مزایا و معایب ساختمانهای فلزی

احداث ساختمان بمنظور رفع احتیاج انسانها صورت گرفته و مهندسین، معماران مسئولیت تهیه اشکال و اجراء مناسب بنا را برعهده دارند؛ محور اصلی مسئولیت عبارت است از:
الف ) ایمنی ب ) زیبائی ج) اقتصاد

با توجه به اینکه ساختمان های احداثی در کشور ما اکثرا" بصورت فلزی یا بتنی بوده و ساختمانهای بنایی غیر مسلح با محدودیت خاص طبق آئین نامه 2800 زلزله ایران ساخته میشود، آشنایی با مزایا و معایب ساختمانها می تواند درتصمیم گیری مالکین ، مهندسین نقش اساسی داشته باشد.

مزایا و معایب ساختمانهای فلزی

مزایا و معایب ساختمانهای فلزیاحداث ساختمان بمنظور رفع احتیاج انسانها صورت گرفته و مهندسین، معماران مسئولیت تهیه اشکال و اجراء مناسب بنا را برعهده دارند؛ محور اصلی مسئولیت عبارت است از:
الف ) ایمنی ب ) زیبائی ج) اقتصاد

با توجه به اینکه ساختمان های احداثی در کشور ما اکثرا" بصورت فلزی یا بتنی بوده و ساختمانهای بنایی غیر مسلح با محدودیت خاص طبق آئین نامه 2800 زلزله ایران ساخته میشود، آشنایی با مزایا و معایب ساختمانها می تواند درتصمیم گیری مالکین ، مهندسین نقش اساسی داشته باشد.

مزایای ساختمان فلزی:
مقاومت زیاد: مقاومت قطعات فلزی زیاد بوده و نسبت مقاومت به وزن از مصالح بتن بزرگتر است ، به این علت در دهانه های بزرگ سوله ها و ساختمان های مرتفع ، ساختمانهائی که برزمینهای سست قرارمیگیرند ، حائز اهمیت فراوان میباشد .
خواص یکنواخت : فلز در کارخانجات بزرگ تحت نظارت دقیق تهیه میشود ، یکنواخت بودن خواص آن میتوان اطمینان کرد و خواص آن بر خلاف بتن با عوامل خارجی تحت تاثیر قرار نمی گیرد ، اطمینان در یکنواختی خواص مصالح در انتخاب ضریب اطمینان کوچک مؤثر است که خود صرفه جو یی در مصرف مصالح را باعث میشود .

دوام : دوام فولاد بسیار خوب است ، ساختمانهای فلزی که در نگهداری آنها دقت گردد . برای مدت طولانی قابل بهره برداری خواهند بود - خواص ارتجاعی : خواص مفروض ارتجاعی فولاد با تقریبی بسیار خوبی مصداق عملی دارد . فولاد تا تنشهای بزرگی از قانون هوک بخوبی پیروی مینماید . مثلآ ممان اینرسی یک مقطع فولادی را میتوان با اطمینان در محاسبه وارد نمود . حال اینکه در مورد مقطع بتنی ارقام مربوطه چندان معین و قابل اطمینان نمی باشد .

شکل پذیری : از خاصیت مثبت مصالح فلزی شکل پذیری ان است که قادرند تمرکز تنش را که در واقع علت شروع خرابی است ونیروی دینامیکی و ضربه ای را تحمل نماید ،در حالیکه مصالح بتن ترد و شکننده در مقابل این نیروها فوق العاده ضعیف اند. یکی از عواملی که در هنگام خرابی ،عضو خود خبر داده و ازخرابی ناگهانی وخطرات ان جلوگیری میکند.

پیوستگی مصالح : قطعات فلزی با توجه به مواد متشکه آن پیوسته و همگن می باشد و ولی در قطعات بتنی صدمات وارده در هر زلزله به پوشش بتنی روی سلاح میلگرد وارد میگردد ، ترکهائی که در پوشش بتن پدید می آید ، قابل کنترل نبوده و احتمالا" ساختمان در پس لرزه یا زلزله بعدی ضعف بیشتر داشته و تخریب شود .

مقاومت متعادل مصالح،مقاومت : مصالح فلزی در کشش و فشار یکسان ودر برش نیز خوب و نزدیک به کشش وفشار است .در تغییر وضع بارها، نیروی وارده فشاری ، کششی قابل تعویض بوده و همچنین مقاطعی که در بار گذاری عادی تنش برشی در انها کوچک است ، در بارهای پیش بینی شده ،تحت اثر پیچش و در نتیجه برش ناشی از ان قرار میگیرند. در ساختمانهای بتنی مسلح مقاومت بتن در فشار خوب ، ولی در کشش و یا برش کم است. پس در صورتی که مناطقی احتمالآتحت نیروی کششی قرار گرفته و مسلح نشده باشد تولید ترک و خرابی مینماید.

انفجار : در ساختمانهای بارهای وارده توسط اسکلت ساختمان تحمل شده ، از قطعات پرکننده مانند تیغه ها و دیواره ها استفاده نمی شود . نیروی تخریبی انفجار سطوح حائل را از اسکلت جدا می کند و انرژی مخرب آشکار میشود ، ولی ساختمان کلا" ویران نخواهد گردید . در ساختمانهایی بتن مسلح خرابی دیوارها باعث ویرانی ساختمان خواهد شد .


تقویت پذیری و امکان مقاوم سازی : اعضاء ضعیف ساختمان فلزی را در اثر محاسبات اشتباه ، تغییر مقررات و ضوابط ، اجراء و .... میتوان با جوش یا پرچ یا پیچ کردن قطعات جدید ، تقویت نمود و یا قسمت یا دهانه هائی اضافه کرد .

شرایط آسان ساخت و نصب : تهیه قطعات فلزی در کارخانجات و نصب آن در موقعیت ، شرایط جوی متفاوت با تهمیدات لازم قابل اجراء است .

سرعت نصب : سرعت نصب قطعات فلزی نسبت به اجراء قطعات بتنی مدت زمان کمتری می طلبد .

پرت مصالح : با توجه به تهیه قطعات از کارخانجات ، پرت مصالح نسبت به تهیه و بکارگیری بتن کمتر است .

وزن کم : ‌میانگین وزن ساختمان فولادی را می توان بین 245 تا 390 کیلوگرم بر مترمربع و یا بین 80 تا 128 کیلوگرم بر مترمکعب تخکین زد ، درحالی که در ساختمانهای بتن مسلح این ارقام به ترتیب بین 480 تا 780 کیلوگرم برمترمربع یا 160 تا 250 کیلوگرم برمترمکعب می باشد .


اشغال فضا :‌ در دو ساختمان مساوی از نظر ارتفاع و ابعاد ، ستون و تیرهای ساختمانهای فلزی از نظر ابعاد کوچکتر از ساختمانهای بتنی میباشد ، سطح اشغال یا فضا مرده در ساختمانهای بتنی بیشتر ایجاد میشود .

ضریب نیروی لرزه ای : حرکت زمین در اثر زلزله موجب اعمال نیروهای درونی در اجزاء ساختمان میشود ، بعبارت دیگر ساختمان برروی زمینی که بصورت تصادفی و غیر همگن در حال ارتعاش است ، بایستی ایستایی داشته و ارتعاش زمین را تحمل کند . در قابهای بتن مسلح که وزن بیشتر دارد ، ضریب نیروی لرزه ای بیشتر از قابهای فلزی است . تجربه نشان میدهد که خسارت وارده برساختمانهای کوتاه و صلب که در زمینهای محکم ساخته شده اند ، زیاد است . درحالیکه در ساختمانهای بلند و انعطاف پذیر ، آنهائی که در زمینهائی نرم ساخته شده اند ، صدمات بیشتری از زلزله دیده اند . بعبارت دیگر در زمینهای نرم که پریود ارتعاش زمین نسبتا" بزرگ است ، ساختمان های کوتاه نتایج بهتری داده اند و برعکس در زمینهای سفت با پریود کوچک ، ساختمان بلند احتمال خرابی کمتر دارند.

عکس العمل ساختمانها در مقابل حرکت زلزله بستگی به مشخصات خود ساختمان از نظر صلبیت و یا انعطاف پذیری آن دارد و مهمترین مشخصه ساختمان در رفتار آن در مقابل زلزله ، پریود طبیعی ارتعاش ساختمان است.

معایب ساختمانهای فلزی:

ضعف در دمای زیاد : مقاومت ساختمان فلزی با افزایش دما نقصان می یابد . اگر دکای اسکلت فلزی از 500 تا 600 درجه سانتی گراد برسد ، تعادل ساختمان به خطر می افتد .

خوردگی و فساد فلز در مقابل عوامل خارجی : قطعات مصرفی در ساختمان فلزی در مقابل عوامل جوی خورده شده و از ابعاد آن کاسته میشود و مخارج نگهداری و محافظت زیاد است .

تمایل قطعات فشاری به کمانش : با توجه به اینکه قطعات فلزی زیاد و ابعاد مصرفی معمولا" کوچک است ، تمایل به کمانش در این قطعات یک نقطه ضعف بحساب می رسد .

جوش نامناسب : در ساختمانهای فلزی اتصال قطعات به همدیگر با جوش ، پرچ ، پیچ صورت میگیرد . استفاده از پیچ و مهره وتهیه ، ساخت قطعات در کارخانجات اقتصادی ترین ، فنی ترین کار می باشد که در کشور ما برای ساختمانهای متداول چنین امکاناتی مهیا نیست . اتصال با جوش بعلت عدم مهارت جوشکاران ، استفاده از ماشین آلات قدیمی ، عدم کنترل دقیق توسط مهندسین ناظر ، گران بودن هزینه آزمایش جوش و ...... برزگترین ضعف میباشد.

تجربه ثابت کرده است که سوله های ساخته شده در کارخانجات درصورت رعایت مشخصات فنی و استاندارد ، این عیب را نداشته و دارای مقاومت سازه ایی بهتر در برابر بارهای وارده و نیروی زلزله است.

منابع:

1- بتن و بتن فولادی ، دکتر شمس الدین مجابی

2- رفتار و طرح لرزه ای ساختمانهای بتن مسلح و فلزی ، عباس تسنیمی

3- طرح و محاسبات ایستائی – آرگ مگردیچیان

4- آئین نامه 2800 و بتن ایران

5- سازه های فلزی ، شاپور طاحونی

پرلیت چیست؟

وزن مخصوص فضايي بتن سبك بستگي به روش ساخت، مقدار و انواع اجزاي متشكله آن دارد.تمام 

بتن‌هاي سبك، وزن مخصوص كم خود را مديون وجود هوا در ساختمان داخليشان هستند. بتن سبك، با وزن مخصوص 300 تا 1000 كيلوگرم در متر مكعب را براي سيستمهای عايق بندی و همچنين به عنوان پركننده و همچنين براي تحمل بارها مي‌توان مورد استفاده قرار داد

پرلیت نوعی سنگ آتشفشانی با ترکیب اسیدی تا حد واسط است که در محیط آب و یا مرطوب تشکیل می‌شود. پرلیت دارای بافت شیشه‌ای است و به سبب همراه داشتن آب ، اشکال کروی در آن ایجاد شده است. میزان آب همراه با پرلیت در حدود 2 تا 5 درصد است.

آشنایی

بعضی از دانشمندان معتقدند پرلیت از هیدراسیون اسبیدین عامل گردیده است و آب موجود در آن به صورت مولکولی و هیدروکسیل است. نسبت مقدار این دو نوع آب در پرلیت به میزان فراوانی اکسید کلسیم و منیزیم بستگی دارد. پرلیتها ناپایدارند و با گذشت زمان شروع به تبلور می‌کنند و سپس خاصیت اصلی خود را از دست می‌دهند. بیشتر پرلیتهای مرغوب به دوران سوم و چهارم زمین شناسی تعلق دارند. چنانچه پرلیت آلتره گردد، به مونتموریلونیت ، اوپال و کلسدونی تبدیل می‌گردد.

طرز تهیه و کاربرد پرلیت منبسط شده

تهیه پرلیت منبسط شده

سنگ پرلیت را نخست خرد و سپس دانه بندی می‌نمایند. پرلیت دانه بندی شده ابتدا به بخش پیش گرم و از آنجا به داخل کوره هدایت می‌گردد. دمای داخل کوره میان 700 تا 1100 درجه سانتیگراد و بر پایه ترکیب شیمیایی و میزان آب موجود در پرلیت تنظیم می‌شود. پرلیت در داخل کوره منبسط و به کمک جریان هوا به طرف بالا رسانده می‌شود. مواد زاید به طرف پایین کوره سقوط می‌کنند.

کاربرد پرلیت منبسط شده

مصارف مهم پرلیت منبسط شده عبارت است از تهیه بتن سبک وزن ، پرکنندگی ، عایق حرارتی و صوتی ، کشاورزی و به عنوان صافی و ساینده است. پرلیت را می‌توان به نسبتهای مختلف با سیمان مخلوط کرد و از آن قطعه‌های سبک وزن تهیه کرد. ملات پرلیت از ملات سیمان سبکتر ، هدایت گرمایی آن کم جذب صدای آن بیشتر است.



در رنگ سازی ، پلاستیک ، لاستیک و عایق بندی فضای خالی دیوارهای دو جداره بکار می‌رود. صفحات پرلیتی را به کمک پرلیت و یک ماده چسباننده نظیر گچ می‌توان تهیه نمود. این صفحات وزن کم دارند و به عنوان عایقهای خوب حرارتی و صوتی بکار می‌روند. صفحات جذب صدا ، از مخلوط پرلیت و آزبست پرس شده تهیه می‌گردند.

  • عایق حرارتی : مخلوط پرلیت ، آزبست و یک ماده چسباننده نظیر گچ به صورت عایق حرارتی بسیار خوبی به مصرف می‌رسد که از آن به منظور عایق بندی مخازن و لوله‌ها تا دمای 1000 درجه سانتیگراد استفاده می‌شود.
  • مصارف باغبانی : اضافه کردن پرلیت به خاک مزایای مهمی دارد، از جمله میزان جذب و نگهداری آب آن زیاد است که این موضوع سبب می‌گردد تا از تبخیر آب ، جلوگیری شود و آب به مدت طولانی در خاک باقی بماند. مرطوب بودن خاک ، موجب می‌شود تا نیاز خاک به آب کمتر باشد و بدین ترتیب از شسته شدن مواد غذایی خاک جلوگیری می‌شود. وجود خلل و فرج در پرلیت همراه با خاک ، تبادل مواد و خاک را فزونی می‌بخشد و ریشه گیاهان به سهولت در خاک رشد می‌نمایند.

کاربرد پرلیت خام

پرلیت خام در صنایعی همچون سرامیک ، سانیره‌ها ، ساخت الکترود ، تهیه سیمان ، مواد منفجره ، متالوژی ، تولید زئولیت مصنوعی ، فیلتر و صافی و ساخت فیبر شیشه‌ای کاربرد دارد.

  • سرامیک : برای تهیه عناصر سیلیس ، آلکانی و آلومینیوم مورد نیاز برای سرامیکها می‌توان ترکیب همگن و یکسان پرلیت خام را جایگزین کوارتز و فلدسپارت در تهیه چینی نمود. در تهیه لعابهای رنگی از پرلیت می‌توان استفاده نمود. در کاشی کف و سرویسهای بهداشتی ، پرلیت به میزان 12 تا 35 درصد جایگزین فلدسپارت می شود. سرامیکهای الکتریکی و فیبر شیشه‌ای پرلیتها مناسب تشخیص داده شده‌اند.
  • سیمان : برای تهیه سیمان پوزولان و بتن بکار می‌رود.
  • زئولیت‌ها : ماده اولیه مناسب برای تهیه انواع زئولیتها با استفاده از محلولهای گرمایی.
  • ساینده‌ها : پرلیت با داشتن سختی 5 الی 6 به عنوان ماده ساینده استفاه می‌شود.
  • متالوژی : پرلیت خام اگر به صورت لایه روی مواد مذاب قرار گیرد مانع اکسیده شدن ماده مذاب ، کاهش لفت دما و جمع آوری سرباره می‌شود.

میزان تولید پرلیت

میزان پرلیت مصرفی جهان در سال 1997 1.8 تا 1.9 میلیون تن گزارش شده است. کشورهای مهم تولید کننده پرلیت عبارتند از : آمریکا ، روسیه ، یونان ، ایتالیا ، ژاپن و ... .

منابع پرلیت ایران

ذخایر بزرگی از پرلیت در شرق جاده میانه - تبریز در ناحیه سفید خانه (46 کیلومتری شمال شرقی میانه) ، اطراف آبادی طارم (در غرب میانه) کشف گردیده است. میزان ذخیره معدن سفید خانه در حدود 50 میلیون تن گزارش گردیده است. با اکتشافات انجام شده توسط اداره کل معادن و فلزات خراسان ، ذخایر با ارزشی در اطراف بیرجند ، فردوس و طبس کشف گردیده است. در دیگر نقاط ایران و از جمله در استان سیستان و بلوچستان و شهرهای نائین و کاشان نیز ذخایر پرلیت کشف شده است.

روش هاي نوين كاهش شدت لرزه اي در ساختمان هاي بتني

- جداگرهاي لرزه اي

جداگرهاي لرزه اي شامل كل ابعاد ساختمان مي شود و نمي توان در بخشي از سازه آن ها را استفاده نمود زيرا اين عمل باعث ايجاد تفاوت در جابجايي دو بخش ساختمان مي گردند و در كاهش پريوده هاي لرزه اي و خسارات لرزه اي منتقل شده از زمين به ساختمان تاثير گذارند. استفاده از آن ها در طراحي هاي ساختمان جديد بسيار معمول شده است اما در آمريكا از آن ها براي تعداد متعددي ساختمان موجود جهت افزايش شكل پذيري به عنوان راهبرد كليدي در طراحي پروژه هاي مقاوم سازي به كار مي رود.

انواع جداگرها شامل مفصل انعطاف پذير (لاستيكي) و مفصل لغزنده مي شود. مفصل انعطاف پذير خود به انواع مختلف شامل كاهنده لاستيكي بلند(high damped rubber) كاهنده لاستيكي كوتاه(damped rubber  low ) تقسيم بندي مي گردد. كاهنده هاي نوساني غالبا جزئي از سيستم جداگرها هستند كه جابجايي را محدود مي كنند. در شكل(شماره3و4) تعدادي از كاهنده ها ديده مي شود. باز دوره نوساني در سازه هايي كه از جداگر استفاده شده است به دليل كاربرد اين جداگرها 2تا4ثانيه تخمين زده مي شود. همين طور در ساختمان هايي كه بر روي خاك هاي خيلي ضعيف يا ساختمان خيلي بلندمرتبه مي باشد و انعطاف پذيري ممكن است مقدور نباشد استفاده از جداگر مي تواند بسيار سودمند باشد. استفاده از جداگر لرزه اي معمولا راهكار مقاوم سازي بسيار گران قيمتي است. اين راه حل اصولا در آمريكا براي ساختمان هاي معروف و مهم استفاده مي شود. جابجايي جداگرها بيشتر در طبقات بالا  مشخص مي شود، اما در ناحيه خطر پذيري زياد توانايي زلزله براي جابجايي گاهي اوقات  تا 75 ميلي متر و يا بيشتر مي رسد به همين دليل حذف هر مانعي در نزديكي سازه كه در زمان پاسخ لرزه اي سازه مانع حركت رفت و برگشتي ( حركت پاندولي) شود ضروري است(شكل شماره5).


با توجه ببه نوع مفصل جداگرها و افزايش جابجايي ساختمان در هنگام وقوع زمين لرزه ايجاد درز انقطاع در اطراف سازه براي همسازي با جابجايي سازه است ضروري است. درز انقطاع بايد پايين تر از صفحه جداگر ايجاد گردد. قسمت هاي بالاي دررز انقطاع مي توان به منظور زيبايي و يا مسائل امنيتي با مصالح انعطاف پذير پوشاند.

در آسمان خراش ها كه در آنها از آسانسورهاي بسيار بزرگ استفاده مي گردد، نمي توان بدون در نظر گرفتن جزييات خاص آن ها را از صفحه تراز جداگر عبور داد. تاسيسات مكانيكي و برقي اين ساختمان ها نياز به توانايي تطبيق با جابجايي جداگر دارد و بايد از اتصالات انعطاف پذير در آن ها استفاده كرد؛ پي هائي كه كه در زير جداگر وجود دارد بايد توانايي گرفتن نيرو و رساندن آن به جداگر را داشته باشند،‌صفحه و اتصالاتي كه در بالاي جداگر وجود دارد بايد توانايي اين كه نيرو را به خوبي به جداگر برگرداند و در مقابل ممان ايجاد شده مقاومت كنند داشته باشد. تمامي اين اجزا هزينه ساختمان هاي داراي جداگر را افزايش مي دهد.

در طراحي و محاسبه بايد دقت كرد كه ساختمان هاي داراي جداگر جابجايي بسيار
گسترده تري نسبت به سازه هاي با پايه هاي ثابت دارند. در تحليل تاريخچه زماني اين
سازه ها بايد حتماً‌تمام جداگرها غير خطي مدل شود. در اين روش مشخصات مصالح بايد مطابق با جزييات كارخانه سازنده و گزارش آزمايشگاهي شامل موارد مختلف: آزمايش بارگذاري،‌حرارت،‌سرعت،‌خوردگي،‌كهنگي و ساير تاثيرات بايد در نظر گرفته شود. آزمايش براي اينكه مشخصاتي كه شركت سازنده بيان مي كند و حصول اطمينان پيدا كردن از اين كه مشخصات عضو كاملا صحيح است ضروري است. محل نصب جداگرها در طراحي بسيار تعيين كننده است آن ها معمولا نزديك به پي ساختمان هستند ولي نمونه هاي از جداگر وجود دارد كه در بالاي ستون و زير سقف هاي سنگين نصب مي شود تا نيرو وارده به ستون را كاهش دهد. پي و جداگر ، هر دو در يك تراز اجرا مي گردد،‌اما بيشترين كاربرد آن ها در پي ساختمان و يا زير پي ساختمان استفاده مي شوند و بعضي ديگر پي اضافي در محل خود دارند. انواع مختلف جداگر داراي اجزاي با اندازه هاي مختلف هستند و لوازمي براي انتقال لنگر دارند. در جداگر مفصل لاستيكي، لنگرهاي p-delta را به خود گرفته و نصف آن را به پايين و نصف آن را به بالا انتقال مي دهد. در سيستم قديمي آونگ اصطكاكي، تمام لنگرهايp-delta به بال يا پايين انتقال پيدا مي كند كه اين امر بستگي به جهت تقعر دارد چگونگي مقاومت در برابر لنگرها مي تواند منجر به انتخاب نوع خاصي از جداگرها شود.

 در جداگر های مفصل لاستیکی به علت این که لاستیک سختی پایین دارند مقاومت کمتری در مقابل نیروی کششی از خود نشان می دهد، همچنین جداگرهای دارای هسته سربی در کشش دارای محدودیت زیادی هستند. با وجود این که نوع جدید جداگرهای مفصل لغزشی که بتوانند مقداری در مقابل کشش مقاومت کنند به تازگی وارد بازار شده است ، اما تعدا زیادی از مهندسان درباره کشش زیر مفصل لغزشی نگران هستند. در نتیجه در طراحی ساختمان غالبا قصد دارند تا کشش در مفصل ها به کمترین میزان ممکن برسد. وقتی یک ساختمان دارای جداگر ساخته می شود ستون ها و دیگر اجزا ساختمان باید دقیقا در بالای جداگر نصب گردد و در ساختمان های موجود طبقات فوقانی کاملا در جای خود هستند یک راه کلیدی، انتقال بار مرده به وسیله شمع در ساختمان و بریدن زیر ستون های آزاد شده است، اجرای یک پی جدید و یک صفحه افقی جدید بر روی جداگر نصب شده تا انتقال بار سازه به جداگرها مقدور شود و سپس شمع ها برداشته می شود.

4- میراگرهای غیر فعال یا اتلاف کننده های انرژی 

اضافه کردن میراگرها مانند جداگرهای لرزه ای راهبرد نسبتا غیر معمولی برای بهسازی لرزه ای تلقی می شود اضافه شدن میراگرها باعث  کاهش جابجایی کلی سازه و شتاب پاسخ و تغییر مکان جانبی طبقات داخلی منجر می شود .

میراگرها شامل قسمت جامد و مایع ویسکوز می باشند. در آن ها تجهیزات دیگری شامل آلیاژ کره ای شکل، فنر اصطکاکی و تجهیزات مایع برگشت پذیر کاهنده نیرو نصب می شود در شکل(شماره6) نمونه ای از این میراگرها نشان داده شده است. تعداد زیادی از مهندسان بر این باورند که اضافه کردن میراگرها بیشتر مربوط به افزایش شکل پذیری ساختمان در قاب خمشی فولادی و بتنی می شود میراگرها باید برای جابجای زیاد تطبیق داده شده باشند.

پژوهش های گسترده و تکمیلی در نحوه طراحی این چنین ساختمان هایی با وسایل میراکننده انرژی انجام داده شده است که شامل طراحی مختلف و مثال های از بهسازی لرزه ای با استفاده از میراگرهای غیرفعال بود. اضافه کردن میراگر بسیار شبیه اضافه کردن بادبند است و در نتیجه بر معماری ساختمان تاثیرگذار است. بعضی از میراگرها به سازه اضافه می شود که این امر باعث تصحیح طراحی می شود میراگرهای سازه ای زیادی در بازار در دسترس است. مشخصات مصالح، آزمایشات انجام شده، محدودیت ها و جزییات اجرایی همانند اجزا جداگرهای لرزه ای به نوع محصول استناد می شود. تمامی میراگرهای معمولا در ابتدای طراحی انتخاب می شوند زیرا محاسبه و جزییات عمدتا با نوع دیگر میراگرها تفاوت دارد.

5- نتیجه گیری
هر یک از روش های ارائه شده دارای مزایا و محدودیت هائی می باشد که طراح با توجه به امکانات موجود این روش ها به تنهایی و یا تلفیقی از این چند روش برای ساختمان در نظر می گیرد. همچنین استفاده از میراگرها و جداگرها می تواند در هنگام زلزله کمک زیادی به سازه کند اما دقت در نحوه طراحی و مدل کردن آن ها به صورت رغیر خطی امری مهم است و با توجه به تنوع این ابزارها در بازار باید انواع آزمایش کشش و ... برای بررسی صحت آن چه که در مشخصات فنی شرکت سازنده نوشته انجام گیرد.

