نکات نما سازی

اگر با کمی دقت به محیط پیرامون خود نگاه کنیم ، می بینیم که همواره بخش وسیعی از توجه و دید ما در گذر از مکان های مختلف معطوف نمای آن مکان می گردد اما در بسیاری از مواقع ممکن است این نما ها به دلیل عدم آگاهی سازندگان ، از برخی نکات اجرایی ( علی رغم صرف هزینه های گزاف ) زیبایی و مطلوبیت مورد نظر بر خوردار نباشند.بنابراین


برای این که نمای ساختمان دارای جلوه و دید بصری و کیفیت مطلوبی باشد باید مضاف بر دستور العمل های سازه ای و رعایت ضوابط معماری با به کارگیری ظرافت های اجرایی نما سازی ، جذابیت و صمیمیت ساختمان را به کمک این ظرایف کارگشا که سعی داریم در این مقاله در مورد آن به بحث بپردازیم دو چندان کرد .

 نکاتی که در نما سازی ساختمان های با نمای سنگی ، آجری ، بتنی ، شیشه ای و .... باید رعایت کرد به قرار زیر است :

1-تمیز کردن سطح زیرین نما قبل از نما کاری به طوری که از هر نوع آلودگی ( گرد و خاک ، شوره زدگی، دوده گرفتگی ،زنگ فلزات ، باقی مانده های مصالح زیرین و ...) کاملا پاک شود

.2-در صورت استفاده از نما های آجری ، برای جلوگیری از جذب آب ملات توسط آجر های نما ، زنجاب کردن آجرها و نیز بکارگیری ملات با نسبت آب و سیمان و ماسه و آهک مناسب با قدرت چسبندگی و مقاومت مناسب ، در این نما چیدن آجر ها به صورت کله و راسته برای مشارکت آجر های نما در باربری سازه و هم چنین به منظور پیوستگی آجر نما با آجر های پشت کار لازم است .
البته نباید فراموش کرد که انجام نماهای آجری باید در شرایط محیطی مناسب و با دما و میزان رطوبت استاندارد و بدون یخبندان صورت گیرد.
ذکر این نکته هم لازم است که آجر مصرفی در نمای ساختمان با آجر هایی که در دیواره های تیغه ای یا باربر مصرف مصرف می شوند ، متفاوتند.
علاوه بر این ، این آجر ها باید فاقد هر گونه ترک خوردگی ، شوره زدگی و آلودگی های شیمیایی باشند و البته بایستی در شرایط نا مناسب محیطی از جمله یخبندان های شدید مقاومت بالایی داشته باشند.

3- استفاده از سیمان های ضد سولفات در نما نما های بتنی ، سیمانی و آجری برای مقابله با حمله سولفات ها و جلوگیری از آسیب دیدگی و تخریب نما در کل ساختمان لازم است .

4-برای نصب آبچکان و قرنیز های شیب دار (شیب به داخل ) برای ممانعت از نفوذ آب و رطوبت به داخل ساختمان .

5- اجرای همرمان و هماهنگ دیوار چینی در نما در تمام ارتفاع ساختمان و لا بند کردن آجر ها

6- بند کشی صحیح و اصولی با ملا ریز دانه و. پر مایه مناسب و متراکم برای زیبایی بیشتر و نیز ممانعت از نفوذ آب و رطوبت به داخل دیوار نما و دیوار های زیرین .

7-استفاده از سنگ های نمای پر دوام و مقاومت بالا در برابر یخ زدگی و شرایط نا مساعد جوی و محیطی ( نور خورشید ، آب و رطوبت )، با بافت و شکل مطلوب ، بدون ترک خوردگی و خلل و فرج و مهم تر این که از نظر قیمت دارای صرفه اقتصادی باشد

.8- در صورت به کار گیری سنگ های رودخانه ای و سنگ ها ی ضخیم در نما های سنگی باید تا گرفتن کامل ملات از قالب های مناسب استفاده کرد

.9- در صورت استفاده از سنگ های پلاک باییستی از این سنگ ها در برابر رطوبت و یخبندان مراقبت نمود و مواد زاید را از سطح این سنگ ها پاک کرده و با استفاده از یکی از روش های زیر سنگ ها را کاملا به سطح زیرین محکم کرد : لقمه گذاری،پیچ و رو لپلاک کردن ، نصب سیم . اسکوپ یا قلاب برای اتصال بهتر و محکم تر

.10-در نما های بتنی ، سیمانی که در این نوع بتن ها مورد استفاده قرار می گیرد باید در برابر حملات مواد شیمیایی و نیز تغییر درجه حرارت و رطوبت دارای سرعت کسب مقاومت بالایی باشد.در تابستان باید از سیمان با گرمای هیدراته پایین و در زمستان بر عکس باید از سیمان هیدراتاسیون بالا استفاده کرد . لازم به ذکر است که اختلاط بتن و حمل و نقل ، قالب بندی ، ریختن و تراکم آن نیز باید به طور کاملا صحیح و اصولی در شرایط محیطی مناسب و ایده آل هم از نظر دما و هم از نظر میزات رطوبت انجام شود

.11-سنگ دانه های و به طور کلی مواد اولیه مصرفی در تهیه مصالح و به ترکیبات لازم برای کار نما سازیباید تمیز و عاری از هر گونه نا خالصی اعم از خاک ، گل و لای ، نا خالصی های معدنی و مواد زاید بوده و در عین حال دارای مقاومت بالا و شکل بافت مطلوب و مناسب باشند . البته آب مصرفی در بتن ها و ملات ها نیز باید عاری از انواع نا خالصی ها باشد ( مثل آب آشامیدنی یا آب های کاملا تصفیه شده )

12- رنگ آمیزی مجدد ساختمان ها در مواقع لزوم ، چند سال پس از ساخت ساختمان ، تحت شرایط جوی و محیطیرنگ ساختمان دچار تغییرات فیزیکی و شمیایی شده و کیفیت و حالت مطلوب اولیه خود را از دست داده و نیاز به بازسازی ( رنگ آمیزی مجدد )دارد.

13 آماده سازی سطح زیر کار برای نما سازی : بسته به نمایی که قرار است استفاده شود سطح زیر کار باید قبل از احداث نما بند کشی، کرم بندی، شمشه گیری، خراشیده یا آجدار شود و یا در صورت نیاز توری سیمی یا توری مرغی نصب شود و سطح آن هموار و یا شاید هم نا هموار شود ( برای اتصال بهتر نما وسطح زیر کار ) تمیز کردن .و پاک کردن سطح زیرین از هر گونه آلودگی مثل لکه ها ، اضافه ها و باقی مانده مصالح ، دوده ها و گرد و خاک و ... امری کاملا ضروری است ودر صورت وجود خرابی و نقصان در سطح زیر کار باید آسیب دیدگی های آن به طور کامل بر طرف شود و بعد کار نما سازی روی آن صورت گیرد زیرا در غیر این صورت این خرابی ها به مرور زمان به نما هم منتقل شده و باعث آسیب دیدگی آن می شود .

14-در صورت نیاز استفاده از عایق های رطوبتی و حرارتی در نما و ممانعت از نوسانات شدید دمایی در مصالح نما خصوصا در زمان گیرش آن ها امری کاملا اجباری است .

15-رنگ آمیزی و ضد زنگ کردن شبکه های فلزی که در ماتریس ها و ملات های سیمانی یا آهکی یا گلی قرار می گیرند، ضروری است.

16-کاستن از فاصله زمانی و مکانی بین ساخت بتن و ریختن آن در قالب های مورد نظر و متراکم کردن آن در نما های بتنی لازم است .

17-بتن ریزی در میزان رطوبت و دمای مناسب محیطی ، بهتریت دما برای بتن ریزی بین 20 تا 40 درجه سانتی گراد است ، این نوسان دما بستگی به دمای محیط موقع بتن ریزی دارد.

18-باید سعی ود که دمای آب مصرفی برای ساخت بتن یا ملات ها ، در مراحل مختلف یکنواخت باشد.

19-همواره باید این نکته را مد نظر داشت که علل خرابی نماهای سنگی ( سنگ های باد بر ، مکعبی ، لایه ای ، رودخانه ای ،سنگ پلاک(لوحه سنگ) ، چند وجهی های منظم و ... یکی از عوامل زیر است :نصب کردن نا صحیح سنگ های نما- استفاده از مصالح غیر استاندارد – اتصال و پیوستگی نا مناسب بین سنگ های نما و سطح زیر کار . پس باید سعی شود هیچ کدام از کارهای غیر اصولی فوق انجام نگیرد که هم نما و هم مجموعه ساختمان دچار نقصان و یا خسارت جزئی و کلی شوند.نا گفته نماند که نم و رطوبت یکی از دلایل پیوستگی ناقص بین سنگ های نما و سطح زیر کار است ، بنابراین خشک نگه داشتن سطح تماس این دو چه در زمان اجرا و چه بعد از آن کاملا ضروری است.

20-در نما سازی های آجری بند کشی بین ردیف ها به دو دلیل باید زیر باید به طرز کاملا صحیح انجام شود :

1-زیبایی هر چه بیشتر نمای ساختمان

2-ممانعت از نفوذ آب ، رطوبت ، تغییرات یکباره و شدید دما ، بخار ها و گاز های مخرب و اسیدی موجود در هوای محیط به داخل سیستم های پوششی محافظ و جدا کننده ساختمان خصوصا دیوار ها .

انتخاب بهترین نوع سازه در طرح های ساختمان سازی و انبوه سازی


دهها سال است که بحث و اختلاف سلیقه در بین ساختمان سازان و مهندسین سازه در انتخاب و برتری سازه های فولادی و بتنی نسبت به یکدیگر باعث گردیده که این سئوال و ابهام همواره ذهن متخصصین و حتی مردم عادی رابه خود جلب نماید و بهمین دلیل کارفرمایان و سازندگان بعضاً تا آخرین لحظات قبل از طراحی سازه خود در انتخاب نوع سازه با تردید مواجه شوند .

شاید استمرار این ابهام به این دلیل باشد که اصولاً انتخاب نوع سازه تابعی است از مسائل اقتصادی ، اقلیمی ، فنی ، اجرایی و دلایل دیگر و به عبارتی هیچکدام از این نوع سازه ها برتری مطلقی نسبت به یکدیگر نداشته بلکه در هر شرایطی هر کدام به یک برتری نسبی بر دیگری دست می یابند لذا هدف اصلی ما در حقیقت آگاهی سازندگان با عوامل موثر بر انتخاب بهترین نوع سازه در شرایط مختلف می باشد و اطمینان داریم انبوه سازان و کارفرمایان صنعت ساختمان با مطالعه این مقاله که نتیجه مطالعات علمی و تجربیات چندین ساله در این زمینه است بتواند با اطمینان بیشتر ،مناسب ترین سازه را با اگاهی از شرایط اقتصادی و فنی و محیطی انتخاب نمایند .

در ابتدا یک تقسیم بندی کلی از سازه های متداول در کشور نموده و سپس به تجزیه و تحلیل خصوصیات و نقاط ضعف و قوت این سازه ها می پردازیم :
الف) سازه های سنتی
ب) سازه های فلزی
ج) سازه های بتنی
د) سازه های صنعتی



الف) سازه های سنتی :
همانگونه که از نام این نوع سازه ها پیداست این روش را باید در مقابل روشهای علمی مطرح نمود و به عبارتی تفاوت این روش با سایر روشها در این است که طراحی و محاسابت در این نوع سازه ها بر خلاف سازه های بتنی و فلزی بیشتر از اینکه محاسباتی و علمی باشد تجربی بوده و آئین نامه ها و محدودیت های اجرایی در این نوع سازه هانیز بر اساس نمونه های آماری و تجربی تعیین گردیده است .

حداکثر طبقات مجاز در این نوع سازه در تمام شرایط و مناطق دو طبقه حداکثر ارتفاع مجاز هشت متر از سطح زمین می باشد بعلاوه در طراحی و اجرای پلان معماری باید محدودیت و ضوابط مربوطه به این نوع سازه ها رعایت گردد .

در این نوع سازه ها وظیفه تحمل بارهای قائم بر عهده دیوارها می باشد وکلاف و شناژهای قائم و افقی نیز با دو هدف ذیل اجرامیشوند الف ) زنجیر کردن و اتصال تمام اعضاء افقی و عمودی سازه شامل دیوارها و سقف به یکدیگر ب) ایجاد اتصال مناسب و تراز و توزیع مناسب بار سقف بر روی دیوار که این وظیفه بیشتر توسط کلاف یا شناژ های افقی ، تأمین می گردد .

علی ایحال با توجه به تجربی بودن دستورالعمل ها و آئین نامه های اجرایی در این روش ، مطمئناً هیچ مرجع علمی قادر به تضمین این نوع سازه های نیست .
بخصوص در شرایطی که روشهای صنعتی با قابلیت های بالا و رعایت استانداردهای فنی و انرژی وارد بازار صنعت ساختمان گردیده است و تنها توصیه اجرای این نوع سازه ها در مناطق محرم جهان با محدودیت های فنی و تکنولوژی می باشد .



ب ) سازه های فلزی
قبل از پرداختن به شرایط اجرایی و اقتصادی و نقاط ضعف و قوت این نوع سازه ها ، به روشهای مختلف طراحی این نوع سازه ها می پردازیم .
1- روش الاستیک : تا سال 1950این نوع سازه ها براساس روش ASD یا تنش مجاز طراحی می شدند و به عبارت دیگر طراحی اعضاء فلزی این نوع سازه بگونه ای صورت می گرفت که اعضاء براثر بارهای وارده از حد الاستیک خود خارج نشوند و استفاده از این روش تاکنون نیز در اکثر کشورهای جهان از جمله ایران ادامه داشته و آئین نامه های داخلی کشور ایران و فصل دهم مقررات ملی ساختمان نیز براساس این روش تدوین گردیده است .
ضریب اطمینان بارهای وارده و مقاومت در این روش طراحی به شکل زیر است :

= ضریب مقاومت = ضریب بار
برای مثال ضریب اطمینان مقاومت کششی فولاد 0.6 یعنی fb=0.6fy می باشد .

2- روش پلاستیک یا خمیری
از سال 1980 با افزایش کیفیت مصالح و ارتقاء سطح کیفی اجرا ، روش پلاستیک یا مقاومت نهایی LRFD بعنوان یک روش علمی ترو اقتصادی تر در بعضی از کشورها جایگزین روش ASD یا الاستیک گردید .
در این روش به اعضاء سازه ها اجازه داده می شود براثر بار وارده ناشی از بارگذاری از حد الاستیک خود خارج و به حد پلاستیک یا خمیری خود برسند و همین موضوع باعث افزایش مقاومت اعضاء و کاهش هزینه ساخت و اقتصادی تر شدن سازه می گردد .
ضریب اطمینان بارهای وارده در بارگذاری این نوع سازه های و ضریب اطمینان مقاومت به شکل زیر می باشد :

= ضریب مقاومت = ضریب بار

همانگونه که می بینیم ضرایب تنها در بار اعمال می شوند .

این روش بدلیل نیاز به رعایت استانداردهای مصالح و افزایش کیفیت اجرا در بیشتر کشورها از جمله ایران مورد استفاده قرار نگرفته است و اجرای این روش طراحی می بایست متناسب با افزایش کیفیت مصالح و ارتقاء کیفی اجرایی سازه های فلزی در کشورهای مختلف صورت گیرد .
حال پس از یک بررسی اجمالی از روشهای طراحی این نوع سازه به بررسی نقاط ضعف و قوت سازه های فلزی از نظر اقتصادی می پردازیم :

مزایا :
1- سازه های فلزی بعلت امکان مونتاژ اسکلت قبل از نصب و لزوم اجرای همزمان و بدون وقفه اسکلت ، در مقایسه با سایر سازه ها از سرعت عمل بالاتری برخوردار می باشد .

2- بدلیل همگن بودن تیروستون و بادبند بعنوان اعضاء اصلی، اسکلت این نوع سازه ها دارای یکپارچگی مناسبت تری نسبت به سایر سازه های میباشد و بهمین دلیلی نیز نتیجه محاسبات سازه ای فاصله نزدیکتری به مقاومت واقعی این نوع سازه ها دارد .

3- بدلیل نوع اتصال اعضاء تیر و ستون ، امکان توسعه طبقات در این نوع سازه های به شکل مناسبتر و قابل قبول تری وجود دارد .

معایب :
1- تجربه و مطالعات بعمل آمده بر روی زلزله های دهه های اخیر در نقاط مختلف دنیا این نتیجه را در برداشته است که علی رغم اینکه از نظر طراحی و محاسبات ، سازه های فلزی مطلوبتر و مقاوم تر از سازه های دیگر بنظر می رسند و لیکن در عمل بیشتر  تخریب های ناشی از زلزله متوجه این نوع سازه ها بوده است و براساس این تحقیقات دلیل اصلی ضعف این نوع سازه ها در مقابل زلزله عدم اجرای صحیح اتصالات بوده است چرا که اجرای جوش در تمام اتصالات براساس محاسبات مربوط و رعایت آئین نامه اجرای جوش شامل انتخاب نوع باری ، آمپر مناسب ، شرایط آب و هوا و تخصص کافی جوشکاران ، مخصوصاً در مناطق محروم و کشورهای در حال توسعه تقریباً غیر ممکن بنظر می رسد و بر همین اساس اتصالات جوش را در سازه های فلزی باید بعنوان ضعف اصلی این نوع سازه ها به حساب آورد و راهکار برطرف نمودن این نقطه ضعف اساسی ، استقاده از پیچ و مهره در اتصالات این نوع سازه ها می باشد .

2- با توجه به اینکه تیرو ستون و باد بند این نوع سازه ها فلزی بوده و لیکن دیافراگم سقف بصورت بتنی دال یک طرفه یا دو طرفه اجرا می گردد این موضوع باعث ایجاد یک نوع ناهمگنی میان تیر و سقف گردیده که اتصال صحیح و کامل آنها را با مشکل مواجه می نماید و جهت رفع این نقص می بایست تمام نکات فنی و آئین نامه ای محل اتصال تیر و سقف رعایت گردد .

3- بدلیل تأثیر شرایط آب و هوایی بر کیفیت جوش و افزایش سرعت زنگ زدگی اسکلت و لزوم اجرای اتصالات در شرایط مناسب آب و هوایی ، معمولاً اجرای اسکلت این نوع  سازه ها با یک محدودیت آب و هوایی مواجه می گردد .

4- بدلیل تغییر شکل اسکلت فلزی در حرارت بالا ، در زمان آتش سوزی این نوع سازه ها با یک تغییر شکل و تخریب ناشی از آن مواجه خواهند شد .

5- بدلیل زنگ زدگی و پوسیدگی ناشی از اکسید شدن ، این نوع سازه ها در دراز مدت دچار پوسیدگی عمیق و کاهش سطح مقطع شده وبا کاهش مقاومت این نوع سازه ها نسبت به بارهای وارده مواجه خواهند شد .



نتیجه بررسی فنی و اقتصادی سازه های فلزی :
با بررسی مباحث مربوط به نحوه طراحی و خصوصیات اسکلت های فلزی می توان به این نتیجه رسید که در صورتی که اتصالات این نوع سازه کاملاً مطابق آئین نامه و اصول فنی و یا با استفاده از پیچ و مهره اجرا شود و بعلاوه از پوشش های مناسب ضد رنگ و خوردگی استفاده شود و ضوابط فنی اتصال دیافراگم سقف با تیرهای باربر بخوبی رعایت شود این نوع سازه ها نسبت به سایر سازه ها از یک مزیت نسبی مقاومت سازه ای برخوردار خواهند بود و لیکن این در صورتی است که از نظر اقتصادی نیز کاملاً بررسی شوند چرا که قبل از تصمیم گیری در مورد انتخاب نوع سازه باید قیمت تمام شده پروفیل فولادی مورد نیاز جهت اجرای سازه فلزی را بررسی نمود .

ج ) سازه های بتنی :
سازه های بتنی طی چند سال گذشته به دلایلی که بعداً به آن اشاره خواهد شد با یک اقبال عمومی مواجه گردیده و بیشتر سازندگان این سازه را به سازه های فلزی ترجیح می دهند که از دلایل این امر می توان به نوسان در قیمت پروفیل های فولادی ، هزینه کرد یکنواخت در اجرای سازه های بتنی ، فراوانی مصالح سیمان و سنگی ، مقاومت در مقابل شرایط آب و هوایی در صورت تأخیر در اجرا اشاره نمود .

طراحی این سازه ها در کشور به روش های حدی نهایی بوده که در این روش ضرایب تقلیل بار بترتیب به مقاومت بتن و قولاد اعمال می گردد و ضرایب افزایش بار نیز براساس ترکیب بار منظور می گردد .



حال با این مقدمه به بررسی مزایا و معایب این نوع سازه ها می پردازیم :
1- مزایا : بدلیل امکان شکل پذیری آرماتور و بتن تازه و قالب ، اعضاء این سازه ها را می توان در مقاطع مختلف اجرا نمود .
2- این سازه ها در مقابل آتش سوزی از خود مقاومت نشان می دهند .
3- این سازه ها در مقابل شرایط مختلف آب و هوایی مقاوم بوده ودر صورت اجرای صحیح پوشش بتن ، رطوبت هیچ آسیبی به آن وارد نخواهد کرد .
4- این سازه ها نسبت به سازه های فلزی از یک صلبیت بیشتری برخوردار هستند .
5- مصالح سنگی و سیمان معمولاً آسان تر از سایر مصالح در دسترس می باشد .
6- عمر این سازه ها بدلیل مقاومت در مقابل شرایط آب و هوا ، معمولاً بیشتراز سایر سازه بوده است .
7- اتصال تیر و دیافراگم سقف بدلیل همگن بودن مناسب تر از سایر سازه ها می باشد .

معایب :
1- اجرای آرماتور بندی و قالب بندی در این سازه ها نیاز به تخصص و صرف زمان بیشتری نسبت به سایر سازه ها دارد .

2- بدلیل افزایش مقطع اعضاء این سازه ها ، وزن آن بیشتر از سازه های فلزی می باشد .

3- بدلیل نیاز به آزمایش مستمر بتن ، در محل اجرای این سازه ها باید آزمایشگاه های مکانیک خاک در دسترس باشد .



د ) سازه های صنعتی و صنعتی سازی در ساختمان :
شاید تصور رایج در خصوص سازه های صنعتی اصولا باتعریف واقعی آن مقداری فاصله داشته باشد و اگر بخواهیم تعریفی واقعی تر از سازه های صنعتی یاصنعتی سازی درساختمان داشته باشیم می توان گفت ، ابداع هر نوع روش جدید در ساختمان سازی باهدف تولید انبوه وکاهش انرژی های مختلف شامل کارگری ، حرارتی و سرمایشی و ... را صنعتی سازی می گویند . و بر این اساس می توان گفت اصولاً سازه های صنعتی سازی را نمی توان به عنوان یک نوع اسکلت مستقل در نظر گرفت چرا که این سازه ها از نظر نوع اسکلت معمولاً یا بصورت فلزی و یا بتنی و یا تلفیقی از سازه های فلزی و بتنی اجرا می گردند .

بعنوان مثال روش های Lsf و B&N جزو سازه های فلزی و روش های ICF ، TFC و D2 ،LOCRETEجزو سازه های بتنی و روش SCS تلفیقی از دو نوع سازه بتنی و فلزی می باشد .

حال با توجه به تعاریف فوق می خواهیم به ارزیابی فنی و اقتصادی انواع روش های رایج صنعتی سازی درکشور پرداخته و به ارائه راهکارهای مناسب جهت انتخاب روش مناسب صنعتی سازی با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی ، اقتصادی ، اجتماعی ، تکنولوژیکی مناطق مختلف بپردازیم .

قبل از هر چیز بهتراست بدانیم که هدف و معیار ارزیابی فنی و اقتصادی در بررسی این نوع سازه ها چیست . و بر همین اساس در بررسی فنی ، به امکان تهیه تکنولوژِی اجرای این نوع سازه ها و میزان مصرف انرژی کارگری ، حرارتی و غیره خواهیم پرداخت ضمن اینکه باید به این نکته توجه داشت که کاهش مصرف انرژی ها مخصوصا انرژی فسیلی از مهمترین سیاست های جهانی به حساب آمده و براساس مطالعات انجام شده شیشه های خارجی ، دیوارها و سقف در طبقه فوقانی بیشترین نقش را تبادل حرارتی و صوتی ایفا می کنند و لذا طراحان باید بیشترین توجه را به اجرای شیشه های دو جداره و استفاده از مصالح عایق در سقف و دیوار بعمل آورند.

1- قاب های سبک فلزی Light weight steel frame ((LSF)) :
اجزاء اصلی این سازه از نوع ورق های فولادی سرد نورد شده با اتصالات پیچ و مهره و دیوارهای آن از نوع پانل های گچی می باشد و سقف آن نیز از تیرچه های فولادی سرد نورد شده با فواصل معین و با استفاده از قطعات چوبی یا بتنی درجا یا آماده جهت پو و اتصال تیرچه ها می باشد .
از معایب و محدودیت های این نوع سازه ها این است که اجرای آن در مناطق زلزله خیز ممنوع بوده و در سایر مناطق نیز مناطق نیز اجرای آن تا دو طبقه مجاز می باشد و لیکن در صورت تقویت اسکلت و اجرای دیوار برشی مناسب در مناطق با خطر زلزله متوسط و کم، اجرای این نوع سازه ها تا چهار طبقه امکان پذیر می باشد و از مزایای این نوع سازه ها نیز امکان اجرای ترکیبی آن بصورت فلزی – بتنی و وزن پائین آن می باشد ، همچنین از نظر مصرف انرژی صوتی و حرارتی نیز در حد متوسط می باشند .

حال با این توضیحات اگر بخواهیم این نوع سازه ها را از نظر فنی و اقتصادی بررسی کنیم خواهیم دید که بدلیل استفاده از ورق های فولادی نورد شده سرد با اتصالات پیچ و مهره تهیه و اجرای آن مشکل بوده و از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه نمی باشد ، بعلاوه از نظر عایق صوتی و حرارتی نیز در حد متوسط می باشد .

2- روش های قالب عایق ماندگار : ((ICF)) Insulting concrete forms
روش ICF یکی از متداول ترین روش های کنونی در صنعتی سازی سازه ها می باشد ، این روش که دارای سازه ای کاملاً بتنی است ، دارای دیوارهای بتن مسلح باربر با قالب دو طرف دیوار از نوع پلی استایرن می باشد ، که قالب های پلی استایرن که در سازه باقی می مانند علاوه بر نقش قالب در بتن ریزی دیوارها ، بعنوان عایق صوتی و حرارتی در کاهش مصرف انرژی و مطابق با مبحث 19 مقررات طی ساختمان عمل می کنند . حداکثر ارتفاع مجاز در این روش 15 متر و 4 طبقه و حداقل ضخامت دیوارها 15 سانتیمتر ر مناطق مختلف می باشد .

حال با این مقدمه اگر بخواهیم این روش را از نظر اقتصادی مورد ارزیابی قرار دهیم ، خواهیم دید هزینه اجرای این نوع ساختمان بیش از سازه های بتنی و فلزی بوده و از نظر طبقات نیز دارای محدودیت بوده و بعلاوه ضخامت بیشتر دیوارها با احتساب بتن و قالب های پلی استایرن نسبت به سازه های فلزی و بتنی و سایر روش های صنعتی باعث کاهش سطح مفید ساختمان می گردد و می توان صرفه جوی انرژی بدلیل کاربرد دو لایه پلی استایرن دردیوارها را بعنوان نقطه قوت وعدم اتصال مناسب لایه نازک کاری به پلی استایرن ونرم بودن زیر آن ومشکلات ناشی از قرار گرفتن لایه نرم پلی استایرن در زیر سفید کاری رانقطه ضعف اصلی این نوع سازه ها به حساب آورد.که همین مسایل نیز باعث میگرددکاربرداین روش کمی غیر منطقی بنظر برسد.

3- روش های قالب های تونلی (TCF)) Tunnel form concrete cons
این روش صنعتی سازی یک نوع سازه کاملاً بتنی بوده که دیوارها و سقف آن بصورت بتن مسلح همزمان و طبقه به طبقه آرماتور بندی قالب بندی و بتن ریزی می شوند که نتیجه نهایی یک سازه کاملاً یکپارچه بوده که بیشترین مقاومت را در برابر زلزله نسبت به سایر روش های صنعتی و غیر صنعتی خواهد داشت . و معمولاً دیوارهای غیر باربر و راه پله ها را می توان بصورت پیش ساخته اجرا و پس از بتن ریزی دیوارهای باربر و سقف نصب نمود .

هزینه اجرا در این روش با توجه به اجرای تمام سازه اصلی بصورت بتن مسلح بیشتر از سایر روش های صنعتی و غیر صنعتی می باشد و لیکن از نظر مقاومت دارای مقاومت بیشتری نسبت به روش ها ی دیگرمی باشد و بدلیل اجرای تمام دیوارها به شکل بتن مسلح و همزمان، می بایست تأسیسات و درب و پنجره، قبل از بتن ریزی نصب گردد . چرا که پس از اجرا ، اصلاح و جابجایی در آن تقریباً غیر ممکن می باشد . بعلاوه این سازه ها از نظر صرفه جویی در انرژی از نظر صوتی و حرارتی با توجه به مبحث نوزدهم مقررات ضعیف تر از سایر سازه ها بوده و به همین دلیل مناسب مناطق سردسیر و گرمسیر نمیباشد .

ودریک جمع بندی نهایی با توجه به اهداف صنعتی سازی در ایران،اجرای این روش نیز در طرح های انبوه سازی توصیه نمی شود.

4- روش سازه فلزی با اتصالات پیچ و مهره(Bolt nut structures) " B & N" :
این روش در حقیقت یک نوع روش سازه فلزی بوده که در آن بجای اتصالات جوشی از اتصالات پیچ و مهره استفاده می گردد و در حقیقت این روش یک روش سازه صنعتی است و نه ساختمان صنعتی و به عبارتی در این روش اشاره ای به نحوه اجرای دیوارها و سقف نمی شود . حال همانگونه در مبحث سازه های فلزی اشاره کردیم ضعف اصلی سازه های فلزی اتصالات جوشی آن می باشد که در روش پیچ ومهره این نقص برطرف می گردد .

هزینه اجرای این روش ، بدلیل نیاز به تهیه پروفیل های فلزی استاندارد و مونتاژ پیچ و مهره اتصالات ،اندکی بیشتر از سازه های فلزی معمولی می باشد و لیکن این افزایش قیمت شاید در هزینه کل ساختمان کمتر از 3% باشد . و با توجه به اینکه در این روش انتخاب دیوارهای داخلی و خارجی بعهده مشاور و مجری طرح می باشد می توان جهت رعایت هر چه بهتر مبحث نوزدهم مقررات ملی جهت صرفه جویی انرژی از بلوک های سبک گازی مانند((هبلکس)) یا لیکا وحتی پانل های گچی وقطعات 3D ، بعنوان دیوار استفاده نمود .
5- روش 3D پانل:
در این روش پیش ساخته با یک لایه میانی پلی استایرن به ضخامت 5 تا 9 سانت بعنوان عایق صوتی و حرارتی و شبکه میلگرد به قطر کوچک در دو طرف آن در محل براساس نقشه ساختمان نصب و سپس دو طرف آن بتن پاشی می گردد .

اجرای این نوع ساختمان بصورت متقارن تا ارتفاع 7 متر دو طبقه در تمام مناطق امکان پذیر بوده و لیکن در صورت ترکیب آن با سازه های فلزی یا بتنی تعداد طبقات آن را می توان افزایش داد .

هزینه اجرای نوع سازه نسبتاً بالا بوده و از نظر طبقات و ارتفاع نیز محدودیت دارند و لیکن از نظر رعایت صرفه جویی انرژی تقریباً در حد روش ICFبوده ، با این تفاوت که مشکلات مشکلات اشاره شده در روش IcF در این روش مشاهده نمی شود .وبه همین دلیل صرفه نظر از مسایل اقتصادی می توان این روش را به روش ICFترجیع داد.

6- مصالح صنعتی بلوک بتن گازی سبک ، لیکا و Q Panel
همانگونه که قبلاً اشاره شد منظور از صنعتی سازی در ساختمان تنها ، اجرای ساختمان بصورت صنعتی نیست بلکه تهیه مصالح صنعتی نیز جزو مباحث صنعتی سازی در ساختمان به حساب می آید بر همین اساس در این قسمت به بررسی بعضی از مصالح مناسب صنعتی که معمولاً بعنوان دیوار غیر باربر مورد استفاده قرار می گیرند می پردازیم .

بلوک بتن گازی سبک
این نوع قطعات بتنی که در ایران یک نوع آن با نام تجاری هبلکس شناخته می شوند نوعی بتن سبک متخلل با ترکیب آب ، اهک ، آلومینیوم ، سیلیس و سیمان می باشد که وزن مخصوص آن تا یک پنجم بتن وملات معمولی می باشد و بدلیل وجود حباب های هوای متعدد غیر متصل درون ان از نظر عایق صوتی و حرارتی بسیار مطلوب و مناسب بوده و در مقابل آتش سوزی نیز مقاوم می باشد و بدلیل داشتن وزن مخصوص پایین ودر نتیجه کاهش وزن ساختمان ، باعث افزایش مقاومت ساختمان در مقابل زلزله می گردد و در زمان اجرا و بعد از آن نیز امکان تعبیه تأسیسات و برش کاری و سوراخ کردن آن نیز می باشد و لیکن بدلیل تولید پایین این محصول در ایران، هزینه تمام شده آن نسبت به سایر بلوک و مصالح دیواری بالا بوده و همچنین متخلل بودن آن باعث می گردد آب گچ اجرا شده بر روی آن جذب گردیده و همین امر نیز باعث جمع شدن گچ کاری و نمایان شدن درزهای بین بلوک ها بعد از مدتی گردد که برای برطرف نمودن آن می بایست گچ کاری در دو لایه اجرا شده که لایه اول یا آستر باید با استفاده از گچ سفت و مقدار کمی سیمان سفید اجرا گردد و بعلاوه استفاده از چسب مخصوص جهت اتصال بلوک ها باعث جلوگیری از مشخص شدن درزها بعد از سفید کاری می گردد .

Q Panel
دیوارهای غیر باربر Q Panel متشکل از یک لایه بتن سبک فومی میانی و دو لایه روکش سیمان الیافی در طرفین می باشد که صرفاً بعنوان دیوارهای جدا کننده داخلی ساختمان قابل استفاده می باشد که در قطعات 6/0 ×3 متری و با وزن تقریبی 50 کیلوگرم تهیه و اجرا می گردد. و از نظر وزن و صرفه جویی انرژی شرایط مناسبی جهت اجرا در ساختمانها بعنوان دیوار دارند .

لیکا : Clay Aggegate)) ((Light Expandedدانه رس منبسط شده بلوک و به عبارت بهتر دانه های لیکا که بلوک دیواری و سقفی یکی از محصولات و کاربردهای آن می باشد بدلیل وزن مخصوص پائین 450 – 350 کیلوگرم بر متر مکعب و ضریب هدایت حرارتی 2/0 -1/0 و جذب صوت 50 % یکی از مصالح ایده آل جهت اجرای دیواری می باشد نحوه تولید این دانه های متخلل رسی به این گونه است که ابتدا دانه های رسی به کارخانه حمل وپس از انجام عملیات خلوص و گرفتن ناخالصی بصورت گل رس در کوره گردان قرار می گیرد و در حرارت 1200 درجه سانتی گراد بدلیل گازهای ایجاد شده درون آن منبسط می گردد که نتیجه نهایی دانه های گرد متخلل لیکا در اندازه های مختلف  می باشد .

این دانه ها کاربرد متعددی بعنوان بلوک دیواری و سقفی ، شیب بندی بام و کفسازی ، راهسازی و ساخت بتن سبک سازه ای داشته و بدلیل صرفه جویی مناسب در انرژی و سرعت عمل اجرا امکان اجرای مناسب تر و کم هزینه تر نازک کاری، برای اجرای دیوار بسیار مناسب می باشند .

در انتهای این بحث قصد داریم با استفاده از مطالب ذکر شده که براساس تجربیات علمی و عملی تهیه گردیده با اشاره به این که بیشتر مناطق کشور بدلیل شرایط آب و هوایی و زلزله خیزی نیاز به انتخاب سازه های مقاوم در برابر زلزله و کاهش مصرف انرژی دارند به یک نتیجه علمی و منطقی جهت انتخاب نوع سازه مناسب در طرح های ساختمان سازی کشور بپردازیم .
معماری نیوز

همانگونه که گفته شد از نظر مقاومت در برابر زلزله سازه های پیچ و مهره فلزی و تونلی و بتنی بدون محدودیت ارتفاع و روش های Lsf و Icf با محدودیت ارتفاع بیشترین مقاومت در برابر زلزله را از خود نشان می دهند.

همچنین از نظر اقتصادی نیز سازه های فلزی ارزان تر از سایر سازه ها می باشند وازجهت صرفه جویی در انرژی نیز روش های Icf و 3D پانل و بلوک های بتن سبک گازی، Q Panel و لیکا ، بهترین عایق صوتی و حرارتی به حساب می آید .

حال در یک جمع بندی می توان سازه های فلزی پیچ و مهره ای و بتنی با دیوارهای هبلکس وسایربلوک های بتن گازی یا لیکا یا Q Panel را بهترین نوع سازه با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی ، فنی و انرژی در کشور به حساب آورد .

در انتها امید آن داریم توانسته باشیم در راستای حرکت صحیح صنعت ساختمان در کشور ایران گامی موثر برداریم.

آرماتوربندی استخر

در این مقاله میخوانید و میبینید : چه نکاتی را نیاید در آرماتور بندی انجام دهیم و چه نکاتی را باید انجام دهیم .

نحوه نصب واتر استاپ از روی یک نمونه نادرست .

این گونه آرماتور بندی استخر را انجام ندهید

این تصاویر متعلق به انجام یک پروژه استخر است که سالها پیش توسط ..... انجام شد

مشکلات و اشتباهات زیادی در این آرماتور بندی وجود دارد که بصورت خلاصه به آنها اشاره میکنم .

من مطمئن هستم این پست نیاز به توضیح ندارد اما به نکات زیر توجه کنید.

نکته مهمی که در مرحله اول و در هر نوع بتن ریزی باید رعایت شود ، تمیز بودن محیط کار است .

عکس شماره یک : مش اول مرحله اول  . شاید به چشم نیاید اما آرماتور ها به نظر زنگ زده میرسند . که در این حالت قبل از اجرا باید با فرچه سیمی آن ها تمیز و با اپوکسی مخصوص آنها را مقاوم کرد .

ارماتور بندی استخر

عکس دوم درحال انجام رویه آرماتور کف استخر


 

آرماتور و بتن استخر های شنا به حجم بالای 40000 لیتر ، از حساسیت بالایی برخوردار است . به طوری که حتما باید تویط شخصی که بیش از 5 الی 8 سال سابقه اجرایی دارد انجام شود . یک آرماتور بند و بتن ریز استخر میداند چه کابلی باید از آرماتور فاصله داشته باشد و چه کابلی باید به آرماتور اتصال داده شود . نکات اجرایی در هنگام نصب تجهیزات تصفیه مانند اسکیمر ها ، سر ریز ها ، کاسه چراغ ، بتونی پله که متاسفانه در هیچ کاری اجرا نمیشود و ... این نکات باید به درستی در محل نصب و بعد با بتن مخصوص استخر پوشانده شوند .

ارماتور بندی استخر

عکس سوم اسپیسر بین آرماتور ( فاصله از کف ندارد - ارماتور ها زنگ زده است ) اسپیسر فولادی اسپیسر خوبی است اما نه در محل وصله و نه به این شکل .

ارماتور بندی استخر

عکس چهارم  ( وجود خاک و سنگ در کنار آرماتور )

ارماتور بندی استخر

وجود هر ماده شیمیایی ( لاجورد ، گچ ، یا حتی خاک ) مطمئنا باعث تضعیف سازه خواهند شد .

عکس پنجم ( وصله در استخر کار اشتباهی است اما با در نظر گرفتن طول بیش از 12 متر وصله باید با طول مناسب انجام شود )

ارماتور بندی استخر

طبق فصل 18 آیین نامه آبا عوامل موثر در محاسبه طول مهاری

مقاومت فشاری بتن - قطر میلگرد - پوشش میلگردد - شکل رویه آن و غیره می باشد

عکس ششم

ارماتور بندی استخر

عکس هفتم  بعد از انجام مش دوم و اجرای آرماتور دیواره است . به خم ها توجه کنید

ارماتور بندی استخر

عکس هشتم

ارماتور بندی استخر

عکس نهم . واتراستاپ ، روش درست قرار گیری واتر استاپ : از مرکز بتن کف شروع و در مرکز دیواره به پایان میرسد .

ارماتور بندی استخر

عکس دهم ، مهار واتر استاپ

ارماتور بندی استخر

عکس یازدهم

ارماتور بندی استخر

عکس دوازدهم

ارماتور بندی استخر

عکس سیزدهم

ارماتور بندی استخر

عکس چهاردهم

ارماتور بندی استخر

عکس پانزدهم

ارماتور بندی استخر

این کار 100% اشتباه است هرچند ممکن است در سال های ابتدایی مشکل خاصی به وجود نیاید اما در آینده باعث مشکلات بسیار جدی برای ساختمان ، ابنیه ، استخر و ایجاد هزینه های سرسام آور میکند . در استخر های سر ریز و طرح های چشمه ای به علت سیستم تعادل و بالانس خودکار آب ، امکان دیدن حجم آب استخر بسیار مشکل است و نهایتا درصورت کم کردن آب هیچ کسی متوجه نخواهد شد . و این موجب شستگی پی و عواقب خطرتاک میباشد .

پیام امروز : ضریب انبساط فولاد و بتن یکی است . به همین دلیل بتن مسلح یکی از مصالح بسیار خوب  در صنعت ساخت و ساز است.  }}{{ زمین لرزه بلا نیست. ما میتوانیم از آن بلا بسازیم  .  }}{{

لطفا نظرات خود را در این باره ارسال کنید .

سایت جامع پیمانکار

 

کلیه ساختمانهای فلزی که طول آنها بیشتر از  50  متر باشد ، باید در طول ساختمان درز انبساط

پیش بینی کرد .این طول مربوط به ساختمانهای فلزی و بدون پوشش محافظ است که نباید از  50متر

و یا در ساختمانهایی با پوشش محافظ  و در حالات خاص نباید ازیکصد متر تجاوز کند. برای پوشاندن و

پرکردن فواصل درز انبساط از مواردی استفاده میکنند که قابلیت ارتجاعی داشته باشد . باید دقت

شودکه فاصله درز انبساط به هیچ وجه با مصالح بنایی یا ملات پر نگردد. اگر در هنگام استقرار اسکلت

فلزی ستونهایی که در مجاورت یک درز انبساط قرار دارند ، به طور موقت به وسیله قطعات فلزی متصل

شده اند ، پس از استقرار ، باید این اتصالات بریده شوند تا ساختمان در محل درز انبساط به کلی از

قسمت مجاور خود جدا باشد.

درز های ساختمانی ممکن است در حالتهای زیر اجرا شود:

الف) قرارگیری دو ساختمان بلندو کوتاه کنار هم

ب) قرارگیری دو ساختمان با دهنه های متفاوت

ج) قرار گیری ساختمان نو و قدیمی کنار یکدیگر،

د) درز انبساط برای ساختمان های طویل

توضیح:

1-درز انبساط برای ساختمان با اسکلت فولادی حدود 30 سانتی متر می باشد.

2-فاصله درز انبساط نسبت به دو طرف ساختمان

3-در حالت الف و ج، فونداسیون نیز درز انبساط خواهد داشت ولی حالت های ب و د می توان

فونداسیون یک تکه در نظر گرفت زیرا نشست ساختمان در این حالت ها برابر بوده و باعث ترک خوردن

فونداسیون نمی شود.

 

 برای به وجود آوردن درز انبساط در ساختمان ( حالت د) راه حل های متفاوتی وجود دارد:

1-کنسول دو طرفه: در این حالت، تیرها به اندازه 3/1 دهنه، کنسول می شوند و درز انبساط بین

دو کنسول قرار می گیرد.

2-ستون های دوبل: در این حالت، دو ساختمان کاملاً مجزا کنار هم ساخته می شود. البته

فونداسیون ها در محل درز انبساط مشترک خواهد بود.

3-تکیه گاه تیر دهنه مجاور در محل درز انبساط مشترک است.

4-تکیه گاه دو طرفه: سقف یک دهنه روی تکیه گاه ستون دو دهنه مجاور قرار دارد و بدین ترتیب دو

تکیه گاه و دو درز انبساط به وجود می آید.

توضیح: حالت دوم بیشتر برای اسکلت فلزی به کار می رود و حالت های دوم و چهارم برای اسکلت

بتنی مناسب ترند.

درز انقطاع  :

برای جلوگیری از خسارت و کاهش خرابی ناشی از ضزبه ساختمانهای مجاور به یکدیگر، بویژه در زمان

وقوع زلزله ، ساختمانهایی که دارای ارتفاع بیش از  12  متر یادارای بیش از  4  طبقه هستند ، باید به

وسیله درز انقطاع از ساختمانهای مجاور جداشوند ؛ همچنین حداقل درز انقطاع  در تراز هر طبقه

برابر  1/100 ارتفاع آن تراز ازروی شالوده است . این فاصله را می توان در محلهای لازم با مصالح کم

مقاومت که درهنگام زلزله در اثر برخورد دو ساختمان به آسانی مصالح مزبور خرد می شوند ، پرکرد

(درزی که در  طول ساختمان قرار داشته باشد درز انبساط و درزی که بین دو ساختمان مجاور یکدیگر

باشد درز انقطاع نامیده می شود.)

