِ در حال بالا رفتن، تردد می‌کنند که این امر خطر بسیار زیادی را برای آنها ایجاد می‌کند. حمل بار با بالابر و در بالای محل عبور عابرین بدون رعایت موارد ایمنی و به صورت بسیار خطرناک صورت می‌گیرد.

 12

25-  ساختمانهای مجاور که در مواردی دارای دیواری به ضخامت حدود 5 سانتیمتر بودند، بدون نگهداری رها شده و احتمال ریزش آنها وجود داشت.

نکات سازه‌ای:

           26-   عدم اجرای بتن مگر و قالب بندی صحیح پی.

          27-آرماتوربندی غیر اصولی پی، ستون ها و تیرها و سقف، عدم توجه به فاصله خاموت‌ها، و حتی سایز آرماتور، استفاده از آرماتورهای زنگ‌زده و فرسوده و... .

 13

             28-  ساخت بتن های دستی و عدم توجه به طرح اختلاط و ویبره نامناسب و... .

29-  سازه های مجاورِ هم که دارای بارگذاری مشابه و وضعیت دهانه های مشابه بودند، مقاطع یکسانی نداشتند و این موضوع نشانگر یکسان نبودن مفروضات طراحی نزد طراحان ساختمانها می‌باشد. (با فرض آنکه محاسبات سازه انجام شده باشد و نقشه ها کپی نشده باشند)

30-  از نظر سازه ای، وضعیت ظاهری ساختمانها نامطلوب بوده و در مواردی نیز ستون بتنی روی وسط تیر بتنی قرار گرفته است که این موضوع با هیچ معیاری منطبق نیست، مگر عدم توجه طراح و ناظر و مجری و بی مسئولیتی آنها نسبت به مقررات ملی ساختمان!

 14

31-  اکثرا آرماتورهای انتظار در سازه های بتنی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند.

 15

           32-   استفاده از پروفیلهای زنگ زده و فرسوده در سازه‌های اسکلت فلزی‌‌‌، جوشهای نامناسب عدم اجرای ورقهای تقویتی، عدم اجرای ضد زنگ و...

            33-  قالب بندی نامناسب ستونها، تیرها و سقف ها،عدم مهار شمع و جک های زیر تیرها و... .

             34-   تراز و شاقول نبودن ستون‌ها، تیرها و سقف ها.

 16

 

            35-   عدم رعایت درز انقطاع و حتی بروکف ساختمان‌ها.

17 

مبحث 20 مقررات ملی ساختمان

 

36-  اکثر ساختمانهای موجود، فاقد تابلوی مشخصات بوده و امکان تطبیق آنها با پروانه ها نیست.

 

   و ده ها مشکل فنی و اجرایی دیگر... .

نوسازی بافت فرسوده

 

آببند چیست؟


 

سالهاست استفاده از آب بند (واتر استاپ) به منظور آب بندی درزهای اجرایی و محل های قطع بتن (Construction Joint) متداول است. امروزه تمامی کشورهای توسعه یافته و پیشرفته از آب بندهای هیدروفیلیک یا بنتونیتی برای آب بندی درزهای اجرایی استفاده می کنند نه نوع P.V.C آن، زیرا محل ثابت سازی آب بندها در بین آرماتورها می باشد و با گذشت چند سال از عمر سازه و بررسی شرایط آرماتورها و بتن مشاهده می کنیم آرماتورهای طولی و عرضی که در سمت آبگیر سازه قراردارند به واسطه عبور آب از طریق درز سرد موجود بین مقاطع بتن ریزی شده و لوله های موئین ناشی از تبخیر آب بتن، دچار زنگ زدگی شده که در برخی از موارد با انبساط 6 الی 15 درصدی حجم آرماتورها، بتن دچار ترک خوردگی می گردد. این نقصان عاملی جهت تشدید نفوذپذیری و کاهش شدید طول عمر سازه بتنی می باشد. آب بندهای هیدروفیلیک یا بنتونیتی علاوه بر سهولت و سرعت بسیار زیاد در نصب تمامی نواقص فوق الذکر را رفع می کنند.



ادامه مطلب...

تعاریف و مفاهیم فنی راه و شهرسازی

  

سیل کت: به نوعی آسفالت حفاظتی با ضخامت کم اطلاق می گردد که به منظور بهبود راه آسفالته(اعم از آسفالت گرم یا آسفالت سطحی یا انواع دیگر آسفالت) و نیز غیر قابل نفوذ نمودن آن در مقابل نزولات جوی نظیر برف و باران و غیره بکار برده می شود. سیل کت شامل پخش یک لایه قیر مخلوط با امولسیون قیر توأم با مصالح و یا بدون پخش مصالح باشد

پریمکت: اندود نفوذی به منظور آماده نمودن سطح راه شنی جهت بخش قشر آسفالت آنجام می گردد قیر پریمکت که در سطح راه شنی پخش می گردد در داخل خلل و فرج آن نفوذ نموده و علاوه بر تحکیم سطح راه شنی سبب تسهیل چسبندگی قشر آسفالت به بدنه راه می گردد.

تک کت: پخش یک لایه بسیار نازک امولسیون قیر روی سطح آسفالتی یا بتنی به منظور آغشته نمودن سطوح مزبور و ایجاد و چسبندگی با قشر آسفالتی که متعاقباً روی آن پخش می شود اندود سطحی و یا تک کت نامیده می شوند.

لکه گیری: هر گاه در راهها بر اثر فشار ترافیکی و خرابی جسم راه آسفالت سطح راه خراب شده و با به شکل موزائیکی درآمده باشد بوسله دستگاه کاتر آسفالتهای خراب شده را بصورت شکلهای منظم خارج نموده و چنانچه زیرسازی نیز دچار آسیب دیدگی شده بود نسبت به اصلاح آن نیز اقدام می کنیم سپس یک لایه تک کت ریخته و با آسفالت مرغوب رویه را مرمت می نمائیم.

حریم راه: با توجه به نوع راهی که طراحی و احداث گردد حریم در نظر گرفته می شود. منظور از حریم مقدار زمینی است که از دو طرف راه برای مقاصد خاصی اختصاص می یابد این مقاصد را می توان بطور خلاصه بشرح ذیل ذکر نمود:
۱- ایجاد میدان دید وسیعتر برای رانندگان
۲- ایجاد تسهیلات جهت تعریض راه در آینده با توجه به افزایش ترافیک
۳- جلوگیری یا کاهش خطرات ناشی از انحراف خودروها از جاده ((با جلوگیری از احداث ساختمان با هر گونه بنا در حریم))

گاردریل: نوعی جدا کننده که از جنس ورق گالوانیزه برای حفاظ در راهها استفاده می شود که در اتوبانها، نقاط پرتگاه، گردنه ها و قوسها نصب می شود تا از تصادفات و اتفاقات ناگوار در هنگام رانندگی جلوگیری شده یا عوارض آنها کمتر شود.

نیوجرسی: نوعی جدا کننده بتنی می باشد که در ارتفاع مختلف از قبیل یک یا دو متری ساخته می شود که در بزرگراه ها جهت جلوگیری از دور زدنها و خلاف رانندگان متخلف و ایجاد امنیت و جلوگیری از اتفاقات ناگوار و تصادفات و در بعضی موارد ورود و خروج و هدایت ترافیک و جلوگیری از نور چراغهای روبرو ایجاد می شود.

چشم گربه ای:
همانگونه که خط کشی در هنگام روز و شب راننده را در مسیر حرکت راهنمایی نموده و به او در انتخاب خط مسیر ایمن کمک می کند، چشم گربه ای نیز که در انواع مختلفی ساخته می شود وظیفه هدایت راننده در خطوط مختلف ترافیکی ((لاینهای ترافیکی)) را در شب بعهده دارد. چشم گربه ایها خصوصاً در قوسها، محل پیاده روها و جاده های دارای چند خط ترافیکی کاربرد گسترده ای دارند.چشم گربه ایها با بازتابش نور چراغهای خودرو در شب رؤیت شده و راننده را در مسیر ایمن هدایت میکنند.

زهکشی و درواسیون:
نفوذ آب به لایه های زیر سازی موجب تخریب راه می گردد بنابراین همواره تلاش می شود تا از نفوذ آبهای سطحی به زیرسازی جلوگیری شود برای تحقق این امر روشهای مختلفی وجود دارد که به کمک آنها آب را از لایه دفع یا از نزدیک شدن آبهای جاری به راه جلوگیری می کنند زهکشی و درواسیون از جمله این روشهاست.

آسفالت رودمیکس:
از اختلاط مصالح سنگی با قیر مایع در سطح آماده شده بدون گرم کردن مصالح سنگی ساخته می شود از مزایای این نوع مخلوط استفاده از مصالح سنگی در کنار راه ریسه یا در نزدیکی های انبار شده می باشد مصالح سنگی آسفالت مخلوط باید از سنگ یا شن شکسته یا شن و ماسه رودخانه ای و یا مخلوطی از آن دو تهیه شده باشد این مصالح بایستی سخت، مقاوم و تمیزباشند که بوسیله مخلوط کننده ای نظیر گریدر و یا لودر و یا هر وسیله مناسب دیگر در کنار راه تهیه می شود.

آسفالت گرم:
عبارت است از مخلوطهای مصالح سنگی با قیر خالص که در کارخانه آسفالت با درجه حرارت معین طبق مشخصات تهیه و با توجه به فاصله حمل مشخص که مجاز می باشد آماده شده و بوسیله فینیشر بر روی سطح راه پخش و کوبیده می شود.

بیندر:
بیندر بتن آسفالتی می باشد که با سنگ شکسته از مصالح رودخانه ای یا کوهی تهیه می شود و مصالح سنگی آن دارای دانه بندی ۲۵-۰ میلی متر و ۱۹-۰ میلی متر می باشد بیندر بصورت یک لایه طبق ابعاد و ضخامت هایی که در نقشه مشخص شده بر روی سطوح آماده شده راه پخش می گردد البته در مواردی که ضخامت قشر آسفالت زیاد باشد با توجه به دانه بندی انتخاب شده ممکن است در یک لایه یا بیشتر اجرا شود.ضمناً لایه بیندر بر اساس طراحی روسازی جاده محاسبه و مشخص می گردد.

توپکا:
بتن آسفالتی است که از مصالح رودخانه ای یا مصالح سنگ کوهی تهیه می شود و مصالح سنگی آن دارای دانه بندی ۱۹-۰ میلی متر می باشد و جهت پوشش لایه نهائی بتن آسفالت بکار می رود که به آن اصطلاحاً رویه می گویند و ضخامت این لایه را بر اساس طراحی روسازی جاده محاسبه و مشخص می گردد.

بیس: بیس قشری است که مصالح سنگی و یا مخلوطی از مصالح سگی و مواد چسبیده با مشخصات فنی معین و به ضخامت محاسبه شده می باشد که بر روی بستر ۵۰-۰ میلی متر و ۳۸-۰ میلی متر و ۲۵-۰ میلی متر می باشد که حداقل ۵۰% مصالح مانده روی الک شماره ۴ باید شکسته و ارزش ماسه ای آن بیشتر از ۳۵ باشد این قشر باید قابلیت تحمل بار محوری و همچنین زهکشی راه را داشته باشد.

ساب بیس: ساب بیس قشری از مصالح سنگی با مشخصات فنی معین و به ضخامت محاسبه شده می باشد که بر روی بستر روسازی راه بمنظور تحمل بارهای وارده از جانب قشر اساس قرار می گیرد این قشر معمولاً ااولین لایه از ساختمان روسازی را تشکیل می دهد.
و ضخامت آن نیز بر اساس طراحی روسازی راه محاسبه و تعیین می گردد.مصالح آن دارای دانه بندی ۵۰-۰ میلی متر و ۴۸-۰ میلی متر و ۲۵-۰ میلی متر می باشد.

ردایلینگ:
به نوعی قیر پاشی سطح راههای شنی اطلاق می گردد که بمنظور تحکیم و تثبیت سطح شنی راه و نیز غبار نشانی بکار برده می شود راههای شنی که به این روش قیر پاشی می شوند پس از مدتی سطح شنی آنها مبدل به یک سطح پایدار گردیده که در برابر نفوذ آب مقاوم می باشد قیرهای مورد مصرف آن عبارتند از ۷۰-mc و ۲۵۰-mc و ۷۰-sc و ۲۵۰-

اراضی مسکونی

به سطوحی ابلاغ می شود که بر اساس نقشه کاربری اراضی برای احداث واحدها و مجموعه های مسکونی اختصاص یافته اند .به غیر از کاربرد سکونتی ،در این سطوح فقط می توان کاربرهای خدماتی رده محله و ناحیه را بر اساس محل هایی که در طرح تفضیلی تعیین می شود ،با رعایت ضوابط مستقر نمود .

اراضی با کاربری باغ

شامل فضای سبز خصوصی و باغاتی است که مالکین آن موظفند در چارچوب ضوابط  باغات نسبت به حفظ کاربری این گونه املاک اقدام نمایند .

باغ زمینی است با مساحت بیش از ۵۰۰متر مربع ،دارای سند مالکیت به عنوان باغ

ارتفاع باغ

عبارت است از فاصله قائم بالاترین حد یک ساختمان تا رقوم کف تعیین شده بر اساس معبر دسترسی مجاور قطعه زمین .

توضیح : ارتفاع خرپشته پله ،اتاقک آسانسور ،برج خنک کننده ،دودکش ،منبع آب ذخیره ،آنتن ،جان پناه و مانند این در این محاسبه منظور نمی شود .

ارتفاع مفید

عبارت است از فاصله کف تمام شده یا قسمتی از دو طبقه تا پایین ترین حد ساخت و ساز سقف همان طبقه .

اضافات

عبارت است از ساخت و سازهایی که علاوه بر ساختمان اصلی به منظور بهبود کیفی عملکرد بنا ،احداث می شوند .

ایوان

فضایی است که تنها از یک طرف با هوای آزاد به طور مستقیم  ارتباط دارد .ایوان همیشه مسقف است .

بازشو

سطحی از نما و یا دیوارهای ساختمان که به منظور  عبور یا تامین نور و تهویه خالی نگه داشه شده  است و یا با مصالحی که قابلیت عبور نور و هوا داشته و یا امکان تغییر مکان را دارد ،پوشیده شده  باشد .

بافت های فرسوده

بافت فرسوده به آن بخش از شهر اطلاق می شود که محدوده ی آن ها بر اساس ضوابط مصوب شورای عالی شهرسازی و معماری و یا سایر قوانین موضوعه تعیین و به تصویب مراجع ذیصلاح می رسند .در حال حاضر این محدوده ها بر اساس مصوبه ی شورای عالی شهرسازی و معماری ،مورخ ۱۱/۲/۱۳۸۵ تعیین می شوند . بر اساس این مصوبه بافت فرسوده به بافتهای اطلاق می شود که سه شاخص ذیل در مورد آن ها دارای مصداق  باشد:

الف -ریزدانگی :بلوک هایی که بیش از ۵۰ درصد پلاک های آن ها دارای مساحتی کمتر از ۲۰۰ متر مربع هستند .

ب-ناپایداری :بلوک هایی که بیش از ۵۰ درصد بناهای آن ناپایدار و فاقد ساز مناسب است .

نفوذناپذیری :بلوک های که بیش از ۵۰ درصد معابر آن ها دارای عرض کمتر از ۶  متر اهستند .

بالکن

سطحی است از دو یا سه طرف به طور مستقیم در مجاورت هوای آزاد قرار گرفته است و زیر آن به وسیله فضای بسته ای اشتغال نشده است .

بر  زمین

عبارت است از حد نهایی عرض یک معبر (به وی‍‍‍‍ژه معابر دسترسی)که لبه قطعه زمین را تعیین می کند .

پاسیو

فضای بازی که در میان ساختمان قرار دارد و به طور معمول اضلاع آن در تمام ارتفاع ساختمان امتداد یافته است و و ظیفه تامین نور و تهویه بخشی از ساختمان را در طبقات بر عهده دارد .

 پخی

عبارت است از خط موربی که سطح گوشه ای از قطعه زمین را که در نبش دو معبر قرار دارد را به منظور ایجاد دید مناسب رانندگی حذف نموده و آن را جزء فضاهای شهر قرار می دهد .

پیش آمدگی یا کنسول

هرگونه بیرون آمدگی ساختمان در طبقات فوقانی

پیلوت

عبارت است از تمام یا قسمتی از طبقه همکف که به صورت فضای سرپوشیده و باز در زیر تمام یا قسمتی از کف طبقه اول قرار می گیرد .حداکثر سطح پیلوتی معادل سطح آن قسمت از کف طبقه اول است که سقف پیلوتی محسوب می شود .

تجمیع

عکس عمل تفکیک است به نحوی که بتوان از نظر ثبتی دو یا چند قطعه زمین مجاور یکدیگر را تبدیل به یک پلاک ثبتی نمود .

تراکم

تراکم شاخص یا معیار میزان استفاده از سطح زمین برای ساختمان یا تعداد جمعیت در واحد سطح (هکتار)است.

تراکم جمعیتی

عبارتست از نسبت تعداد جمعیت به واحد سطح که مقیاس آن در مطالعات شهری کشور نفر در هکتار است .

تراکم خاص جمعیت

عبارت است از نسبت جمعیت ساکن در هر محدوده به سطح اختصاص یافته جهت کاربری مسکونی در آن محدوده به ازای واحد سطح .

تراکم خاص مسکونی

 تراکم خاص مسکونی عبارت از نسبت تعداد جمعیت ساکن به مساحت زمین های مسکونی  در یک محدوده شهری یا  تمام شهر .

تراکم در واحد مسکونی (ضریب اشتغال واحد مسکونی )

تراکم در واحد  مسکونی یعنی متوسط افراد ساکن  در یک واحد مسکونی (یا در یک اتاق از یک واحد مسکونی )در محدوده معینی از شهر به این تراکم ضریب اشغال واحد مسکونی نیز می گویند .

تراکم ساختمانی

تراکم ساختمانی عبارت است از نسبت به مساحت زیر بنای ساختمانی (در مجموع طبقات ) به کل مساحت زمین مسکونی که به درصد بیان می شود

تراکم ساختمانی عبارتست از تمام سطوح ساختمان اعم از زیر زمین و روی آن که به استفاده مجاز منطقه (مسکونی ،تجاری و ...)اختصاص یابد و به عذر آن که نیمی از زیرزمین از کف معبر و یا شیب طبیعی زمین پایین تر است نمی توان آن را  جزو تراکم محسوب ننمود ،مگر آن که که در پروانه زیرزمین برای استفاده انبار طبقات ،پارکینگ و یا تاسیسات منظور شود .

فضای عمومی مجاز در زیرزمین که در تراکم ساختمانی منظور نمی شود ،عبارتست از :

-پارکینگ ،انباری و تاسیسات (مکانیکی ،برقی)

-سرایداری جهت مجتمع های مسکونی ۱۰ واحدی و بیش تر به مساحت حداکثر ۴۰ متر مربع

- سرویس بهداشتی

- استخر ،سونا و مکان ورزشی که منحصراُ مورد استفاده ساکنین باشد .

فضای عمومی مجاز در طبقه همکف که در تراکم ساختمانی منظور نمی شود ،عبارتست از :

پارکینگ و محل بازی بچه ها

-اتاق تاسیسات به مساحت حداکثر ۳۰ متر مربع (در صورت عدم احداث در زیر زمین )

-اتاق نگهبانی حداکثر به مساحت ۱۲ متر مربع

-محلی برای جلسات هیئت مدیره و مدیریت ساختمان جهت مجتمع های ۱۰ واحدی و بیش تر به مساحت حداکثر ۳۰ متر مربع (در پیلوتی همکف یا زیر زمین)

-سراسری ورودی

فضاهای عمومی در طبقات ساختمان که در تراکم ساختمانی منظور نمی شود ،عبارتست از :

-راه پله ،آسانسور ،پله فراراهروهای ارتباطی در حد متعارف

-خرپشته و پیش آمدگی سقف نهایی (باران گیر )هم چنین محل تاسیسات روی بام در ساختمان های بلند مرتبه ،(موارد این بند جزء زیر بنا محاسبه نمی شود ).

تبصره :به جزء محل پارک خودرو  و انبار که می توانند در اختصاص واحدهای مسکونی مجموعه قرار می گیرد ،سایر فضاهای یاد شده فوق کلاء مشاع و غیر قابل تفکیک خواهد بود .

تراکم ساختمانی عبارت  است از نسبت در صد سطح زیربنای کل ساختمان به سطح قطعه زمین مورد ساخت .

تراکم ساختمانی عبارتست از نسبت سطح کل فضای ساخته شده (سطح کل زیر بنا )در تمام طبقات بر سطح کل قطعه  زمین .

تراکم مسکونی

    تراکم مسکونی ابزار اندازه گیری میزان سکونت در یک شهر ،ناحیه و یا یک محله است .تراکم مسکونی بر حسب تعداد جمعیت ساکن در اراضی  مسکونی یک شهر و بر اساس نفر در هکتار است .

تراکم ناخالص جمعیت

عبارتست از نسبت جمعیت ساکن در هر محدوده به کل سطح آن محدوده  به ازای واحد سطح

تراکم ناخالص مسکونی

تراکم ناخالص مسکونی عبارتست از نسبت تعداد جمعیت ساکن  در هر شهر (یا ناحیه یا محله )به سطح کل اراضی مسکونی همان شهر بر حسب نفر در هکتار .در این محاسبه ،سطوح خالص اراضی مسکونی به اضافه سطوح شبکه خیابان ها و کوچه های شهری و خدمات عمومی وابسته به همان ناحیه مسکونی (به جز فضاهای بزرگ باز و صنعتی و تجاری و .....)در نظر گرفته می شود .

تراکم واحد مسکونی

عبارت است از تعداد واحد مسکونی در هر هکتار در محدوده معینی از شهر .

تعداد طبقات مجاز در ساختمان

تعداد طبقات مجاز ساختمان عبارتست از سطح کل زیر بنای مجاز تقسیم بر سطح اشتغال زمین

تفکیک

عبارت است از تقسیم قطعه زمینی با یک پلاک ثبتی به دو یا چند قطعه کوچکتر بر اساس حد نصاب تعیین شده در ضوابط به نحوی که بتوان از نظر ثبتی هر جزء حاصله را به طور مجزا مورد تملک قرار داد

جداره

منظور از جداره ،سطوح مربوط به دیوارهای محوطه هایی است که هیچ ساختمانی به صورت بلافصل به آن ملحق نیست نظیر دیوار باغات و نظایر آن .

حریم شهر

حریم شهر عبارت است از قسمتی از اراضی بلافصل پیرامون محدوده شهر که نظارات و کنترل شهرداری در آن ضرورت دارد و از مرز تقسیمات کشوری شهرستان و بخش مربوط تجاوز ننماید .به منظور حفظ اراضی لازم و مناسب برای توسعه موزون شهرها با رعایت اولویت حفظ اراضی کشاورزی ،باغات ،جنگل ها ،هرگونه استفاده برای احداث ساختمان و تاسیسات در داخل حریم شهر تنها در چارچوب ضوابط و مقررات طرح های جامع و هادی امکانپذیر است .

سرانه مسکونی

سرانه مسکونی عبارت است از مقدار زمینی که به طور متوسط از کاربری مسکونی در یک محدوده شهری یا تمام شهر سهم هر یک از ساکنان می شود.

دور برگردان

دوربرگردان به فضایی اطلاق می شود که در انتهای معبر بن بست قرار داشته و جهت دور زدن وسائط نقلیه پیش بینی می ششود .قطر دور برگردان دایره شکل نباید از ۱۲ متر کمتر باشد .

سطح مجاز احداث بنا

عبارتست از حداکثر محدوده ای از سطح قطعه زمین که در آن احداث بنا مجاز بوده و تصویر خارجی ترین حد کلیه طبقات و یا هرگونه پیش آمدگی بر روی قطعه زمین در آن قرار گیرد .

ضریب اشتغال

عبارت است از نسبت مساحت سطح مجاز احداث بنا به مساحت قطعه زمین .

فضای عمومی

به عنوان مکان هایی تعریف می شود که همه شهروندان به گونه ای آزاد و قانونی بدان دسترسی دارند .فضاهای عمومی شهر نه تنها خیابانها ،میدانها ،چهارراهها ،بلکه فضاهای درونی ساختمان های عمومی چون کتابخانه ها و سالن های اجتماعات شهرداری ها و جز آن را نیز در می گیرد .

فضای مشاع

عبارت است از فضایی از ساختمان و یا قسمتهایی از سطح زیربنا که به صورت مشترک توسط ساکنان دو یا چند واحد مسکونی قابلیت استفاده داشته باشد و مالکیت آن به کلیه ی مالکان تعلق دارد :مانند فضای تاسیسات و سرایداری

فضای نیمه باز

فضاهایی چون بالکن و ایوان که از داخل ساختمان می توان به آنها وارد شد و در ارتباط با هوای آزاد قرار دارند به گونه ای که حداقل یک وجه آن ها باز باشد ،فضای نیمه باز محسوب می شوند .

کاربری زمین

کاربری زمین عبارت است از الگوی توزیع فضای –جغرافیایی عملکردهای مختلف شهر بر حسب نواحی مسکونی ،صنعتی ،تجاری و فضاهای اختصاص یافته برای موارد استفاده اداری ،موسسات  و نهادهای اجتماعی و گذراندن اوقات ،به سخن دیگر کاربری زمین بدان معنی است که از هر واحد زمین در سطح شهر به چه صورتی استفاده می شود و چه فعالیتهای در ترکیب با هم در قطعات مختلف زمین اسقرار می یابند .

محدوده شهر

محدوده شهر عبارت است از حد کالبدی موجود شهر و توسعه آتی در دوره طرح جامع تا تهیه طرح مذکور در طرح هادی شهر ،که ضوابط و مقررات شهرسازی در آ« لازم الاجرا است .

منطقه

درشهر های بزرگ از به هم پیوستن چند ناحیه ،منطقه شهری تشکیل می شود .

منظر شهری

کلیه عناصر طبیعی و مصنوعی (ساختمان ها و الحاقات آن ها ،مبلمان شهری ،پوشش گیاهی و....)قابل استفاده از عرصه های عمومی شهر شامل خیابان ها ،میادین ،گره ها و پهنه های عمومی است .

نما

کلیه سطوح  نمایان ساختمان های واقع در محدوده و حریم شهرها و شهرک ها که از داخل معابر قابل مشاهده است ،اعم از نمای اصلی یا نماهای جانبی ،نمای شهری محسوب شده ،لازم است با مصالح مرغوب و به طرز مناسب و زیبا و هماهنگ نماسازی شود .

نمای ساختمان

بخشی از جداره ساختمان است که در معرض دید عموم قرار دارد .

نمای شیشه ای

در صورتی که نمای ساختمان دارای پوشش حداقل ۶۰درصد از شیشه باشد نمای شیشه ای نامیده می شود .مبنای تشخیص سایر نماها (مانند آجر ،سنگ ،کامپوزیت و ...)به همین نسبت می باشد .

 

واحد مسکونی

عبارت است از تمام یا قسمتی از سطح زیر بنا ،که به طور مستقل حداقل امکانات برای اسکان یک خانوار را دارا باشد .در یک واحد مسکونی علاوه بر فضاهای عمومی ،پیش بینی آشپزخانه ،توالت و حمام الزامی است .

نكاتي در اجراي ساختمانهاي بتني



پي :
مجموعه بخشهايي از سازه و خاكِ در تماس با آن، كه انتفال بار بين سازه و زمين، از طريق آن صورت مي
نام دارد . ( foundation گيرد (پي
به طور كلي مي توان پي ها را به چهار گروه عمده تقسيم كرد :
يا شالوده ها (shallow foundation) -1 پي هاي سطحي
مانند پي هاي شمعي (deep foundation) -2 پي هاي عميق
مانند پي هاي چاهي (pier foundation) -3 پي هاي نيمه عميق
(anchorage) و مهار (caisson) مانند پي هاي با صندوقه (special foundation) -4 پي هاي ويژه
پي هاي سطحي يا شالوده ها :
شالوده ها پي هايي هستند كه در عمق كم و نزديك سطح زمين اجرا مي شوند و بارهاي سازه را به زمين
منتقل مي كنند .
شالوده ها بر سه نوع اند :
footing -1 شالوده هاي منفرد
strip footing -2 شالوده هاي نواري
mat footing -3 شالوده هاي گسترده
آنچه معمولا در زير ساختمان و بر روي پي هاي عميق اجرا مي شود و بارهاي سازه را به پي عميق منتقل مي
كند نيز شالوده است .
واژه شالوده منفرد جايگزين واژه پي تكي يا پاشنه تكي ،شالوده نواري جايگزين پاشنه پيوسته و شالوده گسترده
جايگزين راديه ژنرال و پي گسترده است .
پي هاي عميق :
آن دسته از پ ي ها را كه نسبت عمق آنها به كوچكترين بعد افقيشان از شش تجاوز كند پي هاي عميق
از جمله پي (cut off wall ) و ديوارهاي جداكننده ( barette ) مي نامند . انواع پي هاي شمعي، ديواركها
هاي عميق اند . پي هاي عميق معمولا بوسيله يك سازه ميانجي كه شالوده ناميده مي شود بارهاي سازه اي را
مي گيرند و به زمين منتقل ميكنند .
پي هاي نيمه عميق :
پي هاي نيمه عميق ،مانند پي هاي چاهي حد فاصل شالوده ها و پي هاي شمعي را تشكيل مي دهند .
نحوه محاسبه اينگونه پي ها بيشتر شبيه محاسبه شالوده است .
٣
پي هاي ويژه :
پي هاي وي ژه مانند پي هاي با صندوقه ، مهارها ، ستونهاي شني و غيره با سه گونه قبلي پي ها تفاوت
زيادي دارند و براي انتقال بارهاي سازه به زمين ، ممكن است با بهره گيري از فشار ، كشش يا اصطكاك كار
كنند . مي توان به منظور عموميت بخشيدن به مسئله انتقال نيرو بين سازه و خاك ، اطراف پوششهاي تونلها را
هم از جمله پي هاي ويژه به حساب آورد . با اين ديد مي توان سازه هاي نگهبان ، مانند سپرهاي فلزي ،
ديوارهاي جداكننده و غيره نيز پي ويژه به حساب آورد .
پي سازي :
اتخاذ تدابير لازم و اجراي در خور آنها به منظور تامين پايداري هر نوع ساختمان براي بوجود آوردن
تعادل مناسب بين بنا و زمين در تماس با آن پي سازي نام دارد .
شالوده هاي منفرد كه نزديك به هم باشند مي توانند به يكديگر پيوسته شوند و بصورت شالوده مركب كار كنند
شالوده هاي نواري ممكن است زير ستون و يا زير ديوار باشند . شالوده هاي گسترده به دو صورت ، بدون تير و
باتير طراحي و اجرا مي شوند .
بررسي ژئوتكنيكي :
بررسيهاي ژئوتكنيكي ، لايه هاي زميني و آبهاي زير زميني را به عنوان عوامل دخيل در پايداري و
رفتارمناسب ابنيه موقتي و دائمي مورد مطالعه قرار مي دهد . اين بررسي ها به منظو ر ارائه داده هاي مربوط به
رفتار خاك كه در طراحي و ساخت بنا ها لازم مي آيد ، صورت مي گيرد .
تحليل عوامل حاصل در طول بررسي مقدماتي و شناسايي خاكها به يك جمع بندي كلي شامل مراتب زير منجر
مي شود :
- تهيه برشها و نيمرخهاي زمين شناسي و ژئوتكنيكي
- - دستيابي به مشخصات مختلف خاكها براي تدوين طرح و انجام محاسبات
- - شناخت جريان هاي مختلف آبهاي زيرزميني و سفره هاي آب
- - بررسي حساسيت لايه هاي سطحي خاك در برابر يخبنذان
- - چگونگي خورندگي خاكها و آبها در برخورد با مصالح ساختماني
- - بررسي رفتار خاكها در برابر بارهاي ديناميكي مانند زلزله
گودبرداريهاي لازم براي اجراي شالوده ها :
هدف گودبرداري ايجاد گودهايي است كه بخشهايي از ساختمان كه در تماس مستقيم با زمين هستند در
آن قرار گيرد . اجراي شالوده ها بايد بعد از سالم سازي و خشكانيدن كف گود صورت گيرد سالم سازي كف گود
با روشهاي م ناسب ، از قبيل آب كشي و زهكشي عملي است . گودهايي كه در مجاورت بناهاي موجود ايجاد مي
شوند نبايد به هيچ عنوان پايداري اين بناها را ، چه در مرحله موقت اجرا و چه در مرحله نهايي ، دچار نقصان يا
اشكال كنند .
٤
تمامي عواملي كه در كف گود به آن برخورد مي شود مانند سن گها ، شالوده هاي قديمي و بطور كلي هر شي
زميني مقاوم كه احتمال تشكيل نقاط سخت موضعي را در زير شالوده هاي گسترده و شالوده هاي نواري پديد
مي آورند بايد تا عمق مناسبي برداشته شوند تا از ناهمگني در زير شالوده ها اجتناب شود . راه حلهاي مناسب
ديگري هم مي توانند به كار گرفته شوند ، تمامي بخشها وعدسيهاي با قابليت تراكم بيشتر از زمين طبيعي
مجموعه را بايد در شرايط يكسان بهسازي يا جايگزين كرد تا زمين پي از همگني كافي برخوردار شود خاك
جايگزين را ، در صورت لزوم و با توجه به نوع آن بايد متراكم كرد تا معيارهاي كلي باربري نقص ان نيابد . راه حل
ديگر ، جايگزيني بخشهاي برداشت شده با بتن كم عيار است .
عمليات گودبرداري شامل فعاليتهاي ساختماني از قبيل حفاري چاهها و مجاري آب و فاضلاب ، خاكبرداري ،
خاكريزي ، حفاري و پي كني با وسايل دستي و ماشين آلات مكانيكي ، عمليات زير زميني و نظاير آن است .
ايمني در كارهاي گودبرداري :
قبل از شروع عمليات گودبرداري بايد با همكاري سازمانهاي ذيربط جريان برق ، گاز ، آب و ساير
سرويسهاي مشابه در محل گودبرداري قطع شود و چنانچه محل گودبرداري در نزديكي و مجاورت يكي از
ايستگاههاي اصلي خدمات عمومي مانند آتش نشاني باشد ، بايد قبلا مراتب به اطلاع آن ايستگاه رسانده شود .
قبل از گودبرداري بايد كليه اشياي زايد از قبيل درخت ، تخته سنگ و ضايعات ساختماني كه ممكن است سبب
وقوع حادثه اي شود ، از محل گودبرداري خارج گردد .
در صورتي كه حفاري و خاكبرداري در عمق پايين تر از پي ساختمانها و ديوارهاي حائل يا سطح معابر عمومي
كه در مجاورت محل حفاري و خاكبرداري قرار دارند صورت گيرد . بايد اقدامهاي لازم براي جلوگيري از خطر
ناپايداري آنها به عمل آيد . بعد از وقوع بارندگي ، طوفان ، سيل و زلزله بايد محل گودبرداري بازديد شود تا در
نقاطي كه خطر ريزش ديواره وجود دارد ، با استفاده از شمع و سپر يا چوب بست ، ديواره تحكيم و تثبيت گردد
.
بتن مگر :
اجرا ي يك لايه بتن مگر در زير تمام شالوده هاي بتن آرمه كه در مجاورت سطح زيرين خود آرماتور
دارند الزامي است . بتن مگر خطر آلوده شدن بتن س ازه اي را به هنگام انجام عمليات بتن ريزي مرتفع مي نمايد
. ضخامت لايه بتن پاكيزگي به هيچ عنوان نبايد كمتر از پنج سانتي متر باشد .
ريختن بتن مگر بايد به مجرد اتمام عمليات گودبرداري صورت گيرد . پاره اي از خاكها ، مانند مارنها ، كه در
زمان پايان عمليات گودبرد اري مقاومتي كافي و مناسب دارند ، نسبت به عوامل جوي حساسايت نشان مي دهند
و در اثر ريزش آب باران بر آنها بعد از چند ساعت گل شده و كاملا سست مي شوند . برخي خاكهاي ديگر ،
مانند شيست ها ، خاصيت تورقي دارند و در مجاورت هوا پوسته پوسته شده و از جدارهاي گود جدا مي شوند .
به منظور پيشگيري از مشكل فوق و جلوگيري از در معرض هوا قرار گرفتن زمينهاي قابل تورم ، مي توان روي
قسمتهاي گودبرداري شده را با ملات ماسه سيمان اندود كرد و يا با ورق كلفتي از پلي اتيلن متناسب با شرايط
سطح زمين ، روي آن را پوشاند .
٥
عيارهاي كمينه بتن مگر :
ارقام ذكر شده زير براي تامين حفاظت كافي آرماتورها در برابر خوردگي توسط سازمان مديريت اعلام شده است
:- براي بتن پاكيزگي و بتن درشت ، حداقل عيار 150 كيلوگرم سيمان در متر مكعب بتن است .
- براي شالوده هاي با بتن غيرمسلح در زير ديوارهاي باربر يا ستونها ، عيار كمينه 200 كيلوگرم سيمان در
مترمكعب بتن است .
- براي شالوده هاي نواري كه فقط آرماتور كلاف دارند ، بايد عيار كمينه 250 كيلوگرم سيمان در متر مكعب
بتن باشد .
- براي بتن شالوده هاي بتن آرمه ، عيار كمينه 300 كيلوگرم سيمان در متر مكعب بتن است .
ابعاد پي :
عرض طول و عمق پي ها كاملا بستگي به وزن ساختمان و قدرت تحمل خاك محل ساختمان دارد . در
ساختمان هاي بزرگ قبل از شروع كار به وسيله آزمايشات مكانيك خاك قدرت مجاز تحملي زمين را تعيين
نموده و از روي آن مهندس محاسب ابعاد پي را تعيين مي نمايد . ولي در ساختما نهاي كوچك كه آزمايشات
مكانيك خاك در دسترس نيست بايد از مقاومت زمين در مقابل بار ساختمان مطمئن شويم . اغلب مواقع قدرت
مجاز تحملي زمين براي ساختمانهاي كوچك با مشاهده خاك پي و ديدين طبقات آن و طرز قرار گرفتن دانه ها
بر روي همديگر و يا با ضربه زدن به وسيله كلن گ به محل پي قابل تشخيص است . گاهي اوقات نيز براي بدست
آوردن اطمينان بيشتر مي توان اقدام به آزمايشات ساده محلي نمود .
انواع پي هاي مورد استفاده در ساختمان :
پي به صورتهاي نقطه اي (تكي) ، نواري ، گسترده اجرا مي شود و در مناطقي كه خاك توانايي هيچ گو نه
بارگذاري نداشته باشد از پي گسترده استفاده مي كنيم .
معمولا براي ساختمانهاي زير سه طبقه از پي نقطه اي استفاده مي شود . در ساختمانهايي كه پي نقطه اي اجرا
شده در زير هر ستون يك پي قرار دارد كه بوسيله شناژ به هم متصل شده اند و بار بنا را به زمين زير خود
منتقل مي كنند .در ساختمانهايي كه پي تكي جوابگوي بار وارده به زمين نيست در امتداد ستونها و ديوارها پي
نواري ايجاد مي كنند . كه شبكه مش در تمام طول پي نواري وجود دارد . پي گسترده نيز براي بناهاي بسيار
سنگين و ساختمانهاي بلند و بر روي خاكهايي كه مقاومت كمي دارن د طراحي مي شود . شمع نيز در زمينهايي
كه تحمل بار ندارند مانند زمينهاي ماسه بادي براي رسيدن به سطح بكر و مقاوم زمين كوبيده مي شود .
پي هاي گسترده :
به اين گونه پي ها كه راديه ژنرال هم مي گويند ، از بتن مسلح ساخته مي شوند و داراي محاسبات فني
مفصل و دقت اجراي فوق العاده مي باشد براي ساختمانهايي كه داراي وزن فوق العاده زياد بوده و يا
ساختمانهايي كه در زمينهاي سست ساخته مي شود اين گونه پي ها ايجاد مي گردد .
٦
براي ساختن پي هاي سراسري بايد صفحه اي از بتن به طول و عرض تمام زير بناي ساختمان به ضخامت
محاسبه شده حداقل در حدود 80 تا 100 سانتي متر ريخته شود ميلگردهاي اين صفحه بتني طبق محاسبه
بدست مي آيد . در محلهايي كه بار بيشتري وجود دارد ميلگردهاي بيشتري گذاشته مي شود مانند زير و اطراف
ستونها . آرماتورهاي ريشه براي ايجاد ستونهاي بتني و يا صفحه هاي فلزي زيرستون براي ستونهاي فلزي روي
اين صفحه بتني قرار مي گيرند .
شمع كوبي :
در زمينهايي كه خيلي سست بوده و به هيچ وجه قدرت تحمل بار ساختمان را نداشته باشد مانند
خاكهاي دستي يا زمينهاي ماسه اي و يا در محلهايي كه زمين بكر در عمق هاي زياد قرار داشته و برداشتن
كليه خاكهاي سطحي مقرون به صرفه نباشد از طريق شمع كوبي بار ساختمان را به زمين بكر منتقل مي نمايند
.بدين طريق كه در امتداد پي هاي ساختمان يعني در طول ديوارهاي اصلي كه باربر مي باشند با فاصله هاي
معين در حدود 2 تا 2,5 متر چاه حفر مي كنند . و در ساختمانهاي فلزي و بتني كه پي نقطه اي اجرا مي شود
زير هر ستون چاه حفر مي نمايند . و اين حفاري را تا زمين بكر و محكم ادامه مي دهند و كف چاهها را خزينه
نموده تا سطح اتكا آن با زمين بيشتر باشد . بعد اين چاهها را با بتن يا شفته پر مي كنند . بعد از پر كردن اين
چاهها روي آن را ب وسيله طاق آجري و يا سنگي و يا تيرهاي بتني به هم مربوط نموده و بعد روي آن را
ديوارچيني مي كنند و يا با نصب صفحه هاي فلزي روي آن اسكلت فلزي بنا مي نمايند . شفته يا بتن پس از
خود گيري مانند ستوني است كه در زير زمين بنا شده و طاق يا تير بتني روي آن مانند كلافي اين پايه ها را به
يكديگر متصل مي كند و در نتيجه بار ساختمان را مستقيما به زمين بكر و محكم منتقل مي نمايد .
-----------------------------------------------------------------------------------------
اجراي بتن ريزي
اجزا تشكيل دهنده بتن :
ماسه :
دانه هاي به قطر 0,06 تا 2 ميلي متر را ماسه مي نامند . ماسه براي تهيه انواع ملاتها و بتن و آجرهاي
ماسه-آهكي به كار مي رود .
انواع ماسه :
ماسه طبيعي ، بسته به منبع اصلي تهيه آن ، به چند دسته تقسيم مي شود :
- ماسه كوهستاني ( سيلي ) :
در حوالي بس تر اوليه رودخانه ها به دست مي آيد ، اين نوع ماسه تيز گوشه و داراي سطوحي خشن است كه
باعث چسبندگي بهتر به سيمان مي شود .
٧
- ماسه رودخانه اي :
كه مدت طولاني تحت تاثير حركت آب قرار گرفته است . اين نوع ماسه گردگوشه است و سطوحي صاف
دارد .
- ماسه بادي :
از دانه هاي بسيار ريز تشكيل مي شود و براي تهيه بتن مناسب نيست .
- ماسه شكسته :
از خرد كردن گرانيت ، سنگ آهك متراكم و سنگهاي متراكم ديگر بدست مي آيد . دانه هاي اين ماسه تيز
گوشه است و سطوح بسيار خشن دارد و براي تهيه بتن مناسب است .
ماسه اي كه در تهيه بتن بكار مي رود بايد تميز باشد و لاي ذرات ريز موجود در آن نبايد از مقادير زير تجاوز
كند :
- در ماسه طبيعي و يا ماسه بدست آمده از شن طبيعي 3 درصد حجم
- در ماسه تهيه شده از سنگ شكسته 10 درصد حجم
شن :
دانه هاي درشت تر از 2 ميلي متر را شن مي نامند . شن طبيعي از رودخانه ها بدست مي آيد . شن
رودخانه اي معمولا با ماسه مخلوط است و آنها را با سرند كردن جدا مي كنند و معمولا در اثر سايش آب ، گرد
و داراي سطوح صاف است .
انواع شن :
شن بسته به شكل به انواع زير تقسيم مي شود :
- شن هاي زبري كه شبيه خرده سنگ است .
- شن هاي گرد و داراي سطوح صاف ( شن نخودي و بادامي )
- شن هاي سوزني كه طولشان بيش از سه برابر عرض يا ضخامتشان است .
- شن هاي پولكي كه عرضشان بيش از سه برابر ضخامتشان است .
- شن هاي ريز كه شبيه سنگ شكسته است و براي تهيه بتن مناسب تر است .
انبار كردن شن و ماسه :
شن و ماسه را بايد به نحوي انبار كرد كه مواد خارجي و زيان آور آنها را آلوده نكند . شن و ماسه را بايد
برحسب اندازه دانه هاي آنها در محلهاي مختلف انبار كرد .
سيمان :
سيمان فراورده اي است كه بيشترين مواد تشكيل دهنده آن عبارت است از آهك و سيليس و خواص
عمده آن اين است كه با آب تركيب مي شود و گيرش آن در هوا و داخل آب صورت مي گيرد . سيمان در
اختلاط با شن و ماسه آب سفت و سخت شده و جسمي يكپارچه تشكيل مي دهد .
٨
انواع سيمان :
نوع 1 – سيمان پرتلند معمولي :
اين سيمان در كارهاي عمومي نظير ساختن اسكلتهاي بتن آرمه ، پل ها ، قطعات پيش ساخته بتن آرمه ،
جدول خيابانها ، ملاتها ، اندودها و پي ساختمانهايي كه امكان حمله سولفاتها وجود ندارد مصرف مي شود .
نوع 2 –سيمان اصلاح شده :
سيمان نوع 2 يا سيمان با حرارت متوسط ، در برابر حمله سولفاتها از سيمان مع مولي مقاوم تر است و در
مواردي كه آب زيرزميني حاوي كمي سولفات است مصرف مي شود . بعلاوه چون گرمازايي اين نوع سيمان
هنگام آبگيري كمتر از سيمان معمولي است در بتن ريزي هاي حجيم و بتن ريزي در هواي گرم نيز به مصرف
مي رسد .
نوع 3 –سيمان زودگير :
سيمان نوع 3 يا سيمان با تاب زياد را در مواقعي كه بارگذاري بايد مدتي كوتاه بعد از بتن ريزي صورت
گيرد يا بخواهند قالب ها را زودتر بردارند استفاده مي شود يا بهنگام بتن ريزي در هواي سرد به مصرف مي
رسانند .
نوع 4 –سيمان با حرارت كم :
اين نوع سيمان در ساختن بتن هايي بكا ر مي رود كه وجود حرارت هيدراسيون كم براي آنها ضروري است و
غالبا در بتن ريزي هاي حجيم به ويژه در فصول گرم به مصرف مي رسد .
نوع 5 –سيمان ضدسولفات :
اين نوع سيمان در ساختن بتن هايي بكار مي رود كه وجود مقاومت زياد در برابر سولفاتها براي آنها ضروري
است و براي مصرف در بخشهايي از ساختمان كه شديدا در معرض حمله سولفاتها باشد مناسب است .
سيمان تراس :
سيمان تراس را از آسياب كردن 20 تا 40 درصد نرمه سنگ تراس با 80 تا 60 درصد كلينكر سيمان پرتلند
تهيه مي كنند و آن را در ساختمانهاي آبي ، دريايي و براي سدسازي و در پي هاي حجيم ، موزاييك سازي و
غيره كاربرد دارد .
درجه حرارت سيمان :
بالا بودن دماي سيمان ، دماي بتن را افزايش مي دهد كه اين امر موجب تسريع عمل آبگيري ، سخت
شدن فوري ، بالا رفتن نياز به آب و نهايتا آثار نامطلوب بر روي مقاومت و جمع شدگي خميري بتن خ واهد شد .
بنابراين تحت هيچ شرايطي نبايد درجه حرارت سيمان هنگام اختلاط از 77 درجه سانتيگراد تجاوز نمايد و در
هواي گرم بايد از مصرف سيمان نوع 3 و نوع مشابه آن خودداري نمود .
حمل نقل و انبار كردن سيمان :
سيمان را مي توان در واگن هاي سربسته يا ظروف و باركشهاي مخصوص يا كيسه هاي كاغذي چند لايه حمل
و نقل كرد .
٩
در موقع حمل و نقل سيمان بايد براي جلوگيري از پخش گرد آن در هوا مقررات ايمني ويژه اي را به مرحله
اجرا گذاشت و بخصوص براي پيشگيري از ورود آن به دستگاه تنفسي بايد در محلهايي كه در آنجا سيمان حمل
و نقل انبار مي شود دستگاههاي تهويه قرار داد .
رطوبت عامل خطرناكي براي سيمان است و بايد سيمان را در برابر آن حفاظت نمود . رطوبت موجود در هوا به
تدريج باعث گرفتن سيمان و توليد كلوخه مي شود و گاهي اوقات كلوخه ها به حدي سخت مي شود كه نمي
توان آنها را با فشار انگشتان خرد كر د . سيمان حاوي اين كلوخه هاي سخت شده را نمي توان براي ساختن بتن
به مصرف رساند زيرا علاوه بر ديرگير شدن باعث كاهش مقاومت بتن مي شود .
در كارگاههايي كه كارهاي پراكنده دارند و مقادير كم سيمان در نقاط مختلف مورد نياز است ، كيسه هاي
سيمان اجبارا بايد در فضاي ب از انبار شوند . در اين صورت كف محلي كه سيمان روي آن چيده شود بايد خشك
و دست كم 10 سانتي متر از اطراف خود بالاتر باشد . استفاده از تخته و آجر براي بالا آوردن بستر و ورقه هاي
پلاستيكي براي خشك نگهداشتن كف مفيد است .
كيسه هاي چيده شده بايد با روكش پلاستيكي پ وشيده شوند . در هر حال نگهداري سيمان به اين ترتيب نبايد
براي مدت طولاني ادامه داشته باشد .
در كارهاي بزرگتر كه قرار است سيمان پاكتي مصرف شود ، كيسه هاي سيمان بايد در انبارهاي مخصوص
نگهداري شوند . سقف ، ديوار و كف انبار بايد كاملا نم بندي شده و كيسه هاي سيمان به فاصله دست كم 30
سانتي متر از ديوار چيده شوند .
انبار كردن كيسه ها بايد به نحوي باشد ك ه دستيابي به هر محموله براي مصرف و بازرسي يا آزمايش آسان باشد
. كيسه هايي كه زودتر وارد انبار شده اند بايد زودتر از بقيه به مصرف برسند .
نگهداري سيمان فله فقط در سيلو مجاز است ،هنگام تغيير نوع سيمان،
سيلوها بايد كاملا تميز شوند .
نگهداري و ذخيره سيمان در ن قاطي كه رطوبت نسبي هوا از 90 درصد بيشتر باشد نبايد در كيسه بيش از 6
هفته و در سيلوهاي مناسب از 3 ماه تجاوز كند . سيماني كه براي مدت زياد انبار شود ممكن است بصورت
كلوخه هاي فشرده درآيد . اينگونه سيمان را مي توان با غلتاندن كيسه روي كف اصلاح نمود ، چنانچه با يكبار
غلتاندن كلوخه ها باز شود سيمان قابل مصرف است و گرنه بايد آزمايش مقاومت استاندارد به منظور اطمينان از
مرغوبيت سيمان به عمل آيد .
آب مصرفي در بتن :
آبي كه در بتن مصرف مي شود بايد آشاميدني باشد و داراي جسم هايي كه به بتن آسيب برسانند نباشد .
گندابها ، پسابها ، فاضلاب شهرها ، آب مردابها و اين جور آبها را نبايد در ساختن بتن مصرف كرد .
اندازه آبي كه در ساختن بتن به مصرف مي رسد بستگي به شلي و سفتي بتن ، درشتي سنگدانه ها ، نمناكي
سنگدانه ها ، زبري رويه سنگدانه ها ، شكل سنگدانه ها ، گرما و خشكي هوا هن گام ساختن بتن دارد . هر چه
بتن سفت تر و سنگدانه ها درشت تر ، رويه سنگدانه ها نمناكتر ، صافتر و سنگدانه ها گردتر باشند ، براي
ساختن بتن به آب كمتر نياز است .اندازه آبي كه در ساختن بتن به مصرف مي رسد . به دو صورت داده مي شود
يكي به وزن سيمان و بتن و ديگري به وزن جسم هاي جامد بتن سيمان و سنگ .
١٠
هر چه در ساختن بتن بيشتر آب مصرف شود ، تاب بتن كاهش مي يابد . كمي و زيادي رطوبت و تر و
خشك شدن متوالي مي تواند باعث انهدام و تخريب كارها شود . ناخالصي هاي موجود در آب اختلاط نه تنها
ممكن است بر زمان گيرش ، تاب و حج م اثر بگذارد بلكه مي تواند سبب شوره زدگي يا خوردگي آرماتورها و
ساير اقلام فلزي مدفون در بتن شوند .
مصرف آبي كه داراي خزه است براي ساختن بتن مناسب نيست . آب گل آلود را بايد قبل از مصرف از ميان
حوضچه هاي ته نشين گذراند و يا با روشهاي ديگر تصفيه كرد تا مقدار لاي و رس آن كاهش يابد .
1000 مي تواند ppm ذرات جامد معلق و محلول موجود در بتن آرمه در شرايط محيطي شديد حداكثر
. 2000 ppm باشد و در شرايط محيطي ملايم
3500 نمك هاي محلول دارد به عنوان آب اختلاط بتن بدون ميلگرد مي ppm آب دريايي كه تا مقدار
توان مصرف كرد .
در مواردي كه منابع آب در يك منطقه محدود و بهاي تمام شده آن گران باشد ممكن است با اتخاذ تدابيري
مانند استفاده مجدد از آبهاي مصرف شده ، بازيافت پسابها و فاضلابهاي تصفيه شده نيز تمام يا قسمتي از آب
مورد نياز كارگاههاي ساختماني را فراهم نمود .
آب مصرفي بتن نبايد گرم باشد . گرم بودن آب علاوه بر بالا بردن درجه حرارت مخلوط بتن باعث بالا رفتن
مصرف آب مي شود كه اين امر نهايتا موجب كاهش مقاومت خواهد شد . با اضافه شدن هر 10 درجه به حرارت
آب ميزان اسلامپ 20 تا 25 ميلي متر كاهش مي يابد و از اي نرو آب مصرفي بايد كاملا خنك بوده و در صورت
لزوم توسط يخ خنك شود .
مراقبت ، محافظت و عمل آوردن بتن :
مراقبت بتن بطور خاص شامل تمهيداتي است كه اجازه مي دهند سيمان موجود در بتن به مدت لازم
مرطوب بماند بطوريكه ذرات سيمان بتوانند تا آنجا كه مقدور است با آب تركيب شده و هيدراته شوند .
محافظت بتن به تمهيداتي گفته مي شود كه مانع اثر نامطلوب عوامل خارجي بر روي بتن جوان مي شوند .
اين عوامل عبارتند از : شسته شدن سيمان بتن با باران يا آب جاري ، سرد شدن سريع يا يخ زدن بتن ، لرزش ،
ضربه ، سرد شدن نامتجانس بتن و … عمل آوردن عبارت است از تسريع گرفتن و سخت شدن بتن به كمك
حرارت .
مراقبت از بتن با آب :
مي توان با ايجاد لبه هايي روي بت ن ريخته شده به ارتفاع 2 تا 3 سانتي متر و ريختن آب روي بتن بطوري
كه آب به ضخامت 2 سانتي متر روي بتن قرار بگيرد و نيز با پاشيدن ذرات ريز آب از درون آبفشانها و تر كردن
سطح بتن ، مراقبت مستقيم با اب را به انجام رسانيد .
مي توان از پارچه كرباسي كلفت يا گوني كه رطوبت را به مدت طولاني در خود نگه ميدارد براي خيس نگه
داشتن بتن استفاده كرد . پارچه بر روي بتن قرار گرفته و آب روي آن ريخته مي شود . قبل از قرارگيري پارچه
بايد بتن بقدر كافي سفت شده باشد تا پارچه به بتن نچسبد .
١١
نگهداري بتن :
سيمان موجود در بتن ريخته شده در مجاورت رطوبت بايد سخت شده و دانه هاي سنگي موجود در
مخلوط را بهمديگر چسبانيده و مقاومت بتن را به حداكثر برساند بدين ل حاظ مي بايد از خشك شدن سريع بتن
جلوگيري نموده و آنرا از تابش شديد آفتاب و وزش بادهاي تند محفوظ نگاه داشت و سطح آنرا حداقل تا هفت
روز مرطوب نمود . (اين مدت براي بتن با سيمانهاي زودگير سه روزه است )براي اينكار بهتر است كه روي بتن
تازه ريخته شده را با گوني يا كاغذ پوشانيده و اين پوشش را مرطوب نگه داريم بهتر است بعد از 3 تا 4 ساعت
بعد از بتن ريزي شروع به آب دادن روي آن بنمائيم زيرا در غير اين صورت سطح آن ترك خورده و موجب نفوذ
هوا به داخل بتن شده و آرماتور بكاررفته در بتن در معرض خورندگي واقع گرديده و موجب ضعف قط عه خواهد
شد .
بتن تازه ريخته شده نبايد در معرض بارانهاي تند قرار گيرد زيرا باران دوغاب سيمان و مصالح ريزدانه را شسته و
سنگهاي درشت را نمايان خواهد نمود . در موقع بارندگي بهتر است بتن ريزي متوقف گرديده و بتن ريخته شده
را از آسيب باران محفوظ نمود مثلا روي آن را با نايلون پوشانيده و آب باران را به خارج از سطح بتن راهنمايي
كرد .
شبكه ميلگرد كف پي :
بتن نيز مانند بيشتر مصالح ساختماني نيروي كششي را تحمل نمي كند . بهمين دليل در قطعات بتني
در ناحيه اي كه الياف بتن تحت تاثير نيروي كششي مي باشند ميلگردهاي فو لادي قرار مي دهند تا نيروي
كششي را تحمل كند . در پي ها الياف نزديكتر به زمين تحت تاثير بيشترين نيروي كششي واقع مي شوند
بهمين علت يك شبكه از ميلگرد در پايين پي قرار مي دهند . قطر ميلگرد و فاصله آنها از همديگر بوسيله
محاسبه بدست مي آيد .
آرماتورگذاري :
ميلگردهاي مصرفي بايد نو ، تميز، بدون هيچ گونه آلودگي نظير چربي ها ، ذرات بتن ، گرد و خاك و يا
مواد زائد ديگر باشد . ميلگردها قبل از مصرف بايد كاملا پاكيزه باشند تا خللي به پيوستگي بتن و ميلگردها وارد
نشود . مقطع ميلگرد مصرفي نبايد به علت زنگ زدگي تضعيف ش ده باشد . استفاده از ميلگردهاي زنگ زده به
شرطي مجاز است كه اولا زنگ زدگي قبلا با برس يا وسايل مشابه مورد قبول پاك شود ، ثانيا قطر ميلگرد پس
از برس زدن حداكثر 0,5 ميلي متر كاهش يابد .
ميلگردهاي مصرفي در بتن بصورت ميلگرد ساده يا آجدار تهيه مي شوند . توص يه مي شود تمامي
ميلگردهاي مصرفي در بتن ( به استثناي خاموت ها ) از نوع ميلگرد آجدار باشند . قطر اسمي ميلگرد ساده ،
قطري است كه در برگ شناسايي آن ذكر مي شود و معادل قطر دايره اي است كه مساحت آن برابر مساحت
مقطع عرضي ميلگرد باشد . در مورد ميلگرد آجدار قطر اسم ي معادل قطر اسمي ميلگرد صاف هم وزن آن
اختيار مي شود .
١٢
حمل و انبار كردن ميلگردها :
آرماتورها به صورت كلاف ، شاخه ، شبكه هاي جوش شده يا بافته شده در كارخانه ، تحويل مي شوند .
ميلگردهاي مصرفي در بتن بايد بدون خم شدگي تحويل كارگاه شوند ، معمولا ميلگردها ي به قطر 6 ميلي متر و
كمتر بصورت كلاف تحويل مي شوند .
مصرف ميلگردها باقطرهاي بالاتر از 6 ميلي متر بصورت كلاف مجاز نيست مگر اينكه وسيله مناسبي براي
بازكردن كلاف ها در كارگاه وجود داشته باشد و قطر كلاف بيش از 200 برابر قطر ميلگرد باشد .
در تمام م دت حمل ، تخليه ، نگهداري و كارگذاري ميلگردها بايد آنها را در مقابل هرگونه زنگ زدگي و يا
ديگر آسيب هاي فيزيكي و شيميايي محافظت نمود . ميلگردها نبايد در تماس با خاك يا مصالحي باشند كه
رطوبت را در خود نگه مي دارد و عموما نبايد ميلگردها براي مدت طولاني در معر ض باران و برف و هواي
مرطوب قرار گيرند . در كارگاه بايد ميلگردها را بر حسب قطر و طبقه آنها مجزا و انبار نمود .
به هنگام حمل و تخليه بايد دقت شود كه آرماتورها خصوصا شبكه جوش شده از صدمات مكانيكي يا تغيير
شكل ها خميري ، ضربه ناشي از پرتاب از ارتفاع و غي ره مصون بوده و از گسيختگي جوش ها در شبكه هاي
جوش شده جلوگيري شود .
بريدن و خم كردن آرماتور :
بريدن و خم كردن آرماتور بايد مطابق نقشه ها و مشخصات اجرايي در كارگاه پيمانكار يا كارخانه توليدكننده
انجام شود . انتخاب تجهيزات بريدن و خم كردن ، شعاع انحنا مي لگرد و خم كردن بايستي به درستي انجام شود
. بريدن ميلگردها بايد با وسايل مكانيكي صورت گرفته و خم كردن آرماتور بايد به روش سرد انجام شود .
استفاده از حرارت براي خم كردن فولاد مجاز نيست .
خم كردن ميلگردهاي داخل بتن نظير ميلگردهاي انتظار يا بازكردن ميلگردهاي خ م شده مجاز نيست مگر در
مواردي كه در نقشه هاي اجرايي پيش بيني شده باشد . در اين موارد براي شكل دادن مجدد بايد به ويژگيهاي
فولاد مصرفي توجه شود . باز و بسته كردن خمها به منظور شكل دادن مجدد به هيچ وجه مجاز نيست .
در دماي كمتر از 5- درجه خم كردن ميلگردها مجاز نيست .
بستن و كار گذاشتن آرماتورها :
هنگام نصب ، ميلگردها بايد عاري از هرگونه آلودگي باشند و كليه آلودگيها بايد قبل از نصب و كارگذاري
ميلگردها زدوده شود و تا شروع مرحله بتن ريزي از آلودگي ها محفوظ بماند . آرماتورها با توجه به قطر ، طول و
شكل بايستي در محلهاي تعيين شده به نحوي مستحكم و ثابت شوند كه هنگام بتن ريزي هيچگونه تغيير و
جابجايي در آنها صورت نگيرد .
به منظور كنترل و تامين پوشش بتن مي توان از قطعات بتني (لقمه ها)
يا خرك هاي فلزي به ابعاد ، مقاومت و تعداد لازم استفاده نمود . لقمه هاي بتني بايد داراي مفتول بوده و با
استفاده از اين مفتول ها به ميلگردهاي اصلي كاملا محكم شوند . استفاده از قطعه سنگ ، لوله هاي فلزي و
قطعات چوب براي نگهداري ميلگردها و تامين پوشش بتن مجاز نيست .
١٣
وصله كردن آرماتورها :
حتي الامكان بايد ميلگردهاي مصرفي به صورت يكپارچ ه باشند . تمام اتصالات ميلگردها بايد در نقشه هاي
اجرايي منعكس گردد و تعداد اتصالات به حداقل ممكن كاهش يابد . در صورتي كه وجود اتصال اجتناب ناپذير
باشد . اين اتصالات بايد در مقاطعي قرار داده شوند كه تنش وارده بر عضو يا قطعه بتني حداقل باشد و از تمركز
تمامي وصله ها در يك مقطع نيز خودداري شود .
در قطعات تحت خمش و خمش توام با فشار نبايد بيش از نصف ميلگردها در يك مقطه وصله شوند . در صورت
1 ( نسبت 1 به 3 ) ميلگردها در يك مقطع را مي توان به / وجود كشش يا كشش ناشي از خمش حداكثر 3
وسيله پوششي وصله نمود . وصله كردن ميلگ ردهاي تحتاني قطعات خمشي در وسط دهانه يا نزديك به آن و يا
ميلگردهاي بالايي قطعه خمشي روي تكيه گاه يا نزديك آن مجاز نيست . بطور كلي هر وصله بايد 40 برابر قطر
ميلگرد ، با وصله مجاور فاصله داشته و در يك مقطع قرار نگيرد .
جوشكاري آرماتور :
اتصال ميلگرد ها از طريق جوشكاري با روش نوك به نوك ، خميري يا جوش ذوبي با الكترود با دستور
وموافقت قبلي مهندسين مشاور مجاز مي باشد . در اين خصوص رعايت ضوابط آيين نامه بتن ايران الزامي است
اتصال جوشي ميلگرد سرد اصلاح شده جز با روشهاي خاص ، مناسب و تحت كنترل دقيق م جاز نمي باشد .
در صورتي كه براي هر نوع فولاد ، الكترود مخصوص و روش جوشكاري مناسب اختيار شود مي توان از روش
اتصال جوش ذوبي استفاده نمود .
پوشش محافظ بتني روي ميلگرد :
پوشش بتني ميلگردها عبارت است از حداقل فاصله رويه ميلگرد اعم از طولي و عرضي تا نز ديكترين
سطح بتن . فرد مجري بايد نهايت دقت را در نصب ميلگرد و نيز ريختن و متراكم نمودن بتن به عمل آورد تا
باعث جابجايي و تغيير محل آرماتورها نگردد . ضخامت و پوشش بتن نبايد از قطر ميلگردهاي مصرفي كمتر
اختيار شود .ضخامت پوشش هيچ گاه نبايد از حد اكثر قطر شن مص رفي ( براي شن تا قطر 32 ميلي متر ) كمتر
اختيار شود . در مورد شن بزرگتر از 32 ميلي متر ضخامت پوشش حداقل مساوي قطر بزرگترين شن به اضافه 5
ميلي متر اختيار مي شود .
در صورتي كه بتن مستقيما روي خاك ريخته شود و بطور دائم در تماس با خاك باشد بايد حداقل ضخامت
پوشش 75 ميليمتر اختيار شود . اگر سطح بتن نقش دار باشد ضخامت پوشش از عمق فرورفتگي اندازه گيري
مي شود .
قالب بندي :
از آنجا كه بتن قبل از سخت شدن روان مي باشد لذا براي شكل دادن به آن احتياج به قالب داريم .
قالبهايي كه براي بتن ساخته مي شود اغلب چوبي مي با شد و براي كارهاي سري سازي از قالبهاي فلزي نيز
استفاده مي شود .
١٤
قالبها و داربستهاي زير آن علاوه بر شكل دادن به بتن وزن آنرا تا زمان سخت شدن تحمل مي نمايند . بدين
لحاظ اگر در اجراي آن دقت كافي نشود ممكن است در موقع بتن ريزي واژگون شده موجب خسارت شود .
شكل قطعات بتني با اندازه آنها كه بايد ريخته شود با يد بوسيله قالب تهيه شود .
قالب آجري :
اين نوع قالبها براي شالوده ها و ديوارهاي حائل مجاور خاك مورد استفاده قرار مي گيرند . براي اجرا ،
بسته به ارتفاع بتن در قالب و نيز نيروهاي وارده ، يك ديوار 11 تا 22 سانتي متري احداث مي شود . براي
جلوگيري از كرمو شدن بتن و مكيده شدن آب آن توسط آجر قبل از بتن ريزي ، آجرها آب پاشي مي شوند .
جلوگيري كردن از تجمع آب در كف قالب ضروري است . براي جلوگيري از خرابي بتن ، همچنين مي توان قالب
آجري را قير و گوني كرد .
بهاي تم ام شده اين قالبها كم و تغيير شكل آن ناچيز است . ضخامت ديوار به ضخامت شالوده يا ديوار حائل
افزوده شده و ضمنا ديوار آجري ، تا حدودي بتن را در مقابل عوامل محيطي محافظت مي نمايد ولي با توجه به
اينكه قالب آجري باز نمي شود . عيوب احتمالي بتن ديده نمي شود .
قالب چوبي :
براي درست كردن قالب از قطعات الوار ، تخته و تخته چندلا استفاده مي شود . براي اتصال قطعات به
يكديگر ميخ و پيچ بكار مي رود .
قالبهاي چوبي انواع مختلفي دارند كه عبارتند از :
- قالب خام :
بدون رنده كردنِ سطحِ آن مورد استفاده قرار مي گيرد . بهتر است سطح اين قالب حتي المقدور صاف باشد
.
- قالب رنده شده :
براي سطوحي كه صافي و زيبايي آن مدنظر است مورد استفاده قرار مي گيرد .
- قالب ممتاز :
كه پس از رنده شدن درزهاي آن بتونه شده و سپس سمباده مي شود . توجه به درزها براي جلوگيري از
بيرون زدن بتن ضروري است .
تخته و چوبي كه براي قالب بندي مصرف مي شود بايد كاملا خشك بوده و در برابر رطوبت تغيير شكل ندهد
زيرا تغيير شكل قالب موجب تغيير شكل بتن گشته و در شكل تيرها و ستونها و همچنين ممانهاي وارد بر آنها
موثر است .در ايران معمولا از تخته اي كه به نام چوب روسي معروف است براي قالب بندي استفاده مي نمايند .
اين تخته ها بايد به اندازه كافي نرم باشد تا در موقع نجاري دچار اشكال نشويم و از طرفي بايد آنچنان محكم
باشد كه بتواند وزن بتن و آرماتور ها و كارگران بتن ريزي و وسايل بتن ريزي از قبيل چرخ دستي ، ويبراتور و
غيره را بخوبي تحمل نمايد .
١٥
تخته هايي كه براي قالب بندي مصرف مي شوند بايد از نوع چوبهاي صمغدار ( كاج و صنوبر ) يا جنگلي و يا
مشابه باشد و مصرف چوب سفيد جز براي قالب شالوده و يا قالب بتن بدون آرماتور مجاز نيست و داربست بايد
به اندازه كافي انعطاف ناپذير باشد بطوريكه بعد از ريختن بتن تغيير شكل ندهد .
معمولا سطح تماس بتن با تخته قالب بندي را بوسيله روغن هاي معدني خنثي شده ( بدون اسيد و قليا ) چرب
مي كنند . در هر حال بايد از روغني استفاده نمود كه در واكنشهاي شيميايي سيمان دخالت نداشته باشد .
ماليدن ر وغن به روي قالب بدان علت است كه اولا تخته كه در ابتدا كاملا خشك است آب بتن مجاور خود را
نمكيده و موجب فساد بتن نشود و در ثاني در موقع بازكردن قالب ، تخته ها به راحتي از بتن جدا شوند و در
صورت مناسب بودن براي قالب بندي بعدي مورد استفاده قرار گيرند .
در موقع ماليدن روغن بايد كاملا دقت نمود كه آرماتورها به روغن آغشته نشود زيرا در اين صورت روغن مانع
چسبيدن بتن به دور ميلگرد گرديده و جسم يكپارچه تشكيل نداده و بتن و آرماتور هر يك به تنهايي كار مي
كنند و موجب ضعف در همگن بودن فولاد و بتن مي گردد .
براي بهم بستن تخ ته ها به همديگر از چوبهايي كه در اصطلاح قالب بندي به آن چهار تراش مي گويند استفاده
مي شود . كوچكترين بعد مقطع اين چهارتراشها كه به آن پشت بند مي گويند نبايد از 8 سانتي متر كمتر باشد
.
قالب فولادي :
در مواردي كه حجم كار زياد و تنوع سطوح و ابعاد كم ب اشد ، استفاده از قالب هاي فولادي كاملا با صرفه
خواهد بود . بهاي اوليه اين قالبها نسبتا زياد است ولي عمر زياد آنها اين مسئله را توجيه مي نمايد . قالبهاي
فولادي نسبتا مقاوم بوده و بدليل امكان استفاده از اتصالات خاص مي توان به سهولت و با سرعت آنها را برپا
داشته و از هم جدا كرد . سطح بتن در تماس با قالب فولادي ، بشرط آنكه پس از باز كردن قالب ، پرداخت
مناسبي صورت گرفته و از مك دار شدن سطح جلو گيري شود ، كاملا صاف است .
قالب آلومينيومي :
آلومينيوم به دليل سبكي و سهولت حمل روز به روز كاربرد بيشتري در ساخت قالب بدست مي آورد .
همچنين هزينه كار بر روي آلومينيوم براي دستيابي به يك مقطع ، نسبت به هزينه مربوطه براي همين كار در
مورد فولاد كمتر است . آلومينيوم خالص فلز نرمي بوده و ممكن است به سهولت سائيده و خراب شود . به همين
دليل بهتر است از آلياژهاي آلومينيوم براي تهيه قالب استفاده شود .
قالب فايبرگلاس :
براي استفاده از اين قالبها بايد هزينه اوليه نسبتا زيادي را براي درست كردن قالب فولادي لازم ، متقبل
شد ولي هزينه خود مصالح فايبر گلاس كه شكل قالب را به خود مي گيرند نسبتا كم بوده در صورت ساخت
تعداد زيادي صفحه فايبر گلاس هزينه سرشكن مي گردد . با قالبهاي فايبرگلاس مي توان به شكلهايي زيبايي