مشکلات اجرایی سازه های بتنی موجود و بهسازی آنها


حرکت استمراری علم در عرصه مهندسی سازه ـ زلزله موجب گردیده است تا نوسازی و بهسازی در سالهای در اخیر از روشهای نوین و مصالحی جدید بهره گیرد که در پیشینه طولانی ساخت و ساز سابقه نداشته است در میان این نوآوری ها FRP (مواد کامپوزیت پلیمری تقویت شده با الیاف) از جایگاه ویژه برخوردار می باشد تا آنجا که به نظر برخی از متخصصان FRP را باید مصالح ساختمانی هزاره سوم نامید. کامپوزیت FRP که ابتدا در صنایع هوا و فضا بکار برده شد با داشتن ویژگی های ممتاز چون نسبت بالای مقاومت به وزن، به وزن، دوام در برابر خوردگی، سرعت و سهولت در حمل و نصب، دریچه ای نو پیش روی مهندسین عمران گشوده است به گونه ای که امروز سازه های متعددی در سرتاسر دنیا با استفاده از این مواد تقویت شدند استفاده از مصالح کامپوزیت به طور قابل توجهی در صنعت ساختمان یک بازار تکان دهنده و با سرعت در حال توسعه می باشد. اولین تحقیقات انجام شده در این زمینه از اوایل دهه 1980 آغاز شده است، زلزله 1990 کالیفرنیا و 1995 کوبه ژاپن نیز از جمله عوامل موثرتری برای بررسی کاربرد کامپوزیت پلیمری تقویت شده با الیافFRP جهت تقویت و مقاوم سازی سازه های بتنی و بنایی در مناطق زلزله خیز گردید.
کاربرد کامپوزیت FRP در مقاوم سازی سازه های بتن مسلح
امروزه نگهداری از سازه ها به دلیل هزینه ساخت و تعمیر بسیار حائز اهمیت می باشد با مطالعه رفتار سازه های بتنی مشخص می شود عوامل متعددی مانند: اشتباهات طراحی و محاسبه، عدم اجرای مناسب تغییر کاربری سازه ها، آسیب دیدگی ناشی از وارد شدن بارهای تصادفی، خوردگی بتن و فولاد و شرایط محیطی از دوام آنها می کاهد ضمناً تغییر آیین نامه های ساختمانی (باعث تغییر در بارگذاری و ضرایب اطمینان می شود) نیز سبب ارزیابی و بازنگری مجدد طرح و سازه می گردد تا در صورت لزوم بهسازی و تقویت شود. سیستمهای الیاف مسلح شده پلیمری FRP برای تقویت سازه های بتنی پدیدار شده و به عنوان یک جانشین برای روش های سنتی از قبیل چسباندن صفحات فولادی، افزایش سطح مقطع با بتن ریزی مجدد و پیش تنیدگی خارجی می باشد.
با توجه به معایب این روشها مانند بازدهی کم و یا نیاز به امکانات و فن آوری خاص امروزه روش های مقاوم سازی با استفاده از کامپوزیت توسعه روز افزون دارد. محدودیت استفاده و کاربرد کامپوزیت در مهندسی ساختمان به قیمت بالای آنها برمی گردد البته هزینه و قیمت آنها به تدریج رو به کاهش می باشد به این ترتیب استفاده از آنها بیشتر و بیشتر خواهد شد. استفاده از FRP در زمینه مقاوم سازی، هر چند که هزینه بالایی در بردارد، اما با توجه به هزینه اجرای کم و نیز سایر مزایای FRP ، در کل به صرفه ترین و موثر ترین راه مقاوم سازی سازه های بتنی امروزه به شمار می رود.
در این حین، جهت استفاده صحیح و مناسب از این ماده و طراحی مقاوم سازی سازه های بتنی، آیین نامه ها، راهنماها و گزارشهایی در سراسر جهان منتشر گردید با توجه به شروع رشد و استفاده از مواد FRP ، در ایران تدوین راهنمایی برای طراحی مقاوم سازی به کمک این مواد، بسیار ضروری است. در این مجموعه به بررسی و معرفی بعضی از آیین نامه ها و راهنماهای معتبر در مورد ورقه های FRP تقویت کننده به صورت خارجی، برای آشنایی بیشتر آنها پرداخته شده است. بر این اساس تعدادی از راهنماهای طراحی با توجه به منابع در دسترس مورد بررسی قرار گرفته است. راهنماهای طراحی مورد بررسی عبارتند از:
• ACI 440.2R-02 ، راهنمای طراحی تقویت سازه های بتنی با کمک چسباندن سیستم FRP به صورت خارجی
• Fib Bulletin 14 (2001) راهنمای طراحی تقویت کننده های FRP چسبیده به صورت خارجی برای سازه های بتن آرمه
• UK Concrete Society Technical Report No. 55 (2000) راهنمای طراحی مقاوم سازی بتن آرمه با استفاده از مواد کامپوزیتیFRP
• ISIS (2000) مقاوم سازی سازه های بتن آرمه با پایمرهای تقویت شده با الیاف FRP
• JSCE توصیه های انجمن مهندسین عمران ژاپن در مورد مقاوم سازی سازه های بتنی با استفاده از ورقه های الیافی
• JBDPA راهنمای طراحی و ساخت بهسازی لرزه ای ساختمانها به وسیله کامپوزیت های FRP در ژاپن
• CSA استاندارد کانادا در مورد طراحی و اجرای ساختمانهای تقویت شده با

کوتاه درباره ترمیم سازه های بتنی

خوردگی یکی از مؤثرترین فاکتورها در تعیین عمر اقتصادی برای ساختمانها می باشد. خوردگی نتیجه  یک سری  فعل و  انفعالات  شیمیایی  در بتن  و  آرماتور ها  می باشد. در بتن آرماتورها  توسط  بتن، محافظت می گردد.  (PH=13)  بالا که از خصوصیات بتن می باشد PH بالا کاهش یابد، محافظت بتن از روی آرماتورها حذف می گردد. این جزء از   PH   زمانی که این مقاطع بتنی زنگ می زند،این زنگ زدگی باعث افزایش حجم میلگردها می گردد که این موضوع موجب ایجاد ترک در مقطع به موازات میلگردها خواهد شد. زمانیکه بتن ترک خورد میلگرد به طور  کامل در معرض  اثرات جوی و عوامل خوردگی قرار می گیرد که این خود باعث کاهش عمر ساختمان خواهد گردید.
از عوامل دیگر خوردگی در بتن یک واکنش شیمیایی با نام کربناسیون در مقطع بتنی است  که  عامل آن یون های فعال کلسیم که ناشی از هیدراسیون سیمان است، می باشد.  این یون های فعال به سرعت با گازهای جو و رطوبت هوا واکنش انجام داده و باعث ایجاد ترکیبات شیمیایی پیچیده می گردد که سبب تغییرات در مشخصات مقطع واحد گردید.  این  زنجیره از واکنشهای شیمیایی به سرعت بتن را کاهش داده و بنابراین باعث  شروع خوردگی در میل گردها می  گردد.  در  ادامه   PH سیمان نیز خواص خود را از دست می دهد و قابلیت تحمل خمش در آن به شدت کاهش می یابد.   در واقع یک روش ترمیم بتن  است که برای مقاطع بتنی  که مقاومت خود  را در اثر    Izo-BTS خوردگی از دست داده اند و یا آنکه در هنگام اجرا در اثر عدم دقت کافی به مقاومت مورد نظر نرسیده اند و   یا در اثر زلزله دچار تخریب  شده اند، استفاده می گردد.  با توجه به مراحل کار در این روش ابتدا قسمتهای ضعیف مقطع بتنی  که مقاومت لازم را   ندارند توسط روشهای مکانیکی تخریب می گردد که لازمه آن، در ابتدای کار قبل از تخریب، تعیین  عمق دقیق نفوذ خوردگی در مقطع است که توسط آزمایشات خاصی این عمق و نواحی که ترمیم باید در آن انجام شود مشخص می گردد. ترمیم می گردد، این ماده در مرحله بعد سطح بتن توسط ماده ای خاص با نام IZOMET-BRM دارای شباهت زیادی با بتن می باشد اما قابلیتها و خواص آن چه به لحاظ مشخصات ساختمانی و چه به لحاظ مقاومت در برابر عوامل خوردگی بسیار بالاتر از بتنهای معمولی است.

تقویت سازه های بتنی
هدف در این روش مقاوم سازی سازه ها در مقابل زلزله  و یا بالا بردن مقاومت سازه بنا بهنیازمواردی همچون تغییر کاربری ساختمان و یا اشتباه درمحاسبات اولیه طراح  می باشد.  در این روش علاوه بر بدست آوردن مشخصات مورد نظر به لحاظ ساختمانی مسایل معماری ساختمان و زیبایی بنا نیز مد نظر است بدین صورت که در این روش بعد از اتمام کار سطح مقطع اجزا ساختمان تغییراتی نخواهد  داشت.  روش کار بدین صورت  است که یک سری ورقهای  فولادی با توجه به محاسبات انجام شده و  مقاومت موردنظر از خارج مقطع توسط یک نوع   Steel-plates اپوکسی خاص به مقطع اضافه می گردد.  طراحی این فولادها و مقادیر آن با توجه به محاسبات اولیه ساختمان و نیز مشخصاتی از مقطع که در نظر داریم به آن برسیم انجام می گیرد. مراحل انجام کار و نیز مواد استفاده شده به صورتی است که بعد از پایان مقطع جدید و قدیم به خوبی با یکدیگر کار می کنند.

منبع: وبلاگ کافی نت کوشان  - maghalat.blogfa.com

علل فرسودگی و تخریب سازه های بتنی(مهدی نیساری)

 علل فرسودگی و تخریب سازه های بتنی (CAUSES OF DETERIORATIONS)
علل مختلفی كه باعث فرسودگی و تخریب سازه های بتنی می شود همراه با علائم هشدار دهنده دیگری كه كار تعمیرات را الزامی می دارند، در این مطلب مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند: -1- نفوذ نمكها  (INGRESS OF SALTS)
نمكهای ته نشین شده كه حاصل تبخیر و یا جریان آبهای دارای املاح می باشند و همچنین نمكهایی كه توسط باد در خلل و فرج و تركها جمع می شوند، هنگام كریستالیزه شدن می توانند فشار مخربی به سازه ها وارد كنند كه این عمل علاوه بر تسریع و تشدید زنگ زدگی و خوردگی آرماتورها به واسطه وجود نمكهاست. تر وخشك شدن متناوب نیز می تواند تمركز نمكها را شدت بخشد زیرا آب دارای املاح، پس از تبخیر، املاح خود را به جا می گذارد.

1-2- اشتباهات طراحی  (SPECIFICATION ERRORS)
به كارگیری استانداردهای نامناسب و مشخصات فنی غلط در رابطه با انتخاب مواد، روشهای اجرایی و عملكرد خود سازه، می تواند به خرابی بتن منجر شود. به عنوان مثال استفاده از استانداردهای اروپایی و آمریكایی جهت اجرای پروژه هایی در مناطق خلیج فارس، جایی كه آب و هوا و مواد و مصالح ساختمانی و مهارت افراد متفاوت با همه این عوامل در شمال اروپا و آمریكاست، باعث می شود تا دوام و پایایی سازه های بتنی در مناطق یاد شده كاهش یافته و در بهره برداری از سازه نیز با مسائل بسیار جدی مواجه گردیم.

1-3- اشتباهات اجرایی  (CON STRUCTION ERRORS)
كم كاریها، اشتباهات و نقصهایی كه به هنگام اجرای پروژه ها رخ می دهد، ممكن است باعث گردد تا آسیبهایی چون پدیدهء لانه زنبوری، حفره های آب انداختگی، جداشدگی، تركهای جمع شدگی، فضاهای خالی اضافی یا بتن آلوده شده، به وجود آید كه همگی آنها به مشكلات جدی می انجامند.
این گونه نقصها و اشكالات را می توان زاییدهء كارآئی، درجهء فشردگی، سیستم عمل آوری، آب مخلوط آلوده، سنگدانه های آلوده و استفاده غلط از افزودنیها به صورت فردی و یا گروهی دانست.

1-4- حملات كلریدی   (CHLORIDE ATTACK)
وجود كلرید آزاد در بتن می تواند به لایهء حفاظتی غیر فعالی كه در اطراف آرماتورها قرار دارد، آسیب وارد نموده و آن را از بین ببرد.
خوردگی كلریدی آرماتورهایی كه درون بتن قرار دارند، یك عمل الكتروشیمیایی است كه بنا به خاصیتش، جهت انجام این فرآیند، غلظت مورد نیاز یون كلرید، نواحی آندی و كاتدی، وجود الكترولیت و رسیدن اكسیژن به مناطق كاتدی در سل  (CELL)خوردگی را فراهم می كند.
گفته می شود كه خوردگی كلریدی وقتی حاصل می شود كه مقدار كلرید موجود در بتن بیش از 6/0 كیلوگرم در هر متر مكعب بتن باشد. ولی این مقدار به كیفیت بتن نیز بستگی دارد.
خوردگی آبله رویی حاصل از كلرید می تواند موضعی و عمیق باشد كه این عمل در صورت وجود یك سطح بسیار كوچك آندی و یك سطح بسیار وسیع كاتدی به وقوع می پیوندد كه خوردگی آن نیز با شدت بسیار صورت می گیرد. از جمله مشخصات (FEATURES ) خوردگی كلریدی، می توان موارد زیر را نام برد:
(الف) هنگامی كه كلرید در مراحل میانی تركیبات (عمل و عكس العمل) شیمیایی مورد استفاده قرار گرفته ولی در انتها كلرید مصرف نشده باشد.
(ب) هنگامی كه تشكیل همزمان اسید هیدروكلریك، درجه PH مناطق خورده شده را پایین بیاورد. وجود كلریدها هم می تواند به علت استفاده از افزودنیهای كلرید باشد و هم می تواند ناشی از نفوذیابی كلرید از هوای اطراف باشد.
فرض بر این است كه مقدار نفوذ یونهای كلریدی تابعیت از قانون نفوذ FICK دارد. ولی علاوه بر انتشار (DIFFUSION) به نفوذ(PENETRATION)  كلرید احتمال دارد به خاطر مكش موئینه (CAPILLARY SUCTION) نیز انجام پذیرد.

1-5- حملات سولفاتی  (SULPHATE ATTACK)
محلول نمكهای سولفاتی از قبیل سولفاتهای سدیم و منیزیم به دو طریق می توانند بتن را مورد حمله و تخریب قرار دهند. در طریق اول یون سولفات ممكن است آلومینات سیمان را مورد حمله قرار داده و ضمن تركیب، نمكهای دوتایی از قبیل:THAUMASITE  و  ETTRINGITEتولید نماید كه در آب محلول می باشند. وجود این گونه نمكها در حضور هیدروكسید كلسیم، طبیعت كلوئیدی(COLLOIDAL)  داشته كه می تواند منبسط شده و با ازدیاد حجم، تخریب بتن را باعث گردد. طریق دومی كه محلولهای سولفاتی قادر به آسیب رسانی به بتن هستند عبارتست از: تبدیل هیدروكسید كلسیم به نمكهای محلول در آب مانند گچ (GYPSUM) و میرابلیت MIRABILITE كه باعث تجزیه و نرم شدن سطوح بتن می شود و عمل LEACHING یا خلل و فرج دار شدن بتن به واسطه یك مایع حلال، به وقوع می پیوند.


مزایا و ویژگی های روش نمای خشک :


۱- کاهش زمان

با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی در صنعت ساختمان ، زمان نقش اساسی و بسیار مهمی را در این صنعت ایفا می نماید و روشهایی که توسط متخصصین ساختمان طراحی و پیشنهاد شده اند همگی با این فاکتور مهم سنجیده و شاید بتوان گفت که با محک این فاکتور مهم ماندگار شده و یا از بین رفته اند . با اندکی تأمل درمی یابیم که روش اجرای خشک نما می تواند تا ۵۰ درصد از زمان اجرا را کاهش دهد و حتی تأثیرات منفی دمای محیطی را به حدود صفر برساند و بخاطر عدم وجود ملات و روشهای سنتی با امکان فعال نمودن چندین جبهه کاری بطور همزمان در بخشهای بالادست و پایین کار بیش از پیش بر سرعت اجرا افزود و البته موارد دیگری مانند استفاده از      اکیپ های آموزش دیده بجای نیروهای سنتی و غیر فنی و فاقد آموزش لازم در روشهای قدیمی و سنتی و همچنین استفاده از ابزار و ماشین آلات صنعتی در انجام کارها در روشهای مدرن ضمن تأثیر مستقیمی که بر زمان اجرا و جلوگیری از دوباره کاری های احتمالی خواهند داشت قطعاً کیفیت اجرا را نیز افزایش قابل توجهی می دهد . البته از دیگر مزایای روش اجرای نمای خشک که تأثیر زیادی بر زمان اتمام پروژه ها دارد امکان شروع نما با فاصله ای اندک از پایان یافتن اسکلت ساختمان می باشد .

 

۲- کیفیت بالا

اجرای نمای خشک با انواع مصالح اعم از سنگ ، سرامیکها ، کلینکر ، و چوب و ... به روش صنعتی که نتیجه سالها تجربه ، مطالعه و تحقیق و بررسی انواع روشهای مشابه خارجی در کشورهای مختلف می باشد در حال حاضر توسط شرکت رونین پارس با پیشینه ای بیش از ۱۲ سال اجرا می گردد و می تواند کلید حل بسیاری از مشکلات حل نشدنی نمای انواع ساختمان ها باشد که مهندسین و متخصصین و مدیران محترم می توانند با طراحی و اجرای این روش در ساختمان ها از هر نوع سنگ ، سرامیک و شیشه و غیره در هر سایز و رنگ استفاده نمایند.

 

  - هماهنگی رفتار مصالح در مقابل تغییرات دمایی

سال هاست که اجرای نما در داخل و خارج ساختمان توسط افراد فاقد آموزش های لازم با ملات ماسه و سیمان صورت می گیرد که جدای از تحمیل وزن بالایی به ساختمان که با توجه به اهمیت مقاوم بودن ساختمان ها در برابر نیروی زلزله و رابطه مستقیم نیروی جانبی زلزله با وزن ساختمان ها با توجه به متفاوت بودن ضریب انتقال حرارتی و همچنین متفاوت بودن میزان انبساط و انقباض بخش ملات پشت سنگ یا سرامیک و ... نسبت به خود مصالح بیرونی نما و بخش سفت کاری موجود ، می بینیم که با گذشت زمان نه چندان طولانی ، سنگها جدا شده و حتی اسکوپ های سیمی نیز از افتادن آنها جلوگیری نمی کند.

  - طراحی مهندسی و کاهش پرت مصالح

با توجه به طراحی فنی و مهندسی دقیق نما اعم از زیرسازی و طراحی دقیق ابعاد و پلاک های مورد نظر برای هر پروژه با توجه به بازشوها ، ارتفاع ساختمان ، کاربری و دیگر موارد تأثیرگذار و امکان سفارش دقیق سنگها و مصالح مصرفی ضمن کاهش پرت و زمان اجرا ، تأثیر بسزایی بر کیفیت اجرا باقی خواهد گذارد .

  - تولید صنعتی مصالح مصرفی

با تولید صنعتی مقاطع زیرسازی نما اعم از پروفیل های آهنی، آلومینیومی یا گالوانیزه و استیل و همچنین مصالح رویه نما ، قطعا امکان خطای انسانی در بخش های مختلف اعم از درصد اختلاط ملات و ... به شدت کاهش خواهد یافت و لذا تاثیر بسزایی بر افزایش کیفیت خواهد داشت.

  - قابلیت تنظیم و رگلاژ

یکی از مشکلاتی که در روش های سنتی معمولاً شاهد هستیم ، ایجاد درزهای غیر همسطح است که بعد از دوغاب ریزی بدلیل جابجایی سنگ و غیره و خارج شدن از رگلاژ اولیه صورت می گیرد و معمولاً هم بدون تخریب قابل اصلاح نیست ولی در روش های اجرای خشک بدلیل آنکه در اجرا از مواد سخت شونده ( ملات ) استفاده نمی شود می توان در حین اجرا و حتی پس از اتمام کار به سادگی نسبت به رگلاژ خطاهای احتمالی حتی در حد میلیمتر اقدام نمود و حتی طی سال های بهره برداری نیز امکان جابجایی و اصلاح تک تک سنگ ها یا سرامیک ها و ... فراهم می باشد .

 

۳- کاهش قیمت تمام شده

 

  - کاهش وزن و حجم اسکلت و فونداسیون

کاهش حدود ۱۰۰ - ۸۰ کیلوگرم از وزن به ازای هر مترمربع از سطح نمای اجرا شده نسبت به روش دوغابی که تأثیر زیادی بر کاهش نیروی زلزله خواهد داشت و اگر در ابتدای طراحی ساختمان، نما بصورت خشک دیده شود  با کاهش قابل توجه در وزن ساختمان ، نه تنها قیمت تمام شده افزایش پیدا نمی کند بلکه با کاهش وزن اسکلت و فونداسیون در قیمت نهایی نیز تأثیر کاهنده مهمی باقی خواهد گذاشت.

  - کاهش هزینه ترمیم ، افزایش عمر مفید و امکان بازیافت مصالح

توجه به این نکته ضروری است که نماهای معمولی بـعد از چنـد سال قـطعاً نیازمـند ترمیم و ایجاد گیرداری مجدد می باشند و این خود یعنی تحمیل هـزینه ای اضافی که کارفرما بعد از مدتی باید برای نما متحمل گردد و در انتهای کار با توجه به عمـر مـفید کارهای دوغـابی که حدود ۱۵-۱۰سال می باشد باید تمامی لایه ملات و همچنین سنگ مربوطه را تـخریب نمود و ایـن بـدان معنی است که اگر هـزینه ای برای اجـرای نماهای دوغابی صرف      می شود بعد از اتمـام کار ساختمان ، باید بصورت کـامل آن را مستهلک شده تلقی کرد .

لیکن در اجرای نماهـا ی خشـک، با توجـه به نصـب به روش صنعتی ، با گذشت زمان نیـازی به ترمیم و هزینه نگهداری نمی باشد و درصورت آسیب دیدگی ، هر کدام از پلاک ها قابل اصلاح و تعویض می باشد و نیاز به تخریب یا اصلاح کلی نیست و حتی پس از گذشت عمر مفـید آن ( بالای ۵۰ سال ) می توان تمـامی مصالح مصرف شـده را اعم از فلزات زیرسازی ( آهنی یا آلومینیومی ) و از همه مهمتر خود سنگ یا سرامیک مصرفی را بازیافت نموده و هر کدام از این مصالح را در مکانها و محل های دیگری بسته به نوع کاربری ، استفاده نمود و این بدان معنی است که تمامی هزینـه هایی که برای اجرای این نما صورت می گـیرد بعـد از پایان کار ساختمـان ، با لـحاظ درصـد استانـداردی از استـهلاک مصـالح ، به کارفرما باز خواهد گشت .

 

۴- منطبق بودن با آخرین استادنداردهای ملی و جهانی

  - کاهش وزن و انطباق با آیین نامه های زلزله

همانطور که قبلاً بیان شد ، کاهش وزن ساختمان رابطه مستقیمی بر کاهش نیروی زلزله بر ساختمان ها دارد و در جهت تذکرات و نکات ویژه آیین نامه زلزله ایران ( ۲۸۰۰ ) و دیگر آیین نامه های زلزله دنیا خواهد بود و طراحی زیرسازی و مصالح هر نما بر اساس اصول طراحی استاندارد و منطبق با شرایط مندرج در آیین نامه ۲۸۰۰ ایران و اتصال به سازه اصلی ساختمان می باشد ، بدان معنی که در هنگام وقوع زلزله ، حرکات بخش نما و متعلقات مربوطه بصورت جداگانه با تغییر مکان جانبی سازه صورت می گیرد و این موضوع مانع ورقه شدن نما و سقوط قطعات آن مشابه نمای دوغابی خواهد شد و لذا باعث کاهش تلفات انسانی و دیگر خسارات ناشی از سقوط نما خواهدشد .

  - امکان اجرای عایق حرارتی و صوتی

با ایجاد فاصله ای که سطح بیرونی نما با بدنه اصلی ساختمان ایجاد می نماید ضمن آنکه وجود هوا در این فاصله نقش عایق صوتی وحرارتی را خواهد داشت ، می توان با محاسبات انجام شده نسبت به محل احداث ساختمان از نظر آب و هوایی مطابق استاندارد های مربوطه ( مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان ایران ) عایق حرارتی و صوتی مناسبی را در نظر گرفت و به راحتی نصب نمود و حتی از این فضا می توان برای عبور سیستم تأسیسات مکانیکی و برقی نیز استفاده نمود.

در پایان قابل ذکر می باشد که شرکت رونین پارس به پشتوانه سال ها تلاش و تحقیق خویش ، این توانایی را کاملاً داراست که با اطمینان اعلام نماید که طراحی و ساخت اسکوپ های جدید و روش های مدرن را جهت هر پروژه با توجه به شرایط و مشخصات همان پروژه طراحی ، انتخاب و پیشنهاد نماید .

 

 مصالح نمای خشک

 

۱- سرامیک های پرسلانی

واژه ی پرسلان به محدوده ی وسیعی از محصولات سرامیک گفته می شود که دمای پخت بالایی دارند. علت پخت پرسلان ها در دمای بالا ، ایجاد ماهیت زجاجی ( شیشه ای ) و همچنین تخلخل کم در پرسلان است.

سرامیک های پرسلانی به دو صورت لعاب دار و بدون لعاب تولید می شوند. هنگامی که بیسکویت (بدنه) در دمای بالایی پخته می شود، و تخلخل آن به صفر می رسد، دیگر نیازی به لعاب کاری نبوده و نوع بدون لعاب پرسلان ها تولید می شود.

اگر چه پرسلان و چینی معمولاً معادل تصور می شوند ولی این دو نوع سرامیک در دو خاصیت یکسانند یکی آنکه هر دو حالت زجاجی (vitreous) دارند و تخلخل بسیار پایینی دارند و دیگری اینکه هر دو این سرامیک ها را می توان با و یا بدون لعاب تولید و استفاده کرد. به هر حال چینی یک پرسلان است که جزء پرسلان های نرم طبقه بندی می گردد. این پرسلان دارای بدنه ای نازک می باشد و نرم است به صورتی که به راحتی آن را می توان با یک سوهان برید. در حالی که پرسلان ها را اینگونه نمی توان برید. این امر به خاطر این است که پرسلان های واقعی در دمای بالاتری نسبت به چینی ها پخت می شوند. در واقع پرسلان های واقعی در دمای ۱۴۰۰ درجه سلسیوس پخت می شوند، در حالی که چینی ها در دمای ۱۲۰۰ درجه سلسیوس.