در مورد درز انقطاع باید حتمآ مقدار 1 درصد ارتفاع ساختمان را رعایت کنید. البته این یک درصد در هر

تراز با توجه به ارتفاع همان تراز باید رعایت گردد. با توجه به آنکه معمولآ ستونها در طبقات بالاتر باریکتر

ازستون در طبقات پایینتر است، پس عملآ در طبقات بالا که به درز انقطاع بیشتری نیاز استفضای

بیشتری نیز موجود است و عملآ با رعایت درز انقطاع در طبقات پایین در طبقات بالاتر نیز درز انقطاع نیز

رعایت میگردد.

توجه کنید نیروهایی که ما با توجه به ضوابط آیین نامه 2800 محاسبه مینماییم با نیروهایی که در واقع

به سازه اعمال میشود بسیار تفاوت دارد و این نیروها بسیار کمتر از مقادیر واقعی است. در عوض

بانیروهای کاهش یافته دیگر به سازه در طراحی اجازه ورود به محدوده پلاستیک رانمیدهیم. تغییر

مکانهایی که با نیروهای کاهش یافته محاسبه میشوند به تغییر مکانهای طرح معروفند و تغییر مکانهای

ناشی از نیروهای واقعی وارد بر سازه ، تغییر مکانهای واقعی نامیده میشوند. تغییر مکان طرح به

راحتی  همانند بقیه تغییر مکانها در etabs مشاهده میشود. برای تغییر مکانهای واقعی تغییر مکانهای

طرح را در ضریب 0.7R  ضرب میکنیم.

برابر نسبت تغییر شکل نسبی طبقه به ارتفاع نسبی طبقه است.

 مقادیر مجاز drift بر اساس بند 2-5-4 آیین نامه محاسبه میشود.

درز انقطاع برای ساختمانهایی با بیش از دو سقف یا 8 متر ارتفاع از تراز یا حداقلh 005/. از زمین

مجاور می باشد. h/100 پایه.

مثال: ساختمانی در منطقه با تراکم متوسط، به ابعاد 8*20 جنوبی در مجاورت همسایه های شرقی و

غربی واقع شده است. در صورتی که مالک درخواست ارتفاع 18 متر از تراز کف خیابان را دارد،

مطلوبست محاسبه درز انقطاع؟

 

جواب: 18=۱۸/۱۰۰ عرض درز انقطاع 18 سانتیمتر می باشد. که نهایتاً عرض خالص بنا ۷۸۲ سانتیمتر

می باشد. ۷۸۲= 18-800 

پس بین اضلاع شرقی و غربی بایستی 18 سانتیمتر درز انقطاع تعبیه گردد. که با توجه به 005/.

سهم زمین، بایستی 9 سانتیمتر در هریک از اضلاع شرقی و غربی با مرز زمین مجاور درز تعبیه

نماید. 9=18*005/.

 البته این ضوابط برای ساختمانهایی تا حداکثر 8 طبقه حاکم می باشد.

 

حال سوالی که ممکن است مطرح شود این است که آیا در درز انبساط درز از روی پی می خورد یا

خود پی ها هم از هم جدا هستند؟

حداقل عرض درز انقطاع در تراز هر طبقه برابر 1/100 ارتفاع آن تراز از روی شالوده می‏باشد . این

فاصله را می‏توان در محلهای لازم با مصالح کم مقاومت که در هنگام زلزله در اثر برخورد دو ساختمان

به آسانی خرد می‏شوند پر نمود.

در صورتی که در نقشه های معماری درز انقطاع در ستون گذاری ستونهای کناری رعایت نشده باشد

برای جلوگیری از مشکلات اجرایی حتماً باید با توجه به سایت پلان و مراجعه  به  بند  1-6-3  آیین نامه

2800ویرایش سوم درز انقطاع رامحاسبه و نقشه های معماری را تصحیح کرد.

در بند 1-6-3 در معرفی میزان درز انقطاع لازم برای ساختمانهای با اهمیت زیاد و خیلی زیاد و زیاد در

ساختمانهای با هشت طبقه یا بیشتر ذکر شده است: « هر یک از ساختمانهای مجاور یکدیگر، ملزم

به رعایت فاصله ای معادل حاصلضرب 0.5R در تغییرمکان جانبی نسبی طرح  آن ساختمان در هر طبقه

میباشند.»

به طور کلی، هدف از تعبیه درز انقطاع در ساختمانها، جلوگیری از برخورد ساختمانهای مجاور با یکدیگر

و تشدید خسارات میباشد. بر این اساس فاصله بین ساختمانهای مجاور در هر طبقه نباید از مجموع

حداکثر تغییر مکان واقعی طرح دو ساختمان در ارتفاع مورد نظر بیشتر گردد. پس باید در بند مورد نظر

آیین نامه به جای « تغییر مکان جانبی نسبی طرح» کلمه نسبی حذف شده و « تغییر مکان جانبی

طرح» جایگزین شود.

خانه هایمان را بتنی بسازیم یا فولادی؟

خانه هایمان را بتنی بسازیم یا فولادی؟
در مورد اینکه کدام نوع سازه بر دیگری برتری دارد، اختلاف نظر شدیدی بین سازندگان ساختمان‌ها وجود دارد. معمولاً معیارهای ساخت، جواب‌های متفاوتی برای ما به همراه دارند.

هر روز هنگام عبور از خیابان‌های شهر شاهد ساخت و سازهای روز افزونی هستیم.

ساختمان‌های مختلف از یک طبقه تا ۶۰ طبقه که جلوی آنها انواع مصالح دیده می‌شود؛ سازه‌هایی که گاه از بتن ساخته می‌شوند و گاه از فولاد …

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی محلات شهر تهران"پامنیوز" ، در مورد اینکه کدام نوع سازه بر دیگری برتری دارد، اختلاف نظر شدیدی بین سازندگان ساختمان‌ها وجود دارد. معمولاً معیارهای ساخت، جواب‌های متفاوتی برای ما به همراه دارند.

عمده عوامل مؤثر در این روند، هزینه، زمان و کیفیت ساخت هستند.هزینه ساخت و سود حاصل از این سرمایه‌گذاری با زمان اتمام طرح رابطه تنگاتنگی دارند. بدیهی است هر چه زمان طرح طولانی‌تر ‌شود شاهد افزایش قیمت مصالح، قیمت تمام شده طرح، هزینه‌های متفرقه و بازگشت دیرتر سرمایه خواهیم بود که خوشایند هیچ سازنده‌ای نیست.

سازه‌های بتن آرمه در مقابل سازه‌های فولادی معمولاً نیاز به هزینه کمتر و زمان بیشتری برای ساخت دارد؛ در حالی‌که سازه‌های فولادی ابتدا نیاز به سرمایه زیادی برای خرید آهن آلات دارد ولی در عوض شاهد سرعت اجرای بالاتری خواهیم بود.بنابراین در ساختمان‌های عادی کمتر از ۶ طبقه در نهایت از این منظر تفاوت زیادی وجود ندارد.

در اسکلت‌های فولادی حتماً باید تمام اسکلت آماده باشد تا بتوان سقف را اجراکرد. به عبارت دیگر اول باید تیر و ستون‌هایی وجود داشته باشد تا بتوان روی آن سطحی به نام سقف یا همان کف اجرا کرد. در حالی‌که در سازه‌های بتن آرمه ابتدا ستون‌های هر طبقه و سپس سقف همان طبقه که خود مشتمل بر تیر‌ها و کف یکپارچه‌تری نسبت به سازه‌های فولادی است اجرا می‌شود.

مزیت این روش نسبت به روش اول آن است که می‌توان طبقه مورد نظر را سریعتر برای اجرای دیگر مراحل از جمله تیغه چینی، اجرای تأسیسات مکانیکی و برقی و… در اختیار سایر پیمانکاران قرار داد که خود موجب تسریع در روند طرح خواهد بود.

ولی به‌طور کلی زمان اجرای سازه‌های فولادی در مقیاسهای بزرگ تا حدودی کوتاه‌تر از سازه‌های بتن آرمه و هزینه‌های سازه‌های بتن آرمه کمتر از سازه‌های فولادی است که هر سازنده‌ای با توجه به شرایط و معیار‌های خود تصمیم‌گیرنده اصلی است.

حال با فرض وجود شرایطی کاملاً ایده‌آل، یعنی عدم‌وجود محدودیت زمان و هزینه‌ها، عامل سوم یعنی کیفیت سازه را بررسی می‌کنیم. کیفیت را می‌توان از جنبه‌های متفاوتی مانند مقاومت در برابر بارهای ثقلی وارده و زلزله، مقاومت در برابر حرارت، ابعاد، دهانه‌های قابل پوشش، تعداد طبقات قابل طراحی، قابلیت ترمیم آسان و… مورد نقد و بررسی قرار داد. با توجه به گستردگی و پیچیدگی مسئله، در اینجا فقط تصمیم‌گیری برای ساختمان‌های عادی را مورد توجه قرار می‌دهیم.

اولین و مهم‌ترین نکته قابل ذکر در این مورد مقاومت مصالح و ابعاد مصالح مصرفی است. معمولاً هر چه اعضای باربر ما ابعاد بزرگتر از نگاه عام و ممان اینرسی بالاتر از دید مهندسی داشته باشد، رفتار سازه‌ای مناسب‌تر است و هر چه مصالح مصرفی که در عرف ساختمان‌سازی‌ بتن یا فولاد هستند قابلیت تحمل نیروهای بیشتر را داشته باشند منجر به طراحی اعضای ظریف‌تری خواهند شد.

اگر هر دو عامل در کنار هم قرار گیرند منجر به رسیدن به سختی و صلبیت بالاتری خواهند شد که جزء اصلی‌ترین آیتم‌های طراحی یک مهندس محاسب به شمار می‌روند.

در طراحی سازه‌ها، مقاومت بتن را ۱۰ درصد مقاومت فولاد فرض می‌کنند بنابراین ابعاد ستون‌ها و تیرهای بتنی، به‌مراتب بیش از سازه‌های فولادی است. البته این ابعاد بزرگ اعضای بتنی، ممان اینرسی بسیار بالاتری نسبت به گزینه دیگر به ارمغان خواهند آورد که در نهایت سازه بتنی، سختی بالاتر و معمولاً رفتار سازه‌ای مناسب‌تری دارد.

« سازه‌های بتنی سنگین هستند.» در پاسخ به این ایراد باید گفت: ابعاد بزرگ سازه تا جایی مورد پذیرش یک مهندس است که منجر به سنگینی بیش از حد سازه نشود و با توجه به آنکه بحث ما در مورد سازه‌های عادی کمتر از ۶ طبقه است تفاوت وزن اسکلت نیز آنچنان نخواهد بود تا مهندس طراح را به سمت طراحی سازه فولادی بکشاند. این موضوع در بسیاری از سازه‌های عظیم نیز صادق است که برج ۵۶ طبقه تهران نمونه بارزی از این دست است.

بحث زلزله که بحث داغ این روزهای تهران است می‌تواند جنبه دیگری از کیفیت مناسب یک سازه باشد. سازه‌های بتن آرمه عادی و به ویژه مجهز به دیوارهای بتنی به‌علت سختی بالا نسبت به سازه‌های فولادی در برابر زلزله، در بیشتر موارد مقاومت بسیار بالایی از خود نشان می‌دهند اما سازه‌های فولادی نیز می‌توانند همین رفتار را از خود نشان دهند مشروط برآنکه طراحی مناسبی داشته باشند.

نکته قابل تامل اینجا است که این رفتار به چه قیمتی به دست خواهد آمد؟ اگر طراحی، یک طراحی بدون نقص باشد، هم سازه فولادی و هم سازه بتن آرمه در چند ثانیه وقوع زلزله، با حداقل خسارت ممکن جان سالم به در خواهند برد. اما کار به اینجا ختم نخواهد شد و پس از زلزله‌های زیادی شاهد شکستگی لوله‌های گاز و وقوع آتش سوزی‌های مهیب بوده‌ایم که گاه از خود زلزله مخرب‌تر هستند.

با توجه به اینکه اطفاء حریق بلافاصله بعد از وقوع حادثه ممکن نیست، ساختمان باید به گونه‌ای طراحی شود که تا چند ساعت متوالی بتواند آتش را با حداقل خسارات وارده تحمل کند. در سازه‌های بتن آرمه مقاومت بالایی در برابر آتش سوزی وجود دارد، اما درسازه‌های فولادی درصورتی‌که تمهیدات ایمنی لازم در آنها صورت نپذیرد در چند دقیقه ابتدایی حریق، شاهد تخریب‌های بسیار سریع و غیرقابل جبران خواهیم بود که این مورد نیز مزیتی بسیار ارزشمند برای سازه‌های بتن آرمه به حساب می‌آید.

اما آنچه اکثر مهندسان را نسبت به سازه‌های بتن آرمه بشدت بد‌بین کرده، عدم‌قطعیت‌ها، یکنواخت نبودن مقاومت بتن و کم اطلاعی بسیاری از سازندگان از نحوه عمل‌آوری و به دست آوردن نتیجه‌ای مطلوب از این ماده است

قابلیت اشتباه در تهیه بالقوه این نوع ماده در مقابل فولاد توجیه دیگری است که از سوی عده زیادی در مخالفت با بتن ارائه می‌شود، چرا‌که ممکن است حین عمل آوری، مقاومت فشاری کمتر از حد مورد نیاز به دست آید.

این گروه معتقدند جبران یک اشتباه در سازه‌های بتن آرمه در مواردی منجر به تخریب اجباری سازه می‌شود در حالی‌که فولاد در هر لحظه که سازنده اراده کند با هزینه‌ای به نسبت پایین قابل ترمیم و تقویت است.

در پاسخ به این ایراد باید گفت این عدم‌قطعیت‌ها در آیین نامه‌ها با اعمال ضریب ایمنی بسیار بالایی پیش‌بینی شده تا جایی که در موارد زیادی شاهد مقاومتی چند برابر مقاومت مورد نیاز در ساخت این قبیل سازه‌ها هستیم.از سوی دیگر این عدم‌قطعیت کیفیت بتن در شالوده و سقف‌های سازه فولادی نیز وجود دارد و صرفاً متعلق به سازه‌های بتن آرمه نیست.

در نهایت باید بر این موضوع تاکید کرد که به‌طور کلی هم سازه‌های فولادی و هم سازه‌های بتن آرمه درصورتی که در طراحی آنها سیستم مناسب و منطبق بر آیین‌نامه‌های به روز، مورد استفاده قرار نگیرد و متخصصین متبحر آنها را اجرا و مهندسین با تجربه بر اجرای آنها نظارت مستمر نکنند، هیچ رجحانی از نظر کیفیت و قابلیت اطمینان بر دیگری ندارند.

فراموش نکنیم معیار چهارمی نیز در انتخاب وجود دارد؛ معیاری که ۳ معیار هزینه، زمان و کیفیت را تحت سیطره خود قرار می‌دهد: فولاد به‌عنوان یک سرمایه ملی ماده‌ای است که ارزان به دست نمی‌آید و همانند نفت روزی تمام خواهد شد؛ ماده‌ای که باید در صنایع ارزشمندتر ‌ و یا حداقل در سازه‌های خاص که نیاز به ظرافت خاصی دارند و پس از بررسی‌های علمی برتری فولاد در آن محرز شده، مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد تا شاهد رشد اقتصادی در دیگر زمینه‌ها باشیم.

به‌نظر نویسنده استفاده از سازه‌های بتن آرمه با توجه به مصرف به‌مراتب پایین‌تر از فولاد (به‌صورت میلگرد) هم از نظر سازه‌ای و هم از نظر اقتصادی و هم از جنبه ملی به‌مراتب مناسب‌تر و بهینه‌تر از سازه‌های فولادی است.

پام نیوز

مقایسه ساختمانهای بتنی و فولادی



هر روز هنگام عبور از خیابان‌های شهر شاهد ساخت و سازهای روز افزونی هستیم، ساختمان‌های مختلف از یك طبقه تا 60 طبقه كه جلوی آنها انواع مصالح دیده می‌شود.
هر روز هنگام عبور از خیابان‌های شهر شاهد ساخت و سازهای روز افزونی هستیم، ساختمان‌های مختلف از یك طبقه تا 60 طبقه كه جلوی آنها انواع مصالح دیده می‌شود؛ سازه‌هایی كه گاه از بتن ساخته می‌شوند و گاه از فولاد.در مورد اینكه كدام نوع سازه بر دیگری برتری دارد، اختلاف نظر شدیدی بین سازندگان ساختمان‌ها وجود دارد. معمولاً معیارهای ساخت، جواب‌های متفاوتی برای ما به همراه دارند.

عمده عوامل مؤثر در این روند، هزینه، زمان و كیفیت ساخت هستند. هزینه ساخت و سود حاصل از این سرمایه‌گذاری با زمان اتمام طرح رابطه تنگاتنگی دارند. بدیهی است هر چه زمان طرح طولانی‌تر ‌شود شاهد افزایش قیمت مصالح، قیمت تمام شده طرح، هزینه‌های متفرقه و بازگشت دیرتر سرمایه خواهیم بود كه خوشایند هیچ سازنده‌ای نیست.

سازه‌های بتن آرمه در مقابل سازه‌های فولادی معمولاً نیاز به هزینه كمتر و زمان بیشتری برای ساخت دارد؛ در حالی‌كه سازه‌های فولادی ابتدا نیاز به سرمایه زیادی برای خرید آهن آلات دارد ولی در عوض شاهد سرعت اجرای بالاتری خواهیم بود. بنابراین در ساختمان‌های عادی كمتر از 6 طبقه در نهایت از این منظر تفاوت زیادی وجود ندارد.



در اسكلت‌های فولادی حتماً باید تمام اسكلت آماده باشد تا بتوان سقف را اجرا كرد. به عبارت دیگر اول باید تیر و ستون‌هایی وجود داشته باشد تا بتوان روی آن سطحی به نام سقف یا همان كف اجرا كرد. در حالی‌كه در سازه‌های بتن آرمه ابتدا ستون‌های هر طبقه و سپس سقف همان طبقه كه خود مشتمل بر تیر‌ها و كف یكپارچه‌تری نسبت به سازه‌های فولادی است اجرا می‌شود.

مزیت این روش نسبت به روش اول آن است كه می‌توان طبقه مورد نظر را سریعتر برای اجرای دیگر مراحل از جمله تیغه چینی، اجرای تأسیسات مكانیكی و برقی و... در اختیار سایر پیمانكاران قرار داد كه خود موجب تسریع در روند طرح خواهد بود.

ولی به‌طور كلی زمان اجرای سازه‌های فولادی در مقیاسهای بزرگ تا حدودی كوتاه‌تر از سازه‌های بتن آرمه و هزینه‌های سازه‌های بتن آرمه كمتر از سازه‌های فولادی است كه هر سازنده‌ای با توجه به شرایط و معیار‌های خود تصمیم‌گیرنده اصلی است.

حال با فرض وجود شرایطی كاملاً ایده‌آل، یعنی عدم‌وجود محدودیت زمان و هزینه‌ها، عامل سوم یعنی كیفیت سازه را بررسی می‌كنیم. كیفیت را می‌توان از جنبه‌های متفاوتی مانند مقاومت در برابر بارهای ثقلی وارده و زلزله، مقاومت در برابر حرارت، ابعاد، دهانه‌های قابل پوشش، تعداد طبقات قابل طراحی، قابلیت ترمیم آسان و... مورد نقد و بررسی قرار داد. با توجه به گستردگی و پیچیدگی مسئله، در اینجا فقط تصمیم‌گیری برای ساختمان‌های عادی را مورد توجه قرار می‌دهیم.

اولین و مهم‌ترین نكته قابل ذكر در این مورد مقاومت مصالح و ابعاد مصالح مصرفی است. معمولاً هر چه اعضای باربر ما ابعاد بزرگتر از نگاه عام و ممان اینرسی بالاتر از دید مهندسی داشته باشد، رفتار سازه‌ای مناسب‌تر است و هر چه مصالح مصرفی كه در عرف ساختمان‌سازی‌ بتن یا فولاد هستند قابلیت تحمل نیروهای بیشتر را داشته باشند منجر به طراحی اعضای ظریف‌تری خواهند شد.

اگر هر دو عامل در كنار هم قرار گیرند منجر به رسیدن به سختی و صلبیت بالاتری خواهند شد كه جزء اصلی‌ترین آیتم‌های طراحی یك مهندس محاسب به شمار می‌روند.

در طراحی سازه‌ها، مقاومت بتن را 10 درصد مقاومت فولاد فرض می‌كنند بنابراین ابعاد ستون‌ها و تیرهای بتنی، به‌مراتب بیش از سازه‌های فولادی است. البته این ابعاد بزرگ اعضای بتنی، ممان اینرسی بسیار بالاتری نسبت به گزینه دیگر به ارمغان خواهند آورد كه در نهایت سازه بتنی، سختی بالاتر و معمولاً رفتار سازه‌ای مناسب‌تری دارد.

« سازه‌های بتنی سنگین هستند.»
در پاسخ به این ایراد باید گفت: ابعاد بزرگ سازه تا جایی مورد پذیرش یك مهندس است كه منجر به سنگینی بیش از حد سازه نشود و با توجه به آنكه بحث ما در مورد سازه‌های عادی كمتر از 6 طبقه است تفاوت وزن اسكلت نیز آنچنان نخواهد بود تا مهندس طراح را به سمت طراحی سازه فولادی بكشاند. این موضوع در بسیاری از سازه‌های عظیم نیز صادق است كه برج 56 طبقه تهران نمونه بارزی از این دست است.

بحث زلزله كه بحث داغ این روزهای تهران است می‌تواند جنبه دیگری از كیفیت مناسب یك سازه باشد. سازه‌های بتن آرمه عادی و به ویژه مجهز به دیوارهای بتنی به‌علت سختی بالا نسبت به سازه‌های فولادی در برابر زلزله، در بیشتر موارد مقاومت بسیار بالایی از خود نشان می‌دهند اما سازه‌های فولادی نیز می‌توانند همین رفتار را از خود نشان دهند مشروط برآنكه طراحی مناسبیداشته باشند.



نكته قابل تامل اینجا است كه این رفتار به چه قیمتی به دست خواهد آمد؟ اگر طراحی، یك طراحی بدون نقص باشد، هم سازه فولادی و هم سازه بتن آرمه در چند ثانیه وقوع زلزله، با حداقل خسارت ممكن جان سالم به در خواهند برد. اما كار به اینجا ختم نخواهد شد و پس از زلزله‌های زیادی شاهد شكستگی لوله‌های گاز و وقوع آتش سوزی‌های مهیب بوده‌ایم كه گاه از خود زلزله مخرب‌تر هستند.

با توجه به اینكه اطفاء حریق بلافاصله بعد از وقوع حادثه ممكن نیست، ساختمان باید به گونه‌ایطراحی شود كه تا چند ساعت متوالی بتواند آتش را با حداقل خسارات وارده تحمل كند. درسازه‌های بتن آرمه مقاومت بالایی در برابر آتش سوزی وجود دارد، اما درسازه‌های فولادی درصورتی‌كه تمهیدات ایمنی لازم در آنها صورت نپذیرد در چند دقیقه ابتدایی حریق، شاهد تخریب‌های بسیار سریع و غیرقابل جبران خواهیم بود كه این مورد نیز مزیتی بسیار ارزشمند برای سازه‌های بتن آرمه به حساب می‌آید.

اما آنچه اكثر مهندسان را نسبت به سازه‌های بتن آرمه به شدت بد‌بین كرده، عدم‌قطعیت‌ها، یكنواخت نبودن مقاومت بتن و كم اطلاعی بسیاری از سازندگان از نحوه عمل‌آوری و به دست آوردن نتیجه‌ای مطلوب از این ماده است.
قابلیت اشتباه در تهیه بالقوه این نوع ماده در مقابل فولاد توجیه دیگری است كه از سوی عده زیادی در مخالفت با بتن ارائه می‌شود، چرا‌كه ممكن است حین عمل آوری، مقاومت فشاری كمتر از حد مورد نیاز به دست آید.

این گروه معتقدند جبران یك اشتباه در سازه‌های بتن آرمه در مواردی منجر به تخریب اجباری سازه می‌شود در حالی‌كه فولاد در هر لحظه كه سازنده اراده كند با هزینه‌ای به نسبت پایین قابل ترمیم و تقویت است

در پاسخ به این ایراد باید گفت این عدم‌قطعیت‌ها در آیین نامه‌ها با اعمال ضریب ایمنی بسیار بالایی پیش‌بینی شده تا جایی كه در موارد زیادی شاهد مقاومتی چند برابر مقاومت مورد نیاز در ساخت این قبیل سازه‌ها هستیم.از سوی دیگر این عدم‌قطعیت كیفیت بتن در شالوده وسقف‌های سازه فولادی نیز وجود دارد و صرفاً متعلق به سازه‌های بتن آرمه نیست.

در نهایت باید بر این موضوع تاكید كرد كه به‌طور كلی هم سازه‌های فولادی و هم سازه‌های بتن آرمه درصورتی كه در طراحی آنها سیستم مناسب و منطبق بر آیین‌نامه‌های به روز، مورد استفاده قرار نگیرد و متخصصین متبحر آنها را اجرا و مهندسین با تجربه بر اجرای آنها نظارت مستمر نكنند، هیچ رجحانی از نظر كیفیت و قابلیت اطمینان بر دیگری ندارند.

فراموش نكنیم معیار چهارمی نیز در انتخاب وجود دارد؛ معیاری كه 3 معیار هزینه، زمان و كیفیت را تحت سیطره خود قرار می‌دهد: فولاد به‌عنوان یك سرمایه ملی ماده‌ای است كه ارزان به دست نمی‌آید و همانند نفت روزی تمام خواهد شد؛ ماده‌ای كه باید در صنایع ارزشمندتر ‌ و یا حداقل در سازه‌های خاص كه نیاز به ظرافت خاصی دارند و پس از بررسی‌های علمی برتری فولاد در آن محرز شده، مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد تا شاهد رشد اقتصادی در دیگر زمینه‌هاباشیم.

به هر حال،استفاده از سازه‌های بتن آرمه با توجه به مصرف به‌مراتب پایین‌تر از فولاد (به‌صورت میلگرد) هم از نظر سازه‌ای و هم از نظر اقتصادی و هم از جنبه ملی به‌مراتب مناسب‌تر و بهینه‌تر از سازه‌های فولادی است.

آشنایی با پدستال و دلایل استفاده از آن


پدستالها عبارتند از ستونهای بتنی کوتاه و کم آرماتور و حتی گاهی  بدون آرماتور که عموماً روی پی های بتنی اجرا شده و روی آنها صفحه زیر ستون نصب شده و سپس ستونهای فلزی روی صفحه نصب میگردد.  این ستونها بدلیل ابعاد نسبتا زیاد ( از نظر عرضی زیاد و ارتفاعی کم) جزء ستونهای لاغر محسوب میشوند و لذا تحمل مقاومت فشاری آنها بسیار زیاد میباشد.دلایل استفاده:

۱) زمانیکه بخشی از ستون فلزی داخل خاک مدفون باشد که به جهت پوسیدگی آن از پدستال ها در همان بخش استفاده می کنند.

۲) زمانیکه ارتفاع ستون فلزی زیاد باشد و به جهت مهار کردن لاغری آن در بخشی از آن به طرف پی از پدستال استفاده می کنند.

۳) زمانیکه لنگر در پای ستون یا نباشد یا کم باشد.

۴) زمانیکه در بخش زیر زمین ساختمان با ارتفاع حدود۳ متر بخواهیم فضای قابل استفاده داشته باشیم.

(۵) زمانیکه بخواهیم بخش زیر زمین ساختمان  را بجای  ستونهای فلزی با پدستالهای بتنی اجرا و در حقیقت پدستالها با پی تولید یک پی جدید بنماید و در محاسبات سازه  به صورت پی وارد شود.

۶) زمانیکه بخواهیم ستونهای اکسپوز (در نما و دید) فلزی از کف به بالا باشد.

 نکته۱: توصیه شده پدستال ها فقط زمانیکه لنگر در پای ستون نیست استفاده شوند در غیر اینصورت محاسبات آنها مانند ستونهای بتنی بوده و آرماتورهای مورد نیاز را  باید محاسبه کرد.

نکته۲: جهت خرد نشدن سطح پدستال معمولاً از یک شبکه مش آرماتور ضعیف تا حد نمره ۱۴ روی پدستال و زیر صفحه زیر ستون استفاده میکنند.
 

قالب تونلی

قالب تونلی ؛ اجرای ساختمانهای باسیستم بار بر دیوار و سقف بتنی است که دیوار ها و سقف ؛ با بتن ریزی یکپارچه و هم زمان احداث می شود.قالب های مورد استفاده (به شکل      ) می باشدکه بصورت پشت به پشت ( به شکل   ) در دو طرف دیوار و بخشی از سقف ها را قالب بندی می کند و با قرار گرفتن قالب های متوالی در کنار هم ؛ بدون قالب واســـــط  

Normal 0 false false false false EN-US X-NONE AR-SA

سقفی (     ) یا همرا با آن(           ) مجموعه قالبهای دیوار و سقف را تشکیل می دهند.

 

 

DSC00050

در این سیستم جهت قالب بندی و قالب برداری سریعتر و بهتر ؛ رامکا در راستای دیوار ها اجرا می شود.

رامکا عبارتست از قالبهای نواری به ارتفاع10 سانتیمتر که جهت قالب گذاری و قالب برداری سریعتر و اسانتر قالب تونلی در مسیر حاشیه پایینی دیوار و قبل از ان گذاشته ؛ بتن ریزی و قالب برداری میگردد.

 بدین صورت که ابتدا آرماتور های انتظار دیوار اجرا شده سپس قالب های رامکا در امتداد مسیر دیوار ها بسته شده و پس از بتن ریزی و قالب برداری رامکا ؛ آرماتور بندی دیوار ها در امتداد میلگردهای انتظار ادامه می یابد.)بتنریزی هر طبقه با رامکای طبقه فوقانی بصورت یکپارچه اجرا میشود)

تعبیه قوطیهای برق برای نصب کلید و پریز و لوله کشیهای مربوطه نیز از مراحل پیش از قالب بندی دیوار هاست .

  

ZONE C 00208

در این روش اسلیوهای تاسیسات مکانیکی و محل داکتها در سقف و دیوار اجرا می شود و عبور لوله های مربوطه از بارشوهایی که پیش از بتن ریزی در آنها تعبیه شده ؛ انجام می شود .

 پس از آن قالب ها توسط جرثقیل و نیروی انسانی مربوطه به محل انتقال یافته و در مکان دقیق (توسط تیم نقشه برداری ) قرار می گیرد .

سپس بوسیله جک های زیرین قالبها در محل تثبیت شده و خیز منفی به سمت بالا در قالب های سقف ایجاد می شود.تثبیت فاصله قالب های دیوار با استفاده ازspacer وTie-Bolt   انجام می شود. پس از این مرحله آرماتوربندی سقف ؛ اجرای تاسیسات الکتریکی و مکانیکی اجرا می شود .

در نهایت بتن ریزی یکپارچه دیوار و سقف انجام شده و پس از طی زمان لازم قالب برداری انجام می پذیرد.لازم به ذکر است برای تسهیل در جابجائی قالب و قالب برداری از یک Platform (سکو) در جلوی قالب طبقات استفاده می شود.

Normal 0 false false false false EN-US X-NONE AR-SA

DSC00203

 در این روش معمولا از پله های پیش ساخته بتنی استفاده می شود که بوسیله نبشی های سرتاسری به پلیت های انتظار از قبل تعبیه شده در جعبه پله ؛ متصل می گردد.

 اجرای دیوار های داخلی در اینگونه ساختمان ها به روش های نیمه پیش ساخته انجام می گیرد که ضمن افزایش سرعت و کیفیت ؛ سبکی و اتصال مناسب را نیز به همراه دارد.

ويژگی های سازه ای سیستم ساخت:   

1.    یکپارچگی سیستم و بهبود رفتار لرزه ای آن بدلیل عملکرد جعبه ای سازه

2. تغییر ماهیت تمرکز تنش از حالت گره ای و متمرکز بصورت گسترده بعلت تبدیل سازه از حالت تیر- ستون – دیوار به حالت دال – دیوار

3.    عملکرد سقف سازه بصورت دیافراگم صلب و قابلیت انتقال بارهای قائم و جانبی به دیوارها

4. افزایش درجه نامعینی سازه و تأخیر بیشتر در تشکیل لولاهای پلاستیک در اعضاء و درنتیجه قابلیت تحمل بیشتر نیروها و لنگرها

5.    تقارن سازه ای و منظم بودن ساختمان (درارتفاع و پلان)
توصیه های طراحی معماری

1. اندازه دهانه تونلها، به دلیل کنترل تنش سقف و نیز زیادنشدن ضخامت دال بتنی سقف ، بین5/2 تا 5/5 متر توصیه می شود. عمق تونل ها نیز در هر جهت حداکثر8 متر توصیه می شود.

2. در صورت لزوم طراحی پارکینگهای سرپوشیده در پروژه ؛ پیشنهاد میگردد پارکینگها مابین بلوکها و با سازه جداگانه طراحی و پیاده سازی گردد.

3. به دلیل کاهش حجم رایزرها و بازشوهای سقف ، درصورت استفاده از کولر آبی، این تجهیزات در بالکن ها یا فضاهای مشابه در همان طبقه پیش بینی شوند.

مزایای سیستم

ü    بالا بودن سرعت ساخت و ساز

ü     کنترل دقیق تر کیفیت در مراحل طراحی و ساخت ( قابلیت انطباق با استاندارد ایزو)

ü    کاهش کارهای جزئی و همپوشانی فعالیت ها

ü    صرفه اقتصادی بیشتر (با درنظرگرفتن سرعت کار)

ü    کاهش نیروی انسانی (نسبت به روش های سنتی)

ü    قابلیت آموزش سریع و آسان به نیروی انسانی

ü     صرفه جویی در منابع (معدنی، انرژی)

ویژگی های اجرایی سیستم :

ü    امکان برنامه ریزی دقیق بدلیل سیستماتیک بودن عملیات

ü    سرعت اجرایی بالا (بدلیل اجرای همزمان دیوار و سقف )

ü    امکان همپوشانی بیشتر فعالیتهای سفت کاری و سازه ودرنتیجه کاهش حجم عملیات سفت کاری

ü کاهش حجم عملیات نازک کاری (بدلیل وجود بتن expose در اغلب سطوح و اجرای سریع اندود در سطوح صاف حاصل (

ü    افزایش ایمنی سایت پروژه

ü    کاهش ضخامت جداره ها و افزایش فضای مفید

ü    اجرای اتصال صحیح سقف به دیوارو عدم تشکیل درز اجرایی

ü    استهلاک پایین و عمر طولانی ساختمان در بهره برداری
ویژگی های اقتصادی سیستم :

ü    کاهش هزینه نسبت به روشهای رایج ساخت

ü    کاهش خواب سرمایه و بازگشت سریعتر آن

ü    کاهش حجم نیروی انسانی و هزینه های مربوطه

ü    کاهش پرت مصالح

اجرای این پروژه ها از لحاظ مکانی محدودیت خاصی نداشته ولی در صورت اجراء در فضاهای مسطح و غیر شیبدار و با مقاومت بستر مناسب ؛ دارای شرایط مناسبتری از لحاظ ایجاد در سرعت کار و عملیات جابجائی در ماشین الات میباشد.درحال حاضر امکان اجرای این روش تا

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

16 طبقه در کشور ایران و در سایر کشورها تا حدود60 طبقه منعی نداشته ولی اجرای پارکینگها پیشنهاد میگردد در فضائی جداگانه از بلوکهای مسکونی اجراگردد.

از لحاظ شرایط آب و هوائی نیز علاوه بر مناطق معتدل و چهار فصلی مانعی در اجراء در مناطق فوق العاده سرد و یاگرم نیز نداشته و با در نظر گرفتن تمهیدات لازم ( بالاخص نگهداری بتن و بتنریزی ) امکان اجرا در این مناظق نیز بدست می اید.

 

 در اجرای این نوع پروژه ها سه آیتم طراحی مناسب و منطبق با روش مورد استفاده ؛ تامین قالب و ماشین الات متناسب با سیستم وسرعت مورد نیاز اجراء و تعداد قالب تامین شده (به ازای هر نیم ست قالب در بلوکهای بلند مرتبه یک دستگاه تاور کرین و برای بلوکهای 4طبقه نیم دستگاه مدنظر میباشد) و در نهایت آموزش و تامین نیروهای انسانی متخصص در اجرای این روش ؛ مدنظر میباشد.

 

میزان مورد نیاز ایتمهای دوم و سوم فوق الذکر متناسب با تعریف زمانی میتواند متغیر باشد ولی بهترین روش بر اساس تجربیات تعریف پکیچهای 500 واحدی در طرح و تامین حداقل 2 نیم ست قالب (هر نیم ست حدود 55% سطح هر طبقه را پوشش میدهد) برای اجرای آن میباشد که پس از اتمام اسکلت هر پکیچ مرحله بعد آغاز میگردد.

 

از لحاظ کنترل کیفی نیز با توجه به استفاده بیشتر از ماشین الات بجای نیروی انسانی و یکی بودن اندازه در قالبها و تناوب استفاده از انها در اجرا ؛ نیاز کمتری به عوامل نظارت وجود داشته و مشکلات در این زمینه بسیار کمتر در مقایسه با روشهای مشابه میباشد.

 
     زمان لازم برای اجراء :

برای اجرای یک پروژه 1000واحدی در یک منطقه متعادل آب و هوائی زمانی حدود 24 ماه را نیاز داریم (طبق برنامه خطی کلی پیوست) که این زمان شامل اجرای اسکلت (فونداسیون و سقف و دیوار یکپارچه و پله ها) در 13ماه و شروع اجرای سایر ایتمها ی سفتکاری و نازککاری وتاسیسات موازی با پیشرفت اسکلت و اجرای محوطه سازی در 6 ماه انتهائی پروژه میباشد.

 

قابل ذکر است که در صورت اجرای پروژه در مناطق دارای شرایط خاص این مدت زمان دچار تغییر گردیده و حتی در صورت نیاز به افزایش سرعت و اجرا در مدتی کوتاهتر با اضافه نمودن تعداد قالب و ماشین الات و نیروی مورد نیاز و یا تفکیک پروژه به بخشهای کوچکتر و اجرای همزمان بخشها امکان کاهش زمان اجرا وجود خواهد داشت .

 
اثرات و تاثیرات زیست محیطی :

با توجه به بررسیهای بعمل آمده تابحال اثری سوء در تاثیرات زیست محیطی برای این روش تعریف نگردیده و خوشبختانه تائیدات مرکز تحقیقات مسکن را نیز بهمراه داشته است. ولی از نکات مثبت میتوان کاهش زمان اجرا و همچنین کم شدن میزان ضایعات ساختمانی وپرت مصالح و جلوگیری از اتلاف انرژی و منابع و نهایتا حفظ محیط زیست را ذکر نمود.

سرمایه گذاری مورد نیاز :

برای اجرای چنین پروژه هائی تامین مالی اولیه برای تامین ماشین الات و تجهیزات اجرائی بسیار مورد توجه میباشد . در استفاده از این روش بعلت افزایش میزان ماشین الات نسبت به نیروی انسانی لازم است در شروع کار منابع مالی کافی بابت تامین قالب و ماشین الات پیش بینی گردد.بدیهی است با توجه به سرعت زیاد این روش پیش بینی و تامین بموقع منابع مالی در حین کار مطابق cashflow تعریف شده از اهمیت بالائی برخوردار است.

درساخت وسازها از سیمان کمتر استفاده کنید!!!



اگر قصد ساخت وساز خانه دارید سعی کنید از سیمان کمتر استفاده کنید؛ چراکه به عقیده تعدادی از کارشناسان؛ مصرف زیاد سیمان در ساخت بنا، مقاومت ساختمان را کاهش می‌دهد و ضمن این که باتوجه به بالا بودن قیمت سیمان زیاده روی در مصرف آن توجیه اقتصادی ندارد.
در ایران هرچند ساختمان سازی‌ها با شیوه‌های جدیدی که در دنیا به کار گرفته می شود همسو نیست و به عبارتی هنوز شیوه های تولید صنعتی ساختمان وجود ندارد اما با به کارگیری تدابیر ویژه‌ای می‌توان مقاومت ساختمان‌ها را افزایش داد تا در مواقعی نظیر سیل و زلزله خسارت زیادی به جای نگذارد.در این ارتباط رئیس مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن به خبرنگار ما گفت: مصرف زیاد سیمان در ساخت بنا با وجود افزایش هزینه تمام شده به کاهش مقاومت بتن منجر می‌شود. قاسم حیدری نژاد افزود: در عرف متداول است که هرچه مقدار سیمان بیشتر باشد مقاومت بتن نیز بیشتر می شود، ولی امروزه مشخص شده که مصرف بالای سیمان در بالا بردن مقاومت بتن کم تاثیر است و تنها هزینه ها را افزایش می دهد.وی ادامه داد: بر همین اساس مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن درصدد است به جای قید مقدار سیمان در بتن های مصرفی برای احداث بنا، مقدار مقاومت بتن را ذکر کند.حیدری نژاد خاطرنشان کرد: پس از زلزله بم مشخص شد که سیستم های جدید باوجود مصرف سیمان کمتر از مقاومت بالا تری برخوردار است. وی تصریح کرد: در حال حاضر شرکت های داخلی و خارجی در حال ارائه مدل هایی در مرکز تحقیقات ساختمان هستند تا بتوان هزینه ساخت و مقاومت ساختمان‌ها را ارزیابی کرد.رئیس مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن گفت: در هیچ جای دنیا به اندازه ای که در ایران نیاز به مسکن و خانه سازی هست مشکل مسکن وجود ندارد و حتی در برلین چندین هزار واحد مسکونی اضافی تخریب و تبدیل به فضای سبز می شود. وی تصریح کرد: زلزله بم نشان داد برخی ساختمان‌ها که با مصالح سنتی ولی به شکلی علمی ساخته شده‌بودند با حداقل خسارت مواجه شده‌اند. وی افزود: در کشور موفق به ارائه سیستم‌های جدید نبوده ایم و صنعت ساختمان به دلیل تاخیر در بازگشت سرمایه همواره با مشکل در استفاده از روش‌های جدید مواجه بوده است.حیدری‌نژاد یکی از روش‌های کاهش هزینه ساختمان را رویکرد به سوی قطعات «مدولار» دانست و افزود: ایجاد کارگاه‌های صنعتی برای ساخت قطعات به صورت مدولار در اندازه‌های مشخص می تواند به کاهش هزینه‌های ساخت منتهی شود

چگونگی اجرا و نصب پیچهای مهاری(Bolt) و صفحه کف ستونی(BasePlate)



دلایل استفاده از صفحه کف ستونی و بولت:

ستونهای یک ساختمان اسکلت فلزی ، نقش انتقال دهنده بارهای وارد شده را به فنداسیون (به صورت نیروی فشاری ، کششی ، برشی یا لنگر خمشی) به عهده دارند. در این میان ، ستون فلزی با صفحه ای  فلزی که از یک سو با ستون و از سوی دیگر با بتن درگیر شده است روی فنداسیون قرار می گیرد. توجه به اینکه ستون فلزی به علت مقاومت بسیار زیاد تنشهای بزرگی را تحمل می کند و بتن قابلیت تحمل این تنشها را ندارد ؛ بنابراین صفحه ستون واسطه ای است که ضمن افزایش سطح تماس ستون با پی ، سبب می گردد توزیع نیروهای ستون در خد قابل تحمل برای بتن باشد. کار اتصال صفحه زیر ستونی با بتن بوسیله میله مهار (بولت Bolt) صورت می گیرد و برای ایجاد اتصال ، انتهای آن را خم می کنیم و مقدار طول بولت را محاسبه تعیین می کند. تعداد بولت ها بسته به نوع کار از دو عدد به بالا تغییر می کند ، حداقل قطر این میله های مهاری میلگرد نمره ۲۰ است ؛ در حالی که صفحه تنها فشار را تحمل می کنر ، بولت نقش عمده ای ندارد و تنها پایه را در محل خود ثابت نگه می دارد . نکته مهم هنگام نصب ستون بر روی صفحه تقسیم فشار این است که حتما انتهای ستون سنگ خورده و صاف باشد تا تمام نقاط مقطع ستون بر روی صفحه بیس پلیت بنشیند و عمل انتقال نیرو بخوبی انجام پذیرد . از آنجا که علاوه بر فشار ، لنگر نیز بر صفحه زیر ستونی وارد می شود ، طول بولت باید به اندازه ای باشد که کشش وارد شده را تحمل  نماید که این امر با محاسبه تعیین خواهد شد.

انواع اتصال ستون به شالوده :

جزئیات اتصال ستون فلزی به شالوده بتنی به نیروی موجود در پای ستون بستگی دارد . در ستون با انتهای مفصلی فقط نیروی فشاری و برشی از ستون به شالوده منتقل می شوند. اگر بخواهیم لنگر خمشی را نیز به شالوده منتقل نماییم ، در ان صورت ، نیاز به طرح اتصال مناسب برای این کار خواهیم داشت که اتصال گیردار خوانده می شود.