براي نماي بتني دست يافت .

روغن قالب بتن

روغن قالب بتن
روغن قالب بتن یک نوع روغن شیمیایی رها کننده قالب بتن است که بر پایه مواد نفتی با استفاده از ترکیب روغنهاى مخصوص و مواد شیمیایى ساخته می شود بطوری که محلول در آب بوده و خواص برترى نسبت به روغنهاى قالب معمولى دارد. این روغن در واکنش با مواد شیمیایى موجود در بتن یک لایه نازک دافع آب در سطح قالب تشکیل می دهد و باعث جدا سازی آسان قالب از بتن مى شود و از قالبهاى چوبى و فلزى محافظت می کند. برای جلوگیری از چسبندگی قالب به بتن و کنده شدن بتن باید از روغن قالب استفاده کرد.
روغن، امولسیونی است که با ایجاد یک لایه نازک روی سطح قالب باعث سهولت جدا شدن قالب از بتن می شود. به همین منظور به هیچ وجه از روغن سوخته استفاده نمی شود.

خواص روغن قالب بتن: روغن قالب بتن باعث صاف و صیقلی شدن سطح بتن می شود. برای صرفه جویی در هزینه و زمان قالب بندی بتن از روغن قالب بتن استفاده می کنند. برای عدم نیاز به اعمال ضربات مکانیکی و افزایش عمر مفید قالب های بتن از روغن قالب بتن استفاده می کنند. روغن قالب بتن باعث قابلیت پوشش دهندگی مطلوب روی سطح قالب بتن می شود.
مزایا روغن قالب بتن: امکان استفاده از روغن قالب بتن برای انواع قالب های بتنی و فلزی و چوبی و پلاستیکی و فایبر گلاس. تمیز سازی سریع و آسان قالب های بتن با استفاده از روغن قالب بتن. روغن قالب بتن بر پایه آبی نیست چون باعث زنگ زدگی در قالب ها خواهد شد و با بتن به سادگی ممزوج نیست.

نکاتی در مورد طراحی دیواربرشی


نکاتی از تحلیل و طراحی دیوار برشی
برای معرفی مصالح دیوار برشی میبایست دقت شود که یک مصالح جدید با میلگردهای فولادی طولی و عرضی AIIتعریف شود. دیوار برشی متشکل از مجموعه ای از پوسته دیوار و ستون Pier به عنوان المان لبه ای میباشد که این ستون ها عملا رفتار ستونی نداشته و در واقع به عنوان بخشی از دیوار عمل میکنند.
مطابق آیین نامه اگر تنش فشاری دیوار تحت اثر بارهای نهایی بیشتر از 0.2 fc شود باید المان لبه ای تامین شود.جزء لبه ای ناحیه ای است که باید در آن خاموت گذاری ویژه انجام شود.این ناحیه می تواند در دیوار های با ضخامت ثابت نیز وجود داشته باشد و نیاز به بزرگ کردن لبه های دیوار به شکل ستون نباشد.المان های ستون مانند کناری برای جایگذاری راحت تر میلگردها و تقویت دیوار بکار میروند. در المان لبه ای باید ضوابط ویژه خاموت گذاری را همانند ستون ها رعایت نمود.
مطابق آیین نامه نباید ضخامت دیوار از 15 سانت و عرض المان مرزی از 30 سانت کمتر باشد.
برای اینکه Etabs این ستون ها و المان های پوسته ای را بصورت مجموعه ای واحد در نظر بگیرد میبایست به هر دویک نام اختصاص داده شود:
نامگذاری ستون های کناری Assign>Frame>Pier Label…
نامگذاری پوسته Assign>Shell Area>Pier Label…
-معمولا میلگردهای خمشی و محوری دیوار در این المان های مرزی متمرکز شده و در طول دیوار از میلگرد حداقل استفاده خواهد شد.عملکرد اصلی جان دیوار(پوسته)تحمل برش است.
- مقطع دیوار برشی معمولا از نوع صرفا غشاییMembrane(با رفتار درون صفحه ی)معرفی میشود.(توضیحات تخصصی در بحث تفاوت Shell , Membrane آورده شده است)دیوار برشی تنها بارهای درون صفحه خود را تحمل نموده و لنگر خارج از صفحه را تحمل نمی نماید. به عبارت دیگر دیوار در راستای طول خود عملکرد دارد و در راستای ضخامت عملکردی ندارد. با فرض این رفتار،هیچ لنگری در امتداد خارج از صفحه ای دیوار ایجاد نمی شود، مشابه اینکه در راستای طولی دیوار مفصل شده باشد.
- در تعریف المان دیوار برشی در ناحیه membrane و Bending دو ضخامت نشاندهنده مشخصات غشایی(کششی و فشاری) و مشخصات خمشی میباشد که هردو از روی یک ضخامت بدست می آیند.برای ورق های موجدار یا صفحات تقویت شده ممکن است ایندو ضخامت متفاوت باشند.
-درصورت عدم تقسیم بندی دیوار برشی،ارتباط دیوار با پی تنها در دو نقطه انتهایی برقرار می شود که منجر به انتقال کوپل نیروی بزرگ به پی میشود که منجر به خطا میشود.برای ارتباط گسترده دیوار با پی و بالا بردن دقت محاسبات باید دیوار ها در راستای طولی آنها تقسیم بندی شوند.برای این منظور از منوی Edit>Mesh Areas تعداد تقسیم بندی را به نحوی در راستای طولی و عرضی انجام دهید تا طول تقسیمات طولی انجام شده حداکثر 0.5 متر شود.هرچه شبکه بندی ریز تر باشد دقت محاسبات بالاتر خواهد رفت.برای دیوار های برشی که مقطع آنها ازنوع غشایی Membrane باشد تقسیم بندی در راستای طولی کافیست اما برای دیوار های برشی با مقطع پوسته ایShell باید تقسیم بندی در راستای قائم نیز صورت گیرد.

- چون Etabs در صورت عدم وجود تیر توزیع بار را به درستی انجام نمیدهد ،ضروریست تیرهای درون دیوار برشی برای انتقال بار سقف به دیوار برشی مدل شوند (البته در اجرا چنین تیری اجرا نمی گردد و صرفا در مدل آورده میشود
اندازه این تیرها برای سادگی مشابه تیرهای هم امتداد آنها فرض میگردد.دقت شود با توجه به شبکه بندی دیوار برشی در راستای طولی و تقسیم شدن تیر در این موقعیت ها عملا تیر در دیوار مدفون شده و سختی قابل توجه ای ایجاد نمیکند.
تیر های مدفون شده و نیز ستون های المان مرزی دیوار برشی جزء دیوار هستند و طراحی آنها بر مبنای ضوابط ستون های بتنی لازم نیست.بنابراین در طراحی اسکلت بتنی به میزان آرماتورها ونسبت تنش آنها توجهی نکنید.
در محاسبات با منوی Assign>Frame >Frame Property Modifiers ضریب Mass . Weight را برای این تیر های 0 و ضریب کاهش لنگر لختی حول محور 3 را 0.35 وارد کنید.
ضرایب ترک خوردگی در دیوار برشی:
همانطور که در 2800 و مبحث 9 آمده ترک خوردگی لنگر لختی برای دیوار ترک خورده همانند تیر ها 0.35 . برای دیوار ترک نخورده همانند ستون ها 0.7 منظور میگردد.معیار ترک خوردگی دیوار رسیدن به تنش کششی 0.2 fc میباشد.
بطور خلاصه هر اندازه رفتار دیوار به تیر نزدیک باشد(که این اندازه برای دیوار های با ارتفاع زیاد که رفتاری خمشی دارند اتفاق می افتد)ترک خوردگی دیوار حتمی بوده و هماند تیر ها باید0.35 برای آن منظور شود اما چنانچه دیوار ها همالنند ستون ها دارای رفتار غالبا فشاری باشد(دیوارهای کم ارتفاع همانند دیوار حائل)ضریب ترک خوردگی لنگر لختی آن 0.7 منظور میگردد.
ترک خوردگی دیوار باید به ستون های اطراف آن و المان های پوسته ای اعمال شود زیرا لنگر لختی دیوار حاصل جمع لنگر لختی ستون های انتهایی و المان های پوسته ای است.از آنجا که سختی دیوار در راستای طولی f22 میباشد و این سختی در راستای دیوار تامین کننده سختی خمشی آن(مساحت و لنگر لختی دیوار) است بنابراین در دیوار ها ضریب ترک خوردگی باید به سختی غشایی f22 و در ستون های کناری به مساحت(Cross Section Area) و لنگر لختی Moment of interia 2 , 3 axis اعمال نمود.
لازم به ذکر است علت اعمال ضریب ترک خوردگی حول محور 3 این است که در راستای3 ستون ، قاب خمشی وجود دارد و همانند قاب خمشی میبایست ضریب ترک خوردگی آن همواره حول محور 3 =0.7 منظور گردد.
بنابراین بصورت خلاصه میبایست تنظیمات زیر برای ستون و پوسته دیوار برشی منظور گردد:
اعمال ضرایب ترک خوردگی ستون کناری Assign>Frame>Frame Property…
اعمال ضرایب ترک خوردگی پوسته Assign>Shell Area>Shell Stiffness Modifiers…
-در جهتی که قاب خمشی همراه با دیوار برشی قرار گرفته به دلیل سختی قابل توجه دیوار برشی تمامی بار زلزله در آن جهت به دیوار برشی وارد می آید و این مطلب را از خروجی آرماتور برشی برای دیوار ها پس از طراحی میتوان ملاحظه نمود که برای ستون در سمت قاب دارای دیوار برشی عدد صفر منظور میگردد.


سه روس برای طراحی دیوار برشی وجود دارد:

1-روشSimplified T , C روش تبدیل لنگر و نیروی محوری دیوار به دو ستون که به روش المان مرزی معروف است و بصورت دستی نیز قابل انجام است.در این روش میبایست حداکثر درصد فولادی کششی و فشاری المان های مرزی برای طراحی اجزای لبه ای برابر 0.03 همانند ستون های معمولی تعریف گردند.این روش با توجه به عدم در نظر گرفتن میانه دیوار برای تحمل لنگر وارده در طبقات در جهت اطمینان است.(جان تنها برش را تحمل مینماید)
2- روش Uniform Reinforcing که روش میلگرد گذاری سکنواخت است و دورتادو دیوار از یک میلگرد یکنواخت استفاده میشود و بیشتر برای دیوارهای مستطیلی که در دو لبه خود دارای ستون نیستند مناسب است.
3- General Reinforcing که در این روش با استفاده از Section Designer مقطع دیوار ساخته شده و به دیوار ها اختصاص داده میشود و سس طراحی یا کنترل برای هر نوع دیواری انجام میپذیرد.
حداکثر و حداقل درصد میلگرد قائم دیوار مطابق آیین نامه آبا به ترتیب 0.04 (با رعایت محل وصله=0.02 ) و 0.0025 میباشد.
کنترل المان مرزی:
طبق آیین نامه میتوان اجزای لبه ای را در محل هایی که تنش فشاری دیوار کمتر از 0.15 fc می شودقطع کرد.چنانچه این ضابطه رعایت نگردد میتوان ضخامت پوسته دیوار را افزایش داد.
برای مدل کردن اثر دیوار برشی در پی میتوانید از تیر عمیق که عمق آن برابر ارتفاع دیوار و عرض آن هم ضخامت دیوار است استفاده کنید.لازم به ذکر است درصورت شبکه بندی دیوار برشی در Etabs با انتقال نتایج به Safe برنامه یکسری تیر عمیق به ارتفاع دیوار و عرض آن در محل دیوار برشی ایجاد و نیروهای دیوار را انتقال می دهد.

ویژگی یک عایق ایزوگام خوب

محمد محمدی اظهار کرد: ایزوگام با کیفیت پایین باعث عدم استحکام و کوتاه شدن عمر ساختمان می‌شود. مدیر‌کل استاندارد و تحقیقات صنعتی کهگیلویه و بویراحمد گفت: کارشناسان این اداره‌کل ویژگی‌هایی چون درصد افزایش طول نسبی مقاومت کششی، مقاومت پارگی، جذب آب، مقاومت در برابر اشعه UV، فرسودگی حرارتی در هوا، انعطاف‌پذیری در سرما، پایداری حرارتی، نفوذ ناپذیری در برابر آب، ضخامت، وزن واحد سطح را مورد کنترل و آزمون قرار می‌دهند.
وی تصریح کرد: ایزوگام‌های نامرغوب بوی نامطبوعی از مازون (گازوئیل صنعتی) از خود خارج می‌کنند که این بو به دلیل استفاده مواد پلیمری و یا پودرهای معدنی به جای پلیمر و یا قیر مرغوب است، روش دیگر در تشخیص ایزوگام مرغوب این است که دست خود را بر روی قسمتی از ایزوگام که لایه‌های خارجی آن را پوشش نداده‌اند کشیده در صورتی که مواد سیاه‌رنگ ایزوگام به دست منتقل نشود مشخص می‌شود که در این نوع ایزوگام از مواد پلیمری و قیر مرغوب استفاده شده و کیفیت ایزوگام خوب است.
محمدی ابراز کرد: واقعیت این است که استفاده از عایق‌های رطوبتی نامطلوب در ساختمان‌ها مشکلات فراوانی را همچون تخریب بخش‌هایی از ساختمان و متحمل شدن هزینه‌های بسیار برای ساکنان آن به همراه دارد. وی گفت: متأسفانه به دلیل نبود آگاهی‌های لازم از سوی شهروندان نسبت به ویژگی‌های عایق رطوبتی مطلوب و مرغوب و نیز تبلیغات ناسالم برخی شرکت‌ها، مشکلات ناشی از این امر بیش از پیش بر شهروندان تحمیل می‌شود.
مدیر‌کل استاندارد کهگیلویه و بویراحمد درباره چگونگی شناسایی ایزوگام مرغوب گفت: تنها راهی که شهروندان می‌توانند ایزوگام مرغوب را از نامرغوب تشخیص دهند این است که لایه عایق با هر قدرت کششی پاره نشود و در صورت تا شدن از پشت، نشکند. محمدی اذعان داشت: عایق‌های رطوبتی ساختاری متشکل از الیاف صنعتی یا آلی به صورت بافته یا نبافته شده است که با ترکیبات قیری اصلاح شده یا مواد پلیمری آغشته شده و به عنوان یک عایق پیش ساخته برای محافظت از بام در مقابل باران، برف و نم رطوبت بکار گرفته می‌شود.
وی گفت: ایزوگام انجام شده پس از اولین بارندگی خود را نشان می‌دهد اگر در این مرحله مشکلی نداشته باشد تا سال‌های زیادی دوام می‌آورد و میانگین عمر یک عایق خوب 15 سال است

عایق رطوبتی

عایق رطوبتی چیست؟

عایق رطوبتی لایه پیش ساخته ای است که به صورت رول با شیت در طول، عرض و ضخامت مورد نیاز و با پوشش های فلزی و ساده تولید می شود .

 

عايق هاي رطوبتي سنتي :

قیر و گونی

این عایق یکی از متداولترین عایق های مصرفی در ایران می باشد به این علت که در اکثر شهرهای کشور مواد اولیه این عایقکاری به وفور یافت می شود . مواد مورد نیاز در این عایق، گونی و قیر می باشد ، که گونی مورد نیاز از کشورهای خارجی وارد می شود و در سه اندازه مختلف به نامهای ، گونی درجه یک ، درجه دو ، درجه سه در بازار یافت می شود .
طبق آئین نامه مقررات ملی ایران ( مبحث 5 ) مشخصات گونی ایده آل عبارتند از : گونی باید نو ، ریز بافت ، کاملاً سالم وبدون آلودگی و چروک باشد و وزن آن در هر مترمربع حدود 380 گرم باشد. قیر ماده ایست سیاه رنگ مرکب از هیدروکربنهای آلی با ترکیبات پیچیده که از تقطیر نفت خام بدست می آید. انواع قیر که در کشور می باشد دو دسته هستند :
الف –1 ) قیرهای جامد که علامت اختصاری آنها A.C است و مستقیماً از تقطیر نفت خام بدست می آید و بر حسب درجه نفوذپذیریشان نامگذاری می شوند و انواع اینگونه قیرها در ایران به شرح زیر می باشد : قیرهای : 70-60 ، 100-85 ، 150-130 ، 200-180 ، 250 –220 ، 320 –280
الف – 2 ) قیرهای که با هوادادن به یکی از قیرهای نرم فوق تهیه می شوند و عبارتند از : قیرهای : 20 –10 ، 30 –20 ، 50 –40 و در بعضی موارد70 - 60 ب ) قیر جامد اکسید شده که با علامت اختصاری R که معرف انعطاف پذیری قیر است نمایش داده می شود ، این قیر از دمیدن هوا در مخلوطی از قیرهای نرم و مواد روغنی سنگین بدست می آید و بر حسب نقطه نرمی و درجه نفوذپذیری بصورت زیر نامگذاری کرده اند : 25 –85 R ، 15 – 90 R 

   

عایقکاری رطوبتی:

اجرای عایقکاری در موارد زیر لازم است:  الف) بامهای تخت،شیبدار:قوسی وگنبدها  ب) اوانگاها وایوانها  ج) کفها(در تماس با زمین نمناک وکف سرویسها وآشپز خانه    د) شالوده ها (در تماس با زمین نمناک )   ه) دیوارها زیر زمین ودیوارهای در تماس با آب   و) سایر قسمتها از قبیل کف پنجره های در تماس با محیط اطراف، در پوش ودیوار جان پناه، دود کشها، بدنه وکف استخرها و منابع آب، نماهایی که در معرض بوران قرار دارند.

هنگام اجرای عایقکاری با قیر و گونی قیر اندود انجام می شود باید موارد زیر را رعایت شود:

1- عایقکاری به هنگام بارندگی مجاز نیست.  2- عایقکاری بر روی سطوح مرطوب مجاز نیست. 3- عایقکاری جامد را تا هنگامی که گرم و روانند باید مصرف کرد.  4 - دمای قیر های مورد مصرف نباید بیش از 177+ درجه سلسیوس باشد.  5- راه رفتن روی سطوح عایقکاری شده باید با احتیاط وبا استفاده با کفشهای بدون میخ انجام شود.  6- مصرف میخ برای محکم کردن لایه های عایقکاری مجاز نیست.  7- لایه های عایق باید از هر طرف 10 سانتیمتر همپوشانی داشته و به قیر مناسب کاملاً به هم چسبانده شوند در همپوشانی لایه ها باید لایه های رویی در سمتی قرار گیرند که مطابق شیب بندی انجام شده آب از روی آنها به سمت لایه ریزی سرازیر گردد. 8- هنگامی که عایقکاری در بیش از یک لایه انجام می شود، لایه های متوالی عایق باید عمود بر هم قرار گیرند.  9- سطوح عایقکاری شده باید پس از تکمیل لایه محافظی پوشانده شوند.  10- عایقکاری با عایقهای رطوبتی آماده، مطابق روشهای توصیه شده توسط سازندگان انجام شود، در هر حال باید به تأیید دستگاه نظارت برسد.  11- ایجاد زیر سازی مناسب برای انجام عایقکاری ضروری است.


اگر خاکهای مجاور دیوارهای زیرزمین مرطوب باشد روی ماسه سیمان را سه قشر قیر و گونی می کشند. در این محل بیشتر از قیر 70×60 استفاده می نمایند. در موقع قیر و گونی کردن باید دقت شود که به هیچ وجه منفذ یا سوراخی خالی نموده ودر همه لایه ها قیر، کلیه سطح را بپوشاند وبهتر است در همین مرحله قیر و گونی تا روی کرسی چینی دیوار زیرزمین یکسره پیدا کند در کلیه مراحل باید به وسیله قیر کلیه سطح دیوار پوشانیده شده  باشد اگر خاک اطراف زیاد مرطوب نباشد یک لایه قیر و گونی کافی است (دو قشر و یک لایه گونی)

 

 

ايزوگام

ايزوگام پديده اي است صنعتي و متكي به علم و تجربه و تكنولوژي در جهت ايمن سازي هرساخت و سازه اي دربرابر رطوبت حاصل از بارش برف وباران

ايزوگام كه با تنوع خود همواره بهره مند از كارائيهاي متفاوت ميباشد با گذر از آزمون هاي مختلف درآزمايشگاه هاي كارخانجات توليدي ضريب مقاومت آن افزايش يافته و آسودگي خاطر مصرف كنندگان را ارتقاء ميبخشد.

عايق هاي رطوبتي مدرن :

تکنولوژی جديد در عايقکاری رطوبتی ساختمان


مقدمه
عايق رطوبتی با قابليت انعطاف زمينه جديدی برای مصرف امولسيونی پليمر پايه آب امروزه مانند قرنها پيش ساخته شده از قير همچنان بعنوان رايج ترين روش پوشش کف مورد استفاده قرار می گيرد کاربرد قير و يا آسفالت دشوار و مستلزم صرف وقت زياد می باشد حتی امولسيونهای ساخته شده از قير نيز تغيير اندکی را در دشواری اين کاربرد ايجاد نموده اند. همانطور که می دانيد بايد قيروگونی را تا ميزان 150 تا 200 درجه سانتيگراد حرارت داد ، ريختن و تسطيح ترکيبی با اين درجه حرارت بسيار دشوار می باشد . بنابراين امولسيونهای ساخته شده از قير با قابليت کاربرد درجه حرارت نرمال مورد استفاده قرار می گيرد . اينگونه امولسيونهای نفتی در آب حدوداً دارای 50% قير می باشد . با سفت شدن اين امولسيون آب آن تبخير و قير بصورت بيندر باقی می ماند . ترکيبات کف سازی بام ، بر پايه امولسيون پليمرهای جديد عملکرد کاملا‏ً متفاوتی دارند ، شايد مهمترين ويژگی آنها ايجاد يک لايه نازک ( فيلم )با قابليت انعطاف بعد از خشک شدن باشد.

از جمله مزايای اين عايق جديد به شرح زير است :

1 – فاقد آلودگی و آسيب های فيزولوژی می باشد. 2 – کاربرد آنها ساده است . 3 – رنگ پذيرند . 4 – خطر آتش سوزی ندارند . 5 – چسبندگی خوبی نسبت به سطوح مختلف دارند .


در اين مقاله به معرفی عايقهای قيروگونی و عايقهای پيش ساخته ، سپس به معرفی يک نوع عايق جدی که از رزينهای اکريلاتی و استايرنی محلول در آب ساخته شده می پردازد.

عايق رطوبتی قيروگونی:

اين عايق يکی از متداولترين عايق مصرفی در ايران می باشد به اين علت که در اکثر شهرهای کشور مواد اوليه اين عايقکاری به وفور يافت می شود . مواد مورد نياز در اين عايق گونی و قير می باشد ، که گونی مورد نياز از کشورهای خارجی وارد می شود و در سه اندازه مختلف به نامهای ، گونی درجه يک ، درجه دو ، درجه سه در بازار يافت می شود . طبق آئين نامه مقررات ملی ايران ( مبحث 5 ) مشخصات گونی ايده آل عبارتند از : گونی بايد نو ، ريز بافت ، کاملاً سالم وبدون آلودگی و چروک باشد و وزن آن در هر مترمربع حدود 380 گرم باشد. قير ماده ايست سياه رنگ مرکب از هيدروکربنهای آلی با ترکيبات پيچيده که از تقطير نفت خام بدست می آيد.

انواع قير که در کشور می باشد دو دسته هستند :

الف –1 ) قيرهای جامد که علامت اختصاری آنها A.C است و مستقيماً از تقطير نفت خام بدست می آيد و بر حسب درجه نفوذپذيريشان نامگذاری می شوند و انواع اينگونه قيرها در ايران به شرح زير می باشد :
قيرهای : 70-60 ، 100-85 ، 150-130 ، 200-180 ، 250 –220 ، 320 –280

الف – 2 ) قيرهای که با هوادادن به يکی از قيرهای نرم فوق تهيه می شوند و عبارتند از : قيرهای : 20 –10 ، 30 –20 ، 50 –40 و در بعضی موارد70 - 60

ب ) قير جامد اکسيد شده که با علامت اختصاری R که معرف انعطاف پذيری قير است نمايش داده می شود ، اين قير از دميدن هوا در مخلوطی از قيرهای نرم و مواد روغنی سنگين بدست می آيد و بر حسب نقطه نرمی و درجه نفوذپذيری بصورت زير نامگذاری کرده اند : 25 –85 R ، 15 – 90 R

ويژگيهای عمومی قيرها:

1- غير قابل نفوذپذير در مقابل آب و رطوبت ، 2- مقاومت در برابر اسيدها، بازها و نمکها و 3- چسبندگی

معايب قير :

قير در وضعيتهای زير برخی از خواص خود را از دست می دهد ، به طوريکه نمی توان از آن به خوبی اسفاده کرد : الف ) تجزيه شدن در دمای زياد و تبديل آن به ذغال ، توأم با اشتعال ب ) تغيير شکل در مقال فشار و حلالها
مزاياي قيرها:

1- صرفه اقتصادی نسبت به بعضی عايقهای رطوبتی و2- اطمينان از نظر کاراييی با توجه به پيشينه مصرف

معايب عايق قيروگونی:

1- پوسيدگی اين عايق به مرور زمان ، 2 - پارگی بر اثر نشتهای احتمالی ساختمان ، 3- عمر مفيد عايق به طور متوسط کمتر از 10 سال بوده و ترميم متناوب آن با مشکلات اجرايي زياد و هزينه های قابل توجه همراه است و 4- آلودگی محيط زيست را به دنبال دارد.

عايقهای پيش ساخته ( ايزوگام

اين عايقها معمولاً از مواد اوليه زير تشکيل می شوند :

1- قيرصنعتی 70-60 ، 2- مواد پليمری به نام اتکتيک پلی پروپيلن ( APP ) ، 3- يک لايه تيشوی نخدار ( پشم شيشه ) ، 4- يک لايه پلی استر سوزنی ، 5- پودرتالک و در بعضی از اين عايقها پودر مس 600 نيز بکار می رود ، 6- فيلم پلی اتيلن و 7- باند و چسب


طبق استاندارد ايران اين عايقها به دو دسته تقسيم می شوند :


1. عايقهای رطوبتی پيش ساخته مخصوص پی ساختمان ( عايق پی ) و 2- عايقهای رطوبتی پيش ساخته مخصوص سطوح خارجی ، بدنه استخر و تونلها ( عايق بام )

استاندارد ايران برای هر يک از اين عايقها مواردی را معرفی می کند که در اين قسمت آمده است :
اجزای تشکيل دهنده عايق پی :

1. لايي : انواع لايي های زير می توان در اين عايق مورد استفاده قرار گيرد :

الف –1 ) فلت الياف شيشه ( تی ) مطابق مشخصات استاندارد 3891

ب – 1 ) فلت الياف پلی استر مطابق مشخصات استاندارد 3880

ج – 1 ) منسوج نبافته پلی استر مطابق با استاندارد 3889 همراه فلت الياف شيشه مطابق مشخصات استاندارد 3891

2. ماده آغشته کننده لايي :

ماده اغشته کننده هر يک ازلايي ها می تواند قيرو يا مخلوطی از قيروافزودنيهای اصلاح کننده باشد.
سطح رويين عايق بايد به منظور جلوگيری از چشبندگی داخل رول از مواد ريزدانه معدنی مثل پودر تالک و يا ميکا پوشيده شود . سطح رويين بايد يکواخت و عاری از هر گونه خوردگی و چين وچروک باشد
سطح زيرين عايق رطوبتی بايد با فيلم پلاستيکی و يا مواد ريزدانه معدنی مثل پودر تالک پوشيده شود .

اجزای تشکيل دهنده عايق بام :

متشکل از دو لايه نمدی است که لايه زيرين از فلت الياف شيشه و لايه رويين از جنس منسوجات پلی استر می باشد ، اين دو لايه بوسيله مذاب قير اصلاح شده با مواد پليمری اشباع می گردد ، به هنگام بسته بندی برای جلوگيری از چسبندگی هر طرف عايق با مواد ريزدانه و يافيلم پلاستيکی روکش می گردد .

در اينجا لازم است که مشخصات استاندارد بعضی از مواد اوليه عايقهای مذکور را بيان کنيم . منسوج پلی استر که بعنوان لايه اشباع شونده از مذاب قيری در عايقهای رطوبتی پيش ساخته بکار می رود.

ويژگيهای پلی استر نبافته :

1. منسوج بايد 100 % از پلی استر توليد شده باشد.
2. سطح منسوج بايد يکنواخت و نسبتاً صاف و هموار باشد .
3. منسوج در هنگام تا کردن ، تکه تکه و پاره کردن بايد نسبتاً عاری از ذرات و مواد خارجی قابل مشاهده باشد.
4. منسوج بايد که در هنگام رول در دمای 10 تا 60 درجه سانتی گراد چسبندگی نداشته باشد .
5. وزن هر رول نبايد از 40 کيلوگرم تجاوز کند .
6. جذب شيره پلی استر بايد يکنواخت ويکدست باشد .
7. رول ها بايد به نحوی بسته بندی شوند که هنگام جابجايی اولاً باز نشوند ، ثانياً بسته بندی بايد منظم و عاری از وجود هر گونه فرورفتگی يا برآمدگی در مقطع بيرونی باشد .
8. رول ها بايد در يک لفاف کاغذی يا پلاستيکی بسته بندی شوند


ويژگيهای فيزيکی پلی استر نبافته :

1. حداقل جرم واحد سطح 105 گرم بر متر مربع ، 2. حداقل مقاومت کششی طولی 200 نيوتن بر 50 ميليمتر،
3. حداقل مقاومت کششی عرضی 150 نيوتن بر 50 ميليمتر ، 4. حداقل افزايش نسبی طولی 50 درصد و 5. حداقل افزايش نسبی عرضی 60 درصد و6 . حداکثر کاهش وزن در دمای 105 درجه به مدت 5 ساعت 2 درصدد

ويژگيهای فلت الياف شيشه ( تيشو( :

1. فلت الياف شيشه می بايستی دارای سطحی يکنواخت باشد.

2. فلت الياف شيشه بايد با رزين آغشته و پس از مراحل حرارت دهی کل از نظر شکل ظاهری و رنگ يکنواخت باشد.

3. فلت الياف شيشه بايد دارای نخ های تقويت از جنس شيشه باشد که فواصل معين و يکنواخت بطور پيوسته در تمامی طول فلت ادامه يابد .

4. روی سطح فلت بايد هيچگونه خرده شيشه مشاهده نگردد.

5. فلت الياف شيشه بايد عاری از رطوبت بوده ، هنگام باز نمودن رول چسبنده نباشد .

6. فلت نبايد براحتی دو پوسته شود و بايد لبه های آن صاف و بدون چروک باشد .

ويژگيهای فلت الياف شيشه

شـــــــرح مــــــيــــــزان واحــــــــد

عرض 55 گرم بر متر مربع

جرم واحد سطح 20 گرم بر متر مربع

حداکثر فاصله نخ های تقويت کننده 20 ميليمتر

حداقل مقاومت کششی طولی 15 کيلوگرم بر 50 ميليمتر

حداقل مقاومت کششی عرضی 2 کيلوگرم بر 50 ميليمتر

حداقل افزايش نسبی طولی 5/1 درصد

حداقل افزايش نسبی عرضی 2/1 درصد

اکثر عايقهای رطوبتی پيش ساخته دارای مشخصات استاندارد زير می باشند که عبارتند از :

1- وزن يک رول در حدود 43 کيلوگرم و در ابعاد 1 × 10 متر

2- ضخامت از 2 ميليمتر تا 6 ميليمتر که حد استاندارد 4 ميليمتر

3- مقاومت کششی طولی 60-50 و مقاومت کششی عرضی 35-30 کيلوگرم بر 50 سانتی متر

4- افزايش نسبی طولی 16-14 وافزايش نسبی عرضی 10 –8 %

5- مقاومت پارگی طولی 10-9 و مقاومت پارگی عرضی 5-4 کيلوگرم نيرو

6- تاب کششی اتصالات انتهايی 100

7- جذب آب 1 % و کاهش وزن 1 %

8- وزن واحد سطح 2/4 کيلوگرم بر سانتيمتر مربع

9- انعطاف پذيری در سرما 10- درجه

10- پايداری ابعاد در برابر حرارت 1 متر

11- ميزان نفوذناپذيری آب

12- فرسودگی حرارتی در هوا حداکثر افت در دمای انعطاف پذيری 10 درجه

13- مقاومت در برابر اشعه فرابنفش حداکثر افت در دمای انعطاف پذيری 10 درجه

حال در اين قسمت لازم است مزايا و معايب اين نوع عايقها را نيز ذکر کنيم .

مزايای عايقهای رطوبتی پيش ساخته:

1- سبک بودن به مقدار حدود 4 کيلوگرم بر متر مربع ،2- مقاوم در گرمای 130+ درجه و سرمای 40- درجه
3- دچار پوسيدگی و شکنندگی نمی شوند، 4- دارای قابليت انعطاف کامل می باشند و 5- بعلت دارا بودن لايه پلی استر در مقابل فشارهای احتمالی از انبساط و انقباض ساختمان مقاوم می باشد.

معايب عايقهاي رطوبتي پيش ساخته :

1- فاسد شدن عايق بعد از 6 ماه ( از زمان توليد ) بعلت عدم نگهداری مطلوب ( بايد بصورت عمودی در دمای 5 تا 35 درجه نگهداری شود ) ، 2- کم بودن طول عمرمفيد(طول عمر در حدود 15 سال )3 - گران بودن اين عايقها ( عايقهايی که دارای مواد اوليه خارجی می باشند ) ، 4- در موقع ترميم محل آسيب ديده از ساير جاها بالا می زند و 5- تجزيه شدن بر اثر اشعه ماورابنفش.

در اين نوع عايقها (قيروگونی و پيش ساخته ) بايد سطح کار عاری از گرد و خاک و رطوبت باشد و اگر سطح آسفالت باشد برای عايقکاری با ايزوگام بايد به ازاء هر متر مربع سطح حداقل 300 گرم مشتق قيری رقيق شده در آب يا بنزين روی سطح پخش گردد و اگر سطح سيمانی بود بايد به ازاء هر متر مربع سطح حداقل 280 گرم مشتق قيری رقيق شده در آب يا بنزين روی سطح پخش گردد . بعضی از کارخانه های توليد کننده عايقهای پيش ساخته عايق با روکش آلومينيوم نيز توليد می کنند که حدود 85 % از نور و حرارت را منعکس می کند .

بعد از معرفی عايقهای رطوبتی مذکور به معرفی عايق رطوبتی جديد می پردازيم . همانطور که در مقدمه طرح شد گران بودن قير در سالهای اخير شرکتهای توليد کننده مواد شيميايی يک عايق رطوبتی با کارايی وکيفيت بهتر نسبت به ساير عايقها توليد کننده که اين تلاشها به ثمر نشست و اين عايق در حال حاضر در بازار موجود و از آن استفاده می شود.

مشخصات ساختاری:

اندود عايق SH-765M ماستيکی است بر پايه رزينهای اکريلاتی و استايرنی محلول در آب به همراه افزودنی های لازم جهت پايداری در شرايط جوی متفاوت روی سطوح ساختمانی که بر پايه رزين Mowilith شرکت هوخست آلمان ساخته شده است .

کاربردهای پیشنهادی :

1- پوشش يا اندود انعطاف پذير عايق در آب و رطوبت ،

2- جايگزين مناسب و اقتصادی به جای قيروگونی ، آسفالت و ساير ايزولاسيون های ساختمانی پايدار،

3- باز دارنده ترکهای سطحی در پوشش نما

4- تقويت روکش های نما.

مشخصات فيزيکی :

مشخصات اندود عايق واحد مقدار

درصد جامد درصد 1- 73

گرانروی با دستگاه بروکفيلد با سوزن 7 دور 20 دمای 23 درجه Pas 372 PH - 9-8

شکل ظاهری : تقريباً سفيد

حداقل دمای تشکيل فيلم سانتی گراد صفر

مقاومت کششی :N/mm 2

مشخصات فنی رزين ـ توليد عايق :

پايه رزينی : پليمری است امولسيونی متشکل از اسيد اکريليک ، متاکريليک و استايرن ساخت هوخست

با انعطاف پذيری فوق العاده بالا.

مشخصات فنی رزين :

مشخصات فنی رزين هوخست HOECHST واحد مقدار

درصد مواد جامد ( DIN 53189 ) درصد 1+50

گرانروی ( 23 C ISO 2555 ) با دستگاه Brook field محور 5 سرعت 20 دور Mpa . s 3500- 9-8 PH

حداقل دمای تشکيل فيلم MFT C صفر

وزن مخصوص ( ISO 8962 Gr / cm 01/1

مقاومت کششی ( DIN 53455 N/mm 5/2

حداکثر کشش ( DIN 53455 ) درصد 800

دمای شيشه ای Tg C 6-

سنجش مشخصات فيلم رزين طبق آئين نامه DIN- EN23270 در دمای 23 درجه سانتی گراد و رطوبت

نسبی 50 % انجام شده است .

مواد تشکيل دهنده عايق :

1- رزين مخصوص توليد شرکت هوخست بر پايه اکريليک – استايرن

2- مواد تکميلی عايق : شامل مواد ديسپرس کننده – امولسی فاير- مواد تنظيم کننده غلظت – مواد نگهدارنده – مواد تنظيم کننده PH - مواد پوشش دهنده فيلم عايق .

3- کمک کننده های مکانيکی

پودرهای معدنی جهت بالابردن مقاومت مکانيکی نفوذ پذيری فيلم حاصل از اندود عايق

الف – کربنات کلسيم ب - پودر تالک ج – پودر کائولن

مشخصات فنی اندود عايق SH 765M :

مشخصات فنی اندود عايق SH 765M واحد مقدار

درصد مواد جامد اندود عايق درصد 72-70

گرانروی pa . s 500-300

حداقل دمای تشکيل فيلم درجه صفر

مقاومت کششی N / mm 2

مقدار پوشش کيلو متر مربع

ضخامت فيلم حاصل Mm 1 PH - 9-8

اندود عايق SH 765M قليايی است و مقاومت قليايی بسيار بالايی دارد و لذا در مقابل مواد آهکی از خود مقاومت کافی نشان می دهد . اين عايق در مکانهايی که در معرض رطوت می باشد اجرا می شود ولی بدون ترديد ثبات سطح زيرين در پايداری محصول تأثير مستقيم دارد . در مورد ترکيبات پوشش بام ، حداقل آب به اندازه قابليت انعطاف لايه های نازک امولسيون دارای اهميت می باشد که اين مزايا بخوبی در امولسيون پوليمرموويليت وي پی 765 تقريباً 50 % وجود دارد .ميزان جذب آب يک لايه از اين امولسيون به ضخامت خدود 1 ميليمتر ، 10 روز بعد از خشک شدن که به مدت 24 ساعت در آب غوطه ور باشد 5 تا 7 درصد می باشد.

کاربرد‌:
ترکيب پوشش کف بام بر پايه موويليت وی پی 765 می توان بصورت خميری باشد و کاربری آن با غلظت و يا قلم مو و يا دستگاه اسپری بسيار آسان است . بطوريکه يک فرد غير حرفه ای نيز می تواند آن را مصرف نمايد . ليکن استفاده از دستگاههای اسپری با فشار زياد نيازمند تخصص می باشد .تجربيات عملی ما نشان داده است که اين امولسيون به سطوح تازه ساخته شده از بتن ، چوب ، موزائيک و آزبست چسبندگی خوبی دارد . قبل از کاربرد اين ترکيب سطوح مورد نظر بايد تميز و خشک باشند . سطوح ناصاف و شيبدار بايد آماده سازی شوند . برای اين منظور می توان امولسين را با آب رقيق و استفاده نمود ، قبل از کاربرد ترکيب بر روی سطوح فلزی بايد از مواد ضد خورندگی روی سطوح آهن استفاده نمود برای گرفتن درزه و پر کردن سوراخها ، مخلوط امولسيون پوشش کف با خاک سنگ به نسبت 3 : 1 مورد استفاه قرار می گيرد. ابتدا بايد سطح کاملاً تميز شود ، سپس SH 700P پرايمر را بوسيله قلم مو و يا پيستوله در سطح ساختمانی اجراء می نمائيم ، پس از گذشت يک ساعت اندود SH 765M را به کمک ماله يا کاردک بصورت يکنواخت روی سطح اجراء می کنيم ، ضخامت نهايی عايق بايد حدود 1 ميليمتر باشد. برای روان کردن ماستيک می توان از مقدار اندکی آب و يا نفت استفاده کرد .

خشک شدن :

زمان خشک شدن بستگی به ماده ، درجه حرارت هوا ، حرارت سطح مورد نظر ، رطوبت و ضخامت پوشش دارد . به عنوان مثال در هوای با درجه حرارت 25 درجه سانتی گراد و رطوبت 65 % زمان مورد نياز برای خشک شدن لايه حدود 3 ساعت خواهد بود.