توسعه ی پرسلان در کشور چین در سال ۶۰۰ میلادی اتفاق اتفاد. این شاهکار حرفه ای، نتیجه ای از ترکیب قابلیت پخت کوره ها در دمای بالا (۱۲۵۰ تا ۱۴۰۰ درجه سلسیوس) با کشف خاک کائولن (نوعی ماده ی رسی) و سنگ پرسلانی (porcelain stone) بود. سرانجام، فرمولاسیون امروزی پرسلان واقعی پیدا شد. پرسلان های ساخته شده از این روش به نام پرسلان های سخت (hard-paste porcelain) معروفند. این پرسلان ها مخلوطی از کائولن و یک سنگ پرسلانی فلدسپاتیک هستند.

برای تولید پرسلان، مواد اولیه ی خام مانند خاک رس، فلدسپار و سیلیس ابتدا خرد می شوند. پس از اینکه اندازه ی دانه ها به یک سایز مشخص رسید، مخلوط مواد اولیه به یکی از چهار فرآیند شکل دهی زیر فرستاده می شود:


۱) شکل دهی پلاستیک نرم (Soft plastic forming)

 
 

۲) شکل دهی پلاستیک سخت (Stiff plastic forming)

۳) شکل دهی بوسیله ی پرس (Pressing)

۴) ریخته گری دوغابی (Casting)

 

  • ویژگی های پرسلان

۱.     استحکام خمشی بالا ( دو تا سه برابر سنگ های صنعتی )

۲.     جذب آب پایین تا کمتر از ۱/۰ درصد و مقاومت در برابر یخبندان ( غیر قابل نفوذ در قیاس با سنگ )

۳.     مقاومت شیمیایی بالا و مقاومت در برابر لک پذیری ( مواد شوینده و پاک کننده اسید ها و باز ها )

۴.     مقاومت سایش بالا ( عمر طولانی و درخشش زیاد )

۵.     سختی سطحی بالا ( عدم خراش سطحی و حفظ زیبایی )

۶.     ثبات رنگ در مقابل نور خورشید ( که ناشی از عدم تاثیر اشعه بر ساختار آن است که در سنگ های طبیعی دیده نمی شود )

۷.     قابلیت تولید در سایز های مختلف و وجود طرح ها و رنگهای بدیع و بیکران

۸.     قابلیت نصب بوسیله نصب خشک و نما و ابنیه بلند مرتبه

۹.     ضد حریق بودن ( نسبت به آتش مقاوم است و در برابر حرارت تغییر ساختار نمی دهد )

 

  • مقایسه سنگهای طبیعی با پرسلان

سنگ های طبیعی طی یک و یا چند مرحل دگردیسی در طبقات داخلی زمین و تحت دمای درونی زمین که تقریبا ۱۰۰۰ درجه سانتی گراد می باشد کاملا ذوب می شوند که اگر سریع سرد شوند به صخره های آتشفشانی و اگر به آرامی سرد شوند به صخره های آذرین تبدیل می شوند.

استخراج سنگ های طبیعی و خارج نمودن انها از طبقات زیر زمینی باعث می شود که در شرایط جوی زمین پایداری خود را از دست بدهند و به همین دلیل سنگ های طبیعی دارای ضعف های بسیاری هستند از جمله:

۱- سریع واکنش نشان دادن در مقابل اسید ها و بازها و مواد شیمیایی دیگر که به علت تراکم و دانسیته پایین و وجود تخلخل های سطحی بسیار زیاد و وجود پیوند ناقص و اکتیو می باشد.

۲- استحکام خمشی و مکانیکی پایین که در نتیجه از دست دادن پایداری در اثر استخراج ، تراکم و دانسیته پایین می باشد.

در پرسلان ها به علت آماده سازی پیشرفته مواد اولیه و همچنین مخلوط کردن مواد اولیه متناسب با همدیگر برای ایجاد فازهای عالی تر جهت بالابردن ویژگی های پرسلان ، یک ترکیب کاملا مخلوط شده در آسیاب های بالمیل که باعث یکنواختی کلی خواهد شد تولید می گردد.

در ابتدا گرانول (دانه هایی به شکل سیب) به عنوان ذرات ابتدایی تولید پرسلان تولید می گردد. شکل گرانول ها و درصد رطوبت موجود در آنها باعث می شود در هنگام پرس کاملا در هم قفل شده و همین مسئله دلیل بالا رفتن دانسیته می گردد.

پرس گرانول های تولیدی با درصد رطوبت خاص از مهمترین مسئله های بالا رفتن استحکام و دیگر ویژگی های برتر محصول پرسلانی می باشد.

در آخرین مرحله ، سیکل پخت سرامیک ها در دمای حدود ۱۴۰۰ درجه سانتی گراد باعث بوجود آمدن فازهای نهایی بسیار پایدار در پرسلان ها می شود و این مسئله باعث می شود در برابر عوامل واکنش پذیر مقاوم گردد و حالت پایداری داشته باشد.

براقیت محصول و کیفیت سطحی بالای این محصولات در قسمت پولیش اتفاق می افتد. سختی سطحی بالا و تراکم زیاد محصولات و براقیت بالا در حد ۶۰۰ لوکس می باشد.

 

۲- Terracotta

                                                 

Terracotta به معنی سفال یا گل پخته می باشد. کاربرد این ماده در نمای ساختمان بصورت محصولاتی است که با نام تجاری Terracotta ، klinker و ... و با روش های نوین از ترکیبات خاک رس و فلدسپار با روش های جدید و مشابه سرامیک تولید می گردد.

مراحل زیر مشابه مراحل تولیدی سرامیک های پرسلانی ، در تولید این ماده نیز صورت می پذیرند :

۱) شکل دهی پلاستیک نرم (Soft plastic forming)

۲) شکل دهی پلاستیک سخت (Stiff plastic forming)

۳) شکل دهی بوسیله ی پرس (Pressing)

بسیاری از ویژگیهای این محصول مشابه سرامیک های پرسلانی می باشد. بارزترین مشخصه این مصالح جذب آب بسیار پایین آنها و ثبات رنگ آنها در برابر اشعه خورشید ست.

نسل جدید نماهای ساختمانی که Terracotta جزیی از آن مصالح می باشد ، این امکان را برای طراحان و سازندگان فراهم می آورد تا با تلفیق سیستم های تهویه ای نما با روش ها و طراحی های مدرن شهری در مجموع سیستمی را پدید آورد که دارای طول عمر بالا می باشد و در نهایت صرفه جویی در مصرف انرژی را بدنبال خواهد داشت.

                                         

براساس آزمایش ها و تحقیقات دو مؤسسه تحقیقاتی در شهرهای Dresden و Hanover آلمان در زمینه مصالح ساختمانی ، مشخصات زیر برای Terracotta ثبت گردیده است :

۱-    مقاومت فیزیکی بالا و مقاومت در برابر یخ زدگی بر اساس استاندارد DIN ۵۲۲۵۲ آلمان ( جذب آب زیر ۵/۰ درصد ) و مقاومت در برابر تغییرات دمایی بسیار شدید حداقل به تعداد ۵۰ مرتبه.

۲-    ضد حریق بودن بدین معنی که در برابر آتش مقاوم است و تغییر شکل و حالت نمی دهد.

۳-    در اثر مرور زمان تغییر رنگ نمی دهد و در برابر اشعه خورشید مقاوم است.

۴-    دراختیار گذاشتن فضای مناسب جهت ایزولاسیون بدون وابسته بودن به نوع زیرسازی.

۵-    هدایت آب و زهکشی سیستم توسط شیارها و مسیرهایی که در بالای پانل ها تعبیه شده است امکان پذیر می باشد.

۶-     مکش هوا از طریق درزهای سرتاسری بالای هر تایل اتفاق می افتد و برگشت هوا نیز بوسیله فاصله بین دیوار یا ایزولاسیون صورت گرفته و پشت کلینکر ها تضمین می گردد و بدینوسیله تهویه هوا صورت می پذیرد.

۷-    براساس نوع کلینکر انتخابی ، این پانل ها می توانند ورود صداهای اضافی را به ساختمان تا حدود بسیار زیادی کاهش دهند که از این نظر نیز این پانل ها کاملا عایق صوتی نیز می باشند.

۸-    قابلیت نصب بوسیله نصب خشک روی نما و ابنیه بلند مرتبه ( ارتفاع ساختمانی در حدود ۴۰ طبقه )

۹-    قابلیت تولید در سایز های مختلف و وجود طرح ها و رنگهای بدیع و بیکران

در سال ۲۰۰۷ میلادی یکی از بزرگترین شرکت های تولید کننده این نوع قطعات ، اولین تولیدات خود را مورد آزمایش ضربه بر اساس استاندارد DIN ۱۸۰۳۲-۳ قرار داد. در این آزمایش سطحی متشکل از ۱۲ پانل سفالی بر روی یک دیوار نصب گردید و این پوشش بوسیله توپ های هندبال و هاکی که از فاصله ۴ متری و با سرعت ۸۵ کیلومتر بر ساعت پرتاب می شدند مورد آزمایش قرار گرفت. این پوشش به راحتی توانست تمام ضربات را تحمل کند و هیچگونه تغییرحالت یا شکستی در آن رخ نداد.

پس از آن استفاده از این نوع مصالح توسط طراحان و مجریان در اماکن عمومی از قبیل مدارس و آموزشگاه ها به سرعت رایج گردید.

 

 دو روش عمده در نصب این قطعات سفالی وجود دارد که عبارتند از :

۱-    روش درزهای بهم چسبیده

۲-    روش درزهای قائم مدولار

 

۳- صفحات HPL

HPL) High Pressure Laminate)

 HPL نام صفحاتی است که از ترکیب لایه های سلولزی و رزین های فنولیک به وجود می آید. این ترکیب پس از قرار گرفتن در دمای بالای c۱۸۰ و فشار bar۸۰ تبدیل به صفحاتی محکم با مشخصات فنی ویژه می گردد. سطوح نهایی این صفحات توسط لایه های رنگین و پوشش ضدخش پوشانده می شود. صفحات HPL کاربرد وسیعی در زمینه های گوناگون دارد.

در حال حاضر استفاده از ورق هائی با ضخامت ۱۰-۶ میلی متر برای پوشش های داخلی و خارجی ساختمان ها معمول است.

جدول زیر برخی از ویژگی های HPL را نشان می دهد :

Material properties

Standard   

Unit     

Value   

Properties    

ISO ۱۱۸۳

Kg/m

۱.۳۵۰

Specific  gravity

--

Mm/m

۲.۵

Dimensional  stability

EN ۴۳۸

%weiglh

۱.۰

Water  absorption

ISO ۱۰۵ A۰۲-۹۳

Grey scale

۴-۵

Colour  Stability

ISO ۱۷۸

n/mm

۹.۰۰۰

Modulus  of  elasticity

ISO ۵۲۷-۲

n/mm

۷۰

Tensile  strength

ISO ۱۷۸

n/mm

۱۲۰

Flexural  Strength

EN ۴۳۸

N

۴۰

Surface  impact  resistance

EN ۴۳۸

N

۳.۵

Scratch resistance

DIN ۵۲۶۱۲

W/mk

۰.۳

Thermal conductivity

DIN ۵۰۰۱۸

Grey scale

۴-۵

SO۲- resistance

مقاومت در مقابل عوامل جوی

صفحات HPL در مقابل نور خورشید، باران های اسیدی و رطوبت مقاوم است و رنگ آن طبق کلاس بندی ۴ و ۵ استاندارد (ISO-۱۵۰AO۲) از ثبات مطلوبی برخوردار است. تغییر ناگهانی دما از C۸۰+ تا C۲۰- تأثیری بر این صفحات نمی گذارد.

نمای HPL در برابر هوای آلوده شهرهای بزرگ پایدار است و گازهای ناشی از آلودگی های محیطی هیچ تغییری در شکل ظاهری آن ایجاد نمی کند.

 

مقاومت در برابر عوامل شیمیایی

سطح بدون خلل و فرج و خاصیت آنتی الکترواستاتیک HPL مانع خاک گرفتگی و لک شدن آن در نما می گردد. همچنین مواد شیمیایی بکار رفته در تمیزکننده های معمولی بر روی HPL بی تأثیر است.

 

خاصیت خش ناپذیری

وجود لایه ملامینه نهایی در صفحات HPL عامل مقاوم شدن این صفحات در مقابل خش پذیری است.

 

آتش سوزی

ورق های HPL در برابر آتش تا C۱۶۰ مقاوم است، ذوب نمی گردد، منفجر نمی شود و بخودی خود نمی سوزد (Self extinguish) و به ویژه گازهای تولیدی در اثر سوختن آن از نظر خطرناکی (Toxic) در حد پایین است.

Fire  Behavior 

   BS ۴۷۶ PARTS ۶-۷                     Building regulations               

Great Britain

Fire Classification

Type FR: Class  ۰

Type Standard: Classe  ۲/۳

NEN ۶۰۰۶۵

NEN ۶۰۰۶۵

Netherland

Brandklasse

Type FR: klass  ۱

Type Standard: klasse  ۲

DIN ۴۱۰۲

DIN ۴۱۰۲

Germany

Baustoffklasse

Type FR: klass  B۱

Type Standard: klasse  B۲    

NF p ۹۲-۵۰۷-UNE ۲۳۷۲۷

NF p ۹۲-۵۰۷-UNE ۲۳۷۲۷

NF X ۱۰-۷۰۲

NF X ۷۰-۱۰۰

France

Reaction

Indice de fume

Toxicite des gaz de combustin

Type FR: Classement M۱

    Type Standard: Classement M۳

Type FR: Classement F۱

Type Standard: Classement F۱

 

اصول طراحی کلینیک دندان پزشکی

هر فضایی به واسطه ماهیت و درون‌مایه ی خود می‌بایست دارای کیفیت‌های فضایی ویژه ای برای کارایی ایده آل باشد "

در حقیقت فضا صرفاً یک ظرف مکانی با عملکردهای خاص نیست و طراحی آن منحصر به چگونگی جانمایی اثاثیه میان چند دیوار نمی‌ماند . ایجاد یک محیط مطلوب و کارآمد ، تعاملی چند سویه است بین عناصر تشکیل ‌دهنده یک فضا . یعنی افراد و اشیایی که با فضایی در ارتباطند و کارکردی که برای آن فضا در نظر گرفته شده است هر یک پارامترهای متعدد و متفاوتی را در شکل‌ دهی صحیح و کارآمدی آن پدید می‌آورند .                      

 

کلینیک دندان پزشکی مرکز درمانی است که دندان پزشکان متخصص در رشته های متعدد بهداشت دهان و دندان کنار یکدیگر جمع شده و در کنار هم به درمان بیمارن می پردازند .تخصص گرایی در میان دندان پزشکان راه را برای ایجاد مراکزدرمانی و تشخیصی که خدمات گسترده ای ارایه می دهد هموار کرده است .مزیت این مراکز برای بیمارن ،کوتاه بودن زمان انتظار و امکان تشخیص و درمان بهتر ،بدون مراجعه به پزشک دیگر است .مزیت این مراکز برای دندان پزشک نیز ،تخصیص ساعت های کاری منظم تر و توانایی تبادل و بهره گیری از تجربیات سایر دندان پزشکان است.

اما موارد ذکر شده نیازمند فضایی مناسب است که باتوجه به نیازهای مصرف کننده آن طراحی می شود و ابعاد و اندازه و چیدمان فضایی مناسب کمک شایانی در برآوردن نیازهای مراجعین خواهد داشت .

طراحی فضاهای درمانی یکی از بزرگترین پروژه های طراحی در زمینه ی معماری است.و طراحی این پروژه نیازمند مشاوره های فشرده با مشتریان ،پزشکان،مهندسین معمار،طراحان و کارشناسان بیمارستانی و کلینیکی است .و ممکن است طراحی یک فضای درمانی سالها به طول انجامد.یکی از این مراکز درمانی کلینیک دندان پزشکی است

پیش از طراحی هر بنایی باید به خصوصیات و ویژگی های آن توجه نمود .

ویژگی های یک کلینیک دندان پزشکی عبارتند از  :

1-بنایی امن،زیبا و پاکیزه .

2-محیطی نوآور،مهیج،پذیرای بیمارن و کارکنان .

3-انعطاف پذیر در برابر تغییرات آتی (طراحی فضای درمانی ممکناست سالها به طول انجامد بنابراین باید در انتخاب مصالح تجهیزات و... نهایت دقت را داشت تا با استانداردهای روز مطابقت داشته باشد .)

4-مصرف بهینه ی انرژی(توجه خاص به مصالح و سیستم های سرمایش و گرمایش.)

5-قابلیت دسترسی برای افراد کم توان و ناتوان جسمی .

6-قابلیت پاسخگویی به نیازهای بیماران .

7-دسترسی سریع و آسان (ارتباط مناسب با شبکه ی معابر و حمل و نقل . )

 

 

به طور کلی فضاهای کلینیک دندان پزشکی را از نظر طراحی به 2 بخش فضاهای بحرانی و فضای عمومی تقسیم بندی می کنند.همچنین فضاهای کلینیک از نظر عملکردی به 4 بخش

1-فضای مراجعین

2-فضای اداری

3-فضای اصلی کلینیک

4-تدارکات و پشتیبانی

تقسیم می شوند .

فضای مراجعین :

  1-ورودی

2-انتظار بیمار

3-انتظار کودک

4-تسهیلات بهداشتی

 

فضای اداری :

1-پذیرش

2-اتاق اداری (عمومی)

3-بایگانی

4-دفتر کار دندان پزشک

- دندان پزشک ارشد

-دستیار دندان پزشک

تدارکات :

1-راهروها

2-فضای آموزشی

3-اتاق استراحت وآشپزخانه ی کوچک کارکنان

4-محفظه ی پارچه های تمییز

5-تسهیلات بهداشتی کارکنان

6-انبارعمومی

7-مخزن ملحفه های تمییز

8-انبار خردکردن زباله ها

9-اتاق نظافت

10-بارگیری و پذیرش بار

فضای اصلی کلینیک :

1-مطب دندان پزشکی(اتاق منفرد)

2-مطب دندان پزشکی (پلان آازاد)

3-استریلیزاسیون

4-ریکاوری

5-لابراتوار

-فضای حایل

-مدیریت لابراتوار

-تکنسین ارشد دندان پزشکی

-فضای آماده سازی

-فضای کار تکنسین دندان پزشکی

-سرامیک

-گچ و بسته بندی

-قالب گیری

-تراش

-اتاق کارکنان

-تسهیلات رفاهی

تمای فضاها به غیر از فضای مراجعین باید در منطقه ی امن (به دور از هر گونه آلودگی) قرار گیرند .

البته فضاهای ذکر شده فقط مختص کلینیک های بزرگ دندان پزشکی نیست و تمامی مراکز درمانی دندان پزشکی اعم از مطب های دندان پزشکی باید دارای فضاهای ذکرشده در مقیاسی متناسب با مرکز درمانی باشند .

5 فاکتور مهم در طراحی اتاق خواب



طراحی موفق یک اصطلاح کاملاً نسبی است. چیزی که برای من خوب یا موفق به نظر می رسد ممکن است از نقطه نظر شما آنطور نباشد. اما وقتی صحبت از طراحی داخلی به میان می آید، فاکتورهای خاصی همیشه باید مد نظر باشد و مهم نیست که آن مکان برای چه استفاده ای باشد. حال نگاهی به مهمترین فاکتورهای طراحی داخلی یک فضا می پردازیم که آنرا به محیطی راحت و قابل سکونت تبدیل می کند.

1) تناسب اتاق

واژه "تناسب" همیشه در طراحی به کار می رود. هر فضای داخلی که توسط انسانها مورد استفاده قرار می گیرد، باید متناسب باشد. تناسبات در هر طراحی اهمیت بسیار زیادی دارند.

هر شیء سه بعدی دارای ویژگی هایی ازجمله طول، عرض و ارتفاع است. وقتی این سه ویژگی با تناسبات قسمت های مختلف بدن انسان هماهنگی داشته باشد، به آن یک طراحی "متناسب" گفته می شود.

به طور مثال، ابعاد دستگیره کمد لباس باید طوری باشد که انگشت های ما بتواند به راحتی آن را بگیرد و حرکت بی زحمت و راحت باشد. یا مثلاً نشیمنگاه صندلی باید فضای کافی برای راحت نشستن روی آن را داشته باشد. نوع نشستن هم ابعاد صندلی را تغییر می دهد. صندلی اتاق انتظار بانک مطمئناً با کاناپه متفاوت خواهد بود.

بنابراین تناسبات نقش بسیار مهمی در طراحی داخلی دارند و مبلمان داخل اتاقتان نیز باید از همین اصول پیروی کنند. ابعاد تخت دونفره، ارتفاع آن از زمین، ارتفاع کمد لباس، ابعاد میز توالت و از این قبیل... همه آنها از نقطه نظر عملکرد اهمیت دارند.

2) ورود نور طبیعی به داخل اتاق

هیچ چیز نمیتواند جای نور طبیعی را بگیرد. خورشید که قدرتمندترین منبع نور است و همچنین توازن بیولوژیکی کره زمین را نیز حفظ می کند، در فضاهای داخلی اهمیت زیادی دارد.

تحقیقات نشان میدهد که نور طبیعی می تواند تا 20 فوت (تقریباً 7 متر) به داخل فضاهای داخلی نفوذ کند. با ایجاد محل مناسب برای پنجره ها می توانید به این هدف دست پیدا کنید.

3) تهویه طبیعی

جریان آزاد هوا راهی بسیار عالی برای خنک و پاکیزه نگه داشتن یک فضای داخلی است. این درمواقعی که اتاق خواب ها در گوشه ساختمان قرار گرفته باشند که دو ضلع آنها نمای بیرونی داشته باشد، مقدور خواهد بود.

درصورتیکه گذاشتن پنجره روی دو ضلع مجاور یا دو ضلع مخالف مقدور نباشد، باید بالای پنجره از دستگاه تهویه استفاده شود. دلیل استفاده از تهویه ساده می باشد. نیمه پایینی اتاق است که توسط ساکنین استفاده می شود و به خاطر استفاده مداوم از آن، دمای هوا بالا می رود و هوا سبک خواهد شد. این هوای گرم به بالا رفته و نیاز به مفرّی برای خارج شدن دارد. در چنین مواقعی، دستگاه تهویه بالای پنجره نقش بسیار مهمی در گرداندن جریان هوا در داخل اتاق در جهت روبه بالا دارد. وقتی نیمه پایینی اتاق خالی می شود، هوای تازه از پنجره جای آن را می گیرد و درنتیجه توازن برقرار می شود.

4) الگوی حرکتی مشخص

 هر اتاق خواب راه های خروج مشخصی دارد که به آن متصل است. مانند:

الف) راه خروج به بالکن/تراس

ب) راه خروج به توالت/کلوزت

ج) راه خروج به حیاط پشتی (اگر در طبقه همکف باشد)

اگر خط فرضی از نقطه ورود به همه این نقاط خروج بکشیم، در حالت ایدآل اصلاً نباید همدیگر را قطع کنند. ازآنجا که بقیه فضاهای اتاق با مبلمان اشغال شده است، خالی و مشخص نگه داشتن فضای گردشی داخلی باعث می شود فضای راحت تری داشته باشید.

5) شرایط مناسب برای جا دادن لوازم (اکسسوری ها)

لوازم داخل اتاق خواب هم به یک میزان دارای اهمیت هستند. وقتی همه فاکتورهایی که در بالا ذکر شد، به طور کامل اجرا شود، آنچه باقی می ماند استفاده از لوازم است که تفاوت بسیار زیادی در میزان راحتی ساکنان ایجاد می کند.

الف) اولین و مهمترین مسئله استفاده خوب از نور مصنوعی است. این شامل روشنایی اصلی و همچنین روشنایی های تزئینی برای اهداف زینتی می شود.

ب) دقت در تهیه لوازم اتاق. جزئیات کوچکی مثل چوب پرده یا سایبان تخت می تواند به زیباتر شدن اتاق کمک کند.

ج) از موادی باید استفاده شود که تمیز کردن و نگه داشتن آن آسانتر باشد. برای مثال، اگر از ورقه های کف PVC روی سرامیک معمولی کف استفاده می کنید، باید ببینید که آیا قابل شستشو است یا خیر. باید به این فکر کنید که اگر کودک آنرا با دفتر نقاشی اشتباه بگیرد چه اتفاقی می افتد.

در این مقاله سعی کردیم به بررسی بعضی از فاکتورهای کلی که می تواند بر میزان راحتی یک اتاق خواب تاثیر داشته باشد، بپردازیم. در آخر آن احساسی که خودتان از اتاق خواب می گیرید بیشترین درجه اهمیت را دارد و مقیاس خوبی برای تعیین موفقیت یک طرح است.

اما شایان ذکر است که نکاتی که اینجا ذکر شد تنها نکاتی نبود که در طراحی اتاق خواب باید به آنها توجه داشته باشید، چند نکته کلی و اصلی بود که می تواند نقطه شروع خوبی برایتان به حساب آید.

تمیزکردن نمای ساختمانها


در تميز كردن نماي ساختمان نكاتي را بايد رعايت كرد كه به شرح زير مي باشد :

1- به طور مسلم ، در مواقع بنايي روي سطوح ديوارهاي آجري ، سنگهاي نما ، اندودهاي سيماني و اندودهاي شيميايي ملات پاشيده مي شود كه قبل از سكني گزيدن در ساختمان بايد اين ملاتها از سطح نما گرفته شود.

2- شوره سفيد رنگ در آجرهايي ديده مي شود كه در اثر مكش آب و يا جذب رطوبت ، نمكهاي موجود در گل پخته را به شكل كپك بر سطح آجركاري ساختمان نمايان مي سازند. ابتدا به علت ناچيز بودن آن را جارو مي زنيم . چنانچه شوره زياد باشد ، آن را چند بار با آب و جارو مي شوييم . اگر با شستن برطرف نشد ، با اسيد رقيق و برس سيمي ، شوره هاي حاصله را از نما پاك مي كنيم.