روش نصب پیچهای مهاری  :

به طور کلی ، دو روش برای نصب پیچهای مهاری وجود دارد :

الف) نصب پیچهای مهاری در موقع بتن ریزی  شالوده ها : در این روش  ، پیچها را در محلهای تعیین شده قرار می دهند و موقیعت آنها را به وسیله مناسبی تثبیت می کنند ؛ سپس اطرافشان را با بتن می پوشانند . روشهای گوناگونی برای تثبیت پیچهای مهاری در محل خود وجود دارد که صورت زیر توضیح خواهم داد :

روش اول : ابتدا بوسیله صفحه ای نازک مشابه با ورق کف ستونی که شابلن یا الگو نامیده می شود . قسمت فوقانی بولت و قسمت پایین را بوسیله نبشی به یکدیگر می بندیم تا مجموعه ای بدون تغییر شکل به دست آید ؛ آن گاه محورهای طولی و عرضی صفحه الگو را با مداد رنگی ( گچ و یا رنگ) مشخص می کنیم ؛ سپس بوسیله ریسمان کار یا دوربیت تئودولیت با میخهای کنترول محور کلی فنداسیون را در جهتهای طولی و عرضی به دست می آوریم و به کمک شخصی با تجربه در موقیعت مناسب آن قرار می دهیم. ( محور طولی و عرضی صفحه شابلن بر محور طولی و عرضی کلی فنداسیون منطبق می شود و در ارتفاع صحیح و به صورت کاملا تراز نصب می گردد.) سپس به وسیله قطعات آرماتور آن را به میلگردهای شبکه آرماتور فنداسیون یا به قطعات ورقی (که در بتن قرارداده اند )  جوش (منتاژ) داده می شود ؛ به گونه ای که هنگام بتن ریزی ، صفحه از جای خود حرکتی نداشته باشد. باید دقت داشته باشیم که در موقع بتن ریزی ، هوا در زیر صفحه شابلن ، محبوس نسود . برای این منظور ، معمولا سوراخ بزرگی در وسط شابلن تعبیه می کنند که وقتی بتن از اطراف زیر صفحه را پر می کند ، هوا از راه سوراخ خارج گردد و با بیرون زدن بتن از وسط صفحه ، از پر شدن کامل زیر آن اطمینان حاصل شود.

روش دوم : صفحه تقسیم فشار پیش از بتن ریزی پی به طور دقیق در محل خود قرار می گیرد و بوسیله آن بولت ها در جای خود ثابت می شوند . پس از بتن ریزی ، صفحه را از جای خود خارج می کنند و در کارگاه به طور مستقیم به پای ستون متصل می نمایند و پس از نصب ستون به همراه صفحه مهذه ها را محکم می بندند. در این حالت ، هر صفحه ای باید کاملا علامت گذاری شود تا هنگام نصب اشتباهی رخ ندهد.

روش سوم : صفحه را قدری بالاتر از محل اصلی خود نگه می دارند تا محل میله های مهار به طور دقیق تعیین شود ؛ سپس میله مهارها را ثابت می کنند و عمل بتن ریزی را انجام می دهند ؛ در حالی که صفحه هنوز در جای خود ثابت است . پس از پایان یافتن بتن ریزی صفحه را در تراز مورد نظر نگه می دارند . این عمل را می توان به وسیله مهره های فلزی در زیر صفحه ای که میله مهارها از درون آنها عبور کرده اند با پیچتندن و تنظیم آنها تا تراز لازم انجام داد. سپس فاصله های بین دو صفحه و روی بتن پی با ملات ماسه شسته و سیمان به نسبت یک حجم سیمان به دو حجم ماسه کاملا پر می گردد یا از ماسه سیمان نرم (گروت) استفاده می گردد.

ب) نصب پیچهای مهاری پس از بتن ریزی شالوده : در این روش ، در محل پیچهای مهاری به وسیله قالب در داخل بتن فضای خالی ایجاد می کنند که این قالب جعبه نامیده می شود  . میلگردی در بتن قرار می دهیم  ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن شالوده ، جعبه را از محل خود خارج می کنیم ؛ سپس پیچ مهاری را در محل خود درگیر با آرماتور قرار می دهیم و تنظیم می کنیم و اطراف آن را با بتن ریزدانه ( با حفظ اصول بتن ریزی) پر می کنیم . لازم به یادآوری است جعبه ای که برای ایجاد فضای خالی لازم برای نصب پیچ مهاری به کار می رود ، باید چنان طرح ریزی و ساخته شده باشد که به سادگی و در حد امکان ، بدون ضربه زدن ، شکستن و خرد کردن از داخل بتن خارج شود. برای این منظور می توان از جعبه هایی که قطعات آنها به صورت کام و زبانه متصل می شوند یا از جعبه های لولایی و سایر اقسام جعبه ها استفاده کرد . در مواردی که از پیچهای مهاری با قلاب انتهایی و رکاب یا از پیچهای مهاری با انتهای کلنگی استفاده می شود . برای سزعت بخشیدن به کار ، از جعبه های ساخته شده یا ورقهای فولادی که در درون بتن باقی می مانند ، استفاده می شود . باید توجه داشت که این شیوه کار بیشتر برای فنداسیون ماشین آلات صنعتی در کارخانجات کاربرد دارند . لازم به ذکر است در بعضی مواقع برای اتصال کف ستون به شالوده ، به جای پیچهای مهاری از میلگردها یا تسمه هایی استفاده می کنند که به ورق کف ستون جوش داده می شوند که به این صورت می باشد که معمولا در موقع بتن ریزی ، مجموع ورق کف ستونها و مهارها را در شالوده کار می گذارند ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن ، ستون را روی ورق کف ستون قرار می دهند و جوشکاری می کنند.

محافظت کف ستونها و پیچهای مهاری ( مهره و حدیده ):

کف ستون ها از جمله قطعات ساختمانی هستند که اغلب در معرض اثر شدید رطوبت قرار دارند و باید به نحو مطلوب حفاظت شوند . در ساختمانهای معمولی و به طور کلی در ساختمانهایی که پس از پایان یافتن کار اسکلت فلزی دیگر نیازی به بازدید و تنظیم کف ستونها نیست ، اطراف کف ستون را با بتن پر می کنند و در صورتی که قبل از بتن ریزی سطوح فولادی خوب تمیز شده و کا جوش یا زغال جوش برداشته شده باشد ، بتن به فولاد می چسبد و آن را کاملا محافظت می کند . در بعضی دیگر از ساختمانها ، کف ستونها را نظیر سایر قطعات به وسیله رنگ محافظت می کنند  . در ساختمانهای صنعتی که امکان باز کردن و نصب مجدد آنها وجود دارد ، با مواد قیری مخلوط با ماسه نرم از کف ستون ها حفاظت می شود ؛ همچنین برای تمیز ماندن حدیدهای پیچهای مهاری و دوری از آسیب دیدگی باید قبل از بتن ریزی فنداسیون ، قسمت حدیدها به وسیله پلاستیک یا گونی یا سیم مناسب بسته شده ، پوشش مناسب صورت گیرد .

پوشش های کاذب وجداکننده ها



پوشش های کاذب وجداکننده ها

پوششهاي كاذب

مهمترين پوششهاي كاذب عبارتند از:

ـ سقفهاي كاذب

ـ كفهاي كاذب

سقف كاذب

سقف كاذب سقفي است كه به اسكلت ساختمان متصل بوده و بار آن به سازه اصلي، ساختمان وارد مي‌شود. بدين ترتيب بين سقف مذكور و قسمت زيرين سازه اصلي، فضاي خالي به وجود مي‌آيد. اين سقفها مي‌توانند، صاف و يا به شكلهاي مختلف ساخته شوند. سقف كاذب بايد با مصالح سبك ساخته شده و قاب‌بندي آن به نحو مناسبي به اسكلت و يا كلاف‌بندي ساختمان متصل گردد تا ضربه تكانهاي ناشي از زلزله در آنها، موجب خرابي ديوارهاي مجاور نگردد

كفهاي كاذب، گستره و دامنه كاربرد

كف كاذب كفي است كه در سالنها، مراكز كامپيوتر و مخابرات، اطاقهاي فرمان، برج مراقبت، ديسپاچينگ[1]، ماهواره، رادار و غيره مورد استفاده قرار مي‌گيرد و برابر مشخصات خصوصي هر پروژه اجرا مي‌شود

انواع جدا كننده‌ها

مهمترين جدا كننده‌ها عبارتند از:

ـ ديوارهاي جدا كننده با آجر توپر

ـ ديوارهاي ساخته شده با آجر توخالي سفالي و يا بلوكهاي سيماني

ـ ديوارهاي ساخته شده با قطعات پيش‌ساخته گچي

گستره و دامنه كاربرد سقف كاذب

مهمترين دلايل استفاده از سيستم سقف كاذب را مي‌توان به ترتيب زير برشمرد:

الف:  ايجاد رويه‌اي براي پوشش قسمت زيرين سقف ساختمان

ب:   ايجاد فضايي براي جاسازي تأسيسات و تجهيزات سبك وزن

پ:   بهبود عايقبندي صوتي و يا حرارتي سقف هر طبقه از ساختمان

ت:   حفاظت از اسكلت ساختمان و بخصوص اسكلتهاي فولادي در برابر حريق

ث:   ايجاد امكاناتي براي كنترل صوت و جذب آن

ج:    ايجاد سقفي كوتاه‌تر براي فضاهاي داخلي ساختمان

انواع سقفهاي كاذب

به طور كلي مهمترين سقفهاي كاذب را از لحاظ پوشش مي‌توان به شرح زير تقسيم‌بندي كرد:

الف:  سقف كاذب با رابيتس و اندود

ب:   سقف كاذب از ني فشرده شده (كانتكس)

پ:   سقف كاذب با لمبه آلومينيوم

ت:   سقف كاذب با لمبه چوبي

ث:   سقف كاذب با قطعات پيش‌ساخته گچي

ج:    سقف كاذب با ورقهاي آزبست و سيمان صاف

چ:    سقف كاذب با انواع آكوستيك

اجراي سقفهاي كاذب

سقفهاي كاذب از آويزهاي فلزي قائم، پروفيلهاي اصلي افقي و در برخي از موارد پروفيلهاي فرعي افقي و پوشش زيرين تشكيل مي‌شود كه اين پوشش مي‌تواند از يك نوع مصالح مانند لمبه چوبي و يا دو نوع مختلف مانند رابيتس و اندود گچ ساخته شده باشد. آويزها در سقفهاي با اسكلت فلزي اعم از خرپا، طاق ضربي و يا غير از اينها به سازه اصلي ساختمان متصل مي‌گردند.

در مورد سقفهاي بتن‌آرمه بايد در موقع بتن‌ريزي پيش‌بينيهاي لازم براي جاگذاري آويزها صورت پذيرد. در سقفهاي بتني چنانچه هنگام بتن‌ريزي آويزهاي قائم تعبيه نشده باشند، مي‌توان از چكشهاي فشنگي براي نصب آويزها استفاده نمود. در اين صورت بايد نحوه عمل و نوع فشنگ مورد استفاده به تصويب دستگاه نظارت برسد.

آويزهايي كه بموقع پيش‌بيني شده‌اند

براي آويزهاي قائم مي‌توان از مصالح زير استفاده كرد:

الف:  ميلگردهاي فولادي (آرماتور) به قطر حداقل 6 ميليمتر

ب:   سيمهاي فولادي گالوانيزه كه قطر آنها حداقل 1/3 ميليمتر باشد.

پ:   تسمه‌هاي فولادي زنگ‌نزن كه سطح مقطع آنها حداقل 10 ميليمترمربع و ضخامت آنها حداقل 5/1ميليمتر باشد.

ت:   اگر از آويزهاي فلزي ديگري به جز آويزهاي مذكور در فوق استفاده شود، اين آويزها از لحاظ مقاومت و ضد زنگ بودن، بايد مشابه آويزهاي مذكور در بندهاي الف و ب و پ باشند.

تعداد آويزهاي قائم در هر مترمربع و فاصله آنها از يكديگر بستگي به نوع پوشش سقف كاذب بخصوص قابليت تحمل و تغيير شكل آنها دارد. تعداد اين آويزها متناسب با نوع سقف مشخص خواهد شد. آويزها حتي‌المقدور بايد به فواصل مساوي از يكديگر قرار گرفته، شاقولي و صاف باشند. براي اتصال آويزها به سقفهاي با اسكلت فلزي، بايد از پيچ و مهره يا جوش استفاده شود. اتصال به غير از پيچ و مهره يا جوش، موقعي قابل قبول است كه به تأييد دستگاه نظارت برسد. پس از جوشكاري، محل جوش بايد به وسيله مواد ضد زنگ پوشانيده شود.

در سقفهايي كه اسكلت چوبي دارند، اتصال آويزهاي قائم به وسيله پيچ يا قلاب انجام مي‌شود. پيچ و قلاب بايد حداقل 50 ميليمتر در چوب وارد شوند. از وارد كردن پيچها با ضربه چكش، بايد خودداري گردد.

آويزهايي كه پس از ساختن سقف بتن فولادي به وسيله اتصالات فلزي يا مفتولهاي فلزي به سقف متصل مي‌شوند.

رعايت نكات زير در مورد اين آويزها الزامي است:

الف:  مقاومت 28 روزه بتن بايد حداقل برابر 30 مگاپاسكال و ضخامت آن دست كم يكصد ميليمتر باشد.

ب:   بارهاي وارد بر سقف بتن‌آرمه نبايد از بار مجازي كه سقف بر اساس آن محاسبه و اجرا شده است، تجاوز نمايد.

پ:   قطر ميله‌هايي كه به كار مي‌روند، بايد حداقل 4/3 ميليمتر باشد و آويزها حداقل 25 ميليمتر در بتن وارد شوند.

ت:   تمام اتصالات بايد مورد بازرسي واقع شوند تا از استحكام آنها اطمينان حاصل شود.

ث:   حداقل تعداد آويزها براي هر نوع سقف كاذب مطابق نقشه‌هاي اجرايي و توضيحات بعدي اين فصل خواهد آمد.

ج:    در تيرهاي باربر بتني، اتصالات بايد در سطوح جانبي و حداقل در فاصله 12 سانتيمتر از ضلع زيرين تير، كار گذاشته شوند.

چ:    در مورد استفاده از چكشهاي فشنگي (تپانچه) براي اتصال آويزها، بايد از دستورات كارخانه سازنده چكشها تبعيت نمود و بخصوص اين نكته را در نظر داشت كه تحت هيچ شرايطي، نبايد از فشنگهاي مخصوص يك نوع چكش براي چكشهاي ديگر استفاده شود.

ح:    فشنگها نبايد در داخل سوراخهاي موجود شليك شوند.

خ:    هنگام استفاده از چكشهاي فشنگي براي نصب آويز، حداقل فاصله تا لبه قطعات بتني به نوع تپانچه و دستورات دستگاه نظارت بستگي دارد.

د:     به هنگام شليك، ابزار را بايد عمود بر سطح كار نگاه داشت.

ذ:     چون فشنگ تپانچه‌ها توسط رنگ آنها از يكديگر متمايز مي‌شوند، بايد افرادي كه اين ابزارآلات را مورد استفاده قرار مي‌دهند، به بيماري كوررنگي مبتلا نباشند.

ر:     به افراد كمتر از 18 سال، نبايد اجازه استفاده از اين ابزارها داده شود.

ز:     در موقع كار براي اجتناب از حوادث ناشي از كمانه كردن يا شكستن و يا برگشت ميخها، به جز فرد مسئول و كمك او، نبايد افراد ديگري در محدوده شليك حضور داشته باشند. اين افراد بايد به وسايل ايمني مجهز باشند

پروفيلهاي اصلي و فرعي افقي

بسته به اينكه پروفيلهاي اصلي و فرعي از چه مصالحي باشند، دو حالت متمايز مشخص مي‌گردد.

الف:  چنانچه جنس پروفيلهاي اصلي و فرعي افقي از فولاد يا فولاد گالوانيزه باشد بايد:

       1-    سطح مقطع اين پروفيلها توسط دستگاه نظارت تعيين گردد، ولي حداقل مقاومت اين مقاطع براي پروفيلهاي اصلي و فرعي به ترتيب نبايد از مقاومت آرماتور به قطر 10 و 6 ميليمتر كمتر باشد.

       2-    در محل برخورد سقف كاذب به ديوار، توصيه مي‌گردد كه حداقل از يك نبشي 2×20×20 استفاده شود.

ب:   چنانچه جنس پروفيلهاي اصلي و فرعي از آلومينيوم، چوب يا ساير مصالح باشد:

       1-    در صورتي كه در مورد پروفيلهاي اصلي و فرعي به جاي فولاد از چهارتراش چوبي استفاده مي‌شود، چوب مورد نظر بايد از نوع چوب نراد خارجي (روسي يا مشابه) باشد. ابعاد قطعات چوبي ياد شده براي قطعات اصلي و فرعي، حداقل و به ترتيب برابر 6×4 و يا 4×4 سانتيمتر خواهد بود.

       2-    در خصوص استفاده از آلومينيوم و يا ساير مصالح نيز ابعاد پروفيلها بستگي به محاسبات انجام شده دارد، ولي به هر حال مقاومت پروفيلهاي اصلي و فرعي از هر لحاظ، نبايد به ترتيب از مقاومت ميلگردهاي فولادي نمره 10 و 6 كمتر باشد.

علاوه بر نكات فوق سقفهاي كاذب بايد در مقابل نيروهاي جانبي مقاوم بوده و چنانچه تأسيسات حرارتي نظير كانال و لوله در زير سقف اصلي قرار مي‌گيرند (حد فاصل سقف اصلي و سقف كاذب)، ايجاد درز انبساط در اطراف سقف به منظور تأمين جا براي تغيير مكانهاي حرارتي، ضروري است. چنانچه براي سقف كاذب دريچه بازديد در نظر گرفته شده باشد، بايد اين دريچه با دقت كافي و در محل مناسب ايجاد گردد.

پوشش زيرين سقف كاذب

الف:  رابيتس

       در مورد رابيتس چنانچه در ملات ماسه سيمان استفاده مي‌شود، توصيه مي‌گردد رابيتس از نوع فولاد سياه و اگر از ملات گچ استفاده مي‌شود، بهتر است رابيتس از نوع گالوانيزه باشد. رابيتس بايد در فواصل معين به وسيله مفتول مناسب به آهن‌بندي بسته شود، به قسمي كه هيچ‌گونه برجستگي يا فرورفتگي در سطوح تمام شده ديده نشود. فاصله پروفيلهاي اصلي از يكديگر چنانچه از رابيتس نمره 2 استفاده مي‌شود، بايد حداكثر برابر 35 سانتيمتر و در مورد استفاده از رابيتس نمره 3 اين فاصله حداكثر برابر 50 سانتيمتر مي‌باشد. براي بستن پروفيلهاي فرعي افقي به پروفيلهاي اصلي و اتصال رابيتس به پروفيلهاي فرعي، از مفتول دولاي سيمي به قطر حداقل 7/0 ميليمتر استفاده مي‌شود. تعداد آويزهاي قائم اين نوع پوشش در هر مترمربع حداقل 3 عدد مي‌باشد. به علاوه نكات مذكور در 18-3-1-1 و 18-3-1-2 و 18-3-1-3 نيز بايد رعايت گردند.

ب:   كانتكس

       تمام نكات فني ذكر شده در مورد رابيتس از لحاظ آويزها، پروفيلهاي اصلي و فرعي افقي، فواصل و حداقل ابعاد، در مورد كانتكس نيز صادق است. چنانچه در نقشه‌هاي اجرايي طريقه خاصي براي جلوگيري از آسيب‌رساني موريانه و يا ساير حشرات مزاحم به كانتكس پيش‌بيني نشده باشد، در اين صورت بايد روي حصير كانتكس، دوغاب گچ و يا آهك بريزند، به قسمي كه اين دوغاب تمام سطح را پوشانده و قشر نازكي بر روي كانتكس تشكيل دهد.

پ:   لمبه آلومينيوم

       در اين پوشش مراحل اجراي كار به شرح زير است:

       1-    پروفيلهاي ناوداني آلومينيوم را در ارتفاع سقف كاذب به ديوارها وصل مي‌كنند.

       2-    تسمه‌هاي آويز را كه از جنس فولاد گالوانيزه است، به سقف متصل مي‌نمايند. فاصله اين آويزها در امتداد ورقهاي لمبه، حداكثر 20/1 متر و در جهت عمود بر ورقهاي مذكور، حداكثر برابر 35/1 متر مي‌باشد. هر تسمه مجهز به يك بست قابل تنظيم[1] مي‌باشد.

       3-    پروفيلهاي ناوداني گالوانيزه را به تسمه‌ها وصل مي‌كنند. فاصله اين پروفيلها از يكديگر، حداكثر 20/1 متر است و فاصله اولين پروفيل تا ديوار، نبايد از 30 سانتيمتر تجاوز نمايد.

       4-    قطعات لمبه آلومينيوم طوري به سقف وصل مي‌شود كه يك سر آن در داخل ناوداني چسبيده به ديوار و سر ديگر آن در ناوداني متصل به آويزها قرار مي‌گيرند.

اجراي كار در مورد اين پوشش به شرح زير است:

       1-    قبل از اجراي لمبه‌كوبي، بايد دور سقف را با چهارتراش مناسب، كلاف‌كشي و تراز كرد.

       2-    قطعات باربر افقي فرعي را بايد از چوب و قطعات باربر اصلي را از پروفيل فولادي يا چهارتراش چوبي، تهيه و به آويزهاي از پيش نصب شده متصل نمود.

       3-    لمبه‌ها را كه از قبل تهيه شده است، بايد با چسب و ميخ به چهارتراشها متصل كرد.

       لازم به يادآوري است كه بايد لمبه‌ها را با ماشين لمبه‌زني و يا به طرق ديگر كه به صورت فاق و زبانه داخل يكديگر شوند، آماده نمود، به طوري كه چفتها نمايان باشند. وجود چفت براي آنست كه در مواقع انقباض، لبه درزها به صورت نامناسبي درنيايند. چوب مورد مصرف در لمبه‌ها، بايد چوب نراد خارجي (روسي يا مشابه) باشد. حداقل تعداد آويزها در هر مترمربع 3 عدد مي‌باشد،

ث:   قطعات پيش‌ساخته گچي

       ابتدا بايد در كنار ديوار در ارتفاع تعيين شده براي سقف كاذب نبشيهاي آلومينيوم را نصب كرده و پس از نصب سيمهاي آويز گالوانيزه به سقف و وصل قطعات سپري آلومينيوم، قطعات سقف پيش‌ساخته گچي را در داخل آنها قرار داد. ابعاد سپري و سيمها برابر نقشه كارخانه سازنده و با تأييد دستگاه نظارت مي‌باشد. تعداد آويزها در هر مترمربع حداقل 3 عدد و نكات ياد شده در18-3-1-1 و 18-3-1-2 و 18-3-1-3، لازم‌الاجرا مي‌باشد.

ج:    ورقهاي آزبست و سيمان صاف

       صرف نظر از ابعاد ورقهاي آزبست و سيمان كه توليد مي‌شود، بنا به ملاحظات استاتيكي ابعاد اين ورقها كه در سقف كاذب به كار مي‌رود، اكثراً 125×60 و يا 100×60 سانتيمتر مي‌باشند. به منظور نصب اين ورقها ابتدا يك شبكه متعامد از چوب روسي به شكل سپري يا سپري فولادي، اعم از توخالي يا توپر در محل مورد نظر اجرا مي‌شود. در كناره‌ها به جاي قطعات سپري ياد شده، از نبشي با همان جنس استفاده مي‌شود و پس از آن ورقها را روي سپري قرار داده و در قسمت فوقاني آن بسته به اين كه جنس سپريها از پروفيل توپر يا توخالي فولادي يا چوبي باشد، به فواصل 30 سانتيمتر يك عدد پيچ خودكار و يا پيچ و مهره مناسب با واشر و يا پيچ چوب با واشر مخصوص به كار مي‌رود. ابعاد و تعداد آويزها با محاسبه مشخص مي‌شود.

چ:    انواع آكوستيك

       آكوستيكها به دو گروه معمولي و نسوز تقسيم مي‌شوند.

       1-    آكوستيك معمولي

              در مورد اين آكوستيك قطعات باربر افقي از چوب نراد خارجي (روسي يا مشابه) بوده و قطعات باربر اصلي مي‌توانند از پروفيل فولادي يا چهارتراش چوبي باشند. براي نصب آكوستيك بايد ميخ همرنگ با آكوستيك و چسب مناسب به كار برده شود. در پيرامون سقف كاذب اجرا شده، يك نبشي آلومينيوم به ديوار نصب مي‌گردد.

       2-    آكوستيك نسوز

              قطعات باربر اصلي و فرعي افقي در مورد آكوستيك نسوز، پروفيل آلومينيوم است. در تمام انواع آكوستيك در هر مترمربع، حداقل 3 عدد آويز مورد نياز است

18-3-2 اجراي انواع جدا كننده‌ها

18-3-2-1 اجراي جدا كننده‌ها با آجر توپر

در مورد اين جدا كننده‌ها مصالح مورد مصرف عبارتند از آجر فشاري، آجر ماسه آهكي، آجر ماشيني و آجر سيماني به ابعاد آجر فشاري، كه به طور اختصار آن را آجر سيماني مي‌ناميم. ديوارهاي جدا كننده با آجر توپر داخل ساختمان داراي دو نامگذاري مختلف مي‌باشند.

ـ تيغه‌ها

ـ ديوارهاي نيم‌آجره توپر (ده سانتيمتر ضخامت)

الف:  طرز اجراي تيغه‌ها

       چنانچه در نقشه‌هاي اجرايي به هر دليل تيغه آجري پيش‌بيني شده باشد، بايد در اجراي آنها نهايت دقت را به عمل آورد. ضخامت اين تيغه‌ها حدود 4 سانتيمتر است و با ملات گچ و خاك اجرا مي‌شوند. آجر مورد مصرف مي‌تواند فشاري، ماسه آهكي، ماشيني و يا سيماني باشد.

ب:   ديوارهاي نيم‌‌آجره توپر (ده سانتيمتر ضخامت)

       ضخامت اين ديوارها حدود 10 سانتيمتر است و مي‌توانند با آجر فشاري، ماسه آهكي ماشيني و يا سيماني اجرا شوند. ملات مورد مصرف در مورد انواع آجرهاي ياد شده، ملات ماسه سيمان 1:3، باتارد 1:2:8، ماسه آهك 1:3 و يا ملات گچ و خاك مي‌باشد.

مصرف ملاتهاي ضعيف ماسه گل و يا گل آهك، مجاز نمي‌باشد. به علاوه مصرف ملات ماسه آهك در نقاط كم‌رطوبت (نقاط خشك)، موكول به تأييد دستگاه نظارت بوده و با رعايت احتياط صورت مي‌گيرد.

قبل از اجراي آجركاري بايد آجر را زنجاب نمود تا ضمن از بين رفتگي گرد و غبار روي آن پس از مصرف نيز باعث جذب آب ملات نگردد. بايد توجه داشت كه سطح جدا كننده‌هاي داخلي كاملاً افقي و تراز بوده و آجرها كاملاً قفل و بست شوند و درزهاي قائم روي هم قرار نگيرند. عمل تراز كردن به كمك ريسمان صورت مي‌گيرد، ضمناً بايد مرتباً روي ديوار شاقول گذاشت تا نبشها و كنجها كاملاً قائم باشند. سطوح جدا كننده‌هاي اجرا شده با ملات ماسه سيمان، باتارد و ماسه آهك در 3 فصل از سال، بايد حداقل تا 3 روز مرطوب بمانند، ولي در تابستان تعداد روزها از 3 روز افزايش يافته و بسته به نظر دستگاه نظارت خواهد بود. علاوه بر مطالب ياد شده رعايت نكات زير در مورد جدا كننده‌ها الزامي است:

الف:  حداكثر طول مجاز ديوار جدا كننده بين دو پشت‌بند، كوچكترين دو مقدار زير است:

       ـ چهل برابر ضخامت ديوار يا تيغه

       ـ شش متر

ب:   پشت‌بند بايد به ضخامت حداقل معادل ضخامت ديوار و به طول حداقل  بزرگترين دهانه طرفين پشت‌بند باشد، به جاي پشت‌بند مي‌توان ستونكهاي قائم فولادي، بتن‌آرمه و يا چوبي در داخل تيغه يا ديوار قرار داده و دو سر ستونكها را به طور مناسبي در كف و سقف مهار نمود.

پ:   حداكثر ارتفاع مجاز ديوارهاي غيرباربر و تيغه‌ها از تراز كف مجاور،  متر مي‌باشد، در صورت تجاوز از اين حد بايد با تعبيه كلافهاي افقي و قائم به طور مناسبي به تقويت ديوارها مبادرت گردد.

ت:   تيغه‌هايي كه در تمام ارتفاع طبقه ادامه دارند، بايد كاملاً به زير پوشش سقف مهر شوند، يعني رگ آجر تيغه با فشار و ملات كافي در زير سقف جاي داده شود.

ث:   لبه فوقاني تيغه‌هايي كه در تمام ارتفاع طبقه ادامه ندارند، بايد با كلاف فولادي، بتن‌آرمه و يا چوبي كه به سازه ساختمان و يا كلافهاي احاطه كننده تيغه متصل مي‌باشد، كلاف‌بندي شود.

ج:    لبه قائم تيغه‌ها نبايد آزاد باشد. اين لبه بايد به يك تيغه ديگر يا يك ديوار عمود بر آن، يكي از اجزاي سازه يا ستونكي كه به همين منظور از فولاد، بتن‌آرمه يا چوب تعبيه مي‌شود با اتصال كافي تكيه داشته باشد. ستونك مي‌تواند از يك ناوداني نمره 6 و يا معادل آن از فولاد، بتن‌آرمه و يا چوب تشكيل يابد. چنانچه فاصله لبه آزاد تيغه از پشت‌بند كمتر از  متر باشد، اين لبه مي‌تواند آزاد باشد.

چ:    در صورتي كه ديوار و تيغه متكي به آن به طور همزمان و يا به صورت لاريز و يا به صورت هشتگير چيده شوند، اتصال تيغه به ديوار، كافي تلقي مي‌گردد، ولي چنانچه تيغه بعد از احداث ديوار و بدون اتصال به آن ساخته شود، بايد در محل تقاطع در داخل ملات بين رگها با ميلگرد به قطر 8 ميليمتر (يا تسمه فولادي معادل آن) كه حداقل در طول 25 سانتيمتر در داخل ديوار، 50 سانتيمتر در داخل تيغه قرار مي‌گيرد، به فواصل حداكثر 60 سانتيمتر تيغه را به ديوار مهار نمود. در غير اين صورت لبه كناري تيغه، آزاد تلقي شده و بايد برابر بند «ج» ستونكي در اين لبه تعبيه گردد. دو تيغه عمود بر هم بايد با يكديگر قفل و بست شوند.

18-3-2-2 جدا كننده‌ها با بلوكهاي توخالي سفالي يا سيماني

ملات مورد مصرف در مورد بلوكهاي مجوف توخالي سفالي و يا سيماني، منحصراً ملات ماسه سيمان 1:3 مي‌باشد. تمام نكات ياد شده در بند 18-3-2-1 ب در مورد اين ديوارها نيز بايد در نظر گرفته شود. چنانچه از طرف دستگاه نظارت دستور پر كردن بلوكهاي سيماني توخالي داده شود، ولي نوع مواد پركننده مشخص نشده باشد، مي‌توان با بتن ريزدانه، ملات ماسه سيمان و يا بتن سبك، بلوكها را پر كرد. با توجه به اينكه در بلوكهاي توخالي سفالي، طرز اجرا به نحوي است كه حفره‌ها به طور افقي دنبال يكديگر قرار مي‌گيرند و طبعاً پر كردن آنها ميسر نيست، براي اينكه فضاي خالي اين قبيل بلوكها به مركز رشد حشرات مزاحم و ميكروبها بدل نگردد، توصيه مي‌شود كه مصرف آنها در نقاط مرطوب با احتياط صورت گيرد. بديهي است بندكشي اين بلوكها بايد با نهايت دقت صورت گيرد.

18-3-2-3 تيغه‌هاي ساخته شده از ديوار گچي

قبل از نصب ديوار گچي در ساختمان بايد كف آن تراز باشد، نصب ديوار گچي با اتصال صفحات به وسيله كام و زبانه و افزودن گچ مخصوص درزبندي انجام مي‌شود و به علت گيرش سريع اين گچ مي‌توان ديوارها را تا ارتفاع مجاز بالا برد.

نصب اين ديوارها تا  متر ارتفاع و 6 متر طول، احتياج به استفاده از هيچ نوع وسيله تقويت كننده ندارد و چنانچه لازم باشد ابعاد ديوارها افزايش يابد، بايد از وسايل محكم كننده افقي و عمودي استفاده گردد. لوله‌هاي آب، كابلها و سيمهاي گوناگون ساختمان در داخل شيارهايي كه در صفحات گچي به وسيله ابزار مخصوص ايجاد مي‌گردد، قرار داده شده و بعداً روي شيارها با گچ مخصوص مسدود مي‌شود. در صورتي كه لوله‌ها، ضخيم و يا تعدادشان زياد باشد، بايد از ديوارهاي گچي دوجداره، استفاده و لوله‌ها بين دو جدار واقع شوند. اشياء سبك و كوچك از قبيل قاب عكس، جالباسي و غيره را مي‌توان با وسايل محكم كننده معمولي مثل قلاب و پيچ و غيره به ديوار نصب كرد، ليكن اشياء سنگين بايد به وسيله قطعات متصل كننده كه در پشت ديوار تعبيه مي‌گردند، نصب شوند.

در نقاطي كه رطوبت دائمي دارند، نصب اين صفحات با احتياط صورت مي‌گيرد و به همين منظور بايد قبلاً با شركت توليد كننده، مشورت لازم به عمل آيد.

اتصال ديوار گچي به سقف، كف و ساير ديوارها بايد با دقت لازم و توسط كارگران مجرب انجام گردد. چون بدنه، پايه‌ها، حمالها و سقفها غالباً نيروهاي قابل ملاحظه‌اي به نقاط مختلف ديوارهاي گچي وارد مي‌آورند، توصيه مي‌شود هنگام اتصال ديوارها به قسمتهاي مزبور براي ايجاد اتصال قابل ارتجاع يا لغزان، از نوارهاي قابل ارتجاع يا پروفيل استفاده شود. از نظر صرفه‌جويي در هزينه و وقت بهتر است قبلاً وضعيت اتصالات، مطالعه و نقشه‌هاي اجرايي تهيه گردند. نصب ديوارهاي گچي و اتصال آنها به قسمتهاي باربر و پايه‌ها به سه روش لغزان، قابل ارتجاع و مستقيم انجام مي‌شود.

الف:  اتصال لغزان

       اين اتصال معمولاً با استفاده از پروفيل T شكل و در برخي از موارد با پروفيل U شكل صورت مي‌گيرد.

ب:   اتصال قابل ارتجاع

       اين نوع اتصال با استفاده از نوار قيراندود مخصوص يا الياف معدني كه از مواد خيلي نرم نباشد، اجرا مي‌شود. اين نوارها بين ديوار و قسمت اصلي ساختمان قرار مي‌گيرند.

ج:    اتصال مستقيم

       در اين روش ديواره گچي به كمك گچ به قسمتهاي مستحكم ساختمان متصل مي‌گردد.

       در اين روش اتصالات جانبي مي‌توانند مستقيماً روي سطوح ناصاف و اندود نشده، صورت گيرند. چنانچه امكان انحنا و خميدگي سقف وجود ندارد، ديواره‌ها را مي‌توان به روش مستقيم متصل نمود.

در اشكال زير نحوه اتصالات سه‌گانه ياد شده مشاهده مي‌شود.

    اتصال ارتجاعي (با نوار مخصوص)              اتصال لغزان (با پروفيل)                      اتصال مستقيم

1- ديواره گچي

2- گچ

3- نوار مخصوص (كه با گچ درزبندي متصل شده است)

4- برش ايجاد شده روي گچ با ماله بنايي يا گچبري

فونداسیون

نکات اجرایی زیرسازی پی :
فرض کنید یک پروژه اسکلت فلزی را بخواهیم به اجرا در آوریم، مراحل اولیه اجرایی شامل ساخت پی مناسب است که در کلیه پروژه ها تقریباً یکسان اجرا می شود، اما قبل از شرح مختصر مراحل ساخت پی، باید توجه داشت که ابتدا نقشه فونداسیون را روی زمین پیاده کرد و برای پیاده کردن دقیق آن بایستی جزییات
لازم در نقشه مشخص گردیده باشد.
از جمله سازه به شکل یک شبکه متشکل از محورهای عمود بر هم تقسیم شده باشد و موقعیت محورهای مزبور نسبت به محورها یا نقاط مشخصی نظیر محور جاده، بر زمین بر ساختمان مجاور و غیره تعیین شده باشد. (معمولاً محورهای یک امتداد با اعداد 3،2،1 و... شماره گذاری می شوند و محورهای امتداد دیگر با حروف C-B-A و... مشخص می گردند. همچنین باید توجه داشت ستونها و فونداسیونهایی را که وضعیت مشابهی از نظر بار وارد شده دارند، با علامت یکسان نشان می دهند : ستون را با حرف C و فونداسیون را با حرف F نشان میدهند. ترسیم مقاطع و نوشتن رقوم زیر فونداسیون، رقوم روی فونداسیون، ارتفاع قسمت های محتلف پی، مشخصات بتن مگر، مشخصات بتن، نوع و قطر کلی که برای بریدن میلگرد ها مورد نیاز است باید در نقشه مشخص باشد.
قبل از پیاده کردن نقشه روی زمین اگر زمین ناهموار بود یا دارای گیاهان و درختان باشد، باید نقاط مرتفع ناترازی که مورد نظر است برداشته شود و محوطه از کلیه گیاهان و ریشه ها پاک گردد. سپس شمال جغرافیایی نقشه را با جهت شمال جغرافیایی محلی که قرار است پروژه در آن اجرا شود منطبق می کنیم ( به این کار توجیه نقشه می گویند) پس از این کار، یکی از محورها را (محور طولی یا عرضی ) که موقیعت آن روی نقشه مشخص شده است، بر روی زمین، حداقل با دو میخ در ابتدا و انتها، پیاده می کنیم که به اینامتداد محور مبنا گفته می شود؛ حال سایر محورهای طولی و عرضی را از روی محور مبنامشخص می کنیم (بوسیله میخ چوبی یا فلزی روی زمین) که با دوربین تیودولیت و برایکارهای کوچک با ریسمان کار و متر و گونیا و شاقول اجرا می شود.
حال اگر بخواهیم محلفونداسیون را خاکبرداری کنیم به ارتفاع خاکبرداری احتیاج داریم که حتی اگر زمین دارای پستی و بلندی جزیی باشد، نقطه ای که بصورت مبنا (B. M) باید در محوطه کارگاه مشخص شود ( این نقطه بوسیله بتن و میلگرد در نقطه ای که دور از آسیب باشد ساخته می شود. )
نکات فنی و اجرایی مربوط به خاکبرداری: داشتن اطلاعات اولیه از زمین و نوع خاک از قبیل : مقاومت فشاری نوع خاک بویژه از نظر ریزشی بودن، وضعیت آب زیرزمینی، عمق یخبندان و سایر ویژگیهای فیزیکی خاک که با آزمایش از خاک آن محل مشخص می شود، بسیار ضروری است. در خاکبرداری پی هنگام اجرا زیرزمین ممکن است جداره ریزش کند یا اینکه زیر پی مجاور خالی شود که با وسایل مختلفی باید شمع بندی و حفاظت جداره صورت گیرد؛ به طوری که مقاومت کافی در برابر بارهای وارده داشته باشد یکی از راه حلهای جلوگیری از ریزش خاک و پی ساختمان مجاور، اجرای جز به جز است که ابتدا محل فونداسیون ستونها اجرا شود و در مرحله بعدی، پس از حفاری تدریجی، اجزای دیگر دیوارسازی انجام گیرد.
نکات فنی و اجرایی مربوط به خاکریزی و زیرسازی فونداسیون : چاههای متروکه با شفته مناسب پر می شوند و در صورت برخورد محل با قنات متروکه، باید از پی مرکب یا پی تخت استفاده کرد یا روی قنات را با دال بتن محافظ پوشاند. از خاکهای نباتی برای خاکریزی نباید استفاده کرد. ضخامت قشرهای خاکریز برای انجام تراکم 15 تا 20 سانتیمتر است. برای انجام تراکم باید مقداری آب به خاک اضافه کنیم و با غلتکهای مناسب آن را متراکم نماییم، البته خاکریزی و تراکم فقط برای محوطه سازی و کف سازی است و خاکریزی زیر فونداسیون مجاز نمی باشد. در برخی موارد، برای حفظ زیر بتن مگر، ناچار به زیرسازی فونداسیون هستیم، اما ممکن است ضخامت زیرسازی کم باشد (حدود 30 سانتیمتر) در این صورت می توان با افزایش ضخامت بتن مگر، زیرسازی را انجام داد و در صورت زیاد بودن ارتفاع زیرسازی، می توان با حفظ اصول فنی لاشه چینی سنگ با ملات ماسه سیمان انجام داد.
بتن مگر چیست؟
بتن با عیار کم سیمان زیر فونداسیون که بتن نظافت نیز نامیده می شود، معمولاً به ضخامت 10 تا 15 سانتیمتر و از هر طرف 10 تا 15 سانتیمتر بزرگتر از خود فونداسیون ریخته میشود.
قالب بندی فونداسیون چگونه است؟
قالب بندی باید از تخته سالم بدون گره به ضخامت حداقل 5/2 سانتیمتر یا ورقه های فلزی صاف یا از قالب آجری (تیغه 11 سانتیمتری آجری یا 22 با اندود ماسه سیمان برای جلوگیری از خروج شیره بتن) صورت گیرد. لازم به یادآوری است که پی های عادی را می توان با قرار دادن ورقه پلاستیکی (نایلون) در جداره خاکبرداری از آن به عنوان قالب استفاده کرد.
تذکر: در آرماتور بندی فاصله میله گردها تا سطح آزاد بتن در مورد فونداسیون نباید از 4 سانتیمتر کمتر باشد.
اتصال مفصلی تیر به ستون در سازه های فولادی
برای ایجاد اتصال مفصلی تیر به ستون در سازه های فولادی می توان از نبشی به عنوان قطعه اتصال دهنده بهره برد. نبشی قطعه ای می باشد که به خودی خود دارای مقاومت خمشی خیلی ناچیزی است ، مگر آنکه توسط قطعات دیگری مانند لچکی مقاومت خمشی آنرا افزایش دهیم.
جهت اجرای این نوع اتصال ابتدا نبشی زیر سری ( نشیمن ) در روی زمین بر روی ستون در کد ارتفاعی مورد نظر جوش داده می شود. در جوشکاری این قطعه بایستی به این نکته دقت داشت که تمام سطوح تماس نبشی به ستون جوش داده نشود. نحوه جوشکاری این نبشی به این صورت می باشد که سطوح قائم آن به صورت کامل جوشکاری می شود و سطح مماسی افقی در طرفین نبشی به اندازه 20% ارتفاع جوش قائم ، جوشکاری می شود.
این عمل بدان سبب انجام می پذیرد تا نبشی جوش داده شده دارای مقاومت پیچشی نباشد. البته متاسفانه در اکثر سازه های فولادی دیده می شود که تمامس سطوح تماس نبشی جوش داده می شود که باعث ایجاد جریان پیچش در ستون می شود بدون آنکه نبشی دارای مقاومت پیچشی داشته باشد.
بعد از استوار کردن ستونها و قرار گیری تیرها ، نبشی زیر سری به صورت کامل به بال زیرین جوش داده می شود. البته برای خودداری از جوشکاری سر بالا می توان طول نبشی را از عرض بال بیشتر در نظر گرفت تا جوشکار به راحتی عمل جوشکاری را اجرا کند. سپس محل نبشی بالاسری ( زبرین ) از یک طرف به ستون و از طرف دیگر به بال فوقانی تیر جوش داده می شود. جوشکاری این نبشی نیز بدین صورت می باشد که فقط بایستی سطح مماس افقی نبشی بر روی ستون و پیشانی نبشی بر روی بال فوقانی جوش داده شوند.
شایان ذکر می باشد که از به کار بردن هر گونه نبشی اتصال جان تبر به ستون بایستی خودداری کرد.
در ضمن در این نوع اتصال ، فقط نبشی زیر سری جزء قطعات محاسباتی می باشد و بایستی مشخصات نبشی به همراه طول جوش مورد نیاز با توجه به نیروی محوری وارده به تیر محاسبه شود. اما نبشی بالاسری قطعه محاسباتی نبوده و صرفا نقش تکیه گاهی دارد.
بتن و فولاد
بتن و فولاد دو نوع مصالحی هستند که امروزه بیشتر از سایر مصالح در ساختمان انواع بناها از قبیل ساختمان پلها،ساختمان سدها، ساختمان متروها،ساختمان فرودگاه ها و ساختمان بناهای مسکونی و اداری و غیره به کار برده می شوند.و شاید به جرأت می توان گفت که بدون این دو پیشرفت جوامع بشری به شکل کنونی میسر نبود.با توجه به اهدافی که از ساخت یک بنا دنبال می شود،بتن و فولاد به تنهایی و یا به صورت مکمل کار برد پیدا می کنند. فولاد به لحاظ اینکه در شرایط به دقت کنترل شده ای تولید می شود و مشخصات و خواص آن از قبیل تعیین و با آزمایشات متعددی کنترل می شود،دارای کاربری آسانتر از بتن است. اما بتن در یک شرایط کاملا متفاوتی با توجه به پارامتر های مختلف از قبیل نوع سیمان،نوع مصالح و شرایط آب و هوایی تولید و استفاده می شود و عدم اطلاع کافی از خواص مواد تشکیل دهنده بتن و نحوه تولید و کاربرد آن می تواند ضایعات جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد.
با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی در قرن اخیر، علم شناخت انواع بتن و خواص آنها نیز توسعه قابل ملاحظه ای داشته است، به نحوی که امروزه انواع مختلف بتن با مصالح مختلف تولید و استفاده می شود و هر یک خواص و کاربری مخصوص به خود را داراست.هم اکنون انواع مختلفی از سیمانها که حاوی پوزولانها ،خاکستر بادی،سرباره کوره های آهن گدازی،سولفورها،پلیمرها،ال یافهای مختلف،و افزودنیهای متفاوتی هستند،تولید می شد. ضمن اینکه تولید انواع بتن نیز با استفاده از حرارت،بخار،اتوکلاو،تخلیه هوا،فشار هیدرولیکی،ویبره و قالب انجام می گیرد.
بتن به طور کلی محصولی است که از اختلاط آب با سیمان آبی و سنگدانه های مختلف در اثر واکنش آب با سیمان در شرایط محیطی خاصی به دست می آیدو دارای ویژگیهای خاص است.
اولین سؤالی که پیش می آید این است که چه رابطه ای بین تشکیل دهنده بتن باید وجود داشته باشد تا یک بتن خوب به دست آید و اصولا بتن خوب دارای چه شرایط و ویژگیهایی است. رابطه بین اجزاء تشکیل دهنده بتن،در خواص فیزیکی و شیمیایی و همچنین نسبت اختلاط آنها با هم است.چه اگر مصالح یا آب و سیمانی با خواصی مناسب بتن با هم مخلوط گردند و در شرایط و محیطی مناسب به عمل آیند،یقینا بتن خوبی حاصل می شودو اصولا بتن خوب، بتنی است که دارای مقاومت فشاری دلخواه و رضایت بخشی باشد. رسیدن به یک مقاومت فشاری دلخواه و رضایت بخش بدین معناست که سایر خواص بتن مانند مقاومت کششی، وزن مخصوص، مقاومت دربرابر سایش، نفوذ ناپذیری، دوام، مقاومت دربرابر سولفاتها و ... نیز همسو با مقاومت فشاری، بهبود یافته و متناسب می شوند.
اگر چه شناخت مصالح مورد مصرف در ساخت بتن و همچنین خواص مختلف بتن کار آسانی نیست اما سعی می شود به خواص عمومی مصالح و همچنین بتن پرداخته شود.
بتن اینک با گذشت بیش از 170 سال از پیدایش سیمان پرتلند به صورت کنونی توسط یک بنّای لیدزی، دستخوش تحولات و پیشرفتهای شگرفی شده است.در دسترس بودن مصالح آن، دوام نسبتاً زیاد و نیاز به ساخت و سازهای فراوان سازه های بتنی چون ساختمان ها، پل ها، تونل ها، سدها، اسکله ها، راه ها و سایر سازه های خاص دیگر، این ماده را بسیار پر مصرف نموده است.
اینک حدود سه تا چهار دهه است که کاربرد این ماده ارزشمند در شرایط ویژه و خاص مورد توجه کاربران آن گشته است. اکنون کاملاً مشخص شده است که توجه به مقاومت تنها به عنوان یک معیار برای طرح بتن برای محیطهای مختلف و کاربریهای متفاوت نمی تواند جوابگوی مشکلاتی باشد که در درازمدت در سازه های بتنی ایجاد می گردد. چند سالی است که مسأله پایایی و دوام بتن در محیط های مختلف و به ویژه خورنده برای بتن و بتن مسلح مورد توجه خاص قرار گرفته است.مشاهده خرابی هایی با عوامل فیزیکی و شیمیایی در بتن ها در اکثر نقاط جهان و با شدتی بیشتر در کشور های در حال توسعه، افکار را به سمت طرح بتن هایی با ویژگی خاص و با دوام لازم سوق داده است. در این راستا در پاره ای از کشورها مشخصات و دستورالعمل ها واستانداردهایی نیز برای طرح بتن با عملکرد بالا تهیه شده و طراحان و مجریان در بعضی از این کشورهای پیشرفته ملزم به رعایت این دستورالعمل ها گشته اند.
در مواد تشکیل دهنده بتن نیز تحولات شگرفی حاصل شده است. استفاده از افزودنی های مختلف به عنوان ماده چهارم بتن، گسترش وسیعی یافته و در پاره ای از کشورها دیگر بتنی بدون استفاده از یک افزودنی در آن ساخته نمی شود. استفاده از سیمان های مختلف با خواص جدید و سیمان های مخلوط با مواد پوزولانی و نیز زائده های کارخانه های صنعتی روز به روز بیشتر شده و امید است که بتواند تحولی عظیم در صنعت بتن چه از نقطه نظر اقتصادی و چه از نظر دوام و نیز حفظ محیط زیست در قرن آینده بوجود آورد.
�در سازه های بتنی مسلح نیز جهت پرهیز از خوردگی آرماتور فولادی از مواد دیگری چون فولاد ضد زنگ و نیز مواد پلاستیکی و پلیمری (FRP) استفاده می شود که گسترش آن منوط به عملکرد آن در دراز مدت گشته است. با توجه به نیاز روز افزون به بتن های خاص که بتوانند عملکرد قابل و مناسبی در شرایط ویژه داشته باشند،سعی شده است تا در این مقاله به پاره ای از این بتن ها اشاره گردد. کاربرد مواد افزودنی به ویژه فوق روان کننده ها و نیز مواد پوزولانی به ویژه دوده سیلیس در تولید بتن با مقاومت زیاد و با عملکرد خوب مختصراً آورده می شود. بتن های خیلی روان که تحولی در اجرا پدید آورده است و نیز بتن های با نرمی بالا برای تحمل ضربه و نیروهای ناشی از زلزله نیز از مواردی است که باید به آنها اشاره نمود. کوشش های فراوان برای مبارزه با مسأله خوردگی آرماتور در بتن و راه حل ها و ارائه مواد جدید نیز در اواخر سالهای قرن بیستم پیشرفت شتابنده ای داشته است که به آنها اشاره خواهد شد.
افزودنی های خاص در شرایط ویژه :
برای ساخت بتن های ویژه در شرایط خاص نیاز به استفاده از افزودنی های مختلفی می باشد. پس از پیدایش مواد افزودنی حباب هواساز در سالهای 1940 کاربرد این ماده در هوای سرد و در مناطقی که دمای هوا متناوباً به زیر صفر رفته و آب بتن یخ می زند، رونق بسیار یافت. این ماده امروز یکی از پر مصرف ترین افزودنی ها در مناطق سرد نظیر شمال آمریکا و کانادا و بعضی کشورهای اروپایی است.
ساخت افزودنی های فوق روان کننده که ابتدا نوع نفتالین فرمالدئید آن در سالهای 1960 در ژاپن و سپس نوع ملامین آن بعداً در آلمان به بازار آمد شاید نقطه عطفی بود که در صنعت افزودنی ها در بتن پیش آمد. ابتدا این مواد برای کاستن آب و به دست آوردن کارایی ثابت به کار گرفته شد و چند سال بعد با پیدایش بتن های با مقاومت زیاد نقش این افزودنی اهمیت بیشتری یافت. امروزه بتن های مختلفی برای منظور ها و خواص ویژه و نیز به منظور مصرف در شرایط خاص با این مواد ساخته می شود که ازمیان آنها به ساخت بتن های با مقاومت زیاد، بتن های با دوام زیاد، بتن های با مواد پوزولانی زیاد (سرباره کوره های آهن گدازی و خاکستر بادی)، بتن های با کارایی بالا، بتن های با الیاف و بتن های زیر آب و ضد شسته شدن می توان اشاره نمود.
بتن های با کارآیی بسیار زیاد که چند سالی است از پیدایش آن در جهان و برای اولین بار در ژاپن نمی گذرد، تحول جدیدی در صنعت ساخت و ساز بتنی ایجاد کرده است. این بتن که نیاز به لرزاندن نداشته و خود به خود متراکم می گردد، مشکل لرزاندن در قالب های با آرماتور انبوه و محلهای مشکل برای ایجاد تراکم را حل نموده است. این بتن علیرغم کارایی بسیار زیاد خطر جدایی سنگدانه ها و خمیر بتن را نداشته و ضمن ثابت بودن کارایی و اسلامپ تامدتی طولانی می تواند بتنی با مقاومت زیاد و دوام و پایاپی مناسب ایجاد کند. در طرح اختلاط این بتن باید نسبت های خاصی را رعایت نمود. به عنوان مثال شن حدود 50 درصد حجم مواد جامد بتن را تشکیل داده و ماسه حدود 40 درصد حجم ملات انتخاب می شود. نسبت آب به مواد ریزدانه و پودری بر اساس خواص مواد ریز بین 9/0 تا 1 می باشد. با روش آزمون و خطا نسبت دقیق آب به سیمان و مقدار ماده فوق روان کننده مخصوص برای مصالح مختلف تعیین می گردد. از این بتن با استفاده از افزودنی دیگری که گرانروی بتن را می افزاید در زیر آب استفاده شده است.
منبع : سایت civilz.com جدول مراحل ساخت ساختمان فلزي