قابليت انعطاف :

پوشش های کف بام به دليل تغييرات حرارت هوا در معرض فشار می باشد.بنابراين بايد از قابليت انبساط بالايی برخوردار باشند . پوشش کف بر پايه موويليت وی پی 765 به ضخامت 5/1 ميليمتر در درجه حرارت 10- در جه سانتی گراد 2 % قابليت انبساط می باشد.

قابليت پوشش :

برای پوشش معادل يک متر مربع از لايه به ضخامت 1 تا 5/1 ميليمتر حدوديک کيلوگرم از ترکيب فوق مورد نياز می باشد .بديهی است برای لايه بعدی به تعداد کمتری از اين ترکيب نياز خواهد بود . هزينه مواد مصرفی برای اين پوشش بيش از ترکيبات قيری می باشد ولی سرعت در کاربرد آن هزينه اضافی را خنثی می کند .

تغييرات شديد هوا :

اگر چه تاکنون تجربيات در زمينه کاربرد اين روش پوشش کف در دراز مدت بدست نيامده است ( سطوح خارجی ) آزمايشات متعدد کوتاه مدت در شرايط مختلف آب و هوايی بعمل آمده است .

نمونه ها در معرض شرايط زير قرار کرفته اند :

1- حدوداً بمدت 20 دقيقه در هوای با دمای 40 درجه سانتی گراد و رطوبت 65 %

2- حدوداً بمدت 30 دقيقه در اشعه مادون قرمز 150 وات حرارت سطح نمونه حدود 65 درجه

3- حدوداً بمدت 5 دقيقه در هوايی با دمای 40 درجه سانتی گراد و رطوبت 65 %

4- حدوداً بمدت 30 دقيقه در آب با دمای 40 درجه سانتی گراد

5- حدوداً بمدت 65 دقيقه دراتاقک سرما با برودت10- درجه سانتی گراد

با بررسی ظاهری پس از 500 ساعت ( 162 نوبت ) آزمايش کوتاه مدت هيچگونه آسيبی در نمونه های بکاررفته در سطوح آزبست ، آلومينيم مشاهده نگرديده است .

پس از 200 ساعت ( 648 نوبت ) آزمايش کوتاه مدت ، قابليت انبساط و کشيدگی مورد اندازه گيری قرار گرفت ، بطوري که در جدول زير مشاهده می گردد ، قابليت کشيدگی ترکيب بعد از اين مدت اندکی کاهش

يافته ليکن قابليت انبساط آن اندکی افزايش يافته است .

دمای محيط هنگام اجراء بايد بيش از 5 درجه سانتی گراد باشد .

پس از اجراء تا 72 ساعت از راه رفتن روی عايق اجتناب کنيد .

سطح اندود شده را هرگز با اجسام کوبنده و يا نوک تيز ضربه نزنيد ، در صورت زخمی شدن سطح آن را بايد ترميم کرد.

روش ترميم :

در صورت نياز به ترميم بخش آسيب ديده می توانيد سطح قبلی را نخست با استفاده از پرايمر پوشش داده و سپس مطابق دستوالعمل فوق با استفاده از ماستيک روی محل مورد نظر اجراء نموده و پوشش داد .

شرايط نگهداری :

اندود عايق و پرايمر را می توان به مدت 6 ماه در دمای بين 5 الی 25 درجه در انبار نگهداری کرد.

مزايای اين عايق :

1- اجراء سريع و آسان

2- امکان تعويض رنگ آن ،

3- عمر زياد آن ( در حدود 40- 30 سال ) ،

4- عدم تأثير گذاری اسيدها ، بازها و ساير مواد شيميايی بر اين نوع عايق ،

5- قيمت مناسب ( هر متر مربع حدوداً 10000 ريال می باشد ) ،

6- انعطاف پذيری فوق العاده بالا

7. عدم آلودگی زيست محيطی

نتايج :

روشهای پوشش کف با قابليت انعطاف ، زمينه های جديد استفاده از امولسيون پليمر می باشد . انجام آزمايشاتی در ارتباط با طول عمر واقعی اين پوشش کف ، قبل از هر گونه ازريابی ضروری است . ليکن مزايای کاربرد در مقايسه با ترکيبات ساخته شده از قير کاملاً روشن است . تجربيات و نتايج حاصل از آزمايشات نويد آن است که موويليت وی پی 765 ترکيب بسيار مناسبی برای پوشش کف باشد  .

 

عایق های رطوبتی مایع

مزایای عایق های رطوبتی مایع چیست؟

• چسبندگي بالا به سطوح زيرين از قبيل بتن، ملات، آجر، كاشي، سطوح فلزي و غيره • كاربرد آسان بدون نياز به نصاب‌هاي ماهر • مقاوم در برابر اشعه UVو تغييرات آب و هوايي • بدون تغيير رنگ • انعطاف‌پذيري بالا • پوششي يكپارچه و بدون درز بدون نياز به درزگير براي پركردن شكاف‌ها • غير سمي و غيرقابل اشتعال، بدون حلال و دوستدار محيط زيست • هزينه پايين • تنوع رنگ‌ • مقاوم در دمای بین c ◦ 130+ -c ◦ 40

عایق های مایع بر پایه حلال و بر پایه آب چیست؟

مزایای عایق های بر پایه آب 1. هیچ نوع بخاری از آن متصاعد نمی شود(بوی بدی ندارد، استشمام آن خطرناک نیست و هیچ سیستم تهویه خاصی نیاز ندارد) 2. سمی نیست و تماس فیزیکی با آن خطرناک نیست. 3. تجهیزات به راحتی با آب تمیز می شود. 4. سازگار با قیر و پلاستیک است. 5. هم روی سطوح خشک و هم مرطوب قابل استفاده است. معایب عایق های بر پایه آب 1. در صورت تازه بودن با بارندگی از بین می رود. 2. در صورت یخ زدگی قابل استفاده نیست. مزایای عایق های بر پایه حلال 1. بلافاصله پس از كاربرد حتي قبل از خشك شدن به يك لايه محافظتي عايق تبديل مي شود. بنابراين بارندگي پس از كاربرد آن مشكلي ايجاد نمي كند (اما بارندگي قبل از كاربرد مشكل زاست، چرا كه قابل اعمال بر روي سطوح خيس نمي باشد). 2. هواي سرد به آنها آسيب نمي رساند . 3. به دليل اينكه اين پوشش ها اغلب خوب نفوذ مي كنند براي سطوح منفذ دار مناسبتر مي باشند. معایب عایق های بر پایه حلال 1. برخي از محصولات بر پايه حلال براي سلامتي مضر است. 2. آنها به دليل اينكه از خود بخار متصاعد مي كنند، به دستگاه هاي قوي تهويه هوا نياز دارند. 3. اکثر آنها قابل اشتعال می باشند. 4. آنها مي توانند به پلاستيك و قير آسيب برسانند. 5. نصاب ها بايد از لباس هاي مخصوص هنگام كاربرد آن استفاده نمايند. 6. براي پاك كردن تجهيزات به حلال هاي خاصي نياز دارند. 7. نمي توان از آن بر روي سطوح خيس استفاده نمود .

 

موارد کاربرد عایق مایع چیست؟

عایق نمودن استخرها، مخازن آب آشامیدنی، مجاری و کانال های انتقال آب و فاضلاب عایق نمودن محیط های مرطوب مانند حمام ها ، آشپزخانه ها و سرویس های بهداشتی عایق نمودن تمامی انواع بام ها، تراس ها، بالکن ها و باغچه های روی تراس ها و غيره زیر سازی ها، فونداسیون ها، پل ها، تونل ها، کانال ها و غيره جهت دور لوله های فلزی و بتنی انتقال آب لوله های در حال کار با ترک خوردگی ناگهانی به صورت رنگ برای نمای ساختمان ها (به جای کنیتکس و در رنگهای مختلف(

 

عایق ورقه ا ی(پیش ساخته) یا مایع؟

عایق های ورقه ای(پیش ساخته)، ضخامت تضمین شده ای را ارائه می دهد که به مهارت استفاده کننده بستگی ندارد. اما اگر لبه این عایق ها به شیوه ای مناسب روی هم قرار نگیرد می تواند موجب نفوذ آب شود. عایق های مایع یک پوشش بدون درز و یکنواختی را ایجاد می کنند. ضخامت و میزان کاربرد این عایق ها متفاوت است و به آسانی به وسیله برس، تی، غلتک یا اسپری به کار می رود. اما این عایق ها به مهارت بالایی برای نصب نیاز دارند چرا که ضخامت مناسب عایق به مهارت نصب کننده بستگی دارد. انتخاب عایق ورقه ای یا مایع به ترجیحات فردی بستگی دارد. به طوریکه هر دو برای استفاده های مشابه به کار می رود و هر دو در صورتیکه به طور صحیح به کار روند، عایق مناسبی را ایجاد خواهند کرد .


اندود عایق SH 765M قلیایی است و مقاومت قلیایی بسیار بالایی دارد و لذا در مقابل مواد آهکی از خود مقاومت کافی نشان می دهد .
این عایق در مکانهایی که در معرض رطوت می باشد اجرا می شود ولی بدون تردید ثبات سطح زیرین در پایداری محصول تأثیر مستقیم دارد .
در مورد ترکیبات پوشش بام ، حداقل آب به اندازه قابلیت انعطاف لایه های نازک امولسیون دارای اهمیت می باشد که این مزایا بخوبی در امولسیون پولیمرموویلیت وی پی 765 تقریباً 50 % وجود دارد .میزان جذب آب یک لایه از این امولسیون به ضخامت خدود 1 میلیمتر ، 10 روز بعد از خشک شدن که به مدت 24 ساعت در آب غوطه ور باشد 5 تا 7 درصد می باشد.

 

عايق سفيد :


کاربرد‌:
ترکیب پوشش کف بام بر پایه موویلیت وی پی 765 می توان بصورت خمیری باشد و کاربری آن با غلظت و یا قلم مو و یا دستگاه اسپری بسیار آسان است . بطوریکه یک فرد غیر حرفه ای نیز می تواند آن را مصرف نماید . لیکن استفاده از دستگاههای اسپری با فشار زیاد نیازمند تخصص می باشد .تجربیات عملی ما نشان داده است که این امولسیون به سطوح تازه ساخته شده از بتن ، چوب ، موزائیک و آزبست چسبندگی خوبی دارد .
قبل از کاربرد این ترکیب سطوح مورد نظر باید تمیز و خشک باشند . سطوح ناصاف و شیبدار باید آماده سازی شوند . برای این منظور می توان امولسین را با آب رقیق و استفاده نمود ، قبل از کاربرد ترکیب بر روی سطوح فلزی باید از مواد ضد خورندگی روی سطوح آهن استفاده نمود برای گرفتن درزه و پر کردن سوراخها ، مخلوط امولسیون پوشش کف با خاک سنگ به نسبت 3 : 1 مورد استفاه قرار می گیرد.
ابتدا باید سطح کاملاً تمیز شود ، سپس SH 700P پرایمر را بوسیله قلم مو و یا پیستوله در سطح ساختمانی اجراء می نمائیم ، پس از گذشت یک ساعت اندود SH 765M را به کمک ماله یا کاردک بصورت یکنواخت روی سطح اجراء می کنیم ، ضخامت نهایی عایق باید حدود 1 میلیمتر باشد.
برای روان کردن ماستیک می توان از مقدار اندکی آب و یا نفت استفاده کرد .

خشک شدن :
زمان خشک شدن بستگی به ماده ، درجه حرارت هوا ، حرارت سطح مورد نظر ، رطوبت و ضخامت پوشش دارد . به عنوان مثال در هوای با درجه حرارت 25 درجه سانتی گراد و رطوبت 65 % زمان مورد نیاز برای خشک شدن لایه حدود 3 ساعت خواهد بود.

قابلیت انعطاف :
پوشش های کف بام به دلیل تغییرات حرارت هوا در معرض فشار می باشد.بنابراین باید از قابلیت انبساط بالایی برخوردار باشند . پوشش کف بر پایه موویلیت وی پی 765 به ضخامت 5/1 میلیمتر در درجه حرارت 10- در جه سانتی گراد 2 % قابلیت انبساط می باشد.

قابلیت پوشش :
برای پوشش معادل یک متر مربع از لایه به ضخامت 1 تا 5/1 میلیمتر حدود یک کیلوگرم از ترکیب فوق مورد نیاز می باشد .بدیهی است برای لایه بعدی به تعداد کمتری از این ترکیب نیاز خواهد بود . هزینه مواد مصرفی برای این پوشش بیش از ترکیبات قیری می باشد ولی سرعت در کاربرد آن هزینه اضافی را خنثی می کند .

تغییرات شدید هوا :
اگر چه تاکنون تجربیات در زمینه کاربرد این روش پوشش کف در دراز مدت بدست نیامده است ( سطوح خارجی ) آزمایشات متعدد کوتاه مدت در شرایط مختلف آب و هوایی بعمل آمده است .


نمونه ها در معرض شرایط زیر قرار کرفته اند :
1- حدوداً بمدت 20 دقیقه در هوای با دمای 40 درجه سانتی گراد و رطوبت 65 %
2- حدوداً بمدت 30 دقیقه در اشعه مادون قرمز 150 وات حرارت سطح نمونه حدود 65 درجه
3- حدوداً بمدت 5 دقیقه در هوایی با دمای 40 درجه سانتی گراد و رطوبت 65 %
4- حدوداً بمدت 30 دقیقه در آب با دمای 40 درجه سانتی گراد
5- حدوداً بمدت 65 دقیقه دراتاقک سرما با برودت10- درجه سانتی گراد
با بررسی ظاهری پس از 500 ساعت ( 162 نوبت ) آزمایش کوتاه مدت هیچگونه آسیبی در نمونه های بکاررفته در سطوح آزبست ، آلومینیم مشاهده نگردیده است .
پس از 200 ساعت ( 648 نوبت ) آزمایش کوتاه مدت ، قابلیت انبساط و کشیدگی مورد اندازه گیری قرار گرفت ، بطوریکه در جدول زیر مشاهده می گردد ، قابلیت کشیدگی ترکیب بعد از این مدت اندکی کاهش یافته لیکن قابلیت انبساط آن اندکی افزایش یافته است .
دمای محیط هنگام اجراء باید بیش از 5 درجه سانتی گراد باشد .
پس از اجراء تا 72 ساعت از راه رفتن روی عایق اجتناب کنید .
سطح اندود شده را هرگز با اجسام کوبنده و یا نوک تیز ضربه نزنید ، در صورت زخمی شدن سطح آن را باید ترمیم کرد.


روش ترمیم :
در صورت نیاز به ترمیم بخش آسیب دیده می توانید سطح قبلی را نخست با استفاده از پرایمر پوشش داده و سپس مطابق دستوالعمل فوق با استفاده از ماستیک روی محل مورد نظر اجراء نموده و پوشش داد .

شرایط نگهداری :
اندود عایق و پرایمر را می توان به مدت 6 ماه در دمای بین 5 الی 25 درجه در انبار نگهداری کرد.

مزایای این عایق :
1- اجراء سریع و آسان
2- امکان تعویض رنگ آن
3- عمر زیاد آن ( در حدود 40- 30 سال )
4- عدم تأثیر گذاری اسیدها ، بازها و سایر مواد شیمیایی بر این نوع عایق
5- قیمت مناسب ( هر متر مربع حدوداً 35000 ریال می باشد )
6- انعطاف پذیری فوق العاده بالا
7- عدم آلودگی زیست محیطی

ایزوگام نیز به جمع عایق های کهنه و فراموش شده مییوندد :

خود شما نیز میتوانید با کمی دقت این عایق را با وسایل ساده و در دسترس اجرا و گرما و دود ناشی از اجرای قیر گونی و ایزوگام را به خاطراتتان بسپارید.

شاید باور نکنید ولی این عایق نه تنها با فرچه و قلم مو و تی قلتک دار قابل نصب است ، بلکه به دلیل ماهیت شیمییایی آن احتیاج به گرما نداشته و شامل ۲ قسمت مایع و پودر سیلیس است که میتوان آن را با دست پاشید.

از خواص بی نظیر آن میتوان موارد زیر را نام برد :

۱- مقاومت در برابر سرمای بسیار شدید که در نیمی از این میزان ایزوگام معمولی پودر میشود !

۲- مقاومت در برابر فشار متمرکز اجسام و عدم تغییر شکل و سوراخ شدن !

۳- به دلیل تنوع رنگ و مخصوصاَ رنگ روشن درصد بالایی از انرژی دریافتی از نور خورشید را در تابستان بازتاب داده و در نتیجه دمایی به مراتب پایین تر و در حد دمای محیط دارد !

۴- مقاومت در برابر شکستگی و خورد شدگی وکش آمدگی سطح زیرین !

و صد ها مورد قابل توجه دیگر که در این بحث نمی گنجد

اجرا :

قابل اجرا بر روي بتن - موزائيك - فلز- ايزوگام و حتي آسفالت است

ابتد آماده سازي سطح : كليه سطوح بايد عاري از هر گونه چربي و غبار باشد

بعد تمامي سطوح لبه اجرا را با چسب كاغذي ماسكه ميكنند

براي آماده سازي مواد 1 واحد حجمي از ماده "آ" را با يك واحد حجمي ماده "ب" مخلوط و با همزن برقي يا دستي كاملا مخلوط كرده تا همگن شود

نكته : حداكثر رطوبت مجاز در زمان اجراي عايق تا اتمام نصب 5% است

پس از اجراي لايه اول و قبل از خشك شدن دانه هاي سيليس 135 روي سطح پاشيده ، به نحوي كه سطح بصورت يكنواخت با ذرات سيليس پوشانده شود

بعد از خشك شدن لايه اول ذرات سيليس اظافي از روي سطح جمع آوري شده تا تنها ذرات چسبيده به سطح باقي بماند

لايه نهايي همانند لايه اول روي سطح اجرا مي گردد تا در نهايت سطح يكپارچه و عايق با خواص برجسته ايجاد گردد .

منابع:

http://omraneno.blogfa.com/cat-39.aspx

http://www.saraposh.ir

http://www.shahrbam.com

www.mokarrar.com

www.sibeas.com

www.nm.sagvand.com

www.istgah.com

www.niazeroz.com

www.memarinovin.blogfa.com

www.namayeshgah.com

www.ksa-com.com

همه رشته hamereshte.blogfa.com

سازه ی بتنی يا فولادی ؟!

هر روز هنگام عبور از خيابان‌هاي شهر شاهد ساخت و سازهاي روز افزوني هستيم،

ساختمان‌هاي مختلف از يك طبقه تا 60 طبقه كه جلوي آنها انواع مصالح ديده مي‌شود؛ سازه‌هايي كه گاه از بتن ساخته مي‌شوند و گاه از فولاد.در مورد اينكه كدام نوع سازه بر ديگري برتري دارد، اختلاف نظر شديدی بين سازندگان ساختمان‌ها وجود دارد. معمولاً معيارهاي ساخت، جواب‌هاي متفاوتي براي ما به همراه دارند.

عمده عوامل مؤثر در اين روند، هزينه، زمان و كيفيت ساخت هستند.هزينه ساخت و سود حاصل از اين سرمايه‌گذاری با زمان اتمام طرح رابطه تنگاتنگي دارند. بديهي است هر چه زمان طرح طولاني‌تر ‌شود شاهد افزايش قيمت مصالح، قيمت تمام شده طرح، هزينه‌هاي متفرقه و بازگشت ديرتر سرمايه خواهيم بود كه خوشايند هيچ سازنده‌اي نيست.

بتن

فولاد

سازه‌هاي بتن آرمه در مقابل سازه‌هاي فولادي معمولاً نياز به هزينه كمتر و زمان بيشتري براي ساخت دارد؛ در حالي‌كه سازه‌هاي فولادي ابتدا نياز به سرمايه زيادي براي خريد آهن آلات دارد ولي در عوض شاهد سرعت اجراي بالاتري خواهيم بود.بنابراين در ساختمان‌هاي عادي كمتر از 6 طبقه در نهايت از اين منظر تفاوت زيادي وجود ندارد.

در اسكلت‌هاي فولادي حتماً بايد تمام اسكلت آماده باشد تا بتوان سقف را اجراكرد. به عبارت ديگر اول بايد تير و ستون‌هايي وجود داشته باشد تا بتوان روي آن سطحي به نام سقف يا همان كف اجرا كرد. در حالي‌كه در سازه‌هاي بتن آرمه ابتدا ستون‌هاي هر طبقه و سپس سقف همان طبقه كه خود مشتمل بر تير‌ها و كف يكپارچه‌تري نسبت به سازه‌هاي فولادي است اجرا مي‌شود.

مزيت اين روش نسبت به روش اول آن است كه مي‌توان طبقه مورد نظر را سريعتر براي اجراي ديگر مراحل از جمله تيغه چيني، اجراي تأسيسات مكانيكي و برقي و… در اختيار ساير پيمانكاران قرار داد كه خود موجب تسريع در روند طرح خواهد بود.

ولي به‌طور كلي زمان اجراي سازه‌هاي فولادي در مقياسهاي بزرگ تا حدودي كوتاه‌تر از سازه‌هاي بتن آرمه و هزينه‌هاي سازه‌هاي بتن آرمه كمتر از سازه‌هاي فولادي است كه هر سازنده‌اي با توجه به شرايط و معيار‌هاي خود تصميم‌گيرنده اصلي است.

حال با فرض وجود شرايطي كاملاً ايده‌آل، يعني عدم‌وجود محدوديت زمان و هزينه‌ها، عامل سوم يعني كيفيت سازه را بررسي مي‌كنيم. كيفيت را مي‌توان از جنبه‌هاي متفاوتي مانند مقاومت در برابر بارهاي ثقلي وارده و زلزله، مقاومت در برابر حرارت، ابعاد، دهانه‌هاي قابل پوشش، تعداد طبقات قابل طراحي، قابليت ترميم آسان و… مورد نقد و بررسي قرار داد. با توجه به گستردگي و پيچيدگي مسئله، در اينجا فقط تصميم‌گيري براي ساختمان‌هاي عادي را مورد توجه قرار مي‌دهيم.

اولين و مهم‌ترين نكته قابل ذكر در اين مورد مقاومت مصالح و ابعاد مصالح مصرفي است. معمولاً هر چه اعضای باربر ما ابعاد بزرگتر از نگاه عام و ممان اينرسي بالاتر از ديد مهندسي داشته باشد، رفتار سازه‌اي مناسب‌تر است و هر چه مصالح مصرفي كه در عرف ساختمان‌سازي‌ بتن يا فولاد هستند قابليت تحمل نيروهاي بيشتر را داشته باشند منجر به طراحي اعضاي ظريف‌تري خواهند شد.

اگر هر دو عامل در كنار هم قرار گيرند منجر به رسيدن به سختي و صلبيت بالاتري خواهند شد كه جزء اصلي‌ترين آيتم‌هاي طراحي يك مهندس محاسب به شمار مي‌روند.

در طراحي سازه‌ها، مقاومت بتن را 10 درصد مقاومت فولاد فرض مي‌كنند بنابراين ابعاد ستون‌ها و تيرهاي بتني، به‌مراتب بيش از سازه‌هاي فولادي است. البته اين ابعاد بزرگ اعضای بتني، ممان اينرسي بسيار بالاتري نسبت به گزينه ديگر به ارمغان خواهند آورد كه در نهايت سازه بتنی، سختي بالاتر و معمولاً رفتار سازه‌اي مناسب‌تری دارد.

« سازه‌هاي بتني سنگين هستند.» در پاسخ به اين ايراد بايد گفت: ابعاد بزرگ سازه تا جايي مورد پذيرش يك مهندس است كه منجر به سنگيني بيش از حد سازه نشود و با توجه به آنكه بحث ما در مورد سازه‌هاي عادي كمتر از 6 طبقه است تفاوت وزن اسكلت نيز آنچنان نخواهد بود تا مهندس طراح را به سمت طراحي سازه فولادي بكشاند. اين موضوع در بسياري از سازه‌هاي عظيم نيز صادق است كه برج 56 طبقه تهران نمونه بارزي از اين دست است.

بحث زلزله كه بحث داغ اين روزهاي تهران است مي‌تواند جنبه ديگري از كيفيت مناسب يك سازه باشد. سازه‌هاي بتن آرمه عادي و به ويژه مجهز به ديوارهاي بتني به‌علت سختي بالا نسبت به سازه‌هاي فولادي در برابر زلزله، در بيشتر موارد مقاومت بسيار بالايي از خود نشان مي‌دهند اما سازه‌هاي فولادي نيز مي‌توانند همين رفتار را از خود نشان دهند مشروط برآنكه طراحي مناسبي داشته باشند.

نكته قابل تامل اينجا است كه اين رفتار به چه قيمتي به دست خواهد آمد؟ اگر طراحي، يك طراحي بدون نقص باشد، هم سازه فولادي و هم سازه بتن آرمه در چند ثانيه وقوع زلزله، با حداقل خسارت ممكن جان سالم به در خواهند برد. اما كار به اينجا ختم نخواهد شد و پس از زلزله‌هاي زيادي شاهد شكستگي لوله‌هاي گاز و وقوع آتش سوزي‌هاي مهيب بوده‌ايم كه گاه از خود زلزله مخرب‌تر هستند.

با توجه به اينكه اطفاء حريق بلافاصله بعد از وقوع حادثه ممكن نيست، ساختمان بايد به گونه‌اي طراحي شود كه تا چند ساعت متوالي بتواند آتش را با حداقل خسارات وارده تحمل كند. در سازه‌هاي بتن آرمه مقاومت بالايي در برابر آتش سوزي وجود دارد، اما درسازه‌هاي فولادي درصورتي‌كه تمهيدات ايمني لازم در آنها صورت نپذيرد در چند دقيقه ابتدايی حريق، شاهد تخريب‌هاي بسيار سريع و غيرقابل جبران خواهيم بود كه اين مورد نيز مزيتي بسيار ارزشمند براي سازه‌هاي بتن آرمه به حساب مي‌آيد.

اما آنچه اكثر مهندسان را نسبت به سازه‌هاي بتن آرمه به شدت بد‌بين كرده، عدم‌قطعيت‌ها، يكنواخت نبودن مقاومت بتن و كم اطلاعي بسياري از سازندگان از نحوه عمل‌آوري و به دست آوردن نتيجه‌اي مطلوب از اين ماده است.

قابليت اشتباه در تهيه بالقوه اين نوع ماده در مقابل فولاد توجيه ديگري است كه از سوي عده زيادي در مخالفت با بتن ارائه مي‌شود، چرا‌كه ممكن است حين عمل آوری، مقاومت فشاری كمتر از حد مورد نياز به دست آيد.

اين گروه معتقدند جبران يك اشتباه در سازه‌های بتن آرمه در مواردي منجر به تخريب اجباري سازه مي‌شود در حالي‌كه فولاد در هر لحظه كه سازنده اراده كند با هزينه‌اي به نسبت پايين قابل ترميم و تقويت است.

در پاسخ به اين ايراد بايد گفت اين عدم‌قطعيت‌ها در آيين نامه‌ها با اعمال ضريب ايمني بسيار بالايي پيش‌بيني شده تا جايي كه در موارد زيادي شاهد مقاومتي چند برابر مقاومت مورد نياز در ساخت اين قبيل سازه‌ها هستيم.از سوي ديگر اين عدم‌قطعيت كيفيت بتن در شالوده و سقف‌هاي سازه فولادي نيز وجود دارد و صرفاً متعلق به سازه‌هاي بتن آرمه نيست.

در نهايت بايد بر اين موضوع تاكيد كرد كه به‌طور كلي هم سازه‌هاي فولادي و هم سازه‌هاي بتن آرمه درصورتي كه در طراحي آنها سيستم مناسب و منطبق بر آيين‌نامه‌های به روز، مورد استفاده قرار نگيرد و متخصصين متبحر آنها را اجرا و مهندسين با تجربه بر اجراي آنها نظارت مستمر نكنند، هيچ رجحاني از نظر كيفيت و قابليت اطمينان بر ديگري ندارند.

فراموش نكنيم معيار چهارمي نيز در انتخاب وجود دارد؛ معياري كه 3 معيار هزينه، زمان و كيفيت را تحت سيطره خود قرار مي‌دهد: فولاد به‌عنوان يك سرمايه ملي ماده‌اي است كه ارزان به دست نمي‌آيد و همانند نفت روزي تمام خواهد شد؛ ماده‌اي كه بايد در صنايع ارزشمندتر ‌ و يا حداقل در سازه‌هاي خاص كه نياز به ظرافت خاصي دارند و پس از بررسي‌هاي علمي برتري فولاد در آن محرز شده، مورد استفاده و بهره برداري قرار گيرد تا شاهد رشد اقتصادي در ديگر زمينه‌ها باشيم.

به‌نظر نويسنده استفاده از سازه‌هاي بتن آرمه با توجه به مصرف به‌مراتب پايين‌تر از فولاد (به‌صورت ميلگرد) هم از نظر سازه‌اي و هم از نظر اقتصادي و هم از جنبه ملي به‌مراتب مناسب‌تر و بهينه‌تر از سازه‌هاي فولادي است.

مراحل ساخت استخر

مراحل اجرا:

1.خاکبرداری وتراز سطح خاک:در این مرحله باید دقت شود تا حداقل کف موتور خانه هم تراز با نقطه عمیق استخر باشد تا عملیات آبرسانی ،تصفیه و... به سهولت امکان پذیر باشد.


2.خاک توسط غلتک های سبک وسنگین کوبیده میشود (در لایه های 15 سانتی متری) وشیب وعمق لازم در بخش های مختلف استخر در این قسمت لحاظ می شود.


3.آزمایش تراکم خاک(تعیین مقاومت خاک)
. 
4 .در مرحله بعد بتن مگر به ضخامت 10 سانتی متر و با عیار 200-250 اضافه میشود.

 
5.بسته مقتضیات قالب بندی به روش فلزی (یک طرفه یا دو طرفه) صورت می گیرد ومرحله اولیه آن یعنی دیوار چینی اولیه انجام می پذیرد. 

6.شبکه مش کف وجداره ها جا گذاری می شود.
 
 7.لوله های تاسیساتی نصب می شوند.
8.واتر استاپ میان درز بتن قدیم و جدید قرار میگیرد.

9.بتن کف با عیار 400 و با افزودنی های لازم افزوده میشود.

10.قالب بیرونی دیوار ها کار گذاشته می شود و بتن دیوار ها ریخته میشود.
11.ملات ماسه سیمان افزوده میشود سپس با موادی به نام مالتی واتر پروف آب بندی میشود و سرامیک کاری در مرحله نهایی صورت می گیرد.

 
تاسیسات

آب استخر به طور کلی سه روند را طی میکند:1. تصفیه 2.گرم کردن 3.کلر زنی


تصفیه:آب را از دو سطح جدا می کنند 1.نقطه عمیق استخر 2.از روی سطح آب. این اب ها(اسکیمرها) توسط کالکتورها به موتورخانه میروند.(پیشنهاد می شود اسکیمرها مقابل فوت کننده ها قرار گیرند).


آب به کمک نیروی ثقل خود در موتور خانه وارد موگیر وسبس ***** شنی می شود(مخزن هایی که در آنها سیلیس دانه بندی وجود دارد).

سپس از بخش پائینی ***** خارج میشود پس از چربی گیری به کمک بمب یا نیروی ثقلی وارد مبدل های حرارتی می شوند.

گرم کردن:این مبدل ها مشابه منابع دو جداره هستند.(در همین مرحله کلر زنی می تواند انجام شود).

در سیستم سه boiler وجود دارد یک عدد رزرو و دو عدد در مدار.

جنس آنها یا چدنی است یا فولادی است سیکل آب گرم تولیدی وارد سه بخش میشود.

.1.مبدل های حرارتی استخر

2.مبدل های حرارتی جگوزی

3.شوفازها


کلر زنی:


1.دستی 2.ماشینی

ازن ،کلر،کلرو سدیم،کلرو کلسیم و... عمده ترین مواد رایج برای تصفیه آب میباشند.

آب باید مقداری کلر داشته باشد.

ماشینی:کلریناتورها دستگاههای کلر زنی هستند که دارای حس گر هایی می باشند که میزان کلر آب را در دز مناسب حفظ می کنند.

اخیرا از سیستم های ازن زن برای تصفیه آب استفاده میشود.(قیمت این دستگاه ها بالاست اما هزینه نگهداری پا ئین است.)

دستی:آب توسط آب نگهدارها نمونه برداری می شود وبا استفاده از کیت کلر سنجی میزان کلر لازم تعیین میشود.

ادامه نوشته

کف سازی در ساختمان




الف ـ زیر سازی


زیر فرش کف طبقۀ تحتانی ساختمانی که مستقیماً با زمین تماس دارد باید به منظور جلوگیری از نفوذ رطوبت علاوه بر عایق سطح قائم و افقی دیوارها که در نقشه و مشخصات پیش بینی شده است، دارای زیر سازی به شرحی که در زیر خواهد آمد باشد.


25 تا 30 سانتیمتر کف را قلوه سنگ درشت چیده و سپس روی آن یک قشر مخلوط شن درشت می ریزند تا این که فواصل خالی پر شده 1 سانتیمتر روی کلیه سطوح را بپوشاند و سپس روی آن یک قشر بتن نوع B150 به ضخامت حداقل 5 سانتیمتر ریخته و سپس روی آن را فرش می کنند. به کار بردن سنگ لاشه به جای سنگ قلوه در صورتی که سنگ قلوه یافت نشود مجاز خواهد بود. در طبقات به منظور پر کردن فضای بین پوشش سقف و فرش کف از مصالح سبک مانند پوکه معدنی و کوره ای و یا مصالح مشابه استفاده می شود و سپس روی آن را با یک قشر ماسه نرم پوشانده و آماده برای فرش می نمایند.

موزائیک فرش


موزائیک در اندازه ها و انواع گوناگون جهت کف پوشش فضاهای داخلی و محوطه های خارجی ساختمان به کار می آید. معمولاً ملاط موزائیک فرش یا ماسه آهک و یا ملاط باتارد و یا ماسه سیمان می باشد. پس از فرش موزائیک درزهای موزائیک با دوغاب رقیق سیمان پر می شود، و بلافاصله سطح موزائیک فرش تمیز می گردد.



دلیل گذاشتن


دلیل گذاری از اصول موزائیک فرش ـ سنگ فرش ـ پارکت سازی و موارد دیگر می باشد.

برای تراز کردن کف موزائیک فرش، دلیل موزائیک را تراز نموده و یا از خط تراز اندازه برداری کرده و سطح تراز کف را به دست می آوریم.
طرز عمل : پس از جاروب کردن سطح زیر موزائیک فرش و خیس نمودن آن، با در نظر گرفتن ضلع اصلی محل ملاط را به ضخامت لازم پهن کرده، موزائیک را روی ملاط گذارده، با ته تیشه می کوبیم و سطح موزائیک را به صورت چپ و راست تراز می کنیم.

از موزائیک کار گذارده شده به انتهای سطح تراز برده، موزائیک دیگری را به طور موقتی به شرحی که گفته شد کار می گذاریم. از اولین موزائیک به آخرین موزائیک ریسمان کشی شده و پس از پهن کردن ملاط از اولین موزائیک، موزائیک گذاری تکرار می شود.

موزائیک ها از یک طرف ریسمانکار کنترل و از طرف عقب با تراز گذاردن با سطح موزائیک با کمک ریسمانکار نیز کنترل می گردند.
پس از نصب اولین رج، ممکن است موزائیک تمامی و کامل نباشد. ریسمان کار را از موزائیک بعدی به موزایک ضلع دوم 90 درجه کرده، این عمل به وسیلۀ گونیای بزرگ انجام می شود سپس از گوشۀ تلاقی موزائیک فرش به شرحی که گفته شد ادامه می یابد.
دلیل گذاری ضلع سوم با استفاده از متر فلزی و اندازه برداری از ضلع اول انجام می شود. پس از نصب موزائیک گوشۀ چهارم و تراز کردن آن، دلیل سوم، به شرح دلیل گذاری نصب می شود.
در این ردیف باید توجه شود که بندها به اندازه بندهای ردیف اول باشد تا کف پوش کاملاً گونیا فرش شود.
موزائیک فرش بعد از دلیل چینی :


معمولاً پر کردن متن موزائیک فرش دو رج، دو رج انجام می شود. از دلیل اول به دلیل سوم ریسمان کشی کرده، موزائیک ها از یک طرف با ریسمانکار و از طرف عقب با دلیل دوم کنترل می شود و بدین ترتیب رجها تکرار می گردند.


در فرش دو رج، دو رج از وجود شمشه کوتاه استفاده شده از یک طرف با ریسمانکار و از طرف عقب با رجهای موزائیک فرش کنترل می گردند. بدیهی است ملاط موزائیک قدری بیشتر از حد معمول گرفته شده. و با کوبیدن ته دسته تیشه بر موزائیک ملاط فشرده و سطحی فاقد نشست به وجود آید.

پس از موزائیک فرش متن، چنانچه کناره های موزائیک فرش کمتر از خشت کامل باشد، با تیشه، پشت موزائیک را به اندازه لازم شیار داده، موزائیک را بر سطح هموار ماسه نرم گذارده و با ضربه زدن تیشه بر پروفیل فلزی که بر موزائیک واقع است موزائیک شکسته و کناره به دست می آید. ردیف کنارۀ فرش شده و پوشش کف انجام می گردد. سپس درزهای موزائیک فرش دوغاب ریزی شود.
در ضمن چنانچه خواسته باشند سطح موزائیک فرش دارای شیب باشد قبلاً زیرسازی آن را با درصد شیب لازم آماده می سازند.
طرز دوغاب ریزی


پس از گذشت حدود 12 ساعت از موزائیک فرش، سطوح موزائیک فرش را خیس کرده دوغاب سیمان ریخته، پس از پر کردن سطح موزائیک فرش به وسیلۀ کمچه کشیدن و یا جاروب زدن، بر سطح دوغاب ریخته شده، ماسه نرم پاشده پس از مکش آب سیمان به وسیلۀ ماسه، سطح کفپوش را با گونی فوراً تمیز می نماییم. در ضمن در دوغاب ریزی موزائیک های رنگی از سیمان سفید و یا رنگی همراه با خاک سنگ و پودر سنگ استفاده می شود.

فرش موزائیک با شیب یکطرفه


فرش موزائیک با شیب جهت هدایت آب به یک طرف در مکانهایی چون تراس ـ حیاط و محوطه مورد استفاده واقع می شود. در این فرش به نحوۀ شیب آن بایستی دقیقاً توجه شود تا کشش آب در مسیری که باید حرکت کند به درستی جریان یافته تا موزائیک فرش خالی از اشکالات عدم کشش باشد مسلماً در این گونه فرشها نسبت به درصد کافی و بر آورد با مطالب فنی و اصول شیب بندی انجام می گردد و زیر سازی از برای فرش آماده شده و سپس موزائیک در سطح شیب دار مفروش می گردد.


مثال: دلیل گذاری ـ در فرش موزائیک تخت دلیل گذاری در سطحی کاملاً تراز انجام می شود در فرش موزائیک یکطرفه مقدار درصد شیب و یا سطح شیبدار موزائیک بایستی هم در جهت راستای تراز و هم با توجه به مسیر شیب انجام گردد که ذیلاً به شرح تمرین می پردازیم.

1 ـ دو نقطۀ A و B وسیلۀ دو موزائیک با یکدیگر تراز می شود.
2 ـ دو نقطۀ C و D در راستای دو نقطه A و B با یکدیگر نیز تراز می گردند.
3 ـ وسیلۀ ریسمانکار موزائیک در نقطه A در راستای شیب موزائیک C و موزائیک نقطه B در راستای شیب موزائیک نقطه D قرار می گیرد.
4 ـ بین دو موزائیک A و B ریسمانکشی شده، دلیل گذاری از یک طرف با رعایت تراز در راستای ریسمانکار و با بالا آوردن سطح پشت فرش دلیل آن هم به مقداری که لازمه شیب باشد کار دلیل گذاری دنبال می گردد.

5 ـ بین دو موزائیک در نقاط A و C با رعایت گونیا برداشتن از دلیل اولیه ریسمان کشی می شود و نصب موزائیک از یک طرف با رعایت ردیف سازی در راستای ریسمانکار سطح دلیل با استفاده از تراز انجام دلیل گذاری دنبال می گردد.

6 ـ دلیل مقابل با سر و ته برداشتن و استقرار ریسمانکار بر روی دو موزائیک نقاط B و D دنبالۀ دلیل گذاری بنا به موارد ذکر شده به پایان می رسد.
7 ـ با ریسمانکشی بین دو دلیل اصلی نصب رج ها با رعایت اصول موزائیک فرش دنبال می گردد.
فرش موزائیک با شیب چهار طرفه

زمانی که حرکت و هدایت آب در جهت ناودانی که در وسط پشت بام و یا در سرویسهایی چون توالت و یا در حمام به طرف کفشوی که عموماً در میان مکان بوده خواسته شود فرش با زیر سازی شیب به نسبت طول شیب با درصد کافی انجام می گردد که رعایت آن از اصول کار شیب بندی و در مجموع فرش موزائیک به حالت شیب چهار طرفه خواهد بود.
برای اجرای موزائیک فرش با شیب چهار طرفه مراحل زیر به ترتیب صورت می گیرد.
1 ـ چهار موزائیک به عنوام کرم در چهار طرف در ابعاد مشخص با یکدیگر تراز می گردند.
2 ـ ریسمانکار بین دو کرم کشیده می شود و دلیل گذاری در حالت تراز بودن در راستای ریسمانکار همراه با شیب آن به طرف کرم میانی با دقت انجام می گردد.
3 ـ وسیلۀ گونیا دلیل بعدی در محل خود لا رعایت تراز بودن سطح از یک طرف و شیب لازم به طرف کرم میانی دنبال می گردد.
4 ـ دلیل سوم با سر وته برداشتن و رعایت اصول دلیل گذاری همراه با شیب انجام می شود.
5 ـ دلیل چهارم با سر و ته گرفتن به صورت اقطار مربع که گویای گونیا بودن کار خواهد بود به وجود می آید.
6 ـ کذم میانی در وسط دهنه و محل مورد نظر با رعایت شیب لازم کار گذارده می شود.
7 ـ از گوشه ها دلیل به وسط کرم میانی ریسمانکشی شده و شیب بدست آمده شمشه گرفته می شود. بدیهی است شمشه حاصله از ملاط سفت و یا خاک دونم می باشد.
8 ـ برای ادامۀ فرش دو دلیل مقابل ریسمان کشی شده و وسیلۀ مهار کننده ای سطح شمشۀ شیب نیز مهار می گردد.
9 ـ فرش متن با رعایت شیبی که از مهار دو شمشه و دو دلیل مقابل یکدیگر می باشد دنبال می گردد تا به وسط دهنه رسیده با عوض کردن محل ریسمانکار بر روی دلیل وسط شیب بدست آمده مجدداً با رعایت مهار کننده بر روی شمشه کار فرش شیب دار چهار طرفه دنبال می گردد تا سطح کاملاً مفروش شود.
فرش لاستیکی، پلاستیکی و پارکت


به منظور انجام انواع این فرش ها، ابتدا باید سطح صافی به وجود آورد و طبقات همکف و زیرزمین که فرش با زمین طبیعی بوسیلۀ کف سازی ارتباط دارد باید به منظور جلوگیری از نفوذ رطوبت، سطح زیر فرش رل با عایق مناسب عایق بندی نمود و سپس روی آن را با بتن B150 و یک قشر اندو ماسه سیمان 4:1 پوشانه و سطح صاف صیقلی به وجود آورد. می توان این سطح را به وسیلۀ فرش کف با آجر سیمانی ساده انجام داد. این زیرسازی باید کاملاً خشک شده و کمترین آثار رطوبت که مانع چسبیدن فرش روی آن شود در آن مشاهده نگردد. عبور و مرور تا 10 روز روی فرشهای مزبور ممنوع است. معمولاً سطوحی که با فرشهای فوق پوشیده می شود در کنار دیوار به قرنیزهای چوبی و یا پلاستیکی ختم می شود. ارتفاع قرنیزها 7 تا 10 سانتیمتر می باشد.

5 ـ کف سازی بتونی: کف سازی بتونی پس از اجرای کامل زیر سازی که طبق نقشه و مشخصات و متناسب با موقعیت محل انجام شده، صورت می گیرد، بتن کف به ضخامت مندرج در نقشه و بر اساس آنچه در روش ساخت و ریختن بتن گفته شد به طور یکپارچه اجرا می شود و برای صاف کردن سطح نهایی بتن از پودر سیمان استفاده شده و با ماله های مخصوص سطح صیقلی به وجود می آورند.
در فضای باز و یا در محلهایی که امکان رفت و آمد وسایط نقلیه می باشد به وجود آوردن سطح صیقلی مناسب نبوده و بهتر است قشر نهایی در سطوح افقی به صورت تخته ماله و یا سیمان شسته و در سطوح شیبدار متناسب با شیب کف به صورت سطح آجدار و یا مضرس ساخته شود. در مواردی که کف سازی بتنی از دو نوع مصالح مختلف پیش بینی شده باشد کف سازی در دو قشر آستر و رویه انجام می گیرد.
قشر رویه که معمولاً به ضخامت 15 تا 20 میلیمتر می باشد باید حتی لامکان در فاصله ای کمتر از 24 ساعت پس از ریختن قشر آستر اجرا گردد و در صورتی که این عمل امکان پذیر نباشد و فاصلۀ زمانی اجرای رویه از آستر بیش از 24 ساعت باشد باید ضخامت قشر رویه حداقل 4 سانتیمتر اختیار گردد تا مانع ترک خوردن و جدا شدن قشر رویه از آستر شود.
در صورتی که کف سازی بتنی بیش از 10 مترمربع باشد بتن ریزی باید با درز انجام شود و این درزبندی معمولاً به فاصلۀ 5/1 × 5/1 تا 3×3 متر و به کمک مادۀ جدا کننده ای از قبیل فوم، چوب و نظایر آن اجرا می گردد.
در صورتی که قلب های موجود در کف برداشته شود باید فضای خالی آن را به وسیلۀ ماده قبل ارتجاعی مانند آسفالت پر کرد.

کاشی کاری :


1 ـ درجه بندی کاشی
. کاشی ها را به لحاظ مرغوبیت و نداشتن عیب و نقص به سه درجه تقسیم بندی می نمایند.

الف ـ کاشی درجه یک، کاشی درجه یک کاشیهایی هستند که کاملاً سالم بوده و هیچگونه نقصی در ساختمان لعابدار و کنارۀ آنها وجود نداشته باشد.

ب ـ کاشی درجه دو. کاشیهایی هستند که از نظر دید ظاهری یکی از معایب مشروح زیر را داشته باشند.
1 ـ کاشیهایی که در تمام کنارۀ دو سانتیمتری سطح لعابدار فقط یک یا دو خال به قطر حداکثر 5/0 میلیمتر داشته باشند.
2 ـ کاشیهایی که در تمام لبه های سطح لعابدار فقط یک لعاب نگرفتگی حداکثر به ابعاد 3×2 میلیمتر داشته باشند.

3 ـ کاشیهایی که در یکی از چهار گوشۀ سطح لعابدار فقط یک پریدگی حداکثر به ابعاد 5/1×5/1 میلیمتر داشته باشند.

ج ـ کاشی درجه سه . کاشیهایی هستند که معایب موجود در آنها بیشتر از نقائص مشروح در بارۀ کاشی درجه دو باشند.


2 ـ نصب کاشی
. قبل از نصب انواع کاشی ها باید نکات زیر مورد توجه قرار گیرد.

1 ـ قبل از اقدام به کاشی کاری دیوارها ، از اضلاع افقی و عمودی دیوار باید کاملاً تراز و شاقول باشد.

2 ـ روی سطوحی که برای کاشی کاری در نظر گرفته شده نباشد پوششی از کاه گل گچ و خاک گچ و یا هر نوع ملاط دیگری غیر از ماسه سیمان وجود داشته باشد.
3 ـ اگر ملاط بین آجرهای دیوار، ملاطی غیر از ماسه سیمان باشد بهتر است لااقل 24 ساعت قبل از اقدام به کاشی کاری، سطح دیوار را با ملاط ساخته شده از ماسه و سیمان (به نسبت 8:1 و یا 10:1 ) به ضخامت 3 تا 5 میلیمتر پوشانده شود.
4 ـ کاشی را نباید قبل از نصب مدت زیادی در آب قرار داد، فقط کافی است کاشی را در آب فرو برده و خارج نمود.
5 ـ بهترین ملاط برای کاشی کاری ملاطی است از مخلوط سیمان پر تلند و ماسۀ کاملاً شسته شده به نسبت حجمی 5:1 و یا 6:1
6 ـ در ساختن ملاط برای کاشی کاری باید از مصرف آهک ـ گچ ـ خاک و پودر سنگ خودداری شود.
7 ـ برای پوشش بندها اگر از سیمان سفید و یا رنگی استفاده می شود بهتر از برای ساختن ملاط به جای ماسه از پودر کوارتز (پودر سنگ شیشه) استفاده شود.
8 ـ کاشی کاری حوض ها و استخرها همیشه باید با در نظر گرفتن بندی به فاصله 2 تا 3 میلیمتر انجام شود تا این بندها که بوسیلۀ ملاط پر می شوند از نفوذ آب به پشت کاشی کاملاً جلوگیر نمایند.
9 ـ فضای بین دیوار و کاشی به طور متوسط 3 سانتیمتر بوده و باید به نحوی از ملاط پر شود که کاملاً سطح پشت کاشی پوشیده از ملاط شود.
ضخامت ملاط فرش کف با کاشی به طور متوسط 2 سانتیمتر می باشد.
10 ـ قبل از نصب کاشی دقت شود که محل مورد نظر برای نصب کاشی کاملاً خشک شد باشد و چنانچه کاشی کاری در فصلی انجام می شود که به علت برودت هوا امکان یخ بستن ملاط می رود بهتر است محیط کاشی کاری شده دائماً گرم نگهداشته شود.
11 ـ کاشی کاری باید با خاتمۀ سایر کارهای بنایی داخل ساختمان توأم باشد.
کاشیها باید لب به لب کنار گذاشته شده و درزهای خطوط مستقیم و ممتد و بدون شکستگی افقی و عمودی تشکیل دهند. پس از نصب یک ردیف کاشی باید پشت آنها با دوغاب سیمان پر شود به نحوی که حباب و فضای خالی در آن ایجاد نگردد. چنانچه با ضربه زدن به وسیلۀ انگشت معلوم شود که پشت کاشی فضای خالی وجود دارد، کاشی باید برداشته شده و با ملاط تازه مجدداً کار گذاشته شود.
پس از آنکه دوغاب سفت شد (لااقل 24 ساعت پس از نصب) باید بوسیلۀ پارچۀ مرطوب سطح کاشیها را کاملاً پاک نمود. هنگام کاشی کاری چنانچه بریدن کاشی ضروری باشد. باید ابتدا کاشی را به اندازۀ مورد نظر با الماس خط انداخته و به وسیلۀ تیغۀ تیز و یا قیچی مخصوصی در خطی کاملاً مستقیم و گونیا آن را برید.

ادامه نوشته

تکنولوژی جدید در عایقکاری رطوبتی ساختمان



چکیده 
یکی از مشکلات اساسی که در اکثر سازه ها به چشم می خورد مشکل نم و رطوبت می باشد که در بعضی مواقع خسارات جبران ناپذیری را به ساز ها و ساختمان وارد می نماید و یکی از راهکارهای مقابله با  ‎‎آن عایقکاری رطوبتی می باشد  .
در ایران با توجه به اقلیم و آب و هوا و نیز وجود منابع عظیم نفتی متداولترین عایق رطوبتی قیر و گونی می باشد که با پیشرفت تکنولوژی این روش جای خود را به عایقهای پیش ساخته ( ایزو گام) داده است  .
اما با پیشرفت علوم ونیز گرانی مواد نفتی و قیر در بعضی مواقع عایقهای پیش یاخته نیز مقرون به صرفه نبوده و مهندسان را به آن داشت تا از مواد شیمیایی جهت عایق بندی سازه استفاده کنند که هم از نظر اقتصادی و هم از نظر کیفیت و کارایی بتواند با سایر عایقها رقابت کند  .
بعد از تحقیقات متعدد مهندسان موفق شدند که با استفاده از رزینهای اکریلاتی و استایرنی که با آب حل می شود ، عایق رطوبتی جدیدی بسازند که صورت یک لایه  mm 1 روی سطوح مورد نیاز اجرا میشود و انعطاف پذیر نیز می باشد . این مقاله به بررسی و مطالعه عایق جدید و مقایسه آن با سایر عایقهای رطوبتی می پردازد  .

کلمات کلیدی : اتکتیک پلی پروپیلن  APP-پلی استر نبافته –تیشو- عایق  SH-765M-موویلیت وی پی 

 

 

 


مقدمه 
عایق رطوبتی با قابلیت انعطاف زمینه جدیدی برای مصرف امولسیونی پلیمر پایه آب امروزه مانند قرنها پیش ساخته شده از قیر همچنان بعنوان رایج ترین روش پوشش کف مورد استفاده قرار می گیرد کاربرد قیر و یا آسفالت دشوار و مستلزم صرف وقت زیاد می باشد حتی امولسیونهای ساخته شده از قیر نیز تغییر اندکی را در دشواری این کاربرد ایجاد نموده اند.
همانطور که می دانید باید قیروگونی را تا میزان  150  تا  200  درجه سانتیگراد حرارت داد ، ریختن و تسطیح ترکیبی با این درجه حرارت بسیار دشوار می باشد . بنابراین امولسیونهای ساخته شده از قیر با قابلیت کاربرد درجه حرارت نرمال مورد استفاده قرار می گیرد.
اینگونه امولسیونهای نفتی در آب حدوداً دارای  50% قیر می باشد . با سفت شدن این امولسیون آب آن تبخیر و قیر بصورت بیندر باقی می ماند.
ترکیبات کف سازی بام ، بر پایه امولسیون پلیمرهای جدید عملکرد کاملا‏ً متفاوتی دارند ، شاید مهمترین ویژگی آنها ایجاد یک لایه نازک ( فیلم )با قابلیت انعطاف بعد از خشک شدن باشد.
از جمله مزایای این عایق جدید به شرح زیر است  :
1  – فاقد آلودگی و آسیب های فیزولوژی می باشد.
2  – کاربرد آنها ساده است  .
3  – رنگ پذیرند  .
4  – خطر آتش سوزی ندارند  .
5  – چسبندگی خوبی نسبت به سطوح مختلف دارند  .
در این مقاله به معرفی عایقهای قیروگونی و عایقهای پیش ساخته ، سپس به معرفی یک نوع عایق جدی که از رزینهای اکریلاتی و استایرنی محلول در آب ساخته شده می پردازد.

عایق رطوبتی قیروگونی 
این عایق یکی از متداولترین عایق مصرفی در ایران می باشد به این علت که در اکثر شهرهای کشور مواد اولیه این عایقکاری به وفور یافت می شود  .
مواد مورد نیاز در این عایق گونی و قیر می باشد ، که گونی مورد نیاز از کشورهای خارجی وارد می شود و در سه اندازه مختلف به نامهای ، گونی درجه یک ، درجه دو ، درجه سه در بازار یافت می شود  .
طبق آئین نامه مقررات ملی ایران ( مبحث  5  ) مشخصات گونی ایده آل عبارتند از : گونی باید نو ، ریز بافت ، کاملاً سالم وبدون آلودگی و چروک باشد و وزن آن در هر مترمربع حدود  380  گرم باشد.
قیر ماده ایست سیاه رنگ مرکب از هیدروکربنهای آلی با ترکیبات پیچیده که از تقطیر نفت خام بدست می آید.
انواع قیر که در کشور می باشد دو دسته هستند  :
الف  –1  ) قیرهای جامد که علامت اختصاری آنها  A.C است و مستقیماً از تقطیر نفت خام بدست می آید و بر حسب درجه نفوذپذیریشان نامگذاری می شوند و انواع اینگونه قیرها در ایران به رح زیر می باشد  :
قیرهای  : 70-60  ، 100-85  ، 150-130  ، 200-180  ، 250  –220  ، 320  –280 
الف  – 2  ) قیرهای که با هوادادن به یکی از قیرهای نرم فوق تهیه می شوند و عبارتند از : قیرهای  : 20  –10  ، 30  –20  ، 50  –40  و در بعضی موارد70  - 60 
ب ) قیر جامد اکسید شده که با علامت اختصاری  R که معرف انعطاف پذیری قیر است نمایش داده می شود ، این قیر از دمیدن هوا در مخلوطی از قیرهای نرم و مواد روغنی سنگین بدست می آید و بر حسب نقطه نرمی و درجه نفوذپذیری بصورت زیر نامگذاری کرده اند  : 25  –85  R ، 15 – 90 R

ویژگیهای عمومی قیرها:
1-  غیر قابل نفوذپذیر در مقابل آب و رطوبت 
2-  مقاومت در برابر اسیدها، بازها و نمکها 
3-  چسبندگی 

معایب قیر  :
قیر در وضعیتهای زیر برخی از خواص خود را از دست می دهد ، به طوریکه نمی توان از آن به خوبی اسفاده کرد  :
الف ) تجزیه شدن در دمای زیاد و تبدیل آن به ذغال ، توأم با اشتعال 
ب ) تغییر شکل در مقال فشار و حلالها 
مزایا:
1-  صرفه اقتصادی نسبت به بعضی عایقهای رطوبتی 
2-  اطمینان از نظر کارایی با توجه به پیشینه مصرف 

معایب عایق قیروگونی:
1-  پوسیدگی این عایق به مرور زمان 
2-  پارگی بر اثر نشتهای احتمالی ساختمان 
3-  عمر مفیدعایق به طور متوسط کمتر از  10  سال بوده و ترمیم متناوب آن با مشکلات اجرایی زیاد و هزینه های قابل توجه همراه است  .
4-  آلودگی محیط زیست را به دنبال دارد.