3- در شهرهاي بزرگ صنعتي ، سطوح تمامي بناهايي كه در كنار كارخانه ها قرار دارند ، ممكن است دوده بگيرد . چنانچه دوده چرب نباشد ، با جارو و گردگيري مي توان آن را تميز كرد. اما اگر دوده چرب باشد ، به نسبت غلظت چربي آن از اسيدهاي رقيق تا غليظ استفاده مي كنيم كه پس از مصرف ، فورا بايد سطح نما را با آب بشوييم . قابل توجه اينكه استفاده از اسيد غليظ بايد به اندازه اي باشد كه سطح آجركاري و يا سنگهاي آهكي دچار فرسودگي و خوردگي نشود.

4- زنگ فلزات مانند آهن و مس بر سطح نما اثرات ناهنجاري مي گذارد.

5- رشد خزه ها نيز بر ديوار نما اشكالاتي ايجاد مي كند و بايد زدوده شوند ؛ زيرا ريشه هاي فرعي در بند آجركاري كه ملات خاكي دارد ، اثر مي كند و باعث لقي و جا به جايي آجرها مي شود . همچنين حشرات و باكتريها لابه لاي شاخه ها و برگهاي خزه ها لانه مي كنند و زندگي انسان را دچار مخاطره مي سازند.

6- شوره بر اثر رطوبت موضعي مانند تركيدگي لوله در خاك و ديوار پيش مي آيد و نما را نا زيبا مي سازد كه رفع نقايص آن را در بالا شرح دادم.

7- پاشيدگي قير يا آسفالت در سطح ديوار و نما به هنگام كار كه نحوه برطرف كردن آن ذكر خواهد شد.

8- رنگهاي روغني مانند نقاشيها و شعار نويسي ديواري .

9- دوده قهويه اي و سياه كه از دودكش بخاريها بوجود مي آيد.

10 – نماهاي رنگ آميزي شده كه بر اثر مرور زمان ، لكه لكه و يا بي رنگ مي شوند و در اين حالت ، بايد دوباره رنگ آميزي شوند.

در ادامه به طور كامل موارد ذكر شده را توضيح خواهم داد .....

روش تمز كردن نماي ساختمان :

1- زماني كه جرمه روي نما ناچيز و سطحي است ، مي توانيم روي آن آب بپاشيم و هنگام حركت آب از بالا به طرف پايين ، با سنباده غير سيمي يا مويي و در مواردي سنگساب دستي سطح را سايش دهيم . سپس با آب گرفتن جرمها ، نما را تميز كنيم.

2- اگر جرم روي نما زياد باشد ، يا نما به رنگ روغني آغشته باشد و يا مورد ديوارنويسي واقع شده باشد ، براي تميز كردن آن ، از روش تميز كردن مكانيكي و وزش ماسه اي با فشار دستگاه استفاده مي كنيم . در اين روش ، بايد فشار ماسه اي بحدي باشد كه نما دچار خلل و فرجهاي ريز نكند. معمولا اين روش براي نماهايي مفيد است كه مصالح سخت دارند ؛ مانند سنگ كاريهاي تزئيني . در اين دستگاه ، چهار نوع شلنگ با قطرهاي مختلف وجود دارد كه از آنها براي زدودن جرم استفاده مي شود. لازم به ذكر است كه نوع ماسه هاي به كاررفته در اين عمل بايد غير سيليسي باشد تا براي كارگران زيان آور نباشد و همين طور غبارهايي را كه از ماسه به وجود مي آيد ، پس از پايان كار با آب مي شوييم و تميز مي كنيم . بديهي است كه پاشيدن آب ممكن است از درزها به قسمتهاي داخلي ساختمان اثر كند . در آخر نيز توجه گردد كه برسهاي مكانيكي كه با چرخش و حركت دوراني سطح را تميز مي كنند بايد با دقت انجام شوند تا اولا امواجي در سطح نما بوجود نيايد و ثانيا گرد حاصله براي كارگران زيان آور نباشد.

تميز كردن نما با مواد شيميايي :

برخي از مواد شيميايي و نمكها مي توانند در نما هاي سنگي ، آجري و نما با مصالح ديگر ، خسارت كلي وارد آورند و باعث تخريب آنها و يا به وجود آمدن لكه و حفره هايي در سطوح شوند كه بين آنها به موارد زير اشاره مي كنم :

1- اسيد رقيق فلوئوريدريك : اين اسيد را به مقدار 10% با آب مخلوط مي كنيم و با قلم ، چكته و يا فرچه بر سطحي كه قبلا با آب خيس شده است ، مي ماليم . سپس با برس چرمي سايش مي دهيم و بلافاصله با آب مي شوييم.

2- اسيد فسفريك : براي پاك كردن زنگ آهن ، محلول اسيد فوق را با سمپاش و يا برس به سطحي كه قبلا خيس كرده ايم ، ميزنيم و با برس نرم ديگري بر كحل آن مي كشيم و بلافاصله آن را با آب شستشو مي ئهيم . اين اسيدها سطح شيشه را مي خورند و دچار يخزدگي مي كنند . به اين ترتيب ، جلاي سنگهاي نما در كنار پنجره و يا نماسازي رو كار از بين مي رود . در ضمن ، تخته هاي زير پايي را فاسد و در بعضي موارد سوراخ مي كنند . پاشيدن شدن اسيد مذكور بر دست و بدن سبب سوختگي شديد مي شود.

3- تمز كردن بوسيله بخار آب : با دستگاه ، آب گرم و بخار را بر سطح كار مي پاشيم . برخي از موارد سطح نما در بخار آب حل و شسته مي شود ؛ اما استفاده از اين روش از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه نيست . در آخر نيز نكته اي را بنده يادآوري مي كنم كه قبل از استفاده از مواد شيميايي جهت تميز كردن كل نما ، سطح كوچكي را به طور آزمايشي تميز مي كنيم و پس از اطمينان از اينكه اشكالي پيش نخواهد آمد ، نما را پاك خواهيم كرد. در مواردي ، استفاده از آب تنها ، سبب انتقال نمكها از دل كار بر سطح كار مي شود كه در اين صورت ، سطح كار دائم شوره مي زند.

تمز كردن دوده از نما با شستشو :

1- لكه هايي را كه از دوده بخاري حاصل مي شود ، مي توان با آب گرم و مواد كف كننده ، بويژه صابون شست.

2- چنانچه دوده چرب باشد ، دو تا سه بار شستشو با آب و صابون ، تميز مي شود.

3- چنانچه دوده بسيار چرب باشد ، مي توان از گل " مهل" يا " تالك" و يا " تري كلروراتيلن"

خميري تهيه كرد و بر سطح لكه گذاشت و پس از خشك شدن ، سطح مذكور را با برس تراشيد و چربي غليظ را از آن گرفت. و بايد دقت شود كه اين عمل در هواي آزاد انجام شود تا خطر تنفسي براي كارگران پيش نيايد. لازم به ذكر است كه گرفتگي در دودكشهاي داخلي مانند آبگرمكن و بخاري به علت سطوح غير صيقلي آنهاست . دود در خلل و فرجهاي آنها و بويژه در لوله هاي سيماني نشست و پس از مدتي دودكش را مسدود مي كند . معمولا از پشت بام ، سنگ كيلو را با طنابي محكم به درون سوراخ دودكش مي بنديم و بعد بالا و پايين مي كشيم . با اين عمل ، دوده ها از سوراخ آن بيرون مي ريزد . اگر پارچه زبري نيز اطراف وزنه ببنديم ، جداره دودكش بمراتب بهتر پاك مي شود. در بازار ايران نيز وسيله موجود مي باشد كه مجموعه اي از فنرها و وزنه است كه براي تميز كردن دودكش ها مورد استفاده قرار مي گيرد.

پاك كردن اثرات قير و قطران از روي نماي ساختمان :

1- لكه هاي قير و قطران را مي توان تراشيد و اثرات باقي مانده آن را با خميري كه از تركيب " تالك" و يا " گل مهل" حلالي همچون " تولوئن " و يا " تري كلروراتيلن " و يا " جوهرهاي معدني" به دست مي آيد ، پاك نمود. پس از خشك شدن خمير ، آن را با برس از سطح نما مي تراشيم . به طور مسلم ، چون اين مواد شيميايي است ، كاركردن با آنها با احتياط و دقت لازم انجام شود .

2- هنگام صبح كه هوا خنك است ، با احتياط كامل مي توان با ضربه نوك كاردك ، قير را از سطح كار تراشيد.

3- مي توانيم پارافين را روي محلي كه قير به صورت مذاب و لكه بر سطح آجركاري نشسته است ، بكشيم و لكه ها را پاك كنيم.

4- لوله هاي بخاريهايي كه گالوانيزه نيستند ، در اثر آب باران و برف ، زنگ آبه قهوه اي رنگي در سطح نما ايجاد مي كنند كه با آغشته سازي محل به محلول پارافين ، لكه ها از بين خواهند رفت .

5- اثرات موجود از لكه هاي قهوه اي منگنز را نيز با يك واحد " پراكسيد هيدروژن " و يك واحد " اسيد استيك " كه در چهار واحد آب حل مي كنيم ، مي توانيم از بين ببريم.

6- در تماس چربيهاي مرطوب با نما ، رنگهاي خاكستري و قهوه اي كه از صمغ چوب و يا مازوت خارج مي شود ، بر سطح نما اثر مي كند. براي پاك كردن آنها ، محلول اسيد " اكزوليك " را در چهار واحد آبگرم و داغ حل مي كنيم. سطح رنگي را با محلول به دست آمده آغشته مي كنيم و با مالش برس سيمي ، نگها را از بين مي بريم .

باز هم و باز هم يادآوري مي كنم كه چون مواد مصرفي ، شيميايي هستند بايد اين كارها را با وسايل كامل ايمني و توجه خاص به اصول صحيح انجام داد.

ترمیم و تقویت سازه های بتنی توسط دیوار برشی فولادی


ترمیم و تقویت سازه های بتنی توسط دیوار برشی فولادی

ترمیم و تقویت سازه های بتنی توسط دیوار برشی فولادی:
شمار زیادی از سازه های موجود که در مناطق زلزله خیز واقع شده اند بر اساس آیین نامه های طراحی لرزه ای قدیمی که دیگر اعتباری ندارند ، ساخته شده اند . علاوه بر آن شماری از زلزله های اصلی که در طول سالهای اخیر اتفاق افتاده اند بر اهمیت سبک شدن برای کاهش خطر لرزه ای تاکید می کنند.
مقاوم سازی لرزه ای سازه های موجود یکی از موثرترین روش ها برای کاهش این خطر است .در سالهای اخیر تحقیقات مهمی به مطالعه در رابطه با راهکارهای مختلف جهت ترمیم و تقویت سازه های بتن مسلح برای بالا بردن عملکرد لرزه ای آنها اختصاص داده شده است .
شمار زیادی از راهکارهای موجود مقاوم سازی لرزه ای بسته به نوع و شرایط مختلف سازه موجود است . بنابراین انتخاب نوع مقاوم سازی روند پیچیده ای دارد و تحت تاثیر توام فناوری ، شرایط اقتصادی و اجتماعی قرار دارد .در زیر عواملی که روی انتخاب راهکارهای مقاوم سازی تاثیر می گذارد را بررسی می کنیم :
• مقایسه هزینه مقاوم سازی و اهمبت سازه
• نیروی انسانی موجود
• طول مدت اجرا یا زمان عدم استفاده
• تکمیل و تقویت بر اساس عملکرد مورد نظر کارفرما
• توجه به تناسب معماری و نقش سازه ای و تکمیل سازه موجود
• تداخل برگشت پذیری
• کنترل کیفیت سطح عملکرد
• اهمیت سیاسی و تاریخی سازه
• سازگاری روش مقاوم سازی با سیستم سازه ای موجود
• عدم نظم در سختی ، مقاومت و شکل پذیری
• تناسب سختی ، مقاومت و شکل پذیری
• کنترل آسیب وارده به مولفه ها و اجزای غیر سازه ای
• ظرفیت مناسب باربری سیستم فونداسیون
• مصالح تعمیر و تکنولوژی موجود

بطور کلی دو روش برای افزایش ظرفیت لرزه ای سازه های موجود وجود دارد .اولین روش مقاوم سازی سطح سازه است که شامل اصلاحات کلی سیستم سازه ای است اصلاحات کلی متداول شامل اضافه کردن دیوارهای سازه ای، بادبند های فولادی یا جداکننده های پایه است .دومین روش مقاوم سازی سطحی عضو می باشد. در این روش اعضایی که ظرفیت شکل پذیری ناکافی دارند ظرفیتشان به منظور برآورده کردن حالات حدی افزایش می یابد.مقاوم سازی سطح عضو شامل روشهایی از قبیل اضافه کردن بتن ، فولاد یا زره پوش کردن ستون باالیاف پلیمری مرکب به منظور محدود کردن است.

مقاوم سازی سطح سازه
مقاوم سازی سطح سازه بطور معمول برای افزایش مقاومت جانبی سازه های موجود مورد استفاده قرار می گیرد . از این قبیل مقاوم سازی ساختمانهای بتن مسلح می توان بادبندهای فولادی ، کابلهای پیش تنیده ، دیوارهای پر کننده ، دیوارهای برشی ، پرکننده ها با مصالح بنایی و جداکننده های پایه را نام برد.

دیوار برشی فولادی برای مقاوم سازی ساختمان های فولادی در حدود 15 سال اخیر مورد توجه خاص مهندسان سازه قرار گرفته است. ویژگی های منحصر به فرد آن باعث جلب توجه بیشتر همگان شده است ، از ویژگی های آن اقتصادی بودن ، اجرای آسان ، وزن کم نسبت به سیستم های مشابه ، شکل پذیری زیاد ، نصب سریع ، جذب انرژی بالا و کاهش قابل ملاحظه تنش پسماند در سازه را می توان نام برد. تمام دلایل ما را به این فکر آن وا داشت که استفاده از آن را درترمیم ساختمان های بتنی مورد مطالعه قراردهیم. چون این سیستم دارای وزن کم بوده ، به سازه بار اضافی وارد نکرده و حتی با اتصالاتش باعث تقویت تیر وستونهای اطراف خود می شود. همچنین این سیستم نیازی به تجهیزات خاص ندارد و می توان بدون تخلیه ساختمان و تخریب اعضا سازه ای به بقیه اجزای سازه ای وصل شود. البته طراحی این سیستم در ساختمان های بتنی بغیر از حالت ترمیمی اقتصادی به نظر نمی آید.

دیوارهای برشی فولادی SSW2 برای گرفتن نیروهای جانبی زلزله و باد در ساختمان های بلند در سالهای اخیر مطرح و مورد توجه قرار گرفته است . این پدیده نوین که در جهان به سرعت رو به گسترش می باشد در ساخت ساختمان های جدید و همچنین تقویت ساختمان های موجود به خصوص در کشورهای زلزله خیزی همچون آمریکا و ژاپن بکار گرفته شده است . استفاده از آنها در مقایسه با قابهای ممان گیر تا حدود 50% صرفه جویی در مصرف فولاد را در ساختمان ها به همراه دارد.
دیوار های برشی فولادی از نظر اجرائی ، سیستمی بسیار ساده بوده و هیچگونه پیچیدگی خاصی در آن وجود ندارد . لذا مهندسان ، تکنسین ها و کارگران فنی با دانش فنی موجود و بدون نیاز به کسب مهارت جدید می توانند آنرا اجرا نمایند . دقت انجام کار در حد دقت های متعارف در اجرای سازه های فولادی بوده و با رعایت آن ضریب اطمینان اجرائی به مراتب بالاتر از انواع سیستم های دیگر می باشد . با توجه به سادگی و امکان ساخت آن در کارخانه و نصب آن در محل ، سرعت اجرای سیستم بالا بوده واز هزینه های اجرائی تا حد بالایی زیادی کاسته می شود .
سیستم از نظر سختی برشی از سخت ترین سیستم های مهاربندی که X شکل می باشد ، سخت تر بوده و باتوجه به امکان ایجاد باز شو در هر نقطه از آن ، کارائی همه سیستم های مهاربندی را از این نظر دارا می باشد .
همچین رفتار سیستم در محیط پلاستیک و میزان جذب انرژی آن نسبت به سیستم های مهار بندی بهتر است . در سیستم دیوار های برشی فولادی به علت گستردگی مصالح و اتصالات ، تعدیل تنش ها به مراتب بهتر از سیستمهای مقاوم دیگر در برابر بارهای جانبی مانند قاب ها وانواع مهاربندی که معمولأ در آنها مصالح به صورت دسته شده و اتصالات متمرکز می باشند ، صورت گرفته و رفتار سیستم بخصوص در محیط پلاستیک مناسب تر می باشد .
گزارش اولیه تحقیقات انجام شده در تابستان سال 2000 میلادی در آزمایشگاه سازه دیویس هال دانشگاه برکلی کالیفرنیا نشان می دهد ، ظرفیت دیوار های برشی فولادی برای مقابله با خطراتی مانند زلزله ، طوفان و انفجار در مقایسه با دیگر سیستم ها مثل قابهای ممان گیر ویژه حداقل 25% بیشتر می باشد . در آزمایشگاههای تحقیقاتی استفاده گردیده است که ظرفیت آن حدودأ 6670KN می باشد . آزمایش های مذکور نشان می دهد ، دیوارهای برشی فولادی دارای شکل پذیری بسیار بالائی هستند . به لحاظ اهمیت موضوع بودوجه این تحقیقات که به منظور دستیابی به یک سیستم مطمئن جهت ساخت ساختمان های فدرال آمریکا برای آنکه بتوانند در مقابل خطراتی مانند زلزله ، طوفان و بمب مقاومت نمایند ، توسط بنیاد ملی علوم آمریکا و اداره خدمات عمومی آمریکا تأمین گردیده است .

ساختمان های ساخته شده با استفاده از دیوار برشی فولادی

•اولین ساختمان ساخته شده با استفاده از این روش بیمارستانی در لس آنجلس به نام بیمارستان Sylmar بود. یکی از بزرگترین سازه های ساخته شده با سیستم دیوار برشی فولادی ساختمان شینجوکونومورا 3 در توکیو است که این ساختمان دارای 51 طبقه بوده و ارتفاع آن از سطح زمین 211 متر است . 5 طبقه آن درزیر زمین واقع بوده و 27.5 مترآن پایین تر از سطح زمین قرار دارد و ، برای اجتناب از بکارگیری دیوار برشی بتنی ، از سیستم دیوار برشی فولادی در هسته های مرکزی ساختمان که اطراف آسانسور ها ، پله ها و رایزرهای تاسیساتی می باشد ، استفاده گردید.

•بانک وان ملون - پیتسبورگ پنسیلوانیای آمریکا– 54 طبقه

•ساختمان مسکونی – سان فرانسیسکو – 51 طبقه

•ساختمان مسکونی –ادمونتون کانادا– 25 طبقه

•و . . .

ساختمان های تقویت شده با استفاده از دیوار برشی فولادی

یکی از کاربردهای این پانلها در تقویت سازه های بتنی در ساختمان مرکز درمانی در چارلستون می باشد این سازه در اثر زلزله 1963 آسیب دیده بود این ساختمان متشکل از ساختمان های متعددی از یک تا پنج طبقه می باشد که زیر بنای آنها نزدیک به 32500 متر مربع است . برای تقویت این سازه از بهترین تیم طراحی وتحقیقاتی استفاده گردید . بعد از بررسی های فراوان این سیستم را با توجه به دلایل زیر مناسب دانستند :

• جلوگیری از اخلال در کار روزانه و کاهش مشکلات برای بیماران ، بعلت سرعت نصب آن
• جلوگیری از کاهش زیر بنای مفید و اتلاف فضاها
• پیش بینی امکان تغییرات در آینده ، زیرا در دیوار برشی فولادی به سادگی می توان تغییرات مورد نظر را اعم از
• جابجائی معماری و یا ایجاد بازشو به خاطر عبور تاسیسات داد
• جلو گیری از ازدیاد وزن سازه

 خانه عمران جاجرم

کاربرد پوششهای صنعتی در نفوذناپذیری بتن

در کنار روشهای متداول برای جلوگیری از نفوذپذیری و خوردگی بتن و آب بندنمودن آن چون استفاده از سیمانهای پوزولان طبیعی و مصنوعی، میکرو سیلیس، حفاظت کاتدی، پوشش آرماتور ها با رزین اپوکسی،  استفاده از ورقهای محافظ آلیاژی، آرماتورهای آلیاژی و کامپوزیت و ورقه های،  کاربرد  ژئوسنتتیک ها استفاده از پوشش بتنی محافظ و بتن پلیمری، یکی از روشهای مقرون به صرفه و مؤثر استفاده از پوششهای صنعتی است، در این نوشتار به بررسی تأثیر برخی از پوششها در کاهش نفوذ برخی از یونهای مضر چون کلر و سولفات می پردازیم....................


در کنار روشهای متداول برای جلوگیری از نفوذپذیری و خوردگی بتن و آب بندنمودن آن چون استفاده از سیمانهای پوزولان طبیعی و مصنوعی، میکرو سیلیس، حفاظت کاتدی، پوشش آرماتور ها با رزین اپوکسی،  استفاده از ورقهای محافظ آلیاژی، آرماتورهای آلیاژی و کامپوزیت و ورقه های،  کاربرد  ژئوسنتتیک ها استفاده از پوشش بتنی محافظ و بتن پلیمری، یکی از روشهای مقرون به صرفه و مؤثر استفاده از پوششهای صنعتی است، در این نوشتار به بررسی تأثیر برخی از پوششها در کاهش نفوذ برخی از یونهای مضر چون کلر و سولفات می پردازیم.

مقدمه :

بتن در محیط های خورنده حاوی یون کلر و سولفات به مرور زمان خورده شده و خلل وفرج در آن زیاد می گردد و تصور عمومی بر این است که به دلیل مقاومت بالای آن نیازی به پوشش محافظ ندارد ولی بایستی اذعان داشت که بتن با خواص قلیایی ذاتی در محیط اسیدی به شدت آسیب می بیند و بتن به دلیل شکننده بودن تحت تنشها و ضربات مکانیکی در طی مدت زمان ترک خورده و خرد می شود و زنگ زدگی و خوردگی آرماتورهای بتن در شرایط خورنده محیط به سطوح بتن گسترش می یابد و در میان روشهای فوق الذکر، استفاده  از پوششهای صنعتی کار آمد می باشد همواره در ذهن یک مهندس سازه سوالاتی چون
- پوشش صنعتی مناسب بایستی چه مشخصاتی داشته باشد ؟
- چه نکاتی را در هنگام انتخاب یک پوشش باید مد نظر داشت ؟
- چه باید کرد نا پوشش انتخاب شده خواص عالی خود را در طول سالیان حفظ کند ؟
مطرح است.

• عوامل مؤثر در آسیب بتن مسلح در محیط های خورنده :

1- استفاده نادرست از سازه ( بارگذاری بیش از حد، ضربه، خستگی )

2- سایش و فرسایش ( کف ها، زیرسازی ها، موج گیری ها )

3- اثرات محیطی ( حرارت، رطوبت، کربناسیون )

4- مواد اولیه ناسازگار ( مصالح سنگی قابل انقباض، ساختار مرکب )

5- شسته شدن ( حل شدن با جاری خنثی یا قلیایی )

6- حمله مواد شیمیایی ( سولفات ها، اسیدها، اسیدهای آلی،... )

7- واکنش قلیایی سنگدانه

8- خوردگی فولاد

 

2- آشنایی با خرابی های شیمیایی ناشی از عوامل محیطی :

2-1- خرابی  سولفاتی

سولفاتهای محلول چون سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در اغلب نقاط دنیا به طور طبیعی در آب و خاک وجود دارند. معمولاً خاکها یا آبهایی که دارای چنین سولفات هایی هستند، قلیایی نامیده می شوند. کلیه این سولفاتها برای بتن مضرند.

2-1-1 مکانیزم حمله سولفات ها

سولفات ها ترکیبات مختلف سیمان هیدراته شده را مورد حمله قرار می دهند. سولفات های سدیم و پتاسیم با هــــیدروکسید کلسیم و هــیدروآلومینات کلسیم ترکیب مــی شونـد.

فــعل و انــفعال ســولفات ســــدیم با هیدروکسید کلسیم

وفعل و انفعال سولفات سدیم با هیدروآلومنیات کلسیم

محصولات واکنشهای فوق عبارتند از:

1- گچ که موجب سستی سطح بتن و مقاومت آن شده، به میزان 125 درصد حجم مواد جامد را افزایش می دهد

2- سولفوآلومینات کلسیم که بنام اترینگایت خوانده می شود وباعث افزایش قابل ملاحظه در حجم بتن و در نتیجه ترک و ریزش آن می گردد. میزان افزایش  حجم مواد بر اثراین ترکیب به 225 درصد می رسد.

سولفات کلسیم فقط با هیدروآلومینات کلسیم واکنش انجام می دهد که در اثر این واکنش دو شکل مختلف هیدروسولفوآلومینات کلسیم تشکیل می شود:
منوسولفات با مقدارکم
سولفوآلومینات کلسیم یا اترینگایت به مقدار زیاد

 

2-2- خرابی کلروی

علاوه بر تأثیر کربناسیون، مهمترین عامل زنگ زدگی و خوردگی آرماتور در بتن، وجود یون کلرید در آن است که ممکن است از مصالح آلوده یا مواد افزونی آغشته به کلر یا در اثر نفوذ منابع خارجی مثل  محیط دریا وارد بتن گردد. یونهای کلرید تنها درآب وجود دارند از این رو نفوذ کلرید مشروط به حضور آب در سیستم منفذی بتن می باشد. مکانیسم ورود یون کلرید به داخل بتن یا از طریق سیستم مکنده موئینگی است که آب آلـوده به کلـر وارد بتـن میشود، یـا ازطریق نفوذ ساده یونها ( انتشار) در آب راکد، وارد منافذ بتن می گردد. حالت اول مختص بتن های خشک می باشد وآب وسیله ای است که یون ها را در داخل بـتن حمل می کند. درحالت دوم ( انتشار) مختص بتن اشباع شده یا نزدیک به اشباع است ( بتن مغروق) دربتنی که درچرخه متناوب تر وخشک قرار می گیرد هر دو مکانیسم اجرا می شود وبنابراین تحت چنین شرایطی سرعت افزا یش یافته نفوذ یون کلرید وجود دارد.