شرایط وصله کردن آرماتور


حتی‌الامکان باید میلگردهای مصرفی به صورت یکپارچه باشند. تمام اتصالات میلگردها باید در نقشه‌های اجرایی منعکس گردد و تعداد اتصالات به حداقل ممکن کاهش یابد. در صورتی که وجود اتصال اجتناب‌ناپذیر باشد، این اتصالات باید در مقاطعی قرار داده شوند که تنش وارده بر عضو یا قطعه بتنی حداکثر نباشد و از تمرکز تمامی وصله‌ها در یک مقطع نیز خودداری شود. وصله کردن میلگردها باید به روشهای پوششی، اتکایی، جوشی، مکانیکی و بالاخره وصله‌های مرکب مطابق آیین‌نامه بتن ایران و زیر نظر دستگاه نظارت انجام شود. طول وصله برای آرماتور صاف، دو برابر طول وصله مشابه در آرماتورهای آجدار می‌باشد. در صورتی که محل وصله‌ها در نقشه‌های اجرایی و دستورالعملهای بعدی دستگاه نظارت منعکس نباشد، رعایت نکات زیر الزامی است.

الف:  در قطعات تحت خمش و خمش توأم با فشار، نباید بیش از نصف میلگردها در یک مقطع وصله شوند.

ب:   در صورت وجود کشش یا کشش ناشی از خمش، حداکثر یک سوم میلگردها در یک مقطع را می‌توان به وسیله پوشش وصله نمود.

پ:   وصله کردن میلگردهای تحتانی قطعات خمشی در وسط دهانه یا نزدیک به آن و یا میلگردهای بالایی قطعه خمشی روی تکیه‌گاه یا نزدیک آن، مجاز نیست.

ت:   به طور کلی هر وصله باید 50برابر قطر میلگرد، با وصله مجاور فاصله داشته و در یک مقطع قرار نگیرد.

نکات اجرایی ساختمانهای اسکلت بتنی و فلزی

- مقاومت طراحی یک مقطع از یک قطعه سازه ای با تقسیم مقاومت مشخصه بر ضرایب ایمنی جزئی برای مقاومت ها محاسبه می شود.
2- عاملهای موثر بر سازه ساختمان ها که باید در طراحی در نظر گرفته شوند شامل بارهای مرده و زنده، بار باد و نیروی ناشی از زلزله و برخی عاملهای دیگر می باشد.
 3- منظور از یتن رده c50 بتنی با 50 مگا پاسکال مقاومت مشخصه است.
 4- اگر قرار باشد برای یک تیر ساده تحت بار گسترده یکنواخت یک درز اجرایی ( سطح واریز ) پیش بینی شود باید این درز در ثلث وسط طول تیر قرار گیرد.
 5- تعیین نسبت اختلاط بر اساس تجربه و بدون مطالعه آزمایشگاهی برای رده بتن 12 و پایین تر قابل اجراست.
 6- حداکثر دمای بتن ریزی در هوای گرم برای بتن 30 درجه سانتیگراد می باشد.
 7- شرایط محیطی ضعیف برای بتن ریزی یعنی محیط خشک با رطوبت کمتر از 50% و حافضت نشده.
8- برای مقابله با سولفات ها ، سیمان سرباره ای و سیمان نوع 5 توصیه می گردد.
9- در مناطق ساحلی به منظور افزایش پایایی بتن حداقل مقدار سیمان 360 کیلوگرم در متر مکعب و حداکثر نسبت آب به سیمان برای بتن در معرض محیط 4/0 می باشد.
 10-ضرائب ترکیب بارها برای ملحوظ نمودن احتمال کمتر همزمانی تعداد بیشتری از عاملها در نظر گرفته می شود.
11-منظور از ظرائب باربری یک قطعه بتن آرمه ، مقاومت محاسبه شده قطعه بر مبنای ابعاد مقاطع آن و مقاومت های محاسباتی است.
12-آزمایش خم کردن و باز کردن خم برای میلگردهای سرد اصلاح شده الزامی می باشد.
 13-قالب برداری و برچیدن پایه های زیر طره ها از انتهای آزاد صورت می گیرد.
14-مقاومت فشاری متوسط لازم در طرح اختلاط بتن با اعمال ظرایبی از انحراف معیار و مقادیر ثابتی بر مقاومت مشخصه بدست می آید.
 15-در خصوص مقابله با املاح کلر ، سیمان نوع 2 در مقابل محیط هایی با املاح سولفات و کلر بهتر از انواع دیگر سیمان پرتلند عمل می کند.
16-برای کنتر دمای بتن در بتن ریزی در هوای گرم حداکثر دمای سیمان 70 درجه سانتیگراد و حداکثر دمای بتن هنگام ریختن 30 درجه سانتیگراد توصیه می گردد.
 17-سیمانی که در آن فشردگی انبار پدید آمده است می توان پس از پودر کردن کلوخها آن را مصرف نمود.
 18-تواتر نمونه برداری از بتن باید حداقل یک نمونه بتن از هر رده بتن در روز و حداقل 6 نمونه از کل سازه باشد.
19-در صورتی ، روش عمل آوردن و مراقبت رضایت بخش تلقی می شود که مقاومت فشاری نمونه های کارگاهی در هر سنی ، حداقل 85% مقاومت نظیر نمونه های عمل آمده در آزمایشگاه باشد. 20-از هر رده بتن در هر روز کار ، حداقل برداشت یک نمونه الزامیست.
 21-مناسبترین جا برای سطوح واریز بتن جایی است که تلاشها بویژه نیروی برشی کمترین مقدار را داشته باشند.
 22-منظور از عمل آوردن بتن یعنی مرطوب نگهداشتن بتن به مدت کافی ، جلوگیری از اثر سوء عوامل خارجی و بسته به مورد ، تسریح گرفتن و سخت شدن به کمک حرارت.
 23-برچیدن پایه های اطمینان زمانی مجاز است که مقاومت بتن به مقاومت 28 روزه مورد نظر رسیده باشد.
 24-نمونه های آگاهی به منظور اطلاع از کیفیت بتن در موعدهای خاص تهیه می گردند.
25-در ساخت بتن برای پی های حجیم بهتر است لز سیمان تراس و یا سیمان نوع 2 استفاده نمود. 26-پیش تنیدگی را می توان ذخیره نمودن تنشهای فشاری در بتن قیل از بارگذاری نهایی نامید. 27-ماکزیمم تولید برش در وسط دیوار حاصل می گردد.
28-نقشه هایی که برای قسمت های خاص و حساس سازه با استفاده از نقشه های اجرایی تهیه می شوند را نقشه های کارگاهی می نامند.
 29-در بتن هایی که در معرض آب زیرزمینی قرار دارند اصلا نباید از سیمان پرتلند تیپ 5 استفاده نمود.
30-مهندس ناظر می تواند برای حصول اطمینان از کیفیت مصالح مصرفی ، انجام هر آزمایشی را درخواست نماید.
 31-وقتیکه بارهای سرویس به یک تیر بتن آرمه وارد می شوند ، لنگر حداکثر ایجاد شده در تیر بیشتر از لنگر ترک دهندگی بتن تیر است.
32- از میلگردهای فولادی از هر 50 تن و کسر آن از هر قطر و هر نوع فولاد حداقل 3 نمونه باید نمونه گیری کرد.
33-آبهای حاوی سولفاتها و کلریدها ، نظیر آب دریا و برخی چاه ها ، با این شرط که یون سولفات از 1000 و یون کلرید از 500 مشخص ، ستون طراحی می گردد.
 34-طراحی ستونهای بتنی تحت خمش دو محوری معمولا با تبدیل دو ممان در دو جهت و یک ممان و با خروج از مرکزیت مشخص ، ستون طراحی می گردد.
 35-مقدار کل سولفات در مخلوط بتن نباید از 5 % وزن سیمان بر حسب SO3 تجاوز نکند. 36-منظور از مقاومت مشخصه فولاد مقداری است که حداکثر 5% مقادیر نمونه های اندازه گیری شده برای تسلیم ، کمتر از آن باشد.
 37- تغییر شکل زیاد ، ترک خوردگی بیش از حد و لرزش یک سازه بتن آرمه نشان دهنده یک حالت حدی بهره برداری است.
 38-در حالت حدی بهره برداری بارها ، سربارها و سایر عوامل مشخصه ( بدون ضریب ) و در حالت حدی نهایی ، بارها و سایر عاملهای محاسباتی ( ضریب دار) ملاک عمل قرار می گیرند.
 39-اگر پس از مصرف بتن در بنا ، آزمایش آزمونه های عمل آمده در آزمایشگاه حاکی از عدم تنطباق بتن بر رده مورد نظر باشد ، باید بر اساس آئین نامه بتن ایران تدابیری برای حصول اطمینان از ظرفیت باربری سازه اتخاذ نمود.
 40-برای تیرها با دهانه بیش از 5 متر پایه های اطمینان الزامی است.
 41-سیمان آهنی یا فروسیمان مصالحی متشکل از ملات سیمان و شبکه های فولادی و یا قطعات ریز فولادی می باشد .
42- مقدار حداقل میلگردهای اصلی ( طولی) در ستون های بتن آرمه برابر یک درصد سطح مقطع ستون است .
 43-در سیستم های دال دو طرفه بتنی ، با کاهش سختی خمشی ستون ها ، ممان مثبت افزایش و ممان منفی کاهش می یابد.
44-افزایش مقاومت فشاری بتن در یک تیر بتن آرمه باعث افزایش تغییر شکل تیر در هنگام گسیختگی می شود.
 45-خیز بلند مدت یک تیر بتن آرمه 2 تا 3 برابر خیز اولیه آن است .
 46-مقاطع بتن آرمه را باید طوری طراحی نمود که گسیختگی خمشی قبل از گسیختگی برشی اتفاق بیفتد.
 47-برای تامین پیوستگی بیشتر در محل سطوح واریز ( درزهای اجرایی‌ ) علاوه بر آماده کردن سطح بتن قبلی سطح واریز را با قشری از ملات سیمان و ماسه نرم به ضخامت 2 تا 3 میلیمتر پوشانده و در بتنی که بلافاصله در کنار آن ریخته میشود میزان سنگدانه درشت را کم کرد .
 48-در مناطق مرطوب می توان حداکثر 12 پاکت سیمان به شرط ارتفاع کل کمتر از 8/1 متر نباشد روی هم قرار داد.
 49-در بتن ریزی در مناطق گرم جهت جلوگیری از تبخیر بالا باید از وزش باد بر بتن جلوگیری به عمل آورد ، برای کاهش دمای بتن از قطعات خرد شده یخ نیز می توان استفاده نمود و محیط بتن ریزی را حتی الامکان خنک کرد.
 50-برای افزایش مقاومت در برابر زلزله در تیرهای قابهای بتن آرمه حداکثر فاصله مجاز خاموت های تیر در محل تکیه گاه کمتر از قسمت های دیگر تیر است.
 51-در مورد خاموت های ستونهای قابهای بتن آرمه مقاوم در برابر زلزله لازم است که فاصله خاموت ها در نزدیکی اتصال به تیر کمتر از سایر قسمت های آن باشد.
 52-در صورت نیاز به وصله آرماتورهای اصلی ستون برای مقاومت بهتر در مقابل زلزله بهتر است که محل وصله ها در نیمه میانی ستون باشد.
53-دیوار برشی مضاعف از نظر مقاومت در برابر زلزله : الف) بعلت قابلیت جذب انرژی در تیرهای اتصال و گسیخته شدن این تیرها ( بجای خود دیوار) برای مقابله با زلزله بهتر از دیوارهای تکی عمل می کنند. ب) با تعبیه شبکه های میلگرد ضربدری در محل تیرهای اتصال راندمان آن ها بیشتر می شود.
54-اعضای مرزی در دیوار برشی قسمت های انتهای دیوار که با مقطع افزایش یافته بوده و سلح به میلگردهای طولی محصور در خاموت می باشند ، برای کل نیروی محوری وارده به دیوار و زوج نیروهای محوری فشاری و کششی ناشی از کل لنگر وارده بر دیوار باید طراحی گردند.
 55-پارامتر نسبت آب به سیمان مهمترین علمل در مقاومت فشاری بتن است.
 56-هدف از استفاده بتن مگر (نظافت) هموار نمودن سطح زیر بتن اصلی ، جلوگیری از جذب آب و سیمان مخلوط بتن و جلوگیری از آسیب رساندن مواد زیان آور خاک به میلگردها است.
 57-مناسبترین روش نصب سنگ پلاک بدنه های ساختمان بصورت خشک با بستهای فلزی روی پشت بند متصل به سازه می باشد.
58-اختلاف بین مقاطع فشرده و غیر فشرده این است که نسبت پهنای آزاد به ضخامت در عناصر فشاری مقاطع فشرده کوچکتر از مقدار نظیر در عناصر فشرده است.
59-در حالت حدی نهایی لغزش ضریب ایمنی جزئی برابر 85/0 روی بار مرده باید اعمال شود.
 60-در ترکیب بارها در طراحی گاه بزرگترین تلاش حاصل از ترکیب بار مرده و سربار ملاک طرح مقطع قرار می گیرد.
 61-اتصالات فلزی که نیروی محاسبه شده ای را تحمل می کنند باید تحمل 3 تن نیرو را داشته باشند. 62-یکی از حالات کمانش جان در تیرهای لانه زنبوری ، کمانش جانبی – پیچشی جان می باشد. 63-در وصله ستونها اگر سطح انتهایی دو قطعه کاملا صاف و تنظیم شده باشد و انتقال نیرو از طریق تماس مستقیم انجام شود ، وصله باید بتواند برابر 50 درصد مقاومت عضو متصل شونده را تحمل کند. 64-در وصله بال تیرها مقدار جوش در هر طرف طرف مقطع باید برای تامین مقاومتی که مقدارش حداقل 5/1 برابر نیروی موجود در قطعه وصله شده است ، کافی باشد.
65-به منظور استفاده از تیر لانه زنبوری تحت اثر بارهای متناوب تکرار شئنده و تحت اثر بارهای ناشی از زلزله برش ماشینی و برش اتوماتیک شعله ای با کیفیت مناسب مجاز است.
66-در یک ستون با تیرآهن دوبله و قیدهای موازی ، قیدها برای نیروی برشی ستون محاسبه می شوند.
67-برای کاهش ضخامت یک صفحه زیر ستون تعبیه سخت کننده حدفاصل ستون الزامیست.
 68-وصله ستونها بر اساس نیروی محوری محوری ستونهای دو طرف وصله وصله و نیز بر اساس درصدی از مقاومت کوچکترین مقطع ستون دو طرف وصله بایستی طراحی شوند.

آرماتور بندی

آرماتور بندی و نصب صفحه ستونها
آرماتوربندی کاری تخصصی میباشد و دقت و نظارت جدی بر آن الزامی است. در برخی شرایط تمام مقاومت پی را آرماتورها تامین می کنند. مهندسین ناظر موظف هستند قبل از اجرای بتن ریزی از آرماتوربندی فونداسیون بازدید به عمل آورده و تا پایان بتن ریزی نظارت مستمر و مستقیم داشته باشند. ذکر چند مطلب در خصوص آشنایی با نکات اجرایی آرماتوربندی الزامی است :

1- به هیچ عنوان از آرماتورهای زنگ زده و یا آغشته به روغن نباید استفاده شود در صورت آلودگی آرماتورها به روغن یا زنگ زدگی آنها، باید قبل از اجرای آرماتوربندی به پاکسازی آنها اقدام و بعد از تایید دستگاه نظارت به بتن ریزی اقدام گردد.
آرماتورهای زنگ زده که مجاز به استفاده از آنها در پی یا هر جای دیگر قبل از پاک کردن با برس یا هر وسیله دیگر نداریم.
بیاموزیم: آرماتورها دو دسته طولی (آرماتورهای اصلی) و عرضی (خاموت) هستند. خاموتها وظیفه نگهداری آرماتورهای طولی و جلوگیری از کمانش آنها در هنگام فشارهای زیاد و چند کاربرد بسیار مهم دیگر دارند. لذا اهمیت رعایت ضوابط خاموت گذاری کمتر از آرماتورهای اصلی نیست.

2- فاصله خاموتها از یکدیگر باید حداکثر 20 سانتی متر باشند و دستگاه نظارت موظف است که در صورت عدم رعایت از سوی پیمانکار از اجرای بتن ریزی جلوگیری نماید.

فاصله خاموتها از هم 20 سانتی متر است و مشاهده می کنید که نحوه اندازه گیری آن به راحتی قابل اندازه گیری است.

3- خاموتها باید مطابق بوسیله سیم آرماتوربندی به تمام میلگردهای طولی مهار شوند این امر الزامی است و میبایست توسط پیمانکار رعایت گردد و در صورت عدم توجه دستگاه نظارت موظف است از ادامه کار پیمانکار تا رفع نواقص فوق جلوگیری نماید.

در شکل مقابل مشاهده می کنید که خاموتها بوسیله سیم آرماتوربندی به آرماتورهای طولی بسته شده اند.

4- تمام میلگردها باید توسط قیچی مخصوص بریده شود و جدا از بریدن میلگردها به کمک دستگاه هوا برش خودداری شود . توجه داشته باشید که حرارت موجب افت کیفیت میلگردها میگردد.

بریدن آرماتور توسط قیچی. این روش صحیح می باشد.

بریدن آرماتور با هوابرش. این روش صحیح نیست و باعث می شود چند سانتی متر از سر بریده شده با حرارت غیر قابل استفاده شود.


5- از خم کردن آرماتور در دمای پایین تر از 5 درجه سانتیگراد خودداری شود و از باز و بسته کردن خمها به منظور شکل دادن مجدد میلگردها جدا خودداری شود در صورت مشاهده چنین مواردی باید به مهندس ناظر اعلام گردد تا مطابق ضوابط اقدام شود .

6- تمام میلگردها باید به صورت سرد و تا حد امکان با دستگاههای مکانیکی خم شوند از خم کردن آرماتورها و بولتهای صفحه های ستون به کمک حرارت ( هوابرش ) جدا خودداری شود.

نحوه صحیح خم کردن آرماتورها به صورت سرد و در دمای معمولی.

7- توجه داشته باشید که آرماتوربندی را که توسط مهندس ناظر تایید شده است نباید قبل از بتن ریزی تغییر داد (خصوصا از خارج کردن میلگردها جدا خودداری نمایید و در صورت مشاهده سریعا به مهندس ناظر گزارش دهید.)
8- فاصله بین میلگردها تا سطح قالب بندی حداقل باید 5/2 سانتی متر باشد تا پوشش بتنی روی میلگردها دارای ضخامت مناسبی باشد و علاوه بر ایجاد پیوستگی بین بتن و میلگرد، محافظت میلگردها در برابر خوردگی و زنگ زدگی انجام شود.

رعایت نکردن فاصله بین میلگردها و جداره قالب باعث از بین رفتن سریع پی می شود. ایا مجریانی که خودشان در زلزله نبوده¬اند و از دست دادن زن و فرزند را نچشیده¬اند، بهتر از این خواهند ساخت؟

فاصله مناسب بین میلگرد و دیواره قالب باعث استحکام و بالارفتن عمر پی و در نتیجه سازه و بالا رفتن مقاومت در برابر زلزله خواهد شد.

نکاتی در مورد اجرای پله

موارد استفاده :
پله به عنوان یکی از مصالح پوششی کف ، ارتباط بین سطوح نا همطرازرا امکان پذیر می سازد . پله همچنین می تواند در تعریف فضاها و حتی به عنوان مکانیبرای نشستن و استراحت مورد استفاده قرار گیرد .
ابعاد :
در طرح های شهری برای رعایت اصول ایمنی و راحتی معمولا حداقل عرضپله را 1/5 متر در نظر می گیرند . هر رشته پلکان ترجیحا باید دارای حداقل 3 سکوباشد . رابطه بین کف پله(t) و ارتفاع یا خیز پله(r) را می توان با استفاده از فرمول : میلی متر 700 یا 6002r+ t = محاسبه کرد . حداکثرر ارتفاع پله در اماکن عمومی شهرها ، 150 میلی متر اما اندازه مناسب تر بین 80 تا 120 میلی متر است .
وزن یا آهنگ :
وزن یا آهنگ ایمنی بالا رفتن و پایین آمدن از پله را پله را میسرمی کند . این ایمنی با ثابت بودن ابعاد ( کف و ارتفاع ) تامین می گردد . لیک دربرخی نقاط که پله ها در مسیر اصلی و مستقیم قرار ندارند ، برای ایجاد دسترسی سریعبه مکان مورد نظر ، می توان با تغییر متناسب آهنگ ( کاهش تعداد گامها اما بلند تربرداشتن گامها ) امکان حرکت آهسته تر مسافران پیاده را فراهم کرد .
مقطع طولی :
زمانی که هدف ، ایجاد ایمنی بیشتر باشد ، لازم است تا حد ممکن لبهپله تشخص و وضوح کافی داشته باشد . برای نیل به این مقصود باید : الف:در نحئه پیوند ، نوع مصالح به کار رفته و رنگ آن تغییر ایجاد کرد . ب : انعکاس یا تصویر لبه ها ، یک خط سایه دار ایجاد کند . پله هایی که لبه آنها گرد ( به شکل بینی گاو ) است ، اگر چه کمتر صدمه می بینند ، اما وضوح و هویت خود را ازدست می دهند .
سطوح شیب دار ( رمپ ها ) :
در شیب 1:12 ( حدودا 8.5% ) حرکت صندلی چرخ دار و کالسکه بچه بهخوبی امکان پذیر است . شیب 1:15 ( 6.7%) مناسب تر است ، اما هیچگاه استفاده از رمپهایی با شیب بیش از 1:20 ( 5%) در محوطه بیمارستان ها جایز نیست . سطح رمپ ها نبایدلغزنده بوده و آب های سطحی باید به کرانه های جانبی آن هدایت و سرازیر شود .
رمپ های پلکان :
در مسیر های طولانی و شیب دار ، رمپ های که پلکانی عملکرد بهتریدارند . این نوع رمپ ها ، امکان صعود را به صورت پیوسته و یکنواخت ، فراهم می کند . در این نوع مسیر ها ، حرکت توامان ( شانه به شانه ) دو صندلی چرخ دار و یا دوکالسکه بچه امکان پذیر خواهد بود . پله های صعود یا سکوها باید وضوح و برجستگینمایانی داشته باشند . خیز یا ارتفاع آنها نباید از 100 میلی متر تجاوز کند . سطحپله می تواند از 450 میلی متر هم کمتر باشد ، اما اندازه مناسب در حدود 1 متر ،یعنی به اندازه یک گام بلند است . شیب سطح هر پله حداکثر 8.5% و برای ایجاد تنوع ،می توان پله ها را در دسته های 2 یا 3 تایی در بخشهای مختلف رمپ که به خوبی دیده میشوند ، تعبیه کرد .
پله و رمپ :
برای تامین دسترسی بهتر معلولین و با هدف شکستن و خرد کردن تدریجیشیب های طولانی می توان ترکیبی از رمپ و پلکان را به کار گرفت . محل تلاقی پله ورمپ را به گونه طراحی کرد که امکان حرکت آزادنه بین رمپ و پله برقرار گردد .
تغییر سطح :
تغییر سطوح به اندازه چند پله در یک مسیر پیاده ، عنصر جداکنندهپیاده روهای محلی مسیرهای سواره ( مسافران پیاده و وسائل نقلیه ) به شمار می رود . برای بهبود بخشیدن به چشم انداز، می توان در طول مسیر پیاده ، مکانهایی نظیر بوفه ،کیوسک های فروش و تعدادی نیمکت را در سطحی مرتفع تر از کف معبر سواره مستقر کرد . این اختلاف سطح ، عابرین را از خطر تردد وسائل نقلیه در امان نگاه می دارد .
پلکان جهت نشستن :
در مکان های مرتفع که استفاده از مناظر اهمیت زیاد دارد ( مانندتفرجگاهها ، حریم رودخانه ها و طول سواحل ) ، باید برای سطح پله ها یا سکوها وسعتبیشتری در نظر گرفته شود ، به نحوی که در قدم زدن ، نشستن و تماشا کردن به خوبیامکان پذیر گردد.
ایمنی :
پله ها به ویژه در اماکن عمومی باید هویت و وضوح کافی داشته و ازضوابط مربوط به ساختمان سازی نظیر تعداد پله ها در یک مسیر ، نحوه قرار گیری پله ها، عرض مناسب پاگردها و وضعیت نرده ها تبعیت کند .
روشنایی :
تامین نور کافی به ویژه در مکان های غیر هم سطح ، خصوصا در ابتداو انتهای رشته پلکان ، ضروری است

روکش محافظ تزئینی نما

یک ماده پوشش کننده محافظ جهت انواع نماها با زیر سازیهای مختلف بر پایه پلیمرهای اصلاح شده اکریلیک تولید شده که سطوح خارجی نماهای بتنی مسلح را در برابر نفوذ آب و رطوبت و یون های مضر کلر و گازهای اسیدی موجود در هوا بخوبی محافظت می نماید و از زیبایی خاصی نیز برخوردار می باشد .

کاربرد :

-بازسازی وپوشش مجدد سطوح بتنی وپلاسترهای سیمانی

-پوشش وانعطاف پذیر ترک های انقباضی ایجاد شده درپل ها

-پوشش واتر پروف جهت انواع منابع آب آشامیدنی ومخازن

-پوششی قوی که حتی قابلیت تحمل ترافیک پیاده رو را دارد

مزایا :

-مقاوم در برابر نفوذ آب و رطوبت دی اکسید کربن و یونهای کلر

-قابلیت دفع بخار آب از استراکچر

-واتر پروف کامل وقابلیت استفاده در سازه های در معرض آب

-مقاوم در برابر کلیه تاثیرات جوی در دراز مدت

-مقرون به صرفه اقتصادی به لحاظ هزینه پایین زیرسازی

-ایده آل جهت منابع آب آشامیدنی به لحاظ غیر سمی بودن

-مقاومت سایشی بالا وانعطاف پذیری مناسب

-پوشش عا لی جهت بتن های کرمو ومتخلخل

-سازگار با خصوصیات حرارتی بدن

-غیر قابل جدا شدن بتن

تطابق استاندارد :

طبق استانداردهای AST M C190 و C291 آزمایش شده ا ست .

مشخصات عمومی :

پوششی است بر پایه مواد سیمانی و پلیمرهای اصلاح شده که از دو جزء آماده مصرف تشکیل می گردد این ماده براحتی بوسیله بتن سخت – غلطک – اسپری یا ماله قابل اجرا است .بایستی در دو لایه اعمال نمود که حداقل فیلم خشک کمتر از 2 میلیمتر نبا شد در مناطـقی که سطح در معرض ترافیک پیاده رو سبک می با شد حداقل ضخامت 2 میلیمتر خوا هد بود ولی در مناطقی که سطح در معرض ترافیک متوسط تا سنگین پیاده رو ها قرار دارد بایستی یک لایه اضافی 2 میلیمتر دیگر نیز اعمال شود .

مشخصات فنی :

رنگ : سفید وخاکستری

زمان کار : در 20 درجه سانتیگراد یک ساعت در 30 درجه سانتیگراد نیم ساعت

حداقل درجه حرارت کاربردی : 5+ درجه سانتیگراد

قابلیت ا ستفاده به لحاظ سمی بودن : سمی نیست

آماده سازی سطح زیر کار :

ابتدا سطوح مورد نظر به لحاظ ترمیم های لازم مرمت وبازسازی شده و سپس از هر گونه نظیر :روغن – گریس – ذرات سست مواد فا سد شیره بتن و غیره کاملا خشک گردند استفاده از سند بلا ست جهت ازدیاد کیفیت کار پیشنهاد میشود درصورت مشا هده هر گونه خزه جلبک یا گیا هان هرز بهتر است پس از سند بلاست از سم علف کش مخصوص استفاده شود پس از آماده سازی سطوح و درست قبل از اعمال لازم است سطوح مورد نظر با آب تمیز خیس گردند .

مقدار مصرف :

ماله : 25 کیلوگرم پودر و4300 گرم واسطه پلیمره و2 لیتر آب

برس : 25 کیلوگرم پودر و4300 گرم واسطه پلیمره و 4 لیتر آب

ا سپری : 25 کیلوگرم پودر و 4300 گرم وا سطه پلیمره و6 تا7 لیتر آب

طرز مخلوط نمودن اجزاء :

ابتدا جزء اول یعنی واسطه پلیمره را داخل مخلوط کن ریخته و تیغه میکسر را با دور آهسته به حرکت درآورید سپس جزء دوم یعنی پودر را به آهستگی به مایع ا ضافه نمایید تا از توده شدن مواد جلوگیری شود عمل مخلوط بایستی بین 3 تا 4 دقیقه ادامه یابد عملیات اجرایی بلافاصله پس از مخلوط شدن مایع و پودر بایستی آغاز شود پیشنهاد می شود با توجه به زمان کاری این ماده به میزان مورد مصرف مواد مخلوط و آماده مصرف گردد هنگام ماده آماده شده بایستی عمل مخلوط نمودن در دستگاه ادامه یابد .

طریقه استفاده و نکات اجرایی :

هنگام کاربرد روی سطوح داغ بایستی قبلا یک لایه وا سطه پرایمر اعمال نمود مواد وآب را بشکل دوغاب روان مخلوط و بعنوان آستری روی سطح اعمال نموده سپس مخلوط شده اصلی را روی این سطوح در حالی که هنوز مرطوب هستند اعمال نمایید اصولا جهت کسب نتیجه بهتر پیشنهاد می شود سطوح زیر کار قبل از اعمال این ماده مرطوب باشند از یک قلم موی کوتاه سفت ا ستفاده کنید ودر صورت لزوم یک یا دو لایه اعمال نماید در مواقعی که جهت اجرا سیستم پا شش استفاده می کنیم بایستی از نسبت صحیح اجزاء مخلوط اطمینان حا صل شده باشد . در شرایط آب وهوایی گرم استفاده از پا شش جهت پرداخت های تزئینی خارجی بهترین حا لت بشمار می آید اندازه نازل 4-3 میلیمتر واز فشار 8-6 بار استفاده شودبطور عموم جهت تجدید پوشش هر لایه بایستی یک میلیمتر ضخامت داشته باشد در صورت آلودگی تجهیزات با بلافصله با آب فراوان شستشو نمایید در مواقعی که احتمال یخردگی تا 48 ساعت آینده وجود دارد از اعمــال خودداری شود بایستی هنگام ورزش باد که احتمال چسبیدن گردوغبار وجود دارد ویا امکانی که احتمال بارش در عرض 2 ساعت در 20 درجه سانتیگراد یا 20 ساعت در 5 درجه سانتیگراد آغاز خوا هد شد اعمال شود .

میزان پوشش :

ما له : 15 متر مربع

برس : 19 متر مربع

اسپری : 15 متر مربع

موارد احتیاطی :

-هنگام مصرف از استنشاق غبار آن جلوگیری شود .

-هنگام مصرف از تماس با پوست و چشم جلوگیری به عمل آید .

پله

موارد استفاده : پله به عنوان یکی از مصالح پوششی کف ، ارتباط بین سطوح نا همطراز را امکان پذیر می سازد . پله همچنین می تواند در تعریف فضاها و حتی به عنوان مکانی برای نشستن و استراحت مورد استفاده قرار گیرد.

سطوح شیب دار ( رمپ ها ) :



در شیب 1:12 ( حدودا 8.5% ) حرکت صندلی چرخ دار و کالسکه بچه به خوبی امکان پذیر است . شیب 1:15 ( 6.7%) مناسب تر است ، اما هیچگاه استفاده از رمپ هایی با شیب بیش از 1:20 ( 5%) در محوطه بیمارستان ها جایز نیست . سطح رمپ ها نباید لغزنده بوده و آب های سطحی باید به کرانه های جانبی آن هدایت و سرازیر شود .

رمپ های پلکان : در مسیر های طولانی و شیب دار ، رمپ های که پلکانی عملکرد بهتری دارند . این نوع رمپ ها ، امکان صعود را به صورت پیوسته و یکنواخت ، فراهم می کند . در این نوع مسیر ها ، حرکت توامان ( شانه به شانه ) دو صندلی چرخ دار و یا دو کالسکه بچه امکان پذیر خواهد بود . پله های صعود یا سکوها باید وضوح و برجستگی نمایانی داشته باشند . خیز یا ارتفاع آنها نباید از 100 میلی متر تجاوز کند . سطح پله می تواند از 450 میلی متر هم کمتر باشد ، اما اندازه مناسب در حدود 1 متر ، یعنی به اندازه یک گام بلند است . شیب سطح هر پله حداکثر 8.5% و برای ایجاد تنوع ، می توان پله ها را در دسته های 2 یا 3 تایی در بخشهای مختلف رمپ که به خوبی دیده می شوند ، تعبیه کرد .


موارد استفاده : پله به عنوان یکی از مصالح پوششی کف ، ارتباط بین سطوح نا همطراز را امکان پذیر می سازد . پله همچنین می تواند در تعریف فضاها و حتی به عنوان مکانی برای نشستن و استراحت مورد استفاده قرار گیرد.
ابعاد : در طرح های شهری برای رعایت اصول ایمنی و راحتی معمولا حداقل عرض پله را 1/5 متر در نظر می گیرند . هر رشته پلکان ترجیحا باید دارای حداقل 3 سکو باشد . رابطه بین کف پله (t) و ارتفاع یا خیز پله (r) را می توان با استفاده از فرمول : میلی متر 700 یا 600 2r+ t = محاسبه کرد . حداکثرر ارتفاع پله در اماکن عمومی شهرها ، 150 میلی متر اما اندازه مناسب تر بین 80 تا 120 میلی متر است .

وزن یا آهنگ : وزن یا آهنگ ایمنی بالا رفتن و پایین آمدن از پله را پله را میسر می کند . این ایمنی با ثابت بودن ابعاد ( کف و ارتفاع ) تامین می گردد . لیک در برخی نقاط که پله ها در مسیر اصلی و مستقیم قرار ندارند ، برای ایجاد دسترسی سریع به مکان مورد نظر ، می توان با تغییر متناسب آهنگ ( کاهش تعداد گامها اما بلند تر برداشتن گامها ) امکان حرکت آهسته تر مسافران پیاده را فراهم کرد ...


مقطع طولی : زمانی که هدف ، ایجاد ایمنی بیشتر باشد ، لازم است تا حد ممکن لبه پله تشخص و وضوح کافی داشته باشد . برای نیل به این مقصود باید :

الف : در نحئه پیوند ، نوع مصالح به کار رفته و رنگ آن تغییر ایجاد کرد .

ب : انعکاس یا تصویر لبه ها ، یک خط سایه دار ایجاد کند پله هایی که لبه آنها گرد ( به شکل بینی گاو ) است ، اگر چه کمتر صدمه می بینند ، اما وضوح و هویت خود را از دست می دهند .
سطوح شیب دار ( رمپ ها ) :


در شیب 1:12 ( حدودا 8.5% ) حرکت صندلی چرخ دار و کالسکه بچه به خوبی امکان پذیر است . شیب 1:15 ( 6.7%) مناسب تر است ، اما هیچگاه استفاده از رمپ هایی با شیب بیش از 1:20 ( 5%) در محوطه بیمارستان ها جایز نیست . سطح رمپ ها نباید لغزنده بوده و آب های سطحی باید به کرانه های جانبی آن هدایت و سرازیر شود .

رمپ های پلکان : در مسیر های طولانی و شیب دار ، رمپ های که پلکانی عملکرد بهتری دارند . این نوع رمپ ها ، امکان صعود را به صورت پیوسته و یکنواخت ، فراهم می کند . در این نوع مسیر ها ، حرکت توامان ( شانه به شانه ) دو صندلی چرخ دار و یا دو کالسکه بچه امکان پذیر خواهد بود . پله های صعود یا سکوها باید وضوح و برجستگی نمایانی داشته باشند . خیز یا ارتفاع آنها نباید از 100 میلی متر تجاوز کند . سطح پله می تواند از 450 میلی متر هم کمتر باشد ، اما اندازه مناسب در حدود 1 متر ، یعنی به اندازه یک گام بلند است . شیب سطح هر پله حداکثر 8.5% و برای ایجاد تنوع ، می توان پله ها را در دسته های 2 یا 3 تایی در بخشهای مختلف رمپ که به خوبی دیده می شوند ، تعبیه کرد .