عایقهای پیش ساخته ( ایزوگام  )
این عایقها معمولاً از مواد اولیه زیر تشکیل می شوند  :
1-  قیرصنعتی  70-60 
2-  مواد پلیمری به نام اتکتیک پلی پروپیلن  ( APP )
3-  یک لایه تیشوی نخدار ( پشم شیشه  )
4-  یک لایه پلی استر سوزنی 
5-  پودرتالک و در بعضی از این عایقها پودر مس  600  نیز بکار می رود  .
6-  فیلم پلی اتیلن 
7-  باند و چسب 
طبق استاندارد ایران این عایقها به دو دسته تقسیم می شوند  :
1-  عایقهای رطوبتی پیش ساخته مخصوص پی ساختمان ( عایق پی  )
2-  عایقهای رطوبتی پیش ساخته مخصوص سطوح خارجی ، بدنه استخر و تونلها ( عایق بام  )
استاندارد ایران برای هر یک از این عایقها مواردی را معرفی می کند که در این قسمت آمده است  :

اجزای تشکیل دهنده عایق پی  :
1-  لایی : انواع لایی های زیر می توان در این عایق مورد استفاده قرار گیرد  :
الف  –1  ) فلت الیاف شیشه ( تی ) مطابق مشخصات استاندارد  3891 
ب  – 1  ) فلت الیاف پلی استر مطابق مشخصات استاندارد  3880 
ج  – 1  ) منسوج نبافته پلی استر مطابق با استاندارد  3889  همراه فلت الیاف شیشه مطابق مشخصات استاندارد  3891 
2-  ماده آغشته کننده لایی  :
ماده اغشته کننده هر یک ازلایی ها می تواند قیرو یا مخلوطی از قیروافزودنیهای اصلاح کننده باشد.
سطح رویین عایق باید به منظور جلوگیری از چشبندگی داخل رول از مواد ریزدانه معدنی مثل پودر تالک و یا میکا پوشیده شود  .
سطح رویین باید یکواخت و عاری از هر گونه خوردگی و چین وچروک باشد 
سطح زیرین عایق رطوبتی باید با فیلم پلاستیکی و یا مواد ریزدانه معدنی مثل پودر تالک پوشیده شود  .
اجزای تشکیل دهنده عایق بام  :
متشکل از دو لایه نمدی است که لایه زیرین از فلت الیاف شیشه و لایه رویین از جنس منسوجات پلی استر می باشد ، این دو لایه بوسیله مذاب قیر اصلاح شده با مواد پلیمری اشباع می گردد ، به هنگام بسته بندی برای جلوگیری از چسبندگی هر طرف عایق با مواد ریزدانه و یافیلم پلاستیکی روکش می گردد  .
در اینجا لازم است که مشخصات استاندارد بعضی از مواد اولیه عایقهای مذکور را بیان کنیم  .
منسوج پلی استر که بعنوان لایه اشباع شونده از مذاب قیری در عایقهای رطوبتی پیش ساخته بکار می رود 

ویژگیهای پلی استر نبافته  :
1. منسوج باید  100  % از پلی استر تولید شده باشد.
2. سطح منسوج باید یکنواخت و نسبتاً صاف و هموار باشد  .
3. منسوج در هنگام تا کردن ، تکه تکه و پاره کردن باید نسبتاً عاری از ذرات و مواد خارجی قابل مشاهده باشد.
4. منسوج باید که در هنگام رول در دمای  10  تا  60  درجه سانتی گراد چسبندگی نداشته باشد  .
5. وزن هر رول نباید از  40  کیلوگرم تجاوز کند  .
6. جذب شیره پلی استر باید یکنواخت و یکدست باشد  .
7. رول ها باید به نحوی بسته بندی شوند که هنگام جابجایی اولاً باز نشوند ، ثانیاً بسته بندی باید منظم و عاری از وجود هر گونه فرورفتگی یا برآمدگی در مقطع بیرونی باشد  .
8. رول ها باید در یک لفاف کاغذی یا پلاستیکی بسته بندی شوند 

ویژگیهای فیزیکی پلی استر نبافته  :
1. حداقل جرم واحد سطح  105  گرم بر متر مربع 
2. حداقل مقاومت کششی طولی  200  نیوتن بر  50  میلیمتر 
3. حداقل مقاومت کششی عرضی  150  نیوتن بر  50  میلیمتر 
4. حداقل افزایش نسبی طولی  50  درصد 
5. حداقل افزایش نسبی عرضی  60  درصد 
6. حداکثر کاهش وزن در دمای  105  درجه به مدت  5  ساعت  2  درصدد 

ویژگیهای فلت الیاف شیشه ( تیشو  ) :
1. فلت الیاف شیشه می بایستی دارای سطحی یکنواخت باشد.
2. فلت الیاف شیشه باید با رزین آغشته و پس از مراحل حرارت دهی کل از نظر شکل ظاهری و رنگ یکنواخت باشد.
3. فلت الیاف شیشه باید دارای نخ های تقویت از جنس شیشه باشد که فواصل معین و یکنواخت بطور پیوسته در تمامی طول فلت ادامه یابد  .
4. روی سطح فلت باید هیچگونه خرده شیشه مشاهده نگردد.
5. فلت الیاف شیشه باید عاری از رطوبت بوده ، هنگام باز نمودن رول چسبنده نباشد  .
6. فلت نباید براحتی دو پوسته شود و باید لبه های آن صاف و بدون چروک باشد  .

ویژگیهای فلت الیاف شیشه 

شـــــــرح مــــــیــــــزان واحــــــــد 
عرض  55  گرم بر متر مربع 
جرم واحد سطح  20  گرم بر متر مربع 
حداکثر فاصله نخ های تقویت کننده  20  میلیمتر 
حداقل مقاومت کششی طولی  15  کیلوگرم بر  50  میلیمتر 
حداقل مقاومت کششی عرضی  2  کیلوگرم بر  50  میلیمتر 
حداقل افزایش نسبی طولی  5/1  درصد 
حداقل افزایش نسبی عرضی  2/1  درصد 

اکثر عایقهای رطوبتی پیش ساخته دارای مشخصات استاندارد زیر می باشند که عبارتند از  :
1-  وزن یک رول در حدود  43  کیلوگرم و در ابعاد  1  × 10  متر 
2-  ضخامت از  2  میلیمتر تا  6  میلیمتر که حد استاندارد  4  میلیمتر 
3-  مقاومت کششی طولی  60-50  و مقاومت کششی عرضی  35-30  کیلوگرم بر  50  سانتی متر 
4-  افزایش نسبی طولی  16-14  وافزایش نسبی عرضی  10  –8  %
5-  مقاومت پارگی طولی  10-9  و مقاومت پارگی عرضی  5-4  کیلوگرم نیرو 
6-  تاب کششی اتصالات انتهایی  100 
7-  جذب آب  1  % و کاهش وزن  1  %
8-  وزن واحد سطح  2/4  کیلوگرم بر سانتیمتر مربع 
9-  انعطاف پذیری در سرما  10- درجه 
10-  پایداری ابعاد در برابر حرارت  1  متر 
11-  میزان نفوذناپذیری آب 
12-  فرسودگی حرارتی در هوا حداکثر افت در دمای انعطاف پذیری  10  درجه 
13-مقاومت در برابر اشعه فرابنفش حداکثر افت در دمای انعطاف پذیری  10  درجه 
حال در این قسمت لازم است مزایا و معایب این نوع عایقها را نیز ذکر کنیم  .

مزایای عایقهای رطوبتی پیش ساخته:
1-  سبک بودن به مقدار حدود  4  کیلوگرم بر متر مربع 
2-  مقاوم در گرمای  130+ درجه و سرمای  40- درجه 
3-  دچار پوسیدگی و شکنندگی نمی شوند.
4-  دارای قابلیت انعطاف کامل می باشند.
5-  بعلت دارا بودن لایه پلی استر در مقابل فشارهای احتمالی از انبساط و انقباض ساختمان مقاوم می باشد.

معایب 
1-  فاسد شدن عایق بعد از  6  ماه ( از زمان تولید ) بعلت عدم نکهداری مطلوب ( باید بصورت عمودی در دمای  5  تا  35  درجه نگهداری شود  )
2-  کم بودن طول عمرمفید(طول عمر در حدود  15  سال  )
3-  گران بودن این عایقها ( عایقهایی که دارای مواد اولیه خارجی می باشند  )
4-  در موقع ترمیم محل آسیب دیده از سایر جاها بالا می زند.
5-  تجزیه شدن بر اثر اشعه ماورابنفش 

در این نوع عایقها (قیروگونی و پیش ساخته ) باید سطح کار عاری از گرد و خاک و رطوبت باشد و اگر سطح آسفالت باشد برای عایقکاری با ایزوگام باید به ازاء هر متر مربع سطح حداقل  300  گرم مشتق قیری رقیق شده در آب یا بنزین روی سطح پخش گردد و اگر سطح سیمانی بود باید به ازاء هر متر مربع سطح حداقل  280  گرم مشتق قیری رقیق شده در آب یا بنزین روی سطح پخش گردد  .
بعضی از کارخانه های تولید کننده عایقهای پیش ساخته عایق با روکش آلومینیوم نیز تولید می کنند که حدود  85  % از نور و حرارت را منعکس می کند  .
بعد از معرفی عایقهای رطوبتی مذکور به معرفی عایق رطوبتی جدید می پردازیم . همانطور که در مقدمه طرح شد گران بودن قیر در سالهای اخیر شرکتهای تولید کننده مواد شیمیایی یک عایق رطوبتی با کارایی وکیفیت بهتر نسبت به سایر عایقها تولید کننده که این تلاشها به ثمر نشست و این عایق در حال حاضر در بازار موجود و از آن استفاده می شود.

مشخصات ساختاری:
اندود عایق  SH-765M ماستیکی است بر پایه رزینهای اکریلاتی و استایرنی محلول در آب به همراه افزودنی های لازم جهت پایداری در شرایط جوی متفاوت روی سطوح ساختمانی که بر پایه رزین  Mowilith شرکت هوخست آلمان ساخته شده است  .

کاربردهای پیشنهادی  :
1-  پوشش یا اندود انعطاف پذیر عایق در آب و رطوبت 
2-  جایگزین مناسب و اقتصادی به جای قیروگونی ، آسفالت و سایر ایزولاسیون های ساختمانی پایدار.
3-  باز دارنده ترکهای سطحی در پوشش نما  .
4-  تقویت روکش های نما  .


مشخصات فیزیکی  :

مشخصات اندود عایق واحد مقدار 
درصد جامد درصد  1- 73 
گرانروی با دستگاه بروکفیلد با سوزن  7  دور  20  دمای  23  درجه  Pas 372
PH - 9-8
شکل ظاهری - تقریباً سفید 
حداقل دمای تشکیل فیلم سانتی گراد صفر 
مقاومت کششی  N/mm 2

مشخصات فنی رزین ـ تولید عایق  :
پایه رزینی : پلیمری است امولسیونی متشکل از اسید اکریلیک ، متاکریلیک و استایرن ساخت هوخست با انعطاف پذیری فوق العاده بالا.
مشخصات فنی رزین 

مشخصات فنی رزین هوخست  HOECHST واحد مقدار 
درصد مواد جامد  ( DIN 53189 ) درصد  1+50 
گرانروی  ( 23  C ISO 2555 ) با دستگاه  Brook field محور  5  سرعت  20  دور  Mpa . s 3500-7500
9-8  PH =
حداقل دمای تشکیل فیلم  MFT C صفر 
وزن مخصوص  ( ISO 8962 ) Gr / cm 01/1
مقاومت کششی  ( DIN 53455 ) N/mm 5/2
حداکثر کشش  ( DIN 53455 ) درصد  800 
دمای شیشه ای  Tg C 6-

سنجش مشخصات فیلم رزین طبق آئین نامه  DIN- EN23270 در دمای  23  درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی  50  % انجام شده است  .

مواد تشکیل دهنده عایق  :
1-  رزین مخصوص تولید شرکت هوخست بر پایه اکریلیک – استایرن 
2-  مواد تکمیلی عایق : شامل مواد دیسپرس کننده – امولسی فایر- مواد تنظیم کننده غلظت – مواد نگهدارنده – مواد تنظیم کننده  PH - مواد پوشش دهنده فیلم عایق  .
3-  کمک کننده های مکانیکی 
پودرهای معدنی جهت بالابردن مقاومت مکانیکی نفوذ پذیری فیلم حاصل از اندود عایق 
الف – کربنات کلسیم ب - پودر تالک ج – پودر کائولن 

مشخصات فنی اندود عایق  SH 765M

مشخصات فنی اندود عایق  SH 765M واحد مقدار 
درصد مواد جامد اندود عایق درصد  72-70 
گرانروی  pa . s 500-300
حداقل دمای تشکیل فیلم درجه صفر 
مقاومت کششی  N / mm 2
مقدار پوشش کیلو متر مربع 
ضخامت فیلم حاصل  Mm 1
PH - 9-8

اندود عایق  SH 765M قلیایی است و مقاومت قلیایی بسیار بالایی دارد و لذا در مقابل مواد آهکی از خود مقاومت کافی نشان می دهد  .
این عایق در مکانهایی که در معرض رطوت می باشد اجرا می شود ولی بدون تردید ثبات سطح زیرین در پایداری محصول تأثیر مستقیم دارد  .
در مورد ترکیبات پوشش بام ، حداقل آب به اندازه قابلیت انعطاف لایه های نازک امولسیون دارای اهمیت می باشد که این مزایا بخوبی در امولسیون پولیمرموویلیت وی پی  765  تقریباً  50  % وجود دارد .میزان جذب آب یک لایه از این امولسیون به ضخامت خدود  1  میلیمتر  ، 10  روز بعد از خشک شدن که به مدت  24  ساعت در آب غوطه ور باشد  5  تا  7  درصد می باشد.

کاربرد‌‌:
ترکیب پوشش کف بام بر پایه موویلیت وی پی  765  می توان بصورت خمیری باشد و کاربری آن با غلظت و یا قلم مو و یا دستگاه اسپری بسیار آسان است . بطوریکه یک فرد غیر حرفه ای نیز می تواند آن را مصرف نماید . لیکن استفاده از دستگاههای اسپری با فشار زیاد نیازمند تخصص می باشد .تجربیات عملی ما نشان داده است که این امولسیون به سطوح تازه ساخته شده از بتن ، چوب ، موزائیک و آزبست چسبندگی خوبی دارد  .
قبل از کاربرد این ترکیب سطوح مورد نظر باید تمیز و خشک باشند . سطوح ناصاف و شیبدار باید آماده سازی شوند . برای این منظور می توان امولسین را با آب رقیق و استفاده نمود ، قبل از کاربرد ترکیب بر روی سطوح فلزی باید از مواد ضد خورندگی روی سطوح آهن استفاده نمود برای گرفتن درزه و پر کردن سوراخها ، مخلوط امولسیون پوشش کف با خاک سنگ به نسبت  3  : 1  مورد استفاه قرار می گیرد.
ابتدا باید سطح کاملاً تمیز شود ، سپس  SH 700P پرایمر را بوسیله قلم مو و یا پیستوله در سطح ساختمانی اجراء می نمائیم ، پس از گذشت یک ساعت اندود  SH 765M را به کمک ماله یا کاردک بصورت یکنواخت روی سطح اجراء می کنیم ، ضخامت نهایی عایق باید حدود  1  میلیمتر باشد.
برای روان کردن ماستیک می توان از مقدار اندکی آب و یا نفت استفاده کرد  .

خشک شدن  :
زمان خشک شدن بستگی به ماده ، درجه حرارت هوا ، حرارت سطح مورد نظر ، رطوبت و ضخامت پوشش دارد . به عنوان مثال در هوای با درجه حرارت  25  درجه سانتی گراد و رطوبت  65  % زمان مورد نیاز برای خشک شدن لایه حدود  3  ساعت خواهد بود.

قابلیت انعطاف  :
پوشش های کف بام به دلیل تغییرات حرارت هوا در معرض فشار می باشد.بنابراین باید از قابلیت انبساط بالایی برخوردار باشند . پوشش کف بر پایه موویلیت وی پی  765  به ضخامت  5/1  میلیمتر در درجه حرارت  10- در جه سانتی گراد  2  % قابلیت انبساط می باشد.

قابلیت پوشش  :
برای پوشش معادل یک متر مربع از لایه به ضخامت  1  تا  5/1  میلیمتر حدود یک کیلوگرم از ترکیب فوق مورد نیاز می باشد .بدیهی است برای لایه بعدی به تعداد کمتری از این ترکیب نیاز خواهد بود . هزینه مواد مصرفی برای این پوشش بیش از ترکیبات قیری می باشد ولی سرعت در کاربرد آن هزینه اضافی را خنثی می کند  .

تغییرات شدید هوا  :
اگر چه تاکنون تجربیات در زمینه کاربرد این روش پوشش کف در دراز مدت بدست نیامده است ( سطوح خارجی ) آزمایشات متعدد کوتاه مدت در شرایط مختلف آب و هوایی بعمل آمده است  .
نمونه ها در معرض شرایط زیر قرار کرفته اند  :
1-  حدوداً بمدت  20  دقیقه در هوای با دمای  40  درجه سانتی گراد و رطوبت  65  %
2-  حدوداً بمدت  30  دقیقه در اشعه مادون قرمز  150  وات حرارت سطح نمونه حدود  65  درجه 
3-  حدوداً بمدت  5  دقیقه در هوایی با دمای  40  درجه سانتی گراد و رطوبت  65  %
4-  حدوداً بمدت  30  دقیقه در آب با دمای  40  درجه سانتی گراد 
5-  حدوداً بمدت  65  دقیقه دراتاقک سرما با برودت10- درجه سانتی گراد 
با بررسی ظاهری پس از  500  ساعت  ( 162  نوبت ) آزمایش کوتاه مدت هیچگونه آسیبی در نمونه های بکاررفته در سطوح آزبست ، آلومینیم مشاهده نگردیده است  .
پس از  200  ساعت  ( 648  نوبت ) آزمایش کوتاه مدت ، قابلیت انبساط و کشیدگی مورد اندازه گیری قرار گرفت ، بطوریکه در جدول زیر مشاهده می گردد ، قابلیت کشیدگی ترکیب بعد از این مدت اندکی کاهش یافته لیکن قابلیت انبساط آن اندکی افزایش یافته است  .
دمای محیط هنگام اجراء باید بیش از  5  درجه سانتی گراد باشد  .
پس از اجراء تا  72  ساعت از راه رفتن روی عایق اجتناب کنید  .
سطح اندود شده را هرگز با اجسام کوبنده و یا نوک تیز ضربه نزنید ، در صورت زخمی شدن سطح آن را باید ترمیم کرد.

روش ترمیم  :
در صورت نیاز به ترمیم بخش آسیب دیده می توانید سطح قبلی را نخست با استفاده از پرایمر پوشش داده و سپس مطابق دستوالعمل فوق با استفاده از ماستیک روی محل مورد نظر اجراء نموده و پوشش داد  .

شرایط نگهداری  :
اندود عایق و پرایمر را می توان به مدت  6  ماه در دمای بین  5  الی  25  درجه در انبار نگهداری کرد.

مزایای این عایق  :
1-  اجراء سریع و آسان 
2-  امکان تعویض رنگ آن 
3-  عمر زیاد آن ( در حدود  40- 30  سال  )
4-  عدم تأثیر گذاری اسیدها ، بازها و سایر مواد شیمیایی بر این نوع عایق 
5-  قیمت مناسب ( هر متر مربع حدوداً  10000  ریال می باشد  )
6-  انعطاف پذیری فوق العاده بالا 
7-  عدم آلودگی زیست محیطی 

نتایج  :
روشهای پوشش کف با قابلیت انعطاف ، زمینه های جدید استفاده از امولسیون پلیمر می باشد . انجام آزمایشاتی در ارتباط با طول عمر واقعی این پوشش کف ، قبل از هر گونه ازریابی ضروری است . لیکن مزایای کاربرد در مقایسه با ترکیبات ساخته شده از قیر کاملاً روشن است  .
تجربیات و نتایج حاصل از آزمایشات نوید آن است که موویلیت وی پی  765  ترکیب بسیار مناسبی برای پوشش کف باشد  .

منابع  :
1-  مقررات ملی ساختمان – مبحث  5 
2-  نشریه استاندارد عایقهای رطوبتی

طراحی و ساخت سوله و آشنایی با انواع سوله


معمولا جهت ساخت سالنهای صنعتی از مقاطع با مقطع متغیر استفاده میشود.که ابعاد و وزن این مقاطع با توجه به کاربری هر واحد صنعتی تغییر می نماید. که مهترین عوامل تعیین کننده در وزن سالنهای صنعتی عبارتند از : منطقه مورد نظر حهت ساخت سوله از جهت میزان سرعت وزش باد و همچنین میزان حداکثر بارش برف، دهانه سالن ، ارتفاع ستونها و در صورت نیاز جرثقیل سقفی .
پرکاربرد ترین ساختمان فولادی پیش ساخته در سراسر جهان سوله است و در بیش از 90 درصد صنایع ، انبارها ، ورزشگاه ها ، سالن های تولید دام و طیور و … بکار می رود و بنا به ابعاد دهانه ، ارتفاع و طول و تحمل بار برف و باد منطقه اشکال گوناگونی در موقع طراحی پیدا میکند . مهمترین بحث برای اقتصادی ساختن هر سفارش ، دانستن میزان واقعی ابعاد مذکور و پیش بینی موارد مورد نیاز است . بدیهی است بهترین محاسبات هم بدون رعایت کیفیت جوشکاری ، استفاده از پیچ و مهره های و سایر اتصالات استاندارد ، زنگ زدایی و رنگ آمیزی علمی یا کارگذاری صحیح اجزا ، فاقد کارآیی و استحکام لازم خواهند بود. لازم به توضیح است که کلیه قطعات ساخت این شرکت با استفاده از تجربه ای چندین ساله و نظارتی ثابت ، جوش اتوماتیک زیر پودری و استفاده از ماتریال کاملاً استاندارد که در هر زمان می تواند به رویت کارفرما برسد تولید شده و تا کنون به تائید ده ها شرکت مشاور و دستگاه نظارت رسیده است . در تصاویر زیر متداول ترین اشکال سوله درج شده که تقزیباً تمامی فضاهای مورد نیاز در پروژه های گوناگون را پوشش می دهد .


طراحی اسکلت فلزی بر اساس استاندارد 519 سازمان برنامه می باشد. لذا ابعاد، دهنه، ارتفاع ، طول، بار برف، سرعت وزش باد، شیب سقف ، نوع پوشش سقف و فاصله بین قابها از عوامل تعیین کننده محاسبه می باشند. همین طور بار زنده و مرده جرثقیل و از طرفی مواد اولیه موجود یا قابل دسترس باعث برخی تغییرات در ابعاد می شود.

مشخصات ظاهری:
شکل قاب فلزی می تواند بصورت یک قاب ساده باشد یا مرکب و یا با یک ستون وسط یا ستون وسط ترکیبی و یا با یک شیب (یک طرفه) که می توان برای روشنایی در سقف نورگیر نصب کرد. یک طرف و دو طرف سایبان می تواند در اطراف سالن نصب گردد.
همچنین در سالن های تولیدی نصب جرثقیل سقفی بسیار متداول است.

ابعاد ظاهری:
سالن های سوله می تواند تا دهنه حدود 60 متر تولید شود و معمولا دهنه های سالنهای مورد نیاز از 10 متر تا 25 متر با یک قاب ساده می باشد و متوسط دهنه در صنایع 20 متر وارتفاع معمول 6 متر می باشد.

مشخصات اجزا:
اجزا اصلی یک قاب فلزی پیش ساخته عمدتاً عبارتند از :

- ستون (column)
- رفتر
- والپست ( (wall post
- پرلین یا z (purlin)
- تیر کرین crane Beem))
- میل مهار یا سگراد((sagrode
- بولت (Bolt)

- بادبندها : سقفی و دورتادور Brace))
- کف ستون (Base plate)
- قوطی Box))
- تیر Beem))
- آبچکان
- تکیه گاه جرثقیل یا براکت

مراحل اجرای پروژه
مراحل کلی پروژه پس از قبول سفارش ساخت عبارتند از :
- طراحی
- ساخت
- نصب

طراحی :
نقشه های اجرائی و نقشه های جزئیات و اجزا محصول در مورد اسکلت می بایستی در مورد هر قرار داد بطور جداگانه تهیه گردد و دستور ساخت صادر شود. بازرسی فنی و کنترل مرغوبیت نیز به عهده نمایندگان طراحی است.
طراحی می تواند توسط افراد شرکت با کمک نرم افزار Safe، Etabsو Sap2000 صورت پذیرد و یا در برخی موارد توسط افراد متخصص و یا شرکت های مشاوره انجام گیرد. نقشه های اجرائی فونداسیون ها نیز توسط طراحان شرکت تهیه و برای اجرای آن به خریدار تحویل می گردد.
- طبق استاندارد سازمان برنامه برای شیب تا 20 در صد در ایران میزان بار برف به چهار بخش تقسیم می شود: 25، 90، 150 و 200 کیلوگرم بر متر مربع. اکثریت سفارشات برای بار برف 150 کیلوگرم بر متر مربع فرض شده است.
- بر اساس استاندارد سازمان برنامه فشار باد در مناطق مختلف ایران تا حدود 92 کیلوگرم بر متر مربع نمایش داده شده است.

ساخت:
ساخت و مونتاژ تمام قطعات اسکلت فلزی در داخل کارخانه انجام می شود. ساخت شامل :
برشکاری ، مونتاژ اولیه ، جوش اولیه ، مونتاژ نهایی ، جوش نهایی ، تمیزکاری و رنگ
نصب:
نصب اسکلت فلزی در محل مورد نظر صورت می گیرد. علاوه بر قطعات اصلی ساخته شده برخی قطعات دیگر مثل پیچ و مهره می بایستی به محل حمل شده، سپس به کمک جرثقیل و تیر و ابزار لازم عمل نصب و تنظیم نهایی صورت پذیرد.

فریم با دهانه آزاد

این نوع سوله در فضاهایی که باید بصورت کاملاً آزاد و بدون مزاحمت باشند کاربرد دارد

عرض : تا 90 متر
ارتفاع : تا 21 متر

فریم با ستون وسط با تاج مجزا

این طرح برای سالنهای مشابه که در عرض تکرار می گردند مانند شهرکهای کارگاهی مناسب است

عرض : بدون محدودیت
ارتفاع : تا 21 متر
موارد کاربرد :
انبارها ، مراکز توزیع ، تولید ، صنعتی ، و یا امکانات دیگر که در آن ارتفاع بالا eave یا بزرگ فیلم مربع مورد نیاز است.

مواد اولیه مورد نیاز:

* ورق فولاد ST37 با ضخامت های 6، 8، 10، 12، 15، 20 ، 25 و 30 میلیمتر.
* انواع مقاطع مختلف فولاد به شکل پروفیل مثل زد، نبشی، میله گرد، قوطی ، ناودونی و تیر آهن
* انواع الکترود و سیم جوش
* رنگ، ضد زنگ، حلال
* انواع پیچ و مهره
* بولت

روش برآورد مواد اولیه
– برآورد وزن الکترود
– در اسکلت فلزی مصرف الکترود بین 8/1 تا 5/2 در صد وزن ورق به کار رفته است و میزان 2 % به عنوان نرم به کار می رود.
– محاسبه رنگ
مساحت ورق مورد مصرف برای سالن های مورد نظر به شرح زیر است. در ان محاسبات سطح زد، ، نبش، پروفیل و میل گرد ها برآورد نشده بلکه فقط سطح ورق ها برآورد گردیده است. به ازا هر متر مربع به احتساب ضایعات 3/0 لیتر بر متر مربع رنگ ضد زنگ مصرف می شود و تقریبا همان میزان حلال – البته حلال برای شستشوی دست و وسائل نقاشی نیز به کار می رود
برآورد وزن و قیمت سوله های هر پروژه به آیتمهای زیر بستگی دارد :

1- عرض یا دهانه سالن
2- ارتفاع سالن ( از کنار و در تاج )
3- طول سالن
4- بار برف منطقه
5- سایر بارها مانند جرثقیل ، طبقات داخل سالن ، سقف کاذب
6- مشترک بودن پایه با سوله های جانبی

ایران سوله

ادامه نوشته

مقایسه وزن واحد سطح سوله ها

چکیده: در این مقاله سعی شده است عوامل تعیین کننده در وزن ساختمانهای صنعتی در دو گروه عوامل محدود کننده و عوامل سلیقه ای مورد بررسی قرار گرفته و از آن نتیجه گیری شود که آیا ما مجاز هستیم دو قاب صنعتی را که ظاهراً از نظر دهانه یا ارتفاع و یا تناژ جرثقیل مشابه هم هستند با هم از نظر وزن واحد سطح سوله طراحی شده مقایسه نماییم یا نه و اصولاٌ آیا میتوان پیش از طراحی یک سوله پیشبینی نمود که وزن تقریبی آن چقدر خواهد شد و اگر چنین است چه عواملی را باید در آن پیش بینی مد نظر قرار داد.

مقدمه:گاهی اوقات از برخی مهندسین و یا سازندگان سوله وهمچنین از زبان برخی کارفرمایان شنیده میشود که اگر وزن واحد سطح سوله ای از مثلاً 30 کیلوگرم بر متر مربع بیشتر شود، محاسبات آن سنگین و طرح غیر اقتصادی میباشد و یا وزن و ابعاد ورقهای یک سوله را با سوله ای دیگر مقایسه میکنند.در این مقاله سعی در بررسی این نظرات داریم و اینکه تا چه حد این گفته ها منطقی و فنی میباشند و میخواهیم یک بررسی کلی بر عواملی که طراحان برای سبکسازی سوله ها باید در نظر بگیرند انجام دهیم . عوامل را به دو گروه محدود کننده و سلیقه ای تقسیم بندی میکنیم:

عوامل محدود کننده مجموعه شرایط ، محدودیتها و بایدهایی هستند که بر طرح حاکمند و  طراح در تعیین آنها نقشی ندارد ومعمولاٌ توسط کارفرما به طراح ابلاغ میشود. مانند ارتفاع سوله یا تراز جرثقیل یا محل احداث سوله و ... .

عوامل سلیقه ای عواملی هستند که در شکل کلی و عملکرد سازه نقش دارند اما به سلیقه طراح انتخاب میشوند و قابل تغییر هستند مثل شیب سقف سوله ، طرح کلی سوله ، ابعاد جان مقاطع ، محل استقرار کلافهای طولی و ... .

1-    عوامل محدود کننده:

 

1-1-          ارتفاع ستونها : ارتفاع ستونها از سه حیث درتعیین وزن واحد سطح سوله ها موثرند بنابراین میتوان گفت اولین و مهمترین موضوع در بحث وزن سوله ارتفاع آن میباشد :

1-1-1-      هر چه ارتفاع سوله ای بیشتر باشد باد بیشتری به آن فشار می آورد (با افزایش چشمه باربر) و  ممکن است مقاطع آن سنگین تر گردد.

1-1-2-       بدیهی است که با افزایش ارتفاع ستونها و ثابت ماندن دهانه سوله ( و به تبع آن زیربنای سوله ) بر وزن ستونها و در نتیجه وزن واحد سطح سوله افزوده میشود . در واقع اگر فرض کنیم مقاطع تیر و ستون  با افزایش ارتفاع سوله تغییر نکند ، تنها بدلیل افزایش طول ستون و مصرف مصالح بیشتر وزن فولاد مصرفی بیشتر خواهد شد.

1-1-3-       هرچه ارتفاع سوله زیادتر شود علاوه بر افزایش سطح چشمه باربر سوله فشار باد نیز افزایش میابد و برای ارضای ضوابط آئین نامه در محدودیت جابجایی قاب نیاز است مقاطع سوله به طور قابل ملاحظه ای تقویت گردند . به عنوان مثال آئین نامه بارگذاری ایران ضریب اثر تغییر سرعت باد را در مناطق خارج شهرها به صورت  Ce=2.0 (Z/10)0.16 پیشنهاد میکند که با ارتفاع نسبت مستقیم دارد.

 

1-2-          محل استقرار سوله : از دیگر عوامل موثر در وزن سوله باید به منطقه ای که سوله قرار است در آنجا نصب گردد اشاره نمود. چیزی که معمولاً سازندگان به آن توجه نمیکنند. محل استقرار سوله نیز از پنج نظر میتواند موثر باشد:

1-2-1-      بارمبنای برف: در حقیقت فرق بسیاری بین وزن سوله ای که در منطقه دارای برف کم مثل نایین ساخته میشود با سوله ای مشابه که درمنطقه ای با بار برف مبنای متوسط همچون اصفهان یا برف سنگین مانند گلپایگان ساخته میشود، وجود دارد. در ایران این بار از25 تا 300 کیلوگرم بر متر مربع متغیر است.

1-2-2-       فشارمبنای باد: که در واقع متاثر از سرعت باد در هر منطقه ای هست نیز میتواند نقشی تعیین کننده داشته باشد . به عنوان مثال فشار مبنای باد در ایران طیفی از 32 تا 84 کیلوگرم بر متر مربع را در بر میگیرد.

1-2-3-      موقعیت پروژه و بادگیربودن محل : بعنوان مثال ضریب تغییر سرعت در ایران برای  مناطق داخل شهر یا محلهایی با ساختمانهای متعدد یا درختان انبوه متفاوت با مناطقی است که در خارج شهر هستند یا درختان انبوه و ساختمانهای متعدد آنها را احاطه ننموده است.  

1-2-4-      ضریب منطقه ای یا شتاب مبنای زلزله (A): که بسته به سطح لرزه خیزی منطقه در ایران از 0.2 تا 0.35 تغییر میکند و در تعیین ضریب زلزله و برش پایه سازه موثر است.

1-2-5-      نوع زمین محل و پریود خاک آن نیز ممکن است در تغییرضریب بازتاب ساختمان (B) و بالتبع ضریب زلزله سازه موثر باشد.

 

1-3-          کاربری سوله : که از دو حیث موثر واقع میشود :

1-3-1-      ضریب اهمیت سوله : اهمیت کاربری از حیث آئین نامه 2800 ایران(کم تا خیلی زیاد) و این که آیا سوله محل تجمع خواهد بود یا نه .بحثی که با تغییر ضریب اهمیت سوله (I) میتواند ضریب زلزله را افزایش دهد.

1-3-2-      دیوار چینی : بسیاری اوقات ساخت دیوار دور تا دور سوله از الزامات طرح است مانند سوله هایی که برای تولید مواد غذایی یا سردخانه استفاده میشوند. در این صورت هر چه ارتفاع یا وزن دیوار بیشتر باشد نیروی زلزله بیشتری را جذب خواهد نمود و احتمال افزایش مقاطع آن وجود دارد. در صورتی که با استفاده از مصالح سبک برای پوشش اطراف میتوان از این موضوع جلوگیری نمود.

 

1-4-          طول سوله : شاید تعجب کنید اما یکی دیگر از عوامل تعیین کننده در وزن واحد سطح سوله طول آن میباشد.چیزی که اغلب به آن توجهی نمیشود و دلیل آن این است که اعضایی که در هر سوله بدون توجه به طول آن وجود دارند و وزن آنها ثابت است مانند وجود بادبند در ابتدا و انتهای سوله و ستونهای باد و تیر نعل درگاه و پل جرثقیل و کنسول سقف در ابتدا و انتهای سوله و.... در سوله های با طول بالا و متراژ زیادتر تاثیر کمتری  بر عدد وزن واحد سطح سوله میگذارند تا سوله مشابهی که طول کمی دارد. همچنین عامل طول میتواند از نظر وجود درز انقطاع در سوله تعیین کننده باشد.

 

1-5-          عمر مفید : عمر مفید در نظر گرفته شده برای سوله و خصوصاً جرثقیل و تعداد دفعات استفاده از آن در روز عامل مهم دیگری است که با معیار خستگی و دخالت در تنش مجاز اعضای تحت اثر خستگی در مقطع و وزن آنها موثر میباشد.

 

1-6-          جرثقیل : وجود جرثقیل و تناژ آن و ارتفاع قرارگیری آن هم فوق العاده میتواند در وزن سوله موثر باشد. آن هم نه تنها از این حیث که باری مضاعف به سوله وارد میکند بلکه به خاطر اظافه شدن اعضایی جدید همچون حماله ها ، پل جرثقیل ، اتصالات آنها ، نشیمن جرثقیل و حتی تغییر فرمی که ممکن است در نوع ستون داده شود. بعنوان مثال برای جرثقیل های با تناژ بالا مرسوم نیست که از جوش دادن کربل به ستون بعنوان نشمن جرثقیل استفاده شود.

1-7-          دهانه سوله : عامل موثر دیگری است که با افزایش آن وزن و مقاطع سوله به طور تصاعدی افزایش میابد (همانطور که میدانیم خمش ایجاد شده در تیرها  با مربع دهانه تیر نسبت مستقیم دارد.) که این افزایش دهانه با افزایش خمش و برش تیر و ستونها ناشی از بار مرده ، برف و حتی جرثقیل ارتباط پیدا میکند.

 

1-8-          آئین نامه : آئین نامه مورد استفاده برای طرح سوله و شماره ویرایش آن بسیار در طرح مهم است . آئین نامه ها ممکن است از نظر توزیع بار برف ، باد ، زلزله ، ضرایب ضربه بارهای جرثقیل ، محدودیت جابجایی ، روش و ضوابط طراحی اسکلت فولادی و بتنی و ... تفاوت داشته باشند. همینطور مرجع کنترل یا تصویب کننده طرح یک سوله از جمله عوامل مهم دیگر دخیل در این موضوع میباشند. مثلاٌ ممکن است در یک مرجع کنترل اجرای بادبند دورتادور سقف سوله اجبار گردد ودر جایی دیگر نه.

2-    عوامل سلیقه ای:

 

2-1-           فاصله چرخهای راهبر پل جرثقیل : که فوق العاده در تعیین مقطع حماله های جرثقیل و ستونهای سوله و حتی در ابعاد فونداسیون موثر است. در واقع با افزایش فاصله چرخهای راهبر بار پل و جرثقیل در هر چرخ راهبر به تکیه گاه (ستون) نزدیکتر میشود و لذا علاوه بر کاهش لنگر ماکزیمم در تیر حماله نیروی وارد بر ستون یا فونداسیون را هم کاهش میدهد. البته فاصله چرخهای راهبر  تابع تناژ جرثقیل ، تک پل یا دو پل بودن جرثقیل و علی الخصوص دهانه سوله نیز میباشد . در واقع هر چه دهانه سوله بزرگتر باشد باید این فاصله را بیشتر اختیار نمود تا از ضربه زدن  جرثقیل در هنگام حرکت طولی (ناشی از گیر کردن چرخهای یک طرف یا نامساوی بودن سرعت موتور راهبر در دو طرف) و یا خارج شدن راهبر از ریل کاسته شود.

 

1-3-            نوع پل جرثقیل (تک پل – دوپل ) و مقطع آن : که معمولاٌ با توجه به تناژ جرثقیل و دهانه سوله تعیین میگردد. و باید دقت نمود معمولاٌ در جرثقیل دوپل ارابه روی پلها حرکت میکند و به فضای بیشتری بین پل و کنج سوله نیاز است و در حالت تک پل وینچ بالابر به بالهای پایینی پل آویزان است. اگرچه با دوبل شدن پلها وزن آنها بیشتر میشود ولی معمولاٌ مقطع هر پل بهینه و سبک میگردد. طراح بایستی با تغییر عرض و ضخامت ورقهای بال و جان و کنترل تنش پل و اثرات خستگی و خیز آن سبکترین و بهترین حالت ابعاد را برای پل انتخاب کند معمولاٌ هر پل مقطع I شکلی است که البته دارای دو جان (WEB) میباشد.

 

2-3-          نوع اتصال حماله های جرثقیل : (مفصلی – یکسره ) . اگرچه عموماً از اتصالات مفصلی به این منظور استفاده میشود ولی برای جرثقیلهای سنگین میتوان با روشهای خاصی از اتصالات گیردار تیر به تیر (خورجینی) استفاده نمود و مقطع حماله را بهینه ساخت. البته باید توجه داشت در این صورت تحلیل تیر حماله بدلیل نامعین شدن مشکل خواهد شد و بایستی از نرم افزارهای مناسب برای این کار استفاده شود.

 

2-4-          مقطع حماله :  معمولاٌ تیر حماله مقطع I شکل دارد ولی در تناژهای سنگینتر ممکن است از مقاطع دیگری هم استفاده نمود (مانند BOX). در هر حال از آنجا که این عضو تحت خمش دو محوره و نیروی محوری قرار دارد بایستی حالات مختلف را برای مقاطع بال و جان امتحان نموده و مقطع بهینه را انتخاب کرد.

2-5-    تعیین گیردار یا مفصلی بودن سوله : در این خصوص بایددانست اگرچه استفاده از گیرداری در فونداسیون میتواند فوق العاده در کاهش مقاطع سوله و سبک شدن فولاد مصرفی خصوصاً در سوله های مرتفع موثر باشد اما از آنجا که این کار مستلزم طراحی و اجرای فونداسیونهای خاص ، حجیم و بعضاً پرهزینه است در کل احتمال غیر اقتصادی بودن طرح وجود خواهد داشت و بایستی آن را دقیق برآورد نمود . استفاده از فونداسیونهای نیمه گیردار هم امری است که در صورت انجام تحقیقات و مطالعات وسیعتر میتواند باعث بهینه تر شدن طرح شده و حالت بینابینی باشد میان دو حالت مفصلی یا گیردار صرف و طراح میتواند از محاسن هر دو نوع استفاده کند.

2-6-    مقاطع بهینه : بازی با مقاطع تیر و ستون (بال و جان ) برای حصول اقتصادی ترین طرح ممکن (تا حد ممکن افزایش ارتفاع جان برای افزایش ممان اینرسی مقطع ) و کشف بهترین حالت پاسخگو . که باید دقت کرد مقاطع انتخابی منعی از نظر ضوابط آئین نامه طراحی نداشته باشند مثلاٌ ضوابط کمانش موضعی را ارضا کنند. همچنین این بخش فوق العاده به تبحر ، دانش و تجربه طراح وابسته است تا هر بار تشخیص دهد کجای سازه را تقویت و کجا را سبکتر کند مثلاٌ برای محدود کردن جابجایی سوله میتوان تیر یا ستون را قوی کرد اما عموماٌ تقویت تیر تاثیر بیشتری در آن دارد و... .

2-7-   تحلیل سه بعدی :  استفاده از بادبند در قاب اول و آخر و تحلیل سه بعدی و تبدیل قاب خمشی به قاب دوگانه در برخی مواقع بسیار کارساز است. در این حال باید از آرماتور (بادبند) های دورتادور جهت دوختن قابها به همدیگر استفاده نمود.  همچنین استفاده از چشمه باربر کمتری که برای قابهای ابتدا و انتها وجود دارد و بار باد کمتری را جذب میکند نیز در تحلیل سه بعدی میتواند جابجایی سوله را محدودتر کند.

 

2-8-   عناصر موثر :  تعبیه مناسب عناصر مهار جانبی مثل سینه بندها و قوطی ها در جاهای مناسب برای افزایش تنشهای مجاز اعضای قاب . در واقع اگرچه این عناصر خود وزن سازه را زیاد میکنند اما میتوانند مقاطع تیر و ستون را سبکتر کنند و استفاده از آنها نیاز مند تجربه و برآورد دقیق است.

2-9-    شیب سقف : تعیین مناسب درصد شیب سقف ( و تاثیر آن در جابجایی و تنش ایجاد شده در مقاطع سوله و مقطع لاپه ها و توزیع بار برف و تعداد و قطر میل مهارها و ... )

2-10-    شکل کلی  سوله : تعیین مناسب شکل کلی سوله و تعداد دهانه و اندازه دهانه ها و تعداد ستونها و ....(تک دهانه ، دو دهانه ، استفاده از ستون در زیر تاج ، سقف قوسی یا دندانه ای ، سوله کوچک چسبیده به سوله اصلی و...) که در واقع بسیاری مواقع قبل از مدل کردن و برآورد وزن سوله نمیتوان اظهار نظر نمود که مثلاٌ برای پوشش یک زمین استفاده از سوله تک دهانه به عرض دهانه 30 متر بهتر است یا سوله دو قلو با دهانه های 15 متری یا حالات دیگر. البته باید دقت کرد با تغییر شکل کلی سوله ممکن است توزیع بار برف یا باد هم به گونه ای دیگر شود و اثری متفاوت روی رفتار سازه داشته باشد.

2-11-     فاصله قابها :  تعیین فاصله مناسب بین قابها بر اساس شرایط متفاوت و خاص (معمولاً 5 تا 7 متر)

2-12-   نوع مصالح : استفاده از فولادهای پرمقاومت مانند St-52 در ساخت برخی مقاطع سوله مثل ستونها و حتی گاهی در ترکیب با فولاد معمولی برای کاهش هزینه ها.مثلاً جنس متفاوت فولاد بال و جان. البته بایستی دقت نمود با توجه به برابر بودن ضریب الاستیسیته فولادهای معمولی و پرمقاومت در سوله هایی که جابجایی غالب است استفاده از فولاد پرمقاومت کمکی به سبکتر شدن طرح نمیکند و استفاده از این فولادها در سوله هایی که تنش و مقاومت در آنها تعیین کننده باشد منطقی است.

جمع بندی و نتیجه گیری: نکته مهم اینجاست که در هر سوله معمولاً یا تنشهای بالا و معیار مقاومت در تعیین مقاطع سوله تعیین کننده میشوند (مانند سوله های با دهانه بزرگ یا دارای جرثقیل سنگین ) و یا جابجایی قاب تحت بار باد و معیار بهره برداری تعیین کننده میشود (اکثر سوله های با ارتفاع بالای 8متر ). بنابراین ممکن است مثلاً در سوله ای که در آن عامل جابجایی غالب بوده است تغییر جرثقیل از 2 تن به 15 تن یا افزایش بار برف  یا ضریب زلزله  یا استفاده از فولاد پرمقاومت هیچگونه تغییری در مقاطع سوله حاصل نکند.و بالعکس در سوله ای که تنشها عامل تعیین کننده بوده تغییر ارتفاع یا افزایش بار باد تاثیری در مقاطع سوله نداشته باشد. همچنین ممکن است در سوله ای تنش ناشی از بار برف (معیار مقاومت) غالب باشد و افزایش بار زلزله تاثیری بر مقاطع نداشته باشد.

همچنین گاهی وزن واحد  سطح سوله بدون احتساب لاپه ها یا حماله ها و پل جرثقیل بیان میشود و گاهی با احتساب آنها. با توجه به وجود عوامل متعدد فوق وزن واحد سطح میتواند از عددی حول و حوش 30 شروع شود و تا بالای 100 کیلوگرم بر متر مربع هم بدست آید وآن عدد کاملاٌ منطقی باشد..

نکته دیگرکه حائز اهمیت است این است که همیشه سبکترین وزن برای سوله بهترین حالت نیست ،بلکه عامل دیگری هم در طرح خوب ملاک است و آن اینکه دورریز ورق برای ساخت سوله به حداقل ممکن کاهش یابد. در واقع ممکن است یک سوله خیلی سبک طرح شود ولی ابعاد آن به گونه ای باشد که با توجه به عرض ورقهای موجود در بازار  دورریز زیادی داشته باشد و عملاً ساخت سوله را پر هزینه نماید. پس باید عامل کاهش پرت به عنوان یک هدف در کنار کاهش وزن سوله در ذهن طراح مورد بررسی قرار گیرد.لذا طراح خوب طراحی است که همزمان طرح بهینه و کارا ، اقتصادی و سبک ، ایمن ، زیبا ، بدون دورریز ورق و با کمترین ایجاد محدودیت برای استفاده کنندگان را ارائه نماید.

همانطور که میبینیم اگر برنامه ای وجود داشته باشد که در حین طراحی بلافاصله پس از دادن هر ایده توسط طراح و  بعد از جواب گرفتن از طرح در مورد معیارهای مقاومت ، بهره برداری و کمانش موضعی بلافاصله برآورد دقیقی از طرح را ارائه کند و علاوه بر وزن فولاد یا بتن مصرفی برآورد هزینه انجام پروژه را هم ارائه کند طراح قادر خواهد بود بهترین طرح را از آن میان انتخاب نماید که البته امروزه برنامه هایی مانند سوله پرداز  به این منظور طراحی گشته که به عنوان ابزاری در دست مهندسین طراح برای ارائه بهترین طرحها میباشند.

نتیجه اینکه هرچند عوامل سلیقه ای زیادی در طراحی سوله های صنعتی وجود دارند که با انتخاب صحیح توسط طراح در بهبود و اقتصادی تر شدن طرح موثرند اما عوامل محدود کننده دیگری هم هستند که باعث میشوند طرح از سایر طرحهای مشابه متمایز گردد و به همین دلیل است که یا نباید وزن واحد سطح سوله های مشابه را با هم مقایسه نمود و یا باید برای مقایسه  آنها کلیه عوامل فوق را هم در این مقایسه لحاظ نمود.

نگاهی به مهمترین عوامل نقض مقررات ملی ساختمان

هادی مناف زاده در هر کشوری طبق مقررات موجود در آن کشور، ارگانها و نهادهایی به وضع قوانین و مقررات در حیطه خط مش های تعیین شده پرداخته و نهادهایی نیز به منظور نظارت بر حسن اجرای قوانین وضع شده انتخاب می شوند تا نهاد قانون گذار را در اجرای هر چه بهتر قوانین یاری نمایند.... در کشور ما نیز شهرداریها بعنوان یکی از مهمترین مراجع صدور پروانه ساختمانی زیر نظر عالی ترین ناظر ساخت و ساز کشور – وزارت مسکن و شهرسازی – و در تعامل با سایر ارگانها و نهادها نظیر سازمان نظام مهندسی مسئولیت نظارت بر اجرای صحیح مقررات ملی ساختمان و به تبع آن اجرای صحیح عملیات ساختمانی معرفی شده اند؛ این در حالی است که خود این نهاد در برخی از موارد – خواسته یا ناخواسته – آشکارا مباحث ملی ساختمان را – که اجرای آن در تمامی بناها الزامی است – زیر پا می گذارد. بعنوان نمونه در مبحث چهار مقررات ملی ساختمان در بخش الزامات مربوط به نمای ساختمانی داریم که: الف ) استفاده از نمای شیشه ای پیوسته در ساختمانهای مسکونی ممنوع است. "نمای شیشه ای پیوسته به نمایی اطلاق می شود که دارای پوشش حداقل 60 درصد از شیشه بوده بطوری که در تقسیم آن به 20 متر مربع و بیشتر جدا کننده ای با مصالح دیگر در بین نباشد". علاوه بر آن استفاده از نمای شیشه ای در کنار جاده ها و شریانهای اصلی شهر منوط بر اخذ اجازه رسمی از شهرداریها می باشد. از طرفی در بند دیگر این مقررات این چنین قید شده است که سطوح شفاف نمای شیشه ای در ساختمان ها باید به صورتی تعبیه شوند که امکان ریزش شیشه به فضای باز و معبر عمومی وجود نداشته باشد و در ساختمانهای غیر مسکونی گروه های 7 و 6 دارای نمای شیشه ای پیوسته رعایت فاصله حداقل 2 متری بین نمای ساختمان و پیاده رو و خط محدوده ی زمین الزامی است. "ساختمانهای گروه های 7 و 6 به ساختمانهای متصل و ردیفی یا مجزا و منفصل بالای 4 طبقه اطلاق می شود". با مطالعه متن فوق و نگاهی به بدنه بناهای موجود شهری به وضوح می توان نقض مقررات فوق را مشاهده نمود به عنوان مثال در پروژه مسکونی 10 طبقه "..." واقع در شهرستان اسکو (در آذربایجانشرقی)، ساختمان مورد بحث پروانه و مجوزهای لازم را از سوی شهرداری دریافت نموده و این در حالی است که عملا قوانین فوق را زیر پا نهاده است. از طرفی طبق قوانین ساخت و ساز تعبیه پله های فرار ایمن برای ساختمانهای بیش از 6 طبقه با حداکثر فاصله دسترسی 35 متری برای هر یک از واحد الزامی است حال آنکه امروزه در بسیاری از ساخت و سازهای صورت گرفته امروزی این امر نیز رعایت نمی شود. در مباحث ملی ساختمان پیش آمدگی طره ها در معابر کمتر از 12 متر ممنوع است – در معابر با عرض بین 12 تا 20 حداکثر طول مجاز پیش آمدگی 1 متر، در معابر با عرض 20 الی 40 متر حداکثر طول مجاز پیش آمدگی طبقات 1.20 متر و در معابر با بیش از 40 متر حداکثر طول پیش آمدگی بناها 1.5 متر است – در صورت تجاوز بیش از مقدار معین بکارگیری کلاف های افقی و قائم ضروری است- . حال آنکه در بسیاری از معابر کمتر از 8 متر شاهد این نوع پیش آمدگی ها هستیم. طراحی پارکینگ مناسب برای بناهایی با کاربری تجاری، اداری برای بناهایی با بیش از 5 طبقه الزامی است حال آنکه دادن مجوزهای ساخت و ساز برای واحدهایی با بیش از 5 طبقه در بافتهایی که 95٪ بناهای موجود در آن 2 و 1 طبقه اند علاوه بر نقض مساله محرمیت و دید در واحدهای مسکونی – که هم در معماری اسلامی و ایرانی بر آن تاکید شده و هم در مباحث ملی ساختمان – موجب بروز مشکلات دیگری نظیر ایجاد کوران هوا در محلات و بین بناها شده و آسایش ساکنین را مختل می سازد از طرفی قرار گیری بناهای مرتفع در کنار بناهای غیر مرتفع سبب سد مسیر تابش پرتوهای خورشید گردیده و سبب سایه اندازی این بناها بر بناهای مقابل و فضای عمومی و عبوری شهری می گردد و این عوامل سیمای شهری را مختل خواهد نمود ؛ چیزی که هم اکنون در بسیاری از شهرهای ایران شاهد آن هستیم. و ... تناقض در مصوبات شهرداری ها: روزانه 100 تا 150 ساختمان غیرمجاز در تهران ساخته می شود که قسمت عمده آن ها بصورت غیر مجاز ساخته می شود؛ این در حالی است که این تخلفات در محدوده و یا حریم شهرداریها که مسئول اصلی برخورد با آنها به شمار می روند ، صورت گرفته است. از سویی ملاک عمل شهرداریها برای مقابله با تخلفات ساخت و ساز ماده 100 قانون شهرداری ها است . طبق این ماده "مالکین اراضی و املاک واقع در محدوده شهر یا حریم آن باید قبل از اقدام عمرانی یا تفکیک اراضی و شروع به ساخت و ساز؛ از شهرداری پروانه اخذ کنند . شهرداری می تواند از عملیات ساخت و ساز غیر مجاز – بدون پروانه یا مخالف مفاد پروانه – جلوگیری نماید. با این حال به نظر می رسد ماده 100 که باید یکی از قوانین تنبیهی برای برخورد با متخلفان از قوانین ساخت و ساز باشد ؛ دست متخلفان را باز گذاشته و امکان دور زدن قانون و فرار از مجازات های سنگین را به وسیله پرداخت جریمه امکان پذیر ساخته است . بر اساس تبصره 1 این ماده (( در مواردی که از لحاظ اصول شهرسازی ، تاسیسات و بناهایی خلاف مشخصات قانون یا بدون پروانه شهرداری ساختمان احداث یا شرو.ع به احداث شده باشد به تقاضای شهرداری موضوع در کمیشیونی متشکل از نماینده وزیر کشور ، قاضی دادگستری و یکی از اعضای انجمن شهر مطرح می شود که در صورت تصمیم کمیسیون ماده 100مبنی بر تخریب تمام یا قسمتی از بنا ، مهلت مناسبی که نباید از دو ماه تجاوز نماید تعین می شود و مالک موظف است در مهلت مقرر نسبت به تخریب بنا اقدام نماید.اما آنچه بیش از همه مورد عمل قرار می گیرد تبصره 2 ماده 100 است که طبق آن کمیسیون می تواند در مواردی که تخریب بنا ضرورتی ندارد رای به اخذ جریمه ای متناسب با نوع استفاده از فضای ایجاد شده و نوع ساختمان از نظر مصالح مصرفی دهد.جریمه نباید از یک دوم کمتر و از سه برابر ارزش معاملاتی ساختمان برای هر متر مربع بنای اضافی بیشتر باشد ؛ این جریمه برای اراضی تجاری ، صنعتی و اداری طبق تبصره 3 این ماده نباید حداقل از دو برابر کمتر و از چهار برابر ارزش معاملاتی ساختمان برای هر متر اضافی ایجاد شده بیشتر باشد.)) با اعمال تبصره های 2 و 3 ماده 100 قانون شهرداریها مبالغ هنگفتی به حساب شهرداریها واریز می شود که این عامل این قانون را در جایگاه کسب در آمد بیشتر برای شهرداری ها قرار داده است. حال سوال اینجاست که مشکل اصلی کجاست؟ در جواب می توان اذعان نمود که عدم آشنایی مسئولین امر در زمینه ی معماری و شهرسازی و بکار گیری تخصصهایی غیر مرتبط با امر مسکن در شهرداریها ، نبود سیستم جامع نظارت بر ارگانها و مراجع صدور پروانه و عدم آشنایی عوامل اجرایی با مقررات ملی ساختمان و ... وجود مصوبات متناقض و تجهیز نشدن دستگاه های حکومتی به ابزار های مدرن و کار آمد و... همه و همه از مهمترین عواملی هستند که سبب بروز این مشکلات گردیده اند. --------------- * کارشناس و محقق معماری – عضو باشگاه پژوهشگران دانشگاه آزاد تبریز منبع: آرونا

مقاله ای پیرامون محسنات ساختمانهای بنایی!!!