2-2-1 مکانیزم خرابی کلروی

معمولاً خاصیت قلیایی بالای سیمان پرتلند (PH در حدود 13) منجر به ایجاد لایه محافظ نازک از اکسید فریک Fe2O3 بر روی سطح فولاد می گردد و آن را روئین و درمقابل خوردگی بیشتر محافظت می نماید. اگرچه خوردگی کلاً متوقف نمی گردد، ولـی آهنگ آن بسیار نـاچیز بوده و درحـد قـابل قبول می باشد، تا زمانیکه این لایه روئین کننده فولاد بر روی سطح آن باقی بماند، بتن محیطی ایده آل برای حفاظت فولاد در مقابل خوردگی می باشد. ترکیباتی چون دی اکسیدکربن و یون کلر می توانند باعث تخریب و از بین رقتن این قشر محافظ گردند و میلگردها را در مقابل عوامل تخریبی بدون محافظ بگذارند.

تمام کلریدها در بتن بصورت آزاد نیستند و بخشی از یونها با محصولات هیدراتاسیون سیمان پیوند فیزیکی و شیمیایی برقرار می کنند. بنابراین یونهای کلـــــرید در بـــتن به سه حالت پیوند فیزیکی، شیمیایی و آزاد یافت می شوند محصول هیدرتاسیون و پیوند شیمیایی یون کلر، تمک فریدل می باشد.

2-3 مکانیزم خوردگی فولاد

خوردگی فولاد (میلگردها) در بتن یک فرآیند الکتروشیمیایی است.

واکنش آندیک                     

واکنش کاتدیک                

در صورتی که  Fe(OH)3 محصول اصلی زنگ زدگی میلگرد باشد حجم آن 4 برابر آهن خورده نشده است و در نتیجه انبساط آن فشار زیادی به اطراف بتن  وارد می کند که باعث ترک خوردگی پوشش بتنی اطراف آرماتور می شود و آرماتور بدون محافظ در معرض عوامل محیطی قرار می گیرد. ادامه خوردگی باعث کاهش تدریجی سطح میلگرد می گردد و در صورتی که تعمیرات انجام نشود تخریب و شکستگی ممکن است بطور کامل روی دهد که در این حالت عمر مفید نمونه به اتمام رسیده است.

انجام فرایند خوردگی مشروط به حضور آب واکسیژن می باشد. از این رو انتظار می رود بتنی که کاملا در آب مغروق است به دلیل کمبود اکسیژن و یا بتنی که در فضای کاملا خشک (احتمالا دررطوبت زیر 40 درصد) قرار دارد، خوردگی وجود نداشته باشد.

 

2-2-2 عوامل موثر در سرعت نفوذ یون کلر

1- تخلخل پوشش بتنی (ساختار منافذ)

2- نوع سیمان و مقدار سیمان (اثر شیمیایی بتن)

3- شرایط محیطی

4- ضخامت پوشش روی آرماتور

5- کربناتی شدن بتن

6- وجود ترک در بتن به علت انقباض و یا مقاومت کم در مقابل یخ زدگی

7- استفاده از تسریع کننده های کلروی با درصد بالا در بتن، غلظت یون کلر در اطراف آرماتور را افزایش می دهد.


2-4 کربناسیون

هوای معمولی دارای03/0  درصد گاز دی اکسید کربن co2 است که در صورت نفوذ co2 به داخل بتن، بین هیدروکسید موجود در بتن و co2 واکنش شیمیایی انجام می گردد و کربناتها تشکیل می شوند.


2-4-1 عوامل موثر در میزان کربناسیون

1- شرایط محیطی

2- تخلخل پوشش بتن

3- مقدار سیمان و تاثیر سیمانهای پوزولانی

 

3- عوامل داخلی مؤثر  بر خرابی های بتن

3-1 نفوذ پذیری بتن

3-1-1 عوامل مؤثر در نفوذ پذیری بتن
1- نسبت آب به سیمان
2- تخلخل بتن
3- درجه هیدراتاسیون
4- خواص سیمان
5- اثر دما : با افزایش دما میزان نفوذ پذیری افزایش می یابد.

3-2 واکنش قلیایی سنگدانه ها

برای واکنش قلیایی سنگدانه ها باید
1- اجزای فعال و واکنش زا در سنگدانه باشد.

2- قلیایی کافی  (K2O، Na2O) در بتن وجود داشته باشد. 3- رطوبت کافی


مکانیزم واکنش قلیایی - کربناتی

مکانیزم واکنش قلیایی- سیلیسی

3-3 فساد مصالح ( وجود بیش از حد املاح در مصالح تشکیل دهنده بتن)

3-4 آب مصرفی

3-5 کیفیت و نوع سنگدانه

4-  عوامل خارجی مؤثر  بر خرابیهای بتن (عوامل فیزیکی و مکانیکی)

4-1 سایش، فرسایش و خلأزایی(کاویتاسیون)

مقاومت سایشی بتن رابطه مستقیمی با مقاومت فشاری و نسبت معکوس با نسبت آب به سیمان دارد همچنین این مقاومت به دانه بندی و جنس سنگدانه ها بستگی دارد آب انداختگی و تشکیل دوغاب سخت سده در منجر به ایجادسطح شکننده و ضعیف در مقابل سایش دربتن می گردد که با تأخیر در عملیات پرداخت و ماله کشی بتن و ایجاد خلأ یا مکش در بتن می توان مقاومت سایشی بتن را افزایش داد .کاویتاسیون بر اقر تغییر ناگهانی در سرعت، جهت آب و افت فشار منجر به حفره بر اثر پدیده خلأزایی می گردد به عبارت دیگر هر زمان که فشار در نقطه ای از مایع به دلیل بی نظمی در سطح جریان به حد فشار بخار کم شود، حبابهایی در مایع جاری تشکیل می گردد، این حبابها با مایع به سمت پایین دست جریان حرکت کرده و به هنگام ورود به منطقه ای پر فضار با ضربه می ترکند، ترکهای مکرر حبابها در نزدیکی سطح بتن سبب کنده شدن و ایجاد چاله هایی در آن خواهد شد.

4-2 تاثیر هوای سرد و یخ زدگی

4-3 خرابی ناشی از نمکها و شوره زدگی : بلورهای نمک در نزدیکی سطح بتن ایجاد می گردد رشد بلورها مانند یخ زدگی منجر به تنشهای انبساطی شده و پوسته های خمیر سیمان و سنگدانه های ریز از بتن جدا می شودسولفات منیزیم در مقایسه با سایر نمکها خطرناکتر بوده و منجر به بلوری سدن نمک در سطح بتن و گاهی اوقات به داخل بتن از طریق منافذ موئینه نفوذ کرده و حجم زیادی را تخریب می کند

با توضیحات فوق الذکر با اعمال یک پوشش با دوام و مناسب می توان جلوی خرابهیای داخلی و خارجی بتن را گرفت از طرفی مکانیزم خرابی سولفاتی، کلروی، کربناتی را کنترل کرد.

5-اهمیت آماده سازی سطح :

تقریباً 95 درصد اهمیت یک پوشش به کیفیت زیرسازی سطح و 5 درصد باقیمانده به نوع پوشش وروش کاربرد آن مربوط می شود .

5-1 دلایل آماده سازی سطح :

1-    اطمینان از چسبندگی مناسب رنگ به سطح
2- افزایش چسبندگی به علت افزایش سطح  و اقزایش گروههای فعال سطح درواحد سانتیمتر مربع
3- اطمینان از اینکه واکنش بین رنگ و سطح در اثر حضور یونهای فعال نظیر کلریدها وسولفاتها شکسته و تخریب نشود که با توجه به خورتده بودن محیط توجه بیشتری می طلبد

در کاربرد پوششها 3 انتخاب بسیار مهم وجود دارد

1-    انتخاب نوع روش زیر سازی 2- انتخاب نوع آستری 3- انتخاب نوع پوشش یا رویه رنگ

5-2 روشهای آماده سازی سطح

 روشهای مکانیکی : نظیر فشار بخار مایع ( بخار آب تحت فشار) و ساینده های تحت فشار(سند بلاست)، هوای متراکم، فشار مستقیم و ثقل، سایش با ورقه های سمباده  کاغذی وفلزی و ابزارهای دستی چون برس سیمی، کاردک کم عرض قلم چکش  چلقئ چکش لبه تیز  در این تحقیق با فرض ناهمواریهای سطح بتن تا حد امکان اصلاح شده است.

ابزارهای الکتریکی (ضربه ای- چرخشی) پاشیدن آب تحت فشار (واترجت) و استفاده از سود برای واکنش با سولفات و کلرید سطحی و تشکیل نمک و شستشو با آب

مکانیسم پاشیدن ساینده ها

1-جریان هوای متراکم

2-نیروی چرخ دوار ( نیروی گریز از مرکز)

عوامل تعیین کننده در میزان فشار

•1-    انرژی ذرات ساینده پرتاب شده

•2-    زاویه برخورد ساینده با سطح کار

•3-    سختی سطح کار

•4-    سختی ساینده

مکانیسم فشار مستقیم

درصنعت 3 سیستم ابزار مختلف وجود دارد

•1-    سیستم معمولی پاشیدن ساینده خشک

•2-    سیستم پاشیدن در خلاً

•3-    سیستم پاشیدن ساینده مرطوب

عوامل مؤثر در انتخاب ساینده مناسب

1-اندازه 2-شکل 3-ترکیب شیمیایی 4-PH  5-درصد رطوبات موجود 6- درصد روغن موجود 7- رنگ 8- ثبات وزن در اثر حرارت 9- وزن مخصوص 10- قابلیت تهیه 11-قیمت 12- سختی

ساینده ها به 2 دسته 1- معدنی (طبیعی) 2- سربار فلز تقسیم می کنیم. تقسیم بندی ساینده ها براساس درصد بلور سیکا انجتم می گردد که از طیف سنجی مادون قرمز بدست می آید .

•2-    روشهای شیمیایی : حلال شویی، اسید شویی، قلیا شویی ( مثل هیدروکسید سدیم)، شستشو با محلولهای الکترولیتی، استفاده از رنگ برها و ترکیبات تشکیل دهنده کمپلکس آلی فلزات روشهای حلال شویی : مالیدن حلال از طریق پارچه یا برس - اسپری - غوطه وری سطح کار قابل حمل در حوضچه یا تانک حلال - روغن زدایی با بخار حلال

اسیدشویی از طریق اسیدسولفوریک،کلریدریک، نیتریک،فلوئوریدریک و فسفریک

در 3 مرحله انجام می شود 1- آماده سازی قبل از اسید شویی 2- شستشو با اسید 3- شستشوی سطح تمیز شده پس از اسید شویی

رنگبرها به 2 دسته 1- آلی (مثل متیل کلراید) 2 - معدنی تقسیم می شوند.

در فرمولاسیون رنگبرها 1- مواد فعال کننده سطحی جهت کاهش سطحی مایع 2-الکل ها جهت نفوذ در لایه رنگ و تورم و جداسازی آن از سطح 3-اسیدگلونات ویا نمکهای آن جهت جدا شدن رنگ از سطح (آب، الکلهاو گلیکول اتر) وجود دارد.

3-   تمیزکاری انرژیک          

1-     با استفاده از انرژی حرارتی شعله 2- استفاده از امواج ماورا صوت 3-استفاده از لامپ 4- استفاده ازاشعه لیزر 5-استفاده ازپلاسمای گاز گرم 6-استفاده از جت اسفنجی

6-استفاده از آستری پس از تمیز کاری سطح

1- واش پرایمر 2-فسفاته کردن شامل فسفات روی و فسفات آهن 3-کروماته کردن

 

خواص آستریهای کارگاهی

•-        ایجاد چسبنگی خوب در سطح فلز
•-        مقاومت لازم و کافی در مقابل خوردگی قلز
•-        زمان خشک شدن کوتاه
•-        مقاومت در مقابل ضربه و ترک خوردگی
•-        مقاومت در برابر سایش
•-        قابلیت پرکنندگی حفره ها
•-        چسبندگی به پوشش بعدی

 

7-بخشهای مختلف تشکیل دهنده یک پوشش:

1-رزینها

2- رنگدانه و پرکننده
- واقعی
- حفاظتی نظیر پودر روی و فسفات) (Zinc Rich
- با اثر خاص

3- مواد افزودنی واصلاح کننده
- رقیق کننده ها
- نرم کننده ها
- شتاب دهنده ها
- بهبود دهنده های سطحی شامل رقیق کننده،نرم کننده، شتاب دهنده و بهبود دهنده سطحی و . . .

4- بتونه ( ماستیک)

5- حلال

مایعات شیمیایی فراری هستند که برای رقیق کردن رزین به آن افزوده می شود و در انتخاب حلال مناسب بایستی به 1- قدرت حلالیت 2- سرعت تبخیر 3- نقطه جوش 4- نقطه اشتعال و قابلیت شعله وری 5- سمیت آن  توجه داشت.

طبقه بندی حلالها 1- ترپنها 2- هیدروکربنها (نفتیک مثل وایت اسپریت، آلیفاتیک و آروماتیک مثل تولوئن و ترکیات آن نظیر تولوئن دی ایزو سیانات TDI، تری نیترو تولوئن TNT، زایلن و منومر استایرن (وینیل بنزن) )3- حلالهای اکسیژندار ( الکلها ( هیدروکسیل) مثل متانول، اتانول، بوتانول، گلیکولها و گلیسرولها و . . .، اترها،کتونها مثل استون، استرها) 4- نیتروپارافین ها 5- حلالهای کلر دار : خواص آنها عبارت است از1- وزن مخصوص بالا 2- قابلیت اشتعال کم 3- بوی خاص 4- خواص بیهوش کننده و سمیت زیاد 5- قدرت حلالیت زیاد

6- هاردنر(سخت کننده)

برای اصلاح برخی از خواص رزین از هاردنر استفاده می شود به عنوان مثل برای رزین اپوکسی از پلی آمین، پلی آمید، استر، وینیل و کولتار ( از مشتقات قطران)

8-انواع رزین

- طبیعی : به صورت خام در طبیعت یافت می شود صمغ وشیره درختان، رزینهای فسیلی می باشد یکی از آنها رزین کولتار است که از قطران بدست می آید وبرای اصلاح و بهبود مقاومت و نفوذ ناپذیری رزین اپوکسی و پلی اورتان بکار میرود.

- مصنوعی (سنتزی)

الف- آلکیدی : از پلی ال، پلی اسید و اسید چرب (روغن) تشکیل شده

پلی ال الکل با بیش از دو هیدروکسیل(مثل گلیسرین) و پلی اسید، اسید آلی با دو یا چند عامل کربوکسیل یا انیدرید ( مثل انیدرید فتالیک) تشکیل شده است

روغنها به 3 دسته 1- خشک شونده (مثل روغن برزک و ماهی) 2- نیمه خشک شونده (مثل سویا و تال) 3- غیر خشک شونده (مثل نارگیل، کرچک و  پنبه دانه)تقسیم بندی می شوند

- کلرو کائوچو : کائوچو در طبیعت نئوپرن یا ایزوپرن با فرمول کلی پلیمری با زنجیره فنر مانند که خاصیت ارتجاعی دارد

ب-  اپوکسی نوعی رزین ترموست ( گرما سخت) می باشد. و ازمشتقات پلی آمین می باشد.

بیس فنول A : از واکنش فنول و استون بدست می آید .

بیس فنول F : از واکنش تراکمی فنول یا کروزل با فرمالدئید بدست می آید

اپوکسی نووالاک : با افزایش زنجیره بیس فنول F  تشکیل می شود

اپوکسی آلیفاتیک : از پلی ال های خطی ( آلیفاتیک) به واسطه با ویسکوزیته پایین به عنوان رقیق کننده فعال برای سیستم اپوکسی بدون حلال کاربرد دارد

اپوکسی سیکلو آلیفاتیک و هتروسیکلیک

فنوکسی : در زنجیره خود بجای 2 گروه اپوکسی انتهایی فنول دارد.

واکنش با عوامل شیمیایی و ایجاد تغییرات در رزین اپوکسی

واکنش با انیدرید پلی کربوکسیلیک اسید، اسید چرب وپلی فنول 

ایجاد شبکه 3 بعدی و عرضی  (Cross Link)  با آمین ها ازطریق اضافه کردن هاردنر (سخت کننده) پلی آمین به رزین،کتیمین (واکنش یک کتون با پلی آمین)، رزول و آمینوپلاست، پلی ایزو سیانات و پلی سیلوکسان و کاتالیزور ( آنیونی یا کاتیونی)

 نسبت اختلاط رزین و هاردنر در اپوکسی 2 جزئی براساس عدد پاپوکسی وآمین اکی والان تعیین می شود که برای داشتن پیوند مناسب رعایت نسبت اختلاط براساس دستورالعمل کارخانه های سازنده حاپز اهمیت است نسبت اختلاط در Pot life ( گیرش اولیه ) پس از 5 دقیقه واکنش گرمازا (شبیه به واکنش سیمان با آب  در بتن) حالت ژل و فیلم سخت ایجاد می گردد، تأثیر دارد

کاربرد پوششهای اپوکسی

- پرایمر بتن اپوکسی
- بتونه اپوکسی (درزگیر) - ترکهای مویین بتن را پر می کند
- ملات و گروت اپوکسی
- رنگ اپوکسی با حلال
- رنگ اپوکسی بدون حلال
- ورنی اپوکسی
- چسب اپوکسی
- روکشهای اپوکسی

- پوششهای منعطف اپوکسی :
- مقاومت در برابر نفوذ آب
- مقاومت در برابر یخ زدگی
- چسبندگی خوب به سطح بتن
- انعطاف پذیری عالی
- پوششهای ضد لغزندگی اپوکسی : روی سطح آن سیلیس ریخته می شود.
پوشش اپوکسی با الیاف شیشه

پ- پلی اورتان

اجزا تشکیل دهنده : جز اول ایزو سیانات ها مثل تولوئن دی ایزو سیانات (TDI)، دی فنیل متان دی ایزو سیانات (MDI)، هگزا متیل دی ایزو سیانات  (HDI) جز دوم ترکیبات دارای گروه عاملی  OH جز سوم حلالها

طبقه بندی : پلی اورتان اصلاح شده با روغن (آلکید اورتان)

پلی اورتان هایی که با رطوبت هوا خشک می شوند،پلی اورتانهای کوره ای

پلی اورتان دو جزئی با کاتالیزور و پلی اورتان دو جزئی با پلی ال

ت- اتیل سیلیکات

روش1- تولید بچ به بچ 2- تولید پیوسته

ث- سیلیکونی

خواص :  مقاومت حراتی بسیار عالی، مقاومت خوب در برابر شوکهای حرارتی، بسیار خوب در برابر عوامل خورنده محیط، کاهش میزان مصزف حلال در رنگ، خشک شدن سریع،کاربرد آسان، مقاومت بسیار خوب در برابر نورخورشید و رطوبت محیط، هماهنگی از نظر سختی و انعطاف رزین با سطح

ج- وینیلی

کوپلیمر وینیل کلراید و وینیل ایزو بوتیل اتر، پلی وینیل استات، پلی وینیل بوتیرال

چ- اکریلیک

اکریلیک ترموپلاست، اکریلیک ترموست، اکریل آمید، اکریلیک امولسیونی

ح- پلی استر

پلی استر اشباع، پلی استر غیر اشباع

- آمینو

اوره فرم آلدئید، ملامین فرمالدئید

خ -نیترو سلولز

برای نصب کاشی ضد اسید از رزین پلی استر، رنگدانه فلزی کبالت، پرکننده میکروسیلیس برای نفوذناپذیری پوشش ایروزیل  به عنوان ماستیک یا بتونه، هاردنر پروکسی و درنهایت کاشی ضد اسید (Anti Acid Tile) استفاده شده است.

برخی از پوششهای صنعتی کاربردی عبارتند از
پوشش اکریلیکی، پوشش آلکیدی، پوشش قیری، پوششهای اپوکسی شامل کولتار، پوشش اصلاح شده با پلی آمید و پلی آمین، پوشش وینیل و استر اپوکسی، پوشش پلی استر، پوشش پلی اورتان، پوشش سیلیکون، پوشش وینیل و...

زیرسازی سطحی که قرار بود پوشش گردد با فرز به حد کاقی هموار گردید وپس از مالیدن پوشش با رولر و ترکیب و تختلاط رزین با حلال پوشش را در 2 و 3 لایه روی سطح کشیده و بایستی به زمان اجرا و Pot Life توجه گردد. در نهایت  به بررسی عملکرد پوشش با آزمایشات شیمیایی می پردازیم.

خصوصیات پوشش کولتار اپوکسی
1- چسبندگی عالی به سطح
2- مقاومت عالی در برابر آب
3- مقاومت سایشی
4- سختی و نفوذ پذیری بالا

موارد مصرف :  به عنوان لایه محافظ در برابر نفوذ آب، رطوبت در زیر خاک و آب دریا استفاده می شود. از قطران در آن استفاده شده و سطح را کاملاً عایق و مانع از نفوذ عوامل خورنده می گردد. 

1-     لوله ها و مخازن مدفون در خاک
2-     سازه ها و اسکلتهای صنعتی و غوطه ور در آب
3-     کارخانجات پتروشیمی و ایستگاههای تصفیه آب
4-     ایستگاههای تصفیه فاضلاب و پوشش داخلی لوله های بتنی مسیر فاضلاب
5-     پوشش داخلی مخزن تعادل کشتی

خصوصیات پرایمر دو جزیی پوشش اپوکسی پلی آمید
2-مقاومت عالی در برابر مواد شیمیایی و آب
3- ایجاد فیلمی با انعطاف پذیری خوب
4- مقاومت سایش بالا
5- خشک شدن سریع و تحمل ضربه عالی 1- چسبندگی عالی به سطح

 موارد مصرف : در مناطقی که شرایط خوردگی درآها بسیار شدید نمی باشد به عنوان لایه میانی بر روی پرایمرهاس ضد خوردگی قوی استفاده می شود.

1-پالایشگاه ها و نیروگاه ها
2- سکوها و تأشیشات حفاری
3- تجهیزات و تأسیسات فلزی در مناطق صنعتی و دریایی در بالای خط آبخور

خصوصیات پوشش پلی اورتان  بدون حلال با انعطاف پذیری بالا

این پوشش دو جزیی (Two Components) متشکل از پلی ایزوسیانات 2 و پلی ال3 می باشد.دارای پرایمر (آستری) بی رنگ بوده و دارای 2 لایه Top Coat زیتونی رنگ می باشد ضخامت لایه پوشش 3000 تا 5000 میکرون می باشد.

 مقاوم در برابر اسیدها، آب دریا و آب مقطر

1-     مقاوم در برابر پرتوهای رادیو اکتیو
2-     مقاومت سایش و مقاومت مکانیکی بالا
3-     جسبندگی عالی به سطوح
4-     مقاوم در برابر شوکهای حرارتی
5-     قابلیت ترمیم آسان

موارد مصرف : به عنوان پوشش محافظ خوردگی در دامنه وسیعی از بسترها با جنس متفاوت استفاده می شود

1-تأسیسات نیروگاههای حرارتی

2- لوله و خطوط انتقال (داخل و خارج )

3- تانکها و مخازن فلزی

4- تانکها و مخازن بتنی ( داخل و خارج)

5- قابل استفاده در محیطهای غوطه ور در گاز

6- قابل استفاده در محیطهای غوطه ور در آب

7- پلهای شنی و فلزی

8- استخرهای شنا و ذخیره آب

9- ژاکتها و تجهیزات مورد استفاده در محیطهای دریایی

10-  پوششهای سطوح در تماس با مواد غذایی (داخل و خارج)

11-کفپوش سازه های فلزی و بتنی

12-درزگیرها و پوششهای مقاوم در برابر ضربه و سایش

13- پشت بامها و شیروانی ها و بالکن ها و . . .

خصوصیات لایه رویه اپوکسی بدون حلال
1-مقاومت بسیار عالی در برابر آب
2- سختی بالا
3- چسبندگی عالی به سطح
4- مقاومت مکانیکی بالا
5- مقاومت سایشی بالا

موارد مصرف : ازاین پوشش به عنوان لایه رویه برای تجهیزات به دور از تابش مستقیم خورشید (UV)

1-مخازن آب آشامیدنی  2- مخازن نگهداری روغنها و چربیها 3- محیطهای در تماس با مواد شیمیایی

1- بلوک نمونه یا شاهد ( بدون پوشش)
2 -کلیه پوششها
3-پوشش پلی اورتان (3000-5000 میکرون ضخامت)
4-پوشش کولتار اپوکسی بدون حلال  (400-800 میکرون ضخامت)
5- پوشش کولتار اپوکسی با حلال (400-800 میکرون ضخامت) 
6- پوشش اپوکسی پلی آمین (دارای پرایمر کرم رنگ و دو لایه نهایی با فام آبی)

نتیجه گیری :

با توجه به تنوع پوششهای مختلف و تبلیغات کارخانجات سازنده لزوم آشنایی با پوششهای اصلی، نحوه اجرا و ترکیب آنها ضروری به نظر می رسد و توجه به محیط اجرا، قیمت، دوام، سرعت و سهولت اجرا، زمان گیرش، کارایی، مقاومت شیمیایی و مقاومت در برابر تأثیر اشعه ماورای خورشید و طول موجهای مختلف در انتخاب پوشش مورد نظر مؤثر است.

 خانه عمران جاجرم

نقش افزودنیهای بتن درمقاوم سازی سازه ها

پروژه مقاوم سازی شامل دو مرحله می باشد:
1_مقاوم ساختن
2_مقاوم سازی...................................


نقش افزودنیهای بتن درمقاوم سازی سازه ها

پروژه مقاوم سازی شامل دو مرحله می باشد:
مقاوم ساختن
مقاوم سازی

مقاوم ساختن: به این معنی است که قبل ازساخت(مراحل مطالعه و طراحی)، در هنگام اجرا و همچنین پس از ساخت سازه (مراحل مراقبت و مونیتورینگ)، تمام دست اندر کاران پروژه طبق استانداردهای موجود و معتبر عمل کنند. بعنوان مثال کیفیت مواد و مصالح بکار رفته در پروژه مورد نظر دارای کیفیت مطلوب و استاندارد باشند.
و اما مقاوم سازی کردن به این معنی است که: چنانچه پس از ساخت و در مرحله مونیتورینگ بخصوص در برابر حوادثی که باید در هنگام طراحی و اجرا در نظر گرفته می شد(مانند زلزله مورد انتظار در منطقه مورد نظر) سازه عملکرد مطلوبی از خود نشان نداده و از حداکثر تغییر شکل های مجاز در استاندارد تجاوز نماید، آنگاه عملیات تقویت سازه ضروری خواهد بود.