پله و رمپ : برای تامین دسترسی بهتر معلولین و با هدف شکستن و خرد کردن تدریجی شیب های طولانی می توان ترکیبی از رمپ و پلکان را به کار گرفت . محل تلاقی پله و رمپ را به گونه طراحی کرد که امکان حرکت آزادنه بین رمپ و پله برقرار گردد .




تغییر سطح : تغییر سطوح به اندازه چند پله در یک مسیر پیاده ، عنصر جداکننده پیاده روهای محلی مسیرهای سواره ( مسافران پیاده و وسائل نقلیه ) به شمار می رود . برای بهبود بخشیدن به چشم انداز، می توان در طول مسیر پیاده ، مکانهایی نظیر بوفه ، کیوسک های فروش و تعدادی نیمکت را در سطحی مرتفع تر از کف معبر سواره مستقر کرد . این اختلاف سطح ، عابرین را از خطر تردد وسائل نقلیه در امان نگاه می دارد .



پلکان جهت نشستن : در مکان های مرتفع که استفاده از مناظر اهمیت زیاد دارد ( مانند تفرجگاهها ، حریم رودخانه ها و طول سواحل ) ، باید برای سطح پله ها یا سکوها وسعت بیشتری در نظر گرفته شود ، به نحوی که در قدم زدن ، نشستن و تماشا کردن به خوبی امکان پذیر گردد.

ایمنی : پله ها به ویژه در اماکن عمومی باید هویت و وضوح کافی داشته و از ضوابط مربوط به ساختمان سازی نظیر تعداد پله ها در یک مسیر ، نحوه قرار گیری پله ها ، عرض مناسب پاگردها و وضعیت نرده ها تبعیت کند .

روشنایی : تامین نور کافی به ویژه در مکان های غیر هم سطح ، خصوصا در ابتدا و انتهای رشته پلکان ، ضروری است
ادامه نوشته

شرحی بر جزئیات اجرایی ساختمان

ديوار چيني

1- ديواري كه از آجر فشاري يا با سنگ مخلوط و يا با مصالح ديگر با ملات ماسه سيمان يا ماسه آهك ويا ملات باتارد چيده شده .

2- نماي ديوار را مي توان از ابتدا با نما سازي خارجي پيوسته ساخته و به تدريج بالا ببرد بطوري كه هر رگ آجر چيني قسمت جلوي كار آجر تراشيده گذارده و پشت آنرا از آجر فشاري يا مصالح ديگر مي چينند.كه ضخامت و مقاومت هر ديوار بستگي به نوع كار بري آن دارد .كه در اين ساختمان بيشتر ديوار چيني هابه وسيله آجر لفتون و آجر فشاري انجام گرفته.

نحوه شمشه گيري

ابتدا بالاي يكي از گوشه هاي هر قسمت ساختمان را مقدم گرفته و يك كروم گچي به يك زاويه نصب مي شود، سپس شاغولي آن كروم را به پايين ارتباط داده كروم ديگري به پايين متصل مي سازد بعد خط گونيا 90 درجه را به زاويه هاي ديگر انتقال داده به طوري كه عمل كروم بندي چهار گوشه هر قسمت را زير پوشش دهد بعد ريسماني به بالاي هر قسمت روي كروم ها گرفته و هر دو متر يك كروم به زير ريسمان به وجود آورده كه اين عمل پايين نيز انجام مي شود بعد كروم هاي قسمت وسط و گوشه ها از بالا به پايين با شمشه چوبي يا آلومينيومي شمشه گچي گرفته روي كروم گچي كه سرتاسر ارتفاع ديوار را در چند قسمت گرفته از ملات گچ و خاك يا ماسه سيمان مي پوشانند.

فرش كف ساختمان

براي عمل فرش كف ابتدا در گوشه هاي هر قسمت يك قطعه سنگ ساييده شده يا موزائيك يك اندازه بطوريكه تراز روي چهار نقطه باشد قرارمي دهندسپس ريسماني نازك و محكم به اضلاع بسته و خط گونيا 90 درجه را به گوشه ها انتقال ميدهد.بعد ملات را كف آن پهن مي كنند و كف را فرش مي نمايند البته ريسمان ها را به ترتيب جا به جا مي كنند .

نحوه اجراي خط گونيا معماري

ابتدا از گوشه ها دو ريسمان عمود بر هم بسته و 60 سانتي متر به يك طرف نشان گذارده ضلع همجوار را80 سانتيمتر علامت گذاري مي كنيم در اين حالت خط ارتباط بين اين دو بايد 100 سانتيمتر كامل باشد كه در مغايرت ريسمان را جا بجا كرده تا نقطه 100 سانتيمتر تكميل گردد.كه در اين صورت زاويه 90 درجه درست مي شود .

قرنيز

بر روي فرش موزائيك يا سنگ قسمتهاي ساختمان قطعه سنگي به ديوارنسب مس شودكه قرنيز نا ميده مي شود . تا شستشوي كف و تنظيم گچ كاري ديوار ها آسان گردد.كه در بيشتر ساختمان ها اين قرنيز حدود 10 سانتيمتر استفاده مي شود كه در اين جا هم به همين صورت است.

سفيد كاري با گچ

هر بنا اول شمشه گيري آستر مي شود در اينصورت گچ آماده را پس از الك كردن با الكي كه سوراخ هاي آن نيم ميليمترمربع است الك نموده و سپس حدود سه ليتر آب سالم در ظرفي ريخته گچ الك شده را با دو دست آهسته در آب مي پاشند تا اينكه ضخامت گچ به روي آبها برسد بلا فاصله با دست گچ هاي داخل آن را مخلوط نموده كه اين عمل بدست شاگرد استاد كار انجام مي شود بعد به سرعت استاد كار خمير گچ را با ماله آهني روي ديوار آستر شده مي گشد و بلا فاصله يك شمشه صاف روي آن مي كشد تا ناهمواري هاي آن روي ديوار گرفته شود.

كاشيكاري

.هنگام شروع نصب كاشي به اين صورت اقدام مي گردد ابتدا خميري از خاك رس تهيه و آن را مي ورزند اين خمير در ظرفي نزديك دست استاد كار آماده مي ماند سپس با گچ يا سيمان يا ماسه يا خاك رس كوبيده شده زير رگه اول كاشي در يك ضلع كنار ديوار شمشه كاملا تراز به وجود مي آورد تا امكان چيدن رگه اول كاشي به وجود آيد.

دو عدد كاشي دو سر ضلع مو قتا با فاصله حداقل 1 سانتيمتر از ديوار قرار مي دهند سپس ريسماني نازك به بالاي آن متصل نموده جلوي كاشي ها را از گل ورزيده شده موقتا بست مي زنند بعد شمشه فلزي بسيار صاف جلوي كاشي در حال نصب قرار مي دهند و بقيه كاشي ها را پشت شمشه چيده بعد با ريسمان كنترل مي نمايند،

جلوي بند ها را از گل ورزيده شده كروم موقت گذارده سپس دوغاب سيمان رابه صورت رقيق محلول شده از ماسه پاك و سيمان معمولي آماده با ملاقه به آهستگي پشت كاشي ها را پر مي كند تمام اضلاع را در رگ اول دور مي گردانندتا امكان كنترل تمام زاويه ها وضلع ها ،گوشه ها و نبشه ها به عمل آيدكه چنان چه كنار ضلعي تكه هاي غير استاندارد احتياج شود كاشي هاي رگه اول را جا بجا نموده و تكه ها به كنار منتقل شود و دوغاب ريزي پشت انجام گيرد پس از كنترل اضلاع هر بنا رگه هاي ديگر را از اول شروع و انقدر تكرار مي شود تا كاشيكاري در حد مطلوب به اتمام برسد پس از خودگيري كامل ملات كاشي ها دوغابي از رنگ كاشي با سيمان سفيد ورنگ مشابه تهيه نموده و با پارچه يا گوني به لاي بند ها ماليده و بعد از خشك شدن سطح كاشي ها را كاملا نظافت مي نمايند ، در اين هنگام نصب كاشي هاي ديواري خاتمه يافته و آماده فرش سراميك كف مي شود.

سراميك كف

براي فرش كف سرويس هاپس از كنترل لوله گذاري ها و چك نمودن ايزو لاسيون و شيب سازي لازم براي آبروها زير سراميك يك پلاستر سيماني تعبيه مي شود تا اينكه 3 ميليمتر جاي ملات براي نصب سراميك باقي بماند سپس با توجه به اين كه پلاستر زير بنا نبايد خشك شود بايد هر چه زود تر دوغابي از سيمان معمولي به ضخامت نيم سانتيمتر روي پلاسترها قرار داده و قطعات سراميك آماده را در دوغاب غرق نموده تا شيره دوغاب به زير درزهاي سراميك نفوذ كند و از اين روي قطعات به پلاستر زير چسبيده شود و روي سراميك ها با شمشه و چكش هاي لاستيكي كوبيده و هموار گردد ، 24 ساعت بعد كاغذ روي سراميك را نم زده و پس از خيس خوردن به وسيله پارچه اي جمع آوري و نظافت مي گردد، در اين حالت بايد كنترل شود كه چنان چه درزي از سيمان بر خوردار نشده و لاي درز باز مانده باشد مجددا از سيمان دوغاب پر مي شود ودرز ها با رنگ سراميك به صورت دوغاب تزئين و چنان چه نياز به بتونه كاري باشد

از سيمان سفيد و رنگ خميري تهيه و جاهاي ناهموار درز ها را پر و نظافت مي نمايد .

چيدن آجرنما

آجر سفيد يا رنگي زلال و اعلا كه معمولا از بهترين خاك رس خالص به قطرهاي 3، 4، 5، 6 ، سانتيمتر بدون مواد گياهي يا آهكي و يا شني پخته شده به نزديك كار آجر تراش حمل مي شود و سپس استاد كار آجر تراش با چند نفر شاگرد كار آموخته به وسيله دستگاه برش و تراش آجر ها را بريده و سپس آنها را به ظرف آب موجود وارد مي كنند آجر ها حداقل دو ساعت درآب باقي مي مانندكه چنانچه مواد آهكي داشته باشد شكسته و با سيراب شدن آن مقاومت و استحكام آجر بالا رفته وثابت خواهد ماند و نيز براي ساييدن لبه هاي تراشيده شده آماده مي گردد. در خاتمه شاگردان با قطعه آجر ديگر روي نره هاي تراشيده شده را كاملا صيقل مي دهند در اين صورت خميري زاييده شده از خود آجر به وجود مي آيد كه به آن بتونه آجر مي گويند با پركردن سوراخ هاي نره هاي آجر به وسيله همان بتونه و كشيدن قطعه آجر ديگر تيزي ها و گوشه هاي آجر را صاف و هموار مي كنند در اين صورت آجر براي چيدن جلوي ديوار آماده است ولي بهتر است مصرف آن را به روز بعد موكول كنند تا در اين فاصله كاملا خشك شود پس از خشك شدن آجرها شوره سفيدي روي آجر را مي گيرد كه مي توان پس از چيدن و خشك شدن شوره ها آن را با پارچه اي از روي آجرها برداشت.

بند كشي آجر

پس از اتمام كل نما سازي با آجر ابتدا ماسه بادي دانه دار پاي كار آماده داشته و به هر پيمانه ماسه دو پيمانه سيمان معمولي پرتلند اضافه مي كنند وبا مقداري آب به صورت خمير در آورده پس از نصب داربست براي زير پاي استاد كار بند كش خمير را در ظرفي نزديك كار برده با قلم فلزي باريك كه عرض آن حد اكثر 10 ميليمتر و ضخامت آن 2 ميليمتر و سر آن نيز منحني شده باشد ، وسط آن نيز زانويي خورده شده باشد پس از پوشاندن دستهاي استادكاربا دستكش هاي لاستيكي سالم خمير را كم كم روي كف دست چپ قرار داده و قلم نام برده را به دست راست گرفته دست چپ به زير درز آجر از چپ به راست حركت مي كند و هم زمان دست راست با قلم فلزي خمير را به لاي درز جاي داده پس از پيش رفتن حدود يك متر طول عمل را به درزهاي زير انتقال مي دهد سپس از ابتداي هر درز با دست راست قلم را تا آخر ملات يكسره كشيده تا تشخيص داده شود درزها تميز بند كشي شده و با قطعه پارچه اي لبه هاي آجر را تميز مي نمايند.

نصب سنگ نما

براي تزيين سنگ نما ضمن آماده شدن سنگ مورد دلخواه استاد كاران ماهر ابتدا جلوي ديوار ها را با قطعه سنگي كروم بندي و اضلاع ديواررا به صورت صاف و گونيا ريسمان بندي مي كنند سپس رگه اول سنگ ها را شمشه گيري مي كند بعد از ريسما ن بندي بالا و كنترل شاغولي آن سنگ هاي رگه اول را نصب مي نمايد و با گچ ساخته شده جلوي آن هارا از كروم هاي گچي موقت متصل ميسازد ، سپس دوغاب سيمان ساخته شه از ماسه درجه يك و سيمان پرتلند را كه با آب نيز محلول شده با ظرف قاشقي شكل پشت سنگ ها را پر مي كنند. ترديد نيست در پشت سنگ ها اتصالات آهني به نام اسكوب نيز الزامي است چنانچه اسكوب انجام نگرفته باشد سنگ ها اتصال به ديوار آجري نداشته و امكان ريختن سنگ ها وجود دارد در اين صورت بايد رويل پلاك شود كه آن نيز از نظرشكل خارجي زيبا نخواهد شد .

نماي سيماني

براي تزيين نماي خارجي سيماني ساختمان در اولين مرحله ملاتي از ماسه پاك نه چندان درشت آماده كرده يعني چهار پيمانه ماسه و يك پيمانه سيمان معمولي پرتلند را با آب به صورت ملات مخلوط در آورده سپس همان گونه كه در قسمت شمشه گيري گفته شد ابتدا بالاي دو سر يك ضلع ديوار را كروم بندي و روي كروم ها را رسيمان كشيده وهر يك متر كروم به ديوار متصل مي نمايند ،

سپس شاغولي كروم ها را به پايين ديوار داده عمل بالا را در پايين نيز انجام مي دهند بعد فاصله كروم ها را از بالا به پايين با ملات ساخته شده فوق پركرده وروي آن را شمشه كش مي نمايند .

پس از اتمام كليه كارها كروم بندي ها فاصله دو كروم را با همان ملات پر كرده شمشه صافي را از پايين به بالا روي ملات ها كشيده تا روي شمشه صاف كردن اين عمل را آستر مي نامند ، پس از تمام شدن كل طول ديوار خاك و پودر سنگ را با سيمان بطور نصبي مخلوط نموده يعني براي سه پيمانه از دو مخلوط يك پيمانه سيمان سفيد يا معمولي را با آب مخلوط كرده تاخميري نسبتا رقيق تهيه شود سپس خمير را با كمچه آهني يا چوبي روي آسترها ماليده و با پاشيدن آن به وسيله قلم مو روي آن را با تخته ماله هاي چو بي ماساژ داده تا زير تخته ها صاف و موج آن گرفته شود چنانچه بنا به تشخيص استاد كار احتياجي به خط كشي وبه فرم هاي مختلف داشته بايد پس از اتمام نرمه كشي ذكر شده آماده خط كشي و شيار زني شده است پس از خاتمه يافتن كل آستر ونرمه كشي تزيين رويه آن با مصالح ورنگهاي مختلف امكان پذير است.

پاركت سازي

براي ساخت پاركت هاي چوبي يك بنا ابتدا روي موزائيك ها ويابتو ن زير پاركت را با دستگاه هاي كف ساب ساييده وكاملا صيقل مي نمايد ونيزلبه هاي موزائيك ها را همواره نموده سپس با خميري نظير خميرهاي شيميايي يا چسبي يا سيماني يك قشرروي موزاييك ها را ماستيك نمودن و سپس با شمشه فلزي خيلي دقيق خمير را جا بجا كرده وشمشه را روي آنها گردانيده تا اطمينان حاصل شود زير پاركت ها كاملا صاف شده48 ساعت بعد روي خمير خشك شده را صيقل داده و كاملاصاف مي نمايند بعد پاركت هاي چوبي كه به قالب هاي 25 ×25 سانتيمتر با تكه هاي دو و نيم سانتيمتر از چوب ملچ، ممرز و افرا ،گردو ، راش ، چنار و چوب فوفل و غيره تهي شده را با در نظرگرفتن راه چوب يعني راه هاي راست و راه پود خلاف جهت يك ديگر در كارخانه نجاري و پاركت سازي به هم متصل گرديده وروي آن يك ورق كاغذ به طور موقت چسبانده آن را باچسبهاي شيميايي ويا گندمي روي كف مي چسبانند براي اطمينان در چسبندگي كامل غلطك هاي سنگين را بر روي آن حركت مي دهند تا اطمينان حاصل شود پاركت كاملا بر روي زمين چسبيده است 48 ساعت آن روي پاركت ها را به وسيله ماشين سمباده كه قطر قرص آن بزرگ باشد ساييده وتمام قطعات را با هم يكنواخت و يك رو ويك سطح مي نمايند. پس از تميز كردن روي پاركت ها و

برداشتن گردو خاك ناشي از كار روي آنها را كاملا با ماستيكي تركيب شده از خاك اره نرم از جنس و رنگ همان چوب و چسب سفيد يا سرشوم هم رنگ تنظيم شده است تمام سطح پاركت ها را پوشانيده به طوريكه تا نيم ميليمتر روي پاركت ها ماستيك بماند 44 ساعت بعد به وسيله ماشين سمباده كه قرص آن بزرگ و از قطعات پارچه ي برخوردار باشدو نام اين دستگاه پوليش قلمداد شده است با ماشين نام برده كاملا روي پاركت را صيقل داده تا اطمينان حاصل شود سطح پاركت ها كاملا يكنواخت و يك رنگ است .پس از برداشتن قشر روي آنها و نظافت سطح پاركت يك قشر سيلومات با تينر فوري 4. محلول گشته آنرا به منظور پركردن چشمه ها با دستگاه پيستوله روي پاركت مي باشندپس از خشك شدن سيلر مجددا با ماستيك گفته شده لكه گيري كرده و دوباره روي آن را پوليش مي نمايند تا تشخيص داده شود زبري و پرز چوب ها گرفته و چشمه هاي آن نيز از سيلر پر شده است . براي پاشيدن قشر آخر رنگ لازم است در اولين مرحله درب ها وپنجره ها را بسته نگهداشت و كليه راه نفوذ گردو خاك را مسدود نموده و پس از نظافت كردن كامل موقع زير رنگ كيلر را با تينر فوري محلول ودر پيستوله هاي سالم ريخته و از يك سر پاركت به طور نازك يك قشر نيم ميليمتري روي كار مي پاشند پس از اتمام رنگ پاشي كل سطح براي 24 ساعت درها را بسته نگهداشته سپس با دستگاه پوليش كه دور قرص دايره آن از پارچه پوشيده شده باشد كل سطح پاركت را پوليش وصيقل داده تا تشخيص داده شود سطح پاركت ها كاملا نرم و رنگ شيشه اي روي آنرا گرفته است .

از اين هنگام تا 48 ساعت نبايد روي پاركت ها عبور نمود وپس از 48 ساعت كف ساختمان پاركت شده براي بهره برداري آماده است .

ايزولاسيون

براي ساخت بام ابتدا روي سقف بتوني را از هر گونه گچ تميز كرده و نخست بايد محل نصب ناودانها مشخص و پس از نصب نرده و يا دوره چيني با پوكه معدني كه يك نوع خاك سبك وزن است ويا از پوكه صنعتي كه از ضايعات كارخانجات است را با مخلوط نمودن 5 پيمانه پوكه و1 پيمانه سيمان معمولي مخلوط با آب كروم بنديها انجام مي پذپردو چنانچه پوكه در دسترس نبود ميتوان از خرده هاي آجر يا خاك شن دار پرمي كنند . مهندس ناظر ساختمان مواظب است مقاومت را با احتساب به وزن مصالحي كه براي شيب سازي مصرف مي نمايد قوي تر بگيرد .پس ازاتمام كروم بندي و در نظر گرفتن شيب آبروها وسط كروم ها را از همان پوكه وسيمان پر مي نمايند و روي آن را با شمشه و ريسمان مسطح و كنترل مي كنند بعد از آماده شدن پشت بام تا 48 ساعت براي خود گيري سيمان مصرف شده آب پاشي لازم است .بعد از آماده شدن شيب سازي ايزالاسيون انجام مي شود .

ايزولاسيون قيري

بهترين ايزولاسيون براي بام ها در اين زمان مخصوصا وضع جوي ايزولاسيون گوني قيري مي باشد .قير را با حرارت لازم رقيق نموده و روي بام مي مالندسپس گوني هاي سالم درجه يك را از پائين به بالا چسبانيده مي شود .نصب اين گوني ها از بالا به طرف ناودانها هدايت مي شود .لايه گوني دوم خلاف جهت يعني چنانچه لايه زير طولي چسبانده شده باشد لايه رو عرضي انجام مي گيرد وگوني ها مجددا با قيرآغشته مي گردند و پس از كنترل كليه درز ها وبندهاي گوني ها در اين هنگام آماده آسفالت ريزي يا موزائيك مي باشد.

ايزوگام ورقي

ورق لاستيكي شكل به صورت لوله در بازار موجود است . پس از كنترل كلي و ريسمان كشي لوله ايزولاسيون را از يك سر روي بام مي چسبانند سپس با چراغ حرارت دهنده درزها را با هم جوش مي دهند و با خمير روي بام را لكه گيري نموده تا امكان آزمايش آبگيري بام را ميسر سازد .

آزمايش بام

براي اطمينان كامل در سلامت بام معمار مي توانددهانه ناودانها را با گل رس ورزيده شده يا ملاتي ديگر گرفته و روي بام را به صورت استخر آب گذارده 24 ساعت بعد اگر رطوبت به زير سقف سرايت نكندايزولاسيون معتبر است .

تيرچه بلوك

براي اجراء سقف تيرچه بلوك ابتدا تيرچه هاي ساخته شده از ميله گرد آجدار و زير آن از فوندوله هاي سفال يا بتون است را به بالاي ساختمان حمل مي نمايند سپس زير تيرچه ها به فاصله هاي حداكثر

120سانتيمتر چوب كشي نموده و به وسيله شمعها فلزي يا چوبي بار سقف به زمين منتقل مي شودسپس بلوكه هاي كه از سفال يا سيمان و ماسه تهيه شده است در فاصله تيرچه ها چيده مي شود و وسط دهانه را مقداري كه نبايداز كل عرض دهانه كمتر باشد بالا گرفته اين بالازدگي به منظور خستگي بتون سقف در نظر گرفته مي شود و آن را در اصطلاح معماري چتر مي گويند چتر فوق پس از چند سال خستگي بتون و تحمل فشار به صورت صاف در خواهد آمد در پايان آرماتور تقسيم فشار در جهت خلاف تيرچه روي بلوكه ها با فاصله حداقل 40 سانتيمترنصب ورودي سقف را از بتون سالم پر مي سازند تا موقعي كه روي بلوكه ها بتون ريزي شود .هنگام بتون ريزي نيز ويبراتوربراي ارتعاش و دفع هواي بتون الزامي است و اگر نبود با قطعه چوبي به صورت تخماق به بتون ضربه مي زنندتا هواي بتون خارج شود و نيز فشرده گردد. بتون نام برده تا 12 روز نياز به آب پاشي دارد و هنگامي كه ترك هاي سطحي روي بتون ديده شود به وسيله دوغاب سيمان پر مي شود ترك ها نيز به مقاومت سقف آسيبي نمي رساند .

سقفهاي كاذب

سقف كاذب يعني سقف دوم كه در مقابل فشار ضعيف ساخته مي شود و معمولا زير طاق به وجود مي آيد زيرا كانال كشي ها لوله هاي برق و غيره از زير سقف عبور مي نمايد به اين منظور شاخه هاي فلزي از سقف به پائين ارتباط داده مي شودبعد ازاتمام وكنترل كليه كانالها لوله ها وغيره با آهن هاي سپري يا نبشي يك سقف كاذب زير كانالها به وجود مي آورندكه آنها نيز به نوبه خود به شاخه هاي پائين آمده متصل مي گردد. پس از كنترل آهن كشي ها تورفلزي مخصوص بنام رابيز را با سيم هاي نرم آرماتور بندي به آهن كشي هاي سقف كاذب پيوسته مي سازند در خاتمه روي آن را از يك قشر خاك و گچ به ضخامت حداقل يك سانتيمتر مي پوشاننددر اين صورت زير سقف كاذب شمشه كاري مي شود وسقف را براي سفيد كاري و گچ بري آماده مي سازند .

آگوستيك

براي ايجاد سقف آگوستيك يعني طاق دوم ابتدا ميله هاي فلزي را از سقف به پا ئين ارتباط مي دهندو سپس چوب هاي كه بايد از چوب روسي پخته شده تهيه گردد و آنها را با اندازه مشخصي به زيركانال ها با قطعات فلزي ارتباط مي دهندچون اندازه تقريبي آگوستيك ها 40 ×40 سانتيمر مي باشد پس فاصله چوب ها از وسط تا آكس به اندازه آگوستيك ها تقسيم مي شودو براي انجام اين كار از چوب ها ريسمان كشي شده كه كاملا دقت در عمل لازم است پس از كنترل آگوستيك هاكه معمولاجنس آنهاازمقوا ،پلاستيك، يونوليت،پلاستوفوم وغيره است و دراشكال گوناگون سوراخدارويانقشه هاي برجسته تهيه شده را با ميخ هاي سنجاقي بي كله زير چوب ها نصب مي نمايند.

اصطلاحات معماري

ترانشه ،پي كني و شيار زني ديوارها را ترانشه مي گويند.

شالوده ،شفته ريزي و پر كردن زيرديوارها راشالوده مي گو يند .

مثني ،سنگ چيني وبالاآوردن كف از روي زمين را مثني مي گويند

ازاره ،دور پائين هر ساختمان چه در داخل وچه در خارج تا يك متري ازاره ناميده مي شود .

درگا،به دربهاي ورودي چوبي درگاه مي گويند .

پاشنه ،لولا هاي زير و بالاي لنگه درب پاشنه نام دارد .

پكتفه ،قطعات آجرياخشت را براي يكنواخت كردن ديوار با ملاتي مناسب به ديوار مي چسبانند و روي آن را يكنواخت ميكنند را پكتفه مي گويند .

اندود ياپلاستر، به ملاتي كه روي ديوارها مخصوصا منابع ماليده مي شود اندود يا پلاسترمي گويندكه ازسيمان وخاكه سنگ وماسه تهيه مي شود.

آهك سياه ،ملات مخلوط شده از آهك شكفته و خاكستر ولوئي گياهي آبرا آهك سياه مي گويند كه بجاي ملات سيماني در منابع استفاده مي شود.

اسكوپ ، به قطعات فلزي كه به پشت سنگ متصل مي سازند وسنگ را به ديوار مربوط مي كنند اسكوپ مي گويند.

كروم ، به قطعه نشان گچي يا گلي ويا سيماني كه براي منظم نمودن اضلاع ودستور شمشه گيري گذارده وسر مركز نما سازي ديوار وكف مي باشد كروم مي گويند .

ملات باتارد

از اختلاط آهك و سيمان وماسه ملاتي بدست مي آيدكه ملات باتارد مي گويند.مقاومت اين ملات در صورتي كه آجر آن كاملا شاداب وپس از انجام كار آب پاشي شده باشد بهترين ملات تشخيص داده شده است .براي تهيه ملات باتارد بهتر است تمام مواد متشكله را با هم مخلوط نموده و بعد آب به آن اضافه شود و پس از به هم زدن و اختلاط قابل استفاده است . آهك شكفته آن بايد الك شود و درملات سيمان از زمان اختلاط تا 3 ساعت قابل مصرف مي باشد و پس از اين زمان فاسد شده و قابل مصرف نيست ولي ملات باتارد تا 5 ساعت خودگيرمي شودزيرا مواد آهني و گچي داخل سيمان ازبين مي رود ونقش ملات اين است كه بدون اين كه باعث تضعيف ساختمان شود فضاهاي خالي را پر مي كنددر ضمن سيمان بدون ماسه قابل مصرف نيست ولي وجودماسه براي خودگيري سيمان لازم است چون سيمان بدون شن وماسه خودگيري نخواهد شد چنانچه سيمان به تنهاي استعمال گردد پس از 24 ساعت به صورت ورقه ورقه در مي آيد و متلاشي مي گرددپس سيمان وماسه در مصرف با هم لازم هستند .

درز انقطاع ودرز انبساط

 

درز انقطاع: برای جلوگیری از خسارت و کاهش خرابی ناشی از ضربه ساختمانهای مجاور به یکدیگر ، بویژه در زمان وقوع زلزله ، ساختمانهایی که دارای ارتفاع بیش از 12 متر یا دارای بیش از 4 طبقه هستند ، باید به وسیله درز انقطاع از ساختمانهای مجاور جدا شوند ؛ همچنین حداقل درز انقطاع در تراز هر طبقه برابر 100/1 ارتفاع آن تراز از روی شالوده است . این فاصله را می توان در محلهای لازم با مصالح کم مقاومت که در هنگام زلزله در اثر برخورد دو ساختمان به آسانی مصالح مزبور خرد می شوند ، پر کرد.

درز انبساط: برای جلو گیری از خراب های ناشی از انبساط و انقباض ساختمان بر اثر تغییر در جه حرارت محیطخارج یا جلو گیری از انتقال بار ساختمان قدیمی مجاور به ساختمانی که جدید احداث می شود ، همچنین در مواردی که ساختمان بزرگ است واز چند بلوک متصل به هم تشکیل می شود ، باید به کار بردن درز انبساط در محل مناسب پیش بینی شود . حد اقل فاصله ای از ساختمان با اجزای ساختمانی که باید در آن درز انبساط پیش بینی شود به نوع ساختمان ، تعداد ظبقات ، مصالح مصرفی و آب وهوای محل احداث بستگی دارد . بنابراین باید با مطا لعه کافی محل اندازه آن را مهندس طراح تعیین کند . برای پوشاندن و پرکردن فواصل درز انبساط از موادی که قابلیت ارتجاعی داشته با شند استفاده می شود این فواصل نباید با مصالح بنای یا ملات پر گردد.

(تو طول ساختمان باشه میشه درز انبساط اگه بین دوتا ساختمان مجاور باشه میشه درز انقطاع)

در مورد درز انقطاع شما باید حتمآ مقدار 1 درصد ارتفاع ساختمان را رعایت کنید. البته این یک درصد در هر تراز با توجه به ارتفاع همان تراز باید رعایت گردد. با توجه به آنکه معمولآ ستونها در طبقات بالاتر باریکتر از ستون در طبقات پایینتر است، پس عملآ در طبقات بالا که به درز اتقطاع بیشتری نیاز است فضای بیشتری نیز موجود است و عملآ با رعایت درز انقطاع در طبقات پایین در طبقات بالاتر نیز درز انقطاع نیز رعایت میگردد

توجه کنید نیروهایی که ما با توجه به ضوابط آیین نامه 2800 محاسبه مینماییم با نیروهایی که در واقع به سازه اعمال میشود بسیار تفاوت دارد و این نیروها بسیار کمتر از مقادیر واقعی است. در عوض با نیروهای کاهش یافته دیگر به سازه در طراحی اجازه ورود به محدوده پلاستیک را نمیدهیم. تغییر مکانهایی که با نیروهای کاهش یافته محاسبه میشوند به تغییر مکانهای طرح معروفند و تغییر مکانهای ناشی از نیروهای واقعی وارد بر سازه ، تغییر مکانهای واقعی نامیده میشوند. تغییر مکان طرح به راحتی همانند بقیه تغییر مکانها در etabs مشاهده میشود. برای تغییر مکانهای واقعی تغییر مکانهای طرح را در ضریب 0.7R ضرب میکنیم

برابر نسبت تغییر شکل نسبی طبقه به ارتفاع نسبی طبقه است.

مقادیر مجاز drift بر اساس بند 2-5-4 آیین نامه محاسبه میشود.

درز انقطاع برای ساختمانهایی با بیش از دو سقف یا 8 متر ارتفاع از تراز یا حداقلh 005/. از زمین مجاور می باشد. h/100 پایه

مثال: ساختمانی در منطقه با تراکم متوسط، به ابعاد 8*20 جنوبی در مجاورت همسایه های شرقی و غربی واقع شده است. در صورتی که مالک درخواست ارتفاع 18 متر از تراز کف خیابان را دارد، مطلوبست محاسبه درز انقطاع؟

جواب: 18=۱۸/۱۰۰ عرض درز انقطاع 18 سانتیمتر می باشد. که نهایتاً عرض خالص بنا ۷۸۲ سانتیمتر می باشد. ۷۸۲= 18-800

پس بین اضلاع شرقی و غربی بایستی 18 سانتیمتر درز انقطاع تعبیه گردد. که با توجه به 005/. سهم زمین، بایستی 9 سانتیمتر در هریک از اضلاع شرقی و غربی با مرز زمین مجاور درز تعبیه نماید. 9=18*005/.

البته این ضوابط برای ساختمانهایی تا حداکثر 8 طبقه حاکم می باشد

حال سوالی که ممکن است مطح شود این است که آیا در درز انبساط درز از روی پی می خورد یا خود پی ها هم از هم جدا هستند

حداقل عرض درز انقطاع در تراز هر طبقه برابر 100/1 ارتفاع آن تراز از روی شالوده می‏باشد . این فاصله را می‏توان در محلهای لازم با مصالح کم مقاومت که در هنگام زلزله در اثر برخورد دو ساختمان به آسانی خرد می‏شوند پر نمود

در صورتی که در نقشه های معماری درز انقطاع در ستون گذاری ستونهای کناری رعایت نشده باشد برای جلوگیری از مشکلات اجرایی حتماً باید با توجه به سایت پلان و مراجعه به بند 1-6-3 آیین نامه 2800 ویرایش سوم درز انقطاع را محاسبه و نقشه های معماری را تصحیح کرد.

در بند 1-6-3 در معرفی میزان درز انقطاع لازم برای ساختمانهای با اهمیت زیاد و خیلی زیاد و زیاد در ساختمانهای با هشت طبقه یا بیشتر ذکر شده است: « هر یک از ساختمانهای مجاور یکدیگر، ملزم به رعایت فاصله ای معادل حاصلضرب 0.5R در تغییرمکان جانبی نسبی طرح آن ساختمان در هر طبقه میباشند.»

به طور کلی، هدف از تعبیه درز انقطاع در ساختمانها، جلوگیری از برخورد ساختمانهای مجاور با یکدیگر و تشدید خسارات میباشد. بر این اساس فاصله بین ساختمانهای مجاور در هر طبقه نباید از مجموع حداکثر تغییر مکان واقعی طرح دو ساختمان در ارتفاع مورد نظر بیشتر گردد. پس باید در بند مورد نظر آیین نامه به جای « تغییر مکان جانبی نسبی طرح» کلمه نسبی حذف شده و « تغییر مکان جانبی طرح» جایگزین شود. قابل ذکر است که در ویرایش قبلی آیین نامه این اشکال وجود نداشت و در ویرایش جدید آیین نامه این اشکال به وجود آمده است

شاتکریت

خلاصه
اثرات آتش بر روی سازه های بتنی با مقاومت متوسط NSC کمتر از 50Mpa از دهه 1950 مشخص می باشد. اما تا به حال از تاثیر آتش روی بتن با مقاومت بالا HCS و بتن با کارائی بالا HPC اطلاعات ناچیزی وجود داشته. اصولا بتن با کارایی بالا در مقایسه با بتن با مقاومت معمولی در برابر آتش حساس تر می باشد و این به علت تراکم بیشتر و وجود منافذ کمتر در این بتن است. مطمئنا شاتکریت در دسته بندی بتن های با کارایی بالا قرار می گیرد، پس شاتکریت همیشه در خطر اثرات آتش است. تا به حال تحقیقات بسیار کمی در رابطه با تاثیر آتش روی شاتکریت انجام شده بود. اما به علت آتش سوزی های فاجعه آمیز در تونل ها اهمیت های زیادی برای تحقیق روی این مساله پیدا شد. در این مقاله استفاده از تکنولوژی آلومینات کلسیم و انواعی از الیاف برای جلوگیری از ترکیدن و تخریب بتن در برابر آتش و تهیه مخلوط شاتکریتی که در برابر حرارت شدید و شوک های گرمایی مقاوم باشد، با آزمایشات متعدد مورد بررسی قرار گرفته.

مقدمه
برای کسانی که در صنعت بتن فعالیت می کنند حوادث ناگوار سال های اخیر باعث ایجاد توجه زیادی روی تاثیر آتش روی سازه های بتنی گردیده است. پژوهشگران
صنعت ساختمان و مهندسان عمران عموما اطلاعات نسبتا خوبی در رابطه با تاثیر آتش بر بتن های با مقاومت متوسط در دست دارند (منظور بتن های با مقاومت تا 50Mpa می باشد). ولی در مورد بتن های مقاومت بالا و بتن های با کارایی بالا HPC و تاثیر آتش بر این بتن ها اطلاعات بسیار کمی موجود می باشد. به عنوان یک قانون، بتن های با کارایی بالا در حرارت شدید و شوک های حرارتی به علت ضریب تخلخل پایین و وجود منافذ کمتر و فشار نیروی بخار حساسیت بیشتری نسبت به بتن های با مقاومت معمولی NSC دارند. وقتی فشار درون منافذ زیاد می شود تنش کششی در بتن تولید می شود و زمانی که این تنش از حد مجاز تجاوز می کند ترکیدن و ورقه ورقه شدن بتن explosive spalling شروع می شود. قسمتی از سطح داغ بتن که شدیدا به بیرون رانده می شود، باعث می گردد سطح بیشتری از بتن در معرض آتش قرار گیرد. این روند ادامه دارد تا نهایتا باعث آشکار شدن سیستم آرماتورها و تاثیر مستقیم آتش روی آنها می شود. انبساط سریع بعضی از سنگدانه ها با وزن متوسط و کمتر شدن فضا باعث تشدید این پدیده و کمک به از هم پاشیدن و ترکیدن لایه ای بتن می گردد. بی شک به علت نوع بتن ریزی و خواص شاتکریت این سیستم در رده بتن های پر مقاوت با کارایی بالا قرار می گیرد و در نتیجه در معرض خطر تاثیر آتش می باشد. در این مقاله استفاده از تکنولوژی پیشرفته آلومینات کلسیم همراه با الیاف فولادی ضد زنگ و الیاف مصنوعی میکرو پلی پروپیلن در جهت مقاوم سازی و اصلاح خواص شاتکریت در جهت استفاده در شوک های حرارتی و صنایع سنگین با درجه حرارت بالا بحث می شود.

شاتکریت و انواع آن
شاتکریت عبارت است از ملات و یا بتنی که با فشار و سرعت بالا به سطح مورد نظر پاشیده می شود که به دو نوع شاتکریت مخلوط تر (Wet Mix shotcrete) و مخلوط خشک (Dry Mix shotcrete) شناخته شده است. در شاتکرت با مخلوط خشک DMS مصالح شامل : ماسه و سیمان توسط پمپ شاتکریت بداخل لوله انتقال هدایت شده و به قسمت پاشنده ملات (Nozzel) منتقل می گردد. آب مورد نیاز در این حالت در حین خروج مصالح از سر نازل به آنها اضافه می گردد که با توجه به سرعت بسیار زیاد خروج مصالح از سر نازل این عمل در کسری از ثانیه صورت می پذیرد که در این حالت ممکن است آب به بعضی از دانه های سیمان نرسیده و در نتیجه این دانه ها هیدراته نشوند بهمین دلیل از روش DMS تنها در عملیات تثبیت قبل از اجرای لاینینگ تونل ها و کارهای روکش و تعمیراتی با صخامت کمتر از 10cm استفاده می گردد. اما در روش WMS (مخلوط تر) شاتکریت با مخلوط تر بتن آماده به داخل پمپ شاتکریت ریخته شده و پس از عبور از لوله انتقال به سر نازل رسیده و از آنجا به کمک فشار باد کمپرسور به سطح زیر کار پاشیده می شود از این روش در جاهایی می توان استفاده کرد که مقاومت فشاری مورد نظر است. از طرفی دیگر در این روش امکان اجرای بتنی با ضخامت 50cm برای دیوار و 20cm برای سقف در یک مرحله به راحتی امکان پذیر است.

مزیت اجرایی شاتکریت تر به خشک
در روش شاتکریت تر در اغلب موارد برای احداث سازه های بتنی نیازی به قالب بندی نیست و در موارد خاص نیز استفاده از یک سپر چوبی برای عملیات استقرار بتن کافی می باشد. شاتکریت مخلوط تر همچنین این امکان را فراهم می آورد تا دیگر اجرای سازه های بتنی با اشکال منحنی ، مدور و غیر منظم مانعی بر سر راه طراحان و مجریان نباشد.
شاتکریت مخلوط تر با حداقل هزینه و سرعتی بسیار بالا که از خصوصیات این روش است در عین . بالا بودن کیفیت مشکل را حل می نماید.

تثبیت کوهها ، و صخره ها با استفاده از پوشاندن آنها با یک شبکه مش و پاشیدن بتن بر روی آن ، محافظت از لوله های فولادی و افزایش ضخامت لوله های بتنی یا پیچیدن یک شبکه مش به اطراف لوله و پاشیدن بتن و صیقلی کردن آن در محیط های خورنده و خطرناک در مقابل آتش سوزی ، روکش کردن دیوارها ، پایه پلها ، بدنه سدها و لاینینگ تونلها ، تثبیت جداره رود خانه ها و … از جمله دیگر توانایی های روکش WMS است.

لزوم مطالعه
اخیرا تحقیقات کمی بر تاثیر آتش روی شاتکریت انجام شده است. به هر حال وسعت استفاده از این سیستم به ویژه به عنوان ماده نسوز و آتش سوزی های فاجعه آمیز در تونل ها در سراسر امریکا و اروپا جذابیت های جدیدی را برای تحقیق روی شاتکریت در مواجهه با حرارت بالا و شوک های حرارتی ایجاد کرده است. با بررسی بیش از 23 آتش سوزی ایجاد شده توسط سوخت های هیدروکربن ، دیزلی و چربی های حیوانی در تونل ها برای شبیه سازی اثر آتش روی شاتکریت نمودار تغییرات درجه حرارت با زمان سپری شده (RWS) تولید شد (شکل 1). با توجه به نمودار درجه حرارت آتش در هر دقیقه 200 درجه سانتیگراد افزایش یافته تا به 1100 درجه سانتیگراد برسد. یعنی در 5 دقیقه دما از 200C به 1100C می رسد .درجه حرارت نهایی در می رسد .درجه حرارت نهایی در 1350C است که 2 ساعت تا رسیدن به این دما طول می کشد. یعنی در مدت کوتاهی افزایش دمای شدیدی را داریم که این نشانگر وجود یک شوک حرارتی است.

شکل 1 - نمودار درجه حرارت در مقابل زمان (RWS Curve)
شکل 1 - نمودار درجه حرارت در مقابل زمان (RWS Curve).


عوامل موثر در آسیب رساندن آتش به شاتکریت
عمدتا خسارات و آسیب ها به شاتکریت با توجه به 2 عامل مجزا، کاملا مشخص است.
1- در حالت اول رطوبت در خلل و فرج بتن (کپیلاری ها) از سطح داغ بتن به خارج رانده می شود و خمیر شاتکریت دی هیدراته می شود. وقتی این اتفاق رخ می دهد اتصال بین خمیر سیمان و سنگدانه ها به علت تفاوت ضریب حرارتی از بین می رود و شاتکریت به طور کامل توانایی سازه ای خود را از دست داده و لایه های نازک تر از بتن جدا می شوند. این نوع زوال به طور معمول برای آتش هایی که به آهستگی افزایش دما می دهند همچون حالتی که در ASTM E119 توضیح داده شده اتفاق می افتد. همانگونه که رطوبت در حفره های شاتکریت به بخار تبدیل می شود، فرصت برای خروج آن از سطح داغ بتن وجود دارد و در حقیقت انرژی که صرف تبدیل رطوبت به بخار می شود به کاهش ترکیدن و زوال لایه ها در آتش کمک می کند.

2- در حالت دوم افزایش دما به سرعت صورت می گیرد و رطوبت زمان لازم را برای خروج از سطح داغ بتن ندارد. زمانی که تنش کششی درون حفره ها به حد نهایی خود برسد فشار ایجاد می شود و در نتیجه لایه های بتن به صورت انفجاری شدیدا کنده شده (explosibe spalling) و سطح جدیدی در مقابل آتش قرار می گیرد. ترکیدن و جدا شدن لایه ها اثر تخریبی بسیار شدید و عمیقی روی سازه شاتکریت می گذارد. این مطالعه راه حل های عملی را برای رفع این مشکل و رسیدن به یک شاتکریت نسوز ارائه می دهد.