 

 

 

دراین مقاله با توجه به محسنات ساختماهای سنتی وبنائی، سه ساختمان یک، دو و سه طبقه اسکلت فولادی که مطابق آئین نامه 2800 ایران طراحی و محاسبه شده با یک ساختمان مشابه که بصورت بنائی با سقف تیرچه و بلوک که مطابق آئین نامه ایران طراحی و با استفاده از شناژهای افقی و قائم تقویت شده است از نظر مصرف آهن آلات و هزینه اقتصادی مقایسه گردیده و نشان داده شده است که ساختمانهای بنائی تا سه طبقه از نظر قیمت15 الی 20 درصد ارزانتر و اقتصادی تر تمام میشود وهمچنین از نظر آهن آلات که قسمت عمده آن وارداتی می باشد حدود 52% مصرف کمتر دارد. با عنایت به درصد احداث ساختمانهای1تا3 طبقه در شهرهای بزرگ که در سالهای اخیر بین 50 تا60 درصد کل ساختمانها ودرشهرهای کوچک 80الی90 درصد ساختمانها را تشکیل می دهند در مقاله با یک محاسبه اقتصادی نتیجه این صرفه جوئی برای شهری مثل تبریز با توجه به آمارهای موجود 58 میلیارد ریال وبرای کل کشور 1160 میلیاردریال کاهش هزینه و پانزده هزار تن کاهش مصرف آهن برای تبریز و حدود سیصد وده هزار تن کاهش آهن برای کل ایران بدست آمده است که نتیجه آن احداث 4300 واحد اضافی برای تبریزو 86000 واحد اضافی برای کل ایران خواهد بود

برتری های ساختمانهای بنائی

1.     مصالح سنتی با توجه به سابقه استفاده در کشور به اندازه کافی موجود میباشد، مانند آجر که در اکثر نقاط ایران تولید میشود و کافیست کیفیت آن استناندارد شود.

2.     درمقایسه با بتن و سازه های فولادی تیاز به استاد کار سطح بالا وجود ندارد .

3.     مصالح بنایی در مقایسه با بتن حساسیت کمتری در مقابل سرما و گرما دارد و با کمترین تمهدات قابل اجرا است.

4.     روا داری در سازه های بنایی بیشتر است و با توجه به کنترل کم و نظارت غیر مستمر ساختمانهای مسکونی این مورد یک حسن بشمار می رود.

5.     با توجه به صرفه جویی در مصرف آهن آلات وابستگی ارزی، کم خواهد بود .

6.     آسانی امکان تعمیر و ترمیم در نقاطی از کشور که کیفیت ساختمان سازی پایینی دارند در صورت بروز اشکال، حتی ترمیم مقدور است.

7.     چون در این سیستم از دیوارهای ضخیم تر استفاده می شود از نظر جلوگیری از انتقال حرارت مناسب می باشد که در نتیجه مصرف انرژی سوخت نیز کاهش پیدا خواهد نمود.

8.     تامین آسایش و آرامش نسبی با توجه به اینکه مساله برودتی و گرمایش نسبتا بطور طبیعی تامین می شود، مقایسه بازارهای سنتی با پاساژهای جدید روشنگر موضوع می باشد.

9.     کم بودن احتمال پوسیدگی و زنگ زدگی و مقاومت بیشتر در مقابل آتش سوزی در مقایسه با ساختمانهای فولادی،آجر وسنگ که قسمت اصلی سازه های بنائی را تشکیل می دهند در مقا بل پوسیدگی عمر زیادی دارند و احتمال زنگ زدگی نیز وجود ندارد.

10.وبا لاخره داشتن هزینه کمتر یعنی اقتصادی بودن بعلت مصرف کم آهن آلات.

سازه های متداول برای ساختمان های بلند

اهمیت اثر نیروی جانبی با بالا رفتن ارتفاع ساختمان با سرعت زیادی افزایش می یابد. در ارتفاع معینی تغییر مکان جانبی ساختمان چنان زیاد می شود که ملاحظات سختی کنترل کننده طرح می گردند تا اینکه مقاومت مصالح سازه ای . درجه سختی اساسا بستگی به نوع سیستم سازه دارد .
بعلاوه بازده هر سیستم خاصی مستقیما با مقدار مصالح مصرف شده ارتباط دارد.بنابراین از بهینه کردن سازه برای شرایط فضایی معینی باید با حداقل وزن حداکثر سختی حاصل شود . این عمل منجربه ابداع سیستم های سازه ای مناسب برای حدود ارتفاعات معین میگردد. بعضی از عواملی که در توسعه این سیستم های تازه نقش مهمی داشته اند عبارتند از:

· مصالح سازه ای با مقاومت زیاد.

· عمل مرکب بین عناصر سازه ای ساخته شده از دو یا چند نوع مصالح.

· روش های جدید اتصال قطعات.

· تخمین رفتار پیچیده سازه ها به وسیله ماشین های حسابگر الکترونیک(کامپیو تر).

· استفاده از مصالح ساختمانی سبک تر.

· روش های اجرایی جدید.

در بخش های زیر متداول ترین سیستم های سازه ای مورد بحث قرار می گیرند.در این بحث ها طرح های هندسی نمونه،رفتار سازه ها تحت بار گذاری،و بازده سیستم ها مورد تأکید می باشند.

· سازه دیوار باربر

· سازه هسته برشی

· سازه تیر دیواری

سازه دیوار باربر
از لحاظ تاریخی سازه های ضخیم و سنگین ساخته شده از مصالح بنایی بوده اند.وزن زیاد و انعطاف ناپذیری آنها در طرح افقی باعث عدم استفاده مؤثر از آنها در ساختمان های بلند گردید.اما پیشرفت تکنولوژی جدید در استفاده از مصالح بنائی مهندسی ساخته شده و قطعات بتنی ساخته مفهوم دیوار باربر را برای ساختمان های با ارتفاع متوسط اقتصادی ساخته است.

این سیستم برای انواعی از ساختمان ها که در آنها تقسیمات مکرر فضا لازم است مانند آپارتمان ها و هتل ها قابل استفاده می باشد. روش دیوار باربر برای انواع طرح و شکل ساختمان ها مناسب است.نقشه های افقی این طرح ها از شکل های مستطیلی ساده تا شکل های دایره ای و مثلثی متغییر می باشند.

سازه های دیوار باربر عموماً شامل مجموعه ای از دیوارهای خطی می باشند.بر اساس نحوه قرار گرفتن این دیوارها در ساختمان آنها را می توان به سه گروه اصلی تقسیم نمود:

· سیستم دیوار عرضی که شامل دیوار های خطی در امتداد عمود بر طول ساختمان می باشد و در نتیجه مانع نما کاری نمای اصلی نمی گردد.

· سیستم دیوار طولی که شامل دیوارهای خطی موازی طول ساختمان می باشد این رو دیوار نمای اصلی را تشکیل می دهد.

· سیستم دو طرفه که شامل دیوارهای موازی عرض و طول ساختمان می باشد.

همچنبن ممکن است ساختمان را بطور مشخصی به قسمت های سازه ای مختلف تقسیم کرد بطوریکه هر قسمت سیستم دیوار جداگانه ای را به کار ببرد.

ترتیب قرار گرفتن دیوارها که در اینجا بحث شد در مورد ساختمان های مستطیلی ممکن است به وضوح قابل بیان باشد،اما در مورد ساختمان های با تصاویر افقی پیچیده تر طبقه بندی کردن ممکن است تا حدودی مشکل باشد.

رفتار سازه دیوار بار بر تحت بار گذاری بستگی به مصالح مصرف شده و نحوه اثر متقابل صفحه افقی کف و صفحه قائم دیوار دارد.به عبارت دیگر این رفتار تابعی از درجه پیوستگی(اتصال) دیوارها به یکدیگر و به دال های کف می باشد.اتصال سازه کف به دیوارهای پیوسته را باید مفصلی تصور کرد.(با فرض هیچگونه سیستم اتصال خاصی بکار نرفته باشد)،در صورتی که در ساختمان های بتنی در محل ریخته شده ،دال هاو دیوارها بطور واقعی متصل و پیوسته هستند. واضح است که ساختمان بتنی در محل ریخته شده ،با توجه به رفتار سه بعدیش،خیلی سخت تر از ساختمان ساخته شده ار مصالح بنائی یا قطعات پیش ساخته مفصلی می باشد و این نکته بتن را برای ساختمان های بلندتر اقتصادی می سازد.

بارهای قائم با ایجاد خمش از سازه کف مستقیما به دیوارها انتقال می یابند.دهانه های متداول کف ها (یعنی فاصله بین دیوارها ) بسته به ظرفیت حمل بار وصلبیت جانبی سیستم کف و عوامل دیگر بین 12 تا 25 فوت متغیر می باشند.چون دیوار بارها را خیلی شبیه به یک ستون باریک و عریض مقاومت می کند پایداری آن در مقابل کمانش باید کنترل گردد.

تنش های فشاری در دیوار تابعی از دهانه کف،ارتفاع و نوع ساختمان ،و اندازه و ترتیب سوراخ های دیوار(برای در و پنجره و غیره)می باشد. سوراخ های دیوار باید روی یک محور قائم قرار داده شود تا از تمرکز و ترکیب تنش ها در اثر ترتیب متناوب پنجره ها اجتناب گردد.

کف هایی که بصورت خارج از مرکز به دیوارها متصل می باشند لنگرهای خمشی ایجاد می کنند که دیوار باید آنها را نیز مقاومت کند.

نیروهای افقی به وسیله سازه کف که مانند دیافراگمی افقی عمل می کند به دیوارهای برشی موازی امتداد نیرو توزیع می شود. ین دیوارهای برشی به دلیل صلبیت زیاد شان مانند تیرهای با عمق زیاد عمل می کنند و در مقابل برش،خمش و واژگونی مثل آن واکنش نشان می دهند.

در مقابل نیروی باد موازی با جهت کوتاه ساختمان،دیوارها در سیستم دیوار عرضی نه فقط بارهای وزن را تحمل می کنند بلکه در مقابل برش ناشی از باد نیز مقاومت می نمایند. از طرف دیگر سیستم دیوار طولی این دو وظیفه دیوارها را هم جدا می کند. دیوارهای طولی بارهای وزن را تحمل می نمایند و نیروهای باد را به صورت خمش موضعی به دیافراگم کف یا مستقیما به دیوارهای برشی واقع در وسط یا دو انتهای ساختمان منتقل می کنند.

در مورد اثر باد روی ضلع کوتاه ساختمان که اهمیت کمتری دارد، دیوارهای باربر در سیستم دیوار طولی اکنون به صورت دیوار های برشی نیز عمل می کنند. در سیستم دیوار عرضی دیوارهای برشی را ممکن است در امتداد کریدور مرکزی قرار داد. در ساختمان های بتنی در محل ریخته شده، پایداری در اثر رفتار یکپارچه سیستم کف-دیوار که مانند یک واحد صندوقی با خمش واکنش نشان می دهد تامین می گردد.

بنابراین با فرض دیافراگم های کف بی نهایت صلب آنها مستقیماً به نسبت سختی نسبی شان بارهای باد را مقاومت می کنند.اما اگر طرح دیوارها چنان باشد که نیروی برآیند باد از مرکز جرم دیوار های مقاوم عبور نکند،پیچش ایجاد می شود که باعث افزایش برش در بعضی از دیوار ها می گردد.

رفتار دیوار برشی در مقابل بار گذاری جانبی به مقدار زیاد بستگی به شکل آن در تصویر افقی یعنی اینرسی حاصله در مقابل خمش دارد.

دیوارهای برشی به ندرت دیوارهای توپر می باشند زیرا غالبا در آنها سوراخ هایی برای پنجره و غیره تعبیه می شود که باعث ضعیف شدن آنها می گردد. تعداد، اندازه، و ترتیب قرار گرفتن این سوراخ ها ممکن است شدیداً در رفتار دیوار تأثیر داشته باشد.

اگر دیوار فقط دارای سوراخ های پنجره کوچک باشد تحت بار گذاری جانبی مثل دیوار تو پر رفتار می کند. بارهای زیاد وزن چنان فشاری در دیوار تولید می کنند که دوران(خمش) ایجاد شده در اثر باد هرگز قادر به غلبه کردن آن در طرف رو به باد نمی باشد.

با قرار دادن سوراخ های در دریک دیوار برشی داخلی به طور متناوب بطوریکه در آن دیوار به صورت واحد هایی تکرار می شود. نتیجه مشابه ای به دست می آید. اما در منتهی الیه دیگر که در آن سوراخ ها به صورت شکافی دیوار را به دو واحد جدا تقسیم می کنند هر یک از واحد ها به صورت دیوار جداگانه عمل می نمایدو نصف بار را تحمل می کند.در چنین حالتی به دلیل بارهای وزن بالنسبه کم امکان اینکه در دیوار کشش ایجاد شود کاملاً وجود دارد. همچنین برای دیوار برشی داخلی در جایی که پیوستگی در عرض کریدور فقط بوسیله دال کف تامین می شود، با اطمینان می توان فرض نمود که دو قسمت دیوار به صورت جداگانه و انفرادی عمل می کنند ولی به علت وزن مرده بیشتر ممکن است در اثر باد کشش ایجاد نشود.

تعیین رفتار سیستم دیواری که بین حالت های منتهی الیه مورد بحث در بالا قرار دارد نسبتاً مشکل است. رفتار این سیستم های دیواری بستگی به مقدار صلبیت ایجاد شده بوسیله قسمت های فوقانی و تحتانی پنجره ها (یا درها) در مقابل برش قائم دارد. دیوار را ممکن است به صورت دو قطعه جدا تصور نمود که موقع مقاومت کردن بارهای جانبی تا حدودی روی یکدیگر اثر متقابل دارند.

در این بحث فرض شده است که دیوار های بار بر،تو پر و مسطح و در صفحه های قائم باشند. اما دیوارها ممکن است از شبکه ای از عناصر مورب یا اعضاء خطی ستونی در فواصل نزدیک تشکیل شده باشند.آنها همچنین ممکن است منحنی شکل یا تاب دار و در صفحه های مایل قرار گرفته باشند.

سازه هسته برشی
سیستم دیوار خطی بار بر برای ساختمان های آپارتمانی که در آنها وظایف و نحوه استفاده ساختمان ثابت است کاملاً مناسب می باشد. اما برای ساختمان های تجارتی و اداری حداکثر انعطاف پذیری در تقسیم بندی فضا لازم می باشد، از این رو در این ساختمان ها فضاهای باز و وسیع مطلوب است که بتوان آنها را به وسیله جدا کننده های متحرک تقسیم کرد. یک راه حل متداول این است که سیستم های قائم حمل و نقل و توزیع انرژی (مانند آسانسور، پله ها، و مجراهای عبور وسایل مکانیکی) را یک جا جمع کرده تا بسته به اندازه و وظیفه ساختمان تشکیل هسته یا هسته هایی بدهند. این هسته ها به عنوان سیستم های دیوار برشی مورد استفاده قرار می گیرند و پایداری جانبی لازم را برای ساختمان تأمین می کنند. به نظر می رسد که از لحاظ شکل و محل هسته در داخل ساختمان هیچگونه محدودیتی وجود نداشته باشد. خصوصیات سیستم های هسته ی به قرار زیر می باشند:

· شکل هسته

o هسته باز در مقابل هسته بسته

o هسته تنها در مقابل هسته توام با دیوارهای خطی

· تعداد هسته ها: هسته انفرادی در مقابل چندین هسته.

· محل هسته ها: داخلی در مقابل محیطی و در مقابل خارجی

· ترتیب قرار گرفتن هسته ها: متقارن در مقابل نا متقارن

· هندسه ساختمان به عنوان مولد شکل هسته: مولد مستقیم در مقابل مولد غیر مستقیم

هسته ها را می توان از فولاد ، بتن یا ترکیبی از هر دو ساخت. در هسته قابی فولادی برای رسیدن به پایداری جانبی مطلوب ممکن است از خر پای ویراندیل استفاده کرد.سیستم قاب ویراندیل نسبتا انعطاف پذیر است، از این رو فقط برای ساختمان های بالنسبه کوتاه به کار می رود. برای ساختمان های بلند تر در قاب ویراندیل از مهار بندی قطری (به صورت خر پای قائم) استفاده می شود تا سختی لازم برای هسته به دست آید. مزیت هسته های قابی فو لادی در سوار کردن نسبتا سریع قطعات پیش ساخته می باشد.

از طرف دیگر هسته بتنی علاوه بر حمل بارها فضا را نیز محصور می کندو از لحاظ حفاظت در مقابل آتش هیچ گونه ملاحظه اضافی لازم نیست. فقدان شکل پذیری و قابلیت تغییر شکل پلاستیک بتن به عنوان یک ماده ساختمانی از لحاظ بار گذاری زلزله اشکال این نوع هسته ها می باشد.

هسته های برشی را می توان به صورت تیرهای بسیاری مجسم کرد که از زمین طره شده و بارهای جانبی را مقاومت می کنند. بنابراین تنش های خمشی و برشی تولید شده در هسته،با فرض اینکه تاب رفتار یک هسته تحت بارهای جانبی بستگی به شکل، درجه همگن بودن و صلبیت آن و جهت بار دارد. در هر طبقه سوراخ هایی در هسته وجود دارد و مقدار پیوستگی ایجاد شده به وسیله قسمت های فو قانی و تحتانی این سوراخ ها روی رفتار هسته اثر تعیین کننده دارد. هسته بخصوص تحت بار گذاری نا متقارن که پیچش ایجاد می کند ممکن است مانند یک مقطع باز عمل کند و قسمت بالای آن تاب بردارد. بنابراین در قسمت فوقانی هسته تنش های برشی پیچشی اضافی و در پای آن خمش جانبی و برش اضافی در بال ها تولید می شود.

سازه تیر دیواری
· سیستم های فاصله گذاری و خر پای متناوب :

· سیستم های مرکب از قاب و دیوار برشی:

· سیستم های دال مسطح:

· سیستم های مرکب از دیوار برشی و قاب توأم با خرپا های کمر بندی صلب:

· سیستم های لوله ای در سازه برج:

سیستم های فاصله گذاری و خر پای متناوب
در این بخش اساساً تیر های به ارتفاع طبقه که دهانه ها در جهت کو تاه ساختمان می پوشانید مورد نظر ما می باشد .

این تیرها که بر ردیف هائی از ستون ها در امتداد دیوارهای خارجی متکی می باشند ممکن است خرپاهای فولادی یا بتنی ، و یا دیوارهای بتنی تو پر باشند.

متداول ترین سازه های تیر دیواری سیستم های فاصله گذاری و خرپاهای متناوب می باشند. خرپاها یک طبقه در میان به کار برده می شوند. این خرپاها دال های کف را هم در تار فوقامی و هم در تار تحتانیشان نگه می دارند. فضای آزادی که در طببقات متناوب (یک در میان) ایجاد می شود برای بعضی از انواع ساختمان ها که در طرح ریزی فضاهای آنها انعطاف پذیری لازم است سودمند می باشد. ساختمان متشکل از خرپاهای متناوب از سیستم فا صله گذاری خیلی سخت تر می باشد. در اینجا خرپاها در تمام طبقات بکار می روند ولی بصورت متناوب قرار داده می شوند. با به کار بردن تیرهای دیواری به ارتفاع طبقه بطور متناوب، دال های کف فقط نصف فاصله بین خرپاها رامی پوشانند و فضاهای باز نسبتاً بزگی ایجاد می شود. این دال های کف از یک طرف روی تار فوقانی یک خرپا قرار دارند و از طرف دیگر از تار تحتانی خرپای بعدی که در طبقه بالا قرار دارد آویزان می شوند. طرز قرار گرفتن خرپاها در ارتفاع ساختمان تا حدودی شبیه طرح آجر کاری دیوارها می باشد.

سیستم خرپاهای متناوب در موقع مقاومت بارهای افقی و قائم به نحو خیلی مؤثری عمل می کند. این روش در مورد ساختمان های بلند نسبت به قاب هایی که بطور معمولی مهار بندی شده اند در حدود 40 در صد کمتر فولاد مصرف می کند و اتصالات کمتری در محل ساختمان لازم دارد. این سیستم تاکنون برای ساختمان های تا حدود 30 طبقه به کار رفته است.

در سازه های تیر دیواری سیستم فاصله گذاری طبقاتی که دارای خرپا هستند، مانند قطعات صلب، فوق العاده سخت می باشند و به سختی تغییر شکل می دهند. .ولی طبقات باز (طبقاتی که دارای خرپا نمی باشند) فقط ازستون ها می توانند برای تحمل بار جانبی استفاده کنند.

تغییر شکل این ستون ها مشابه تغییر شکل ستون های یک قاب صلب معمولی می باشد.

در سیستم خرپای متناوب فرض می شود که دال های کف مانند دیافراگم های افقی بی نهایت سخت عمل کنند، از این رو همه نقاط واقع در روی هر یک از کف ها تغییر مکان افقی مساوی خواهند داشت. بنا براین قاب های خرپایی مجاور یکدیگر مجبورند که مشترکاً بصورت واحد عمل کنند. به عبارت دیگر از جمع تغییر شکل های جداگانه دو قاب مجاور بطور تقریبی حالت تغییر شکل یافته تمام سیستم بدست می آید. تغییر شکل ساختمان مشابه تغییر شکل یک تیر طره ای صلب می باشد.

منحنی تغییر شکل ساختمان نشان می دهد که لازم نیست ستون ها برای لنگرهای خمشی در امتداد جهت کوتاه ساختمان طرح کردند. بنابراین دال های کف که مانند دیافراگم های صلب عمل می کنند تمام برش ناشی از باد (یابه طور کلی بار های جانبی) را به خر پاها منتقل می کنند و این خرپاها به نوبه خود بارها را به صورت نیروهای محوری به ستون ها انتقال می دهند. چون خر پاها باید برش قائم را مقاومت کنند، هر گونه بازشدگی در تیر های دیواری در آنها تغییر شکل ایجاد می کند وباعث کاهش صلبیت تیرها می گردد.

ستون های خارجی را می توان چرخاند به طوری که جان آنها عمود بر خرپا قرار بگیرد تا بدین وسیله از محور های قوی آنها برای مقاومت نیرو های بار در جهت طولی استفاده شود. سختی جانبی در جهت طول ساختمان را می توان به طرق مختلف از جمله اضافه کردن قطعات سازه ای پیش ساخته در بالاو پایین پنچره ها افزایش داد.

سیستم های مرکب از قاب و دیوار برشی
· 1- سیستم های مرکب از قاب مفصلی و دیوار برشی:

· 2- سیستم های مرکب از قاب مفصلی،قاب ویراندیل و دیوار برشی:

· 3- سیستم های مرکب از قاب صلب و دیوار برشی:

· *تغییر شکل حالت برش قاب صلب:

· *تغییر شکل حالت خمش دیوار برشی:

· *تاثیر متقابل قاب و هسته برشی:

سیستم های قالب صلب خالص برای ساختمان های مرتفع تر از 30طبقه عملی نمی باشد.در چنین مواردی یکی از انواع دیوار برشی نیز در قاب به کار برده می شود تا بارهای جانبی را مقاومت کند. دیوارهای برشی یا بتنی می باشند و یا از مهار بندی فولادی مشبک (خرپایی) تشکیل می گردند. این دیوارها ممکن است هسته های داخلی، بسته مانندهسته های دور محوطه های آسانسورها و پله ها، یا دیوارهای موازی در داخل ساختمان، و یا خرپاهای نمایی قائم باشند.

شکل های گوناگون نقشه های افقی،راه حل های مختلف ممکن را برای طرح های افقی نشان می دهند. سیستم های هسته ای در ارتباط با فرم ساختمان از نقطه نظرهای زیر طبقه بندی شوند.

· محل و موقعیت هسته ها

o هسته های نمایی خارجی

o هسته های داخلی :هسته هایی نمایی،هسته ها در داخل ساختمان

o هسته های خارجی از مرکز

· تعداد هسته ها

o هسته های منفرد

o هسته های شکافته

o هسته های چندتایی

· شکل هسته ها.

o شکل های بسته: مربعی ، مستطیلی، دایره ای و مثلثی.

o شکل های باز: x شکل، I شکل و ناودانی شکل.

o شکل هایی که از فرم ساخمان الهام می گیرند.

سیستم های مرکب از قاب و دیوار برشی بر اساس رفتارشان تحت بارگذاری جانبی دسته بندی می شوند که ممکن است یک از سه نوع زیر باشند.

1- سیستم های مرکب از قاب مفصلی و دیوار برشی:

در این سیستم چون اتصالشان تیرهای قاب به ستون ها مفصلی می باشد، قاب فقط می تواند بارهای وزن را تحمل کند. دیوار برشی تمام بارهای جانبی را مقاومت می کند.

2- سیستم های مرکب از قاب مفصلی،قاب ویراندیل و دیوار برشی:

نیروهای جانبی به وسیله دیوار برشی و قاب صلب(یعنی قاب ویراندیل) مشترکاً مقاومت می گردند.قاب های داخلی و قاب های نمایی طولی فقط بارهای وزن را تحمل می کنند.

3- سیستم های مرکب از قاب صلب و دیوار برشی:

به کار بردن فقط دیوارهای برشی به منظور جذب بارهای جانبی برای ارتفاعات بیش از 500 فوت غیر عملی می باشد.برای اینکه هسته ها به اندازه کافی قوی باشند باید ابعاد آنها خیلی بزرگ انتخاب شود که در این صورت دیگر برای دستگاه های حمل و نقل قائم و توزیع انرژی مناسب نخواهند بود.

به علاوه تغییر شکل آنها ممکن است چنان زیاد باشد که در دیوارهای جدا کننده و پنجره ها ترک ایجاد کند و یا حتی در ساکنین ساختمان واکنش های روانی ناگوار به وجود آورد.با به کار بردن قاب صلب که برای مقاومت نیروهای جانبی با دیوار برشی سهیم می شود بر صلبیت جانبی ساختمان به مقدار زیادی افزوده می گردد.تغییر شکل کل سیستم های متشکل از دیوار برشی و قاب صلب که روی یکدیگر اثر متقابل دارند با جمع کردن حالت های تغییر شکل جداگانه دیوار و قاب بدست می آید.

*تغییر شکل حالت برش قاب صلب:

توجه کنید که شیب منحنی تغییر شکل در پای ساختمان در جایی که بیشترین برش اثر می کند حداکثر می باشد.

*تغییر شکل حالت خمش دیوار برشی:

دیوار برشی ممکن است یک دیوار بتنی توپر یا یک خر پای فولادی قائم باشد.این دیوار برشی ممکن است یک هسته داخلی،دیوار های داخلی،دیوار های داخلی موازی و یا یک دیوار نمایی باشد. دیوار برشی مانند یک تیر طره ای قائم عمل می کند و مانند آن خم می شود. توجه کنید که شیب منحنی تغییر شکل در بالای ساختمان حداکثر می باشد و این دلالت بر این قسمت ساختمان دیوار برشی در ایجاد سختی کمترین سهم را دارد.

*تاثیر متقابل قاب و هسته برشی:


برای یافتن اثر متقابل قاب و دیوار برشی تغییر شکل های دو حالت فوق را با هم جمع می کنیم که یک منحنی s کشیده حاصل می شود. به علت خصوصیات تغییر شکلی مختلف دیوار برشی و قاب، دیواربرشی به وسیله قاب در قسمت بالای ساختمان به عقب کشیده می شود و در قسمت پایین ساختمان به جلو رانده می شود. از این رو برش ناشی از باد (یا زلزله) در قسمت بالای ساختمان اساساً به وسیله قاب و در قسمت پایین ساختمان اساسا به وسیله دیوار برشی گرفته می شود.

سیستم های دال مسطح
سیستم های دال مسطح شامل دال های بتنی کاملاً توپر و یا حجره ای (با حفره هائی در زیر آنها) می باشند که مستقیماً روی ستون ها تکیه دارند و از این رو در این سیستم احتیاج به قاب بندی کف نیست. این سیستم منجر به کمترین ارتفاع برای کف های ساختمان می گردد که یک برتری اقتصادی آشکار می باشد. در این سیستم ها به دلیل تمرکز زیاد برش در حوالی ستون ها غالبا یا از سر ستون ها استفاده می شود و یا بر ضخامت دال ها در نزدیکی ستون ها اضافه می گردد. دال هایی که ضخامت آنها در تمام طول دهانه ثابت است به نام صفحه های مسطح خوانده می شوند.سیستم های دال مسطح برای ساختمان های با نقشه افقی نا منظم قابل وفق و مناسب می باشند.

بعضی از اشکالات سیستم های دال مسطح از قرار زیر می باشند:

· بار مرده زیاد در هنگام مواجهه با شرایط نا مساعد فونداسیون نا مطلوب است.

· وقتی که نسبت عمق به دهانه دال ها کوچک باشد تغییر شکل آنها بیش از اندازه بنظر می رسد.

· دهانه های نسبتاً کوچک این سیستم ها (بین 15 تا 25 فوت و اگر پس کشیده شود تا 35 فوت)کار برد آنها را برای انواعی از ساختمان ها با طرح جدا کننده های مکرر،مانند ساختمان های آپارتمانی ،محدود می کند.

سازه های دال مسطح بسته به نسبت ارتفاع به عرض ساختمان ممکن است به عنوان عناصر باربر فقط ستون داشته باشند، یا ممکن است علاوه بر ستون از دیوارهای برشی نیز برای ازدیاد سختی جانبی در آنها استفاده هد.فرض اینکه بارهای جانبی تماماً به وسیله هسته یا دیوار برشی با صلبیت بیشتر مقاومت شوند و اینکه دال ها و ستون ها در مقاومت جانبی سازها هیچ سهمی ندارند واقع بینانه نیست. شود.

خصوصیت یکپارچگی سازه بتنی باعث می شود که تمام ساختمان در مقابل بارهای جانبی به صورت واحد واکنش نشان د

دال مسطح خودش با وجود اینکه نسبتاً انعطاف پذیری می باشد به دلیل پیوستگیش با دیوار های برشی و ستون ها بر مقاومت سیستم می افزاید. می توان چنین تصور نمود که قسمتی از دال به صورت تیر کم عمقی پیوسته به ستون ها عمل کند و در نتیجه سازه مانند یک قاب صلب رفتار نماید.

بنابراین رفتار سیستم سازه کلی مشابه رفتار سیستم مرکب از هسته و قاب می باشد . نیروهای جانبی در قسمت بالای سازه اساساً به وسیله عمل قاب و در قسمت پایین آن اساساً به وسیله سیستم دیوار برشی یا هسته مقاومت می شوند.


سیستم های لوله ای در سازه برج
در طرح سازه های بلند اخیرا ایده جدیدی ارائه شده است که موسوم به سیستم لوله ای می باشد. در حال حاضر در چهار مورد از پنج ساختمانی که بلندترین ساختمان های دنیا می باشند از این روش استفاده شده است. این ساختمان ها عبارتند از، ساختمان هنکاک برج سیرز و ساختمان استاندارد اویل در شیکاگو و ساختمان مرکز تجارت دنیا در نیویورک . بازده سازه ای سیستم های لوله ای به قدری زیاد می باشدکه در اکثر موارد مقدار مصالح سازه ای مصرف شده برای هر فوت مربع کف (یا سقف) قابل مقایسه با مقدار مصالح مصرف شده در ساختمان های قابی متداول به ارتفاع نصف می باشد.

در طرح لوله ای فرض می شود که عناصر سازه ای پیرامونی ساختمان در مقابل بارهای جانبی همچون یک تیر با مقطع صندوقی (جعبه ای) تو خالی که از زمین طره شده است عمل کند. چون دیوارهای خارجی تمام یا بیشتر بار جانبی را تحمل می کنند، مهار بندی های قطری یا دیوارهای برشی داخلی پر هزینه حذف می گردند.

دیوارهای لوله از ستون هایی تشکیل می شوند که به فواصل کم در مجاورت یکدیگر در اطراف محیط ساختمان قرار می گیرند و به یکدیگر با تیرهای با عمق زیاد که در بالا و پایین آنها سوراخ های پنجره قرار دارند متصل می شوند. این سازه نمایی همچون دیواری با سوراخ های متعدد به نظر می رسد. سختی دیوار نما را می توان با افزودن مهار بندی های مورب (قطری) که اثر خر پا مانند ایجاد می کنند زیاد تر نمود. صلبیت لوله چنان زیاد است که در مقابل بارهای جانبی به صورت یک تیر طره ای عمل می کند. لوله خارجی می تواند به تنهایی تمام بارهای جانبی را تحمل کند یا اینکه با افزودن نوعی مهار بندی داخلی می توان لوله را بیشتر تقویت نمود و سخت تر کرد.

در زیر کار بردهای مختلف سیستم لوله ای که تا امروزه به کار رفته اند بررسی می گردند. این بخش به موضوع های زیر تقسیم می شود:

· سازه لوله توخالی در ساخت برج

o لوله قابی

o لوله خر پایی شامل

1. لوله خرپایی مرکب از ستون و عناصر قطری

2. لوله خر پایی مشبک

· برج با سازه لوله با مهار بند ی داخلی

o لوله با دیوارهای برشی موازی

o لوله در لوله

o لوله اصلاح شده شامل

1. لوله قابی توأم با قاب های صلب

2. لوله در نیم لوله

· لوله های دسته شده

سازه لوله توخالی در ساخت برج
· لوله قابی

· لوله خرپایی:

· لوله خرپایی مرکب از ستون و عناصر قطری :

· لوله خرپایی مشبک :

لوله قابی
کاربرد نخستین سیستم لوله ای قابی بود که برای اولین بار در ساختمان آپارتمانی 43 طبقه دویت چست نات در شیکاگو (1961) به کار رفت. در این سیستم لوله ای دیوار های خارجی سا ختمان از شبکه ای از تیرهای نزدیک به هم تشکیل می شود که با اتصالات صلب به یکدیگر متصل می باشند(به صورت قاب ویراندیل) و این دیوارهای خارجی به توسط عمل لوله طره شده بدون استفاده از مهار بندی داخلی بارهای جانبی را تحمل می کنند. فرض می شود که ستون های داخلی فقط بارهای وزن را تحمل می نمایند و در سختی لوله خارجی سهمی ندارند. کف های سخت طبقات همچون دیافراگم نیروهای جانبی را به دیوارهای پیرامونی توزیع می کنند.

مثال های دیگری از ساختمان هایی که در آنها از لوله قابی تو خالی استفاده شده عبارتنداز: ساختمان 83 طبقه استاندارد اویل در شیکاگو و ساختمان 110 طبقه مرکز تجارت دنیا در نیویورک با وجود اینکه این ساختمان ها دارای هسته داخلی می باشند مانند لوله های تو خالی عمل می کنند زیرا هسته ها در آنها برای تحمل بارهای جانبی طرح نگردیده اند.

لوله ویراندیلی بطور منطقی از سازه قاب صلب معمولی نتیجه می شود و در حقیقت تکامل یافته آن می باشد. این سیستم دارای سختی جانبی و مقاومت پیچشی بالا می باشد و در عین حال از لحاظ تقسیم بندی فضای داخل آن انعطاف پذیر است.ستون ها و تیرها در شبکه به قدری نزدیک یکدیگر و با فاصله کم قرار داده می شوند که می توان از آنها به عنوان چهار چوب یا قاب پنجره ها استفاده نمود.

در طرح سیستم های لوله ای قابی ایده ال آن است که دیوارهای خارجی به صورت واحد و مشترک عمل کنند و در مقابل بارهای جانبی کاملا مانند یک تیر طره ای خم شوند. در چنین حالتی تمام ستون هایی که لوله را می سازند، مشابه تارهای یک تیر، تحت کشش یا فشار محوری مستقیم خواهند بود.

اما رفتار واقعی لوله در جایی ما بین رفتار تیر طره ای خالص قاب خالص قرار دارد. اضلاعی از لوله که موازی امتداد نیروهای جانبی می باشند، با توجه به انعطاف پذیری تیرها ، تمایل دارند که مانند قاب های صلب چند دهانه و مستقل عمل کنند. این انعطاف پذیری باعث می شود که در قاب تغییر شکل های ناشی از برش ایجاد شود که به نام لنگی برش خوانده می شود. بنابراین در ستون ها و تیرها خمش بوجود می آید.

اثر تغییر شکل برشی در روی عمل لوله منجر به توزیع غیر خطی فشار در امتداد پوش ستون ها می گردد، ستون هایی که در گوشه های ساختمان واقع شده اند مجبور می باشند سهم بیشتری از بار را نسبت به ستون های ما بین آنها تحمل کنند. تغییر شکل کل ساختمان دیگر شباهت به تغییر شکل تیر طره ای نخواهد داشت زیرا تغییر شکل حالت برش اهمیت بیشتری پیدا می کند.

مسئله برش شدیداً در روی کار آیی سیتم های لوله ای تأثیر می گذارد و تمام پیشرفت های بعدی در طرح لوله ای سعی بر بر طرف نمودن این اشکال دارد. چنین به نظر می رسد که روش لوله قابی برای ساختمان های فولادی تا 80 طبقه و برای ساختمان های بتنی تا 60 طبقه اقتصادی باشد.

لوله خرپایی:
ضعف لوله قابی در انعطاف پذیری تیرهای آن قرار دارد. با اضافه نمودن عناصر مورب (قطری) به مقدار زیادی بر صلبیت لوله افزوده می گردد. در این صورت قسمت عمده برش به وسیله عناصر قطری جذب می شود نه به وسیله تیرهایی که در بالا و پایین آنها پنچره قرار دارد. اعضاء قطری مستقیماً بارهای جانبی را اساساً به صورت نیرو های محوری تحمل می کنند. این کاهش تغییر شکل برشی (ناشی از لنگی برش) رفتار خالص طره ای را تامین می کند.

لوله خرپایی مرکب از ستون و عناصر قطری :
در این سیستم از عناصر قطری در داخل شبکه مستطیلی تیرها و ستون ها استفاده می شود. عناصر قطری و تیرها با یکدیگر در مقابل بارهای جانبی صلبیت دیوار مانندی بوجود می آورند. این اعضاء قطری نه فقط قسمت اعظم بارهای جانبی را حمل می کنند بلکه همچون ستون های مایل عمل می نمایند و بار های وزن را نیز تحمل می کنند.

معمولاً کشش ایجاد شده در اثر بار های جانبی بر فشار تولید شده در اثر بارهای ورن غالب نمی آید. وظیفه دوگانه اعضاء قطری این سیستم را برای ساختمان های خیلی بلند (تا حدود 100 طبقه برای ساختمان های فولادی) نسبتاً پر بارده می سازد. استفاده از عناصر قطری موجب می شود که بتوان فاصله ستون ها را خیلی بیشتر از فاصله ستون ها در لوله قابی اختیار کرد.

یک ویژگی اصلی این سیستم قابلیت آن در توزیع یکنواخت بارهای متمرکز در سراسر سازه می باشد.

تیرها بارهای وزن بین ستون ها را حمل می نمایند و مانند مهارهایی از کشیده شدن کف ها جلوگیری می کنند. بدین طریق آنها بر کار آیی عناصر قطری به عنوان سیستم اصلی توزیع بار می افزایند.

روش جالبی برای ایجاد عناصر قطری در دیوارهای خارجی بتنی در پروژه تحصیلی یکی از دانشجویان انستیتوی تکنولوژی ایلی نوی پیشنهاد شده است. در آن عناصر قطری با پر نمودن سوراخ های پنچره در یک طرح مورب بوجود می آید.

لوله خرپایی مشبک :
در این سیستم ، لوله از عناصر مورب نزدیک بهم بدون هیچ ستون قائمی ساخته می شود. اعضاء مورب مانند ستون های مایل عمل می کنند، تمام بارهای وزن را حمل می نمایند و سازه را در مقابل بارهای جانبی سخت تر می سازند. عناصر مورب را ممکن است به وسیله تیرهای افقی به یکدیگر متصل کرد.

عناصر مورب در مقابل بار های جانبی فوق العاده پر بازده می باشند ولی در انتقال بارهای وزن به زمین نسبت به ستون های قائم بازده کمتری دارند. بعلاوه تعداد زیاد اتصالاتی که بین این عناصر مورب لازم می باشد و مشکلات مربوط به جزئیات پنجره ها سیستم خرپای مشبک را به طور کلی چندان عملی و قابل استفاده نمی سازد.

برج با سازه لوله با مهار بندی داخلی
· لوله با دیوارهای برشی موازی:

· لوله در لوله:

· لوله اصلاح شده :

· لوله های دسته شده:

لوله خارجی را ممکن است یا با افزودن عناصر قطری در صفحه های خارجی تقویت نمود و یا آن را از داخل با اضافه نمود دیوار های برشی یا هسته های داخلی تقویت کرد. در قسمت های زیر چند روش برای مهار بندی داخلی بررسی می گردند.

لوله با دیوارهای برشی موازی:
دیوار لوله ای خارجی را می توان با ترکیب نمودن دیوارهای برشی داخلی در نقشه افقی سازه تقویت کرد. دیوار های لوله خارجی را می توان مانند بال های یک تیر تشکیل شده از اعضاء متصل به هم از این تجسم نمود که در آن دیوارهای برشی جان تیر را تشکیل می دهند. تنشها در دیوارهای لوله خارجی اساساً محوری می باشند زیرا لنگی برش در این سیستم حداقل می باشد.

لوله در لوله:
با به کار بردن هسته نه فقط برای بارهای وزن بلکه همچنین برای تحمل بار های جانبی سختی سیستم لوله تو خالی به مقدار خیلی زیادی افزایش می یابد. سازه کف لوله های خارجی و داخلی را به یکدیگر متصل می کند و همگی در مقابل نیرو های جانبی به صورت واحد و مشترک عمل می نمایند.

واکنش یک سیستم لوله در لوله در مقابل بار های جانبی مشابه واکنش ساده مرکب از قاب صلب و دیوار برشی است. اما لوله قابی خارجی خیلی سخت تر از قاب صلب می باشد.

لوله خارجی بیشتر بار جانبی را در قسمت بالا ساختمان مقاومت می کند، در صورتی که هسته بیشتر بار را در قسمت پائین ساختمان تحمل می نماید.

روش لوله در لوله در ساختمان 38 طبقه برانسویک در شیکاگو و ساختمان 52 طبقه شماره 1 میدان شل در هوستون به کار رفته است.

با به کار بردن یک سیستم سه لوله ای تو در تو ، طراحان یک ساختمان 60 طبقه اداری در توکیو سیستم لوله در لوله را یک قدم به جلو بردند. در این سیستم لوله خارجی به تنهایی بارهای باد را تحمل می نماید، ولی هر سه لوله که بوسیله سیستم های کف(دیافراگم ها) به یکدیگر متصل شده اند در تحمل بارهای زلزله که عامل مهمی در ژاپن می باشد شرکت کرده و روی یکدیگر اثر متقابل دارند.

لوله اصلاح شده :
سیستم لوله ای در مورد ساختمان های با نقشه افقی دایره و تقریبا مربع بیشترین بازده را دارد. ساختمان هایی که از این شکل ها منحرف می شوند، در موقع استفاده از سیستم های لوله ای ملاحظات سازه ای ویژه ای را لازم دارند. دو مثال زیر چنین شرایطی را تشریح می کند.

· لوله قابی توأم با قاب های صلب :

شکل شش ضلعی ساختمان 40 طبقه اداری در شارلوت واقع در ایالت کارولاینای شمالی طراحان را وادار کرد تا روش لوله ای را اصلاح کنند، گوشه های تیز این ساختمان شش ضلعی لنگی برش زیادی را نشان داد که استفاده موثر از سیستم لوله ای را غیر ممکن می ساخت .

اضافه نمودن قاب های صلب در جهت عرض ساختمان موجب گردید که دیوارهای خارجی به یکدیگر متصل شوند، بدین ترتیب دیوارهای انتهایی در دو انتهای مثلثی شکل ساختمان به وسیله قاب های صلب تقویت گردیدند. با متصل کردن و بستن دیوار های پیرامونی به یکدیگر سیستم لوله ای موثری بدست آمد.

· لوله در نیم لوله:

نقشه افقی نا منظم ساختمان 32 طبقه بانک ملی و ستون پنسیلوانیا در پیتسبورگ موجب راه حل ویژه دیگری در طرح لوله ای گردید، در اغلب ساختمان های لوله ای عمل لوله ای به وسیله دیوار های خارجی ایجاد می گردد اما در این ساختمان، دو هشت ضلعی متقاطع یک لوله سازه ای در قسمت مرکزی ساختمان تشکیل می دهند.

دو قسمت انتهایی ساختمان به وسیله سیستم های قاب – دیواری ناودانی شکل تقویت می شوند. نیروهای جانبی (در اینجا باد) مشترکا به توسط لوله داخلی و دیوارهای انتهایی ناودانی شکل بسیار بزرگ مقاومت می گردند.

لوله های دسته شده:
آخرین پیشرفت در طرح روش لوله های دسته شده می باشد. این روش برای ساختمان سیرز در شیکاگو به کار برده شده که در حال حاضر بلندترین ساختمان دنیاست.

لوله قابی خارجی در این روش به وسیله دیافراگم های عرضی داخلی در هر دو جهت تقویت می گردد. بدین ترتیب مجموعه ای از لوله های حجره ای تشکیل می شود. هر یک از این لوله های مستقلاً قوی هستند، بنابراین ممکن است آنها را به هر شکلی دسته کرد و در هر ترازی قطع نمود.برتری دیگر سیستم لوله های دسته شده در محصور کردن سطوح بسیار وسیع طبقات قرار دارد .

دیافراگم های داخلی در موقع مقاومت نیروهای برشی مانند جان های یک تیره طره ای عظیم عمل می کنند و در نتیجه لنگی برش را به حداقل می رسانند. به علاوه این دیافراگم ها در تحمل خمش نیز سهیم می باشند.

دیافراگم هایی که موازی بارهای جانبی هستند(یعنی جان های تیر) برش را جذب می کنند و در نتیجه در نقاط تلاقی با دیوارهای عمود بر آنها (یعنی بال ها) نقاط شش حداکثر ایجاد می شود که نشان دهنده عمل جداگانه هر یک از لوله ها می باشد، به اختلاف توزیع تنش محوری با حالتی که هیچ تقویت کننده داخلی وجود ندارد یعنی فقط یک لوله تنها باشند توجه کنید. با وجود اینکه تا حدودی لنگی برش رخ می دهد، دیافراگم های قائم سعی بر توزیع یکنواخت تنش های محوری دارند. ولی انحراف از رفتار لوله ای ایده آل که با خطوط منقطع در شکل نشان داده شده به نظر نمی رسد که قابل ملاحظه باشد.

· ساختمان های مرکب یا پیوندی :

· ساختمان های مرکب لوله ای :

· پوشش دیواری صفحه ای:

ساختمان های مرکب یا پیوندی
در سازه پیوندی که از پیشرفت های اخیر به منظور ازدیاد سختی جانبی آسمان خراش های قابی می باشد بتن و فولاد مشترکاً به عنوان واحد سازه ای عمل می کنند. این ایده چندین سال است که در مورد اعضاء سازه ای مانند کف ها وستون ها به کار رفته است . اما طرح تمام ساختمان بصورت مرکب روش کاملا جدیدی به شمار می رود. در زیر دو راه حل متمایز به عنوان مثال هایی از کار برد این روش ارائه می شود.

ساختمان های مرکب لوله ای
در سیستمی که به وسیله شرکت اسکیدمور، اوبنگز و مریل طرح و تکمیل شده است قاب فولادی خارجی در مقابل تغییر شکل جانبی به وسیله دیوار پیرامونی مشبک (سوراخ دار) بتنی ریخته شده در محل تقویت می گردد. ساختمانی که بدین ترتیب بر پا می شود شباهت به لوله صلبی دارد که از زمین طره شده باشد. در این روش اجرای سریع و مقاومت زیاد (و در نتیجه انعطاف پذیری فضای داخل) ساختمان فولادی با محفوظ از آتش بودن، عایق بندی، صلب جانبی ، و قالب پذیری دیوار خارجی بتنی ترکیب می شود. این سیستم در ساختمان 36 طبقه گیت وی- 3 در شیکاگو، ساختمان 50 طبقه برج شماره 1 میدان شل در نیواورلئان و ساختمان 24 طبقه سی-دی-سی در هستون که در آن قطعات پیش ساخته نما بعنوان قالب بندی بتن ریخته شده در محل به کار رفتند، مورد استفاده قرار گرفته است.

روش اجرای این سیستم بدین ترتیب است که ابتدا قاب فولادی به اندازه 8 تا 10 طبقه بالا آورده می شود. ستون های خارجی باید بارهای اجرایی را تحمل کنند. برای تأمین پایداری جانبی، قاب خارجی به طور موقت بوسیه کابل مهاربندی می شود. سپس فولادهای کف در محل قرار می گیرد و بتن کف ریخته می شود تا پایداری اسکلت فولادی تأمین گردد و بتوان کار داخل ساختمان را شروع کرد. بعد از اینکه شبکه های فولادی بتن مسلح و قالب های بتن در اطراف ستون ها و برای شاه تیرها در محل قرار داده شد، بتن ریخته می شود تا یک دیوار محیطی پیوسته مشبک (سوراخ دار) تشکیل گردد. این سلسله عملیات در هر 8 تا 10 طبقه ساختمان تکرار می شود.

اما اختلاف حرکت بین ستون های خارجی بتن – فولادی و ستون های داخلی فولادی مشکلی ایجاد می کند، برای اینکه کوتاه شدن نامساوی ستون ها در اثر رفتار ارتجاعی، انقباض و خزش برطرف شود .در جا گذاری شاه تیر ها باید تعدیلی صورت گیرد.

چون جدار لوله ای در این سیستم همه بارهای جانبی را مقاومت می کند، ستون ها شاه تیرهای تشکیل دهنده قاب های هسته تأسیسات ضروری «آسانسور، آب، برق، گاز و غیره) می توانند سبک تر باشند زیرا آنها فقط بارهای وزن را تحمل می کنند. همچنین کف قابل استفاده خالص در طبقات بالا در آنها سطح هسته را می توان کاهش داد افزایش می یابد.

شرکت رید و تاریکس در سانفرانسیسکو سیستم ساختمانی مرکب لوله ای دیگری ابداع کرده است. آنها از شاه تیرهای فولادی و ستون های فولادی لوله ای پر شده با بتن به عنوان سازه نما استفاده می کنند. در این مورد نیز پوش ساختمان سختی کافی برای حمل تمام بارهای جانبی را تأمین می نماید. در این سیستم از قطعات پیش ساخته ای استفاده می شود که هر یک شامل یک ستون لوله ای به ارتفاع دو طبقه و دو شاه تیر فولادی طره ای می باشد. این قطعات پیش ساخته در وسط دهانه شاه تیرها و در وسط ارتفاع ستون ها به یکدیگر پیچ کرده می شود. از لحاظ بار گذاری جانبی این نقاط اتصال تحت کمترین تنش می باشد . پیوستگی طبیعی شاه تیرها در محل ستون ها که تنش ها بیشترین مقدار را دارند از بین نمی رود، شاه تیرها در ستون ها فرو می روند و فقط جان آنها به لوله متصل می شود. بدین ترتیب از تعداد اتصالات ساختمان که تحت تنش های زیاد می باشند به مقدار زیادی کاسته می شود.

پوشش دیواری صفحه ای
روی دیوارهای خارجی سازه های قابی فولادی معمولاً قطعات پیش ساخته دیواری متصل می گردد،این قطعات نا سازه ای می باشند و منحصراً برای حفاظت در مقابل محیط خارج ساختمان به کار می روند.

میس فان در روهه یکی از اولین آرشیتکت هایی بود که از روکش ( پوشش) فولادی در سازه نمای ساختمان های بلند استفاده کرد، در یک ساختمان آپارتمانی، او از صفحات فولادی رنگ شده به ضخامت 5 –16 اینچ برای پوشاندن بتن محافظ قاب فولادی در مقابل آتش سوزی اسفاده نمود. موقعی که پوشش فولادی به توسط بر آمدگی های میخ شکلی به بتن مسلح متصل می گردد، نه فقط در مقابل هوا ، قاب پنجره و نمایش معماری مطلوب بوجود می آورد بلکه سختی سازه ای نیز ایجاد می کند، در اغلب سازه های قاب صلب، قسمت اعظم مقاومت در مقابل تغییر مکان جانبی به وسیله شاه تیرها ایجاد می شود. اما عمل مرکب پوسته فولادی و قاب متشکل از فولاد و بتن مسلح مقاومت جانبی را به قدری زیاد می کند که شاه تیرهای داخلی سختی کمتری لازم دارند. به علاوه بدون افزایش وزن سازه، نوسان (تغییر مکان جانبی) ساختمان 20 تا 50 در صد کاهش می یابد. چون پوشش فولادی نسوز نمی باشد. آیین نامه ها استفاده از آن را برای تحمل بارهای وزن مجاز نمی دانند.