در اینجا در مورد روش های و اینکه مقاوم ساختن بهتر است یا مقاوم سازی کردن!!! صحبتی نخواهیم کرد بلکه می خواهیم به این موضوع بپردازیم که در مقوله مذکور،بخصوص مورد دوم که تقریبا رایج ترین بحث صنعت ساختمان در کشور است، سهم مواد افزودنی چقدراست؟ و اینکه اصولا آیا مواد افزودنی هیچ نقشی در ساختمان می توانند داشته باشند؟ و اگر دارند آیا می توانند در مقابل این سوال همیشگی پیمانکاران یعنی صرفه اقتصادی توجیهی داشته باشد یا خیر؟
براستی مهندسین فعال در پروژه های عمرانی و همچنین مسئولین شرکتهای ساخت بتن(بتن آماده) توجه دارند که در حال حاضر سازه ها باید مقاوم سازی شوند نه عیار بالا سازی؟در واقع شاید بهتر باشد قانون برای مقاومت بالا،عیار سیمان بیشتر را به صورت برای مقاومت بالاتر، طرح اختلاط خوب تغییر داد.با توجه به اهمیت بحث، ابتدا استفاده از مواد افزودنی را در مقاوم سازی کردن بررسی کرده و سپس مختصری به نقش آنها در مقاوم ساختن سازه ها هم اشاره خواهیم کرد.

بطور عمده مقاوم سازی کردن یا به اختصار مقاوم سازی سازه ها به سه طریق صورت می گیرد:
کاهش بارهای وارده برسازه
وصله کردن یا به عبارتی تقویت اعضای موجود
اضافه کردن یک تعداد اعضای جدید.
در اینجا لازم است به این نکته اشاره گردد که در بحث حاضر مواد افزودنی روان کننده و فوق روان کننده مورد بررسی قرار خواهند گرفت.


مواد افزودنی روان کننده و فوق روان کننده در کاهش بارهای وارده بر سازه بطور مستقیم نمی توانند نقشی داشته باشند اما بطور غیر مستقیم می توانند بدین شکل عمل کنند. چنانچه سازه با بتن بدون مواد افزودنی (بتن ساده) ساخته شود، چون مقاومت آن از بتن با ماده افزودنی (بتن مجهز)کمتر خواهد بود، لذا اندازه اعضای سازه بیشتر و بار وارده بر سازه زیادتر خواهد بود. به عبارت دیگر ساختن بتن با مقاومت بالا در شرایط یکسان با مواد افزودنی راحت تر است. کما اینکه در بسیاری موارد بخصوص هنگامیکه درصد آب به سیمان از یک مقدار اجرایی کمتر می شود، ساختن بتن اصولا غیر ممکن است. در صورتیکه با استفاده از مواد افزودنی این امر امکان پذیر می باشد.

اما نقش مواد افزودنی در روش های دوم و سوم مقاوم سازی سازه معقول تر و بطور مشهود تری قابل بررسی است. معمولا در هنگام مقاوم سازی به روش تقویت اعضای موجود، مطلوب است که از مصالحی با کیفیت بالاتر و بهتر از مصالح بکار رفته در سازه استفاده می شود که در مورد بتن، اغلب بتن با مقاومت بالا و یا بتن چگال تر مد نظر است. برای ساخت بتن با مقاومت بالا مهمترین کار، کاهش مقدار نسبت آب به سیمان تا حداقل مقدار ممکن است، اما این کار مشکلات اجرایی را در بر خواهد داشت بطوریکه یک درصد مشخص آب به سیمان اجرایی تعریف می شود(5/0 الی 55/0). مواد افزودنی حتی در نسبت های آب به سیمان کمتر از عددی که اجرایی نامیده می شود می توانند به گونه ای بتن را مجهز کنند که مشکلات اجرایی را مرتفع نمایند.

در روش سوم مقاوم سازی همانند روش قبل معمولا مطلوب این است که اعضای اضافه شده بهتر از اعضای موجود باشند لذا دوباره همانند آنچه در بالا توضیح داده شد می توان یک سازه بتنی با مقاومت بالا را اجرا کرد.
روش های مذکور به عبارتی روش های درمان سازه بیمار هستند اما همواره پیشگیری بر درمان مقدم است بعبارت دیگر بجای مقاوم سازی بعد از ساخت که بخصوص در اکثر موارد روش های اجرای خاص را می طلبد،بهتر است سازه در هنگام طراحی و ساخت، مقاوم و مجهز ساخته شود. در مورد یک سازه و یا عضو بتنی مقاومت بتن مهمترین خصوصیت آن است که تقریبا اکثر خواص دیگر بتن را می توان با آن سنجید. بنابراین بطور کلی و در اکثر موارد و نه همیشه ساخت یک بتن خوب به معنای ساخت بتن با مقاومت فشاری مطلوب است.
و همانطور که اشاره شد چنانچه ماده افزودنی در بتن استفاده گردد نگرانی دست یافتن به مقاومت مورد نظر کمتر خواهد بود.
بد نیست پس از اینکه فواید مواد افزودنی روان کننده و فوق روان کننده و همچنین مزایای استفاده از بتن مجهز بررسی شد، سوالاتی را هم که در ذهن اکثر مهندسان عمران همواره وجود دارد پاسخ داده شود. به عبارت بهتر ذهنیت موجود در صنعت ساختمان نسبت به مواد افزودنی منفی بوده و یا حداقل مثبت نیست.
اولین سوال صرفه اقتصادی است.

با این ذهنیت که اگر از مواد افزودنی استفاده کنم هزینه هر متر مکعب بتن بالا خواهد رفت. این قضیه در اکثر موارد درست نیست.بخصوص اگر در یک ساختمان بررسی شود، برای استفاده از بتن مجهز به دو صورت می توان عمل کرد:
اول اینکه استفاده از مواد افزودنی در اسلامپ ثابت باعث کاهش آب می شود، از طرفی با توجه به اینکه مقاومت بتن به نسبت آب که به سیمان بستگی دارد لذا می توان مقدار سیمان را به اندازه ای کم کرد که نسبت قبلی ثابت بماند و با استفاده از مواد افزودنی یک بتن مهربانتر ساخت که با توجه به نوع بتن و کاهش سیمان می تواند حتی باعث کاهش قیمت تمام شده بتن شود. البته با توجه به وضعیت فعلی بازار سیمان، کاهش مصرف سیمان هم می تواند یک امتیاز مثبت باشد.

دوم اینکه اکثرا در هنگام طراحی اعضای بتنی مقاومت آن به اندازه ای در نظر گرفته می شود که به راحتی می توان مقاومتی بالاتر از آنرا با ماده افزودنی گرفت. در نگاه اول هزینه اجرای سازه به علت اضافه شدن ماده افزودنی و تبدیل بتن ساده به بتن مجهز، بیشتر شده و به صورت ظاهری نا مطلوب می نماید، در صورتی که کاهش هزینه کلی اجرای سازه به علت کاهش اندازه مقاطع اعضای سازه و در نتیجه کاهش بار مرده ساختمان اصلا در نظر گرفته نمی شود.
علاوه بر دو مورد بالا شعار کاهش مصرف سیمان را نیز همگ شنیده اند!!!

پس از اینکه به این نتیجه رسیدیم که : شاید هم مواد افزودنی بد نباشد، حتما بد نیست، شاید خوب باشد،حتما خوب است و یا حتما باید استفاده شود،همانند هر کالای دیگری استفاده از نوع مناسب ماده روان کننده یا فوق روان کننده در اینجا نیز مطرح خواهد بود.
اما چرا تولید نسل های پی در پی مواد فوق روان کننده احساس شد؟ در جواب سوال می توان این گونه بیان کرد، که بتن یک موجود زنده است. لذا این موجود زنده در شرایط، مکان های مختلف و با مصالح مختلف رفتار متفاوتی از خود نشان می دهد.

بنابراین نسل اول مواد افزودنی در بسیاری مورد نتوانست باعث افزایش اسلامپ بتن تا حد مطلوب شود، حتی وقتی که حداکثر مقدار دوزاج کمتر از نسل اول، بتن قوی مذکور را تکان دهد ولی نسل دوم هم در برخی موارد نتوانست مقدار آب بتن را تا جایی که مطلوب بود، کاهش دهد. لذا نسل سوم فوق روان کننده ها بر پایه پلی نفتالین به بازار آمد.
این مواد با دوزاج تقریبی یک درصد وزن سیمان، بتنی را که اسلامپ آن حدود صفر باشد به سانتی متر و با دوزاج 5/1 درصد به حدود اسلامپ بتن می رساند. البته وقتی که مقصود، اسلامپ ثابت و کاهش آب بتن باشد، مقاومت را در بتن مذکور تا 110 کیلوگرم بر سانتی متر مربع نسبت بتن شاهد افزایش خواهد داد. نسل چهارم فوق روان کننده ها که بر پایه پلی کربوکسیلات است. بتن فوق را فقط با 5/0 درصد وزن سیمان از اسلامپ حدود صفر به بتن تبدیل می کند. در حال حاضر استفاده از فوق روان کننده های نسل اول و دوم تقریبا منسوخ شده و نسل سوم و حتی چهارم در پروژه ها استفاده می شود.

توجه به این نکته در استفاده از مواد فوق روان کننده ضروری است که:
تفاوت عملکرد فوق روان کننده ها، تفاوت قدرت آنها در کاهش آب و یا افزایش اسلامپ( و یا نگهداری اسلامپ) بتن می باشد. یعنی همانگونه که نمی توان برای طی یک مسیر مشکل از تجهیزات ابتدایی و ضعیف استفاده کرد، نمی توانید یک فوق روان ساز نسل اول، دوم و شاید سوم را برای تولید یک بتن قوی انتخاب کنید. هر چند که ممکن است بتوانید به ظاهر و در ابتدای امر با خرید محصول ارزانتر و صرفا اضافه کردن یک ماده، به عنوان فوق روان ساز در پروژه صرفه جویی کنید.

بطور کلی چهار عامل انگیزشی و امتیازی، در مصرف مواد افزودنی بتن(فوق روانسازها)، بشرح زیر متصور می باشد:
1. افزایش روانی بتن
2. افزایش مقاومت بتن
3. کاهش نفوذپذیری و افزایش دوام بتن
4. صرفه جویی در مصرف سیمان و نهایتا تقلیل هزینه های متعلقه که هر کدام از موارد مذکور به جای خود و در زمان مناسب قابل محاسبه و وصول خواهد بود.

بدنبال اظهار مزایای مشروحه استفاده از مواد افزودنی بتن فقط یک عامل مهم و باز دارنده مصرف مواد افزودنی، بعنوان دغدغه مهم و پر اهمیت مهندسین و مصرف کنندگان،که همان تضمین کیفیت مواد افزودنی در بتن که در صد بسیار بسیار نازلی از قیمت کل سازه بتنی را شامل می شود مطرح می باشد.
چگونه به این کالا اعتماد کنیم؟ متولی تایید صلاحیت تولید کنندگان و محصولات تولید شده کیست؟

خوشبختانه هم اکنون در کشورمان استاندارد مواد افزودنی فوق روانساز موجود است و یا به عبارت بهتر همه شرکت های تولید کننده مواد افزودنی موظف شده اند که محصولات خود را به تایید اداره استاندارد برسانند و افزون بر این امر از سوی موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران نیز ورود، تولید و توزیع مواد افزودنی بتن( شامل روان کننده ها، فوق روان کننده ها و کند گیر کننده ها و مواد حباب ساز) بصورت غیر استاندارد ممنوع و عاملین به ورود، تولید و یا توزیع مواد افزودنی غیر استاندارد تهدید به تعقیب قانونی شده اند و این دغدغه استفاده از مواد غیر استاندارد با اخذ مجوز کاربرد علامت استاندارد مرتفع گردیده است.

خانه عمرام جاجرم

ترمیم کننده ویژه

ترمیم کننده ویژه:
تعریف:
پودری است برپایه سیمان که داری انواع رزین ها بوده و محتوی مواد افزودنی خاصی است که به راحتی با آب ترکیب شده و خمیری با کاربری آسان بدست می آید که قدرت چسپندگی بالایی به انواع سطوح بتنی و مصالح معدنی دارد و انقباض خشک شدن آن بسیار ناچیز بوده و به راحتی روی سطح افقی و عمودی قابل اجرا است و بدلیل مقاومت کششی فوق العاده به هیچ وجه ترک نمی خورد.
مزایای استفاده:
به راحتی با آب مخلوط شده و خمیری صاف همگن و کارپذیر بدست می آید.
به دلیل افزودنی های خاص چسپندگی عالی به سطح کار داشته و نیاز به مواد کمکی ندارد.
به دلیل مقاومت کششی بالا و الاستیسیته بالا به هیچ وجه دچار جمع شدگی و ترک خوردگی نمی شود.
درمقابل آب،گرما و سیکلهای ذوب و یخبندان و عوامل خورنده شیمیایی کاملاً مقاوم می باشد.
موارد کاربرد:
ترمیم آسیب دیدگی های سطحی بتن از قبیل ترک خوردگی،کرمو،شکستگی و ...
ایجاد سطحی صاف و بدون درز برای اجرای انواع نماها
ترمیم ناهمواری و آسیب دیدگی پله ها، نماها، قطعات درجا و پیش ساخته، مخازن آب بتنی، قطعات سیمانی
زیرسازی عملیات کاشی کاری و یا نصب پوشش بر روی آنها
میزان مصرف:
حدود 3 کیلوگرم برای پوشش یک متر مربع به ضخامت 2 میلیمتر
روش مصرف:
قبل از مصرف بایستی سطح زیرکار کاملاً تمیز و فاقد گرد و غبار و چربی بوده وبرای چسپندگی بیشتر بهتر است سطح زیرکار زبر و مقداری مرطوب باشد و همچنین می توان از پرایمر زیرسازی استفاده نمود. معمولاً 30 تا 35 وزن پودر،آب را با ترمیم کننده پودری مخلوط نموده خمیری یکنواخت بدست می آید و پس از 10 دقیقه لازم است دوباره به هم زده شود.ضخامت مجاز اجرا در هر مرحله حداکثر5 میلیمتر است و برای ضخامت بیشتر لازم است حداقل 1 الی 2 ساعت از اجرای مرحله قبل گذشته باشد.ملات آماده شده حداکثر تا 35 دقیقه باید مصرف شود.

ترمیم کننده سطوح

ترمیم کننده معمولی:
تعریف:
پودری است بر پایه سیمان که دارای انواع رزین ها بوده و به راحتی با آب ترکیب شده،خمیری همگن با کاربری آسان بدست آمده که قدرت چسپندگی بالایی به انواع سطوح بتنی و مصالح معدنی دارد و انقباض ناشی از خشک شدن آن بسیار ناچیز بوده و به هیچ وجه طبله نکرده و در سطوح عمودی و افقی قابل اجرا می باشد و برای ترمیم آسیب دیدگی های سطح بتن و کرمو شدگی در سازه های بتنی به کار می رود و به دلیل دارا بودن مقاومت کششی به هیچ وجه ترک نمی خورد.
مزایای استفاده:
به راحتی با آب مخلوط شده و خمیری صاف همگن و کارپذیر بدست می آید.
قدرت چسپندگی بالایی به انواع سطوح سیمانی و معدنی دارد.
به دلیل مقاومت کششی بالا و الاستیسیته بالا به هیچ وجه دچار جمع شدگی و ترک خوردگی نمی شود.
درمقابل آب،گرما و سیکلهای ذوب و یخبندان کاملاً مقاوم می باشد.
موارد کاربرد:
ترمیم آسیب دیدگی های سطحی بتن از قبیل ترک خوردگی،کرمو،شکستگی و ...
ایجاد سطحی صاف و بدون درز برای اجرای انواع نماها
ترمیم ناهمواری و آسیب دیدگی پله ها، نماها، قطعات درجا و پیش ساخته، مخازن آب بتنی، قطعات سیمانی
زیرسازی عملیات کاشی کاری و یا نصب پوشش بر روی آنها
میزان مصرف:
حدود 3 کیلوگرم برای پوشش یک متر مربع به ضخامت 2 میلیمتر
روش مصرف:
قبل از مصرف بایستی سطح زیرکار کاملاً تمیز و فاقد گرد و غبار و چربی بوده وبرای چسپندگی بیشتر بهتر است سطح زیرکار زبر و مقداری مرطوب باشد و همچنین می توان از پرایمر زیرسازی استفاده نمود. معمولاً 30 تا 35 وزن پودر،آب را با ترمیم کننده پودری مخلوط نموده خمیری یکنواخت بدست می آید و پس از 10 دقیقه لازم است دوباره به هم زده شود.ضخامت مجاز اجرا در هر مرحله حداکثر5 میلیمتر است و برای ضخامت بیشتر لازم است حداقل 1 الی 2 ساعت از اجرای مرحله قبل گذشته باشد.ملات آماده شده حداکثر تا 35 دقیقه باید مصرف شود.
مشخصات فنی:
رنگ:خاکستری
حالت فیزیکی:پودری
PH:حدود11
شرایط نگهداری: محفوظ از آب و رطوبت و به مدن یکسال در بسته بندی اولیه
بسته بندی:کیسه های 25 کیلوگرمی
نکته:
در صورت استفاده از افزودنی مجاز در ترمیم کننده پودری،فقط پیگمنت های معدنی تا5درصد وزن پودر به منظور تغییر رنگ مجاز است.

اتصال خورجینی، مشکل صنعت ساختمان کشور



اتصال خورجینی متداول ترین شکل اتصال در ساختمان های اسکلت فلزی در ایران است؛ مبدع این اتصال ایرانیان هستند و در هیچ کجا شناخته شده نیست! نحوه اجرای اتصال خورجینی بدین طریق است که تیرهای باربر از طرفین ستون ها به طور یکسره عبور داده می شوند و روی نبشی هایی که در طرفین ستون نصب شده اند قرار می گیرند و معمولا در بالای هر تیر هم یک نبشی قرار می دهند، لذا اتصال خورجینی تامین کننده نشیمن برای عبور یک جفت تیر سرتاسری از طرفین ستون است.
اتصال خورجینی کاربرد گسترده ای در ایران دارد که علت آن عمدتا سادگی اجرا، کاهش هزینه، کم کردن نیمرخ بال پهن و شماره های بالای نیمرخ IPE است. به طور کلی ساختمان های فولادی به دلیل نرمی و انعطاف پذیری از پایداری خوبی در برابر نیروهای ناشی از زلزله برخوردارند، اما متاسفانه در زلزله های خرداد ماه ۶۹ منجیل و رودبار و زلزله اخیر بم برخلاف انتظار، شدیدا آسیب دیدند و خسارات جبران ناپذیری را به بار آوردند.
علت این امر را باید عمدتا در کیفیت اتصالات جست. ضابطه اصلی طرح اتصالات در نقاط زلزله خیز قابلیت انتقال لنگر برای سازه هایی است که فاقد بادبند یا دیوار برشی بتن آرمه اند؛ در حالی که اتصالات خورجینی از سوی هیچ کدام از آیین نامه های موجود به عنوان اتصالات گیردار شناخته نشده اند.
یکی از اجزای کلیدی دراتصال خورجینی، نبشی های بالا و پایین اتصال است. تیرهای اصلی قاب ها که به صورت یکسره از کنار ستون ها عبور کرده اند روی نبشی های نشیمن سوار می شوند و معمولا از یک نبشی اتصال کوچک نیز برای اتصال بال فوقانی تیر به ستون استفاده می شود که مقداری گیرداری در اتصال به وجود می آورد. نبشی تحتانی پهن تر از پهنای بال تیر I شکلی که بر روی آن قرار می گیرد، انتخاب می شود و این عمل به خاطر فراهم آوردن سطحی که بتوان تیر را به نبشی جوش داد، ایجاد می شود.
نبشی های تحتانی وقتی که ستون ها به صورت خوابیده بر روی زمین آماده سازی می شوند در محل های خود جوش می شوند و پس از ساخت ستون ها و گذاردن تیرها بر روی نبشی های تحتانی، بال تیر I شکل به نبشی تحتانی به صورت تخت جوش شده و سپس با استفاده از نبشی های کوچکتری که طول بال آنها از پهنای بال تیرI شکل کوتاه تر است در قسمت فوقانی تیر I شکل اتصال دیگری ایجاد می شود مجددا کیفیت جوش این نبشی از نوع تخت بوده، ولی دقت کافی در انجام آن صورت نمی پذیرد. نبشی بالا دو جوش به تیر و ستون دارد. جوش به ستون به دلیل آنکه سربالا انجام می شود اصلا مرغوب نیست و این جوش شره ای با کیفیت پایین تری اجرا می شود.
از آنجا که اصل است که جوش باید مقاوم تر از فولاد مادر باشد لذا اگر نیروی جانبی وارد شود باید فولاد پاره شود نه جوش و از آنجایی که جوش ها متاسفانه همیشه ضعیف تر از فولاد عمل می کنند در نتیجه اتصال خورجینی برای سازه جوش مناسب نیست. نبشی های بالا وپایین معمولا حکم عاملی جهت نگهداری تیر بر جای خود را دارد و به رغم اینکه اندازه و طول نبشی، ضخامت و طول جوش عوامل اصلی در تعیین رفتار بهینه اتصال در هنگام زمین لرزه هستند، اما در طراحی این اتصال بدون رعایت ضوابط علمی جوش اجرای اسکلت انجام می پذیرد.
اتصال خورجینی در برابر بارهای قائم با اتصالات صلب برابری می کند، اما در برابر نیروهای جانبی بیشترین نیرو به اتصال به صورت پیچشی است که این نیرو می بایست از شاه تیر به نبشی و از نبشی به ستون وارد شود و بنابراین دو واسطه در انتقال نیرو وجود دارد و از آنجا که نبشی با جوش های غیراستاندارد به ستون متصل شده است، لذا واسطه ای ضعیف است و در اثر زلزله یا سایر نیروهای جانبی سقف پایین می آید! در خرابی های زلزله های گیلان و بم در اکثر موارد تیر و نبشی پایین آمده است که نشان می دهد نبشی ضعیف بوده است.
قاب با اتصال خورجینی تنها بایستی برای بارهای قائم طراحی شوند. این اتصال در مقابل بارهای جانبی عملکرد خوبی نداشته و تنها برای تحمل بارهای قائم مناسب هستند و بارهای جانبی را بایستی سیستم های دیگری چون بادبندها تحمل کنند. اگر چه اتصال بادبند نیز خود با مشکلاتی همراه است چرا که به دلیل فاصله بین تیرهای متصل به ستون، چنانچه بادبند در آکس ستون ها قرار گیرد، نمی تواند به تیرها متصل شود و چنانچه به یکی از تیرهای اصلی اتصال خورجینی نصب شوند آنگاه بادبند در آکس ستون واقع نمی شود.
یکی دیگر از مشکلات اتصال خورجینی هنگامی بروز می کند که تیرها در دو طرف، دهانه های نامساوی را پوشش دهند، در این صورت دهانه های نامساوی عکس العمل های نامساوی را در برابر بارهای وارده نشان خواهند داد و افزایش لنگرها را موجب می شوند. عدم اتصال تیرها به هم و نامساوی بودن دو دهانه اطراف باعث می شود که نتوانند با هم کار کنند

تاثیر نورپردازی در طراحی داخلی


چگونه خانه ای پر نور داشته باشیم ؟
اهمیت نورپردازی مناسب هنگام طراحی یا تغییر دکوراسیون یک محیط از جمله مواردی است که به هیچ عنوان نباید نادیده گرفته شود چرا که با جزیی ترین تغییرات نتایج گوناگونی دریافت خواهید کرد و افزودن یک چراغ رومیزی به فضای نشیمن روی کل فضا تاثیر خواهد گذاشت. در نهایت انتخاب هرگونه وسایل جانبی مانند کلیدها و پریزها و… روی کاربری کلی فضا تاثیر بسزایی دارند و تا حدودی راحتی افرادی که در این محیط قرار می گیرند را تعیین می کند

.