 

نیکو/شوشتری۸۸

مطالبی مفیددر مورد ساختمان سازی

 

درشروع كاريك ساختمان طراحي شده طرحي درمقابل قراردارد كه باهمكاري مهندس ساختمان تهيه مي شود. براي اينكه طراحي واستراكچر درارتباط نزديك بايكديگر بايد باشند. براي طراح سيستم باربر ساختمان نياز به تجربه است كه آن موجب انتخاب روش واقتصادي ماده ساختماني ويك سيستم مناسب باربري مي شود كه هدايت درست عمليات ساختمان ساده ترين روش تقريبي محاسبه بسيار مهم است .
طرح پس از اينكه به صورت قابل رويت ترسيم مي شود محاسبات نهايي استاتيكي انجام مي شود .
درآخر وارد جزييات كار مي شود سپس طرح نهايي اجرايي ترسيم مي گردد.
طراحي خوب همراه استراكچرمطمئن واقتصادي براي يك ساختمان نياز به شناخت درمورد مصالح ساختماني ، سيرنيرو ، اندازه ها ، اجراو نوع آن و همچنين نظارت وسيح ودقيق ، تمرين واستعداد ذاتي مي باشد.
بخاطر هماهنگي وتوضيحات واضح بين كارفرما ، مهندس ، شركت اجراكننده ومسئولين ساختمان مثل شهرداريها مي بايست براي ايجاد يك ساختمان مدارك زير ارائه شوند.
طراحي معماري ، محاسبات استراكچر ، فهرست بهاء باتوضيحات مربوطه خصوصا نوع مصالحي كه بايد درآن استفاده شوند پلان زمانبندي وبراي مصالح ساخنماني جديد و تازه عرضه شده ازتوليدهاي مخصوص ، بايد كنترل مخصوص درمورد مرغوبيت وايمني ، احتمالا برگه آزمايش موجود باشد.
تمام محاسبات بايد به آساني قابل كنترل باشند درصورت استفاده از فرمول خاص ازمنابع غير قابل دسترسي آنها به اثبات برسند يعني نحوه رسيدن به آن فرمول محاسبات بايد حتي با گذشتن سالها قابل دسترسي و قضاوت باشد.
داشتن اطلاعات اوليه اززمين ونوع خاك ازقبيل : مقاومت ، نوع خاك به ويژه ازنظر ريزش بودن وضعيت آب زيرزميني، عمق يخبندان وساير ويژگي هاي فيزيكي خاك آزمايش شود.
به طور كلي نبايد عمق پي كني كمتر از50 سانتي متر باشد.
درگود برداري پي هنگام اجرا ممكن است جداره ريزش يااينكه پي ساختمان مجاور زير آن خالي شود كه به وسيله شمع (ازنوع چوت يا آهن ) يا چيدن آجر به صورت پله اي مهارمي شود .
يك راه ديگر كه مي توان انجام داد اجرا جزء به جزء است . ابتدا محل ستونها اجرا شود ودرمرحله بعد پس از حفاري تدريجي اجزاء ديگر ديوارسازي انجام گيرد.
درزمينهاي خاك دستي همان طور كه از اسم آنها پيدااست خاكي است كه ازمحل ديگر به زمين منتقل شده است ونبايد ساختمان راروي آن بنا كرد ازمشخصات اين زمينها است ووجود ذرات غير طبيعي درآنهاست.
درابتدا زمين كانال كشي شده بود كه اين كانال كشي براي بستن آرمارتو آماده شده دو طرف اين كانالها راباآجر چيده شده كه اين عمل براي جلوگيري ازريزش خاك به داخل كانال درهنگام عمليات بتن ريزي انجام مي گيرد . ذرات خاك مانع چسبندگي بتن مي شود.
كل كانالها رابايك بتن به نام متر كه ازنظر سيمان داراي خلوص پاين است پوشيده مي شود چون سيمان براي تحمل فشاريست كه براي يك سطح صاف وجلوگيري ازقسمت شيره بتن مي باشد.
اين بتن هم به بتن نظافت معروف است ضخامت 10تا 15سانتي متر وعيار سيمان 100تا 150كيلوگرم سيمان است .
سپس روي آجرهاي اين كانالها راباپلاستيك مي پوشانند چون مانع از نشت شير آب بتن به اطراف مي شود.بتن ريزي سبب ارتباط وپيوستگي به عبارت ديگر يكپارچگي كه دراثر بتن درجا بيم همه اعضاء بوجود مي آيد بافايده است.
بتن غير مسلح : نام قبلي بتن كوبيده شده براي فوئداسيون ، ديوارها ، ديوارهاي مايل وغيره . وقتي كه بارگذاري سبك است به بتن 50 ، 100 ، 150 مربوط است.
بتن 150 ، 250 ، 350 براي ديوار زيرزميني ، ديوارهاي باريك باربر درساختمان ياپايه هاي كلفت در پل سازي است.
بتن مسلح : براي اعضاي ساده ساختماني تحت بارگذاري ضعيف بدون خطر زنگ زدگي همچنين براي فونداسيون ولي نه براي اعضاي ظريف.
بتن 250 : براي ساختمان هاي معمولي
بتن 350-450 : براي اعضاي ساختماني تحت بارگذاري بسيار قوي ، براي پلها وساير كارهاي رده بالاي مهندسي اعضاي پيش ساخته، اعضاي بتن پيش تنيده ازهمه نوع.
بتن 550 : بعنوان بتن درجا براي اعضاي نه خيلي باريك پل ها كه خصوصا تحت بارگذاري شديد قرار گرفته اند وساير كارهاي مهندسي درقطعات پيش ساخته حتي درساختمانهاي بلند اعضاي رده بالا وباارزش .
بتن پيش تنيده :
جنس بالاتر بتن تا 80 است كه اين بتن استاندارد شده نيست نياز به اجازه مخصوص ازاداره نظارت ساختمان دارد . نياز به كنترل ونظارت دقيق داشته واغلب بايد آزمايش شود براي بتن پيش تنيده تراورسهاي راه آهن خواسته مي شود.
براي انتخاب ميل گردها بتن بستگي به نوع سازه دارد ومقدار فشاري كه به بتن وارد مي شود دارد . درهنگام آرمارتوربندي درقسمتهايي كه فشار بيشتر وارد مي شود (درجاي شمعهاي ساختمان) تراكم ميلگردها بيشتر مي باشد وازميلگردهاي قوي تر استفاده مي كنند درهنگام آرماتوربندي ابتدا درميلگرد رابه نام خرپا دركانال گذاشته ميلگردها راروي آن پهن كرده وبخ وسيله سيمهاي فولادي آنها رامي بيند وتا حالت يكپارچه گرفته وازطرفين كانال وازكف چند سانتيمتر 3 تا 5 فاصله دارد تا بتن كاملا اطراف ميلگردهاي فولادي رابپوشانند تا ازخوردگي آنها جلوگيري كنند كه اين فاصله معمولا بستگي به آب و هوا ونوع خاك منطقه دارد . مثلا درسازه هاي دريايي اين ضخامت بيشتر است تا درمنطقه خاكي به علت مواد معدني بيشتر درآب دريا درهنگام بتن ريزي بايد كاملا دانه بندي بتن حفظ شود يعني دريك منطقه دانه هاي درشت ودريك منطقه دانه هاي ريز قرار ميگيردو نسبت سيمان به آب رعايت شود درهنگام تخليه بتن از آن ميدان فاصله ارتفاع بتن تا زمين نبايد از 20/1 سانتي متر بيشتر شود.
ودرهنگام بتن ريزي يا پمپ هاي هوا به داخل بتن هوا دمي مي كنند تا يكنواختي ويكپارچگي كاملي بر بتن ايجاد شود دربعضي مواقع بتن ريزي دريك روز تمام نمي شود براي اينكه درروز بعد بتني كه مي ريزند با بتن روزقبل كاملا به هم بچسبند بتن روز قبل رابا يك زاويه 45 درجه نسبت به افقي قطع مي كنند وسطح آن رادرهنگام بتن ريزي مجدد آن كاملا شسته وتا كاملا تميز شود كه اين سطح به نام سطح واريز معروف است. معمولا بعد از يك هفته قالبهاي (آجر ياچوب يا صفحه هاي آهني ) رابرداشته وبتن ريزي تمام مي شود . بايد توجه داشت درهنگام بتن ريزي صفحه هاي آهني كه براي قرارگرفتن شمع ها برروي آن دربتن ها قرار گرفته مي دهند طبق نقشه هاي مهندسي كاملا درهمان فاصله واز نظر ارتفاع دريك سطح بايكديگر قرارگيرند. اين ميله هايي كه بوسيله مهره ها به اين صفحه ها بسته شده نسبت به مقدار نيرو كه به صفحه ها وارد مي شود تعداد ميله ها كم يا زياد مي شود از 4تا 9 ميله بر روي آنها بسته مي شود وانتهاي اين ميله ها كاملا به سمت بيرون خم شده است وازنوع آج دار مي باشد.
سازه ساختمان ازمجموعه اي ازاعضا مثل تيروستون تشكيل شده تا بتواند نيروهاي گوناگون مانند وزن ساختمان ، باربرف ، باد يازلزله را تحمل نمايد وبه زمين منتقل كند. درطراحي هر سازه ضوابطي وجود دارد كه مي تواند باعث حداقل هزينه ، حداقل وزن ، حداقل زمان ساخت وحداكثر بهره مي گردد.
درطراحي سازه مي توان از روش گام به گام زير بهره برد:
1- برنامه ريزي 2- شكل اوليه سازه 3- تعيين بارهايي كه توسط سازه تحمل خواهد شد
4-انتخاب اوليه قطعات سازه 5- تحليل 6-ارزيابي 7- طرح مجدد 8-تصميم نهايي
هماهنگي سيستم سازه با نوع مصالح درطراحي بنا عامل بسيار مهمي است. به طور مثال دربعضي از سازه ها نقش باربري را ديوارهاي آجري وسنگي (مصالح بنايي) به عهده دارند كه ساختمانهاي اسكلت بنايي ناميده مي شوند . دربعضي ديگر از ساختمانها با سقف به وسيله بتنها وستونها تحمل مي شود اين اعضاي باربر ازفولاد يا بتون مسلح ساخته مي شوند به اين نوع ساختمانها به طور كلي اسكلتي گويند. نام خاص اين گونه سازه ها بر حسب نوع مصالح اصلي مصرفي تعيين مي شوند مانند اسكلت فلزي ، بتوني ، چوبي و غيره .
يكي ازويژگيهاي مهم مصالح براي پايداري ساختمان دربرابر زلزله خاصيت جذب انرژي يابه عبارت ديگر خاصيت تغيير شكل زياد قبل ازشكست مي باشد. رفتار كششي مصالح مختلف باهم فرق دارند مصالح شكل پذير مانند فولاد مي تواند قبل ازشكست تغيير زيادي دهد ولي مصالح شكننده مانند آجر، تحت بارگذاري زياد تقريبا هيچ رفتار ارتجاعي ندارد وبه طور ناگهاني مي شكند.
چند نوع سازه اسكلت فلزي داريم :
سازه قابي : نيروهاي وارده رابه همراه خودش تحمل ومنتقل مي نمايد.
سازه خرپايي : اعضاي آن نيروهاي وارده رابه صورت كششي يافشار تحمل مي نمايد .
سازه كابلي : سازه هايي هستند كه نيروهاي وارده رابه صورت كششي تحمل ومنتقل مي نمايند.
ازفوايد سازه هاي اسكلت فلزي مقاومت بالاي فولادي دركشش وفشار است
اتصال چند قطعه به يكديگر امكان پيش ساخته كردن قطعات سرعت نصب واشغال فضاي كمتر وقابليت كاربرد درارتفاع زياد را مي توان از مزاياي اسكلت فلزي نام برد .
ازمزاياي ديگر سازه اسكلت فلزي مي توان به سبك تربودن نسبت به سازه بتون مسلح وشكل پذيري بيشتر وامكان ساخت كارگاهي وياخارج ازكارگاه اشاره كردو ازمعايب اين سازه مقاومت ضعيف دربرابر رطوبت وآتش سوزي ومحدودست طرحهاي معماري به علت لزوم استفاده از بادبند را مي توان نام برد.
كارگذاشتن ستونها :
ستونها يك ساختمان اسكلت فلزي نقش انتقال دهنده باروارده شده رابه فونداسيون به صورت نيروهاي فشاري ، كششي ، بر ش يا لنگرخمشي به عهده دارند. دراين ميان ستون فلزي با فونداسيون بتوني بااستفاده ازصفحه اي فلزي ارتباط برقرار مي كند.
علت استفاده از صفحه در زير ستونها اين است كه چون ستون فلزي به علت مقاومت بسيار زياد تنشهاي بسيار بزرگي را تحمل ميكند وبتون قابليت تحمل اين تنشها را ندارد،بنابراين صفحه ستون واسطه است كه ضمن افزايش سطح تماس ستون با پي سبب ميگردد توزيع نيروهاي ستون در حد قابل تحمل براي بتون باشد كه نحوه كار گذاشتن اين صفحه را در صفحات قبل توضيح داده شد كار اتصال صفحه زير ستون با بتون به وسيله ميله مهار (بولت)صورت مي گيرد بولت نقش عمده اي ندارد وتنها پايه را در محل ثابت نگه ميدارد.هنگام نصب ستون عملي ديگري كه انجام شد انتهاي ستون سنگ خورد، صاف ميكنند تا تمام نقاط مقطع ستون روي صفحه بيس ـ پليت قرارگرفته وعمل انتقال نيرو به خوبي انجام بگيرد. واطراف چون علاوه بر فشار لنگر نيز بر صفحه ستون وارد ميشود طول بولت بايد به اندازه باشد كه كشش وارد شده را تحمل كند.

(( نصب ستون به صفحه هاي فلزي))
اتصال ستون فلزي به شالوده ستوني به نيروي موجود درپاي ستون بستگي دارد. درستون باانتهاي مفصلي فقط نيروي فشار وبرشي ازستون به شن منتقل مي شود . دراين حالت اتصال ازطريق نبشي ها صورت مي گيرد.
اگربخواهيم لنگر خمشي رانيز به بتن انتقال دهيم (اتصال گيردار) ازطريق قطعات ورق يعني لچكي ها صورت ميگيرد. به علاوه بااستفاده ازلچكي ها دراتصال پاي ستون ضخامت ورق كف ستون كاهش مي يابد.
((نصب پيچهاي مهاري))
نصب پيچهاي مهاري درموقع بتون ربزي : دراين روش پيچها رادر محلهاي تعيين شده قرارمي دهند وموقعيت آنها سيمهاي فولادي معمولا ثابت مي كنند . سپس بتن را ميريزند .
روش ديگر براي نصب پيچهاي مهاري پس از بتن ريزي اين است . دراين روش درمحل پيچهاي مهاري به وسيله قالب درداخل بتون ، فضاي خالي ايجاد مي كنند پس از گرفتن وسفت شدن بتون جعبه رااز محل خارج مي كنيم ، سپس پيچ مهاري رادر محل خود درگير با آرماتورقرارمي دهيم وتنظيم مي كنيم واطراف آن رابتون كه معمولا دانه ريز است پر مي كنيم.
دربعضي مواقع اتصالا كف ستون با بتن به بجاي پيچهاي مهاري از ميلگردها يا تسمه ها استفاده مي شود كه به ورق كف ستون جوش مي دهند . روش كار به اين صورت است كه معمولا درموقع بتون ريزي مجموعه ورق كف ستون ومهارها را درشالوده مي گذارند پس از گرفتن وسفت شدن بتون ستون راروي ورق كف ستون قرار مي دهند وجوشكاري مي كنند .
معمولا درهنگام بتن ريزي حبابهاي هوا درزير ورق كف ستون محبوس مي شوند . حتي اگر در موقع بتون ريزي حبابي درزير ورقه نمانده باشد به علت آفت بتن فاصله اي بين ورق كف ستون وبتن به وجود مي آيد. بخار آب دراين فاصله تقطير مي شود خطر زنگ زدگي وضعيف شدن كف ستون را پديد مي آورد و امكان تنظيم بعدي ورق ستون وجود ندارد.
((چگونگي ساخت ستون))
ستونها ممكن است بر حسب نياز با تركيب واتصالات از انواع پروفيلها ساخته شوند . به طور معمول ورايج به صورت زير است
الف) اتصال دو پروفيل به يكديگر به طريقه دوبله كردن
ب) اتصال دو پروفيل با يك ورق سراسري روي بالها
ج) اتصال دو پروفيل با بستهاي فلزي(تسمه)
الف)دراين حالت دوبال پروفيل رابه يكديگرجوش داده ودرصورتي كه درسرتاسرستون به جوش نيازي نداردودست كم جوش ما بايد به صورت زيرباشد:

در نقاط گره(نقاطی که تیر به ستون میرسد)بایستی مطابق آئین نامه مقررات ملی ساختمان طول جوشی به اندازه عرض مقطع ستون در بالای تیرقرار گرفته روی نشیمن تا زیر نشیمن ادامه یابد.در محل پای ستونها نیز بایستی با اندازه عرض مقطع ستون  از روی صفحه بیس پلیت جوش گردد که باتوجه به وضعیت اجرایی این طول جوش از بالای ورق سخت کننده واقع در پای ستونها محاسبه واجرا میگردد که مهندسین ناظر محترم میبایستی به این مهم توجه وافرنمایند.
حداكثر فاصله ي بين طولهاي جوش در طول ستون به صورت غير ممنه از 60سانتيمتر تجاوزنكند وطول جوش ابندايي انتهاي ستون بايدبرابربزگترين عرض مقطع باشدوبه طور يكسره باشدوطول موثر درهرقطعه از جوش منقطع نبايداز 4برابربعد جوش يا40ميليمتركمترباشدوتماس ميان بدنه دوپروفيل نيايداز يك شكاف 5/1ميليمتري تجاوزكنددر نقشه ها مقدار جوش را آنيكونه بيان مي كنند(100×200)يعني 20 سانتيمتر جوش 10 سانتيمتر فاصله ي خالي جوشودر برخي موارد گفته مي شود75درصديعني 75درصدجوش كاري درستون صورت گيرد25سانتيمتر فاقد جوش كاري باشد.
ب)روش اتصال دو پروفيل با يك ورق سراسري:
ورق اتصال روي نيمروخ متصل مي گردد فاصله ي جوشها مقطع كه ورق را به طور نيمروخ ما متصل ميكندمعمولا از 30سانتيمتر نبايد كمتر باشد.
ج)اتصال دو پروفيل با بستهاي فلزي:
اين روش معمولي ترين نوع ستون دركشورمان است دو تير آهن را درفاصله ي معين از يكديگر قرار ميگيرد وقيدهاي افقي يا چپ وراست اين دو نيمروخ را به هم متصل ميكند.دراين روش ستون ريزي بيشتري راتحمل مي كند.
((پلها ))
پلها عضو هاي فلزي افقي اصلي هستند كه با اتصالات لازم به ستونها متصل مي شوند وبه وسيله آنها بار طبقات به ستونها انتقال داده مي شود.
((ساخت پلها ))
معمولا پلها به جاي تير تكي از تيرهاي دوبله استفاده مي شود كه بايد دوتير درمحل بالها به يكديگر متصل شوند وچنانچه اين پلها ضعيف باشند بااضافه كردن تسمه يا ورق تقويت مي شوند.يا آنها رابه صورت لانه زنبوري درمي آورند ويا درصورت لزوم تيرهاي لانه زنبوري را باورق يا تسمه تقويت مي كنيم واين ورقها از هردوطرف ودرقسمت عرض نيز جوش مي دهيم .
پلهاي لانه زنبوري مي توانند خمشي بيشتروبا تغييرشكل نسبتا كم و وزن كمتر درمقايسه با تيرهاي تقويت شده مشابه تحمل كند استفاده از تيرهاي لانه زنبوري باعث صرفه جويي بسيار زيادي درمصالح خواهد شدعلامت تيرهاي لانه زنبوري در تنه ها به صورت cipe يا cnp مي باشد . ازجمله معايب لانه زنبوري وجود حفره هاي آن است كه نمي تواند تنشهاي برشي رادرمحل تكيه گاه پل به ستون يا اتصال تيرآهن تودلي به پل لانه زنبوري تحمل كند بنابراين براي دفع اين عيب اقدام به پر كردن بعضي از حفره ها با ورق وجوش مي دهند.
تير آهن به دوروش برش ميدهند : يكي به صورت دستگاه قطع كن سنگين كه به يك گيو تين مخصوص مجهز است و دوم به صورت گرم انجام مي گيرد با شعله بنفش رنگ قوي حاصل از گاز استيلي واكسيژن به وسيله لوله برنول انجام مي دهند.
سپس بعد از نصب پلها به ستونها كه معمولا بااستفاده از نبشي ها صورت مي گيرد يا بوسيله پيچ كردن آنها به ستونها اتصال را برقرار مي كنند .بعد ازاتصال پلها تير آهنها ي فرعي كه معمولا بين دوپل قرار مي گيرند به فاصله هاي معين ازيكديگر قرارگرفته كه معمولا بين 80 تا 90 (به ميزان قدرت تيرآهن ودهانه دوپل بستگي ومقدار باري كه تحمل كند دارد ، سپس اين تيرآهنهاي فرعي را به وسيله نبشي ها به پلها جوش مي دهند. كه درساختمانها مرتفع برپاكردن ستونها وپلها وتيرآهنهاي فرعي با جرثقيلهاي مخصوص (20تن)
درساختمانهاي بلند اسكلت فلزي مركب ازتير وستون استحكام ومقاومت آنها درمقابل نيروهاي جانبي بستگي درجه گير داري اتصالات تير وستونشان دارد .اگر اتصالات بين تير وستون به طور مستحكم باشند كه زاويه ميان آنها تغيير نكند ساختمان مي تواند نيروهاي عرضي را تحمل كند وازحالت شاغولي خارج نشود. اگر يك دهانه ازقالبهاي ساختمان رادر ارتفاع بارگذاردن قطعه هاي چپ وراست به صورت شكلهاي مثلث درمي آوريم. شكل مستحكم وتغيير ناپذير رابه وجود مي آوردو قسمتهاي ديگر ساختمان با تكيه برروي آن حالت پايدار به خود خواهند گرفت زيرا زواياي هر مثلث بدون تغيير طول اضلاع آن تغيير نخواهد كرد به عبارت ديگر نيروي بسيار لازم است تاطول اضلاع تغيير يابد شكلهاي مثلثي را مهاربندي يك باد بند چپ وراست مي نامند. معمولا بادبندي به اين صورت درساختمانها هميشه امكان پذير نيست ، زيرا درسطوحي كه بادبند قراردادهي شود احداث دريا پنجره دچار اشكال مي گرددمگراينكه بادبندي را مطابق شكلهاي زير قرار دهيم كه دراين صورت ميزان تاثير آنها به اندازه بادبندي ضربدري نخواهد بود . دراين گونه سازها مي توان اتصالات راساده اجرا كرد وقابها را عمدتا براي بارها قائم طراحي نمود. درساختمانها اسكلت فلزي بادبند به دوصورت اجرا ميگردد 1-بادبند قائم 2- بادبند افقي
((بادبند قائم))
به منظور مهار ساختمان درمقابل نيروي جانبي استفاده مي شود ومعمولا بين دوستون ودو پل بالايي وپاييني اجرا ميگردد .
((بادبند افقي ))
درحالتهاي وسيع كه پوشش سقف به وسيله خرپا انجام مي شود ويا درسقفهاي طاق ضربي اسكلت فلزي براي صلبيت سقف از اين نوع باد بنداستفاده ميگردد.
معمولا پروفيلي كه بر بادبندها استفاده ميگردد معمولا نبشي ،ناوداني ونيمرخ مي باشد
شيوه نصب باد بندها اعم از فاد مقري و جوش:
اتصال باد بندها در گو شه هابه قاب فلزي با يك صفحه انجام ميگيرد .در بعضي موارد اتصا لات چپ وراست به وسيله ي ميلگرد ودر محل اتصال به صورت مفصلي متصل مي گردد.

((درز انبساط)):
براي جلو گيري از خرابي هاي نا شي از انبساط وانقباض ساختمان بر اثر تاثير درجه حرارت محيط خارج يا جلوگيري از انتقال بار ساختمان قديمي مجاور به ساختما ني كه جديد احداث مي شود .همچنين درمواردي كه ساختمان بزرگ است وازچند بلوك متصل به هم تشكيل مي شود بايد به كاربردن درز انبساط درمحل مناسب پيش بيني شود.
در كليد ساختما نهاي فلزي كه طول انها بيشتر از 50متر ويا در ساختمانهايي با پوشش محافظ ودر حالات خاص نبايد از يكصدمترتجاوزكند.براي پوشاندن وپركردن فواصل درز اتبساط ازمواردي استفاده مي كنند كه قابليت كه قابليت ارتجاعي داشته باشد .
اگر در هنگام استقرار اسكلت فلزي ستونها كه در مجاورت يك درز انبساط قراردارند ، به طور موقت به وسيله قطعات فلزي متصل شوند پس از استقرار بايد اين اتصالات بريده شوند تا ساختمان درمحل درز انبساط به يكي از قسمتهاي مجاور خود جدا شود.

((درز انقطاع ))
براي جلوگيري ازخسارت وكاهش خرابي ناشي ازضربه ساختمانهاي مجاور يكديگر به ويژه درزمان زلزله ساختمانهايي كه داراي ارتفاع بيش از 12 متر ياداراي بيش از چهار طبقه هستند بايد به وسيله درز انقطاع از ساختمانهاي مجاور جداشوند . همچنين حداقل عرض درز انقطاع درتراز هر طبقه برابر 100/1 ارتفاع آن تراز از روي شالوده است . اين فاصله را مي توان درمحلهاي لازم وبا مصالح كم مقاومت كه درهنگام زلزله در اثر برخورددوساختمان به آساني مصالح مزبور خرد مي شوندپركرد.


آرماتور بندی:
مرحله بعدی از کار ارماتور بندی می باشد. ارماتور بندی: یعنی برش کاری خم کاری ومونتاژمیلگرد ها به شکلهای مورد نیاز در پروژه هایی که عکسهای ان تهیه شده موفق به دیدن ارماتور بندی در سه مدل شدیم.
مدل اول فونداسیون نواری بود. در فونداسیون نواری یک سفره میلگرد در پایین فونداسیون و یک سفره میلگرد در بالا بود سفره بالا توسط خرکهایی با فواصل حداکثر 2 متر نگهداری میشود. سایز میلگردهای طولی بزرگتر از سایز میلگردهای عرضی بوده. میلگردها در انتها خم شده که به این طول طول گیرایی میلگرد می گویند که فرمول ان 12دی بی می باشد یعنی انکه اگر میلگرد نمره 20 بوده باید 24 سانتی متر طول خم ان باشد.
در جاهایی که میلگردها قطع شده بودند برای اینکه میلگردی دوباره از ان محل ادامه یابد میلگردها بر روی هم دیگر امده بودند. که به این روی هم امدگی ((اورلب)) می گویند که فرمول ان۵۰دی بی می باشد. یعنی انکه دو میلگرد 20 در محل قطع باید ۱۰۰سانت اورلب داشته باشند.
دسته دوم ارماتور بندی ها شناژها بوده. شناژ ها معمولا" از چهار میلگرد طولی تشکیل شده بودند که به وسیله میلگردهای عرضی با قطر نازک تر 8 میلی متری در فواصل 20 تا 25 سانتی متری نگه داری می شدند.
دسته سوم ارماتورها ارماتورهایی بودند که در کف فونداسیون های منفرد دیده می شد که به صورت یک شل با فواصل 12 تا 15 سانتی متری اجرا شده بودند.
عامل مشترکی که در تمام ارماتورها دیده می شود موارد ذیل بود:
1) اورلب 2) طول خم 3) کاور( پوشش بتن روی میلگرد را کاور می گویند. که بسته به موقعیت میلگرد و محل از 5/2 تا5/7 سانتی متر می باشد.)

بتن ریزی:
تعریف بتن:بتن ماده ای است متشکل از شن- ماسه- آب و پودر سیمان که به نسبت های مشخص با یکد یگر تر کیب می گردند.
عیار بتن: به مقدار پودر سیمانی که در هر متر مکعب بتن مصرف می شود عیار بتن می گویند. به عنوان مثال درپروژه مذکور جهت محاسبه سیمان مورد نیاز برای یک فونداسیون منفرد 120×100×70 مقدار 252 کیلو گرم سیمان با عیار ذکر شده در نقشه که 300 بود مصرف شد.
1.20×1×.70×300=252
متراکم کردن بتن توسط دستگاه ویبراتور:
پس از ریختن مقدار مشخصی بتن در محل های مربوطه جهت متراکم کردن بتن و جای گیری بهتر بتن بر روی هم از دستگاهه به نام ویبراتور استفاده می کنند این دستگاه تشکیل شده از یک میله فلزی یک شلنگ که داخل ان یک سیم قرار دارد و موتور دستگاهکه باعث چرخش سیم داخل شلنگ می گردد.
نحوه صحیح ویبره زدن:
بعد از روشن کردن دستگاه ویبره باید شلنگ ویبره یا به عبارتی میله فلزی به صورت قایم نگاه داشته شود و ان را در بتن فرو کرد و در کمتر از چهار ثانیه ان را بیرون کشید.
نگه داشتن زیاد ویبره در بتن باعث بر هم خوردن دانه بندی بتن شده و دانه های درشت به پایین و ماسه و شیره بتن به روی کار می اید که عملا" اشتباه است.
پس از بیرون کشیدن میل ویبره محل بعدی که باید ویبره زده شود مرکز دایره ای است مماس بر دایره قبل.
از خوردن میل ویبره به ارماتور باید جلو گیری کرد چون همان اتفاق بالا رخ خواهد داد.
بعد از انجام ویبره استاد کار روی بتن را (سطح بتن) با ماله صاف و پرداخت می کند که نمای خوبی داشته باشد.
بعد از انجام بتن ریزی عمل آوردن بتن مهم ترین کار می باشد که با توجه به دمای محیط ارزش آن فرق می کند. بتن بعد از 24 ساعت باید مرتبا" آب داده شود تا بتن گیرایی اولیه خود را به دست آورد. چنانچه هوا گرم باشد میزان آب دهی به بتن بیشتر و بر عکس.
معمولا" اعضای بتنی که آب بر روی آنها نمی ایستد مثل ستون های بتنی به دور آنها چتایی پیچیده و با پاشیدن آب بر روی چتایی با نوبتهای مشخص بتن را خیس نگه می دارند.
ضمنا" قبل از آب دادن به بتن باید کلیه قالبهای اجری بر چیده شود تا آب به همه جای بتن برسد.

تحکیم بستر:
قبل از هر عملیات ساختمانی ناظر باید از مقاومت خاک زیر فنداسیون مطلع گردد و چنانچه خاک دست ریز یا سست باشد باید مقاومت خاک را افزایش دهد. که این کار با انجام ((شفته اهک)) جبران می گردد.
برای شفته اهک باید از خاک با دانه بندی متنوع که به قول معروف به ان ((چال)) میگویند و به ان دوغاب اهک شکفته اضافه می شود استفاده کرد. هر چه اهک به حالت دوغ اب نزدیکتر باشد دانه های ان در اب حل شده باشد شیره اهک بهتر نفوذ کرده و موثر تر خواهد بود.
شفته اهک مقاومتی تا حدود 10 کیلو گرم بر سانتی متر مربع در بستر ایجاد میکند. پس ازانکه شفته اهک سفت شد و بستر مقاومت خود را به دست اورد بر روی ان یک لایه بتن که به بتن پاکیزگی یا بتن ((مگر)) معروف است باضخامت 10 سانتی متر و با عیار 150 کیلو گرم بر متر مکعب بر روی ان پهن میکنیم . بعد از اجرای بتن مگر عملیات قالب چینی انجام می گردد.
قالبها اصولا" از نظر مصالح به 3 دسته تقسیم می شوند:
دسته اول قالبهای فلزی می باشند: این قالبها در مکانهایی که سطح بتن از نظر نما و زیبایی اهمیت دارد و اصطلاحا" سطح باید ((اکسپوز)) باشد استفاده گردد. که معمولا" مقرون به صرفه نبوده و در کارهای با اهمیت بالا و ویژگی ذکر شده استفاده می گردد.
دسته دوم قالبهای چوبی می باشد:این قالبها بیشتر از قالبهای دسته اول کار بورد دارند و با توجه به جنس چوب و مورد مصرف پنج تا شش بار می توان از انها استفاده کرد. قالبهای چوبی قبل از مصرف باید سطحی را که با بتن در تماس است را با روغن سیاه کاملا" چرب نمود. این کار دو مزیت دارد اول انکه بعد از گرفتن بتن قالب به راحتی از بتن جدا می گردد و ثانیا" اینکه بعد از گرفتن بتن تخته ها انعطاف پذیر تر بوده و خشک نمی گردد چون روغن در انها نفوذ کرده.
دسته سوم قالبها اجرای می باشند: که به صورت یک اجره یا نیم اجره کار میشوند. این سری از قالبها از نظر هزینه اقتصادی تر از دسته اول و دوم می باشند و همان بنا می تواند این کار را انجام دهد.
قالبها بعد از گرفتن بتن جمع می شوند و دوباره مورد مصرف قرار می گیرند باید دقت نمود ملاتی که برای این نوع قالب چینی استفاده می گردد. ماسه خاکی و مقدار خیلی کمی هم اهک در ان باشد. این کار بدان دلیل است که هنگام بر داشتن قالبها ملاتها به اجر نچسبیده و اجر به راحتی تمیز می شوند. مهمترین نکته ای که در قالب چینی اجری باید دقت نمود ان است که که بدلیل خاصیت جذب اب شدید اجر باید قبل از بتن ریزی از یک پلاستیک بین قالب و بتن استفاده کرد پلاستیک مانع جذب شیره بتن به اجر می گردد.
روش دیگر استفاده از خاک گچ می باشد. به این ترتیب که یک لایه خاک گچ با ضخامت حدود 2 سانتی متر به دیواره داخلی قالبها کشیده شده و بعد از خشک شدن خاک گچ سطح خاک گچ را چرب می کنند.
جوشکاری:
جوشکاری به طور کلی شامل مراحل زیر می شود:
1) ساخت شاسی زیر کار:معمولا" برای اینکه قطعات بعد از ساخت دوچار پیچش و یا تلورانس زیاد در ابعاد نشوند بایدآنها را در روی یک سطح تراز مونتاژ نمود. به همین جهت با خود آهن آلاتی که در آخرین مرحله مورد مصرف قرار می گیرند مثل آهن های تیرچه اقدام به ساخت شاسی با فواصل و ارتفاع مشخص می کنند.
2) برش و ساخت ستونها:در کارگاه کلید برشها با هوا برش انجام می گردد.ستونها معمولا" به صورت جفت - جفت با ورق تقویت- نردبانی- نردبانی با ورق تقویت- تریبل- تریبل با ورق تقویت و جوشهای مخصوص (کام و انگشت دانه ) می باشد.
در پروژه مذکور بعد از انکه ستونها را در پهلوی هم جفت می کردند بین دو ستون را به اندازه 3 میلیمتر باز می گذاشتند تا توسط الکترود نفوزی را با برس سیمی پاک کرده و یک پاس دیگر با الکترود معمولی بر روی آن می رفتند . بعد از مونتاژ ستونها- نشیمن گاهها را که به صورت آماده یا ساخته شده در کارگاه می باشند در ارتفاعهای مشخص بر روی ستون جوش داده مشود.
3) تقریبا" در 4 سال اخیر دهانه هایی که باد بند دارند برای بهتر شدن کیفیت جوش قطعات باد بندی به صفحات باد بندی آنها را بر روی زمین مونتاژ می کنند و بعد از جوشکاری یک طرف انها را با جرثقیل بر گردانده و طرف دیگر آن را جوشکاری می کنند.
4) بعد از ساخت ستونها و یا قابهای باد بندی توسط جرثقیل ستونها و یا قابها بر روی صفحه ستونها به صورت شاقولی جوشکاری می گردند.
5) پل ریزی: بعد از علم کردن کلیه ستونها حتما" باید حداقل هر ستون مهار شود. که این کار با پل ریزی انجام می گردد.
6) تیرچه ریزی: بعد از انجام پل ریزی انجام می شود. تیرچه ها بر روی پل قرار می گیرند فاصله دهانه تیرچه ها درسقف کرومیت 75سانت میباشد.

ضمنا توجه به این نکته مهم است که در اتصالات جوشی،محل اتصال نشیمن تیرهای فرعی میبایست در هر 2طرف در لبه بالهای تیر فرعی،جوش کامل داشته باشد واز جوش جان به ستون پرهیز کنید زیرا با این عمل،اتصال گیردار شده ولنگر اضافی به ستون وارد میگردد واین عمل ستون را ضعیفتر میسازد.
نکاتی را که در هنگام جوشکاری متوجه آن شدیم و ناظر به آنها تاکید داشت موارد ذیل بود:
1) جوش کاری در هنگام بارندگی ممنوع
2) جوشکاری در هنگام باد شدید ممنوع
3) قبل از شروع جوشکاری مهندس ناظر از جوشکار تست جوشکاری می گیرد.
4) هر قطعه ای که می خاست بر روی قطعه دیگر قرار بگیرد و چسبیده شوند جوشکار بسیار دقت میکرد که قطعات به هم چسبیده و درزی بین آنها نباشد و در جایی که این کار انجام نمی شد جوشکار اجازه ندارد با زور این کار را انجام دهد و باید عیب آن را بر طرف می کرد.
5) رعایت نکات ایمنی در تمام مراحل کار لازم و ضروری می باشد مانند عبور کابلها از محل مناسب- داشتن کلاه ایمنی- داشتن دست کش مخصوص جوشکاری- داشتن ماسک- داشتن کلاه ایمنی برای جوشکاری در ارتفاعات.
کار گزاری صفحه ستون ها:
بعد از انجام آرماتور بندی نوبت به کار گزاری صفحه ستون ها می رسد.
صفحه ستون ها اغلب چهار سوراخه و شش سوراخه می باشد و یک سوراخ هم در وسط صفحه ستون برای هوا گیری قرار دارد. از هر سوراخ (به جز سوراخ وسط) یک میل گرد عصایی شکل به نام بولت عبور کرده که معمولا" 7 یا 8 سانتی متر آن دارای رزوه بوده و بالای صفحه ستون قرار می گیرد و به روی آن ستون بسته می شود.
نکته مهم در کار گزاری صفحه ستون ها هم آکس بودن صفحه ستون ها و تراز بودن آنها می باشد.
معمولا" برای تراز کردن آنها در یک سطح از شیلنگ تراز یا دوربین استفاده می کنند.وسیله نگه داری آن دو عدد نبشی در طرفین صفحه می باشد. صفحه ستون ها در جای خود باید کاملا" فیکس شوند تا در هنگام بتن ریزی هیچ گونه جابه جایی رخ ندهد.
معمولا" بعد از بتن ریزی چهار مهره را از بولت ها باز کرده و صفحه را خارج می کنند یک ملات دو نم پر سیمان در زیر صفحه به صورت تراز پهن کرده و سپس صفحه را بر روی  آن قرار می دهند. و بعد از سوراخ وسط دوغاب سیمان درست کرده و آن را پر می نمایند تا درر بین ملات دو نم و زیر صفحه ستون پر گردد. بعد از انجام این کار برای تمام صفحه ستون ها نوبت به تراز بندی نهایی ستون ها می رسد که اگر صفحه ای احیانا" یک سانت یا کمتر بالا و پایین بود با پیچ ها رگلاژ گردد.

نکته:

دقت شود جوشکاری مهره اول(مهره پائینی) به بولت ممنوع میباشد وفقط میتوان از خال جوش استفاده نمود وبمنظور جلوگیری از واژگونی اسکلت بایستی دومین مهره را بطور کامل روی مهره اول به بولت جوش کرد.نکته مهم اینکه جوش پای ستونها از واجبات بوده وبایستی در وهله نخست پس از برپایی ستونها به این مهم توجه داشت تا در هنگام وزش باد اسکلت دچار واژگونی نگردد.

 

 

چطورخطرات گودبرداری را کاهش دهیم؟

 

 

سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران مطلبي درباره چگونگي گودبرداري ایمن و بدون خطر، تلفات و خسارات برای همسایگان و کارگران منتشر كرده است كه در ادامه مي‌خوانيد:

اندازه کوچک قطعات زمین و فاصله عرضی صفر ساختمان‌ها از يكديگر در بسياري از نقاط تهران باعث شده  گودبرداري امري دلهره‌آور و نگران كننده براي مالكان ساختمان‌ها و همسايگان شود.

در سال‌های اخیر با افزایش تراکم و تعداد طبقات و نیاز به تأمین پارکینگ و سایر سطوح خدماتی در ساختمان‌ها، عمق گودبرداری  نيز بيشتر شده است. اما در بيشتر موارد از همان روش‌های سنتی که در گود‌های کم عمق گذشته استفاده می‌شود. متأسفانه بسیاری هنوز فکر می‌کنند که به کارگیری تمهیدات ایمنی لازم در گودبرداری هزینه و زمان بیهوده‌ای را به کار تحمیل می‌کند، در حالیکه گودبرداری اصولاً جزو کارهای پیچیده و بسیار خطرناک مهندسی محسوب می‌شود و به ویژه در گودهای با عمق زیادتر نیازمند بررسی‌های همه جانبه، دقت و نظارت و در نهایت صرف وقت و هزینه قابل ملاحظه‌ای است تا جان و مال مردم از این طریق به خطر نیافتد. با این حال عدم آشنایی به اصول فنی، سهل‌انگاری و یا سودجویی غیرمسئولانه منجر به ایجاد حادثه می‌شود.

در ادامه نشانه‌هاي يك گودبرداري سالم و يا خطرناك را مي‌خوانيد:

خطرهای ناشی از گود برداری

موارد ایمنی مربوط به گودبرداری را می‌توان در سه دسته عمده زیر قرار داد:

· ایمنی کارکنان داخل و اطراف گود و عابران و وسایل نقلیه در مقابل حوادث احتمالی به ویژه خطر ریزش گود

· خطر آسیب‌دیدگی و تخریب ساختمان‌های مجاور گود در اثر گودبرداری یا ریزش گود.

· خطر آسیب‌دیدگی تاسیسات و شریان‌های شهری در اثر گودبرداری یا ریزش گود.

 

نشانه‌های خطرناک بودن گود

موارد زیر علامت خطرناک بودن گود بوده و بررسی‌ها و احتیاط‌های همه‌جانبه بیشتری را ضروری می‌کنند:

الف- ضعیف و یا حساس ‌بودن ساختمان مجاور: مواردی نظیر عدم وجود اسکلت، ضعیف بودن ملات دیوارها و علائم ضعف اجرایی ساختمان، وجود ترک و شکستگی یا نشست و شکم‌دادگی دیوارها، از این جمله‌اند. وجود دیوار مشترک بین ساختمان مورد نظر برای تخریب و ساختمان مجاور آن نیز غالباً می‌تواند منبع ایجاد مشکل باشد. در پاره‌ای موارد ساختمان مجاور دارای ارزش تاریخی و فرهنگی بوده و هر گونه نشست می‌تواند باعث خسارات جبران‌ناپذیر به آن شود. در بعضی موارد دیوار مجاور به ساختمان مورد نظر برای تخریب تکیه داده است و با انجام تخریب ممکن است بدون هرگونه خاکبرداری ساختمان مجاور ریزش کند.

به خاطر داشته باشید که ضعیف بودن ساختمان مجاور تنها دردسرها و بررسی‌ها و احتیاط‌های لازم از طرف صاحب‌کار و افرادی که در مراحل مختلف طرح و اجرای ساختمان کار می‌کنند را بیشتر می‌کند و هیچ عذری برای خراب شدن آن به دست نمی‌دهد. به عبارت دیگر در دادگاه‌هایی که برای رسیدگی به تخریب ساختمان‌های مجاور در اثر فعالیت‌های ساختمانی انجام می‌شود، مسئول اجرای ساختمان نمی‌تواند به بهانه اینکه ساختمان مجاور،‌ خود ضعیف بوده از زیر مسئولیت‌های ریزش و خرابی ایجاد شده شانه خالی کند و جواب قاضی در این گونه موارد این است که شما باید به تناسب ضعف ساختمان مجاور اقدامات حفاظتی و احتیاطی بیشتری به کار می‌بستید.

ب- ضعیف بودن خاک: معمولاً هر چه خاک محل ضعیف‌تر باشد خطر بیشتری برای ریزش گود و تخریب ساختمان‌های مجاور وجود دارد. خاک‌های دستی بارزترین نمونه خاک‌های ضعیف هستند. توضیح آنکه در گذشته بسیاری از نقاطی که اکنون در داخل شهر تهران هستند، خارج از شهر محسوب می‌شده‌اند و کامیون‌های حامل خاک و نخاله بار خود را در آنجا تخلیه می‌کرده‌اند. بعدها با ضمیمه شدن این محل‌ها به داخل شهر، اغلب این خاک‌ها و نخاله‌ها در همان جا بدون تراکم مهندسی تسطیح شده‌اند و اکنون خاک دستی را تشکیل می‌دهند.

همچنین در بسیاری از موارد محل به صورت تپه و ماهور و یا بستر مسیل بوده و با خاک یا نخاله به صورت غیرمهندسی تسطیح شده است. همچنین در بعضی بخش‌های جنوبی تهران به ویژه مناطق 12و 16 در گذشته گودهایی بعضاً عمیق به منظور تهیه مواد اولیه ساخت آجر وجود داشته که بسیاری از آنها اکنون با خاک دستی پر شده‌اند. رسوبات سست جوان که غالباً در اطراف مسیل‌ها و پای دامنه‌ها وجود دارند نیز از جمله خاک‌های ضعیف محسوب می‌شوند.