معرفی انواع پارکینگها وضوابط طراحی آنها

انواع پاركينگ
انواع پاركينگھايي كه امروزه در كشورھاي مختلف مورد استفاده اند ،عبارت انداز : پاركينگ خياباني ،پاركينگ ھمسطح
،پاركينگ چند طبقه ،پاركينگ بامي ، پاركينگ مكانيكي ،و پاركينگ زير زميني . ھريك از اين پاركينگھا كه به شرح
مختصر آنھا مي پردازيم ،ممكن است انواعي داشته باشد .
پاركينگ خياباني
استفاده وسايل نقليه از سطح خيابانھا به عنوان پاركينگ ھنگامي مشكل چنداني ايجاد نمي كند كه تعداد اين وسايل در شھر
نسبت به ظرفيت خيابانھا كم باشد . ظرفيت جاده را در آغاز طرح معمولاً طوري در نظر مي گيرند كه جوابگوي نيازھاي
آينده طرح باشد .از اين رو ظرفيت ھر جاده در سالھاي اوليه استفاده از آن غالباً بيش از نياز بالفعل آنھاست و به ھمين علت
استفاده وسايل نقليه از قسمتي از سطح خيابان به عنوان پاركينگ در اين حالت مشكل چنداني ايجاد نمي كند . اما به تدريج
كه بر تعداد وسايل نقليه افزوده مي شود ،كمبود فضاي عبور و مرور وسايل نقليه محسوس مي شود . در اين صورت ،
توقف وسايل نقليه در كنار خيابانھا در ساعاتي از روز يا در تمام طول روز ممنوع مي شود .
جاده را اصولاً براي عبور ومرور وسايل نقليه مي سازند . پس اولويت استفاده از سطح خيابان ، با وسايل نقليه در حال
حركت است . بنابراين در مواقعي كه ظرفيت خيابان براي عبور وسايل نقليه كافي نيست بايد از توقف وسايل نقليه در آنجا
جلوگيري كرد . از طرف ديگر به علت عادت مردم به استفاده از سطح خيابانھا به عنوان پاركينگ ، و كمبود پاركينگھاي
عمومي و خصوصي ،و ھمچنين افزايش تعداد وسايل نقليه ،جلوگيري كامل و تمام وقت از پارك اين گونه وسايل در خيابانھا
بسيار دشوار است . پارك خياباني در اكثر شھرھاي دنيا پديده اي رايج است . بنابراين ،به كار گرفتن مديريت ترافيك براي
استفاده از سطح خيابانھا به عنوان پاركينگ بسيار اھميت دارد و مي توان با اتخاذ روشھايي از امكنات موجود به نحو
مطلوبي استفاده كرد . در ھر حال انتخاب سطح جاده ھا به عنوان پاركينگ از نامناسب ترين روشھاي حل مسئله پاركينگ
است زيرا گرانترين و غالباً بھترين زمينھا به پاركينگ اختصاص مي يابند و ھمين باعث كاھش ظرفيت خيابان ممانعت از
سبقت ، افزايش تصادف ، ايجاد خطر براي عابران پياده و كندي ترافيك مي شود .
زاويه پارك كردن
طرز پارك كردن در خيابانھا نيز نكته مھمي است . رانندگان بر حسب مورد ،وسيله نقليه خود را موازي جدول كنار خيابان
يا به حالت زاويه دار با آن پارك مي كنند . ھر كدام از اين دو روش مزايا و معايبي دارد . در پارك موازي طولي از جدول
يا كناره خيابان كه براي توقف وسيله نقليه لازم است ،به حداكثر خود مي رسد ،در صورتي كه اگر وسيله نقليه با زاويه اي
نسبت به جدول پارك شود اين طول اشغال شده كمتر خواھد شد . ھرچه زاويه پارك افزايش يابد اين طول كمتر مي شود و
١ سطح لازم براي پارك وسايل نقليه را - در حالتي كه وسيله با زاويه ٩٠ درجه پارك شود به حداقل خود مي رسد . شكل ٥
با زواياي مختلف نشان مي دھد .
براي رانندگان ،پارك كردن به صورت زاويه دار مناسب تر است زيرا ورود و خروج از پارك در اين حالت راحت تر از
حالت موازي صورت مي گيرد . اما در طريقه موازي براي پارك كردن و خروج از پارك چند دفعه جلو و عقب كردن لازم
است .
از معايب پارك زاويه اي خطرناك بودن آن در موقع خارج شدن و قطع ترافيك عبوري است . به علاوه در مواقعي كه
ارتفاع جدول كم است ، امكان اشغال قسمتي از پياده رو توسط وسيله نقليه وجود دارد زيرا وسايل نقليه مي توانند تا حد
چرخھاي جلو خود در پياده رو جلو بيايند و سدي براي عابران پياده به وجود آورند .
در صورت عريض بودن و كم بودن حجم ترافيك آن ممكن است قسمتي از فضاي مياني خيابان را به پاركينگ اختصاص
دھند . از مھمترين عيبھاي اين گونه پاركينگ عبور اجباري سرنشينان وسايل نقليه پارك شده از عرض خيابان است و
احتمال تصادف در اين حالت افزايش پيدا مي كند .
افزايش ظرفيت پاركينگ خياباني
گفتيم كه اگر به علت تعدد مراجعان از نظر تعداد محل پارك محدوديت ظرفيت وجود داشته باشد بايد ترتيبي داد كه از ھر
محل پارك چند دفعه در روز استفاده شود . در پاركينگھاي خياباني براي رسيدن به اين مقصود مي توان از توقف سنج
استفاده كرد . كه در ادامه بحث به اجمال آن را شرح مي دھيم .
توقف سنج
يكي از رايجترين راھھاي اخذ وجه از پاركھاي خياباني ومحدود كردن مدت توقف ، استفاده از توقف سنج است . از توقف
سنج كه كارل مگي آن را ختراع كرده است براي اولين بار در سال ١٩٣٥ استفاده شد . به مرور استفاده از توقف سنج
گسترش يافت و امروزه در بيشتر شھرھاي بزرگ دنيا از آن استفاده مي شود .
مھمترين نكاتي كه در انتخاب محلھاي مناسب براي نصب توقف سنج بايد در نظر گرفت ،عبارت انداز : لزوم عبور آزاد
ترافيك ،لزوم دسترسي به محلھاي مجاور ،و در نظر گرفتن ظرفيت و فاصله پاركينگھاي عمومي از محل مورد نظر .
نصب توقف سنج در محل بدون در نظر گرفتن وضعيت مناطق مجاور ، ممكن است باعث ايجاد تراكم در خيابانھاي مجاور
شود ، زيرا رانندگان براي فرار از پرداخت وجه ممكن است به خيابانھاي اطراف رو آورند . به ھمين دليل ، براي نصب و
استفاده از توقف سنجھا بايد منطقه اي وسيعتر از منطقه مورد نظر براي نصب توقف سنج را بررسي و مطالعه كرد .
مزايا و معايب استفاده از توقف سنجھا . مزيت مھم استفاده از توقف سنجھا آن است كه چون علاوه بر محدود بودن زمان
توقف بايد وجه نسبتاً زيادي ھم براي پارك كردن پرداخت ، صاحبان وسايل نقليه معمولاً از توقفھاي طولاني و بيجا اجتناب
مي كنند و در نتيجه از ھر محل پارك چند دفعه در روز استفاده مي شود . به علاوه چون محل توقف وسايل نقليه با خط
كشي مشخص شده است ، رانندگان براي پارك كردن دردسر چنداني نخواھند داشت (بر خلاف پاركينگھاي خياباني بدون
توقف سنج ) . از مزاياي ديگر استفاده از توقف سنج در در آمد قابل توجھي است كه بابت حق توقف عايد مي شود و مي
توان از آن براي بھبود وضع ترافيك استفاده كرد . استفاده از توقف سنج معايبي نيز دارند كه مھمترين آنھا از اين قرارند
:استفاده از توقف سنج اصولاً راه حل كلي و جامعي براي مسئله پاركينگ به شمار نمي رود ؛ چون ھر محل پارك بايد براي
بزرگترين اتومبيلھا(يا حداقل قدري بزرگتر از اندازه متوسط اتومبيلھا) در نظر گرفته شود قاعدتاً از تعداد محلھاي پارك در
مقايسه با حالتي كه توقف سنج وجود ندارد كاسته مي شود ؛ به ساكنان مناطق مسكوني كه توقف سنج در مجاورت منزل آنھا
نصب مي شود ،از نظر پرداخت حق توقف مخارجي تحميل مي شود ؛به طور كلي ،نصب توقف سنج به زيبايي شھر لطمه
مي زند كنترل توقفھاي خياباني با توقف سنج وقتي قابل توجيه است كه نتوان با علائمي نظير ممنوع ،محدوديت زمان توقف
و نظاير آنھا از توقف وسايل نقليه در كنار خيابانھا جلوگيري كرد . لزوم استفاده از اين وسيله غالباً به علت احتياج مبرم به
محل توقف براي بارگيري و تخليه ،مراجعه به سازمانھا و موسسات و عدم وجود پاركينگھاي عمومي كافي پيش مي آيد .
در اين مواقع ،رانندگان به اجبار علائم مذكور را ناديده مي گيرند و حتي گاھي به صورت پھلو به پھلو توقف مي كنند .
نصب توقف سنج براي تعيين محل نصب توقف سنجھا به اطلاعاتي نياز است از جمله محل مكانھايي كه براي بارگيري و
تخليه لازم اند و فاصله بين آنھا نوع اجناسي كه بايد بارگيري يا تخليه شوند محل ورودي ساختمانھا محل لوله ھاي سوخت
منازل و ساختمانھا ، محل شير ھاي آتش نشاني ،فاصله تا تقاطعھا كه بايد توقف ممنوع باشد ،ايستگاھھاي اتوبوس و محل
عبور عابران پياده . ھمچنين بايد نوع وسايل نقليه اي كه مجاز به استفاده از توقف سنجھا ھستند مشخص شود تا اندازه و
محل پارك متناسب با آنھا در نظر گرفته شود . وسايل نقليه ديگري نيز نظير اتومبيلھاي آتش نشاني ،آمبولانسھا ، وسايل
حمل ونقل ادارات و سازمانھا كه ناچارند در مكانھاي بخصوصي توقف كنند بايد مورد نظر قرار گيرد . شايد لازم نباشد كه
در تمام مناطق ھمه توقف سنجھا را به توقفھاي كوتاه مدت اختصاص داد. شايد بتوان بعضي از محلھا را براي توقفھاي
كوتاه مدت و بعضي ديگر را براي توقف ھاي طولانيتر در نظر گرفت . در اين صورت لازم است شكل ظاھري توقف
سنجھايي كه براي دو حالت فوق در نظر گرفته مي شوند با ھم تفاوت داشته باشند تا رانندگان در استفاده از آنھا دچار اشتباه
نشوند .
به طور كلي طول و عرض مناسب براي ھر محل پارك را به ترتيب ٦ و ٥ر ٢ متر در نظر مي گيرند اما در مواقع
اظطراري مي توان طول ھر محل پارك را به ٨ ر ٥ متر كاھش داد . ھميشه بايد بين ھر چند محل پارك فاصله اي قائل شد
تا امكان پياده و سوار شدن مسافران از وسايل نقليه ديگر وجود داشته باشد .
پاركينگ ھمسطح
پاركينگ ھمسطح به قطعه زميني اطلاق مي شود كه صرف نظر از شكل آن بتوان از آن به عنوان پاركينگ استفاده كرد .
آنچه در مورد اين گونه پاركينگھا اھميت دارد اين است كه قواعد اساسي طرح پاركينگھا در آنھا رعايت شود ،به طوريكه
از قطعه زمين موجود حداكثر استفاده حاصل شود .
٧٥ ر ٤ متر × اندازه محلھاي پارك برحسب مورد ، با توجه به اندازه اتومبيلھايي كه از آن استفاده خواھند كرد،بين ٥ر ٢
٥ر ٥ متر مربع است . عرض مسيري كه بين ھر دو رديف در محلھاي پارك در نظر مي گيرند ،بر حسب × مربع تا ٥ر ٢
آنكه عبور يك طرفه يا دو طرفه باشد متفاوت است . براي عبور يك طرفه در حالتي كه پارك كردن به صورت عمودي در
نظر گرفته شود عرضي برابر شش متر ،و براي عبور دو طرفه با ھمين زاويه پارك عرضي معادل ٥ر ٧ متر بايد در نظر
گرفت . در صورتي كه اتومبيلھا با زاويه اي كمتر از ٩٠ درجه پارك شوند ،عرض لازم كاھش مي يابد . نمونه ھايي از
٨ نشان داده شده است . - ٢ تا ٥ - طرز تعبيه محلھاي پارك (پھلو گاھھا ) عمودي يا زاويه دار در شكلھاي ٥
چون امكان گردش اتومبيلھا در پيچھاي بين محلھاي پارك اھميت دارد ،به صرفه است كه از چند جاي پارك براي سھولت
گردش صرف نظر شود. شعاع گردش براي اتومبيلھاي مختلف با اندازه ھاي متفاوتي كه دارند فرق مي كند . قطر دايره
گردش بر حسب مورد بين ٥ر ٧ تا ١٥ متر تغيير مي كند . در عمل ،دايره گردش را با قطر كمتر از ١٨ متر در نظر نمي
گيرند .
پاركينگ چند طبقه
در مناطقي نظير مراكز شھرھا ،كه زمين كمياب وگران است ،و يا نزديك فرودگاھھاي بزرگ و ايستگاھھاي مركزي
مسافربري عمومي كه در آنھا به تعداد نسبتاً زيادي محل پارك احتياج است ،ايجاد پاركينگھاي ھمسطح براي جوابگويي به
نيازھاي منطقه صلاح نيست . در اين قبيل موارد ،به جاي پاركينگھاي ھمسطح از پاركينگھاي چند طبقه استفاده مي كنند و
در نتيجه برحسب تعداد طبقات، از مساحت زمين موجود چند برابر استفاده مي شود .
در طرح پاركينگھاي چند طبقه چھار عامل اھميت بيشتري دارد : ١.مشخص كردن ظرفيت براساس نيازھاي پيش بيني شده
٢. سھولت ورود و خروج وسايل نقليه ؛ ٣. مخارج احداث و نگھداري پاركينگ ؛ و ٤. رعايت ھماھنگي لازم بين ؛
ساختمان پاركينگ و ساختمانھاي مجاور .
تعداد طبقات پاركينگھاي چند طبقه تابع چھار عاملي است كه ذكر كرديم . به طور كلي امروزه معتقدند كه تعداد طبقات
٩ نمونه ھايي از - پاركينگھايي كه اتصال طبقات آنھا به يكديگر با رابط صورت مي گيرد ،از پنج طبقه تجاوز نكند . شكل ٥
پاركينگھاي چند طبقه را نشان مي دھد .
شكل ١ اندازه ھاي لازم براي پارك با زاويه ٣٠٠
شكل ٢ اندازه ھاي لازم براي پراك با زوايه ٤٥٠
شكل ٣  اندازه ھاي لازم براي پارك با زاويه ٦٠٠
شكل ٤ اندازه ھاي لازم براي پارك با زوايه ٩٠٠
شكل ٥ نمونه اي از طرح و اندازه ھاي لازم براي پارك(عبور يك طرفه).
پاركينگ بامي
در محلھايي كه زمين بسيار نادر و گران باشد و ايجاد پاركينگھاي مستقل نيز مقدور يا به صرفه نباشد ،يكي از راھھاي
ايجاد پاركينگ استفاده از بام ساختمانھاست . بديھي است كه اگر قرار باشد از بام ساختمان به عنوان پاركينگ استفاده شود.
بايد در طرح و محاسبه ساختمان پيش بينيھاي لازم صورت گيرد .
الف  پاركينگ با طبقات شيبدار پيوسته و ترافيك دو طرفه
ب  پاركينگ با طبقات شيبدار پيوسته و راه خروجي حلزوني مجزا
ج  پاركينگ با طبقات شيبدار و ترافيك يكطرفه با راه عبور مياني
د  پاركينگ با طبقات افقي و رابط مستقيم
ھ  پاركينگ با طبقاتي افقي و راھھاي ورودي و خروجي حلزوني
پاركينگ مكانيكي
در مواقعي كه زمين كافي براي پاركينگھاي بزرگ و مناسب وجود نداشته يا بسيار گران باشد ،ممكن است استفاده ازوسايل
مكانيكي ، نظير بالابرھاي مخصوص به جاي رابط ،بيشتر مقرون به صرفه باشد . اين گونه پاركينگھا را اصطلاحاً
پاركينگھاي مكانيكي مي نامند .
پاركينگھاي مكانيكي را با توجه به وسايل مورد استفاده مي توان به سه گروه تقسيم كرد : ١. پاركينگھاي مكانيكي با وسايل
مكانيكي ساده ؛ ٢. پاركينگھاي مكانيكي با حركت افقي ؛ ٣. پاركينگھاي مكانيكي با بالابرھاي ثابت و متحرك .

پاركينگ زيرزميني
اين نوع پاركينگ پايينتر از سطح زمين ساخته مي شود اين گونه پاركينگ را مي توان در زير جاده ،ميدان ، پارك ، يا زير
زمين ساختمانھاي مسكوني ھتل ھا و ساختمانھاي عمومي ديگر ساخت . پاركينگ زير زميني بيشتر قسمتي از ساختمان
اصلي را تشكيل مي دھد و به علت لزوم صرف ھزينه زياد براي خاكبرداري ،ساختن ديوارھا ، شيبھاي مختلف و تاسيسات
گوناگون ، كمتر اتفاق مي افتد كه جدا از ساختمان اصلي ساخته شود . پاركينگھاي زيرزميني خصوصيت ويژه اي ندارند و
بيشتر در مكانھايي كه زمين كم و گران باشد ، يا وجود ساختمانھاي باستاني و موانع ديگر اجازه ايجاد پاركينگھاي ھمسطح
يا چند طبقه را ندھد ، ساخته مي شوند .
منبع : کتاب مھندسی ترافيک تاليف دکتر جليل شاھی

سيستم بتني قالب تونلي

 


سيستم موسوم به تونلي، يكي از روش‌هاي مورد استفاده براي اجراي ساختمان‌هاي با سيستم باربر ديوار و سقف بتني است. نام تونلي به دليل شكل قالب‌هاي فلزي هم زمان ديوار‌ها و سقف‌هاست. در سيستم تونلي، ديوار‌ها و سقف‌هاي بتن مسلح به صورت هم زمان آرماتوربندي، قالب‌بندي و بتن‌ريزي مي‌شوند. اين روش ضمن بالا بردن سرعت و كيفيت اجرا، عملكرد سازه‌اي و رفتار لرزه‌اي مجموعه سازه را به لحاظ يكپارچگي اعضاء و اتصالات آن‌ها به نحو چشمگيري بهبود مي‌بخشد.

قالب‌هاي مورد استفاده، به اندازه تقريبي ابعاد فضا‌ها هستند. براي قالب‌بندي يا قالب‌برداري، نياز به خرد كردن قالب‌ها و تبديل آن‌ها به ابعاد كوچك نيست و با همان ابعاد اوليه و به صورت يكپارچه از فضا خارج مي‌شوند. خروج قالب‌هاي تونلي، پس از بتن‌ريزي ديوار و سقف و گيرش آن، با فاصله دادن قالب‌ها از جدار‌هاي بتن‌ريزي شده (قالب‌برداري) و با حركت افقي روي چرخ يا غلتك صورت مي‌گيرد. جدار‌هايي كه با استفاده از اين روش اجرا مي‌شوند جدار‌هاي اصلي داخلي و بعضي جدار‌هاي خارجي (جانبي) هستند.
سازه ساختمان‌هاي با سيستم تونلي، از ديدگاه عملكرد لرزه‌اي اشكال عمده‌اي ندارد و تجربه زلزله‌هاي گذشته رفتار مناسب اين سيستم سازه‌اي را در مقايسه با سيستم‌هاي ديگر ثابت كرده است.
در ساختمان‌هاي با سيستم تونلي، در برخي موارد، براي افزايش سهولت و سرعت اجرا، اجزاي غير سازه‌اي مانند ديوار‌هاي جداكننده، پله‌ها و پانل‌هاي نما به صورت پيش ساخته در نظر گرفته مي‌شوند و بعد از تكميل، سازه اصلي به آن متصل مي‌شود.
در اين روش، ابتدا آرماتور‌بندي و جاگذاري مدار‌هاي برقي ديوار‌ها انجام مي‌شود و هم زمان با اين اقدامات قالب‌بندي بازشو‌هاي مورد نياز براي تاسيسات و در و پنجره اجرا مي‌شود. آنگاه، قالب‌هاي دو طرف ديوار را به صورت پشت به پشت، قالب‌بندي مي‌كنند و با قرار گرفتن قالب‌هاي متوالي در كنار هم، بدون قالب واسط سقفي يا همراه با آن مجموعه قالب‌هاي ديوار و سقف را تشكيل مي‌دهند.
در مرحله بعد، آرماتور‌بندي سقف و جاگذاري مدار‌هاي برق انجام مي‌شود و قالب‌هايي براي خالي ماندن محل داكت‌ها و ديگر حفره‌هاي لازم در سقف نصب مي‌شود. در ادامه، بتن‌ريزي سقف‌ها و ديوار‌ها به صورت يكپارچه و در يك مرحله انجام مي‌شود. اجراي جدار‌هاي بتني پرداخت شده، نياز به نازك‌كاري بر روي سطوح آن‌ها را برطرف مي‌كند.
در روش ديگر كه به نام سيستم بتني درجا با قالب‌هاي يكپارچه ديواري و سقفي شناخته شده است، كليه ديوار‌هاي داخلي و خارجي (به جز ديوار‌هاي غير سازه‌اي جدا كننده) به طور هم زمان قالب‌بندي و بتن‌ريزي مي‌شوند. در اين روش، بر خلاف روش‌هاي تونلي، قالب‌بندي ديوار و سقف توسط قطعات تخت كوچك انجام مي‌شود.
سه روش ديگر قالب صنعتي براي اجراي ساختمان بتن مسلح با ديوار برشي مطرح شده است كه در حقيقت، گونه‌هاي ديگر روش‌هاي دستيابي به سيستم يكپارچه ديوار و سقف بتني هستند. در هر سه نوع آن‌ها، تمامي ديوار‌ها، به وسيله قالب‌هاي تخت، قالب‌بندي مي‌شوند و بتن‌ريزي ديوار‌ها به صورت يكپارچه و هم زمان انجام مي‌‌شود. پس از عمل‌آوري اوليه بتن ديوار، سقف با روش‌هاي مختلفي اجرا مي‌شود كه در ادامه توضيح داده شده است.
1. روش ميز پرنده
در روشي كه به ميز پرنده نام‌گذاري شده است، قالب‌هاي بزرگي به صورت ميز، با پايه‌هاي مستقر روي چرخ يا غلتك، كل سقف يك فضا را مي‌پوشانند و روي آن‌ها آرماتور‌بندي سقف انجام و سپس بتن‌ريزي مي‌شود. بعضي از انواع اين روش‌ها شباهت زيادي به روش تونلي متعارف دارد، و به گونه‌اي طراحي شده است كه امكان بتن‌ريزي هم زمان ديوار و سقف فراهم آيد.
در اين روش نيز ديوار‌هاي نماي اصلي پس از اجراي ديوار‌هاي سازه‌اي و سقف، با مصالح گوناگوني قابل اجراست.
2. روش تونلي با سقف قالب سرخود نيمه پيش ساخته
در يك روش ديگر، پيش‌دال خرپايي يا ساده، يا دال‌هاي نواري بتني بر روي لبه‌هاي ديوار‌هاي جانبي فضا‌ها قرار مي‌گيرد. در صورت استفاده از پيش‌دال، پيش از بتن‌ريزي، آرماتور‌هاي فوقاني پيش‌دال جاگذاري مي‌شود و اتصال ميل‌گرد‌هاي سقف و ديوار نيز در همين مرحله انجام مي‌شود. سپس بتن‌ريزي قسمت فوقاني پيش‌دال و محل‌هاي اتصال پيش‌دال يا دال پيش ساخته با سقف انجام مي‌شود.
در اين روش اجرا، ديوار‌هاي خارجي معمولاً هم زمان با ساير ديوار‌ها قالب‌بندي و بتن‌ريزي مي‌شوند. ديوار‌هاي نما نيز معمولاً بتني و با اجراي درجا هستند. اين امر باعث مي‌شود امكان خروج قطعات قالب از ساختمان با پيچيدگي بيشتري انجام شود. كوچك بودن قطعات هم به همين دليل است، و امكان خروج قطعات از بازشدگي (محل در‌ها و پنجره‌ها) را فراهم مي‌سازد.
مزيت روش‌هاي تونلي افزايش سرعت اجرا به دليل كاهش زمان لازم براي قالب‌بندي و قالب‌برداري است. از طرف ديگر، بر خلاف سيستم بتني درجا با قالب‌هاي يكپارچه ديواري و سقفي، در اين سيستم تنها ديوار‌هاي اصلي سازه‌اي ساختمان به صورت بتن درجا اجرا مي‌شود و ساير ديوار‌ها و تيغه‌ها با يك فاصله زماني اندك، در اكثر موارد با قطعات يا صفحات گچي ساخته مي‌شود.
در صورت اجراي نامناسب يا اتصال ناكافي عناصر غير‌سازه‌اي مانند ديوار‌هاي جدا‌كننده، پله‌ها و پانل‌هاي نما، پايداري آن‌ها به هنگام وقوع زلزله تهديد مي‌شود و عليرغم پايداري سازه اصلي ساختمان، ناپايداري اين عناصر مي‌تواند عملكرد و كارايي ساختمان را دچار اشكال كند.
در پايان، به عنوان نتيجه‌گيري و جمع‌بندي، مي‌توان گفت كه سيستم قالب تونلي از روش‌هاي اقتصادي انبوه‌سازي است. تعداد طبقات بهينه در اين روش، بين 8 تا 10 طبقه است. در اين روش، هزينه‌ها در مقايسه با روش‌هاي رايج بتني و فلزي به طور محسوسي كمتر است. طبق برآورد‌هاي انجام شده توسط انبوه‌سازان مطرح، هزينه‌هاي تا اتمام اسكلت، ديوارها و اندود‌هاي داخلي، نسبت به روش‌هاي رايج اسكلت بتني و فلزي به ترتيب 19 و 38 درصد، كمتر است. نقطه ضعف اصلي اين روش عدم امكان جوابگويي به انتظارات عملكردي پاركينگ‌هاست. در عمل، لازم است براي پاركينگ فضايي مجزا در نظر گرفته شود. در اكثر موارد، لازم است ساختماني مستقل و جداگانه پيش‌بيني شود. از طرف ديگر، شيب زمين پروژه نيز بايد بسيار كم ( حداكثر 5 درصد ) باشد.
اين سيستم صرفاً براي طرح‌هاي انبوه‌سازي مطرح است و در پروژه‌هاي كوچك، قابليت توجيه ندارد.

نقاط قوت:

امكان طراحي مدولار با اين سيستم فراهم است

در صورت طراحي اصولي، اين سيستم، در مقايسه با سيستم‌هاي متداول، مي‌تواند اندكي سبك‌تر باشد. مصرف بتن در اجراي تونلي بيشتر از ساختمان‌هاي با اسكلت فلزي يا بتني است، ولي مصرف ميلگرد و خصوصاً آهن‌آلات در اين روش به طور قابل توجهي كمتر از ساختمان‌هاي با اسكلت فلزي و بتني است. لازم به توضيح است در اكثر موارد، ضخامت لايه بتني ديوار و سقف حدود 15 سانتيمتر است. با توجه به اين نكته كه در سيستم تونلي ديوار‌هاي داخلي تيغه گچي با ديوار خشك است، وزن ساختمان در اين روش به طور قابل توجهي كمتر از روش سيستم بتني درجا با قالب‌هاي يكپارچه ديواري و سقفي است.

در صورت كاربرد اين سيستم، نما‌هاي بتني ترجيحاً بتن نمايان، با طرح‌هاي مختلف در نظر گرفته مي‌شود. اين امر باعث مي‌شود هزينه‌هاي مربوط به نما به حداقل برسد. در مورد نما‌هايي كه آزاد هستند و ديوار‌هاي آن‌ها با سيستم تونلي ساخته نمي‌شوند، براي نما انتخاب‌هاي مختلفي مطرح است. يكي از رايج‌ترين انتخاب‌ها لارژ پانل‌هاي بهبود يافته است كه در اين حالت صرفاً نقش جدا كننده ايفاد خواهند كرد. پيش ساخته بودن نماي ساخته شده با قطعات لارژ پانل بتني باعث مي‌شود از كيفيت و تنوع بالاتري، در مقايسه با ديگر نما‌هاي اجراي درجا، برخوردار باشد. راه حل ديگر، اجراي ديوار بنايي يا با استفاده از قطعات 3D است. در تمامي اين موارد، ديوار نما مي‌تواند عملكرد سازه‌اي را تا حدي تحت‌الشعاع قرار دهد. راه حل آخر، كاربرد ديوار‌هاي سبك از نوع خشك است، كه مي‌توان به صورت "تودلي" يا يكسره (ديوار پرده‌اي)، با استفاده از تخته‌هاي گچي و سيماني ساخته شود.

اين سيستم، از نظر تجهيزات، قطعات مورد استفاده در تجهيزات، و مواد اوليه، وابستگي چنداني به فناوري خارجي ندارد.

نيروي انساني اجرايي در اين سيستم با آموزش اندكي قادر به انجام بخش اعظم اقدامات است. البته خطاپذيري آرماتوربندي، بتن‌سازي، بتن‌ريزي، عمل‌آوري بتن و مراحل ديگر، سبب مي‌شود مجري و عوامل اجرا، نقش تعيين كننده‌اي در كيفيت محصول داشته باشند و با تغيير در آن‌ها كيفيت اجرا، دستخوش تغيير شود. در اين خصوص، لازم است از نيروي تخصصي ماهر كه براي اين نوع اجرا آموزش‌هاي لازم را ديده‌اند استفاده كرد. در اين زمينه طراحي نيز لازم است به اين نكته اشاره كرد كه در صورتي كه شركت طراح اشراف كامل به اين روش و قابليت‌ها و محدوديت‌هاي آن داشته باشد، پروژه مي‌تواند بهينه شود. در حالت عكس، بيم آن مي‌رود كه پروژه و عمليات اجرايي با مشكلات اساسي روبه‌رو شود.

براي اجراي اين سيستم، به غير از قالب‌هاي سنگين فلزي، به ابزار‌هاي كمكي خاصي نياز نيست. ابزار مورد نياز به تعداد محدود و به راحتي در دسترس هستند.

قابليت موازي كردن اقدامات اجرايي در سطح، وابسته به حجم پروژه و تعداد قالب‌هاي موجود است. در اين روش، با توجه به اين نكته كه نصب مدار‌هاي الكتريكي قبل از بتن‌ريزي، در داخل ديوار‌ها و سقف‌ها صورت مي‌گيرد، و اينكه پيش‌بيني‌هاي لازم براي عبور مدار‌هاي تاسيسات مكانيكي نيز از قبل انجام مي‌شود، و با در نظر گرفتن اين مطلب كه در عمل، كيفيت ديوار‌ها و سقف‌هاي بتني به دست آمده به گونه‌اي است كه عمليات نازك‌كاري داخلي و اجراي نماي خارجي روي ديوار‌هاي بتني به حداقل مي‌رسد، مي‌توان ادعا كرد كه اجراي برخي عمليات به صورت موازي صورت مي‌گيرد، و اين به عنوان يك نقطه قوت اصلي سيستم تلقي شود.

فرآوري مواد و مصالح در كارگاه ساختماني از سيستم‌هاي متداول بيشتر و حساس‌تر است. اين امر، خصوصاً در صورتي كه ضخامت ديوار‌هاي بتني محدود باشد از اهميت خاصي برخوردار است.

تامين انتظارات در خصوص صدابندي هوابرد ديوار‌هاي خارجي، و ديوار‌هاي بين دو واحد مسكوني، در صورتي كه ديوار دوجداره باشد، و يا ضخامت ديوار مساوي يا بيش از 15 سانتيمتر باشد، به آساني و بدون در نظر گرفتن تمهيدات اضافي صورت مي‌گيرد.

كاربرد اين سيستم منافات و تضادي با استاندارد‌هاي زيست‌محيطي ندارد.

اين سيستم، مانند ديگر سيستم‌هاي بتني، در صورت اجراي مناسب لايه بتني خارجي، عملكرد مناسبي در برابر هوازدگي، محيط‌هاي خورنده، تابش شديد آفتاب و تكانه‌هاي حرارتي خواهد داشت.

ايستايي سيستم در ساختمان‌هاي ميان مرتبه و حتي بلند مرتبه، در صورت طراحي و اجراي اصولي اتصالات، به راحتي قابل تامين است.

در اكثر موارد، در صورت طراحي معماري متناسب با قابليت‌ها و محدوديت‌هاي اين روش، سرعت ساخت به طور محسوسي بيشتر از سيستم‌هاي متداول ساخت بتني است.

عملكرد يكپارچه ديوار‌ها و سقف‌ها و عكس‌العمل مناسب و مقاوم در مقابل زلزله نسبت به سيستم متداول و سنتي.

استهلاك پايين و عمر طولاني ساختمان در بهره‌برداري

مصرف كمتر نيروي انساني نسبت به سيستم سنتي

كاهش ضخامت جدار‌ها و در نتيجه افزايش فضاي داخلي مفيد
قابليت برنامه‌ريزي و كنترل پروژه دقيق براي زمان مشخص تحويل ( در صورتي كه محدوديت‌هاي فصلي به شكلي واقع بينانه پيش‌بيني شده باشد ).
وجود دانش فني و مقررات و ضوابط و آئين‌نامه‌هاي بتن مسلح در كشور
   

نقاط ضعف:

 

با توجه به روش اجرايي خاص سيستم تونلي، و ضرورت وجود ديوار‌هاي سازه‌اي متعدد موازي، روشن است كه محدوديت‌هايي در زمينه معماري وجود دارد، كه باعث مي‌شود آزادي عمل در طراحي ساختار اصلي معماري به طور قابل توجهي كمتر از سيستم‌هايي نظير تير ستون سقف بتني يا اسكلت فلزي (يا بنددار يا قاب خمشي) باشد. در نتيجه، ميزان اختيار در تعيين ابعاد فضا‌ها، در مقايسه با ديگر سيستم‌هاي نام برده كمتر است.
قابليت بازيافت مصالح و عناصر مورد استفاده در اين سيستم، همانند تمامي ساختمان‌هاي بتني، با مشكلات فراوان روبه‌روست. در نتيجه، توجيه اقتصادي براي اين نوع اقدامات بسيار ضعيف است.
با توجه به سنگين بودن قطعات قالب ديوار و سقف مورد استفاده، وجود جرثقيل و ديگر امكانات سنگين نصب الزامي است.
محدوديت‌هاي فصلي در خصوص اجراي اين سيستم جدي‌تر و تعيين كننده‌تر از سيستم‌هاي متداول است.
امكان تغيير ابعاد قطعات، پس از توليد منتفي است.
امكان دسترسي به مدار‌هاي تاسيسات الكتريكي در دوره بهره‌برداري وجود ندارد، و در صورت بروز مشكل، در اكثر موارد لازم خواهد بود مدار جايگزيني به صورت روكار اجرا شود. در مورد مدار‌هاي سيستم تاسيسات مكانيكي، با توجه به لازمه رايزري يا روكار بودن تمامي مدار‌ها، اين مشكل مطرح نيست.
وابستگي شديد به چند مصالح استراتژيك و عدم وجود امكان جايگزيني با ديگر مصالح و فرآورده‌ها
   

مواردي كه جهت اطلاع هستند و در مواردي مي‌توانند مثبت و در مواردي ديگر منفي تلقي شوند:

امكان پيش‌بيني مدار‌هاي تاسيسات الكتريكي در اين سيستم در زمان آرماتوربندي و قالب‌بندي وجود دارد. با توجه به ضخامت محدود ديوار‌ها و سقف‌ها در روش تونلي، در عمل، بخش اعظم مدار‌هاي تاسيسات مكانيكي خارج از ديوار، در داخل داكت يا به صورت نمايان اجرا مي‌شود.
با توجه به اين نكته كه ديوار‌هاي داخلي در اكثر موارد با استفاده از تيغه‌هاي گچي يا ديوار خشك ساخته مي‌شوند، امكان انجام تغييراتي نظير حذف يا جابه‌جايي آنها در دوره بهره‌برداري عملي است. البته در مورد ديوار‌هاي بتني سازه‌اي، امكان هرگونه تغييري كاملاً منتفي است.
تامين انتظارات در خصوص عايقكاري حرارتي جدارها، در صورتي كه عايق حرارتي در داخل اجرا شود، به دليل وجود پل‌هاي حرارتي متعدد، خصوصاً در ساختمان‌هاي گروه 1، با مشكلات فراواني همراه است، در صورتي كه عايق حرارتي در طرف خارج ساختمان در نظر گرفته شده باشد، مشكلات اجرايي بيشتر مي‌شود، ولي در عوض پل‌هاي حرارتي محل اتصالات به سقف‌ها و ديوار‌هاي داخلي كاملاً حذف مي‌شوند، و اينرسي حرارتي مورد نياز براي ساختمان‌هاي مسكوني به طور چشمگيري افزايش مي‌يابد.
هوابندي ديوارهاي خارجي بتني اجراي درجا به راحتي صورت مي‌گيرد، ولي در مورد ديوارهاي ساخته شده به روش‌هاي ديگر، هوابندي بستگي به روش مورد استفاده و خصوصاً جزييات اتصال ديوار به بخش‌هاي بتني موجود دارد. در مورد آب‌بندي نيز عملكرد ديوارها به مصالح و لايه‌هاي تشكيل دهنده آن بستگي دارد، و حتي در مورد ديوار‌هاي بتني اجرا درجا نيز، در اكثر موارد، آب‌بندي با در نظر گرفتن لايه‌هاي تكميلي براي ديوار محقق مي‌شود.
خطر بروز ميعان و مشكلات ناشي از آن را مي‌توان در فاز طراحي، و بسته به نوع و محل قرارگيري عايق حرارتي رديابي و برطرف كرد.

علل فرسودگی وتخریب سازه های بتنی



خوردگی بتن
۱٫ علل فرسودگی وتخریب سازه های بتنی
(CAUSES OF DETERIORATIONS )
علل مختلفی که باعث فرسودگی وتخریب ساز های بتنی می شود همراه با علائم هشدار دهنده دیگری که کار تعمیرات را الزامی می دارند در نخستین بخش از تحقیق مورد بررسی وتحلیل قرار می گیرند :

۱-۱ نفوذ نمکها
(INGRESS OF SALTS)
نمکهای ته نشین شده که حاصل تبخیر ویا جریان آبهای دارای املاح می باشند وهمچنین نمکهایی که توسط باد در خلل وفرج وترکها جمع می شوند . هنگام کریستالیزه شدن می توانند فشار مخربی به سازه ها وارد کنند که این عمل علاوه بر تسری وشدید زنگ زدگی وخوردگی آرماتورها به واسطه وجود مکهات . تر وخشک شدن متناوب نیز می تواند تمرکز نمکها را شدت بخشد زیرا آب دارای املاح پس از تبخیر املاح خود را به جا می گذارد .

۱-۲- اشتباهات طراحی
(SPECIFICATIONERRORORS)
به کارگیری استانداردهای امناسب ومشخصات فنی غلط در رابه با انتخاب مواد روشهای اجرایی وعملکرد خود سازه می تواند ب خرابی بتن منجر شود . به عنوان مثال استفاده از استانداردهای اروپایی وآمریکایی جهت اجرای پروژه هایی در مناطق خلیج فارس ، جایی که آب وهوا ومواد ومصالح ساختمانی ومهارت افراد متفاوت با همه این عوامل در شمال اروپا وآمریکاست، باعث می شود تا دوام وپایایی سازه های بتنی در مناطق یاد شده کاهش یافته ودر بهره برداری از سازه نیز با مسائل بسیار جدی مواجه گردیم .

۱-۳- اشتباهات اجرایی
(CON STUCTION ERRORS )
کم کاریها آ اشباهات ونقصهایی که به هنگام اجرای پروژه ها رخ می دهد ممکن است باعث گرد تا آسیبهایی چون پدیده ی لانه زنبوری ، حفره های آب انداختگی جداشدگی ، ترکهای جمع شدگی ، فضاهای خالی اضافی یا بتن آلوده شده ، به وجود آید که همگی آنها به مشکلات جدی می انجامند .
این گونه نقصها واشکالات را می توان زاییده ی کارائی در جه ی فشردگی سیستم عمل آوری ،آب مخلوط آلوده ، سنگدانه های آلوده و استفاده غلط از افزودنیها به صورت فردی ویا گروهی دانست .
وجود کلرید آزاد در بتن می تواند به لایه ی حافاظتی غیر فعالی که در اطراف آرماتورها قرار دارد آسیب وارد نموده وآن را از بین ببرد .
خوردگی کلریدی آرماتورهایی که درون بتن قرار دارند ، یک عمل الکتروشیمیایی است که بنا به خاصیتش ، جهت انجام این فرایند ، غلظت مورد نیاز یون کلرید ، نواحی آندی وکاتدی ، وجود الکترولیت ورسیدن اکسیژن به مناطق کاتد در سل (CELL) خوردگی را فراهم می کند .
گفته می شود که خوردگی کلریدی وقتی حاصل می شود که مقدار کلرید موجو در بتن بیش از ۶/۰ کلیوگرم درهرمتر مکعب بتن باشد . ولی این مقدار به کیفیت بتن نیز بستگی دارد .
خوردگی آبله رویی حاصل از کلرید می تواند موضعی وعمیق باشد که این عمل در صورت وجود یک سطح بسیار کوچک آندی ویک سطح بسیار وسیع کاتدی به وقوع می پیوندد که خوردگی آن نیز با شدت بسیار صورت می گیرد از جمله مشخصات (FEATURES) خوردگی کلریدی ، می توان موارد زیر را نام برد :
(الف) هنگامی که کلرید در مراحل میانی ترکیبات (عمل وعکس العمل ) شیمیایی مورد استفاده قرار گرفته ولی در انتها کلرید مصرف نشده باشد .
(ب) هنگامی که تشکیل همزمان اسید هیدروکلریک ، درجه PH مناطق خورده شده را پایین بیاورد . وجود کلریدها هم می تواند به علت استفاده از افزودنیهای کلرید باشد وهم می تواند ناشی از نفوذ یابی کلرید از هوای اطراف باشد .
فرض بر این است که مقدار نفوذ یونهای کلریی تابعیت از قانون نفوذ FICK دارد . ولی علاوه بر انتشار (DIFFUSION)به نفوذ (PENETRATION)کلرید احتمال دارد به خاطر مکش موئینه (CAPILARY SUCTION) نیز انجام پذیرد .

۱-۵-حملات سولفاتی
(SULPHATE ATTACK)
محلول نمکهای سولفاتی از قبیل سولفاتهای سدیم ومنیزیم به دو طریق می توانند بتن را مورد حمله وتخریب قرار دهند. در طریق اول یون سولفات ممکن است آلومینات سیمان را مورد حمله قرار داده وضمن ترکیب ، نمکهای دوتایی از قبیل : ETTRINGITE , THAUMASITE تولید نماید که در أب محلول می باشند . وجود این گونه نمکها در حضور هیدروکسید کلسیم ، طبیعت کلوئیدی (COLLOIDL) داشته که می تواند منبسط شده وبا از دیاد حجم ، تخریب بتن را باعث گردد . طریق دومی که محلولهای سولفاتی قادر به أسیب رسانی به بتن هستند عبارتست از : تبدیل هیدروکسید کلسیم به نمکهای محلول در آب مانند گچ (GYPSUM) ومیر ابلیت MIRABILITE که باعث تجزیه و نرم شدن سطوح بتن می شود وعمل LEACHINGیا خل وفرج دار شدن بتن به واسطه یک مایع حلال ، به وقوع می پیوند.

۱-۶- علل دیگر
(OTHER CAUSES)
علل بسیار دیگری نیز باعث آسیب دیدگی وخرابی بتن می شوند که در سالهای اخیر شناسایی شده اند . بعضی از این عوامل دارای مشخصات خاصی بوده وکاربرد بسیار موضعی دارند . مانند تاثیر مخرب چربیها بر حاصله از عوارض مخرب فاضلابها ومورد استفاده قرار دادن سازه هایی که برای منظورها ومقاصد دیگری ساخته شده باشند ، نه آنچه که مورد بهره برداری است . مانند تبدیل ساختمان معمولی به سردخانه ، محل شستشو ، انباری ، آشپزخانه ، کتابخانه وغیره . با این همه اکثر آنها را می توان در گروههای ذیل طبقه بندی نمود :
(الف) ضربات وبارههای وارده (ناگهانی وغیره ) در صورتی که موقع طراحی سازه برای این گونه بار گذاریها پیش بینیهای لازم صورت نگرفته باشد .
(ب) اثرات جوی ومحیطی
(پ) اثرات نامطلوب مواد شیمیایی مخرب

بتن حجیم :

هر حجمی از بتن با ابعادی به اندازه کافی بزرگ که نیاز به تمهیداتی جهت جلوگیری از ایجاد ترکهای حرارتی دارد .
درک بتن حجیم کلید کنترل دما و در نهایت حفظ زمن وهزینه های مصرفی می باشد .
مشخصات فنی عموماً محدود کننده دمای بتن حجیم جهت جلوگیری از ترک حوردگ ومشکلات عدیده دوام آن می باشد . این طور که به نظر می رسد دمای بتن حجیم بر اساس تجربه وبه طور دلخواه به صورت C57 به عنوان داکثر دمای مجاز بتن و C19 (F35) به عنوان حداکثر پیمانکار باید تمام مشخصات فنی ونیازمندیهای آنرا بدون چون وچرا رعایت نماید . ولی بدون درک صحیح وکامل از بتن حجیم نگهداری دمای بتن در ان محدوده تعیین شده کاری بسیار دشوار می باشد .
اغلب اوقات در هر پروژه ای مشخصات فنی آن ، به خوبی تمهیدات وسیعی را در جهت کنترل دما وپاسخگویی به نیازهای آن مطرح کرده است . به هر حال ، چنانچه به این موضوع توجه کافی نشود یا به خوبی درک نگردد . معین به مقدار قابل ملاحظه بیشتر است ، شده ومنجر به صدمه دیدن بتن وبه تاخیر افتادن برنامه ساختمانی خواهد شد . به علاوه در روند امروزی ، افزایش اندازه سطح مقطع بتن در نتیجه نیاز به حداقل مقدار سیمان مصرفی زیاد با نسبت آب به مواد سیمانی پایین می باشد وان نیز کنترل دمای بتن را چندین برابر دشوارتر می نماید . درک بتن حجیم کلید کنترل دما ودر نهایت حفظ زمان وهزینه های مصرفی می باشد .

بتن حجیم چیست ؟
سوالی که اغلب اوقات مطرح می شود این است که به طور مشخص بتن حجیم به چه نوع بتنی اطلاق می شو . طبق آئین نامه موسسه بین المللی بتن Acl کمیته R116 Acl تعریف بتن حجیم بدین گونه است هر حجمی از بتن با ابعادی به اندازه کافی بزرگ باشد که نیاز به تمهیداتی جهت جلوگیری از ایجاد ترکهای حرارتی که در بتن حجیم بر اثر حرارت زایی حاصل از واکنش شیمیایی هیدراسیون آب با سیمان وپیامد تغییرات حم شکل میگیرد دارد از آنجایکه که این تعریف ازنظر تعدادی سازمانها کافی اطلاق نشده بنابراین تعریف های خود را از بتن حجیم مطرح نموده اند . به طور مثال بعضی ها آنرا بدین گونه تعریف نموده اند هر قطعه بتنی که بعاد آن حداقل بزرگتر از ۹۰ سانتی متر باشد بتن حجیم نامیده می شود .طبق این تعریف یک پی بتنی با بزرگی ضخامت ۹۰ سانتی متر بتن حجیم خوانده نمی شود ، ولی یک پی بتنی با بزرگی ضخامت ۱ متر بتن حجیم در نظر گرفته می شود .
در سزمانها ، حداقل ابعاد بکار گرفته در محدوده های ۴۶/۰ متر تا ۲متررا در نظر می گیرند که بستگی به تجارب کار گاهی گذشته آنان را در نظر می گیرند ک بستگی به تجارب کارگاهی گذشته آنان دارد توجه اینکه هیچ کدام از این تعاریف مقدار مواد سیمانی مصرفی در بتن مورد ملاحظه قرار نداده است .
آن چه با عملکرد بالا یا پایین وزود مقاومت رس در یک آلمان بتنی استفاده دمای این المان بسیار متفاوت تر از بتن مرسوم یک سازه بتنی باشد

کنترل دمای بتن الزامی است ؟
حرارت زایی بتن به علت واکنش شیمیایی هیدراسیون مواد سیمانی می شد بیشترین مقدار حرارت حاصل در روزهای اولیه استقرار بتن می باشد مقاطع بتنی نازک همچون سس روکش کف ها تقریباً به مجرد ایجاد حرارت بتن به همان سرعت نیز درمحیط اطراف پراکنده می شود در مقاطع بتنی ضخیم تر (بتن حجیم ) حرارت بسیار آهسته تر از تولید آن در اطراف پراکنده می شود در مقاطع بتنی ضخیم تر (بتن حجیم ) حرارت بسیار آهسته تر از تولید آن در محیط اطراف پراکنده می شود ودر نتیجه گرم شدن بتن حجیم را باعث می گردد.
مدیریت کنترل دما جهت جلوگیری از صدمات حاصل از ترک خوردگی ، به حداقل رساندن تاخیر برنامه کاری ورعایت مشخصات فنی پروژه الزامی می باشد . به خاطر کمبود تعریف استاندارد متحد هر المانی بتنی را که ابعاد آن برابر ۹۰ سانتی متر یا بزرگتر باشد به عنوان بتن حجیم مورد ملاحظه قرار می دهیم ملاحظات مشابه باید درباره المانهای بتنی که تحت چنین تعریفی قرار نگرفته ولی دارای سیمان تیپ ااا با مواد سیمانی بیش از ۳۵۵ کیلوگرم در هر متر مکتن می باشد ، اعمال گردد .
در بسیاری مواقع ، در المانهای بتنی غیر حجیم نیز مقدار قابل ملاحظه ای حرارت تولید می شود .

۲-۱- حداکثر دمای بتن واختلاف دمای آن
اغلب اوقات جهت اطمینان بهتر وبرنامه ریزی مناسب قبل از استقرار بتن حداکثر دمای مجاز بتن واختلاف دمای آن مشخص می شود . در بسیاری مواقع گستره های مشخص شده به طور اتفاقی وخود به خود انتخاب شده ومشخصات فنی پروژه را شامل نمی گردد . برای مثال ، مشخصات فنی خاص از پروژه حداکثر دمای بتن را به C75 (1354(ودمای بتن را به (۳۵۴) C19 محدود می نماید . محدودیت های دیگر اغلب شامل مواردی مثل محدودیت های حداکثر وحداقل دمای بتن در زمان تحویل باشد .

حداکثر دمای بتن
دمای بتن به دلایل بسیاری محدود شده است . دلیل اصلی آن برای جلوگیری از صدمه دیدن بتن می باشد . مطالعات نشان داده است که چنان چه حداکثر دمای بتن از استقرار آن صورت گیرد وبیش از اندازه محدوده ۷تا ۶۸ درجه سانتیگراد ۱۶۵به ۱۵۵ باشد دوام طولانی مدت بتن های خاصی مورد سازش قرار می گیرد . مکانیزم صدمه اولیه ، شکل گیری اترینگایت تاخیر افتاده DFF می باشد ، که باعث انبساط داخلی وترک خوردگی بتن می شود که امکان مشاهده آن در سالهای متمادی پس از استقرار بتن موجود می باشد .
از دلایل دیگر محدود کننده حداکثر دمای بتن شامل کاهش زمان خنک کردن ، تاخیرهای مرتبط وبه حداقل رساندن پتانسیل ترک خوردگی مربوط به انقباض وانبساط حرارتی است . درجه حرارت بالای تراز c88 سانتی گراد (F1950 ) می تواند سبب کاهش مقاوم فشاری مورد نظرشود .

حداکثر اختلاف دما
حداکثر اختلاف دمای مجاز بتن اغلب مشخص کننده حداقل پتانسیل ترک خوردگی حرارتی می باشد . این اختلاف دما ، تفاوت بین دمای گرم ترین بخش بتن وسطح آن می باشد . ترک خوردگی حرارتی وفنی که انقباض مربوط به خنک شدن در سطح بتن باعث تنشهای کششی بیش از مقاومت کششی بتن باشد ، ایجاد شود .
حداکثر اختلاف دمای مجاز c 19 سانتی گراد (f35) اغلب اوقات در اسناد پیمانکار مشخص شده است . این اختلاف دما یک راهنمای تجربی بر اساس بتن حجیم غیر مسلحی که در حدود ۵۰ سال پیش در اروپا اجرا شده ، تعیین گردیده است . در بسیاری موارد ، محدودیت اختلاف دمای C19 سانتی گراد( f35) بیش از اندازه محدود شده است وترک خوردگی حرارتی ممکن است حتی در اختلاف دمای بالا تر بوجود نیابد .
حداکثر اختلاف دمای مجاز تابعی از خواص مکانیکی بتن همچون انبساط حرارتی ، مقاومت کششی ، مادول الاستیسیته ونیز اندازه تنش های المانهای بتنی می باشد . کمیته R/2/207/AC مهیا کننده دستور العمل جهت محاسبه حداکثر اختلاف دمای مجاز برای جلوگیری ترک خوردگی حرارتی مبتنی بر خواص بتن برای سازه های مشخص می باشد .
در زمانیکه بتن به مقاومت طراحی شده خود می رسد ، حداکثر اختلاف دمای مجاز محاسبه شده بسیار بیشتر از C19 سانتی گراد (F35) می باشد . کاربرد حداکثر اختلاف دمای مجاز محاسبه شده می تواند سبب کاهش قابل ملاحظه مدت زمان تمهیدا محافظتی ، همچون ایزوله کردن سطوح ونگهداری آن باشد .

۲-۵- پیش بینی دمای بتن
اغلب اوقات مشخصات فنی مربوط به بتن حجیم به نوع سیمان خاص ، حداقل مقدار سیمان مصرفی وحداکثر مواد سیمانی جایگزین سیمان نیاز دارد به مجرد اینکه این اطلاعات جمع آوری شدند . فرآیند پیش بینی لازم جهت حداکثر دمای بتن وحداکثر اختلاف دمای آن شروع می شود . چندین روش پیش بینی حداکثر دماهای بتن موجود می باشد .
یک روش ساده آن که به طورخلاصه در اسناد موسسه سیمان آمریکا (PCA) یافت می شود از این قرار است.


مطالب مرتبط با این مطلب:
•شناخت رفتار سازه‌ پل و برآورد نیروهای وارد بر آن
•بتن هبلکس (AAC)
•استانداردهای طراحی موزه
•الزامات سیستم سقف کوبیاکس (Cobiax)
•مطالعه ابزارهای جداکننده ساختمان از زمین
•انواع دیوار سبک
•دانلود جزوه هیدرولیک
•اتصال خورجینی، مشکل صنعت ساختمان کشور
•ارزیابی عوامل موثر بر لنگرپیچشی در مقطع اتصالات گیردار
•مقایسه عملکرد لرزه ای قابهای خمشی فولادی
•بتن گوگردی
•نکاتی درباره حفاری
•پنجره‌های دو جداره و کاهش اتلاف انرژی
•بررسی روش طرح اختلاط مخلوطهای آسفالتی گرم
•محسنات ساختمانهای بنائی

http://www.parsicivil.com/

روش هاي نوين كاهش شدت لرزه اي


 

چكيده:

در اين مقاله بررسي راهكارهاي كاهش شدت لرزه اي سازه(C) مورد توجه قرار گرفته است روش هاي متفاوتي براي كاهش نيروي لرزه اي وجود دارد كه از جمله آن ها كاهش وزن سازه مي باشد كه اين امر باعث كاهش نيروي لرزه اي وارد شده مي گردد. يكي ديگر از اين روش ها نصب جداگرها مي باشد. جداگرها با افزايش جابجايي سازه و كاهش شتاب لرزه اي نيروي زلزله را كاهش مي دهند همچنين نصب ميراگرها مي تواند همانند كمك فنرهاي ماشين با اتلاف انرژي و افزايش شكل پذيري تكانه زلزله را كاهش مي دهند. يكي از روش كاهش وزن ساختمان در سازه هاي بتني برداشتن كامل طبقات فوقاني ساختمان مي باشد كه هميشه باعث كاهش برش پايه نمي شود زيرا باعث كاهش ارتفاع سازه شده كه اين امر تغيير در دوره نوساني ساختمان مي گردد و مهندسان حتما بايد به اين نكته توجه كنند. جداگر در تراز پي و زير ستون ها اجرا مي گردد و باعث افزايش جابجايي سازه ها مي گردد، ميراگرها همانند بادبند نصب مي گردد و نبايد مانعي براي حركت آن ها در زلزله مانند ديوارهاي صلب وجود نداشته باشد. در اين مقاله سعي شده تا خوانندگان با موضوع آشنا و استانداردهاي موجود در زمينه مطرح شود.

واژه هاي كليدي: جداگر، ميراگر، برش پايه، شدت لرزه اي

مقدمه

ميهن عزيز ما ايزان جزء كشورهاي زلزله خيز جهان محسوب مي شود. آشنايي با تغييرات روز دنيا در زمينه پيشرفت هاي تكنولوژي در كاهش شدت لرزه اي و سيستم ها جديد سازه اي امري مهم و ضروري به نظر مي رسد؛ كه با توجه به اين امر از دستورالعمل 547-FEMA مي توان بهره گيري كرد. روش هاي بهسازي لرزه اي درپروژه ها روش هايي مانند افزايش مقاومت، افزايش سختي، تقويت مقاطع و بهبود نحوه بارگذاركي سازه مي باشد. روش هاي ديگري در كاهش نيروي لرزه اي در ساختمان ها وجود دارد، كه كمتر رايج هستند. در اين مقاله سه روش براي كاهش نيروي لرزه اي درساختمانها كه شامل: ‌كاهش وزن موثر لرزه اي،‌ جداگر هاي لرزه اي و ميراگرهاي غير فعال مي باشد بررسي مي گردد. هر كدام از سه پارامتر يكي از عوامل شكل دهنده معادله ديفرانسيل ارتعاش سازه mx+cx+kx=p(t) مي باشد كه ارتعاش متاثر از آن است.

روش كاهش وزن

كاهش وزن ساختمان باعث كاهش نيروي لرزه اي در ساختمان هاي موجود مي شود اما طراح بايد به اين مسئله توجه داشته باشد كه ارزيابي ديناميكي در اين روش قبل از اتخاذ طرح مقاوم سازي براي ساختمان محاسبه گردد. روش هايي كه مي توان در ساختمان احداث شده مورد استفاده قرارداد شامل جايگزين كردن ديوارهاي سنگين با ديوارهاي جدار نازك سبك، برداشتن بارهاي زنده دائمي سنگين،‌برداشتن كامل طبقات بالاي ساختمان مي باشد،‌در ساختمان بتني به دليل وزن زياد ساختمان مي توان چند طبقه بالاي ساختمان بطور كامل حذف كرد كه البته اين امر باعث كاهش فضاي مفيد در ساختمان مي شود.

روش كاهش وزن لرزه اي سازه باعث ايجاد عوامل ديگري نظير كاهش نيروي وارده شده به جوش هاي اتصالات و وصله ستون هاي در ساختمان اسكلت فلزي ، كاهش جابجايي طبقات، كاهش لنگر مقاوم واژگوني سازه ،‌كاهش برش پايه مي شود،‌البته اين كاهش دقيقاً به نسبت كاهش وزن لرزه اي نمي باشد. براي مثال برداشتن طبقات بالايي ممكن است سازه را جزو ساختمان هاي كوتاه مرتبه قرار دهد كه اين امر منجر كاهش دوره نوساني سازه مي گردد.