شکی نیست که طراحی نور در فضا تاثیر زیادی روی حس و حال فضا و دید افراد نسبت به محیط دارد. برای مثال تصور کنید که وارد مطب پزشکی شده اید که نورپردازی ملایمی دارد و از نور سقفی خبری نیست. چنین محیطی از استرس بیمار می کاهد و برای اکثر ما دلچسب است. انتخاب نور متناسب با محیط مورد نظر احتیاج به اطلاعات کافی درباره انواع مختلف چراغ، لامپ و وسایل جانبی و دیدی باز نسبت به هماهنگی کل فضا دارد.
خانه های امروزی طوری طراحی می شوند که جای لوستر و چراغ های دیواری در آنها تعریف شده است ولی اکثر ما ترجیح می دهیم به جای این نورهای ثابت، از چراغ های رومیزی و آباژور استفاده کنیم که به راحتی جابه جا می شوند و می توانیم برای نورپردازی هر قسمت از خانه که احتیاج داریم از آنها استفاده کنیم. حتی بعضی از آنها امکان کم و زیاد کردن نور را نیز به ما می دهند که برای موقعیت های مختلف قابل استفاده هستند.
هنگام انتخاب نور مناسب، قبل از هرچیز باید دقت داشته باشید که هدف تان از نورپردازی فضای مورد نظر چیست؛ می خواهید کل فضا نور داشته باشد یا برای مثال می خواهید روی یک شیء خاص مثل یک تابلوی ارزشمند تاکید کنید، شاید هم فقط تعیین مسیر ورودی به اتاق پذیرایی برایتان اهمیت داشته باشد. به هر حال چنانچه هدف تان از نورپردازی مشخص باشد، به طور حتم نتیجه کار بسیار دوست داشتنی و خاص خواهد بود.
به طور کلی می توان نورها را به سه دسته تقسیم کرد: دسته اول نورهایی هستند که برای کارهای خاص استفاده می شوند مثل چراغ های مطالعه، نورهای طراحی شده برای روی گاز و… از آنجایی که فردی که مشغول مطالعه یا آشپزی است احتیاج به نور کافی برای دیدن آنچه که انجام می دهد، دارد. این دسته از چراغ ها نور زیادی تولید می کنند تا فرد به کاری که انجام می دهد کاملا تسلط داشته باشد.
دسته دوم نورهای محیطی هستند که نور کلی فضا برای دیدن اطراف و افراد دیگر را تامین می کند. این نورها همچنین برای ایجاد حس و حال خاص در محیط استفاده می شوند که در این صورت بهترین نوع کلید، کلیدهای «دیمر» است که با کم و زیاد کردن آنها می توان نور موردنظر را تامین کرد.
دسته سوم نور های نقطه ای هستند که برای ایجاد تاکید روی یک شیء خاص استفاده می شوند؛ برای مثال در بالای یک مجسمه زیبا یا یک تابلوی نفیس. شاید هم برای ایجاد تاکید روی تختخواب یک اتاق خواب بزرگ.
به هر حال چنانچه به دنبال ایجاد فضایی شیک هستید، بهتر است نورپردازی مناسب را نیز در فهرست اولویت هایتان قرار دهید.
● هدف تان را از نورپردازی تعیین کنید
هر قسمت از فضاهای منزل باید نورپردازی خاص خود را داشته باشند، برای مثال در آشپزخانه هم به نور محیطی احتیاج دارید و هم نور مستقیم برای گاز و سینک ظرفشویی. اگر در اتاق خواب با این مشکل روبه رو شدید که نور کافی برای مطالعه نیست، مطمئن باشید که نورپردازی تان مشکل دارد و احتیاج است دوباره به آن فکر کنید.
● برای ایجاد حس امنیت و آسایش در ورودی ساختمان، به نورپردازی آن نیز فکر کنید
شاید نورپردازی ورودی اصلی ساختمان آخرین چیزی باشد که به نظرتان برسد ولی دقت داشته باشید این قسمت از اهمیت زیادی برخوردار است. نور خیلی ملایم و کم از امنیت فضا می کاهد، در عین حال نور زیاد ممکن است باعث ایجاد مزاحمت برای همسایه ها و عابران شود. بهترین راه حل برای این فضا، استفاده از نورهای حسگر است که با قدم گذاشتن در یک فاصله مشخص از در ورودی روشن می شوند. این دسته از چراغ ها هم از نظر اقتصادی به صرفه هستند و هم تا حدودی باعث ایجاد امنیت در محیط می شوند.
● از پوشش های دیواری برای چراغ ها به عنوان دکور استفاده کنید
نورپردازی خارجی ساختمان فقط جنبه کاربردی ندارد بلکه می توان برای زیبا سازی فضا هم از آنها استفاده کرد. تابلوهای پلاک خانه امروزه طراحی های بسیار متنوع و زیبایی دارند که با نورپردازی های متفاوتی همراه هستند. این تابلوها یکی از بهترین و ساده ترین المان های کاربردی برای تزیین دیوار ورودی اصلی به شمار می روند که در عین حال باعث ایجاد فضایی زیبا در شب نیز می شوند. بهترین نوع آنها مدل هایی است که با تاریک شدن هوا خود به خود روشن می شوند و احتیاجی به روشن و خاموش کردن دستی ندارند.
● در محیط های داخلی از چند منبع نوری مختلف برای نورپردازی یک فضا استفاده کنید
برای فضاهایی مانند آشپزخانه، اتاق خواب و اتاق نشیمن چند منبع نوری به شما کمک می کند که حداکثر کارآیی را از فضا داشته باشید. نور تعبیه شده روی کانتر آشپزخانه نوری مناسب برای انجام کارهایی است که احتیاج به دقت و نور زیاد دارد. در حالی که یک آباژور پایه دار بلند کنار کاناپه راحت اتاق نشیمن بهترین جا برای مطالعه است. در حمام هم نور بالای آینه باید در حدی باشد که سایه روی آینه نیفتد و در عین حال باعث خیرگی نشود. این نور جدای نوری است که برای روشنایی کلی فضا در نظر گرفته شده است.
● در انتخاب آباژورها و چراغ های رومیزی بیشتر دقت کنید
به کاربری این دسته از نورها کمتر توجه می شود چرا که بیشتر جنبه تزیینی دارند. در حالی که به سادگی می توان با تعدادی آباژور یک محیط بزرگ را نورپردازی کرد بدون اینکه نیازی به نور سقفی یا دیواری باشد. البته قبل از هر چیز باید به فضایی فکر کنید که می خواهید آباژور مورد نظر را در آنجا قرار دهید و بررسی کنید که چه مقدار نور برای این فضا احتیاج دارید. گاهی لازم است چند آباژور با نورهای ملایم در دو یا سه نقطه از یک سالن قرار بگیرند در حالی که گاهی یک آباژور بلند با نور بیشتر برای ایجاد نقطه تاکید کافی است. شاید هم دوست داشته باشید از آباژورهای کوتاه رومیزی استفاده کنید.
● برای سقف های بلند و دکوراسیون های مدرن از نورهای مخفی استفاده کنید
در طراحی های امروزه، به طور معمول به جای استفاده از چندین لوستر و چراغ های دیواری از نورهای مخفی تعبیه شده در پشت طاقچه ها استفاده می شود که هم روشنایی ملایمی به فضای نشیمن و پذیرایی می بخشند و هم جای کمتری را اشغال می کنند. چنانچه از کلید های دیمِر برای این دسته از نورها استفاده کنید، در هر موقعیت نور متناسب را در اختیار خواهید داشت. لامپ های کم مصرف را نیز فراموش نکنید چرا که این نورها دیده نمی شوند و چنانچه از ظاهر لامپ های کم مصرف خوش تان نمی آید، بهترین موقعیت برای استفاده از آنهاست.
● نورپردازی شب را در اتاق کودکان فراموش نکنید
اغلب کودکان از تاریکی شب می ترسند، بنابراین هنگام طراحی اتاق کودک تان حتما فکری به حال نور شب در این فضا بکنید. یک چراغ خواب با نور ملایم می تواند هم مانع ترسیدن فرزندتان شود و هم روشنایی مورد نیاز شما را برای سرزدن های شبانه به کودک تان تامین کند و در عین حال به نوبه خود به زیبایی اتاق خواب کودک هم می افزاید.
● در انتخاب لوستر برای اتاق پذیرایی و فضاهای رسمی دقت کنید
شاید به نظر نرسد ولی لوسترها المان هایی بی نهایت حساس و تاثیرگذار هستند که عدم دقت در انتخاب نوع مناسب آن می تواند روی دکوراسیون کلی فضای خانه تاثیر زیادی داشته باشد. برای مثال چنانچه طرفدار مبلمان و رنگ های مدرن هستید، بهتر است سمت لوسترها و دیوارکوب های سنگین و کلاسیک نروید، چرا که تناقض آنها در محیط اصلا خوشایند نیست. فقط کافی است برای تهیه لوستر، عواملی مانند سبک دکوراسیون خانه، ارتفاع سقف، نوع نور مورد نیاز محیط و… را در نظر داشته باشید تا نورپردازیتان با سایر عناصر دکوراسیون داخلی همخوانی لازم را داشته باشد.
لامپ های LED را نیز فراموش نکنید
ممکن است شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید که طرفدار سفت و سخت لامپ های کم مصرف و قدیمی هستند. ولی بهتر است برای یک بار هم که شده لامپ های LED را امتحان کنید. این دسته از لامپ ها با وجود اینکه نسبت به لامپ های معمولی گران تر هستند ولی از نظر ظاهری هم زیباتر و کوچک ترند، هم انرژی کمتری تلف می کنند و عمرشان بسیار طولانی تر است. لامپ های معمولی حدود ۹۰درصد انرژی را به صورت گرما هدر می دهند در حالی که اتلاف انرژی درLED ها تقریبا صفر بوده و هیچ گرمایی پس نمی دهند. نکته مثبت دیگر این دسته از نورها، تنوع بی نهایت آنهاست؛ چه در رنگ و چه در سایز و میزان نور تولیدی، به طوری که می توانید برای هر فضا با هر کاربردی نوع خاصی از آنها را استفاده کنید.
● دیوارکوب ها فقط یک منبع نوری به شمار نمی روند
یکی از حساس ترین نورهای محیط، نورهای دیواری یا دیوارکوب ها هستند که در انتخاب آنها باید بسیار دقت کرد. این دسته از نورها به طور معمول در تمام نقاط خانه قابل استفاده هستند. اولین نکته ای که هنگام انتخاب آنها باید به آن توجه کرد کاربری این نور در محیط است. در فضایی مانند اتاق نشیمن، نوری ملایم با فاصله ای متناسب با پشتی کاناپه مورد نیاز است که ترجیحا نور به سمت سقف باشد. در حالی که در حمام، نور بیشتر و به سمت پایین بیشتر به کار می آید. پس قبل از خرید و نصب نورهای دیواری به کاربرد و محل نصب شان دقت کافی داشته باشید تا دچار سردرگمی نشوید. چنانچه در انتخاب نوع لامپ مورد نیازتان هم دچار تردید هستید، می توانید با یک طراح داخلی یا یک متخصص برق ساختمان مشورت و با خیال راحت مناسب ترین نور برای فضای داخلی منزل تان را تهیه کنید.

کاهش هزینه انرژی ساختمان در زمستان



 
 
قیمت حاملهای انرژی مداوما در تمامی کشورهای جهان در حال افزایش است که به تبع آن هزینه عملیاتی تاسیسات گرمایشی و سرمایشی ساختمانها نیز همه ساله فزونی می یابد. بدین لحاظ مالکان یا مدیران ساختمانها برای کاهش مصرف انرژی قبل از این که هزینه آن از حد تحمل فراتر رود باید چاره ای بیاندیشند. البته برای به حداقل رساندن مصرف انرژی الزاما باید در مراحل طراحی و اجرای ساختمان و تاسیسات اصول و ضوابط مشخصی را رعایت کرد. اما در مورد بناهای موجود که قبلا ساخته شده اند چه می توان کرد؟

 پاسخ دادن به 12 سوال زیر در کاهش مصرف انرژی ساختمان در زمستان راهگشا خواهد بود: 1- آیا می توان گرمایش کل ساختمان یا بخشهایی از آن را در ایام تعطیل متوقف کرد و یا حداقل دمای آن بخشها را در این ایام به میزان قابل توجهی کاهش داد (یعنی چیزی که اصطلاحا به آن تنزیل دما می گویند)؟
2- دیگ سیستم گرمایش شما چه موقع تمیز شده و مشعل آن کی تنظیم مجدد شده است و اصولا این کار را هر چند وقت به چند وقت انجام می دهید؟
3- آیا در سیستم گرمایش شما سیستم «تنزیل شبانه دما» که دمای آبگرم در گردش را متناسب با دمای هوای خارج تنظیم کند نصب شده است؟
4- آیا می توانید ورود هوای خارج به داخل ساختمان را به حداقل برسانید؛ مخصوصا در شبها، ایام تعطیل و هنگام پیش گرمایی صبحگاهی؟ آخرین باری که دمپرهای ورود هوای تازه را برای احراز صحت عملکردشان و نداشتن نشت بررسی کردید کی بود؟
5- اگر ساختمان شما اداری یا تجاری بوده و روزها و ساعتهای کار مشخص است آیا می توانید از «ماندگرمایی» استفاده نموده و یک ساعت قبل از خروج افراد از ساختمان گرمایش را متوقف کنید؟
6- آیا می توانید ساکنین ساختمان را راضی کنید که دمای میزان شده روی ترموستات اتاق را 2 تا 3 درجه کاهش دهند؟
7- آیا رطوبت زنها درست کار می کنند؟
بالا رفتن رطوبت اتاق موجب می شود افراد احساس گرما کنند، حتی وقتی گرمایش اتاق متوقف باشد.
8- اگر ساختمان شما مرتفع است آیا برای به حداقل رساندن «اثر دودکشی» آن یعنی صعود هوای گرم از راه پله ها، شافتها و مانند آن کاری کرده اید؟ یکی از کارها این است که از بسته ماندن درهایی که به این کانالها باز می شوند اطمینان حاصل گردد.
9- آیا برای جلوگیری از نفوذ هوا از درز پنجره ها و درهای خارجی از نوار درزبند استفاده کرده اید؟
10- اگر ساکنین از سوز سرما در کنار پنجره ها شکایت دارند ببینید آیا می توانید با افزایش فشار هوای داخل اتاقها از نفوذ هوای خارج از طریق منافذ پنجره ها جلوگیری کنید؟ این کار ممکن است با کاهش تخلیه (اگزاست) هوای داخل و افزایش هوای رفت به اتاقها صورت گیرد.
11- چنانچه روکار بیرونی ساختمان شیشه ای ساده است، برای کاهش نرخ انتقال حرارت از طریق شیشه ها آیا اضافه کردن یک لایه با ضریب انتشار پایین را مورد بررسی قرار داده اید؟ امروزه برای این امر گزینه های متعددی وجود دارند که روی نورگیری شیشه نیز تاثیر منفی نمی گذارند.
12- اگر پنجره ها قابل باز و بسته شدن هستند، چه کسی هر شب بسته بودن آنها را کنترل می کند؟ سریع ترین راه احراز بسته بودن پنجره های مشاهده عینی است.

تعریف کامل اکوستیک و نقش آن در معماری








تاريخچه :


زندگي پر از صداست و ما هميشه طالب شنيدن صداهاي خوش و حياتي هستيم و از صداهاي نا مطبوع و خطرناك گريزانيم. بطور كلي بايد گفت كه هر چه پيش مي دويم، بشر نسبت به حس شنوايي بيشتر توجه پيدا مي‌كند. پيشرفت روز افزون صنايع صوت از قبيل : تلفن ـ راديو ـ فونوگراف ضبط صوت روي فيلم و تهيه فيلمهاي صدا دار و غيره خود مي‌تواند بر اين موضوع دليلي مسلم باشد .


از نظر اهميتي كه آكوستيك يا علم صدا دارا مي‌باشد مي‌توان انتظار داشت كه اين موضوع در تاريخ علوم فيزيك جزو مطالب اساسي به شمار رفته باشد، در صورتي كه چنين چيزي نيست، زيرا در قبال تاريخ ساير علوم ، تاريخ آكوستيك قسمت از قلم افتاده و مهجوري بيش نيست. يكي از دلايل اين مهجوريت تاريخي اين است كه نظريه اساسي اصلي راجع به انتشار و اخذ صوت از زمانهاي بسيار قديم در تحولات فكر بشري پيدا شده و اسلوب اين فكر همان است كه امروزه مورد قبول ماست.


توليد صوت :


وقتي كه به يك جسم جامد ضربه وارد مي‌سازيم، توليد صدا مي‌كند. تحت بعضي از شرايط صداي حاصل ، بگوش انسان خوش آيند و مطبوع است و اين در واقع اساس پيدايش علم موسيقي است كه ساليان دراز قبل از تاريخ ضبط صوت ، موجود بوده است، اما موسيقي ، قرنها قبل از نظر علمي مورد تحقيق قرار گيرد، جزو صنايع ظريفه محسوب مي‌گرديد. اين مطلب مورد قبول عموم است كه اولين فيلسوف يوناني كه مبناي موسيقي را برسي نموده است. فيثاغورث مي‌باشد كه 6 قرن قبل از ميلاد زندگي مي‌كرده است .

ارتباط صوت و ارتعاش :
تجربيات يوميه نشان مي‌دهد كه احساس شنيدن وقتي براي ما پيدا مي‌شود كه شي كه در مجاورت ما واقع شده است به ارتعاش در آيد. مثلا اگر پهلوي ما جامي فلزي قرار داشته باشد چنانچه با يك قطعه فلز به بدنه جام بزنيم صدايي از آن به گوش مي‌رسد، و اگر با دقت به آن نگاه كنيم ملاحظه مي‌گردد كه در حين صدا دادن لبه جام غير واضح مي‌باشد و اين علامت ارتعاش سريع است .
اگر در اين هنگام پاندول سبك وزن ساده‌اي را به بدنه جام نزديك كنيم ضربه‌هاي پشت سر هم بدنه جام را روي پاندول كه دليل ارتعاش آن است بخوبي مشاهده مي‌كنيم. اما بعضي اوقات ارتعاش به اندازه‌اي سريع است كه با چشم ديده نمي‌شود و بايد با وسايل مختلف از قبيل وسيله فوق وجود آنرا در اجسام ظاهر ساخت .
• علاوه بر آزمايش‌هاي مربوط به هوا جامدات و مايعات نيز براي صوت ناقل خوبي هستند. هر كس مي‌داند كه با گذاشتن گوش خود بزمين مي‌تواند حركت عابرين پياده و چهارپايان را از مسافت نسبتا زيادي بشنود. همچنين اگر گوش خود را به ريل راه ‌آهن بچسبانيم حركت لكوموتيو و قطار را ممكن است از چندين كيلومتر بشنويم . خاصيت انتقال صوت در جامدات و مايعات قويتر از خاصيت مزبور در گازها مي‌باشد .
اغلب ديده‌ايم كه با وجوديكه پهلوي ريل راه ‌آهن ايستاده‌ايم ، صداي حركت قطاري را كه دور از ما واقع شده است نمي‌شنويم، و اگر بخواهيم صداي حركت قطار مزبور را بشنويم يا بايد گوش خود را به ريل بچسبانيم و يا اينكه يك سر ميله چوبي و يا فلزي را به ريل چسبانده و سر ديگر را روي گوش خود بگذاريم، طوريكه در هر دو حالت استخوان خارجي گوش به ارتعاش در آيد. به همين دليل است كه دياپازون را روي جعبه مخصوص قرار مي‌دهند تا صدايش قوي شود .
• صدا نتیجه ارتعاش یک جسم است و در محیط مادی (هوا یا آب) به صورت موج انتشار می یابد و ما در دستگاه شنوایی مان آن را با فعل و انفعالات فیزیولوژیک درک می کنیم.
• بسامد : تعداد حرکت نوسانی را در مدت زمان معین بسامد می نامند.(هر حرکت کامل نوسانی تناوب نامیده می شود).زمان اندازه گیری نوسان ها ثانیه می باشد و تعدادشان با واحد هرتز مشخص می شود. ثانیه/تعداد نوسان Hz=
• هرقدر بسامد صدا بیشتر باشد یعنی حرکت ارتعاشی تندتر باشد صدای حاصل زیرتر و هرقدر بسامد آن کمتر باشد بم تر خواهد بود. اما گوش انسان تنها قادر به شنیدن صداها در بازه بسامدی بین 20 تا 20000هرتز می باشد.
• برای تولید و انتشارات امواج آکوستیکی ، ارتعاشهایی را که سبب تولید و انتقال موجهای آکوستیکی می‌شوند بر حسب حدود فرکانسشان به سه دسته تقسیم می‌شوند: ارتعاشهای صوتی که در ایجاد صدا موثرند و با گوش شنیده می‌شوند. حدود فرکانس ارتعاشهایی از این نوع که در ایجاد صدا موثرند و با گوش شنیده می‌شوند، بین 20 الی 15000 سیکل بر ثانیه می‌باشد. ارتعاشهای فراصوتی از فرکانسهای 15000 سیکل بر ثانیه به بالا و ارتعاشهای فروصوتی، از فرکانسهای 20 سیکل بر ثانیه به پایین.
• طول موج : جسم مرتعش هر تناوب کامل را در مدت زمانی مشخص انجام می دهد . واحد طول موج متر بوده و هرچه این مقدار کوتاهتر باشد صدا زیرتر و در صورت بلند بودن صدا بم تر می باشد.
• دامنه : حداکثر مسافتی که جسم مرتعش از نقطه تعادل خود در وسط به دو طرف (نقاط اوج ) طی می کند. . دامنه بیانی از شدت صداست. هرچه دامنه صدا بلندتر صدا شدیدتر و در صورت کوتاه بودن صدا ضعیف تر است.
• شدت صوت :احساس بلندی و کوتاهی صدا مربوط به انرژی حمل شده با امواج صوتی است و بر حسب واحد دسی بل می‌باشد که یک واحد مقایسه‌ای است و عبارت است از ده برابر log نسبت شدت صدای مورد نظر به شدت یک سطح مقایسه‌ای که بطور قراردادی صدایی است که دارای ۰۰۰۲/۰ میکرو بار فشار بوده و به عنوان آستانه شنوایی در انسان در نظر گرفته می‌شود.
فرکانس شنوایی انسان بین۲۰۰۰۰ - ۲۰ سیکل در ثانیه انجام می‌شود که دارای شدتی برابرا ۶۰ - ۳۰ دسی بل می‌باشد.
• تفاوت بلندي و شدت صوت : شدت صوت يك كميت فيزيكي است اما بلندي صوت يك خاصيت فيزيولوژيكي كه علاوه بر شدت صوت به گوش انسان نيز بستگي دارد .
• نوفه : نوفه يا سر و صدا واژه‌اي است كه براي توضيح وضعيت صدا در زمان‌هاي به خصوص به كار مي‌رود. صدا، تعريف نوفه بر اساس جنبه‌هاي فيزيكي صدا ممكن نيست، چرا كه يك صدا مي‌تواند در يك لحظه "خواسته" باشد، در صورتي كه در شرايط ديگر يا براي همان افراد "ناخواسته" باشد و به عنوان نوفه تلقي شود و لذا به دليل مطرح شدن عوامل ذهني و فيزيولوژيكي و حالات دروني ارائه تعريف براي آن مشكل است. اما به طور كلي به صداهاي ناخواسته يا آزاردهنده كه به هر دليلي بر فعاليت‌هاي روزانه ما اثر منفي بگذارد، نوفه گفته مي‌شود. صداها زماني ناخواسته گفته مي‌شود كه: - صحبت كردن و برقراري ارتباط ميان افراد را تحت تأثير قرار دهند. - در فرآيندهاي فكر كردن و تمركز فكري اختلال ايجاد كنند. - از انجام مناسب فعاليت‌ها جلوگيري نمايند .
• شیوش ( طنین یا رنگ صوتی): صداهای موسیقیایی و سازها دارای شیوش خاص خود هستند و علت تشخیص صدای سازها از یکدیگر در حال نواختن یک نت مشترک همین امر است. صدای بی شیوش منحنی سینوسی دارد و منظم است.
• هارمونیک(موج فرعی) : صدای شما ترکیبی از چند موج صوتی است. دانشمندان هر موج صوتی را "هارمونیک" می نامند. مجموع این هارمونیک ها، صدای شما را به شکل یک موج پیچیده ی صوتی تشکیل می دهند. تفاوت صدای افراد ناشی از تفاوت در همین هارمونیک ها می باشد.
• نواک : بیانی از زیر یا بم بودن یک صداست. بعضی صداهای غیر موسیقیایی شیوش دارند اما تشخیص نواک در آنها مشکل می باشد. مانند صدای باران
• پژواک : وقتی داخل یک سالن بزرگ و یا یک معبد با صدای بلند سخن می گوییم،انعکاس صدای خود را پی در پی می شنویم.به این پدیده اکو یا پژواک می گویند .. پژواک زمانی تولید می گردد که از موانع انعکاس یابند.اما همه اشیا صوت را منعکس نمی کنند.برخی از اشیا مثل چوب،جوت(کنف هندی)،مقوای نازک وموارد دیگر صوت را جذب می کنند. جهت شنیدن پژواک لازم است که مانع منعکس کننده صوت در فاصله حداقل 17متری از منبع صوتی قرار گیرد.زیرا اثر صوت به مدت یک دهم ثانیه در گوش ما پدیدار می ماند.اگر یک سیگنال صوتی به گوش ما برسد،وبه دنبال آن در یک دهم ثانیه سیگنال صوتی دیگری نیز به گوشمان واردشود،سیستم شنوایی گوش،آن را تشخیص نخواهد داد. سرعت صوت 340 متر در ثانیه می باشد.
• پس آوا : مدت دوام آوا پس از خاموش شدن سرچشمه آوا را پس آوا گویندکه کمیتی قابل محاسبه است.هرپه پس آوا در یک فضا بیشتر باشد وضوح کمتر است.(طنین)
ادامه نوشته

آجر چیست؟

آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها قوانین و نظایر آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف اجاق ها به پختن آجر پی برده اند.

کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.

فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده ۱۲ میلادی بوده که ابتدا از ایتالیا شروع شد.

در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها هنوز پا بر جا هستند.

نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم

آرامگاه شاه اسماعیل سامانی در بخارا و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای قدیمی می باشند.

انواع آجر در ایران قدیم

در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی حدود ۱۰×۳۸×۳۸ سانیتی متر بوده پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند آتشکده ها به کار رفته است اندازه آجر این دوره جدود ۴۴×۴۴×۷تا ۸ بوده است و بعد های آن ۲۰×۲۰×۳ تا۴ سانتی متر کاهش یافت .

در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد ۵×۲۵×۲۵ سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد ۴۰×۴×۵ سانتی متر استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن ۵×۱۰×۲۰ بوده است آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و…

مراحل ساخت آجر عبارتند از :

کندن و ستخراج مواد خام

آماده سازی مواد اولیه

قالب گیری

خشک کردن

تخلیه و انبار کردن محصول

انواع کوره های آجر پزی

پس از خشک شدن خشت ها را در کوره می چینند طرز چیدن آنها طوری است که بین آنها فاصله وجود دارد تا گازهای داغ و شعله بتواند از لای آنها عبور کند کوره های آجر پزی سه هوع هستند:

کوره تنوره ای هوفمان و تونلی

قابل ذکر است که کوره های تونلی مدرن ترین کوره های آجر پزی می باشند که در آنها سرامیک های ممتاز و صنعتی نیز می پزند ویزگی های آجر آجر خوب باید در برخورد با آجر دیگر صدای زنگ بدهد صدای زنگ نشانه سلامت توپری و مقاومت و کمی میزان جذب آب آن است آجر خوب باید در آتش سوزی مقاومت کند و خمیری و آب نشود رنگ آجر خوب باید یکنواخت باشد و همچنین باید یکنواخت و سطح آن بدون حفره باشد سختی آجر باید به اندازه ای باشد که با ناخن خط نیفتد.

استاندارد آجر در ایران

بنابر آخرین استاندارد ایران به تاریخ ۷ خرداد ۱۳۵۷ در مورد آجرهای رسی آجرها به دو گروه دستی و ماشینی تقسیم بندی می شوند آجر های دستی خود به دو نوع فشاری و قزاقی سفید و آجر ماشینی نیز به توپر و سوزاخ دار گروه بندی شده اندمیزان جذب آب مطابق استاندارد ایران در آجرهای دستی حداکثر ۲۰% در آجر های ماشینی ۱۶% و حدلقل برای هر دو نوع آجر ۸% تعیین شده است .