امکان زیادی وجود دارد که سازنده ساختمانی که در مجاورت زمین محل احداث پروژه قرار دارد، در زمان ساخت، خاک ضعیف را جا به جا نکرده و پی ساختمان را برروی همان خاک سست قرار داده باشد. در این صورت ساختمان مجاور تا هنگامی‌که گودی در کنار آن ایجاد نشده استوار است اما به محض اینکه با گود‌برداری و لو کم‌عمق اطراف آن خالی شد، خاک ضعیف موجود در زیر پی آن ریزش کرده و باعث خرابی ساختمان مجاور خواهد شد.

ج- عمیق بودن گود: معمولاً هرچه عمق گود بیشتر شود خطر بیشتری کارکنان و ساختمان‌های مجاور را تهدید می‌کند. در سال‌های اخیر با افزایش تراکم ساختمانی، ‌نیاز به پارکینگ و انباری و سطوح مشاع دیگر افزایش یافته و باعث افزایش تعداد طبقات زیرزمین شده است. باید توجه شود که با افزایش عمق گود، خطر ریزش آن به مراتب افزایش می‌یابد و اگر در گذشته می‌شد که در گودهای کم عمق بدون بررسی‌های همه‌جانبه و طرح‌های مهندسی دقیق، تنها با عقد قراردادی با مباشر ماشین‌آلات خاکبرداری و با حضور چند کارگر و بنا اقدام به گودبرداری نمود، اکنون با افزایش عمق گودها و افزایش ارزش ساختمان‌ها و تأسیسات مجاور،‌ گودبرداری غیرفنی بسیار خطرناک بوده و خسارات جانی و مالی جبران‌ناپذیری را در پی دارد.

د- مدت بازماندن گود: معمولاً با افزایش زمان بازماندن گود حتی اگر بارندگی یا تغییرات جوی مطرح نباشد خطر ریزش گود بیشتر می‌شود، اما افزایش زمان بازماندن گود به ویژه در فصل های بارندگی و رطوبت (زمستان و بهار)، با وقوع بارش‌هایی گاه سنگین و سیل‌آسا همراه است که با اشباع خاک و یا جاری شدن آب‌های سطحی خطر ریزش گود را به مراتب افزایش می دهد. به طوری که بسیاری از ریزش‌های گود در گذشته به فاصله چند ساعت تا چند روز بعد از شروع بارندگی روی داده است.

و- آب‌های سطحی‌و زیرسطحی: بالا بودن سطح عمومی آب‌های زیرزمینی در منطقه معمولاً عملیات آبکشی جهت پایین انداختن سطح آب زیرزمینی را ضروری می‌سازد. معمولاً وجود سطح آب‌ زیرزمینی بالا خطر ریزش گود را افزایش می‌دهد به ویژه بعد از چند روز از انجام عملیات گودبرداری و رسیدن سطح آب زیرزمینی به تعادل. همچنین وجود جریان‌های آب زیرزمینی از طرقی نظیر نهرهای مدفون یا قنات‌ها می‌تواند در افزایش خطر ریزش گود بسیار مؤثر باشد. جریان‌های آب‌های سطحی نیز از عواملی هستند که می‌توانند باعث فرسایش خاک گود و اشباع شدن آن شده و به افزایش خطر ریزش گود کمک کنند. دور نگه‌داشتن جریان آب‌های سطحی موجود یا محتمل (مثلاً در اثر بارندگی) از مهم‌ترین و اصلی‌ترین قدم‌های اولیه حفاظت گود است.

اقدامات قابل انجام برای کاهش خطر گودبرداری‌ها:

1-اگر سرمایه گذار و یا صاحب‌کار ساختمان در حال ساخت هستید:

· حتماٌ بررسی های مکانیک خاک را از طریق شرکت‌های معتبر و به صورت کامل و دقیق انجام دهید.

· از مهندس محاسب خود بخواهید که طرح گودبرداری و حفاظت گود را با استفاده از اطلاعات گزارش مکانیک خاک و با دقت زیاد انجام دهد. همچنین از وی بخواهید که ساختمان‌ها و تأسیسات مجاور گود مورد نظر را دقیقاً بررسی کند و در صورت نیاز اقدامات حفاظتی برای آنها را پیشنهاد کند.

· از مهندس‌ناظر و مجری خود بخواهید که حتماً گزارش مکانیک خاک و نیز نقشه‌های اجرایی طراحی گود را کنترل کرده‌ و در صورت وجود نقص، اشکال یا ابهام در آنها از تهیه‌کنندگان آنها بخواهید که موارد را برطرف کنند.

· نقشه‌ها و طراحی‌های گود باید براساس گزارش بررسی‌های مکانیک خاک و توصیه‌های مشاور ژئوتکنیک تهیه شده باشند و مراحل کار، روش انجام گودبرداری (دستی، ماشینی) و مشخصات سازه‌های نگهبان و دیگر اقدامات حفاظتی شیب را به خوبی نشان دهند. بهتر است که قبل از اجرای کار جلسه مشترکی با حضور مهندسین ناظر و مجری و محاسب و نماینده شرکت تهیه کننده گزارش مکانیک خاک برگزار کنید و مراحل و اشکالات و خطرات را مرور کنید. بهتر است در این جلسه پیمانکار یا مسئول فنی خاک برداری و مسئول اجرای سازه نگهبان نیز حضور داشته باشد.

2-اگر در مجاورت ساختمان شما قرار است تخریب و گودبرداری انجام شود:

· قبل از صدور پروانه و شروع گودبرداری باید بررسی‌های مکانیک خاک مناسبی انجام شده باشد.

· ساختمان شما باید مورد بررسی قرار گرفته و مهندس محاسب و یا ناظر با توجه به نوع بنا و عمق قرارگیری پی ساختمان شما نسبت به کف پی مورد نظر راجع به نیاز و نحوه‌ی حفاظت و مقاوم‌سازی آن اظهار نظر کرده و در صورت نیاز طرح‌های لازم را ارائه کرده باشد.

· در نقشه‌های اجرایی، نحوه‌ی گودبرداری و حفاظت از گود و یا سازه نگهبان باید به خوبی نشان داده شده باشد و این اقدامات برای محافظت از گود و ساختمان‌های مجاور کافی باشند.

· دوره باز بودن گود باید زمان‌بندی مشخصی داشته باشد (زمان  شروع گودبرداری، زمان برپایی سازه نگهبان، زمان خاتمه گودبرداری).

· مهندس ناظر و در صورت لزوم نماینده شرکت مکانیک خاک باید بر عملیات گودبرداری نظارت کافی اعمال کنند.

· گودبرداری و اجرای سازه نگهبان باید مطابق نقشه‌های اجرایی و مشخصات اجرایی (دستی، ماشینی) و اصول فنی پیش انجام شود. در صورت مشاهده هر گونه اقدام خطرناک مراتب را به مسئولین گزارش نمایید.

· در جریان انجام کار گودبرداری سعی کنید همه چیز را به خوبی زیر نظر داشته باشید و به ویژه با در نظر داشتن وضعیت ساختمان خود ایجاد هرگونه ترک، صدای غیرعادی ساختمان،‌ نشست و غیره را بررسی نمایید و در صورت بروز اینگونه موارد فوراً اقدامات لازم را انجام بدهید. این اقدامات حسب شرایط می‌تواند به صورت تخلیه فوری ساختمان، انعکاس موضوع به مسئولین پروژه و شهرداری جهت انجام اقدامات اصلاحی باشد.

· در صورتی که عملیات گودبرداری تأسیسات و لوله‌های شهری گاز، آب، برق و...را به خطر انداخته مراتب را به مراجع مربوطه اطلاع دهید.

· مراقب باشید که گودبرداری بیش از حد مجاز به ساختمان شما نزدیک نشود. گاه بعضی با بی‌دقتی و یا به خاطر سهولت کار خود، زیر ملک شما را نیز خالی می‌کنند.

· در صورتی که نقصی در انجام کارها مشاهده کردید، ابتدا از طریق مراجعه به مسئولین فنی ساختمان نظیر مهندس ناظر، مجری یا مالک موضوع را به آرامی و محترمانه در میان بگذارید. در صورت نیاز می‌توانید به ناحیه و منطقه شهرداری و یا دیگر مراجع ذیصلاح مراجعه نمایید.

· به یاد داشته باشید که یکی از بهترین راه‌های کاهش خطرات گودبرداری، اتمام زودتر عملیات داخل گود و ایمن‌ و پرکردن مجدد آن است. بنابراین مراقب باشید دخالت‌های شما موجب توقف و یا طولانی شدن زیاد و بیهوده کار نشود.

3-در صورتی که داخل گود کار می‌کنید:

· به خاطر داشته باشید که ریزش دیواره‌های گود می‌تواند ظرف چند ثانیه شما را به دام انداخته و در عرض چند دقیقه هلاک کند.

· وزن هرمتر مکعب خاک 6/1 تا 2 تن است. اگر در زیر خاک ریزش کرده مدفون شوید در عرض کمتر از 3 دقیقه خفه می‌شوید و حتی اگر زنده بیرون آیید، احتمالاً بار خاک صدمات داخلی شدیدی به بدن شما وارد آورده است. ریزش گود تنها خطر گودبرداری نیست و کمبود اکسیژن، هوای سمی، گازهای قابل انفجار و خطوط برق مدفون نیز ممکن است جزء خطرات باشند.
در داخل گود به ویژه در محل‌هایی که خطر سقوط اشیاء وجود دارد حتماً از کلاه ایمنی استفاده کنید.

· در صورتی که در معرض برخورد با ترافیک عبوری هستید از پوشش‌های براق و شبرنگ استفاده کنید.

· مواظب خطر سقوط قطعات سست خاک یا سنگ باشید.

· در زیر بارهای آویزان نایستید و یا کار نکنید.

· از ماشین‌آلات خاکبرداری فاصله بگیرید.

· در صورتی که کارگرانی در پایین‌دست گود حضور دارند، بر روی دیوارها و یا سطوح مشرف به گود کار نکنید.

· وارد گودی که نشانه‌ی تجمع آب دارد نشوید؛ مگر آنکه به خوبی محافظت شده باشید.

· در صورتی که داخل گود مشغول کندن دیواره یا پای آن هستید، حتماً باید فردی مطلع در بیرون از محوطه خطر، مراقب وضعیت پایداری گود و کار شما باشد.

· حتی‌المقدور از بریدن داخل پای دیوار یا شیب و ایجاد شیب منفی (نیم‌ طاقی) جهت اجرای پی‌ها جداً خودداری کنید. در صورتی که مجبور به این کار هستید اولاً سعی کنید این طول حداقل بوده و ثانیاً‌ در حین کار باید فردی مطلع(ترجیحاً مهندس ناظر) مراقب وضعیت پایداری دیواره و کار شما باشد. حتماً ‌از کلاه و دیگر وسایل ایمنی استفاده کنید و سعی کنید کار را در زیر یک میز محافظ فلزی مقاوم انجام دهید.

4-در صورتی که از طرف شهرداری یا دیگر نهادها، مسئول کنترل طرح و اجرای ساختمان هستید:

· برای گودبرداری‌های عمده (گودبرداری‌های با عمق بیشتر از عمق دیوارها یا پی‌های ساختمان مجاور و به فاصله نزدیکتر از عمق گودبرداری از مرز زمین) بهتر است که سازنده ساختمان حداقل 30 روز قبل از شروع گودبرداری موضوع را به طور کتبی به مالکین اطلاع داده و رونوشت آن را به شهرداری ارائه نماید.

· قبل از صدور پروانه ارائه نقشه‌های سازه نگهبان و کنترل آن‌ها توسط شهرداری ضروری است. کنترل سازه نگهبان طرف معابر عمومی بهتر است توسط معاونت فنی و عمرانی انجام شود.

· در گودهای با عمق بیش از 0/3 متر قبل از صدور پروانه، ارائه گزارش بررسی‌های مکانیک خاک انجام شده از طریق شرکت‌های معتبر توسط مالک و کنترل آن‌ها توسط شهرداری منطقه ضروری است.

· سازنده ساختمان را موظف کنید که در نزدیکی محل کارگاه تابلویی با فرم یکسان برای اعلام مشخصات عمومی گودبرداری نصب کند که شامل اطلاعات زیر باشد:

تاریخ شروع گودبرداری(هفته)، تاریخ تکمیل گودبرداری(هفته)، تاریخ تکمیل ایمن‌سازی گود(هفته)،  تاریخ خاتمه دوره باز بودن گود(هفته)، عمق گودبرداری، روش گودبرداری، روش حفاظت گود، نام مهندس ناظر پروژه، نام مهندس طراح پروژه، نام مشاور ژئوتکنیک پروژه، نام مهندس طراح گود، نام پیمانکار اجرای گود، نام مهندس ناظر گودبرداری

· در صورتی که برای حفاظت گود یا ساختمان مجاور نیاز به انجام کارهای ساختمانی عمده در زمین یا ساختمان مجاور باشد، نیاز به اخذ رضایت از مالک آن و یا صدور پروانه جداگانه‌ای خواهد بود.

بازرسی‌ها:

گود و محل‌های اطراف آن و نیز سیستم‌های حفاظتی باید هر روزه توسط فردی مجرب از نظر وجود هرگونه شواهد خطرناک نظیر گسیختگی گود، گسیختگی سیستم‌های حفاظتی و یا سازه نگهبان گود یا جریان آب، بازرسی شوند. بازرسی باید قبل از شروع شیفت کار و در صورت نیاز در تمام ساعات کار انجام شود. همچنین بعد از هر بارندگی یا شرایط خطرناک دیگر نیز الزامی است. این بازرسی‌ها فقط هنگامی مورد نیازند که خطری افراد شاغل در گود و ساختمان‌های مجاور را تهدید کند.

بررسی‌های مکانیک خاک چیست؟

بررسی‌های مکانیک خاک انجام بررسی های محلی در مورد زمین‌شناسی عمومی، مشخصات خاک محل و سطح آب‌های زیرزمینی می باشد و به ویژه باید وجود و عمق خاک‌های مسئله‌داری نظیر خاک‌های دستی را مشخص نمایند. توصیه‌های فنی در مورد نوع پی، مقاومت مجاز خاک‌ زیر پی و نشست‌های مورد انتظار و پارامترهای طراحی دیوارهای حایل دیگر بخش‌های ضروری گزارش مکانیک خاک را تشکیل می‌دهند.

همچنین با توجه به عمق گودبرداری مورد نیاز و مشخصات ساختمان‌ها و دیگر تأسیسات مجاور نظیر معابر، خطوط گاز، فاضلاب ... باید خطر گودبرداری ارزیابی شده و روش گودبرداری، شیب ایمنی گودبرداری، مراحل گودبرداری، نیاز به سازه نگهبان، نوع سازه نگهبان و روش طراحی و اجرای آن به تفصیل بیان شود. برای این کار لازم است که مشخصات ساختمان‌ها و تأسیسات مجاور به تفصیل برداشت شده و در گزارش ارائه گردد.

البته گاه می‌توان مشخصات ساختمان‌ها و تأسیسات مجاور را در این مرحله به صورت تخمینی تعیین کرد و تعیین دقیق آنها را به مرحله طراحی گودبرداری واگذار نمود که در این صورت مشاور باید این موضوع را به روشنی در گزارش بیان نماید. همچنین خطرات احتمالی نظیر چاه‌ها، قنات و حفره‌های زیرزمینی دیگر باید شناسایی شده و عمق، موقعیت و تأثیر آنها بر ساختمان و نحوه مقاوم‌سازی آنها جهت رفع خطر به تفصیل بیان گردد.‌‌‌

از موارد دیگری که در گزارش بیان می‌شود تعیین نوع زمین جهت برآورد تأثیر آن بر نیروهای زلزله طراحی ساختمان است که تأثیر زیادی در ایمنی لرزه‌ای و هزینه‌های ساختمان دارد.

مشاور باید با توجه به شیب زمین و مشخصات زمین‌شناسی محل اسکان بروز ناپایداری‌هایی نظیر رانش زمین، ریزش سنگ، جریان گل و نظایر آنها را به طور اجمالی بررسی نموده و در صورتی که خطرات فوق در محل مطرح باشند، به تفصیل این موارد را بررسی نموده و توصیه‌های اجرایی در مورد رفع خطرات آنها بر ساختمان ارائه نماید. همچنین مشاور باید با توجه به بررسی کلی و اجمالی عکس‌های هوایی و نقشه‌های پایه امکان وجود خطراتی نظیر گسل فعال و روانگرایی حین زلزله را بررسی نموده و در صورت نیاز  بررسی‌های تفصیلی‌تری را در مورد آنها انجام دهد.

- در حال حاضر شهرداری فقط برای ساختمان های 6 طبقه و بیشتر انجام بررسی‌های مکانیک خاک را الزامی کرده ولی بهتر است که شما اگر ساختن ساختمانی با تعداد طبقات کمتری را هم در نظر دارید، به ویژه اگر عمق گودبرداری بیش از 5/1 متر باشد، حتماً بررسی های مکانیک خاک را انجام دهید زیرا این بررسی ها اگر به درستی انجام شوند، ایمنی ساختمان و عملیات ساختمانی را تضمین کرده و حتی می‌توانند از طریق تعیین دقیق مقاومت خاک و نوع زمین تأثیر زیادی در بهینه کردن و جلوگیری از افزایش هزینه‌ها در موارد غیرضروری داشته باشند.

- سعی کنید شرکت انجام دهنده بررسی ها را از میان شرکت های معتبر انتخاب کنید و مراقب باشید که بررسی ها به طور کامل و دقیق انجام شده و صوری برگزار نشود.

- معمولاً برای انجام بررسی های مکانیک خاک، شرکت انجام دهنده بررسی‌ها بعد از بررسی عکس‌های هوایی و نقشه‌های پایه محل و بازدید و بررسی محلی، گمانه‌ یا گمانه هایی را حفر و از خاک نمونه‌برداری می‌کند و نمونه‌ها را برای انجام آزمایش به آزمایشگاه می‌فرستد. همچنین همراه با حفاری، آزمایش هایی نیز در محل انجام می شود.

- حتماً باید فرد متخصصی از شرکت در هنگام حفاری ها و انجام آزمایش‌های محلی حاضر باشد و شرایط حفاری، آزمایش-های محلی و نمونه برداری را کنترل کند. بعد از انجام آزمایش های آزمایشگاهی شرکت باید گزارش بررسی‌ها را تهیه و ارائه کند.

دقت کنید که گزارش به طور کامل تهیه شده باشد و در صورت لزوم گزارش را جهت کنترل به فردی متخصص ارائه دهید و رفع نواقص آن را از شرکت بخواهید. به‌ویژه باید توصیه‌های کاملی در مورد انجام گودبرداری و حفاظت گود از ارائه شده باشد. به خاطر داشته باشید که هرگونه نقص در این قسمت می‌تواند مخارج زیادی را در جریان گودبرداری به شما تحمیل کرده و یا باعث ریزش گود و ایجاد خسارت شود. مهندس محاسب ساختمان باید این گزارش را در طراحی پی و نحوه گودبرداری مورد استفاده قرار دهد.

بنابراین از وی بخواهید که در حد موارد استفاده خود از گزارش، کیفیت و محتویات آن را کنترل کند و در صورتیکه اشکال یا ابهامی به نظر وی رسید جهت برطرف کردن به شرکت مکانیک خاک اعلام کند. بنابراین بهتر است تصفیه حساب با شرکت مکانیک خاک را به کنترل کیفیت آن توسط مهندس محاسب، مأمورین کنترل شهرداری و یا متخصصین دیگر موکول کنید.

- باید توجه شود گاه قسمت‌های ضعیفی در خاک وجود دارند که با حفر گمانه‌ها به خوبی وجود آنها مشخص نمی‌شود. تغییرات ضخامت خاک دستی و یا نهرها و مسیل‌های پر شده از این دسته هستند. در این گونه موارد بررسی عکس‌های هوایی قدیمی که پستی و بلندی‌ها یا مسیل‌های قدیمی را نشان می‌دهند می‌تواند در شناسایی قسمت‌های ضعیف مؤثر باشد. همچنین نظارت یا کنترل یک زمین‌شناس یا متخصص خاک بعد از عملیات گود‌برداری و ترجیحاً در زمان گودبرداری برای تشخیص این نقاط ضعف مؤثر خواهد بود.

 

شاتکریت نسوز

خلاصه
اثرات آتش بر روی سازه های بتنی با مقاومت متوسط NSC کمتر از 50Mpa از دهه 1950 مشخص می باشد. اما تا به حال از تاثیر آتش روی بتن با مقاومت بالا HCS و بتن با کارائی بالا HPC اطلاعات ناچیزی وجود داشته. اصولا بتن با کارایی بالا در مقایسه با بتن با مقاومت معمولی در برابر آتش حساس تر می باشد و این به علت تراکم بیشتر و وجود منافذ کمتر در این بتن است. مطمئنا شاتکریت در دسته بندی بتن های با کارایی بالا قرار می گیرد، پس شاتکریت همیشه در خطر اثرات آتش است. تا به حال تحقیقات بسیار کمی در رابطه با تاثیر آتش روی شاتکریت انجام شده بود. اما به علت آتش سوزی های فاجعه آمیز در تونل ها اهمیت های زیادی برای تحقیق روی این مساله پیدا شد. در این مقاله استفاده از تکنولوژی آلومینات کلسیم و انواعی از الیاف برای جلوگیری از ترکیدن و تخریب بتن در برابر آتش و تهیه مخلوط شاتکریتی که در برابر حرارت شدید و شوک های گرمایی مقاوم باشد، با آزمایشات متعدد مورد بررسی قرار گرفته.

مقدمه
برای کسانی که در صنعت بتن فعالیت می کنند حوادث ناگوار سال های اخیر باعث ایجاد توجه زیادی روی تاثیر آتش روی سازه های بتنی گردیده است. پژوهشگران
صنعت ساختمان و مهندسان عمران عموما اطلاعات نسبتا خوبی در رابطه با تاثیر آتش بر بتن های با مقاومت متوسط در دست دارند (منظور بتن های با مقاومت تا 50Mpa می باشد). ولی در مورد بتن های مقاومت بالا و بتن های با کارایی بالا HPC و تاثیر آتش بر این بتن ها اطلاعات بسیار کمی موجود می باشد. به عنوان یک قانون، بتن های با کارایی بالا در حرارت شدید و شوک های حرارتی به علت ضریب تخلخل پایین و وجود منافذ کمتر و فشار نیروی بخار حساسیت بیشتری نسبت به بتن های با مقاومت معمولی NSC دارند. وقتی فشار درون منافذ زیاد می شود تنش کششی در بتن تولید می شود و زمانی که این تنش از حد مجاز تجاوز می کند ترکیدن و ورقه ورقه شدن بتن explosive spalling شروع می شود. قسمتی از سطح داغ بتن که شدیدا به بیرون رانده می شود، باعث می گردد سطح بیشتری از بتن در معرض آتش قرار گیرد. این روند ادامه دارد تا نهایتا باعث آشکار شدن سیستم آرماتورها و تاثیر مستقیم آتش روی آنها می شود. انبساط سریع بعضی از سنگدانه ها با وزن متوسط و کمتر شدن فضا باعث تشدید این پدیده و کمک به از هم پاشیدن و ترکیدن لایه ای بتن می گردد. بی شک به علت نوع بتن ریزی و خواص شاتکریت این سیستم در رده بتن های پر مقاوت با کارایی بالا قرار می گیرد و در نتیجه در معرض خطر تاثیر آتش می باشد. در این مقاله استفاده از تکنولوژی پیشرفته آلومینات کلسیم همراه با الیاف فولادی ضد زنگ و الیاف مصنوعی میکرو پلی پروپیلن در جهت مقاوم سازی و اصلاح خواص شاتکریت در جهت استفاده در شوک های حرارتی و صنایع سنگین با درجه حرارت بالا بحث می شود.

شاتکریت و انواع آن
شاتکریت عبارت است از ملات و یا بتنی که با فشار و سرعت بالا به سطح مورد نظر پاشیده می شود که به دو نوع شاتکریت مخلوط تر (Wet Mix shotcrete) و مخلوط خشک (Dry Mix shotcrete) شناخته شده است. در شاتکرت با مخلوط خشک DMS مصالح شامل : ماسه و سیمان توسط پمپ شاتکریت بداخل لوله انتقال هدایت شده و به قسمت پاشنده ملات (Nozzel) منتقل می گردد. آب مورد نیاز در این حالت در حین خروج مصالح از سر نازل به آنها اضافه می گردد که با توجه به سرعت بسیار زیاد خروج مصالح از سر نازل این عمل در کسری از ثانیه صورت می پذیرد که در این حالت ممکن است آب به بعضی از دانه های سیمان نرسیده و در نتیجه این دانه ها هیدراته نشوند بهمین دلیل از روش DMS تنها در عملیات تثبیت قبل از اجرای لاینینگ تونل ها و کارهای روکش و تعمیراتی با صخامت کمتر از 10cm استفاده می گردد. اما در روش WMS (مخلوط تر) شاتکریت با مخلوط تر بتن آماده به داخل پمپ شاتکریت ریخته شده و پس از عبور از لوله انتقال به سر نازل رسیده و از آنجا به کمک فشار باد کمپرسور به سطح زیر کار پاشیده می شود از این روش در جاهایی می توان استفاده کرد که مقاومت فشاری مورد نظر است. از طرفی دیگر در این روش امکان اجرای بتنی با ضخامت 50cm برای دیوار و 20cm برای سقف در یک مرحله به راحتی امکان پذیر است.

مزیت اجرایی شاتکریت تر به خشک
در روش شاتکریت تر در اغلب موارد برای احداث سازه های بتنی نیازی به قالب بندی نیست و در موارد خاص نیز استفاده از یک سپر چوبی برای عملیات استقرار بتن کافی می باشد. شاتکریت مخلوط تر همچنین این امکان را فراهم می آورد تا دیگر اجرای سازه های بتنی با اشکال منحنی ، مدور و غیر منظم مانعی بر سر راه طراحان و مجریان نباشد.
شاتکریت مخلوط تر با حداقل هزینه و سرعتی بسیار بالا که از خصوصیات این روش است در عین . بالا بودن کیفیت مشکل را حل می نماید.

تثبیت کوهها ، و صخره ها با استفاده از پوشاندن آنها با یک شبکه مش و پاشیدن بتن بر روی آن ، محافظت از لوله های فولادی و افزایش ضخامت لوله های بتنی یا پیچیدن یک شبکه مش به اطراف لوله و پاشیدن بتن و صیقلی کردن آن در محیط های خورنده و خطرناک در مقابل آتش سوزی ، روکش کردن دیوارها ، پایه پلها ، بدنه سدها و لاینینگ تونلها ، تثبیت جداره رود خانه ها و … از جمله دیگر توانایی های روکش WMS است.

لزوم مطالعه
اخیرا تحقیقات کمی بر تاثیر آتش روی شاتکریت انجام شده است. به هر حال وسعت استفاده از این سیستم به ویژه به عنوان ماده نسوز و آتش سوزی های فاجعه آمیز در تونل ها در سراسر امریکا و اروپا جذابیت های جدیدی را برای تحقیق روی شاتکریت در مواجهه با حرارت بالا و شوک های حرارتی ایجاد کرده است. با بررسی بیش از 23 آتش سوزی ایجاد شده توسط سوخت های هیدروکربن ، دیزلی و چربی های حیوانی در تونل ها برای شبیه سازی اثر آتش روی شاتکریت نمودار تغییرات درجه حرارت با زمان سپری شده (RWS) تولید شد (شکل 1). با توجه به نمودار درجه حرارت آتش در هر دقیقه 200 درجه سانتیگراد افزایش یافته تا به 1100 درجه سانتیگراد برسد. یعنی در 5 دقیقه دما از 200C به 1100C می رسد .درجه حرارت نهایی در می رسد .درجه حرارت نهایی در 1350C است که 2 ساعت تا رسیدن به این دما طول می کشد. یعنی در مدت کوتاهی افزایش دمای شدیدی را داریم که این نشانگر وجود یک شوک حرارتی است.

عوامل موثر در آسیب رساندن آتش به شاتکریت
عمدتا خسارات و آسیب ها به شاتکریت با توجه به 2 عامل مجزا، کاملا مشخص است.
1- در حالت اول رطوبت در خلل و فرج بتن (کپیلاری ها) از سطح داغ بتن به خارج رانده می شود و خمیر شاتکریت دی هیدراته می شود. وقتی این اتفاق رخ می دهد اتصال بین خمیر سیمان و سنگدانه ها به علت تفاوت ضریب حرارتی از بین می رود و شاتکریت به طور کامل توانایی سازه ای خود را از دست داده و لایه های نازک تر از بتن جدا می شوند. این نوع زوال به طور معمول برای آتش هایی که به آهستگی افزایش دما می دهند همچون حالتی که در ASTM E119 توضیح داده شده اتفاق می افتد. همانگونه که رطوبت در حفره های شاتکریت به بخار تبدیل می شود، فرصت برای خروج آن از سطح داغ بتن وجود دارد و در حقیقت انرژی که صرف تبدیل رطوبت به بخار می شود به کاهش ترکیدن و زوال لایه ها در آتش کمک می کند.

2- در حالت دوم افزایش دما به سرعت صورت می گیرد و رطوبت زمان لازم را برای خروج از سطح داغ بتن ندارد. زمانی که تنش کششی درون حفره ها به حد نهایی خود برسد فشار ایجاد می شود و در نتیجه لایه های بتن به صورت انفجاری شدیدا کنده شده (explosibe spalling) و سطح جدیدی در مقابل آتش قرار می گیرد. ترکیدن و جدا شدن لایه ها اثر تخریبی بسیار شدید و عمیقی روی سازه شاتکریت می گذارد. این مطالعه راه حل های عملی را برای رفع این مشکل و رسیدن به یک شاتکریت نسوز ارائه می دهد.


تکنولوژی آلومینات کلسیم و موارد استفاده از آن در شاتکریت نسوز
در بسیاری از موارد از شاتکریت برای کارهای تعمیراتی در جاهایی استفاده می شود که محدودیت زمانی برای برگشت و سرویس دهی دوباره در مدت 24 ساعت و یا کمتر دارند. در نتیجه ما به شاتکریتی با خواص نسوز و در عین حال رسیدن به مقاومت مناسب جهت سرویس دهی در مدتی کوتاه داریم. راه حل مکمل دیگری که در عین حال که به صورت فوق العاده ای به خواص نسوز بتن کمک می کند، در روند رسیدن سریع به مقاومت مناسب نیز به ما یاری می رساند استفاده از سیمان کلسیم آلومینات به عنوان مصالح بیندر در سیستم نسوز می باشد، اما شناخت کمتری در مورد شاتکریت نسوز با کارایی بالا آمیخته با سنگدانه آلومینات کلسیم همراه با سیمان آلومینات کلسیم در دست می باشد. اضافه کردن این سنگدانه فوق العاده باعث بالا رفتن خواص شاتکریت برای تحمل و دوام در محیط های صنعتی می شود. این پدیده ذوب است که می تواند برای تولید سنگدانه آلومینات کلسیم به کار گرفته شود. در پروسه ذوب جایی که کوره ارتعاشی بزرگی با مقدار بسیار دقیقی از مواد خام اولیه، هیدروکسید آلومینیم بوکسیت و سنگ آهک تغذیه می شود و یک حمام گداخته از آلومینات کلسیم شکل می گیرد، یکدفعه سرد می شود. آلومینات کلسیم خام به قطعه های بزرگ گوشه دار بسیار متراکم و سخت تبدیل می شود که اگر خرد و دانه بندی شود یک سنگدانه بسیار عالی با دوام و خواص منطبق برای استفاده در شاتکریت نسوز خواهد بود. سنگدانه هایی که به وسیله ذوب تولید می شوند شهرت خاصی به خاطر مقاومت بالا و ضریب تخلخل بسیار پایین دارند.


وقتی به نسبت مناسب در شاتکریت مسلح به الیاف فولادی و Micro PP، مخلوط سیمان کلسیم آلومینات و سنگدانه کلسیم آلومینات و یا سیستم کلسیم آلومینات خالص اضافه شد باعث به وجود آمدن بتنی زودگیر با مقاومت بالا، بتنی با مقاومت نهایی سریع، مقاوم و عایق عالی در برابر شوک های حرارتی تا 1100 درجه سانتیگراد و مقاومت سایشی بسیار خوب خواهیم داشت. در این مخلوط ها اتصال سنگدانه ها به هم به صورت مکانیکی همچون اتصال شیمیایی بین سیمان و سنگدانه به صورت بسیار خوبی باعث کمک به بالا بردن مشخصات کلی سیستم می شود. در صنایع سنتی با درجه حرارت بالا ( آهن، فولاد و آلومینیم ) شاتکریت نسوز الیاف فولادی و میکرو پلی پروپیلن پایه ریزی شده بر مبنای سیستم آلومینات کلسیم خالص جهت تعمیر و محافظت از بارانداز های زغال، چاله های سرباره و روکش ناوه های نورد استفاده می شود. هر کدام از موارد استفاده با توجه به توانایی مواد برای به دست آوردن مقاومت سریع، عایق و مقاومت در برابر گرما و شوک های حرارتی، تاب آوردن در برابر استفاده مکرر مکانیکی و سایش انتخاب می شوند.


بیشتر موارد استفاده صنعتی این مواد در جاهایی است که علاوه بر داشتن خاصیت نسوز، محدودیت زمان برای برگشت و سرویس دهی دوباره در مدت ساعت و یا کمتر دارند. سیستم آلومینات کلسیم خالص این قابلیت را دارد که در کمتر از 24 ساعت به مقاومت بالای 51Mpa دست پیدا کند.
نتیجه گیری
از آزمایش ذکر شده و یافته های دیگر می توان دریافت که استفاده از هر دو نوع الیاف فولادی و میکرو پلی پروپیلن نازک در سازه های پیش ساخته و لاینیگ تونل ها توصیه می شود.

قابلیت بالای بتن های پرمقاومت با کارایی بالا برای ترکیدن و کنده شدن لایه ای (Explosive Spalling) در آتش می تواند با استفاده درست و به موقع از الیاف میکرو پلی پروپیلن تسکین یابد.

الیاف فولادی ماکرو و ماکرو پلی پروپیلن روی ترکیدن انفجاری لایه های بتن (Explosive Spalling) در نومدار آتش RWS تاثیری ندارد. این احتمالا بیشتر به علت تفاوت در تعداد الیاف در ماتریس بتن است. بیشتر از 114 میلیون الیاف در هر کیلوگرم از الیاف Micro PP در مقابل 20000 تا 30000 الیاف در هر کیلوگرم از الیاف Micro PP استفاده شده است و این تفاوت زیادی است.

در محیط های مخرب که بتن های معمولی به سرعت از بین می روند با اضافه کردن مقدار مناسبی آلومینات کلسیم به شاتکریت مسلح به الیاف فولادی + میکرو پلی پروپیلین در عین حال که محصولی کاملا ضد آتش خواهیم داشت، در مدت بسیار کوتاهی مقاوم و آماده سرویس دهی می شود.

ترکیب شاتکریت مسلح به الیاف فولادی و میکرو پلی پروپیلن و آلومینات کلسیم به صورت موفقیت آمیزی با متدهای کار شاتکریت تطبیق داده شده و مزایای خود را در بسیاری مراجع صنعتی به اثبات رسانده. وقتی یک ماده شاتکریت مشخص برای استفاده و مقاصد نسوز بررسی می شود این خیلی مهم است که فقط درجه حرارت محیط درگیر در نظر گرفته نشده ، بلکه فاکتورهای دیگر محیط عملیاتی که می تواند منجر به خرابی های زودرس شود نیز مد نظر قرار گرفته شود. این عوامل می تواند شامل شوک های حرارتی ، سایش ، سوء استعمال مکانیکی و حملات شیمیایی باشد. شاتکریت نسوز طراحی شده بر مبنای سنگدانه آلومینات کلسیم خالص و سیمان آلومینات کلسیم می تواند شرایط سرویس دهی طولانی را در محیط های سنگین صنعتی پرتکاپو و سخت فراهم کند. استفاده موفقیت آمیز محدوده گسترده ای از صنایع، ماوراء فولاد و آهن را برای تقاضای استفاده از چنین تکنولوژی ترغیب کرده و بی شک نیاز آنها را برآورده خواهد کرد.

اینکار بیمه خیلی ارزانی است که می تواند زندگی کسانی را که سعی دارند از آتش فرار کنند و کسانی را که با آتش مقابله می کنند تضمین کند. برای جلوگیری از متلاشی شدن فاجعه آمیز ساختمان ها و همچنین کاهش هزینه های فوق العاده تعمیرات و نجات جان انسان ها و به هم ریختگی اقتصاد از این امکانات استفاده کنید.


مراجع
1. Tatnall . P , “Shotcrete in fires : Effect of fibers on explosive spalling” shotcrete Magazine Fall 2002.
2. Malhotra, H.L. , “Effect of temperature on the compressive strength of concrete” Magazine of concerete research, V.8, No.23, 1956pp. 85-94
3. مهمدی کرتلایی ، سیامک ، روش جا گذاری بتن بدون قالب بندی ، برشور فنی وندشیمی ، زمستان 1380 ، صفحۀ 6
4. Wu, B.; Su, X.; Li, H.; and Yuan, J., “Effect of High Temperature on Residual Mechanical Properties of Confined and Unconfined High-Strength Concrete,” ACI Materials Journal, V. 99, No. 4, July-Aug., 2002, pp.
399-407.
5. Fitzgerala . M , and Tlley .J ,and Alt.C “calcium Aluminate technology and its application in refractory shotcrete” shotcrete Magazine Summer 2002.
6. تکنسین پایه بتن 1 بتن کارگاهی ACI صفحات 25 تا 27 .
7. نویل، آدام ، چالشی برای کسانی که با بتن سر و کار دارند ، مجله تکنولوژی بتن ، سال اول ، شماره 1 ، صفحه 7 تا 8

نکات اجرایی زیرسازی پی ها

فرض كنید یك پروژه اسكلت فلزی را بخواهیم به اجرا در آوریم، مراحل اولیه اجرایی شامل ساخت پی مناسب است كه در كلیه پروژه ها تقریباً یكسان اجرا می شود، اما قبل از شرح مختصر مراحل ساخت پی، باید توجه داشت كه ابتدا نقشه فونداسیون را روی زمین پیاده كرد و برای پیاده كردن دقیق آن بایستی جزییات
لازم در نقشه مشخص گردیده باشد.

از جمله سازه به شكل یك شبكه متشكل از محورهای عمود بر هم تقسیم شده باشد و موقعیت محورهای مزبور نسبت به محورها یا نقاط مشخصی نظیر محور جاده، بر زمین بر ساختمان مجاور و غیره تعیین شده باشد. (معمولاً محورهای یك امتداد با اعداد 3،2،1 و... شماره گذاری می شوند و محورهای امتداد دیگر با حروف C-B-A و... مشخص می گردند. همچنین باید توجه داشت ستونها و فونداسیونهایی را كه وضعیت مشابهی از نظر بار وارد شده دارند، با علامت یكسان نشان می دهند : ستون را با حرف C و فونداسیون را با حرف F نشان میدهند. ترسیم مقاطع و نوشتن رقوم زیر فونداسیون، رقوم روی فونداسیون، ارتفاع قسمت های محتلف پی، مشخصات بتن مگر، مشخصات بتن، نوع و قطر كلی كه برای بریدن میلگرد ها مورد نیاز است باید در نقشه مشخص باشد.

قبل از پیاده كردن نقشه روی زمین اگر زمین ناهموار بود یا دارای گیاهان و درختان باشد، باید نقاط مرتفع ناترازی كه مورد نظر است برداشته شود و محوطه از كلیه گیاهان و ریشه ها پاك گردد. سپس شمال جغرافیایی نقشه را با جهت شمال جغرافیایی محلی كه قرار است پروژه در آن اجرا شود منطبق می كنیم ( به این كار توجیه نقشه می گویند) پس از این كار، یكی از محورها را (محور طولی یا عرضی ) كه موقیعت آن روی نقشه مشخص شده است، بر روی زمین، حداقل با دو میخ در ابتدا و انتها، پیاده می كنیم كه به اینامتداد محور مبنا گفته می شود؛ حال سایر محورهای طولی و عرضی را از روی محور مبنامشخص می كنیم (بوسیله میخ چوبی یا فلزی روی زمین) كه با دوربین تیودولیت و برایكارهای كوچك با ریسمان كار و متر و گونیا و شاقول اجرا می شود.

حال اگر بخواهیم محلفونداسیون را خاكبرداری كنیم به ارتفاع خاكبرداری احتیاج داریم كه حتی اگر زمین دارای پستی و بلندی جزیی باشد، نقطه ای كه بصورت مبنا (B. M) باید در محوطه كارگاه مشخص شود ( این نقطه بوسیله بتن و میلگرد در نقطه ای كه دور از آسیب باشد ساخته می شود. )
نكات فنی و اجرایی مربوط به خاكبرداری: داشتن اطلاعات اولیه از زمین و نوع خاك از قبیل : مقاومت فشاری نوع خاك بویژه از نظر ریزشی بودن، وضعیت آب زیرزمینی، عمق یخبندان و سایر ویژگیهای فیزیكی خاك كه با آزمایش از خاك آن محل مشخص می شود، بسیار ضروری است. در خاكبرداری پی هنگام اجرا زیرزمین ممكن است جداره ریزش كند یا اینكه زیر پی مجاور خالی شود كه با وسایل مختلفی باید شمع بندی و حفاظت جداره صورت گیرد؛ به طوری كه مقاومت كافی در برابر بارهای وارده داشته باشد یكی از راه حلهای جلوگیری از ریزش خاك و پی ساختمان مجاور، اجرای جز به جز است كه ابتدا محل فونداسیون ستونها اجرا شود و در مرحله بعدی، پس از حفاری تدریجی، اجزای دیگر دیوارسازی انجام گیرد.

نكات فنی و اجرایی مربوط به خاكریزی و زیرسازی فونداسیون : چاههای متروكه با شفته مناسب پر می شوند و در صورت برخورد محل با قنات متروكه، باید از پی مركب یا پی تخت استفاده كرد یا روی قنات را با دال بتن محافظ پوشاند. از خاكهای نباتی برای خاكریزی نباید استفاده كرد. ضخامت قشرهای خاكریز برای انجام تراكم 15 تا 20 سانتیمتر است. برای انجام تراكم باید مقداری آب به خاك اضافه كنیم و با غلتكهای مناسب آن را متراكم نماییم، البته خاكریزی و تراكم فقط برای محوطه سازی و كف سازی است و خاكریزی زیر فونداسیون مجاز نمی باشد. در برخی موارد، برای حفظ زیر بتن مگر، ناچار به زیرسازی فونداسیون هستیم، اما ممكن است ضخامت زیرسازی كم باشد (حدود 30 سانتیمتر) در این صورت می توان با افزایش ضخامت بتن مگر، زیرسازی را انجام داد و در صورت زیاد بودن ارتفاع زیرسازی، می توان با حفظ اصول فنی لاشه چینی سنگ با ملات ماسه سیمان انجام داد.

بتن مگر چیست؟
بتن با عیار كم سیمان زیر فونداسیون كه بتن نظافت نیز نامیده می شود، معمولاً به ضخامت 10 تا 15 سانتیمتر و از هر طرف 10 تا 15 سانتیمتر بزرگتر از خود فونداسیون ریخته میشود.

قالب بندی فونداسیون چگونه است؟
قالب بندی باید از تخته سالم بدون گره به ضخامت حداقل 5/2 سانتیمتر یا ورقه های فلزی صاف یا از قالب آجری (تیغه 11 سانتیمتری آجری یا 22 با اندود ماسه سیمان برای جلوگیری از خروج شیره بتن) صورت گیرد. لازم به یادآوری است كه پی های عادی را می توان با قرار دادن ورقه پلاستیكی (نایلون) در جداره خاكبرداری از آن به عنوان قالب استفاده كرد.

تذكر: در آرماتور بندی فاصله میله گردها تا سطح آزاد بتن در مورد فونداسیون نباید از 4 سانتیمتر كمتر باشد.
اتصال مفصلی تیر به ستون در سازه های فولادی

برای ایجاد اتصال مفصلی تیر به ستون در سازه های فولادی می توان از نبشی به عنوان قطعه اتصال دهنده بهره برد. نبشی قطعه ای می باشد که به خودی خود دارای مقاومت خمشی خیلی ناچیزی است ، مگر آنکه توسط قطعات دیگری مانند لچکی مقاومت خمشی آنرا افزایش دهیم.
جهت اجرای این نوع اتصال ابتدا نبشی زیر سری ( نشيمن ) در روی زمین بر روی ستون در کد ارتفاعی مورد نظر جوش داده می شود. در جوشکاری این قطعه بایستی به این نکته دقت داشت که تمام سطوح تماس نبشی به ستون جوش داده نشود. نحوه جوشکاری این نبشی به اين صورت می باشد که سطوح قائم آن به صورت کامل جوشکاری می شود و سطح مماسی افقی در طرفین نبشی به اندازه 20% ارتفاع جوش قائم ، جوشکاری می شود.

اين عمل بدان سبب انجام می پذيرد تا نبشی جوش داده شده دارای مقاومت پیچشی نباشد. البته متاسفانه در اکثر سازه های فولادی ديده می شود که تمامس سطوح تماس نبشی جوش داده می شود که باعث ایجاد جریان پیچش در ستون می شود بدون آنکه نبشی دارای مقاومت پیچشی داشته باشد.
بعد از استوار کردن ستونها و قرار گیری تیرها ، نبشی زير سری به صورت کامل به بال زيرین جوش داده می شود. البته برای خودداری از جوشکاری سر بالا می توان طول نبشی را از عرض بال بیشتر در نظر گرفت تا جوشکار به راحتی عمل جوشکاری را اجرا کند. سپس محل نبشی بالاسری ( زبرین ) از یک طرف به ستون و از طرف دیگر به بال فوقانی تیر جوش داده می شود. جوشکاری این نبشی نیز بدین صورت می باشد که فقط بایستی سطح مماس افقی نبشی بر روی ستون و پیشانی نبشی بر روی بال فوقانی جوش داده شوند.