تاثير كاهش دوره نوساني سازه( ) بيشتر از تاثير كاهش وزن لرزه اي در ساختمان ها مي باشد،‌كه اين امر ميزان برش پايه را در سازه افزايش مي دهد،‌در ساختمان هاي بلند بتني كه بيشترين وزن ساختمان در طبقات پايين متمركز است اين روش بسيار نيازمند تحليل ديناميكي سازه است. در مثال هاي نشان داده شده زير بررسي مي شود كه چگونه ممكن است كه برداشتن طبقات بالايي ساختمان كاهش عمده اي در محاسبه كاهش برش پايه نداشته باشد.سازه مورد بررسي قاب خمشي بتني بوده وبرش پايه براساس(2005،ASCE) 05-Ascev برآورده شده است. در مثال (شماره1) سازه بتني با ارتفاع و وزن طبقات معمولي،‌ دوره نوساني تقريبي سازه محاسبه گرديد. مشاهده مي گردد كه برداشتن وزن طبقات بالاي ساختمان باعث كاهش برش شده است در مثال( شماره2) يك مدل مشابه سازه است كه داراي تمركز وزن در طبقات مي باشد. مشاهده مي گردد كه با ابرداشتن وزن طبقات بالاي برش پايه ساختمان در اثر كاهش ارتفاع و دوره نوسان ساختمان نه تنها كاهش نيافته بلكه افزايش يافته است.

همان طور كه در بالا مشاهده گرديد در روش كاهش وزن به وسيله برداشتن طبقات فوقاني ساختمان ها ،‌كه بيشتر در سازه بتني مورد كابرد قرار مي گيرد بايد تمركز وزن ساختمان را در طبقات پايين را مورد توجه و بررسي قرار داد، زيراكاهش ارتفاع سازه باعث كاهش دوره نوسان ساختمان مي شود و اين امر مي توان حتي منجر به افزايش برش پايه گردد.

3- جداگرهاي لرزه اي

جداگرهاي لرزه اي شامل كل ابعاد ساختمان مي شود و نمي توان در بخشي از سازه آن ها را استفاده نمود زيرا اين عمل باعث ايجاد تفاوت در جابجايي دو بخش ساختمان مي گردند و در كاهش پريوده هاي لرزه اي و خسارات لرزه اي منتقل شده از زمين به ساختمان تاثير گذارند. استفاده از آن ها در طراحي هاي ساختمان جديد بسيار معمول شده است اما در آمريكا از آن ها براي تعداد متعددي ساختمان موجود جهت افزايش شكل پذيري به عنوان راهبرد كليدي در طراحي پروژه هاي مقاوم سازي به كار مي رود.

انواع جداگرها شامل مفصل انعطاف پذير (لاستيكي) و مفصل لغزنده مي شود. مفصل انعطاف پذير خود به انواع مختلف شامل كاهنده لاستيكي بلند(high damped rubber) كاهنده لاستيكي كوتاه(damped rubber low ) تقسيم بندي مي گردد. كاهنده هاي نوساني غالبا جزئي از سيستم جداگرها هستند كه جابجايي را محدود مي كنند. در شكل(شماره3و4) تعدادي از كاهنده ها ديده مي شود. باز دوره نوساني در سازه هايي كه از جداگر استفاده شده است به دليل كاربرد اين جداگرها 2تا4ثانيه تخمين زده مي شود. همين طور در ساختمان هايي كه بر روي خاك هاي خيلي ضعيف يا ساختمان خيلي بلندمرتبه مي باشد و انعطاف پذيري ممكن است مقدور نباشد استفاده از جداگر مي تواند بسيار سودمند باشد. استفاده از جداگر لرزه اي معمولا راهكار مقاوم سازي بسيار گران قيمتي است. اين راه حل اصولا در آمريكا براي ساختمان هاي معروف و مهم استفاده مي شود. جابجايي جداگرها بيشتر در طبقات بالا مشخص مي شود، اما در ناحيه خطر پذيري زياد توانايي زلزله براي جابجايي گاهي اوقات تا 75 ميلي متر و يا بيشتر مي رسد به همين دليل حذف هر مانعي در نزديكي سازه كه در زمان پاسخ لرزه اي سازه مانع حركت رفت و برگشتي ( حركت پاندولي) شود ضروري است(شكل شماره5).

با توجه ببه نوع مفصل جداگرها و افزايش جابجايي ساختمان در هنگام وقوع زمين لرزه ايجاد درز انقطاع در اطراف سازه براي همسازي با جابجايي سازه است ضروري است. درز انقطاع بايد پايين تر از صفحه جداگر ايجاد گردد. قسمت هاي بالاي دررز انقطاع مي توان به منظور زيبايي و يا مسائل امنيتي با مصالح انعطاف پذير پوشاند.

در آسمان خراش ها كه در آنها از آسانسورهاي بسيار بزرگ استفاده مي گردد، نمي توان بدون در نظر گرفتن جزييات خاص آن ها را از صفحه تراز جداگر عبور داد. تاسيسات مكانيكي و برقي اين ساختمان ها نياز به توانايي تطبيق با جابجايي جداگر دارد و بايد از اتصالات انعطاف پذير در آن ها استفاده كرد؛ پي هائي كه كه در زير جداگر وجود دارد بايد توانايي گرفتن نيرو و رساندن آن به جداگر را داشته باشند،‌صفحه و اتصالاتي كه در بالاي جداگر وجود دارد بايد توانايي اين كه نيرو را به خوبي به جداگر برگرداند و در مقابل ممان ايجاد شده مقاومت كنند داشته باشد. تمامي اين اجزا هزينه ساختمان هاي داراي جداگر را افزايش مي دهد.

در طراحي و محاسبه بايد دقت كرد كه ساختمان هاي داراي جداگر جابجايي بسيار گسترده تري نسبت به سازه هاي با پايه هاي ثابت دارند. در تحليل تاريخچه زماني اين سازه ها بايد حتماً‌تمام جداگرها غير خطي مدل شود. در اين روش مشخصات مصالح بايد مطابق با جزييات كارخانه سازنده و گزارش آزمايشگاهي شامل موارد مختلف: آزمايش بارگذاري،‌حرارت،‌سرعت،‌خوردگي،‌كهنگي و ساير تاثيرات بايد در نظر گرفته شود. آزمايش براي اينكه مشخصاتي كه شركت سازنده بيان مي كند و حصول اطمينان پيدا كردن از اين كه مشخصات عضو كاملا صحيح است ضروري است. محل نصب جداگرها در طراحي بسيار تعيين كننده است آن ها معمولا نزديك به پي ساختمان هستند ولي نمونه هاي از جداگر وجود دارد كه در بالاي ستون و زير سقف هاي سنگين نصب مي شود تا نيرو وارده به ستون را كاهش دهد. پي و جداگر، هر دو در يك تراز اجرا مي گردد،‌اما بيشترين كاربرد آن ها در پي ساختمان و يا زير پي ساختمان استفاده مي شوند و بعضي ديگر پي اضافي در محل خود دارند. انواع مختلف جداگر داراي اجزاي با اندازه هاي مختلف هستند و لوازمي براي انتقال لنگر دارند. در جداگر مفصل لاستيكي، لنگرهاي p-delta را به خود گرفته و نصف آن را به پايين و نصف آن را به بالا انتقال مي دهد. در سيستم قديمي آونگ اصطكاكي، تمام لنگرهايp-delta به بال يا پايين انتقال پيدا مي كند كه اين امر بستگي به جهت تقعر دارد چگونگي مقاومت در برابر لنگرها مي تواند منجر به انتخاب نوع خاصي از جداگرها شود.

در جداگر های مفصل لاستیکی به علت این که لاستیک سختی پایین دارند مقاومت کمتری در مقابل نیروی کششی از خود نشان می دهد، همچنین جداگرهای دارای هسته سربی در کشش دارای محدودیت زیادی هستند. با وجود این که نوع جدید جداگرهای مفصل لغزشی که بتوانند مقداری در مقابل کشش مقاومت کنند به تازگی وارد بازار شده است ، اما تعدا زیادی از مهندسان درباره کشش زیر مفصل لغزشی نگران هستند. در نتیجه در طراحی ساختمان غالبا قصد دارند تا کشش در مفصل ها به کمترین میزان ممکن برسد. وقتی یک ساختمان دارای جداگر ساخته می شود ستون ها و دیگر اجزا ساختمان باید دقیقا در بالای جداگر نصب گردد و در ساختمان های موجود طبقات فوقانی کاملا در جای خود هستند یک راه کلیدی، انتقال بار مرده به وسیله شمع در ساختمان و بریدن زیر ستون های آزاد شده است، اجرای یک پی جدید و یک صفحه افقی جدید بر روی جداگر نصب شده تا انتقال بار سازه به جداگرها مقدور شود و سپس شمع ها برداشته می شود.

4- میراگرهای غیر فعال یا اتلاف کننده های انرژی

اضافه کردن میراگرها مانند جداگرهای لرزه ای راهبرد نسبتا غیر معمولی برای بهسازی لرزه ای تلقی می شود اضافه شدن میراگرها باعث کاهش جابجایی کلی سازه و شتاب پاسخ و تغییر مکان جانبی طبقات داخلی منجر می شود .

میراگرها شامل قسمت جامد و مایع ویسکوز می باشند. در آن ها تجهیزات دیگری شامل آلیاژ کره ای شکل، فنر اصطکاکی و تجهیزات مایع برگشت پذیر کاهنده نیرو نصب می شود در شکل(شماره6) نمونه ای از این میراگرها نشان داده شده است. تعداد زیادی از مهندسان بر این باورند که اضافه کردن میراگرها بیشتر مربوط به افزایش شکل پذیری ساختمان در قاب خمشی فولادی و بتنی می شود میراگرها باید برای جابجای زیاد تطبیق داده شده باشند.

پژوهش های گسترده و تکمیلی در نحوه طراحی این چنین ساختمان هایی با وسایل میراکننده انرژی انجام داده شده است که شامل طراحی مختلف و مثال های از بهسازی لرزه ای با استفاده از میراگرهای غیرفعال بود. اضافه کردن میراگر بسیار شبیه اضافه کردن بادبند است و در نتیجه بر معماری ساختمان تاثیرگذار است. بعضی از میراگرها به سازه اضافه می شود که این امر باعث تصحیح طراحی می شود میراگرهای سازه ای زیادی در بازار در دسترس است. مشخصات مصالح، آزمایشات انجام شده، محدودیت ها و جزییات اجرایی همانند اجزا جداگرهای لرزه ای به نوع محصول استناد می شود. تمامی میراگرهای معمولا در ابتدای طراحی انتخاب می شوند زیرا محاسبه و جزییات عمدتا با نوع دیگر میراگرها تفاوت دارد.

5- نتیجه گیری

هر یک از روش های ارائه شده دارای مزایا و محدودیت هائی می باشد که طراح با توجه به امکانات موجود این روش ها به تنهایی و یا تلفیقی از این چند روش برای ساختمان در نظر می گیرد. همچنین استفاده از میراگرها و جداگرها می تواند در هنگام زلزله کمک زیادی به سازه کند اما دقت در نحوه طراحی و مدل کردن آن ها به صورت رغیر خطی امری مهم است و با توجه به تنوع این ابزارها در بازار باید انواع آزمایش کشش و... برای بررسی صحت آن چه که در مشخصات فنی شرکت سازنده نوشته انجام گیرد.

انجمن بتن ایران

78نکته در مورد ملاتها وساخت آنها

-از نظر نحوه خودگیری، ملاتها به دو دسته هوایی و آبی دسته بندی میشوند.

2-خاصیت چسبندگی در ملات باید حداکثر یکی دو ساعت پس از مصرف در ملات ظاهر شده وپس از ده الی دوازده ساعت به حداکثر خود برسد.

3-ملات باید نفوذ پذیر باشد تا بتواند در قطعات مجاور خود نفوذ کرده وموجب چسبیدن آنها بخود بشود.

4-ملات باید بتواند در مقابل نیروهای فشاری و کششی ساختمان به اندازه کافی مقاوم باشد.

5-حداقل مقاومت فشاری و کششی ملات باید مساوی ضعیفترین عضو ساختمان باشد زیرا حداکثر مقاومت یک سازه مساوی با توان باربری ضعیفترین عضو آن سازه میباشد.

6-ملات از دو قسمت اصلی میشود چسب (سیمان،گچ) که دارای حجم کمی بوده وجسم پر کننده (ماسه،خاک)که تقریبا" در حدود 80درصد حجم ملات را تشکیل میدهد.

7-ملاتها را میتوان به دو گروه ملاتهای زودگیر که ماده چسبنده آن گچ میباشد و ملاتهای دیرگیر تقسیم کرد.

8-ملاتهای زودگیر بسیار زود گیر بوده بطوریکه پس از 3 الی 4 دقیقه بعد از آنکه با آب مخلوط شدند شروع به سخت شدن نموده وبعد از آن 10الی 15 دقیقه پس از مصرف عمل سخت شدن آنها به پایان میرسد (بیشتر در تیغه های 5 سانتیمتری استفاده میشود).

9-ملات گچ و خاک.

9-1-ملات گچ وخاک پر مصرفترین انواع ملاتهای زود گیر میباشد.

9-2-خاک مورد مصرف در این ملات خاک رس است که باید سرند شود.

9-3-نسبت گچ و خاک در این نوع ملات 50 درصد خاک و 50 درصد گچ میباشد به نسبت زودگیر بودن یا دیرگیرتر بودن گچ ممکن است درصد خاک بیشتر یا کمتر از 50 درصدباشد هر قدر گچ زود گیرتر باشد ویا به اصطلاح کارگاهی هر قدر گچ تر باشد باید خاک مورد مصرف در ملات گچ وخاک بیشتر باشد.

10-وجود خاک در ملات گچ وخاک اولاً ملات را پلاستیک تر مینماید در ثانی ملات را دیرگیرتر میکند.

11-مورد مصرف ملات گچ و خاک علاوه بر تیغه های 5 سانتیمتری در زیرسازی سفیدکاری نیز استفاده مینمایند.

12-در مورد استفاده از ملات گچ و خاک برای زیر سازی سفیدکاری بدین طریق عمل میکنند که روی دیوار آجری را قبلا" شمشه گیری کرده وبین فاصله های شمشه گیری را با ملات گچ و خاک پر مینمایند.

13علت پاشیدن گچ وخاک درون آب آنست که تمام ذرات گچ در مجاورت آب قرار گیرد.

14-از ملات گچ وخاک در طاق ضربی نیز استفاده میشود.

15-مصرف ملات گچ و خاک فقط در مناطقی که رطوبت هوا زیاد نیست و اصولا" آب و هوا خشک است مجاز میباشد و در شهرهای مرطوب (جاهای مرطوب)این ملات به سرعت رطوبت هوا را گرفته و فاسد میشود.

16-بعلت زودگیر بودن گچ و خاک را باید به میزان کم ساخت.

17-زمان ریختن خاک به داخل آب تا پایان مصرف آن حداکثر از 10 الی 15 دقیقه تجاوز ننماید.

17-1-طریقه ساخت ملات گچ وخاک بدینگونه است که ابتدا قدری آب درون استانبولی میریزند(حداکثر نصف حجم استانبولی) آنگاه مخلوط گچ و خاک را درون آب میریزند که سطح گچ وخاک از سطح آب بالاتر بیاید وتقریبا" آب دیده نشود آنگاه این مخلوط را تقریبا" 5 تا 6 دقیقه بحال خود گذاشته و بعد از یک گوشه را ملات هم و استفاده میکنند.

17-2-برای مخلوط کردن گچ و خاک باید ابتدا خاک رس خشک را سرند کرد.

18-بهترین آزمایش برای میزان پراکندگی خاک درون گچ رنگ یکنواخت آن میباشد. باید دقت نمود که رگه های سفید گچ و یا رگه های سیاه خاک در مخلوط موجود نباشد.

19-اگر در محلی از ساختمان احتیاج به ملاتی داشته باشیم که از ملات گچ و خاک زودگیرتر باشد از ملات گچ استفاده مینمایند و یا اگر رنگ سفید ملات برای ما مطرح باشد باز هم از ملات گچ استفاده مینمائیم.

20-ملات گچ از پاشیدن گچ در آب بدست می آید.

21-ملات گچ پس از 10 دقیقه شروع به خودگیری میکند و پس از 25 دقیقه خودگیری آن پایان می پذیرد.

22-دوغاب گچ باید قبل از 10 دقیقه وملات آن پیش از 25 دقیقه به مصرف برسد.

23-گچ مورد استفاده در ملات گچ،گچ الک شده است.

24-پس از اتمام عملیات اندودکاری یک لایه نازک از ملات گچ کشته را که دارای سرعت خودگیری کمتری است بر روی سطح دیوار وسقف اندود مینمایند.

25-ملات کاهگل از اختلاط 40 تا 45کیلو کاه زرد مرغوب در 1.80 مترمکعب خاک رس و افزودن تدریجی حدود 400 لیتر آب و ورز دادن مخلوط حاصل میشود.

26-برای ساختن ملات کاهگل بعد از درست این مخلوط،مخلوط باید 1تا2 روز بماند و دوباره ورز داده شود.

27-رنگ خاک رسی که گرافیت داشته باشد خاکستری است.

28-خاک رسی که بدون اکسید آهن باشد سفید رنگ است.

29-رنگ خاک رسی که اکسید آهن سه ظرفیتی داشته باشد سرخ است.

30-رنگ خاک رسی که کربن داشته باشد تیره است.

31-خاک رسی که اکسید آهن دو ظرفیتی داشته باشد کبود است.

32-برای جلوگیری از ترک خوردن گل به آن کاه اضافه مینمایند.

33-برای پایین آوردن درجه انجماد ملات در زمستان و جلوگیری از سبز شدن و رشد علف در آن نمک طعام به آن اضافه میکنند.

34-گل نیمچه کاه دارای کاه کمتری است.

35-برای هر متر مکعب ملات کاه گل حدود 50 کیلوگرم کاه لازم است.

36-برای ساخت سیم گل،دانه های کاه را می کوبند سپس ریز شده آن را با خاک مخلوط میکنند.

37-گاهی از پوست خرد شده ی برنج به جای کاه استفاده میکنند وبه این اندود فَل گل می گویند.

38- برای اینکه رنگ قهوه ای خاک روشنتر شود به اندود،خاکستر چوب اضافه می کنند.

39-در استفاده از ملات گل حداقل عرض دیوارها 80 سانتی متر است.

40-مرغوبترین ورایجترین ملات مورد استفاده در ساختمان ملات ماسه سیمان است.

41-در ساخت ملات ماسه سیمان از ماسه شسته و سیمان استفاده میشود.

42-مقدار سیمان مورد مصرف در ملات ماسه سیمان بین 300 الی 600 کیلوگرم در متر مکعب است.

43-در ملات ماسه سیمان میزان خاک موجود (ریزدانه) در ماسه نباید از 5درصد حجم آن تجاوز کند.

44-متداولترین نسبت ماسه وسیمان در کارگاهها یک قسمت حجمی سیمان و5قسمت حجمی ماسه است.

45-ملات ماسه سیمان را باید به مقدار کم ساخت بطوریکه از زمان مخلوط کردن دانه با آب تا پایان مصرف آن حداکثر بیش از 2ساعت طول نکشد.

46-اگر ملات ماسه سیمان را با ملات ساز درست میکنیم حداقل ملات در حدود 3 دقیقه باید درون ملات ساز بچرخد.

47-اگر ملات را با دست (روش دستی) درست میکنیم ابتدا باید سیمان وماسه را با بیل دو بار برگردان نمود.

48-بهترین آزمایش تشخیص برای پراکندگی یکنواخت سیمان در ماسه رنگ یکنواخت آن می باشد.

49-رنگ ملات ماسه سیمان باید متمایل به رنگ سبز باشد.

50-باید حتما" از ساختن آخوره (آبخوره) خودداری نمائیم زیرا آخوره دانه های سیمان را که سبکتر وریزتربوده همراه آب شسته وبه قسمتهای پایین ملات برده ویکنواختی سیمان را در ملات از بین می برد وباعث نا هماهنگی ملات میگردد.

51-ملاتهای آهکی در ایران پیشینه ی 3000 ساله دارد.

52-ملات گل آهک ارزانترین وضعیفترین ملات است واستانداردی برای آن تعیین نشده است.

53-ماده چسبنده در ملات گل آهک،آهک شکفته میباشد.

54-ملات گل آهک یک ملات آبی است وبرای رسیدن به مقاومت مطلوب باید در مجاورت رطوبت قرار گیرد.

55-میزان آهک مورد نیاز در ملات گل آهک حدود 300 کیلوگرم در متر مکعب است.

56-شفته همان ملات گل آهک است که به آن قلوه های سنگ اضافه میکنند.

57- از شفته بیشتر در پی سازی یا زیر سازی راهها استفاده میشود.

58-به شفته پر آهک شفته تیزان هم گفته میشود.

59-شفته تیزان برای جاهایی که نیاز به پی قوی وبا استحکام بیشتر باشد بکار می رود.

60-ملات گل آهک وشفته آهکی در هوای گرم ومرطوب سریعتر میگیرد ومقاومتر میشود.

61-اگر در ملات گل آهک بجای خاک از ماسه کفی استفاده شود به آن ملات ماسه آهک گفته میشود.

62-از ملات ماسه آهک برای سطوحی که در جوار رطوبت هستند هم میتوان استفاده کرد.

63-آهک مورد نیاز در ملات ماسه آهک 300 الی 400 کیلوگرم در مترمکعب ماسه است.

64-ملات ماسه آهک بیشتر در دیوار چینی کاربرد دارد.

65-ملات ماسه آهک تا چندین روز باید مرطوب نگهداشته شود در غیر اینصورت فعل وانفعالات شیمیائی آهک در ملات مذکور متوقف شده وملات میسوزد.

66-ملات باتارد از اختلاط ماسه وآهک وسیمان تهیه میشود.

67-در کارگاهها به ملات باتارد ملات حرامزاده هم می گویند.

68-ملات باتارد برای پوشش سطوح داخلی فضاهای نمناک ومرطوب مناسب است.

69-در نمای خارجی ساختمان نیز از ملات باتارد استفاده میشود.

70- ملات باتارد تا یک ساعت پس از تهیه قابل مصرف است.

71-ملات باتارد در قشرهای نازک نسبت به ماسه سیمان بهتر پرداخت میشود.

72-در ملات باتارد میتوان از آهک کفی که دارای ریزدانه بیشتری است نیز استفاده کرد.

73-مقدار سیمان موردنیاز در ملات باتارد 100 تا 150 کیلوگرم است ومیزان آهک در حدود 150 تا 200 کیلوگرم در متر مکعب است.

74-ملات باتارد ظرف 48 ساعت پس از مصرف سفت وسخت میشود.

75-ملات ساروج از مخلوط کردن گردآهک شکفته با خاک رس،خاکستر،مغزنی(لویی)یا موی بز وترکیب این مخلوط با آب درست میشود.

76-ساروج ملاتی آبی است.

77-از ملات ساروج در آب انبارها،پی ها و بندها(سدهای)آبی استفاده میشود.

78-خاکستر دارای مقدار زیادی کربن است که به ترکیب شیمیایی بهتر وسختی ملات ساروج کمک میکند.


منبع: کتاب شناخت مواد و مصالح ساختمانی و کتاب اجزای ساختمان و ساختمان تألیف سیاوش کباری

سقفهای كامپوزيت

جدول وزن هر متر مربع سقفهای كامپوزيت (Kg) :
نمره تیر آهن های فرعی ضخامت بتن (cm)
24 22 20 18 16 14 12
215 211 208 205 202 200 198 8
262 258 255 252 249 247 245 10
نكته مهم :
همانطور كه ملاحظه می شود سقف‌های كامپوزيت از برخی سقفهای تيرچه و بلوك سبكتر و از برخی سنگين‌تر هستند بنابراين اين تصور كه كليه سقفهای كامپوزيت سبكتر از كليه سقفهای تيرچه و بلوك و كروميت هستند غلط است.
محاسن :
  1. عموماً سقفهای كامپوزيت وزنی سبك يا نسبتاً سبك دارند.
  2. سقفهای كامپوزيت سرعت اجرای بالاتری نسبت به سقفهای با تيرچه بتنی و كروميت دارند.
  3. به كاذب كاری نيازی ندارد.
  4. سقف های کاپوزیت به علت ساده بودن سیستم سقف و قطر بتن بیشتر در جهت هدایت نیروهای زلزله به سیستم باربر جانبی بهتر عمل می نمایند و همجنین به علت سبک بودن باعث کاهش نیروهای زلزله بر سازه می شوند.
  5. ایجاد دهانه های بزرک با استفاده از این سیستم هزینه کمتری حداقل ۱۵ درصد نسبت به سایر سیستم ها ی سقف دارد.

نقاط ضعف احتمالی :

  1. سقف كامپوزيت در صورتی که سقف ساده باشد بدليل هزينه كاذب كاری از سقفهای تيرچه و بلوك و كروميت هزينه تمام شده بيشتری دارد. (البته نا گفته نمانددر صورتی که از بلوکه های پلی استایرن استفاده شود طبق آخرین دستورالعمل نظام مهندسی ساختمان بایستی حتما از سقف کاذب جدا گانه استفاده شود. همچنین در اکثر ساختمان های امروزی ایجاد طرح های کاذب و رابیتس بندی بر روی سقف مرسوم است . )
  2. هرچند سرعت اجرايی سقفهای كامپوزيت نسبت به سقفهاي تيرچه و بلوك و كروميت بيشتر است اما بدليل كاذب كاری و نياز به نبشی كشی، در مجموع اجراي پروژه ممکن است زمان بيشتری طول بکشد.
  3. سقفهاي كامپوزيت بدليل داشتن لرزش ، گزينه مناسبی برای سقف پروژه‌های مسكونی نمی باشد مگر اينكه به هنگام بتن ريزی زير كليه تيرآهنهای فرعی و اصلی شمع بندی كامل شود كه در اينصورت اجرای همزمان چند سقف منتفی است يا با مشكلات همراه خواهد بود(البته دوسقف را می توان شمع بندی نمود) و یا اینکه از مقطع با ارتفاع بیشتر استفاده گردد.

سقف کرمیت

كات عمومی در مورد سقفهای دارای تیرچه كروميت :

  1. مشخصات اين نوع سقف بر اساس نشريه شماره 151 سازمان برنامه و بودجه تعيين می‌شود.
  2. نشريه فوق دارای جداول آماده برای تعيين مشخصات تيرچه‌ها نمی‌باشد و صرفا آيين نامه محاسباتی است و علاوه بر آن تا كنون هيچگونه آئين نامه يا نشريه رسمی مورد تأييد مراجع ذيصلاح منتشر نشده است. لذا لازمست تيرچه‌ها بنا بر شرايط بارگذاری و نحوه اجرا محاسبه و طراحی شوند.
  3. محاسبات تيرچه‌های كروميت بسيار مشكل و دارای كنترلهای زيادی می‌باشد و بايد برای هر تيرچه بطور جداگانه طراحی گردد. در طراحی اين تيرچه‌ها می‌بايستی تمام جزئيات شامل بال فوقانی ، بال تحتانی ، ميلگرد زيگزاگ و فواصل زيگزاگها و طول تقويتهای فوقانی و تحتانی با توجه به آيين نامه فوق دقيقا محاسبه گردد. در اين خصوص می توان از نرم افزار جامع طراحی تيرچه‌هاي با جان باز KDS استفاده نمود. اين نرم افزار تنها نرم افزار ثبت اختراع شده در مورد طراحی و محاسبه تيرچه‌های كروميت می‌باشد. برای اطلاعات بيشتر در مورد اين نرم افزار اينجا را كليك كنيد.
  4. براي اين نوع سقف ميلگرد افت و حرارت با قطر 6 ميليمتر كفايت می‌كند كه تعداد اين ميلگردها در خلاف جهت تيرچه‌ها هر 25 سانتيمتر يك عدد می‌بايستی اجرا گردد. در نشريه 151 به لزوم اجرای ميلگردهای افت و حرارت در جهت تيرچه‌ها اشاره‌ای نشده است.
  5. در كليه دهانه‌های سقفهای كروميت ، اجرای كلاف ميانی (Tie Beam) ضروری می باشد و در دهانه‌های بالای 3 متر كلافهای ميانی حتماً می‌بايستی با بتن (بوسيله ايجاد فاصله بين بلوكها) اجرا گردند. در دهانه‌های كوچكتر از 5.30 متر يك كلاف ميانی و در دهانه‌های بين 5.30 و 7.80 متر دو كلاف ميانی و در دهانه‌های بيش از 7.80 متر سه كلاف ميانی مورد نياز است. در تمام اين حالات حداقل ميلگرد طولی كلافهای ميانی دو عدد ميلگرد نمره 12 می‌باشد.
  6. در تيرچه‌های كروميت استفاده از ميلگردهای نوع A3 (با آجهاي به شكل هفت و هشت) ممنوع است و فقط می‌بايستی از ميلگردهای صاف و يا آجدار نوع A2 (با آجهای فنری شكل) استفاده نمود.
  7. در نشريه 151 به لزوم اجرای ميلگرد تقويت ممان منفی اشاره‌ای نشده است و با توجه به اينكه طرح تيرچه‌ها مفصلی است لذا نيازی به استفاده از آن در سقفهای كروميت نمی‌باشد.
  8. مطابق مبحث دهم از مقررات ملی ساختمان در ساختمانهای مسكونی كه در آنها خيز مطرح است و تكيه‌گاه تيرهای اسكلت آنها از نوع گيردار باشد ، حداكثر دهانه مجاز برای استفاده از اين سقفها 26 برابر ضخامت سقف و برای ساختمانهايی كه تكيه‌گاه تيرهای اسكلت آنها از نوع ساده باشد ، حداكثر دهانه مجاز برای استفاده از اين سقفها 20 برابر ضخامت سقف می‌باشد.

نكته مهم 1 :
دانستن اين نكته مهم است كه محدوديت و تعدد انواع سقفهای تيرچه و بلوك قابل اجرا دقيقاً بستگی به وجود انواع بلوكه‌های سقفی موجود در بازار دارد و از آنجا كه بدليل حجم و وزن زياد بلوكه‌های سقفی عملاً حمل و نقل آن از يك نقطه كشور به نقطه‌ای ديگر مقرون به صرفه نمی‌باشد، بنابراين ممكن است در بعضی نقاط كشور عملاً امكان اجرای برخی از سقفهای معرفی شده زير بدليل نبودن بلوكه متناسب با آن وجود نداشته باشد و يا احياناً در بعضی مناطق علاوه بر سقفهای معرفی شده زير بتوان سقفهای ديگری نيز اجرا نمود. درضمن لازم به ذكر است كه با استفاده توأم انواع بلوكه‌های سقفی با مواد ديگر (مانند يونوليت) گاه بنا به ضرورت می‌توان سقفهايی با ارتفاع بيشتر نيز اجرا نمود.
نكته مهم 2 :
از آنجا كه اجرای سقفهای كروميت نسبت به سقفهای با تيرچه بتنی قدمت كمتری دارد، سؤالات و مسائل زيادی پيرامون اين سقفها مطرح است. لذا سعی كرده‌ايم تا در صفحه دنيای كروميت تا حد امكان به بررسی اين مسائل و مشكلات بپردازيم.
نكته مهم 3 :
از آنجا كه اجرای سقفهای كروميت بدون شمع بندی صورت می‌پذيرد، هرگونه بی‌دقتی در طراحی، محاسبه ، توليد و اجرای اين نوع سقفها ممكن است به ريزش سقف يا شكم دادن تيرچه‌ها منجر شود. لذا اكيداً توصيه می‌شود تا از استفاده از تيرچه‌های نامطمئن و بدون محاسبه و نيز تيرچه‌هايی كه كيفيت توليد آنها پايين است پرهيز شود. در ضمن يادآوری می‌گردد اجرای سقفها با تيرچه‌های كروميت فرآيندی كاملاً تخصصی است و حتی با وجود استفاده از تيرچه‌های مرغوب، ممكن است بر اثر بی‌احتياطی در اجرای صحيح سقف، ريزش سقف اتفاق افتد.

كد سقف : R9
نوع سقف : تيرچه كروميت با بلوكه سفال
ارتفاع كل سقف : 25.5 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 75 سانتيمتر

محاسن :

  1. چنانچه زیر بنای هر سقف زیر 120 متر مربع باشد و سازه دارای دیوار برشی نباشد به دلیل اجرای همزمان دو یا سه سقف معمولاً اجرای این سقف مقرون به صرفه خواهد بود.
  2. سرعت اجرای بالاتری نسبت به سقفهای با تيرچه بتنی دارد.
  3. به كاذب كاری نيازی ندارد.
  4. اين سقف وزنی نسبتاً متعادل دارد.

نقاط ضعف احتمالی :

  1. بدليل عدم اجرای شمع بندی ، لرزش اين نوع سقفها از سقفهای با تيرچه بتنی بيشتر است.
  2. بدليل عدم وجود دانش فنی و تجربی مناسب و ضعف آيين نامه در مورد سقفهای كروميت ، امكان اجرای غير اصولی سقفها بسيار زياد است.
كد سقف : R10
نوع سقف : تيرچه كروميت با بلوكه سیمانی
ارتفاع كل سارتفاع كل سقف : 25.5 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 75 سانتيمتر

محاسن :

  1. چنانچه زير بنای هر سقف زير 120 مترمربع باشد و سازه دارای ديوار برشی نباشد بدليل اجرای همزمان دو يا سه سقف باهم معمولا اجرای اين سقف مقرون به صرفه خواهد بود.
  2. سرعت اجرای بالاتری نسبت به سقفهای با تيرچه بتنی دارد.
  3. به كاذب كاری نيازی ندارد.

نقاط ضعف احتمالی :

  1. بدليل عدم اجرای شمع بندی ، لرزش اين نوع سقفها از سقفهای با تيرچه بتنی بيشتر است.
  2. بدليل عدم وجود دانش فنی و تجربی مناسب و ضعف آيين نامه در مورد سقفهای كروميت ، امكان اجرای غير اصولی سقفها بسيار زياد است.
  3. اين سقف جزو سقفهای سنگين‌ محسوب می‌گردد. معمولا تنها زمانی از اين سقف استفاده می‌شود كه امكان اجرای سقف R9 نباشد (مثلا زمانی كه بلوكه سفال سقف R9 موجود نباشد)
كد سقف : R11
نوع سقف : تيرچه كروميت با قالب
ارتفاع كل سقف : 25.5 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 75 سانتيمتر

محاسن :

  1. اين سقف جزو سقفهای سبك می‌باشد.
  2. وزن اين سقف از اكثر سقفهای كامپوزيت و نيز سقفهای تيرچه و بلوك سبكتر است.
  3. در مقايسه با سقفهای كامپوزيت هزينه كاذب كاری كمتری دارد زيرا فواصل تيرچه‌ها كم بوده و نيازی به استفاده از نبشی در سقف كاذب نيست.

نقاط ضعف احتمالی :

  1. اين سقف به كاذب كاری نياز دارد.
  2. در مقايسه با سقف R6 (تيرچه زيگزاگ با قالب) قيمت بالاتری دارد مگر در ساختمانهای فاقد ديوار برشی كه زير بنای هر طبقه كمتر از حدود 120 متر مربع باشد.
  3. بدليل عدم اجرای شمع بندی ، لرزش اين نوع سقفها از سقفهای با تيرچه بتنی بيشتر است.
  4. بدليل عدم وجود دانش فنی و تجربی مناسب و ضعف آيين نامه در مورد سقفهای كروميت ، امكان اجرای غير اصولی سقفهابسيار زياد است.
كد سقف : R12
نوع سقف : تيرچه كروميت با بلوك پلی استايرن (يونوليت)
ارتفاع كل سقف : 25.5 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 75 سانتيمتر

محاسن :

  1. اين سقف جزو سقفهای سبك می‌باشد.
  2. وزن اين سقف از اكثر سقفهای كامپوزيت و نيز سقفهای تيرچه و بلوك سبكتر است.
  3. در مقايسه با سقفهای كامپوزيت هزينه كاذب كاری كمتری دارد زيرا فواصل تيرچه‌ها كم بوده و نيازی به استفاده از نبشی در سقف كاذب نيست.

نقاط ضعف احتمالی :

  1. بدليل قيمت بالای بلوكه پلی استايرن معمولاً اين نوع سقف در رديف گرانترين سقفها قرار می‌گيرد.
  2. بدليل عدم اجرای شمع بندي ، لرزش اين نوع سقفها از سقفهای با تيرچه بتنی بيشتر است.
  3. بدليل عدم وجود دانش فنی و تجربی مناسب و ضعف آيين نامه در مورد سقفهای كروميت ، امكان اجرای غير اصولی سقفها بسيار زياد است.
  4. بدليل اختلاف ضريب انبساط طولی بلوكه‌های پلی استايرن با تيرچه‌ها ، در سقفهايی كه ا ز زير با گچ پوشش شوند ترك ايجاد می‌شود.
  5. اكثر بلوكه‌های پلی استايرن موجود در بازار بر اثر آتش سوزی آتش می‌گيرند و يا دود زياد منتشر می‌نمايند بنابراين به لحاظ ايمنی استفاده از اين سقف چندان توصيه نمی‌شود.

سقف های تیرچه بتنی

نكات عمومی در مورد سقفهای داراي تيرچه بتنی :
  1. مشخصات اين نوع سقف بر اساس نشريه شماره 94 سازمان برنامه و بودجه تعيين مي‌شود.
  2. در تمامی سقفهای معرفی شده ، ميلگرد افت و حرارت با قطر 6 ميليمتر كفايت می كند. چنانچه فاصله آكس تا آكس تيرچه‌ها تا 50 سانتيمتر باشد، در جهت تيرچه‌ها بين هر دو تيرچه يك عدد و چنانچه فاصله آكس تا آكس تيرچه‌ها بيش از 50 سانتيمتر باشد، در جهت تيرچه‌ها بين هر دو تيرچه دو عدد ميلگرد حرارتی مورد نياز است. ميلگردهای حرارتی در خلاف جهت تيرچه‌ها هر 25 سانتيمتر يك عدد می‌بايستی اجرا گردد.
  3. ميلگرد تقويت ممان منفی تيرچه‌ها حداقل می‌بايستی سطح مقطعی برابر 15% سطح مقطع ميلگردهای كششی همان تيرچه را دارا باشد و طول آنها از هر طرف يك پنجم طول تيرچه باشد. بايد توجه نمود كه اين ميلگردها را با ميلگردهای تقويت برشی (اتكای سر تيرچه) اشتباه نكنيم. اين ميلگردها درون جان تيرچه خم نمی‌خورد بلكه بصورت صاف به ميلگرد فوقانی تيرچه‌ها بسته مي‌شود.
  4. در سقفهايی كه بار زنده كمتر از 350 كيلوگرم بر متر مربع باشد ، در دهانه‌هاي زير 4 متر نيازی به كلاف ميانی (Tie Beam) نمی‌باشد و در دهانه‌های بين 4 تا 5.30 متر يك كلاف ميانی و در دهانه‌های بيش از 5.30 متر دو كلاف ميانی مورد نياز است. در تمام اين حالات حداقل سطح مقطع كل ميلگردهاي طولی كلافهای ميانی بايستی برابر نصف سطح مقطع ميلگرد كششی تيرچه‌ها باشد.
  5. در سقفهايی كه بار زنده بيشتر از 350 كيلوگرم بر متر مربع باشد ، در دهانه‌های زير 4 متر يك كلاف ميانی (Tie Beam) و در دهانه‌های بين 4 تا 7 متر دو كلاف ميانی و در دهانه‌های بيش از 7 متر سه كلاف ميانی مورد نياز است. در تمام اين حالات حداقل سطح مقطع كل ميلگردهای طولی كلافهای ميانی بايستی برابر كل سطح مقطع ميلگرد كششی تيرچه‌ها باشد.
  6. ميلگرد زيگزاگ تيرچه‌ها برای هر طول تيرچه بصورت جداگانه بايستی طراحي گردد.
  7. در سقفهايی كه خيز مطرح نباشد می‌توان تا دهانه‌ای معادل 32 برابر ضخامت سقف ، از اين سقفها استفاده نمود. اما اگر خيز مطرح بوده و تيرهای اسكلت دارای تكيه‌گاه گيردار باشند حداكثر دهانه مجاز 26 برابر ضخامت سقف و در صورتيكه تيرهای اسكلت دارای تكيه‌گاه ساده باشند حداكثر دهانه مجاز 20 برابر ضخامت سقف مي‌باشد.
  8. در اين سقفها چنانچه ميلگرد زيگزاگ برای برش انتهايی محاسبه شود، نيازی به تقويت برشگير (اتكاي سر تيرچه) نمی‌باشد. ولی در صورتيكه ميلگردهای زيگزاگ برش انتهايی را جوابگو نباشند بايد از تقويت برشی (اتكا) طبق محاسبه استفاده نمود.

نكتة مهم :
دانستن اين نكته مهم است كه محدوديت و تعدد انواع سقفهای تيرچه و بلوك قابل اجرا دقيقاً بستگی به وجود انواع بلوكه‌های سقفی موجود در بازار دارد و از آنجا كه بدليل حجم و وزن زياد بلوكه‌های سقفی عملاً حمل و نقل آن از يك نقطه كشور به نقطه‌ای ديگر مقرون به صرفه نمی‌باشد، بنابراين ممكن است در بعضی نقاط كشور عملاً امكان اجرای برخی از سقفهای معرفی شده زير بدليل نبودن بلوكه متناسب با آن وجود نداشته باشد و يا احياناً در بعضی مناطق علاوه بر سقفهای معرفی شده زير بتوان سقفهای ديگری نيز اجرا نمود. درضمن لازم به ذكر است كه با استفاده توأم انواع بلوكه‌هاي سقفی با مواد ديگر (مانند يونوليت) گاه بنا به ضرورت می‌توان سقفهايی با ارتفاع بيشتر نيز اجرا نمود.

كد سقف : R1
نوع سقف : تيرچه بتنی با بلوكه سفال
ارتفاع كل سقف : 25 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 50 سانتيمتر

محاسن :

  1. اين سقف داراي وزنی متعادل در محدوده وزن سقفهای كروميت مي‌باشد.
  2. قيمت تمام شده اين سقف معمولا پايين است خصوصا در دهانه‌های كوچكتر اين اختلاف قيمت كاملا تأثير گذار است.
  3. بدليل شمع بندی در حين اجرا اين سقف لرزش كمتری نسبت به سقفهای كروميت و كامپوزيت دارد و به لحاظ عايق صوت و حرارت از سقفهاي كروميت و كامپوزيت بهتر عمل می‌كند.
  4. سطح نسبتا صافی در زير سقف می‌دهد و به كاذب كاری نيازی ندارد.

نقاط ضعف احتمالی :

  • نقطه ضعف مشهودی را نمی توان برای اين سقف برشمرد.
كد سقف : R2
نوع سقف : تيرچه بتنی با بلوكه سيماني
ارتفاع كل سقف : 25 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 50 سانتيمتر

محاسن :

  1. قيمت تمام شده اين سقف نيز نسبت به ساير سقفها معمولا پايين است.
  2. بدليل شمع بندی در حين اجرا اين سقف لرزش كمتري نسبت به سقفهای كروميت و كامپوزيت دارد و به لحاظ عايق صوت و حرارت از سقفهاي كروميت و كامپوزيت بهتر عمل می‌كند.
  3. سطح نسبتا صافی در زير سقف می‌دهد و به كاذب كاری نيازی ندارد.

نقاط ضعف احتمالی :

  1. اين سقف در مقايسه با سقف R1 سنگين‌تر است و جزو سقفهای نسبتا سنگين محسوب مي‌گردد. معمولا تنها زمانی از اين سقف استفاده می‌شود كه امكان اجرای سقف R1 نباشد (مثلا زمانی كه بلوكه سفال سقف R1 موجود نباشد)
  2. از آنجا که وزن این سقف با سقف R3 تقریباً برابر است در دهانه های بلند تر معمولاً اجرای این سقف در مقایسه با سقف R3 مقرون به صرفه نخواهد بود.
كد سقف : R3
نوع سقف : تيرچه بتنی با بلوكه سفال
ارتفاع كل سقف : 30 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 50 سانتيمتر

محاسن :

  1. اين سقف لرزش كمتری نسبت به تمام سقفهای معرفی شده و سقفهای كامپوزيت دارد و به لحاظ عايق صوت و حرارت از سقفهای كروميت و كامپوزيت بهتر عمل می‌كند.
  2. سطح نسبتا صافی در زير سقف می‌دهد و به كاذب كاری نيازی ندارد. 3 - از آنجا كه وزن اين سقف با سقف R2 تقريبا برابر است در دهانه‌های بلندتر معمولا اجریي اين سقف در مقايسه با سقف R2 مقرون به صرفه و اصولی‌تر خواهد بود.

نقاط ضعف احتمالی :

  • اين سقف جزو سقفهای نسبتا سنگين‌ محسوب می‌گردد.
كد سقف : R4
نوع سقف : تيرچه بتنی با بلوكه سيمانی
ارتفاع كل سقف : 30 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 50 سانتيمتر

محاسن :

  1. اين سقف نيز لرزش كمتری نسبت به تمام سقفهای معرفی شده و سقفهای كامپوزيت دارد و به لحاظ عايق صوت و حرارت از سقفهای كروميت و كامپوزيت بهتر عمل می‌كند.
  2. سطح نسبتا صافی در زير سقف ميیدهد و به كاذب كاری نيازی ندارد.

نقاط ضعف احتمالی :

  1. اين سقف جزو سقفهای سنگين‌ محسوب می‌گردد.
  2. معمولا اجرای اين سقف با توجه به وزن آن توجيه اقتصادی ندارد.
كد سقف : R5
نوع سقف : تيرچه بتنی با بلوكه سفال
ارتفاع كل سقف : 31 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 70 سانتيمتر

محاسن :

  1. اين سقف لرزش كمتری نسبت به سقفهای كروميت و كامپوزيت دارد و به لحاظ عايق صوت و حرارت از آنها بهتر عمل میكند.
  2. سطح نسبتا صافی در زير سقف می‌دهد و به كاذب كاری نيازی ندارد.
  3. در مقايسه با سقف R3 علاوه بر اينكه وزن كمتری دارد معمولا در دهانه‌های كوتاهتر به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه‌تر است.

نقاط ضعف احتمالی :

  • اين سقف جزو سقفهای نسبتا سنگين‌ محسوب می‌گردد.
كد سقف : R6
نوع سقف : تيرچه زيگزاگ با قالب
ارتفاع كل سقف : 31 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 70 سانتيمتر

محاسن :

  1. اين سقف جزو سقفهای سبك می‌باشد.
  2. وزن اين سقف از اكثر سقفهای كامپوزيت و نيز سقفهای كروميت با بلوك سفال يا سيمانی سبكتر است.
  3. در مقايسه با سقفهای كامپوزيت هزينه كاذب كاری كمتری دارد زيرا فواصل تيرچه‌ها كم بوده و نيازی به استفاده از نبشی در سقف كاذب نيست.
  4. اجرای اين سقف حتی با احتساب هزينه كاذب كاري با توجه به وزن آن در اكثر موارد كاملا مقرون به صرفه است.

نقاط ضعف احتمالی :

  • اين سقف به كاذب كاری نياز دارد.

نكته مهم :
قالب مورد استفاده در اين نوع سقف اولين بار در شركت پارس پی ابداع و استفاده گرديد و اين شركت موفق به ثبت اختراع اين نوع خاص از قالب سقفی گرديد. برای اطلاعات بيشتر در مورد اين قالب اينجا را كليك كنيد.

كد سقف : R7
نوع سقف : تيرچه كروميت با بلوكه سفال
ارتفاع كل سقف : 26 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 70 سانتيمتر

محاسن :

  1. اين سقف داراي وزنی متعادل در محدوده وزن سقفهای كروميت می‌باشد.
  2. دليل شمع بندي در حين اجرا اين سقف لرزش كمتری نسبت به سقفهای كروميت و كامپوزيت دارد و به لحاظ عايق صوت و حرارت از سقفهای كروميت و كامپوزيت بهتر عمل می‌كند.
  3. سطح نسبتا صافی در زير سقف ميیدهد و به كاذب كاری نيازی ندارد.

نقاط ضعف احتمالی :

  • نقطه ضعف مشهودی را نمی‌توان براي اين سقف برشمرد.
كد سقف : R8
نوع سقف : تيرچه زيگزاگ با بلوكه پلی استايرن
ارتفاع كل سقف : 31 سانتيمتر - مركز تا مركز تيرچه‌ها 70 سانتيمتر

محاسن :

  1. اين سقف دارای وزنی نسبتاً سبك می‌باشد.
  2. بدليل شمع بندی در حين اجرا اين سقف لرزش كمتری نسبت به سقفهای كروميت و كامپوزيت دارد و به لحاظ عايق صوت و حرارت از سقفهای كروميت و كامپوزيت بهتر عمل می كند.
  3. سطح نسبتا صافی در زير سقف می‌دهد و به كاذب كاری نيازی ندارد.

نقاط ضعف احتمالی :

  1. بدليل قيمت بالای بلوكه پلی استايرن معمولاً اجرای اين نوع سقف مقرون به صرفه نمی‌باشد.
  2. بدليل اختلاف ضريب انبساط طولی بلوكه‌های پلی استايرن با تيرچه‌ها ، در سقفهايی كه ا ز زير با گچ پوشش شوند ترك ايجاد می‌شود.
  3. اكثر بلوكه‌های پلی استـايرن موجود در بازار بر اثر آتـش سوزی آتش می‌گيرند و يا دود زياد منتشـر می نمايند بنابـراين به لحاظ ايمنی استفاده از اين سقف چندان توصيه نمی شود.


آب بندها (واتراستاپ، Water Stop)

آب بندها (واتراستاپ، Water Stop)آب بند چیست و مناسب ترین نوع آن کدام است؟سالهاست استفاده از آب بند (واتر استاپ) به منظور آب بندی درزهای اجرایی و محل های قطع بتن (Construction Joint) متداول است. امروزه تمامی کشورهای توسعه یافته و پیشرفته از آب بندهای هیدروفیلیک یا بنتونیتی برای آب بندی درزهای اجرایی استفاده می کنند نه نوع P.V.C آن، زیرا محل ثابت سازی آب بندها در بین آرماتورها می باشد و با گذشت چند سال از عمر سازه و بررسی شرایط آرماتورها و بتن مشاهده می کنیم آرماتورهای طولی و عرضی که در سمت آبگیر سازه قراردارند به واسطه عبور آب از طریق درز سرد موجود بین مقاطع بتن ریزی شده و لوله های موئین ناشی از تبخیر آب بتن، دچار زنگ زدگی شده که در برخی از موارد با انبساط 6 الی 15 درصدی حجم آرماتورها، بتن دچار ترک خوردگی می گردد. این نقصان عاملی جهت تشدید نفوذپذیری و کاهش شدید طول عمر سازه بتنی می باشد. آب بندهای هیدروفیلیک یا بنتونیتی علاوه بر سهولت و سرعت بسیار زیاد در نصب تمامی نواقص فوق الذکر را رفع می کنند.


برای آب بندی یک سازه بتنی باید دو کار اساسی صورت بگیرد:

آب بندی خود بتن توسط بتن مناسب آب بندی درزهای بتن توسط واتراستاپ

که هر دو صورت می بایست برقرار باشد.اصول آب بندی بتناصلاح منحنی دانه بندی و کنترل میزان فیلر (FILLER) بتن یعنی بیشتری نسبت به سایر مواد داشته باشد و تغییر نسبت مصالح درشت به ریز (در بتن های معمولی شن بیشتر است ولی در اینجا نسبتها برابر باید باشد)، نسبت آب به سیمان حداقل است، از دیگر عوامل موثر ویبره ی مناسب است و برای افزایش ضریب اطمینان لزوما همه بتن ها نیاز به افزودنی ندارند البته اگرخوب اجرا شود.

اصول آب بندی درزها

• واتر استاپ • درزگیر که به عنوان مکمل استفاده می شود نه به عنوان جایگزین

کاربرد واتراستاپ ها برای آب بندی درزهای اجرایی و درزهای انبساط در سازه های بتنی آبی استفاده می شود.
اهمیت واتر استاپ ها را در سازه های آبی می توان به مانند بادبند ها در سازه ها عنوان نمود.
واتر استاپ طول مسیر جریان و حرکت آب را طولانی می کند تا آب نتواند نشت کند. ضخامت بتن بر اساس میزان نفوذ پذیری از آن جهت اهمیت دارد که اگر ضخامتش بیشتر از میزان نفوذ پذیری آب باشد تا آب از آن عبور نکند.
یکی از نکات در طراحی، عرض واتر استاپ است، که عمق نفوذ بیشتر از یک دور رفت و برگشت باشد.

انواع درزها

1- درزهای ثابت: در این درزها آرماتور قطع نمی شود.

الف) درزهای اجرایی (مثل قطع بتن ریزی و عدم پیوستگی) ب) ترک

2- درزهای حرکتی:
الف) انبساط حرارتی ب) انقباض
ج) فرعی ترکیبی

بنا به نوع درزها 2 نوع واتر استاپ داریم که شامل تخت که در وسطش حفره نمی باشد.
همه واتر استاپ ها آج دارند که باعث چسبندگی و افزایش طول مسیر آب می باشند و نوع آنها با توجه به نوع درز تعیین می شوند.
در واتر استاپ هایی که در وسطش حفره دارند، حفره دقیقا وسط درز حرارتی انبساطی می افتد که جلوگیری از بازی کردن درز میشود .
انواع واتر استاپ ها از لحاظ محل قرار گیری در مقاطع بتنی به انواع زیر تقسیم می شوند:

الف) واتر استاپ های میانی ب) واتر استاپ های کفی (کف استخر) ج) واتر استاپ های روکار


نکته: در درزهای انبساطی واتر استاپ ها مستقیما با آب در تماس هستند ولی در درزهای اجرائی اینگونه نیست.

عوامل موثر در تعیین اشکال و ابعاد واتر استاپ ها

• نوع و اندازه درز • محل قرار گیری واتر استاپ ها در مقطع بتنی

• ضخامت قطعه بتنی که واتر استاپ ها در آن قرار دارند • فشار هیدرواستاتیک درون سازه


نکته : دو گوه انتهایی واتر استاپ ها نقش بسیار مهمی در جلوگیری از عبور آب دارد،چون گوه های وسطی که در کشش قرار می گیرند تخت می شوند ولی انتها هیچ تغییری نمی کند.نکته 2: واتر استاپ به هیچ وجه خم یا سوراخ نمی شود. این واتر استاپ ها را باید از بالا و پایین کاملا مهار شود.


ساده ترین راه همپوشانی (Overlap) هرچقدر که Overlap زیاد باشد به خاطر آج ها دو سر کاملا بر هم منطبق نمی شوند.
بهترین راه Overlap توسط جوش لب به لب توسط دستگاه مخصوص هویه برقی می باشد به این صورت است که دو سر واتر استاپ را ذوب می کنند و به هم می چسبانند.


نکته: دقت شود که واتر استاپ باید ذوب شود نه اینکه بسوزد.نکته: دقت شود که در هنگام ذوب گاز سمی متصاعد می شود و باید در فضای باز و از ماسک استفاده شود.


مراحل کار: هنگام ذوب کردن هر دو لبه به طور همزمان توسط المانی که وسطش می گذاریم و با گرما می شود.
واتر استاپ در محل عمود بر درز در کشش است و ما در مورد مقاومت کششی این محل اتصال نداریم.
آزمایش کنترل کیفیت واتر استاپدو قطعه I شکل از واتر استاپ در هر دو جهت آنها بریده می شود و مورد بررسی قرار می گیرد.نکته: افزایش طول در زمان بریدگی و مقاومت مهم است.
در سالهای گذشته ار واتر استاپ های مسی استفاده می شد که راحت پاره می شدند و در جوش دادن آنها به مشکل بر می خوردند و در ضمن گران بودند و استفاده از آنها به صرفه نبود.
واتر استاپ های P.V.C در مقابل اشعه ماوراء بنفش خشک و شکننده می شوند.

از ویژگی های واتر استاپ های مرغوب می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• دارای رنگ روشن باشد (چون رنگ تیره از جنس مواد کهنه می باشد)،

• سطح آنها حتما آجدار باشد • زیر تابش مستقیم نور خورشید قرار نگیرد.

• به هیچ وجه سطح آن چرب نباشد.


تصویر زیر مقاطع برخی از انواع آب بند را نشان می دهد:

مقاطع برخی از انواع آب بند

آب بندها (واتراستاپ، Water Stop)

این متن مربوط به کلاس های کانال ارتباط صنعت با دانشگاه که در موسسه بتن آمریکا برگزار میشود، میباشد.

 

ترک در ساختمان ها

پیدایش ترک در ساختمان

نشست پی بر اثر عواملی همچون رطوبت و فشارهای وارده از طبقات ، بی مقاومتی خاک و عملکردهای آن پیش می آید . همچنین نوع مصالح مصرفی و اجرای غیرفنی ، سبب نشستهای پی می شود . در مجموع ، بر اثر حرکات زمین ، اسکلت بنا حرکت می کند و شکستهای مختلف که شامل ترکهای عمیق و یا معمولی و در مواردی به شکل مویی است ، نمایان می شود.