شایان ذکر می باشد که از به کار بردن هر گونه نبشی اتصال جان تبر به ستون بایستی خودداری کرد.
در ضمن در این نوع اتصال ، فقط نبشی زیر سری جزء قطعات محاسباتی می باشد و بایستی مشخصات نبشی به همراه طول جوش مورد نیاز با توجه به نیروی محوری وارده به تیر محاسبه شود. اما نبشی بالاسری قطعه محاسباتی نبوده و صرفا نقش تکیه گاهی دارد

ضوابط کلی پی ها

ابعاد و اجزاءپی می بایستی بنحوی طرح شوند که هم تنش تماس با خاک در حد ایمن باشد و هم نشستها را به یک مقدار قابل قبول محدود نماید اما مشکلات نشست اضافی عمومی بوده وتا حدووی مخفی باقی مانده اند زیرا تنها موارد بسیار دیدنی انتشار یافته اند .

تعداد اندکی ساختمانهای مدرن در اثر نشستهای اضافی فرو می ریزند . اما وقوع  فروریختگی ها جزئی یا گسیختگی موضعی در یک عضو سازه ای چندان غیر معمول نیست، بیشتر آسیبهائی که روی می دهند شامل ترکهای نا خوشایند در دیوار و کف، کف های ناهموار (خیز هاوشیب ها) درهاوپنجره های چفت شده و غیره می باشند.

تغییرپذیری خاک همراه بابارهای پیش بینی نشده یا حرکت های بعدی خاک (نظیرزلزله ها) می توانند به مشکلاتی از نشست منجر شوند که مهندس، کنترل اندکی برآنهادارد. بعبارت دیگر آخرین روشهای موجود طراحی ممکن است احتمال مشکلات نشست(ضریب خطر) رابه مقدار زیادی کاهش دهند، اماعموماً یک پروژه خالی از خطر بدست نمی دهند. بااین همه بطور منطقی برخی مشکلات نتیجه مستقیم طراحی ضعیف یا بی دقتیهای ساده یا عدم توانائی مهندسی می باشند .

یک عامل عمده که کارطراحی پی را مشکل می سازد آن است که پارامترهای خاک مورد استفاده در طراحی قبل از شروع پروژه بدست می آیند . بعدا هنگام اجرائی برخاکی بنا می شود که خواص آن به مقدار زیادی نسبت به حالت اولیه اصلاح شده است که این اصلاح یابواسطه روند اجرا یا احداث پی ایجاد می گردد این بدان معنی است که خاک ممکن است حفاری ویا جایگزین گشته و متراکم گردد. حفاری درجهت برداشتن بار از روی خاک زیرین بوده وسبب انبساط آن رافراهم می نماید کوبش شمع معمولاً خاک رامتراکم تر می نماید . هریک از این وقایع یا مستقیماً خواص خاک راتغییر داده (جایگزین خاک) یاپارامترهای مقاومتی برآورد شده اولیه رااصلاح می نمایند.

به طورخلاصه یک طرح مناسب به طی مراحل زیر نیازمند است.

1-  تعیین هدف ازبنای ساختمان، بارگذاری احتمالی بهره دهی در طول عمر مفید، نوع قاب سازه ،نیمرخخاک،روش های ساختمانی  هزینه های ساختمان.

2-   تعیین نیازهای کارفرما.

3-  انجام طراحی بااطمینان به اینکه طرح آسیب زیادی به محیط زیست وارد نمی سازد ویک حاشیه ایمنی بدست می دهد که احتمال خطر برای کلیه طرف های ذیربط یعنی جامعه، کارفرماو مهندسی درحد مجاز خواهدبود.

ملاحظات دیگر در طراحی پی ها :

1-  عمق پی ها می بایست به قدر کافی زیاد باشد تااز بیرون زدگی جانبی مصالح از زیر پی برای شالوده ها وپی های گسترده جلوگیری شود. بطور مشابه در گود برداری پی می بایست این نکته مد نظر باشد که مشکل بیرون زدگی مصالح پی می تواند برای شالوده های ساختمان موجود در نواحی مجاور گود اتفاق بیفتد و ضرورت دارد که تدابیر مقتضی در نظر گرفته شود. تعداد ترکهای ناشی از نشست که به هنگام گود برداری برای سازه های مجاور مالکین ساختمانهای موجود یافت می شوند بسیار قابل توجه می باشد.

2-  عمق شالوده ها می بایست زیربخشی از خاک باشد که دارای تغییرات حجمی فصلی ناشی از یخ زدگی ، ذوب شدن یخ ورشد گیاهان می باشد.اکثر آیین نامه های ساختمانی محلی مقررات مربوط به حداقل عمق پی را در بردارد.

3-  درپی ممکن است لازم شود شرایط خاک منبسط شوند در نظر گرفته شود در چنین شرایطی بنای ساختمان در جهت حبس بخار آب موجود در خاک است که به طرف بالا حرکت می نماید. این بخار آب به تدریج فشرده شده و خاک واقع در بخش درونی زیر دال کف وپی ساختمان را حتی در شرایطی که تغییر محیطی به طور عادی روی می دهد اشباء می نماید.

4-  علاوه بر ملاحظات مربوط به مقاومت فشاری،سیستم پی می بایست در برابر واژگونی ، لغزش وهر نوع بالا زدگی (شناوری) ایمن باشد.

5-   سیستم پی باید در برابر خوردگی یاتخریب ناشی از تماس با مواد مضر موجود در خاک محافظت گردد.

6-  سیستم پی باید بتواند تغییرات بعدی را در ناحیه یا هندسه ساختمان را تحمل کند ودر صورت لزوم به ایجاد تغییرات در سازه فوقانی و بارگزاری به سادگی قابل اصلاح باشد.

7-   پی می بایست توسط نیروی انسانی موجود در محل قابل ساخت باشد.

8-  اجرا وتوسعه محل می بایست مطابق با استاندارهای محیط زیستی محل باشد از جمله اینکه می بایست تعیین شود که آیا ساختمان از طریق تماس بازمین در معرض آلودگی است یا خیر.

در محلی که سفره آبهای زیر زمینی وجود دارد روش معمول این است که آنرا بطور دائمی یا در طول انجام کارهای ساختمانی تازیر ناحیه ساختمانی پایین آورند سفره آب زیرزمینی نشان داده شده در شکل زیر،زیر تراز کف شالوده بوده و احتمالاً پایین تراز ناحیه ساختمانی خواهد بوداگر بعداًآب زیرزمینی به ترازی بالاتر از کف شالوده صعود نماید شالوده تحت تاثیر نیروی بالابر یا شناوری قرار می گیرد که می بایست به حساب آورده شود.

چنانچه لازم باشد آب زیرزمینی بطور موقت یا دائمی پایین آورده شود یک مشکل وجود دارد و آن موقع نشست در نواحی اطراف محوطه ساختمان است به همین دلیل در اکثر موارد اطراف محوطه ساختمانهای سپرهای آب ریزی نصب میکنند و آب تنها از داخل این محوطه به بیرون پمپ می شود.

پلیت وبیس پلیت وبولت

ستونهای یک ساختمان اسکلت فلزی ، نقش انتقال دهنده بارهای وارد شده را به فنداسیون (به صورت نیروی فشاری ، کششی ، برشی یا لنگر خمشی) به عهده دارند. در این میان ، ستون فلزی با صفحه ای فلزی که از یک سو با ستون و از سوی دیگر با بتن درگیر شده است روی فنداسیون قرار می گیرد. توجه به اینکه ستون فلزی به علت مقاومت بسیار زیاد تنشهای بزرگی را تحمل می کند و بتن قابلیت تحمل این تنشها را ندارد ؛ بنابراین صفحه ستون واسطه ای است که ضمن افزایش سطح تماس ستون با پی ، سبب می گردد توزیع نیروهای ستون در خد قابل تحمل برای بتن باشد. کار اتصال صفحه زیر ستونی با بتن بوسیله میله مهار (بولت Bolt) صورت می گیرد و برای ایجاد اتصال ، انتهای آن را خم می کنیم و مقدار طول بولت را محاسبه تعیین می کند. تعداد بولت ها بسته به نوع کار از دو عدد به بالا تغییر می کند ، حداقل قطر این میله های مهاری میلگرد نمره ۲۰ است ؛ در حالی که صفحه تنها فشار را تحمل می کنر ، بولت نقش عمده ای ندارد و تنها پایه این است که حتما انتهای ستون سنگ خورده و صاف باشد تا تمام نقاط مقطع ستون بر روی صفحه بیس پلیت بنشیند و عمل انتقال نیرو بخوبی انجام پذیرد . از آنجا که علاوه بر فشار ، لنگر نیز بر صفحه زیر ستونی وارد می شود ، طول بولت باید به اندازه ای باشد که کشش وارد شده را تحمل نماید که این امر با محاسبه تعیین خواهد شد.
انواع اتصال ستون به شالوده :
جزئیات اتصال ستون فلزی به شالوده بتنی به نیروی موجود در پای ستون بستگی دارد. در ستون با انتهای مفصلی فقط نیروی فشاری و برشی از ستون به شالوده منتقل می شوند. اگر بخواهیم لنگر خمشی را نیز به شالوده منتقل نماییم ، در ان صورت ، نیاز به طرح اتصال مناسب برای این کار خواهیم داشت که اتصال گیردار خوانده می شود.
روش نصب پیچهای مهاری :
به طور کلی ، دو روش برای نصب پیچهای مهاری وجود دارد :
الف) نصب پیچهای مهاری در موقع بتن ریزی شالوده ها : در این روش ، پیچها را در محلهای تعیین شده قرار می دهند و موقیعت آنها را به وسیله مناسبی تثبیت می کنند ؛ سپس اطرافشان را با بتن می پوشانند . روشهای گوناگونی برای تثبیت پیچهای مهاری در محل خود وجود دارد که صورت زیر توضیح خواهم داد :
روش اول : ابتدا بوسیله صفحه ای نازک مشابه با ورق کف ستونی که شابلن یا الگو نامیده می شود . قسمت فوقانی بولت و قسمت پایین را بوسیله نبشی به یکدیگر می بندیم تا مجموعه ای بدون تغییر شکل به دست آید ؛ آن گاه محورهای طولی و عرضی صفحه الگو را با مداد رنگی ( گچ و یا رنگ) مشخص می کنیم ؛ سپس بوسیله ریسمان کار یا دوربیت تئودولیت با میخهای کنترول محور کلی فنداسیون را در جهتهای طولی و عرضی به دست می آوریم و به کمک شخصی با تجربه در موقیعت مناسب آن قرار می دهیم. ( محور طولی و عرضی صفحه شابلن بر محور طولی و عرضی کلی فنداسیون منطبق می شود و در ارتفاع صحیح و به صورت کاملا تراز نصب می گردد.) سپس به وسیله قطعات آرماتور آن را به میلگردهای شبکه آرماتور فنداسیون یا به قطعات ورقی (که در بتن قرارداده اند ) جوش (منتاژ) داده می شود ؛ به گونه ای که هنگام بتن ریزی ، صفحه از جای خود حرکتی نداشته باشد. باید دقت داشته باشیم که در موقع بتن ریزی ، هوا در زیر صفحه شابلن ، محبوس نسود . برای این منظور ، معمولا سوراخ بزرگی در وسط شابلن تعبیه می کنند که وقتی بتن از اطراف زیر صفحه را پر می از راه سوراخ خارج گردد و با بیرون زدن بتن از وسط صفحه ، از پر شدن کامل زیر آن اطمینان حاصل شود.
روش دوم : صفحه تقسیم فشار پیش از بتن ریزی پی به طور دقیق در محل خود قرار می گیرد و بوسیله آن بولت ها در جای خود ثابت می شوند . پس از بتن ریزی ، صفحه را از جای خود خارج می کنند و در کارگاه به طور مستقیم به پای ستون متصل می نمایند و پس از نصب ستون به همراه صفحه مهذه ها را محکم می بندند. در این حالت ، هر صفحه ای باید کاملا علامت گذاری شود تا هنگام نصب اشتباهی رخ ندهد.
روش سوم: به طور دقیق تعیین شود ؛ سپس میله مهارها را ثابت می کنند و عمل بتن ریزی را انجام می دهند ؛ در حالی که صفحه هنوز در جای خود ثابت است . پس از پایان یافتن بتن ریزی صفحه را در تراز مورد نظر نگه می دارند . این عمل را می توان به وسیله مهره های فلزی در زیر صفحه ای که میله مهارها از درون آنها عبور کرده اند با پیچتندن و تنظیم آنها تا تراز لازم انجام داد. سپس فاصله های بین دو صفحه و روی بتن پی با ملات ماسه شسته و سیمان به نسبت یک حجم سیمان به دو حجم ماسه کاملا پر می گردد یا از ماسه سیمان نرم (گروت) استفاده می گردد.
ب) نصب پیچهای مهاری پس از بتن ریزی شالوده : در این روش ، در محل پیچهای مهاری به وسیله قالب در داخل بتن فضای خالی ایجاد می کنند که این قالب جعبه نامیده می شود . میلگردی در بتن قرار می دهیم ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن شالوده ، جعبه را از محل خود خارج می کنیم ؛ سپس پیچ مهاری را در محل خود درگیر با آرماتور قرار می دهیم و تنظیم می کنیم و اطراف آن را با بتن ریزدانه ( با حفظ اصول بتن ریزی) پر می کنیم . لازم به یادآوری است جعبه ای که برای ایجاد فضای خالی لازم برای نصب پیچ مهاری به کار می رود ، باید چنان طرح ریزی و ساخته شده باشد که به سادگی و در حد امکان ، بدون ضربه زدن ، شکستن و خرد کردن از داخل بتن خارج شود. برای این منظور می توان از جعبه هایی که قطعات آنها به صورت کام و زبانه متصل می شوند یا از جعبه های لولایی و سایر اقسام جعبه ها استفاده کرد . در مواردی که از پیچهای مهاری با قلاب انتهایی و رکاب یا از پیچهای مهاری با انتهای کلنگی استفاده می شود . برای سزعت بخشیدن به کار ، از جعبه های ساخته شده یا ورقهای فولادی که در درون بتن باقی می مانند ، استفاده می شود . باید توجه داشت که این شیوه کار بیشتر برای فنداسیون ماشین آلات صنعتی در کارخانجات کاربرد دارند . لازم به ذکر است در بعضی مواقع برای اتصال کف ستون به شالوده ، به جای پیچهای مهاری از میلگردها یا تسمه هایی استفاده می کنند که به ورق کف ستون جوش داده می شوند که به این صورت می باشد که معمولا در موقع بتن ریزی ، مجموع ورق کف ستونها و مهارها را در شالوده کار می گذارند ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن ، ستون را روی ورق کف ستون قرار می دهند و جوشکاری می کنند.
محافظت صفحه زیر ستونها و پیچهای مهاری ( مهره و حدیده ) :
کف ستون ها از جمله قطعات ساختمانی هستند که اغلب در معرض اثر شدید رطوبت قرار دارند و باید به نحو مطلوب حفاظت شوند . در ساختمانهای معمولی و به طور کلی در ساختمانهایی که پس از پایان یافتن کار اسکلت فلزی دیگر نیازی به بازدید و تنظیم کف ستونها نیست ، اطراف کف ستون را با بتن پر می کنند و در صورتی که قبل از بتن ریزی سطوح فولادی خوب تمیز شده و کا جوش یا زغال جوش برداشته شده باشد ، بتن به فولاد می چسبد و آن را کاملا محافظت می کند . در بعضی دیگر از ساختمانها ، کف ستونها را نظیر سایر قطعات به وسیله رنگ محافظت می کنند . در ساختمانهای صنعتی که امکان باز کردن و نصب مجدد آنها وجود دارد ، با مواد قیری مخلوط با ماسه نرم از کف ستون ها حفاظت می شود ؛ همچنین برای تمیز ماندن حدیدهای پیچهای مهاری و دوری از آسیب دیدگی باید قبل از بتن ریزی فنداسیون ، قسمت حدیدها به وسیله پلاستیک یا گونی یا سیم مناسب بسته شده ، پوشش مناسب صورت گیرد

پدستال چیست؟

پدستالها عبارتند از ستونهای بتنی کوتاه و کم آرماتور و حتی گاهی بدون آرماتور که عموما روی پی های بتنی اجرا شده و روی آنها صفحه زیر ستون نصب شده و سپس ستونهای فلزی روی صفحه نصب میگردد. این ستونها بدلیل ابعاد نسبتازیاد( از نظر عرضی زیاد و ارتفاعی کم) جزو ستونهای لاغر محسوب میشوند و لذا تحمل مقاومت فشاری آنها بسیار زیاد میباشد.
دلایل استفاده:
۱)زمانیکه بخشی از ستون فلزی داخل خاک مدفون باشد که به جهت پوسیدگی آن از پدستال ها در همان بخش استفاده می کنند.
۲) زمانیکه ارتفاع ستون فلزی زیاد باشد و به جهت مهار کردن لاغری آن در بخشی از آن به طرف پی از پدستال استفاده می کنند.
۳)زمانیکه لنگر در پای ستون یا نباشد یا کم باشد.
۴) زمانیکه در بخش زیر زمین ساختمان با ارتفاع حدود۳ متر بخواهیم فضای قابل استفاده داشته باشیم.
۵) زمانیکه بخواهیم بخش زیر زمین ساختمان را بجای ستونهای فلزی با پدستالهای بتنی اجرا و در حقیقت پدستالها با پی تولید یک پی جدید بنماید و در محاسبات سازه به صورت پی وارد شود.
۶) زمانیکه بخواهیم ستونهای اکسپوز ( در نما و دید) فلزی از کف به بالا باشد.
نکته۱: توصیه شده پدستال ها فقط زما نیکه لنگر در پای ستون نیست استفاده شوند در غیر اینصورت محاسبات آنها مانند ستونهای بتنی بوده و آرماتورهای مورد نیاز را باید محاسبه کرد.
نکته۲: جهت خرد نشدن سطح پدستال معمولا از یک شبکه مش آرماتور ضعیف تا حد نمره ۱۴ روی پدستال و زیر صفحه زیر ستون استفاده میکنند.

نکات خواندنی در ساختمان سازی



اگر قصد ساختن يک سرپناه براى خود داريد کافى است مطابق نقشه رعايت ضوابط فنى و استفاده از مصالح مرغوب، آغاز کنيد. اين گزارش، اين آگاهى را به شما مى دهد که سريع تر اقدام به جلوگيرى از اشتباهات و خطا هاى فنى مجرى ساختمان کنيد و با مطلع کردن مهندس ناظر خود، از بروز دوباره کارى (که بار مالى زيادى به شما تحميل مى کند) و همچنين پوشاندن خطا هاى غيرقابل جبران که مى تواند در آينده صدمات جبران ناپذيرى به ساختمان شما وارد آورد، جلوگيرى کنيد.
براى شروع با انواع اسکلت هاى ساختمان آشنا مى شويد، و در ادامه با جزييات فنى و اجرايى آشنا خواهيد شد.

ساختمان هاى فلزى: در ساخت اين نوع ساختمان ها از پروفيل هاى فولادى در ستون و تير هاى آن استفاده شده است. اجراى سريع، کوچک بودن ابعاد ستون ها (نسبت به حالت بتنى) مقاومت بالاى فولاد در برابر کشش و فشار از جمله مزيت هاى اين نوع ساختمان ها به شمار مى رود، در مقابل زنگ زدگى، خوردگى و ضعف در برابر آتش سوزى از جمله معايب آن به شمارمى رود.

نصب و اتصال اجزاى تير، ستون و پل هاى اين ساختمان ها به دو طريق جوشکارى و يا پيچ و مهره انجام مى پذيرد. در ايران، اکثر ساختمان هاى مسکونى با اسکلت فلزى به روش جوشکارى نصب مى شود.
ساختمان هاى بتنى: ساختمان هايى که اسکلت اصلى آنها از بتن آرمه است را ساختمان بتنى مى نامند. زلزله هاى اخير نشان داده که ساختمان هاى بتنى در صورت اجراى صحيح، مقاومت خوبى از خود به نمايش مى گذارد. همچنين مقاومت در برابر آتش سوزى، اجراى سازه هاى خاص، اجراى معمارى در خور توجه و عملکرد بهتر ديوار هاى آجرى با اسکلت بتنى از مزيت هاى اين نوع ساختمان ها به شمار مى آيد.
ساختمان هاى آجرى: مطابق آئين نامه
۲۸۰۰ زلزله ايران، ساختمان هاى با مصالح بنايى حداکثر بايد داراى دو طبقه (بدون احتساب زيرزمين) باشند.

ساختمان هاى خشتى: استفاده از خشت در ساختمان هاى روستايى و شهر هاى کوچک به دليل شرايط اقليمى انجام مى پذيرد. در مناطق کويرى که روز هاى گرم و شب هاى سرد دارد، بهترين روش سرمايشى و گرمايشى خانه ها استفاده از ديوار هاى قطور خشتى است. اما اين نوع ديوار ها در برابر زلزله آسيب پذير بوده و به صورت آوارى مهيب، جان زيادى را مى گيرد. متاسفانه هنوز آئين نامه اى در کشور براى اين نوع ساختمان ها تدوين نشده است. به غير از موارد فوق، ساختمان هاى پيش ساخته، ساختمان هاى چوبى و ساختمان هاى سنگى نيز بر حسب مناطق خاص خود ساخته مى شوند.

وقتى مى خواهيد خانه اى را بسازيد، چه بتنى باشد و يا فلزى، موارد زير را بايد رعايت کنيد:
ساختمان هايى که بيش از
۴ طبقه و يا ۱۲ متر به بالا هستند بايد با ساختمان مجاور خود فاصله داشته باشند. اين فاصله ها را که اصطلاحاً درز انقطاع مى نامند حداقل يک صدم ارتفاع استيعنى براى ساختمان به ارتفاع ۲۰ متر درز انقطاع ۲
سانتيمتر خواهد بود. وجود اين درز براى حذف و يا کاهش خسارت ناشى از ضربه ساختمان هاى مجاور به يکديگر است. اين درز ها را مى توان با مصالح نرم که در هنگام زلزله به راحتى خرد مى شوند، پر نمود.
پلان ساختمان بايد ساده و منظم باشد و داراى پيش آمدگى و پس رفتگى زيادى نباشد.
بار و تاسيسات سنگين مانند منبع آب در طبقات فوقانى ساختمان قرار داده نشود و سعى شود تا سنگينى ساختمان در پايين ترين سطح ممکن باشد.

اجراى مصالح نما، شيشه ، ديوار هاى جداکننده طورى باشد که هنگام زلزله از سازه جدا نشود.
سعى نکنيد بيش از آنچه که در نقشه سازه آورده شده است، اقدام به تقويت سازه، خصوصاً پل ها و تير ها کنيد. افزايش ابعاد پل يا تير و يا ميلگرد ها ى آن نتيجه عکس خواهد داد.اگر هنگام خاکبردارى به پى (فونداسيون) ساختمان همسايه برخورد کرديد، اقدام به تخريب آن نکنيد. ضمن هماهنگى با مهندس ناظر خود، با يک برگ يونوليت (فوم) اقدام به جداسازى پى ساختمان همسايه با بتن پى ساختمان خود کنيد.
پس از اتمام خاکبردارى و قبل از اجراى بتن مگر (بتنى کم سيمانى که به ضخامت
۱۰ سانتيمتر در زير فونداسيون روى خاک اجرا مى کنند) از محکم و سفت بودن خاک زير فونداسيون مطمئن شويد. در اين مورد حتماً با مهندس ناظر ساختمان خود مشورت کنيد. بار هاى وارد بر ساختمان، همگى در نهايت به پى (فونداسيون) ساختمان منتقل شده تا به زمين برسد. لذا دقت در اجراى مرحله از ساختمان حائز اهميت است. پى ها نيز انواع مختلفى دارند. اما پى رايج ساختمان هاى مسکونى در ايران به صورت پى نقطه اى (تکى يا دوبل) است.پس از خاکبردارى محل پى ساختمان، قبل از آنکه بخواهيد پى را اجرا کنيد، حتماً از مقاومت بستر خاکى که به آنرسيده ايد مطمئن شويد. اگر خاک بستر به راحتى توسط بيل دستى برداشته مى شود، اجراى فونداسيون به تنهايى جوابگو نخواهد بود. از آنجا که اکثر نقشه هاى محاسباتى داده شده به مالکين، بدون بررسى خاک منطقه و آزمايش هاى مربوطه است، لذا فقط به نقشه اکتفا نکنيد و حتماً از کارشناس امر يا مهندس ناظر خود بهره بجوييد. تراکم بستر خاک قبل از اجراى فونداسيون نيز نبايد فراموش شود. بعد از آنکه از خاک زير پى مطمئن شديد، بايد دقيقاً طبق پلان ساختمان (و از هر طرف نيز ۱۰ سانتيمتر بيشتر) سطح را با يک بتن کم عيار به ضخامت ۵ الى ۱۰ سانتيمتر بپوشانيد. سپس بر روى آن اقدام به آرماتوربندى و قالب بندى پى کنيد.براى متصل کردن کليه پى ها به هم بايد از شناژ استفاده کرد. ابعاد شناژ در نقشه هاى محاسباتى موجود است.

به خاطر داشته باشيد که آرماتور هاى شناژ حتماً به درون آرماتور هاى فونداسيون رفته و از مرکز ستون نيز عبور کند. اگر ساختمان اسکلت بتنى باشد، ميلگرد هاى ريشه ستون درون اين شناژ قرار مى گيرد و اگر ساختمان اسکلت فلزى باشد، صفحه ستون همراه با بولت هاى آن. مراقب بستن خاموت ها (آرماتور هاى عرضى که به دور آرماتور هاى طولى و اصلى در شناژ ها بسته مى شوند) باشيد. همانطور که در نقشه هاى سازه تان درج شده است، فاصله خاموت ها از هم درنزديکى ستون ها و پى ها کمتر مى شود. رعايت کردن اين فاصله ها بسيار مهم است ومتاسفانه مجريان جهت راحتى کار خود، کليه فواصل را مساوى در نظر مى گيرند که پس از زلزله آسيب جدى خواهند ديد. همچنين انتهاى کليه خاموت ها (تنگ ها) بايد کاملاً خم شود و خم هاى دو خاموت کنار هم روبه روى يکديگر قرار نگيرند.هنگام بستن ميلگرد هاى پى و شناژ دو نکته را در نظر داشته باشيد البته اين دو نکته در کليه آرماتور بندى هاى اجزاى ساختمان نيز به کار مى رود.

اول اينکه انتهاى ميلگرد هايى که آزاد هستند و ديگر ادامه پيدا نخواهد کرد بايستى به صورت ۹۰ درجه خم شوند. حداقل اندازه اين خم ها بايد ۱۲ برابر قطر آن ميلگرد باشد و مورد دوم طول روى هم قرار گرفتن آرماتور ها است. اگر آرماتور طولى در جايى قطع شد و مجبور شديد براى ادامه ازيک آرماتور ديگر استفاده کنيد بايد حداقل به ميزان ۵۰ برابر قطر آن آرماتور، آن دو را روى هم قرار دهيد. کمتر از اين ميزان و يا قرار گرفتن نوک به نوک ميلگرد ها به هيچ عنوان مجاز نيست.

اگر بتن را به صورت آماده خريدارى مى کنيد، از يک کارخانه معتبر تهيه کنيد. اگر اسکلت ساختمان شما بتنى است ريشه ستون ها را مطابق نقشه و قبل از بتن اجرا کنيد. هنگام بتن ريزى، بتن اين ناحيه بايد حسابى متراکم شود. از آنجا که تراکم ميلگرد ها در ناحيه ريشه ستون ها زياد است، ممکن است کارگران وقت و دقت زيادى را صرف اين کار نکنند.

لذا مراقب باشيد که تراکم بتن به خوبى انجام گيرد.اگر جهت قالب بندى فونداسيون خود از آجر استفاده کرديد، حتماً روى آجر ها را کاملاً با نايلون بپوشانيد تا مانع جذب آب بتن توسط آجر ها شويد. اگر از قالب چوبى و يا فلزى استفاده کرديد حتماً آن را با روغن مخصوص (و يا حتىالمقدور با روغن سوخته) چرب کنيد تا موقع جداسازى قالب ها از سطح بتن، بدون آسيبرساندن به بتن کار خود را انجام دهيد. البته مراقب باشيد که آرماتور ها روغنى و چرب نشود.فاصله بين قالب و آرماتور ها را مطابق نقشه رعايت کنيد.

حداقل بين ۵ تا ۷ سانتيمتر بين قالب و ميلگرد بايد فاصله باشد تا با بتن کاملاً پر شود. اگر تحت هر شرايطى پس از بتن ريزى، آرماتور فونداسيون نمايان بود (البته اين ميزان نبايد خيلى زياد باشد، در غير اين صورت بتن ريزى شما ايراد داشته و بايد با مهندس ناظر مشورت نماييد). يکملات پرسيمان با دانه بندى ريز درست کنيد و آن قسمت را بپوشانيد.

در غير اين صورت آن قسمت محل خوبى براى خوردگى آرماتور فونداسيون شما خواهد بود.آب دادن و نگهدارى از بتن را فراموش نکنيد. در واقع اين شما هستيد که مقاومت اصلى بتن را تعيين مى کنيد!
بتن و بتن ريزى

يکى از کاربردى ترين مصالح مصرفى در ساختمان، بتن است. پى ها (فونداسيون ها)، ستون ها و تير هاى بتنى، بتن مصرفى در سقف هاى تيرچه بلوک، کامپوزيت و... همگى نشانگر اهميت اين ماده ساختمانى به شمار مى روند.بتن تشکيل يافته است از سيمان، شن و ماسه و آب کهبر حسب مقاومت لازم و محل مصرف، ميزان مصالح در هنگام اختلاط تعيين مى شود. بر حسبنوع و محل مصرف، احتمال اضافه کردن مواد افزودنى نيز وجود دارد.

بتن در مقابل نيروهاى کششى ضعيف است بدين جهت براى رفع اين ضعف از ميلگرد يا آرماتور استفاده مى شود که بر حسب محاسبات، قطر و تعداد آن مشخص مى شود.نکات مهمى که در هنگام ساخت بتن بايد در نظر داشته باشيد: سيمان مصرفى خود را بر حسب محل مصرف تعيين کنيد. به طور کلى سيمان پرتلند نوع ۲ براى کار هاى ساختمانى کفايت مى کند. سيمان پرتلند نوع ۵ سيمان ضدسولفات است و براى قسمت هايى از ساختمان که با سولفات در تماس است به کار مى رود. در بعضى از پى هاى ساختمان که ممکن است با خاک و يا آب هاى سولفاته در تماس باشد بايد از اين نوع سيمان استفاده کنيد.شن مصرفى بايد تميز و سخت باشد.
به کار بردن سنگدانه هاى درشت تر از
۲۲ ميليمتر در ساخت بتن آرمه توصيه نمى شود و حداکثر اندازه اى که مى توانيد مصرف کنيد ۴ سانتيمتر است. البته بايد در تعيين شن مصرفى خود به فاصله ميلگرد هاى بسته شده و يا ضخامت دال (قطعه بتنى با ضخامت کم) توجه لازم داشته باشيد.ماسه نيز بايد شسته باشد. از ماسه هاى خاکدار در بتن جداً دورى کنيد در غير اين صورت ضرر آن بيش از اختلاف قيمت ماسه شسته با ماسه خاکدار خواهد بود.آب مصرفى در بتن بهتر است آشاميدنى باشد. در غير اين صورت بايد از آبى استفاده شود که داراى بو و طعم خاصىنبوده و با مواد ديگر نيز آميخته نشده باشد.پس از تهيه مصالح، مطابق دستور العمل داده شده از طرف مهندس ناظر يا محاسب خود، اقدام به اختلاط آنها نماييد. در صورتى که به صورت دستى اقدام به ساخت بتن مى کنيد، ابتدا ماسه و سيمان را با هم مخلوط کرده، سپس شن را به آن بيفزاييد. پس از مخلوط کردن آنها با هم به آرامى آب به آن اضافه کنيد.

به خاطر بسپاريد که بعضى از کارگران بنا به عادتى که در ساخت ملات دارند، مخلوط را به صورتآبخوره درمى آورند که اين کار غلط است و باعث هدر رفتن دوغاب سيمان خواهد شد. (آبخوره يعنى مصالح خشک را به صورت توده تپه اى شکل مخلوط کرده و وسط آن را مانند کوه آتشفشان خالى مى کنند و درون آن آب مى ريزند.)
ساخت بتن توسط دستگاه هاى مخلوط کننده (ميکسر) کيفيت بهترى را به دست مى دهد.
پس از ساخت بتن آن را بايد به محل بتن ريزى انتقال داده و بلافاصله اقدام به بتن ريزى کنيد. اگر بتن در حال سفت شدن بود يا براى راحتى کار خود، هرگز به بتن ساخته شده آب اضافه نکنيد. اگر بتن سفت شده، ديگر قابل مصرف نيست اضافه کردن مجدد آب و يا حتى اضافه کردن آب بيش از اندازه در هنگام اختلاط، مقاومت نهايى بتن را کاهش مى دهد.

مهم ترين نکته اى که در حال اجراى بتن ريزى بايد به آن توجه داشته باشيد، متراکم کردن بتن است، اهميت اين قسمت از کار آن قدر بالاست که اگر پيمانکار بتن ريزى شما، فاقد وسايل مناسب متراکم (خصوصاً ويبراتور ) بود، از شروع کار خوددارى کنيد. ويبراتور که تشکيل شده از يک موتور و شلنگى که سر آن با لرزشى که ايجاد مى کند باعث تراکم بتن مى شود، بهترين وسيله براى اين کار به شمار مى رود.

بتن بايد طورى متراکم شود که کليه ميلگرد ها کاملاً در بتن مدفون شود و هواى محبوس درون بتن کاملاً تخليه شود. عمل ويبره کردن با ويبراتور در حدود ۵ تا ۱۵ ثانيه طول مى کشد و هنگام رو زدن شيره بتن متوقف مى شود. تراکم بيش از حد نتيجه معکوس مى دهد و براى بتن مضراست.

در جاهايى که احتياج داريد سطوح بتن را صاف کنيد (مانند سقف ها و پى ها) کمى صبر کنيد تا آب بتن رو بزند، آن گاه با ماله چوبى اقدام به صاف کردن سطوح کنيد. پس از اتمام عمليات بتن ريزى نگهدارى بتن حداقل به مدت هفت روز بسيار مهم است و در واقع در اين مدت است که بتن مقاومت اصلى خود را به دست مى آورد. تاخير در اين کار باعث از دست رفتن مقاومت بتن خواهد شد. در اين مدت نبايد اجازه دهيد که بتن آب خود را از دست بدهد. در تابستان و يا هواى گرم با آب دادن مداوم بتن و يا پوشاندن سطوح بتنى با چتايى (گونى) خيس مى توانيد آب لازم را تامين کنيد. در روز هاى سرد و هواى کمتر از ۵ درجه سانتى گراد بايد مراقب يخ زدگى بتن باشيد. بتن در اين هوا بايد گرم بماند. در سقف ها که ضخامت کم و سطح زيادى دارند، مى توانيد با روشن کردن بخارى در زير آنها، اين کار را انجام دهيد.

چند نکته را قبل از شروع بتن ريزى به خاطر بسپاريد.

هرگز اجازه ندهيد ميلگرد ها به قالب چسبيده باشند. (چه در کنار و چه در کف قالب)

داخل قالب ها بايد کاملاً تميز و عارى از نخاله، خاک و... باشد.

از تماس مصالحى چون گچ، خاک و... که باعث جذب آب بتن مى شود جلوگيرى کنيد. اين کار را مى توانيد با پوشاندن خاک و يا... توسط نايلون انجام دهيد.

قبل از بتن ريزى، محل را کاملاً مرطوب کنيد اما آب اضافى درون قالب ها را تخليه کنيد.

ميلگرد ها بايد عارى از هرگونه چربى، رنگ و... باشد و هيچ گونه جسم خارجى نبايد به آن چسبيده باشد.

و در آخر؛ موقع جدا کردن قالب ها از بتن سفت شده اين کار را به آرامى انجام دهيد و از ضربه زدن جداً خوددارى

کنيد.

سقف

سقف يک ساختمان نقش انتقال بار به پل ها را دارد. در ايران پرکاربرد ترين نوع سقف ها، تيرچه بلوک، طاق ضربى و کامپوزيت به شمار مى رود.

سقف هاى تيرچه بلوک : در حال حاضر در کشور ما اين نوع سقف کاربرد فراوانى در منازل مسکونى دارد. اجراى ساده و سريع و همچنين استفاده از آن در هر دو نوع اسکلت بتنى و يا فلزى، مجريان ساختمانى را به استفاده از اين روش ترغيب مى سازد. اجزاى اين سقف عبارت است از تيرچه، بلوک، آرماتور هاى حرارتى و بتن ريزى نهايى.

مهم ترين عضو انتقال دهنده نيرو هاى وارده بر سقف تيرچه ها هستند. اگر تيرچه را خريدارى مى کنيد، بايد از سازنده آن مطمئن باشيد. ميلگرد هاى طولى درون تيرچه بايد يکپارچه باشد و به صورت جوشکارى شده نباشد. به دليل آنکه اين ميلگرد ها درون بتن قرار گرفته اند، تشخيص اين موارد امکان پذير نيست. لذا با بازديد از محل ساخت تيرچه ها و يا اطمينان از شرکت فروشنده تيرچه از سلامت تيرچه ها اطمينان حاصل نماييد.

اتصال خورجینی در ساختمان های اسکلت فلزی

اتصال خورجینی متداول ترین شکل اتصال در ساختمان های اسکلت فلزی در ایران است؛ مبدع این اتصال ایرانیان هستند و در هیچ کجا شناخته شده نیست! نحوه اجرای اتصال خورجینی بدین طریق است که تیرهای باربر از طرفین ستون ها به طور یکسره عبور داده می شوند و روی نبشی هایی که در طرفین ستون نصب شده اند قرار می گیرند و معمولا در بالای هر تیر هم یک نبشی قرار می دهند، لذا اتصال خورجینی تامین کننده نشیمن برای عبور یک جفت تیر سرتاسری از طرفین ستون است.                     

اتصال خورجینی متداول ترین شکل اتصال در ساختمان های اسکلت فلزی در ایران است؛ مبدع این اتصال ایرانیان هستند و در هیچ کجا شناخته شده نیست! نحوه اجرای اتصال خورجینی بدین طریق است که تیرهای باربر از طرفین ستون ها به طور یکسره عبور داده می شوند و روی نبشی هایی که در طرفین ستون نصب شده اند قرار می گیرند و معمولا در بالای هر تیر هم یک نبشی قرار می دهند، لذا اتصال خورجینی تامین کننده نشیمن برای عبور یک جفت تیر سرتاسری از طرفین ستون است.                     

اتصال خورجینی کاربرد گسترده ای در ایران دارد که علت آن عمدتا سادگی اجرا، کاهش هزینه، کم کردن نیمرخ بال پهن و شماره های بالای نیمرخ IPE است. به طور کلی ساختمان های فولادی به دلیل نرمی و انعطاف پذیری از پایداری خوبی در برابر نیروهای ناشی از زلزله برخوردارند، اما متاسفانه در زلزله های خرداد ماه 69 منجیل و رودبار و زلزله اخیر بم برخلاف انتظار، شدیدا آسیب دیدند و خسارات جبران ناپذیری را به بار آوردند.

علت این امر را باید عمدتا در کیفیت اتصالات جست. ضابطه اصلی طرح اتصالات در نقاط زلزله خیز قابلیت انتقال لنگر برای سازه هایی است که فاقد بادبند یا دیوار برشی بتن آرمه اند؛ در حالی که اتصالات خورجینی از سوی هیچ کدام از آیین نامه های موجود به عنوان اتصالات گیردار شناخته نشده اند.

یکی از اجزای کلیدی دراتصال خورجینی، نبشی های بالا و پایین اتصال است. تیرهای اصلی قاب ها که به صورت یکسره از کنار ستون ها عبور کرده اند روی نبشی های نشیمن سوار می شوند و معمولا از یک نبشی اتصال کوچک نیز برای اتصال بال فوقانی تیر به ستون استفاده می شود که مقداری گیرداری در اتصال به وجود می آورد. نبشی تحتانی پهن تر از پهنای بال تیر I شکلی که بر روی آن قرار می گیرد، انتخاب می شود و این عمل به خاطر فراهم آوردن سطحی که بتوان تیر را به نبشی جوش داد، ایجاد می شود.

نبشی های تحتانی وقتی که ستون ها به صورت خوابیده بر روی زمین آماده سازی می شوند در محل های خود جوش می شوند و پس از ساخت ستون ها و گذاردن تیرها بر روی نبشی های تحتانی، بال تیر I شکل به نبشی تحتانی به صورت تخت جوش شده و سپس با استفاده از نبشی های کوچکتری که طول بال آنها از پهنای بال تیرI شکل کوتاه تر است در قسمت فوقانی تیر I شکل اتصال دیگری ایجاد می شود مجددا کیفیت جوش این نبشی از نوع تخت بوده، ولی دقت کافی در انجام آن صورت نمی پذیرد. نبشی بالا دو جوش به تیر و ستون دارد. جوش به ستون به دلیل آنکه سربالا انجام می شود اصلا مرغوب نیست و این جوش شره ای با کیفیت پایین تری اجرا می شود.

از آنجا که اصل است که جوش باید مقاوم تر از فولاد مادر باشد لذا اگر نیروی جانبی وارد شود باید فولاد پاره شود نه جوش و از آنجایی که جوش ها متاسفانه همیشه ضعیف تر از فولاد عمل می کنند در نتیجه اتصال خورجینی برای سازه جوش مناسب نیست. نبشی های بالا وپایین معمولا حکم عاملی جهت نگهداری تیر بر جای خود را دارد و به رغم اینکه اندازه و طول نبشی، ضخامت و طول جوش عوامل اصلی در تعیین رفتار بهینه اتصال در هنگام زمین لرزه هستند، اما در طراحی این اتصال بدون رعایت ضوابط علمی جوش اجرای اسکلت انجام می پذیرد.

اتصال خورجینی در برابر بارهای قائم با اتصالات صلب برابری می کند، اما در برابر نیروهای جانبی بیشترین نیرو به اتصال به صورت پیچشی است که این نیرو می بایست از شاه تیر به نبشی و از نبشی به ستون وارد شود و بنابراین دو واسطه در انتقال نیرو وجود دارد و از آنجا که نبشی با جوش های غیراستاندارد به ستون متصل شده است، لذا واسطه ای ضعیف است و در اثر زلزله یا سایر نیروهای جانبی سقف پایین می آید! در خرابی های زلزله های گیلان و بم در اکثر موارد تیر و نبشی پایین آمده است که نشان می دهد نبشی ضعیف بوده است.

قاب با اتصال خورجینی تنها بایستی برای بارهای قائم طراحی شوند. این اتصال در مقابل بارهای جانبی عملکرد خوبی نداشته و تنها برای تحمل بارهای قائم مناسب هستند و بارهای جانبی را بایستی سیستم های دیگری چون بادبندها تحمل کنند. اگر چه اتصال بادبند نیز خود با مشکلاتی همراه است چرا که به دلیل فاصله بین تیرهای متصل به ستون، چنانچه بادبند در آکس ستون ها قرار گیرد، نمی تواند به تیرها متصل شود و چنانچه به یکی از تیرهای اصلی اتصال خورجینی نصب شوند آنگاه بادبند در آکس ستون واقع نمی شود.

یکی دیگر از مشکلات اتصال خورجینی هنگامی بروز می کند که تیرها در دو طرف، دهانه های نامساوی را پوشش دهند، در این صورت دهانه های نامساوی عکس العمل های نامساوی را در برابر بارهای وارده نشان خواهند داد و افزایش لنگرها را موجب می شوند. عدم اتصال تیرها به هم و نامساوی بودن دو دهانه اطراف باعث می شود که نتوانند با هم کار کنند

بهیچ عنوان از اتصال خورجینی در ساختمان سازیها استفاده نکنید.

چگونه هزينه ساخت را كاهش دهيم ؟

معمولا زماني كه صحبت از كاهش هزينه ميشود بايد جايي براي سنجش كيفيت و كميت باز نمود تا كاهش هزينه تاثير نامناسبي بر روي نتيجه كار نداشته باشد . تعدادي از موارد افزايش دهنده ناخواسته بهاي تمام شده پروژه را به شرح زير ليست نموده ايم .
1 – عدم اطلاع طراح نقشه و كارفرما از تفاوت قيمت كالاهاي با كاربرد مشابه در بازار .
2 – عدم اطلاع كافي كارفرما از هزينه هاي مختلف حمل كالا از مبدا تا مقصد .
3 – عدم اطلاع كارفرما از تنوع جنس از نظر تيپ ساخت ، توليدكننده ، .... .
4 – عدم اطلاع مناسب كارفرما از نوسان بازار و پيشبيني و آناليز قيمتها.
5 – كاربرد نا مناسب كالا يا استفاده از كالاي نا مرغوب.
6 – اجراي ضعيف و غيراستاندارد توسط كادر فني.
7 – عدم توجه به زمانبندي اجراي پروژه .