موقعیت ترک :

ترکهای عمیق : این ترکها گاهی به طور دائمی به وجود می آید و دلیل آن نشست مرتب پی است که در این صورت ، بودن ساکنان در ساختمان خطرناک است.

ترکهای ثابت : معمولا پس از نشست پی ، تحرک ساختمان کم می شود. این پدیده بر اثر قطع رطوبت و فشرده شدن سطح زیر پیش می اید. در نتیجه ، شکست و افت دیوارها و اسکلت بنا نیز متوقف ، و حالت ترک ثابت می شود.

موی ترکهای معمولی : این ترکها در اثر افتهای کوچک در اسکلت بنا و به واسطه نیروها و در مواردی به علت نوع مصالح اندود به وجود می ایند. رطوبت ، انقباض و انبساط حاصله در مقابل خشک شدن سطوح مرطوب ، باعث ایجاد ترکهای مویی می شود.

حالتهای ترک :

ترک را به شکلهای مختلف می توان آزمایش کرد. نوع خطرناک و بدون خطر آنها را به شکلهای زیر می توان شناسایی کرد:

الف) بند دوقسمت دیوار را که بر اثر ترکهای عمیق از یکدیگر جدا شده اند ، با گچ دستی طوری کف کش می کنیم که ملات فقط دو قسمت جدا شده را پوشش دهد ؛ یعنی در ترکها نفوذ نکند

پس از خودگیری و خشک شدن ملات گچ ، چنانچه از دیوار جدا شود ، اسکلت در حال نشست و افت کامل است که باید در مورد آن با احتیاط رفتار کرد.

ب) در موارد ذکر شده در بالا ، می توان روی ترک دو قسمت جدا شده دیوار را نوار کاغذی از جنس کاهی نازک به ابعاد 30*3 سانتیمتر به شکل ضربدر (*) با پونز نصب کرد. چنانچه کاغذ پاره شود ، شکست و نشست در ساختمان بسیار خطرناک می باشد. در این صورت ، ساختمان باید از سکنه خالی شود.

ج) در نشستهای خطرناک ، کلاف پنجره بر اثر نیروی فشار ، اهرم و دفرمه می شود . به علت بالا بودن ضریب شکنندگی ، شیشه پنجره ها ترک می خورند و می شکنند.

د) در افتهای مداوم پی و مواقع سکوت ، صداهای "تک تک " که حاصل ترک مصالح و بویژه اجرکاری است ، شنیده می شود.

روش تعمیر ترکها :

همانطور که گفتیم ، بر اثر نشست ، ترکهایی به وجود می آید که برخی از آنها مویین و ریز هسنتد . با خالی کردن اطراف آنها و با " کشته کشی " و کشیدن پنبه آب روی سطوح ترکهای مویین آنها گرفته و آماده نقاشی می شوند.

ترکهای نیمه عمیق :

بر اثر حرکت پذیری سقف توفال که از انقباض و انبساط رطوبت و حرارت حاصل می شوند . ترکهایی به وجود می آید . این ترکها را با نوک کاردک و ماله خالی می کنیم و پس از " آماده کشی " و پرداخت کشته و پنبه زنی ، ترکها را می گیریم و آماده نقاشی میکنیم.

ترکهای عمیق :

اطراف ترک را با تیشه می تراشیم و سپس درز آن را کاملا خالی می کنیم. کاربردن گچ دستی و کف کش کردن ، درون ترک را پر و سطح آن را با گچ آماده صاف می کنیم . سپس با گچ کشته و پنبه اب ، سوح آن را کاملا پرداخت و آماده نقاشی می کنیم.

توجه شود : چون سطح کشته کشی در بعد بیشتری انجام می شود تا خطر کپ کردن به وجود نیاید ، بابد اصولی را به کاربرد تا سطح ترک از اطراف به شکل پخ از گچکاری و اندود برداشته شود تا عمق ترک در سطحی عریض پیوند شود. به این عمل اصطلاحا " پرداخت کردن ، کشته و همسطح کردن با زمینه در گچکاری قدیمی " می گویند.

ترک در تقاطع دیوار :

دیوارها بر اثر نداشتن پیوند با هشت گیر ترک می خورند . در مواقعی نشست و شکست دیوارها ، ترکها کاملا باز و رویت می شوند . در بعضی موارد ، این ترکها بسیار عمیق هستند ؛ به طوری که می توان دست را در درون آنها حرکت داد . در این حالت ، چنین عمل می کنیم :

1- سطح ترک را از دو طرف کاملا با تیشه می تراشیم ، و پس از جارو ، سطوح آن را کاملا مرطوب می کنیم .

2- چنانچه لازم باشد ، کنارهای ترک را با قلم و چکش چند سانتیمتر بازتر می کنیم تا نشست گچ با عمق بیشتری انجام شود.

3- ملات گچ تیزون را شلاقی در درون ترک می کوبیم تا سطح ترک کاملا پر شود.

4- پس از پر کردن ترک به شکل سرتاسری و کف کش کردن گچ تیزون ، اندود گچ و خاک را اجرا می کنیم.

5- در صورت نیاز ، ترک را شمشه گیری می کنیم تا در سطح گچکاری یکنواختی به وجود آید.

6- با گچ آماده و سپس گچ کشته ، سطح اندود را " سفیدکاری" می کنیم و با پنبه آب زدن برای پرداخت ، گچکاری را خاتمه می دهیم.

توجه شود: چنانچه در محل تقاطع دیوار دیوار ابزار گرد زده شود ، یعنی ماهیچه به وجود آید ، ترک مجددی پیش نخواهد آمد .

ترک در نعل درگاه :

به علتهای زیر ، نعل درگاه و سوح زیر آن می شکنند :

الف) در اثر نشست ستون زیر نعل درگاه ، به علت اهرم شدن آن ، برش افقی به وجود آید.

ب) برشهای عمودی به خاطر وجود پیوند و اثر نیروهای فشاری در امتداد تیر نعل درگاه و برشهای طولی بعد از مقدار گیر نعل درگاه به وجود می آید که در هر دو حالت ، جداره ترکها را می تراشیم ، باز می کنیم و سپس گرد آن را می گیریم . بهد ، محل مرطوب شده را با اصطلاحا گچ تیزون ( زودگیر) پر می کنیم و زمینه را با کشته کشی آماده می سازیم و سپس ترکها را به ترتیب ترمیم و تعمیر می کنیم.

پیوند در ترکهای عمیق :

چنانچه ترک عمیق باشد ، رجهای بریده شده را از دو طرف به اندازه یک نیمه ، خالی می کنیم و با به کاربردن ملات مرغوب و اجرهای راسته مقاوم ، سطح ترک را در عزض دیوار با رعایت پیوند ، کامل می گیریم و سپس مبادرت به اندودکاری می کنیم. در این صورت ، اثر ترک کلی محو می شود. در بعضی موارد ترک به حدی است که از بیرون نور و اشیا قابل رویت می شود .

به طور مسلم ، این ترک و شکست و نشست از پی شروع می شود و تا بالاترین قسمت ساختمان ادامه می یابد که برای تعمیر ان ، به اینصورت عمل می کنیم : مسیر ترک را در کفسازی دنبال می کنیم و با برداشتن کفسازی به پی می رسیم . تعمیر از پی شروع می شود . پاز کرسی چینی ، جداره ترک را جهت به وجود آوردن پیوند خالی می کنیم . پس از بنایی ترک مذکور ، در عمق دیوار اندود و سفیدکاری انجام می دهیم.

رفع ترک اطراف ستونهای فلزی :

در اجرای اسکلت فلزی کنار ستون فلزی ، هر 60 سانتیمتر ، میلگرد با برگشت به صورت L خوابیده به نام علمی کیلیبس به معنای گیره ، چفت و بست ، پهلو گرفتن و سفت کردن است . آهنگر اسکلت ساز آن را اصطلاحا کلمس می گوید . حدودا به قطر نمره 16 میلیمتر و به طول 50 سانتیمتر و برگشت ( گونیا زاویه 90 درجه ) حدود 12 سانتیمتر پاجوش به قطر کافی اتصال می شود. این اجرا دیوار آجری را با ستون فلزی به طور اصولی پیوند و اتصال می دهد. اجرای اصولی این روش یه این شرح است که کیلیپس زا به دو ستون مقابل و در راستای یکدیگر جوش می دهیم . سپس ، با میلگرد راستای هم قطر و با رعایت اورلپ به دو کیلیپس جوش می دهیم . توجه گردد که چنانچه فاصله دو ستون فلزی مقابل از 3 متر بیشتر باشد ، باید از وجود وادار ، فلزی مانند سپری جهت نصب بین دو ستون استفاده کنیم. سپس ، کیلیپس گذاری بین ستونها و وادار را در راستای یکدیگر انجام دهیم . بهد هم سفتکاری دیوار را اجرا کنیم. باز هم توجه گردد که چنانچه فاصله تیر زیرین و تیر فوقانی در قاب ، مرتفع و بیشتر از ارتفاع 3 متر باشد ، باید از وجود تیر فرعی غیر باربری مانند نبشی استفاده کنیم . به طور مسلم ، اتصال تیر فرعی با وادار و اجرای کلیپس گذاری در مجموعه ذکر شده ، سفتکاری را با اسکلت فلزی کاملا درگیر می سازد. با این روش اولا وجود ترکها در موقع نشست از بین خواهد رفت ؛ ثانیا در مقابل زلزله و تحرکات زمین ، دیوارهای ساختمان و به خصوص دیوارهای خارجی نگهداری می شوند که از برای تعمیر چنین عمل می کنیم :

1- سطح اندود رویه ، آستر روی ستون و دو دیوار متصل به ستون فلزی را به عرض 100 سانتیمتر و در شرایط محدود حتی به عرضی کمتر ، جمع اوری می کنیم .

2- به فاصله و ارتفاع هر 60 سانتیمتر از ذدو دیوار ، کناره ستون را در یک رج افقی به اندازه 50 سانتیمتر خالی می کنیم.

3- عمل کلیپس گذاری را در دو رج خالی شده با ستون فلزی از میلگرد حداقل نمره 16 با جوش مطمئن و کافی انجام می دهیم.

4- محل خالی را با ملات مرغوب و آجر نیم لایی آبخور به طور اصولی انجام می دهیم تا شکاف گرفته شود.

5- پس از جارو زدن سطح تراشیده شده و آب پاشیدن به ان ، میخ سر کج را به فاصله هر 25 سانتیمتر طوری می کوبیم که 5/1 سانتیمتر با سطح ستون و سفتکاری فاصله داشته باشد.

6- توری گالوانیزه به عرض 80 سانتیمتر را توسط سیم آرماتور بندی با قلاب مطمئن و محکم به میخهای سرکج می بندیم .

7- اندود آستر را طوری انجام می دهیم که توری در وسط ملات قرار گیرد و اندود را مسلح سازد.

8- پس از آستر ، عمل سفیدکاری و لکه گیری و سپس رنگ و روغن را انجام می دهیم.

با این روشهایی که در بالا توضیح دادم چنانچه نشست به وجود آید ، دیگر ترک در کناره ستون فلزی به وجود نخواهد آمد.

بررسی کوتاه زلزله بم

در تاریخ ۱۲ دی ماه ۱۳۸۲ سفری به شهر بم انجام پذیرفت. هدف از سفر انجام شده به شهر زلزله زده بم بررسی کارکرد ساختمانها در حین زلزله، نحوه مقاومت آنها در برابر زلزله و بررسی مکانیزم خرابی ساختمانها در اثر زلزله بود تا بتوان با شناسائی نقاط ضعف در مصالح، طراحی و اجرا با ارائه راهکارهایی از وقوع خرابی های مشابه جلوگیری نمود. نتایج این سفر در مقاله اخیر عنوان میشود.

گزارش زیر به نتایج این سفر می پردازد:

۱- کارکرد مصالح در زلزله
مصالح بکار رفته در ساختمانهای شهر بم مشتمل بر موارد زیرند:
ملاتهای: گل، گل و گچ ، ماسه آهک و ماسه سیمان .
پرکننده های: آجر مجوف، آجر فشاری.
باربرهای: خشتی، آجری، بتنی و فلزی.

۱-۱- عملکرد ملاتها

ملات گل که در ساختمانهای خشتی بکار رفته است چنان که انتظار می رفت عملکرد بسیار ضعیفی در برابر نیروهای کششی وبرشی داشته است و در کاربرد ملات ماسه سیمان وماسه آهک بسیاری از مشکلات پدیدآمده در گسیختگی جرزها و جدائی گوشه ها به دلیل عدم تمهیدات اتصالات مناسب، آجرچینی صحیح در هشت گیرها، وعدم پیش بینی شناژ رخ داده است تا ضعف ملات.

اگرچه وجود گسیختگیهای موضعی به دلیل ضعف ملات با لحاظ کردن ملاحضات اقتصادی خیلی نگران کننده نبوده است ولی بسیاری مواقعملات ماسه سیمان به تنهائی نتوانسته است در تثبیت اتصالات نما (خصوصاً آجر سه سانتی) به ساختمان نقش مناسبی داشته باشد.

۱-۲- عملکرد مصالح پرکننده

زمانی که مصالحی از قبیل آجر به عنوان پرکننده (و نه عناصر باربر ) بکار رفته اند در مواردی به دلیل عدم اتصال مناسب به اسکلت جاکن شده یا از قاب در رفته اند. همچنین زمانی که به دلیل عدم طراحی مناسب سازه باربر بخشی از باربری جانبی ساختمان بر عهده این پر کننده ها با عملکرد میانقابی دچار خرابی های وسیعی گردیده اند. در مواردی که باربری جانبی ساختمان توسط عناصر بارگیر نسبتاً مناسب تأمین گردیده است خرابی ها عمدتاً به گوشه های چشمه پر شده (عمدتاً پنجه دیوار ) منحصر گردیده است. هنگام وجود عناصر بادبندی خرابیها علاوه بر گوشه ساختمان در محل اتصال بادبندها به یکدیگر نیز مشاهده گردیده است.

۱-۳- عملکرد مصالح باربر

دیوارهای باربر خشتی با وجود ضخامتهای زیاد تقریباً کاملاً در حین زلزله تخریب گردیده اند ودر بسیاری موارد با وجود اینکه طاقهای گهواره ای یا سقفهای گنبدی تخریب نگردیده اند این دیوارها به کلی ویران شده اند. بسیاری از تلفات ناشی از زلزله در اثر وزن و مشکلات تنفسی از تخریب این دیوارها بوده است.

عمده مشکلات در تخریب دیوارهای آجری باربر عدم در نظر گرفتن تمهیداتی جهت مقابله با بار جانبی و همچنین غلبه بر ضعف در اتصالات گوشه های بازشوها و همچنین اتصالات دیوارهای عمود برهم با رعایت جزئیات اجرائی بود. ولی به لحاظ مصالح متشکله (آجر و ملات ماسه سیمان) ضعف خاصی مشاهده نمی گردید.

بررسی رفتار مصالح فلزی که با استاندارهای کارخانه ای مطابقت دارند در برابر خستگی ناشی از دوره های بار گذاری و باربرداری مختلف نیاز به بررسی دقیق و آزمایشگاهی دارد اگر چه گاهاً پارگی های خشکی در مصالح فلزی مشاهده می گردید.

نسبت ساختمانهای با عناصر باربر بتنی به ساختمانهای فلزی بسیار محدودتر بود. متأسفانه مصالح بتنی شهر عمدتاً به صورت دستی و یا توسط میکسرهای کوچک تهیه گردیده و عوامل دخیل در تهیه آن کمتر آموزش علمی در رابطه با تهیه بتن و اجرا ئ عمل آوری آن دیده اند. از اینرو بجز در برخی تأسیسات عمده همانند منبع آب شهر عمدتاً ساختمانهای بتنی دارای بتنی نامطلوب، کرمو و کم مقاومت بوده اند و خرابیهای زیادی هر چند موضعی در شناژها، ستونها وتیرهای بتنی مشاهده می گردید. پی های بتنی ساختمانها دچار مشکل خاصی مرتبط با نوع مصالح از قبیل پانچ شدن نگردیده بودند که البته می تواند به دلیل ضخامت بیش طراحی (Over Design ) پی ها در منطقه باشد تا کسب مقاومت توسط تهیه و اجرای مطلوب بتن. همچنین سقفهای تیرچه بلوک نیز کمتر دچار مشکل خاص مقاومتی شده است.

۲ - عملکرد سقفها

۲-۱- سقف طاق خشت و گل

در مواردی این سقف ها توانسته اند با حفظ مقاومت کافی به لحاظ توزیع مناسب بار پایداری خود را حفظ کنند اگر چه به دلیل بنا شدن بر روی دیوارهای خشتی تاب بار زلزله را نیاورده و فرو ریخته اند. وزن سنگین این سقف ها عمدتاً باعث تسهیل در تخریب و افزایش تلفات گردیده است. در مواردی از جمله یک مدرسه سقف های قوسی گنبدی توانسته بودند در دهانه های حدود ۵ متر سالم پایداری خود را حفظ کنند.

۲-۲- سقف طاق ضربی

موارد بسیاری از تخریب این سقف ها در شهر بم مشاهده می گردید. این نوع سقف به دلیل عدم صلبیت لازم بسیار گسسته عمل نموده بود و باعث تلفات جانی بسیاری گردیده بود. در مواردی که عمدتاً به دلیل عدم اتصال تیرهای طاق ضربی به دیوار باربر رخ داده بود تیرها از روی دیوار لغزیده بودند و بدون اینکه دیوار تخریب شده باشد سقف فرو ریخته بود. تقریباً در تمامی موارد روی دیوار شناژ افقی توصیه شده در آئین نامه ۲۸۰۰ و همچنین مهاربندی های افقی توصیه شده این آئین نامه و همچنین تمهیدی در اتصال تیرها به دیوار پیش بینی نگردیده بود و سقف و دیوارها کاملاً مجزا عمل نموده بودند.

2-3- سقف تیرچه بلوک

به لحاظ پیوستگی و صلبیت خوب این سقف ها کمتر در خود این خرابی عمده ای مشاهده می گردید و عمدتاً سقف به صورت یکپارچه عمل نموده بود. دربسیاری موارد تمهیدی جهت اتصال تیرچه به تیر فلزی صورت نپذیرفته بود و این موضوع باعث شده بود سقف از تیر جدا شود. از جمله مواردی که نحوه اجرای سقف بسیار نامناسب بود می توان به ساختمان کیمیا اشاره نمود که در مواردی خرده بلوک های سفالی از روی تیرچه جمع آوری نشده بود و بتن ریزی در همین وضعیت انجام شده بود که باعث جدا شدن لایه بتن فوقانی از تیرچه گردیده بود.

3 – اتصالات

۳-1- اتصالات ساختمانهای فلزی

در ساختمان های فلزی معایب عمده ای به لحاظ اتصالات مشاهده گردیده که به شرح زیر می باشد:

- در بسیاری ساختمان ها بین اتصالات مفصلی ( درجهت بادبندی ) واتصالات گیردار ( درجهت قاب خمشی ) تمایزی در نظر گرفته نشده بود وهر دو اتصال بصورت مفصلی یا نیمه گیردار اجرا گردیده بودند.

- وجود پلهای خورجینی در جهت قاب خمشی

- اتصال نامناسب بادبند به اسکلت که در بسیاری موارد با کنده شدن بادبند از صفحه اتصال یا صفحه اتصال از تیر و ستون رخ داده بود. مشکلات اساسی در این حالت مشتمل بر عدم ابعاد مناسب صفحه اتصال و عدم تأمین طول جوش مناسب، اتصال ورق اتصال فقط به تیر یا ستون، کیفیت پائین جوش خصوصاً جوشهای سربالا ودر یک مورد پارگی جان ستون در محل اتصال صفحه در اثر کم بودن ضخامت جان.

- اتصال نامناسب بادبندها به یکدیگر که شامل عدم استفاده از ورق میانی اتصال و جوش کردن بادبندها به یکدیگر و عدم وجود ابعاد کافی ورق بود. در مواردی که بادبند ناودانی یا نبشی پشت به پشت به ورق اتصال جوش شده بودند، عملکرد بسیار بهتری مشاهده می شد.

- اتصال نامناسب صفحه ستون به پی که در اثر عدم تأمین طول مناسب پیچ ها جهت مهره شدن کافی بود باعث جدا شدن صفحه ستون از پی گردیده بود.

3-2- اتصالات ساختمانهای بتنی

در ساختمانهای بتنی معایب عمده ای به لحاظ اتصالات مشاهده گردید که به شرح زیر می باشد:

- عدم تأمین طول پیوستگی و طول وصله در محلهای اتصالات و وصله ها که گاهی منجر به جدائی ستون در طبقات مختلف از محل وصله شده بود.

- عدم استفاده از بتن مناسب در محل اتصالات.

- عدم پیش بینی تمهیدی در اتصال ستون به تیر یا سقف صلب که باعث ایجاد مشکلاتی در اتصال شده بود. ( ازجمله منبع آب شهر)

4 – عملکرد سازه ای

به لحاظ عملکرد سازه ای مشکلات اساسی در طراحی و اجرا به چشم می خورد که برای انواع سازه ها به شرح زیر می باشد.

4-1- سازه های فلزی

۴-1-1- جهت قاب خمشی

در طراحی عمدتاً لنگرهای ناشی از زلزله موثر بر این وجه در نظر گرفته نشده بود وستونهای ساختمانهان ها ابعادی به مراتب کمتر از ابعاد طراحی بر اساس آئین نامه های طراحی داشتند. نحوه اجرای اتصالات بصورت صلب انجام نشده بود. با توجه به اینکه ساختمان های با طبقه همکف با کاربری تجاری که بیشتر ساختمان های شهر را تشکیل می دادند در طبقه همکف داری دربهای ویترینی بودند طبقات نرم تشکیل شده و در ساختمان های موجود در طرفین خیابان های عمود بر راستای گسل ( همچون خیابان صدوقی ) دچار تغییر شکل جانبی شدید در طبقه همکف در راستای خیابان شده بودند. تحت نیروی جانبی خصوصاً در پاساژ فرشته به لحاظ بادبندی ناقص و نمره پائین ستونها این موضوع به وضوع مشاهده می گردید. قابل ذکر است در قابهای خمشی موازی راستای گسل همچون خیابان امام خمینی بار زیادی به قابها اعمال نشده بود به نحوی که در بعضی ساختمان ها حتی به شیشه های ویترینها نیز صدمه ای وارد نیامده بود. همچنین مشکل عدم تقویت ستونها در بعضی جاها همانند ساختمان کیمیا باعث بریده شدن ستون از محل قطع نامناسب ورق وصله گردیده بود. همچنین مشاهدات بیانگر مناسب بودن ضوابط آئین نامه در رابطه با طبقات زیر زمین ( حداقل برابر بودن با طبقه همکف ) بود.

4-1-2- جهت بادبندی شده

در بسیاری موارد قابهای بادبندی شده در قابهای عمود بر جهت گسل ( در خیابانهای موازی گسل) به خوبی توانسته بودند بارهای زلزله را تحمل کنند اگر چه در ساختمان های بادبندی شده مشکلاتی به شرح زیر مشاهده گردید:

- عدم کفایت بادبندها در فشار و کمانش آنها. مشاهدات لزوم توجه به طراحی فشاری و محدودیتها ی لاغری ویرایش دوم آئین نامه 2800 را بیش از پیش آشکار می ساخت.

- اتصالات نامناسب که در بخش اتصالات به تفصیل گفته شد.

4- 2 – ساختمانهای بتنی

میتوان خسارات وارده به ساختمان های بتنی را در اثر عوامل زیر دانست:

- به وجود آمدن طبقه با سختی کم عدم طراحی مناسب ساختمان بتنی که در بعضی موارد به نظر می آمد با خلط مبحث سازه دیوار باربر شناژبندی شده و سازه قاب خمشی بتن آرمه ابتدا شناژهای افقی و قائم با ابعاد و مشخصات توصیه شده در آئین نامه برای ساختمان های آجری اجرا شده وسقف روی آنها به عنوان عناصر باربر بنا شده بود و سپس دیوارهای تیغه اجرا گردیده بودند.

- عدم اتصالات مناسب که در بخش اتصالات شرح داده شد.

- عدم استفاده از بتن با شرایط تهیه، اجرا و عمل آوری مناسب

4-3- ساختمان های آجری

تخریب زیادی در ساختمان های آجری به چشم می خورد که می توان به موارد زیر اشاره نمود:

- کلاف بندی نامناسب. این مهمترین مشکل ساختمانه های آجری بود که در بسیاری موارد به تخریب کامل سازه منجر شده بود.

- عدم استفاده از شناژ قائم در طرفین بازشوهای نزدیک به هم که با تخریب ستون آجری ما بینی تخریب عمده ای صورت گرفته بود. ( همانند بخشی از بیمارستان امام خمینی )

- عدم استفاده از نعل درگاهی مناسب در بازشوها خصوصاً استفاده از شناژهای بتنی بی کیفیت در سقف تیرچه بلوک به عنوان نعل درگاهی.

- عدم مهار کافی تیر کنسول در سقف و همچنین به دیوار و تیر ریزی بر روی کنسول.

- بار زیاد بام در اثر استفاده از کاهگل برای ایزولاسیون یا آجرفرش.

- عدم مهار سقف به دیوارها.

5 – پی ها و ژئوتکنیک

به لحاظ عرصه بندی شهر از نظر ضخامت لایه آبرفتی در محلهائی که لایه آبرفتی ضخامت زیادی داشته ( مثل خیابان پاسداران ) میزان خرابی بیشتر از مناطقی بوده که نزدیک سنگ بستر قرار گرفته بودند. با توجه به سطح پائین آب زیر زمینی پی ها عمدتاً دارای عملکرد مناسبی بوده و کمتر مشکلی در رابطه با آنها مشاهده گردید.

6- نتیجه گیری

با توجه به موارد مشاهده شده وذکر شده فوق الذکر به نظر می رسد باید به موارد زیر در ساختمان سازی توجه بیشتری مبذول کرد.

الف – گسترش فرهنگ مستحکم سازی در جامعه

این موضوع از مواردی است که متأسفانه هیچگونه بسترسازی خاصی در رابطه با آن صورت نمی گیرد. گویا متولی بالقوه این موضوع یعنی وزارت مسکن و شهر سازی بالکل فراموش کرده است که مقاومتهای زیادی در جامعه در برابر فرهنگ مستحکم سازی وجود دارد. این وزراتخانه با محول کردن استحکام بخشی ساختمان به دو عنصر صنعت ساختمان یعنی شهرداری و سازمان نظام مهندسی متأسفانه عامل اصلی در عدم گسترش فرهنگ مستحکم سازی یعنی مردم را ازیاد برده است و هیچگونه فعالیتی در این رابطه نمی نماید. مسلماً تنظیم قوانین شداد و غلاظ و آئین نامه هائی همچون مجری ذیصلاح زمانی کا کرد خواهد داشت که مردم نیاز به مستحکم سازی را درک کنند و منافع آن را بشناسند. در بازدید به عمل آمده از بم بسیار مشاهده می گردید که مردم مرگ عزیزان خود را به عواملی همچون قسمت، مشیت، گناه مرتبط نموده و امکان وجود تلفات کمتر در صورت مستحکم بودن ساختمان ها را بعید می دانستند. مسلماً این نگاه که عمیقاً در جامعه ریشه دارد بدون برنامه جامعی ریشه کن نخواهد شد، وزارت مسکن و شهرسازی می تواند در این زمینه ازموفقیتهای وزرات بهداشت ودرمان در کنترل بیماریها، واکسیناسیون و اصول بهداشتی الگو بگیرد.

ب – لزوم ابزار نظارتی دقیق تر و جامع تر بر عملکرد مهندسین ناظر

متأسفانه در بسیاری از شهرهای نه چندان کوچک سازمان نظام مهندسی دفتر نمایندگی ندارد که باعث می شود امور مهندسی متولی خاصی نداشته باشد.

ج – لزوم وجود شهرداران متخصص در امرساختمان

با توجه به اینکه عمده فعالیت شهرداری های شهرهای کوچک فعالیتهای عمرانی می باشد به نظر لازم می آید از شهرداران متخصص در امر ساختمان بیشتر استفاده شود. کافی است مجوز شهردار سابق بم به جانبازان برای حذف شناژ را به یاد بیاوریم.

د – لزوم وجود آموزش مهندسین در امر طراحی

با توجه به تعدد دانشگاههای بی کیفیت در کشور لازم است سازمان نظام مهندسی در انتخاب مهندسین برای اعطای پروانه اشتغال دقت بیشتری به عمل آورده و با ایجاد دوره های مستمر و کنترل مقطعی سطح اطلاعات آنان، آنها را به روز نگه دارد.

هـ – لزوم آموزش نیروهای کارگر و پیمانکار متخصص در امر ساختمان

این موضوع امری است که متأسفانه جامعه مهندسی ازآن رنج بسیاری می برد. با وجود تصویب مجلس وارجاع امر به سازمان آموزش فنی و حرفه ای در آموزش و استفاده از نیروی صاحب صلاحیت متأسفانه هیچ اقدام عملی از سوی مسئولین ذیربط صورت نگرفته و موضوع عملاً مسکوت مانده است.

منبع: وبلاگ سیدمجید میرکاظمیان - earth.persianblog.ir

سازه هاي قاب تونلي ( قاب لغزنده )

ساختمان‌های بتن‌آرمه با شیوه قالب‌های تونلی



ساختمان‌های بتن‌آرمه با شیوه قالب‌های تونلی، یکی از روش‌های مورد استفاده برای اجرای ساختمان‌های با سیستم باربر دیوار و سقف بتنی است. از آن جا که اجرای قالب‌بندی سقف و دیوار به صورت سلولی و هم‌زمان انجام می‌شود به نام تونلی مرسوم است. در سیستم اجرای تونلی، دیوارها و سقف‌های بتن مسلح به صورت هم‌زمان آرماتوربندی، قالب‌بندی و بتن‌ریزی می‌شوند. این روش، ضمن افزایش سرعت و کیفیت اجرا و عملکرد سازه‌ای و رفتار لرزه‌ای مجموعه سازه را به لحاظ یکپارچگی اعضا و اتصالات آن‌ها به نحو چشمگیری بهبود می‌بخشد.




قالب‌های مورد استفاده، به اندازه تقریبی ابعاد فضاها هستند. برای قالب‌بندی یا قالب‌برداری، نیاز به تبدیل آن‌ها به ابعاد کوچک نیست و با همان ابعاد اولیه و به صورت یکپارچه از فضا خارج می‌شوند. خروج قالب‌های تونلی، پس از بتن‌ریزی دیوار و سقف و گیرش اولیه بتن، با فاصله دادن قالب‌ها از جدارهای بتن‌ریزی شده (قالب‌برداری) و با حرکت افقی روی چرخ یا غلتک صورت می‌گیرد. جدارهایی که با استفاده از این روش اجرا می‌شوند جدارهای اصلی داخلی و بعضی جدارهای خارجی (جانبی) هستند سازه ساختمان‌های اجرا شده با سیستم تونلی، سازه‌ای نسبتاً شناخته شده است و از دیدگاه عملکرد لرزه‌ای اشکال عمده‌ای ندارد. تجربه زلزله‌های گذشته رفتار مناسب سازه این ساختمان‌ها را نشان داده است.

در ساختمان‌های اجرا شده با این روش، در برخی موارد، برای افزایش سهولت و سرعت اجرا، اجزای غیرسازه‌ای مانند دیوارهای جداکننده، پله‌ها و پانل‌های نما به صورت پیش‌ساخته در نظر گرفته می‌‌شوند و پس از تکمیل سازه اصلی، به آن متصل می‌شود که این امر در مورد سازه پله ‌ها توصیه نمی‌شود.

ازمزایای این روش:

با انجام مدیریت صحیح در اجرا و با استفاده از فناوری‌های روز و به کارگیری فناوری در تسریع گیرش و افزایش مقاومت بتن می‌توان سرعت اجرا را به طور چشمگیری افزایش داد. هم‌اکنون، با استفاده از روش تونلی، انبوه‌سازان با برنامه‌ریزی اجرای یک طبقه در دو روز، مجتمع‌های مسکونی بزرگ را می‌سازد.

ازمعایب این روش:

محدودیت در طراحی فضاهای داخلی است. لازم است طراحی بر طبق محدودیت‌های اجرا در خصوص ابعاد قالب و قالب‌گذاری و به صورت مدولار انجام شود.

در ساختمان‌های اجرا شده به روش تونلی، ابتدا آرماتوربندی و تعبیه مسیرهای تاسیسات مکانیکی و برقی در دیوارها انجام می‌شود و هم‌زمان با این اقدامات، قالب‌بندی بازشوهای موردنیاز برای تاسیسات و در و پنجره اجرا می‌شود. قالب‌های دو طرف دیوار را به صورت پشت به پشت، قالب‌‌بندی بازشوهای موردنیاز برای تأسیسات و در و پنجره اجرا می‌شود. قالب‌های دو طرف دیوار را به صورت پشت به پشت، قالب‌بندی می‌کنند و با قرار گرفتن قالب‌های متوالی در کنار هم، بدون قالب واسط سقفی یا همراه با آن، مجموعه قالب‌های دیوار و سقف را تشکیل می‌دهند.

در مرحله بعد، آرماتوربندی سقف و جاگذاری مسیرهای برق انجام می‌شود و قالب‌هایی برای خالی ماندن محل داکت‌ها و دیگر حفره‌های لازم در سقف نصب می‌شود. در ادامه، بتن‌ریزی سقف‌ها و دیوارها به صورت یکپارچه و در یک مرحله انجام می‌شود. اجرای جدارهای بتنی پرداخت شده، نیاز به نازک‌کاری بر روی سطوح آن‌ها را برطرف می‌کند.

سیستم قالب تونلی

کشور ایران به عنوان یکی از کشور های زلزله خیز در جهان در طی سالیان گذشته همواره در معرض زلزله های ویران کننده قرار داشته است که این شرایط باعث می گردد مساله ایمن سازی ساختمان ها در مقابل زلزله در اولویت ویژه انبوه سازان قرار گیرد.
به همین منظور استفاده از روشهای نوین صنعتی با تکنولوژی جدید با رعایت آخرین استاندارد های فنی و مقررات ملی ساختمانی ایران و پیروی از سیاست های دولت و وزارت محترم مسکن و شهر سازی در رعایت الگوی ساخت و ساز در دستور کار متولیان امر مسکن می باشد.
یکی از روشهای صنعتی که هم اکنون توسط تعداد زیادی از انبوه سازان بزرگ کشور های مجاور نظیر ترکیه و حتی کشور عزیزمان ایران مورد استفاده قرار می گیرد، اجرای اسکلت بتنی با استفاده از قالب های تونلی است که در این خصوص ذیلاَ به معرفی سیستم کلاسیک و ذکر بخشی از مزایای آن می پردازیم.(سیستم قالب تونلی مدولار مدل جدید قالب های تونلی بوده که موجب سهولت و سرعت در اجرا و دارای قابلیت های متعددی نسبت به سیستم کلاسیک می باشد.)


معرفی سیستم تونلی و مزایای آن به همراه سیستم تونلی کلاسیک
TRTF


در این روش سازه ای قالب تونلی از نوعی قالب فلزی به شکل تونل جهت قالب بندی یکپارچه دیوار و سقف بتنی هر طبقه استفاده می گردد. بطوری که اسکلت بتنی ساختمان فقط شامل دیوار های بتنی برشی و سقف های دال بتنی بوده و فاقد هرگونه اعضای سازه ای معمول نظیر تیر و ستون است که پس از یک مرحله بتنن ریزی (در یک روز) با گذشت 2 روز امکان قالب برداری و انتقال به طبقه بالاتر وجود داشته و اسکلت یک طبقه به طور کامل به دست می آید.



" سیستم قالب تونلی کلاسیک "کاتالوگ"




1-مزایای سیستم تونلی :

1- سرعت در اجرا و صرفه جویی در هزینه تمام شده .

نمودار های پیشرفت کار و زمان بندی اجرای اسکلت و عملیات تکمیلی در سازه های تونلی مؤید سرعت بسیار زیاد عملیات ساخت در مقایسه با سازه های معمولی می باشد. این سرعت اجرا معلول عوامل مختلفی است که اهم آنها به شرح زیر می باشد :

1-1 با توجه به مشخص بودن تعداد ست های قالب تونلی و دوره زمانی دقیق و سیستماتیک عملیات آرماتور گذاری،امکان قالب بندی و بتن ریزی وجود داشته و تاخیرات زمانی خصوصاَ در بخش اسکلت به حداقل ممکن می رسد و این روش در مقایسه با عملیات قالب بندی، آرماتور بندی، بتن ریزی و قالب برداری ستون ها، تیر ها و سقف ها در ساختمان های بتنی معمول بسیار سریع تر است.

2-1 در سیستم قالب تونلی هم زمان با آرماتور بندی دیوارها و سقف ها، بخش عمده ای (در حدود 70 درصد) از لوله و قوطی گذاری های برقی و غلاف های تاسیساتی صورت گرفته و در نتیجه عملیات شیار زنی روی سقف و دیوار، (در ساختهای سنتی) جهت جاگذاری لوله و قوطی برق حذف میگردد که این خود باعث کاهش زمان و هزینه های بعدی می شود.

3-1 به دلیل یکپارچه بودن دیوارها و سقف ها و وجود دیوارهای برشی فراوان در این نوع از سازه ها علیرغم مقاومت بسیار بالا در مقابل نیروی زلزله میزان آرماتور مصرفی در مقایسه با سازه های بتنی معمولی، حدود 30درصد کمتر می باشد که صرفه جویی قابل توجهی در هزینه تمام شده خواهد بود. (با توجه به بالا رفتن قیمت جهانی فولاد در سالهای اخیر، کاهش فولاد مصرفی تعیین کننده است.)

4-1 از آنجایی که دیوارهای بتنی در سازه های بتنی قالب تونلی علاوه بر نقش باربری به عنوان دیوارهای جداکننده اصلی و حتی جداکننده های داخلی نیز عملکرد دارند لذا دیوارچینی و تیغه بندی ساختمان در حدود 60 درصد تقلیل یافته و به تبع آن در مدت زمان اجرای تیغه ها و هزینه های مربوطه صرفه جویی قابل ملاحظه ای می شود.

5-1 علیرغم سرمایه گذاری اولیه در ساخت و تامین قالبهای تونلی، به دلیل سهولت در قالب بندی و قالب برداری با استفاده از جرثقیلهای برجی و امکان استفاده از آنها در پروژه های متعدد (دوام و طول عمر زیاد قالبها)، کاهش چشمگیری در هزینه های قالب بندی و هزینه های بالا سری و نهایتاَ هزینه های تمام شده می شود.

6-1 با توجه به عبور لوله های برق در ضخامت سقف (در حدود 15 سانتیمتر) در صورت امکان استفاده از لوله های تک لایه یا چند لایه پلیمری در ضخامت کف سازی ها (حدود 5 تا 6 سانتیمتر) کاهش چشمگیری در وزن ساختمان و هزینه تمام شده صورت می گیرد.

7-1 به دلیل ایجاد سطوح صاف و صیقلی دیوارها و سقفهای بتنی در این سیستم، عملیات نازک کاری شامل گچ و خاک و سفیدکاری روی دیوارها و سقفهای بتنی کاملاَ حذف گردیده و میتوان مستقیماَ روی آنها را نقاشی نمود که این قابلیت صرفه جویی فراوانی در هزینه های تمام شده و زمان اجرای کار در پی دارد.

2- مقاومت بسیار خوب در برابر زلزله

1-2 در روش تونلی به دلیل اتصال مستقیم دال سقفها به دیوارهای اطراف و سطح گسترده اتصال آنها عملاَ حالت تمرکز تنش در محل اتصال تیرها و ستونها نظیر سازه های بتنی معمولی وجود نداشته و سازه به صورت کاملاَ یکپارچه در مقابل نیروی جانبی زلزله مقاوت می کند و خطرات آسیبهای سازه ای در مقاطع بحرانی اطراف گره ها نظیرساختمانهای بتنی معمولی وجود ندارد.

2-2 به دلیل سختی فوق العاده زیاد این نوع سازه عملاَ سختی دیوارهای غیر سازه ای پرکننده تاثیر قابل توجهی در سختی کل سازه که هنگام آنالیز و طراحی مفروض بوده نخواهد داشت و نتیجه آنالیز اولیه کاملاَ قابل اعتبار است.

3-2 تغییرات سختی طبقات سازه در ارتفاع یک ساختمان از مباحث مهم در آیین نامه 2800 می باشد که با توجه به تیپ بودن اسکلت و مقاطع سازه در طبقات در سیستم تونلی، تغییرات سختی در ارتفاع نامحسوس بوده و توزیع نیروهای زلزله در ارتفاع بسیار منظم تر صورت می گیرد. در هر حال پیش بینی می شود در صورت وقوع زلزله های مخرب و شدید به دلیل یکپارچگی دیوارها و سقفها و وجود شبکه آرماتوربندی در جدار دیوار و سقف به صورت کاملاَ یکنواخت حتی در صورت آسیبهای جدی سازه بتنی، امکان ویران شدن ساختمان و ریزش آوار دیوار و سقف روی بهره برداران وجود نداشته و تلفات انسانی به حداقل ممکن خواهد رسید.

3- سهولت در اجرا و نظارت سازه

با توجه به سادگی شبکه آرماتوربندی دیوارها و سقفها و تکرار آنها در طبقات با تهیه نقشه های کارگاهی برای لوله و قوطی گذاری برق و اسلیو گذاری تاسیساتی و محل بازشوهای دیواری و سقفی، اجرای کار و نظارت فنی بسیار دقیق و با سهولت خواهد بود.

4- عایق بندی حرارتی و صوتی ساختمان

عایق بندی ها در پروژه های سازه تونلی به سهولت امکان پذیر بوده به طوری که استفاده از عایق پلی رول زیر ضخامت کف سازی ها و استفاده از تکنیکهای جدید نما سازی همراه با عایق پلی اورتان روی سطوح خارجی دیوارها و سقف بام سبب رعایت مقررات ملی، آسایش بهره برداران و صرفه جویی ملی در مصرف انرژی می شود.

گروه مهندسین مشاور آرمان

درباره بارگذاري ساختمان


بارهایی که روی ساختمان وارد می شوند یا مستقیمآ به وسیله طبیعت و یا به وسیله انسان ایجاد می گردند. به عبارت دیگر برای بار روی ساختمانها دو منبع اصلی وجود دارد، یکی ژئوفیزیکی و دیگری مصنوعی.
نیروهای ژئوفیزیکی را که نتیجه تغییرات مداوم در طبیعت هستند ممکن است به نیروهای جاذبه زمین، وزن ساختمان خودش ایجاد نیروهایی در سازه می کند که موسوم به بار مرده است واین بار در تمام طول عمر ساختمان ثابت باقی می ماند. اشکال همیشه در حال تغییر ساختمان نیز تایع اثرات جاذبه زمین است که ایجاد تغییراتی در بارها در طول زمان می کند. بارهای ناشی از تغییرات جوی با زمان و مکان تغییر می کنند و به شکل باد، حرارت، رطوبت، باران، برف، و یخ ظاهر می شوند. نیروهای زلزله از حرکت نا منظم زمین یعنی زمین لرزه ایجاد میشوند.
منابع بارگذاری مصنوعی ممکن است تکان ناشی از حرکت اتومبیل ها، آسانسورها، ماشینهای مکانیکی و غیره و یا ممکن است تغییر مکان افراد، وسایل و یا نتیجه ضربه و انفجار باشند. به علاوه ممکن است نیروهایی در زمان تولید و اجرا در سازه به وجود آید. پایداری ساختمان ممکن است ایجاد پیش تنیدگی کند که باعث ایجاد نیرو در ساختمان می شود.
منابع بارهای ژئوفیزیکی و مصنوعی در ساختمان غالبآ به یکدیگر بستگی دارند. جرم، اندازه، شکل و مصالح یک ساختمان در روی نیروهای ژئوفیزیکی اثر می گذارند. برای مثال اگر عناصر ساختمان در مقابل تغییرات درجه حرارت و رطوبت نتوانند به آزادی واکنش نشان دهند و گیردار باشند نیروهایی در ساختمان ایجاد می شود.
برای اینکه اطمینان حاصل شود که مشکلات آتی از بین رفته و بازده سازه ای حاصل شده باشد لازم است که مطالعات دقیق جواب تئوری ساختمان به اثرها انجام گیرد. طراح باید نیروها و اثر بارگذاری مربوطه را درک کند تا ساختمان بی خطر و قابل استفاده باشد.
• بار مرده ساختمان
بارهای ناشی از نیروی جاذبه زمین را میتوان به دو دسته مجزا تقسیم کرد:
استاتیکی و دینامیکی: بارهای استاتیکی همیشه جزء ثابتی از سازه هستند. بارهای دینامیکی موقتی هستند یعنی با تغییر زمان و فصل تغییر می کنند، یا تابع مکان داخل یا روی سازه هستند.
بارهای مرده را ممکن است به صورت بارهای استاتیکی که در اثر وزن اجزاء سازه ایجاد می شوند تعریف کرد.نیروهایی که منجر به بار مرده می شوند عبارتند از: قسمتهای باربر ساختمان،کف،روکاری سقف، دیوارهای جدا کننده ثابت، پوشش نما، مخزنهای انباری، سیستمهای توزیع مکانیکی و غیره. مجموع وزنهای همه این قسمت ها بار مرده ساختمان را تشکیل می دهد.
به نظر می رسد که تعیین وزن مصالح و از آنجا بار مرده ساختمان کار ساده ای باشد. اما به دلیل مشکلات گوناگون در تجزیه و تحلیل دقیق بارها تخمین بارها ممکن است 15 تا 20 درصد و یا حتی بیشتر در خطا باشد.
در مرحله اولیه طرح برای مهندس محاسب پیش بینی دقیق وزن مصالح ساختمانی که هنوز انتخاب نشده اند کاری غیر ممکن است. مصالح ناسازه ای مشخصی که باید انتخاب شوند شامل صفحات پیش ساخته نما، لوازم روشنایی، قطعات سقف، لوله ها، مجرا ها، خطوط برق و اجزای نیازمندیهای داخلی خاص ساختمان می باشند.
وزن عناصر تقویت کننده و اتصالات در سازه های فولادی فقط به صورت درصدی از وزن کل تخمین زده می شود. وزن واحد حجم مصالح که به وسیله تولید کنندگان یا آئین نامه ها داده می شود همیشه با وزن واحد حجم محصول تولید شده مطابقت ندارد. اندازهای اسمی اجزاء ساختمان ممکن است با اندازه های واقعی اختلاف داشته باشد .
• بار زنده ساختمان
فرق اساسی بارهای زنده با بارهای مرده در این است که بارهای زنده متغیر و غیر قابل پیش بینی هستند. تغییر در بارهای زنده نه تنها در طول زمان اتفاق می افتد بلکه همچنین تابعی از مکان می باشد. این تغییر ممکن است در مدت زمان کوتاه یا طولانی صورت گیرد. بدین ترتیب تقریبآ غیر ممکن است که بارهای زنده را به صورت استاتیکی تخمین زد. بارهایی که بوسیله اشیاء یا اشخاص در ساختمان ایجاد می شوند به نام بارهای سکنی موسوم هستند. این بارها شامل وزن اشخاص، مبل ها، جدا کننده های متحرک، گاو صندوق ها، کتابها و دیگر بارهای نیمه دائم و موقتی که روی ساختمان اثر می کنند ولی جزئی از سازه نیستند و جزء بار مرده به حساب نمی آیند .
بارهای متمرکز، نشان دهنده اثر بار منفرد ممکن در نقاط بحرانی مثل کفهای پله، سقفهای قابل دسترس، گاراژهای توقف و دیگر نقاط آسیب پذیر با تنشهای متمرکز زیاد می باشند.
• بار اجرایی ساختمان
اجزاء سازه به طور کلی برای بارهای مرده و زنده طرح می شوند. اما یک قطعه سازه ممکن است در موقع اجرای ساختمان تحت بارهایی خیلی بیشتر از بارهای طرح قرار بگیرد. اینگونه بارها که موسوم به بارهای اجرائی هستند قسمت مهمی را در طرح اجراء سازه تشکیل می دهند.
هر پیمانکاری در طول زمان روش اجرایی را توسعه می دهد که برای خودش اقتصادی بودنش ثابت شده است. هر چند که معمار ممکن است ساختمان را طوری طرح کند که برای یک روش اجرایی معینی مناسب باشد، او ممکن است که از روشهای اجرایی یکایک پیمانکاران آگاهی نداشته باشد. پیمانکاران معمولآ مصالح و وسائل سنگین را روی سطح کوچکی ازسازه انباشته می کنند. این عمل ایجاد بارهای متمرکزی میکند که خیلی بیشتر از بارهای زنده فرض شده برای سازه طرح شده می باشد .در چنین شرایطی شکست نتیجه شده است .
یک مشکل اساسی در اجرای سازه های بتنی وقتی ایجاد می شود که پیمانکار پایه های تقویتی و قالب بندی را قبل از انقضای مدت کافی برای عمل آمدن بتن بردارد. مقاومت بتن با زمان زیاد میشود. ولی از آنجایی که برای پیمانکار زمان پول است او ممکن است قالب ها را قبل از اینکه بتن به مقاومت حداقل طرح برسد بردارد. در چنین صورتی جزئی از سازه ممکن است تحت اثر بارهائی قرار بگیرد که قادر به تحمل آنها نباشد و شکست حاصل شود.
• بارهای برف ، باران و یخ
مشاهده ارتفاع و تراکم برف در طول سالیان دراز منجر به پیش بینی معقول حداکثر بار برف شده است. بار برف را لازم است فقط برای بامها و سطوح دیگر ساختمان که ممکن است برف جمع کننده از قبیل حیاط های بالا آورده شده، بالکن ها و سقف های آفتابگیر در نظر گرفت. بار برف که به وسیله آئین نامه ها تعیین شده است بر اساس حداکثر برف روی زمین می باشد. غالبآ این بارها بیشتر از بار برفی که روی بام اثر میکند می باشد. زیرا باد مقداری از برف های شل را از روی بام به دور می ریزد یا بدلیل از دست رفتن گرما از طریق بام، برف آب و بخار می شود. آئین نامه ها معمولآ در صدی از بار برف را روی بام شیب دار کم می کنند، زیرا روی چنین سطوحی برف به سهولت از روی بام به پائین می لغزد. ولی بعضی از انواع بام ها ممکن است روی رفتار باد اثر بگذارند و باعث شوند که بار برف به مقدار زیاد در یک قسمت از بام ذخیره شود.با وجود اینکه اغلب در محاسبه بار زنده به آب فکر نمی شود حتمآ باید در موقع طرح آنرا به خاطر داشت. بار باران به طور کلی کمتر از بار برف است، ولی باید به خاطر داشت که ذخیره شدن آب منجر به مقدار قابل ملاحظه ای بار می شود.
همچون که آب جمع می شود بام تغییر شکل داده خم می شود و این باعث می شود که آب بیشتری جمع شود و منجر به تغییر شکل زیاد تری گردد. این پدیده که موسوم به حوض شدن می باشد ممکن است باعث فرو ریختن نهایی بام شود.
یخ روی اجزاء بیرون آمده به خصوص روی قطعات تزئینی خارجی که در غیر این صورت جز بار وزنشان باری دریافت نمی کنند جمع می شود. از این رو لازم است که این قطعات چنان طرح و اتصال داده شوند که بارهای سنگین قندیل های یخ را تحمل کنند. به علاوه، تشکیل یخ روی سازه های خرپایی باز باعث ازدیاد سطح و وزن شده که منجر به اضافه شدن باد می شود.
• بار باد روی ساختمان
آسمان خراشهای اولیه به اثرات پیچیده نیروی جانبی ایجاد شده بوسیله باد آسیب پذیر نبودند.وزن عظیم ساختمان با دیوارهای باربر ساخته شده از مصالح بنایی چنان بود که نیروی باد قادر نبود به نیروهای جاذبه به زمین غلبه کند. حتی موقعی که روش دیوار حمال بوسیله سازه قاب صلب در اواخر قرن 19 جایگزین شد، نیروی جاذبه عامل تعیین کننده اصلی بود.
نماهای سنگی سنگین با بازشدگی های کوچک، ستونهای نزدیک به هم، قطعات سرهم شده حجیم قابها، و دیوارهای جداکننده سنگین هنوز چنان وزنی را ایجاد می کردند که عمل باد یک مشکل اساسی نبود.
آسمان خراشهای دیوار شیشه ای سالهای 1950 با فضای باز داخلی مطلوب و وزن نسبتا کم برای اولین بار در مقابل نیروهای باد واکنش نشان دادند.با معرفی قاب فولادی سبک وزن، دیگر وزن یک عامل محدود کننده ارتفاع آسمان خراشها نبود. ولی عصر ساختمانهای بلند با خود مشکلات جدیدی آورده است برای اینکه وزن مرده کاهش داده شود و فضاهای بزرگتر و انعطاف پذیر ایجاد گردد تیرهای با دهنه زیاد، جدا کننده های داخلی بار نبر متحرک و دیوارهای پیرامونی بارنبر ساخته شده است.همه این ابداعات از صلبیت کلی سازه ها کم کرده اند، به طوری که حالا سختی جانبی (با تغییر مکان جانبی) یک ساختمان ممکن است تعیین کننده تر از مقاومتش باشد. اثر باد یک مسئله اساسی برای طرح ساختمانهای بلند شده است . درک باد و پیش بینی رفتارش به صورت علمی دقیق ممکن است غیر ممکن باشد. عمل باد روی ساختمان، شکل، باریکی و ترکیب نمای سازه مورد نظر و نحوه قرار گرفتن ساختمانهای مجاور دارد.

• بار ناشی از تغییرات حجم مصالح
تغییرات حجم مصالح در اثر انقباض،غرش و آثار حرارتی به وجود می آید. موقعی که از واکنش طبیعی و آزاد اعضاء ساختمان در سر حد ها یشان جلوگیری می شود در آنها نیرو ایجاد میگردد. در جایی که این تغییرات حجم محدود می شود نقش های محوری و دورانی در ساختمان ایجاد گردد.
تغییر حجم تابعی از شکل و اندازه ساختمان، مصالح، سختی اعضاء سازه ای و نوع اتصالات می باشد. با به کار بردن مانع در نقاطی از ساختمان که تنش های محوری و دورانی ممکن است ایجاد شود می توان تغییرات حجم را کنترل کرد و این به معنی طرح اعضاء برای تحمل این نقش ها می باشد. واضح است که تغییرات حجم را با استفاده از درزهای انبساط که در آنها حرکت به آزادی صورت می گیرد می توان کنترل نمود.
• بار ناشی از انفجار
ساختمان ممکن است مجبور باشد نه تنها نیرو های فشاری خارجی بلکه نیروهای فشاری داخلی ایجاد شده در اثر انفجار را نیز تحمل کند. فرو ریختن قسمتی از یک ساختمان آپارتمانی در لندن در سال 1968 توجه زیادی را به این بار گذاری جلب نمود. اکثر ساختمانها هرگز با چنین نیروهایی مواجه نخواهند شد،ولی احتمال انجار مواد منفجره در اثر خرابکاری یا اشتعالتصادفی گازهای آتش گیر در اثر نشت یا آتش همیشه وجود دارد.
در اثر انفجارات فشارهای زیادی در منطقه انفجار ایجاد می گردد و بارهای خیلی زیادی به عناصر ساختمان وارد می شود که منجر به ترکیدن و به خارج پرتاب شدن پنجره ها، دیوارها و کف ها می گردد. این فشار داخلی باید به صورت موضعی محدود و کنترل شود و نباید باعث فروریختگی تدریجی ساختمان گردد.
علل ممکن برای بارهای انفجاری خارجی از غرش های صوتی نسبتآ کم اهمیت است (مانند پنجره های شکسته شده و دیوارهای گچی ترک خورده). تحقیقات وسیعی روی واکنش سازه ها در برابر اثرات سلاحهای اتمی در جریان است تا بتوان ساختمان را چنان طرح کرد که در مقابل حمله اتمی مقاوم باشند.
• ترکیب بارها روی ساختمان
ساختمانهای بلند درطول عمرشان در معرض بارهای متعدد می باشد و بسیاری از بارها به طور همزمان روی سازه وارد می شود.اگر بارها خط اثر مشترک داشته و با یکدیگر باید ترکیب شود. این شرط لازم می سازد که در طرح سازه ها تمام ترکیبات ممکن بارها در نظر گرفته شود.
احتمال وقوع بارهای ترکیب شده باید به طور آماری ارزیابی و اثر آن تخمین زده شود. هرچقدر که اثر بار با دقت بیشتری تعیین شود لزوم انتخاب ضرایب اطمینان بزرگتر برای جبران عوامل مجهول کاهش می یابد.
ترکیب موثر و عملی بارها در آئین نامه ها مشخص گردیده است. بطور کلی تشخیص داده شده است که ماکزیمم بالای ناشی از تغییرات جوی و زلزله احتمالا هرگز با مقدار کامل بارهای زنده دیگر همزمان رخ نخواهد داد از این رو موقعی که بار زنده کامل به طور همزمان با بارهای ماکزیمم باد یا زلزله به کار می رود آئین نامه اجازه می دهد که بر تنشهای مجاز 33 درصد افزوده شود.
منبع: وبلاگ معین بهرامپور -