انواع آجر غیر رسی و اشکال آن

آجر جوش آجر خاص در صنعت سفال پزی است که در کشورهای صنعتی دارای اهمیت ویزه ای است از این آجر برای نماسازی ساختمان ها فرش کف پیاده روها پوشش بدنه و کف آبروها و مجراهای فاضلاب و تونل ها و ساختن دودکش ها فرش کف کارخانه ها انبارهای کشاورزی و سالن های دامداری پرورش طیور استخر های صنعتی و جز اینها استفاده می شود

انواع خاص آجر تولیدی در کشور های اروپایی آجر هایی در کشورهای صنعتی اروپاتولید می شوند که هنوز تولید آن در ایران مرسوم نشده است از آن جمله بلوک های تو خالی آتش بند برای نصب دور ستون ها به منظور جلوگیری از نفوذ آتش قطعات ویزه به شکل منحنی های کوز و کاس قطعات درپوش روی دیوار قطعاتی که از اجزا هستند مانند کلوک سرقد گوشه و جزاینها که هنوز در ایران تولید نمی شوند

آجرها گروهی از مصالح هستند که به صورت صنعتی تولید و جایگزین سنگ شده اند و درحقیقت سنگی ساخته دست بشر هستند، سنگی دگرگون که از تغییر وضعیت خشت پدید میآید. این گروه از مصالح که اولین تولید صنعتی و انبوه مصالح ساختمانی به دست بشر به شمار می‌آیند براساس نوع مواداولیه، روند تولید و محل مصرف به انواع متنوعی تقسیم می شوند. آجرهای رسی که اولین و فراوان ترین آنها هستند قدمت چندهزار ساله دارند. با پیشرفت تکنولوژی و علم شیمی انواع بی شماری از آجرها با کیفیت های مختلف، ابعاد و شکل ظاهری متنوع راهی بازار مصرف شده اند.

آجرها و فراورده های رسی

آجر رسی از قدیمی ترین مصالح ساختمانی که به وسیله بشر تولید شده است، می باشد. سنگ باوجود فراوانی و استقامت به راحتی در دسترس قرار نمی‌گیرد، این مصالح طبیعی فرم دلخواه را به آسانی به خود نمی‌گیرد و با صرف هزینه بسیار قطعات آن یکسان می گردند و در این حالت نیز دورریز زیادی از خود به جا می گذارد. در حالی که گل حاصل از خاک رس که منشا تهیه آجر است به راحتی شکل دلخواه را به خود می گیرد و محصولی همگن به دست می‌دهد.

از این رو می توان با قالب زدن گل و حرارت دادن آن مصالحی سخت، دارای مشخصات فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی یکسان، متناسب با کاربرد، منطبق با فیزیک بدن انسان، با فرآیند تولید ساده، سریع و حمل ونقل آسان تولید کرد.

مصارف آجر

به اعتقاد باستان شناسان، اولین بار آجر در سرزمین بین النهرین تهیه شده است. به هر صورت باید آجر پس پیدایش آتش و در نواحی که معادن سنگ وجود نداشته اند اختراع شده باشد. نمونه های زیبا و باعظمت کاربرد آجر در معماری ایران باستان نماینده پیشرفت درخشان ایرانیان در تولید و مهندسی کاربرد این مصالح است. در این میان می توان از زیگورات چغازنبیل، ایوان مدائن، کاخ های فیروزآباد و لرستان در قبل از اسلا م و همین طور مساجد جامع اصفهان و یزد، گنبد کاووس و ارگ تبریز مربوط به دوران بعد از اسلا م نام برد.

رمز توانایی آجر در خلق شگفت انگیزترین ساختمان های تاریخ در تناسبات آن نهفته است. این ابعاد در طی زمان متحول شده و در حال حاضر با ساختار و توانایی بدن انسان هماهنگ شده است. ابعاد آجر به طریقی است که به راحتی در یکدیگر قفل و بست می گردند. این خاصیت، کیفیت های مهندسی بی شماری از جمله در محل اتصال دو دیوار به یکدیگر به وجود میآورد. آجرها به کمک ملا ت به یکدیگر متصل می شوند و سطح یکنواختی را به وجود میآورند. این ابعاد متناسب باعث شده است که این مصالح به منظور اجرای دهانه های وسیع به صورت قوس و طاق و گنبد که از زمان قبل از ساسانیان در ایران رواج داشته است، کارآیی منحصر به فردی داشته باشد.

خواص آجر باعث شده است که به عنوان مصالح پرکننده دیوار و سقف از جمله پرمصرف ترین مصالح باشد. زیبایی آجر و الگوی حاصل از آجر چینی باعث شده است که به صورت نما در داخل و خارج بنا مورد استفاده قرار گیرد و هویت خاصی به ساختمان ببخشد. استفاده از آجر به عنوان فرش کف و پلکان، فارغ از مقاومت مطلوب آن ویژگی های اقلیمی این مصالح کویری را بیشتر به نمایش می گذارد.

روش نوین امروزی، وسایل فنی زیاد و امکانات فراوانی را به دست معماران داده است که با وجود مدرن بودن، وسیله ای برای شکفتن روح حساس و زیباشناس آنها است. البته تنها آجر وسیله شناخت این زیبایی روحی نیست و عناصر بسیاری نیز این عمل را به خوبی انجام می دهند ولی فرق بین آنها در این است که آجر قابلیت ایفای هر منظوری را دارد و باوجود گذشت قرون متمادی هنوز مدرن است. یک ساختمان آجری جزئی از طبیعت است و همآوایی آن را نه تنها به هم نمی زند بلکه رنگ و فرم بدیعی نیز به آن می بخشد و با این وجود هیچ گاه کهنه نبوده و نیست و همراه با زمان پیش می رود. به هر حال یک ساختمان آجری همانند یک فرش دستباف، ترکیب بدیعی از سلیقه های بی انتهای معماران هنرمند است.

بر طبق استاندارد شماره ۷ ایران آجرهای مصرفی در نما باید دارای مشخصات زیر باشند:

- معایب ظاهری: آجرنما باید عاری از معایب ظاهری مانند ترک خوردگی، شوره زدگی، آلوئک و نظایر آن باشد.

- لبه های آجر: خط فصل مشترک سطوح آجرها باید مستقیم و زوایای تلا قی آنها قائمه و سطوح شان صاف باشد.

- در آجرهای سوراخ دار: سوراخ ها باید عمود بر سطح بزرگ آجر و به طور یکنواخت در سطح آن توزیع شده باشند و جمع مساحت آنها باید بین ۲۵ تا ۴۰ درصد سطح آجرها باشد. بعد سوراخ های مربع و قطر سوراخ های دایره ای باید حداکثر به ۲۶ میلیمتر محدود شود و در ضخامت دیواره بین سوراخ و لبه آجر بیش از ۱۵ میلیمتر و فاصله بین دو سوراخ بیش از ۱۰ میلیمتر باشد.

- مقاومت در برابر یخبندان: آجرهای مصرفی در نما باید در برابر یخبندان پایدار باشند و در آزمایش یخ زدگی دچار خرابی ظاهر مانند ورقه ورقه شدن، ترک خوردن و خوردگی نشوند.

- قطعات نازک آجری (آجر دوغایی) مورد مصرف در نماسازی به ابعاد ۲۰* (۴۰ یا ۳۰) * ۲۰۰ میلیمتر با قطعات موزائیکی نازک آجری نما به ضخامت ۲۰ یا ۳۰ میلیمتر با نقش چند آجر بندکشی شده (آجر موزاییکی) ساخته می شوند حداقل باید دارای مشخصات آجرهای ماشینی با مقاومت متوسط مندرج در استاندارد شماره ۷ ایران باشند.

- ترک در سطح آجر: وجود یک ترک عمیق در سطح متوسط آجر حداکثر تا عمق ۴۰ میلیمتر در آجر پشت کار بلا اشکال است ولی به طور کلی درصد آجرهای ترک دار نباید بیشتر از ۲۵ باشد.

- پیچیدگی، انحنا و فرورفتگی: پیچیدگی در امتداد سطح بزرگ آجر حداکثر ۴ میلیمتر و در امتداد سطح متوسط آجر تا ۵ میلیمتر مجاز است. آجر نباید انحنا و فرورفتگی بیش از ۵ میلیمتر داشته باشد و این مقدار در صورتی قابل قبول است که میزان آن از ۲۰ درصد کل آجرها افزایش پیدا نکند.

- سایر موارد: آجر باید کاملا ً پخته و یکنواخت و سخت باشد و در برخورد با آجر دیگر صدای زنگ دار ایجاد کند. به علت عدم چسبندگی آجرهای کهنه به ملا ت حتی المقدور از آنها استفاده نمی شود و تنها در صورت انجام پیش بینی های لازم به صورت ساییدن یا برس سیمی استفاده از آن مجاز خواهد بود.

آجرهای ساختمانی مقاومت خوبی در برابر آتش دارند به طوری که یک دیوار ۲۲ سانتی متری از آجر در حدود شش ساعت در برابر آتش سوزی مقاومت از خود نشان می دهد.

آرملات

  • علت تعبیه درزهای انقباضی چیست ؟
    به علت پدیده انقباض ناشی از خشك شدن (Drying Shrinkage) ، در بتن ترك‌های انقباضی به وجود می آید. با ساخت درزهای انقباضی، ترك‌ها به محل‌های از پیش تعیین شده منتقل می شوند. این محل‌های از پیش تعیین شده، همان محل‌های درز انقباضی است.
  • فواصل درزهای انقباضی تابع چه پارامتری است ؟
    بنابر توصیه ACI این فاصله به ضخامت دال بتنی بستگی دارد و بین 24 تا 36 برابر ضخامت بتن است.
  • حداكثر فواصل درزهای انقباضی چه قدر است ؟
    5متر
  • آیا برای نسبت طول به عرض پانل‌های اجرا شده آرملات عدد خاصی توصیه می گردد؟
    این نسبت بنابر توصیه انجمن پوشش‌های بتنی آمریكا حداكثر به 25/1 و بنابر توصیه انجمن بتن آمریكا، حداكثر به 5/1 محدود می شود. به طور كلی توصیه می شود پانل‌ها به شكل مربعی نزدیك باشند.
  • آیا با اجرای آرملات می توان از ضخامت بتن سازه‌ای كم كرد ؟
    آرملات را نمی توان جایگزین بتن سازه كرد ولی می توان به اندزه ضخامت آن از ضخامت مورد نیاز بتن سازه‌ای كم كرد.
  • آیا می توان آرملات را بر روی كف قدیمی چون موزائیك یا آسفالت اجرا كرد ؟
    خیر، زیرا بستر كار باید صلب، تمیز و محكم و عاری از هر گونه گردوخاك و مواد روغنی و نفتی باشد.
  • درجه حرارت مناسب برای اجرای آرملات چه قدر است ؟
    بین 5 تا 30 درجه كه باید تا حداقل 24 ساعت پس از اجرای كف حفظ گردد.
  • آیا استفاده از ضد یخ در شرایط سرد زمستانی برای اجرای آرملات مجاز است ؟
    خیر
  • منظور از درزهای اجرایی كدام درزهاست ؟
    درزهای اجرایی یا درزهای ساخت و ساز، درزهایی هستند كه در پایان یك شیفت كاری و به ناچار ایجاد می شوند. می توان از این درزها به عنوان درز انبساطی یا انقباضی نیز استفاده كرد.
  • آیا ترافیك انسانی با بار ناشی از جابجایی و غلطاندن قطعات فلزی به وسیله لیفتراك قابل مقایسه است؟
    بله، ترافیك انسانی بیش از 10 هزار نفر در روز بر روی یك كف‌‌پوش بتنی با نیروی ناشی از عبور چرخ فلزی یا پلی‌آمیر (مثلاً حمل قطعات بوسیله لیفتراك) معادل می باشد.
  • شستشوی كف‌پوش‌های آرملات باید در چه فواصل زمانی انجام شود؟
    حداقل 1 بار در سال ولی زمان توصیه شده هر 6 ماه یك بار می باشد.
  • آیا لازم است كف‌پوش در طی فواصل زمانی توسط مهندس مجرب مورد بازدید قرار گیرد؟
    این كار باید در مواقع مورد نیاز انجام شود در حالی كه ACI توصیه می كند این بازدید، حداقل 1 بار در سال انجام شود .
  • مرمت درز و كنترل مواد درزگیر را باید حداقل در چه فواصل زمانی انجام داد؟
    حداقل 1باردرسال
  • استفاده از كلرید كلسیم در ساخت آرملات كه معمولاً در ساخت بتن به عنوان یك افزودنی (Aditive) از آن استفاده می شود، چه تأثیری دارد؟
    این افزودنی انقباض بتن را افزایش داده و ممكن است در ایجاد تابیدگی (Curling) اثر مخربی به جا گذارد.
  • استفاده از بتن‌‌های ضد انقباض به جای بتن‌های سیمان پرتلند معمولی، آیا مقاومت سایشی بتن را افزایش می دهد؟
    بله، در صورت طراحی مناسب بین 30 تا 40 درصد افزایش می دهد.
  • آیا می توان برای جبران انقباض بتن و جلوگیری از Curling از بتن ضد انقباض استفاده كرد؟
    بله، ولی این كار نیاز به برآوردن الزامات خاصی دارد. از جمله این الزامات رعایت حداقل تسلیح به میزان 0/015 است.
  • كاربرد بتن ضد انقباض چگونه ترك‌ها را كاهش می دهد؟
    كاربرد این بتن بر مقاومت كششی یا خمشی بتن تأثیر ندارد ولی در این نوع بتن، لنگرهای خمشی ایجاد شونده در دال كاهش می یابد و در نتیجه ترك‌خوردگی كاهش می یابد.
  • آیا كاربرد بتن ضد انقباض باعث ایجاد یك تابیدگی معكوس در بتن نمی شود؟
    بله، ولی این تابیدگی معمولاً با بار مرده ناشی از وزن تعادل می یابد.
  • حداقل ضخامت رویه‌های ساخته شده از بتن ضد انقباض چه قدر است؟
    7/5 سانتیمتر
  • زمانی كه بستر موجود، با مواد نفتی و روغنی آلوده شده باشد، از چه رویه‌ای باید استفاده كرد؟
    لازم است از رویه‌ای بتنی به ضخامت حداقل 10 سانتیمتر استفاده شودكه 2 سانتیمتر فوقانی آن از بتن ضد سایش یا “آرملات” باشد.
  • براساس استاندارد DIN 18560 ، حداقل ضخامت آرملاتی كه در معرض ترافیك عبوری كمتر از 100 نفر در روز یا تردد چرخ‌های بادی قرار دارد، چقدر است؟
    8 میلیمتر برای آرملات غیر فلزی و 6 میلیمتر برای آرملات فلزی
  • عمق درزهای كنترلی یا انقباضی چقدر است؟
    بین1/3 تا 1/4 ضخامت دال و حداقل 5/2 سانتیمتر می باشد.
  • افزایش اسلامپ بتن چه تأثیری بر فواصل بین درزها دارد؟
    با افزایش اسلامپ بتن، فاصله مجاز بین درزها، كاهش می یابد.
  • 33- آیا پدیده آب انداختن (Bleeding) با انقباض بتن ارتباط دارد؟
    بله، حتی می تواند باعث ایجاد تابیدگی و Curling در دال بتنی شود.
  • چه ارتباطی بین مدول الاستیسیته و مقاومت فشاری بتن و قابلیت انقباض آن وجود دارد؟
    با افزایش مقاومت فشاری و به تبع آن مدول الاستیسیته، قابلیت انقباض بتن افزایش خواهد یافت.
  • علت وقوع ترك‌خوردگی در بتن چیست ؟
    علت وقوع ترك‌خوردگی آن است كه به واسطه وجود قیود داخلی، تنش‌های موجود از تنش‌های مجاز در یك نقطه تجاوز می نماید و در نتیجه ترك‌خوردگی اتفاق خواهد افتاد.
  • چه ارتباطی بین نسبت آب به سیمان و انقباض بتن وجود دارد؟
    با افزایش نسبت آب به سیمان، انقباض افزایش خواهد یافت.
  • چه ارتباطی بین اسلامپ بتن و انقباض بتن وجود دارد؟
    با افزایش اسلامپ، انقباض افزایش خواهد یافت.
  • پدیده تابیدگی (Curling) در بتن ناشی از چیست ؟
    این پدیده از آن ناشی می شود كه انقباض بتن در بالا و پایین آن متفاوت است و به طور طبیعی انقباض در بالا بیشتر است.
  • كاربرد اصلی درزهای انقباضی در كجاست ؟
    در مكان‌هایی است كه بین بتن و سازه‌های مجاور آن (Interaction) وجود دارد. لذا این درزها بیشتر در مجاورت دیوارها، ستون‌ها و پی‌هاو محل‌های بارگذاری تعبیه می‌شوند.
  • چه شكلی برای درز انبساطی در اطراف ستون‌ها توصیه می‌شود؟
    هم به صورت مربعی شكل و هم دایروی امكان‌پذیر است ولی در شكل دایروی، با تمركز تنش كمتری مواجهیم.
  • عرض یك درز انبساطی حدوداً چقدر است؟
    2 سانتیمتر
  • عمده ترین درزهایی كه در مبحث درزبندی كف‌های بتنی با آن مواجهیم كدام است؟
    درزهای انقباضی، زیرا تعداد آنها بیش از سایر انواع درزهاست.
  • انقباض ناشی از خشك شدن (Drying Shrinkage) برای بتنی با اسلامپ حدود 8 سانتیمتر به ازای هر طول 30 متری چقدر است ؟
    1/5 سانتیمتر
  • پر كردن درزها در چه فاصله‌ای پس از ساخت درز انجام می شود؟
    بین 3 تا 6ماه
  • سختی حداقل و كنش طولی حداقل ماده درزگیر چه قدر است؟
    سختی 50 ShoreA و كنش 6 درصد
  • آیا باید سطح تمام شده درزها پر شده با سطح آرملات در یك تراز باشد؟
    خیر، باید حداقل 6/0 سانتیمتر پائین‌تر از سطح تمام شده آرملات باشد.
  • وقتی از Dowel bars برای انتقال برش استفاده می شود، آیا لازم است دو سر آن به بتن بچسبد؟
    خیر، صرفاً یك طرف آن باید به بتن بچسبد و سر دیگر آن در داخل یك غلاف (cap) آزادانه حركت كند.
  • وقتی برای ایجاد درز از روش برش‌زن بتن استفاده شود، حداكثر زمانی كه پس از بتن‌ریزی می توان عملیات برش‌زنی را انجام داد چقدر است؟
    حداكثر 12ساعت

آشنایی با cpm

cpm بمعنای مسیر بحرانی است که در کنترل پروژه بکار میرود و مسیری از فعالیتهای یک پروژه است که دقیقا بایستی مطابق برنامه زمانی پیش بینی شده اجراء شوند و تاخیر در اجرای هر کدام از فعالیتهای این مسیر مجاز نیست و در صورت تخلف ، مدت اجرای پیمان به همان میزان اضافه خواهد شد.

در دهه ۱۹۵۰ میلادی گروهی از دانشمندان رشته تحقیق در عملیات(Operation Research) به فکر ایجاد روشی برای برنامه­ریزی پروژه­ها افتادند. آنها تکنیکی را به عنوان طولانی­ترین مسیر غیر قابل کاهش رویداد­ها، برای اجرای پروژه تعمیرات اساسی یک نیروگاه برق ابداع نمودند. این تکینک بعد­ها به عنوان تکینیک ترتیب اصلی نامیده شد؛ که شباهت بسیار زیادی به روش­های CPM و (Program Evaluation and Review Technique)PERT داشت. ولی این روش هرگز به صورت رسمی چاپ و منتشر نشد. تقریبا همزمان با این رویداد(۱۹۵۷)، شرکت تولیدی دوپان، یک گروه تحقیقاتی را مأمور بررسی روش کاربرد­های جدید مدیریت در امور مهندسی شرکت نمود. این گروه بعد­ها با دکتر جان ماچلی از مرکز پژوهش­های علمی شرکت یونیواک و مهندس کلی، از شرکت رمینگتون تکمیل شد. این گروه موفق به ابداع روش CPM شد.
این روش برای اولین بار در پروژه ساخت یک کارخانه برای شرکت دوپان به‌کار گرفته شد. پس از آن شرکت دوپان برای تعمیرات اساسی، در یکی از کارخانجات خود که دارای سیستم تولیدی پیوسته بود، از CPM استفاده کرد. برای انجام تعمیرات باید این خط تولید متوقف می­شد؛ بنابراین هرگونه اقدام و ابتکاری که در کاهش زمان تعمیرات می­توانست مؤثر باشد، کمک مهمی به شرکت می­کرد. با استفاده از روش CPM زمان کل تعمیرات از ۱۲۵ ساعت به ۹۳ ساعت و در دوره­های بعدی به ۷۴ ساعت کاهش پیدا کرد.

اساس روش CPM
همان‌طور که ذکر شد، روش­های گوناگونی برای تحلیل، برنامه­ریزی، زمان‌بندی و کنترل پروژه ابداع شده­اند؛ که روش نمودار میله­ای و روش­های تحلیل شبکه از جمله رایج‌ترین آنها هستند. روش­های تحلیل شبکه؛ که در آنها از نمودارهای شبکه استفاده می­شود، برای جبران تقاط ضعف عمده نمودار­های میله­ای ابداع شده­اند. اساس این روش­ها عموما بر نظریه گراف مبتنی است. روش CPM نیز جزء روش­های تحلیل شبکه است.
یک شبکه، تصویری از پروژه است که فعالیت­های پروژه و روابط میان آنها را نشان می­دهد. شبکه مانند قلب در کالبد روش­های تحلیل شبکه است. مدیر پروژه، کارشناسان، پیمانکاران و واحد­های سهیم در اجرای پروژه، با در اختیار داشتن شبکه، می­توانند تصورات و فرضیات قبلی خود درباره فعالیت­های پروژه و روابط میان آنها را به طور عینی بررسی کرده و آنها را اصلاح نمایند. برای ترسیم شبکه که در واقع تصویر عینی روابط فعالیت‌های پروژه است، باید روابط میان فعالیت­های پروژه را تعریف و تعیین کرد.
در هر شبکه حداقل یک راه(از اولین واقعه شبکه شروع و تا آخرین واقعه پروژه) وجود دارد؛ که شامل طولانی­ترین زمان است. به این مسیر یا راه، مسیر بحرانی گفته می­شود. رویداد­های بحرانی در یک شبکه، رویدادهایی هستند که دارای کمترین شناوری‌(که معمولا صفر است)، هستند؛ یعنی تفاضل بین زودترین و دیرترین تاریخ وقوع(شناوری) این رویداد­ها، صفر است. مسیر بحرانی نیز مسیری است که از آغاز تا پایان همواره از رویداد­های بحرانی عبور می­کند.
مسیر بحرانی در واقع، وقت­گیرترین توالی رخداد­ها و فعالیت­های لازم برای تکمیل پروژه است؛ که مدت اجرای پروژه نیز برابر طول مسیر بحرانی است.
در روش مسیر بحرانی با استفاده و توجّه کامل به مدت زمان، ارتباطات، وابستگی­ها و توالی فعالیت­ها، زود­ترین و دیرترین زمان شروع و خاتمه هر فعالیت، به طور قطعی، تعیین و مشخص می­شود. توجه اصلی این روش روی محاسبه زمان­های شناوری(فرجه) و میزان انعطاف در زمان اجرای فعالیت­ها است.

موارد استفاده از CPM
قبل از اینکه مشخص شود که روش CPM با چه پروژه­هایی تناسب دارد، باید فعالیت­ها را با توجه به احتمال اجرا و زمان اجرای آنها، تقسیم‌بندی کرد.
در یک پروژه، تعدادی از فعالیت­ها هستند که در زمان برنامه­ریزی(قبل از اجرا) مشخص است که به طور قطعی و مسلم انجام خواهند شد؛ که به آنها “فعالیت‌های قطعی” می­گویند. ولی ممکن است اموری وجود داشته باشند، که انجام آنها الزامی ­شود و یا ممکن است که احتیاجی به انجام آنها نباشد. برای مثال در پروژه تعمیرات اساسی کارخانه، قبل از توقف ماشین­ها و بازرسی قطعات، نمی­توان گفت که آنها احتیاج به تعویض دارند یا خیر، به چنین فعالیت­هایی که انجام آنها قطعی نباشد؛ “فعالیت­های احتمالی” می‌گویند. همچنین از نظر طول زمان اجرای یک فعالیت نیز فعالیت­ها را می­توان به دو گروه: فعالیت­های دارای زمان معین و فعالیت­های دارای زمان احتمالی تقسیم­بندی کرد. فعالیت­های دارای زمان احتمالی، برخلاف فعالیت­های دارای زمان معیّن، زمان اجرای آنها ثابت نیست و این زمان نسبت به حد متوسط برآوردها، انحراف زیادی دارد. مثلا در فصول بارندگی و در مناطق پرباران، فعالیت‌های جاده­سازی، به علت بارندگی، دارای زمان احتمالی هستند.
برای پروژه­های فاقد فعالیت­ها و زمان­های احتمالی، روش CPM مناسب است. همچنین برای پروژه­های فاقد فعالیت­های احتمالی، ولی دارای زمان­های احتمالی، روش PERT مناسب است. برای پروژه­های دارای فعالیت­های احتمالی کاربرد GERT مناسب­تر است.
دو روش PERTو CPM دارای اختلافات عمده با همدیگر نیستند، بلکه فقط روش محاسبه مدت زمان انجام فعالیت­ها در این دو متفاوت است. در برآورد مدت زمان فعالیت­ها در روش PERT از متوسط زمان مورد انتظار و در CPM از محتمل‌ترین زمان ممکن استفاده می­شود.
امروزه با کاربرد روش­هایی مانند PERT و CPM، علاوه بر محاسبات زمانی، مسائلی، نظیر تخصیص و تسطیح منابعی مانند هزینه نیروی انسانی و تجهیزات و موازنه هزینه و زمان، قابل حل هستند.

قوانین رسم شبکه های مسیر بحرانی(CPM)
1-هر فعالیت باید فقط یکبار روی شبکه ظاهر شود. ۲-دو فعالیت نباید دارای یک اسم مشابه باشند. ۳-شبکه باید فقط دارای یک رویداد آغازین،یک رویدادپایانی باشد. ۴-هر تعداد فعالیت میتواند از یک رویداد آغاز شود،یا به یک رویداد ختم شود.ولی دو فعالیت نمیتونند دارای یک رویداد پایه و یک رویداد پایان باشند. ۵-یک شبکه نمودار دارای مقیاس زمان نیست(به استثنای مواردی که شبکه را عمدا با مقیاس زمان رسم میکنند)بنابراین طول کمانهای نشان دهنده فعالیتها در شبکه ها اهمیت یا مفهوم بخصوصی ندارد. ۶-راستای جغرافیای فعالیتها دارای مفهوم ویژه ای نیست.ولی مناسب است شبکه ها همواره به صورتی رسم شوند که رویدادپایه در سمت چپ رویداد پایان قرار گیرد.(جهت فعالیتها از چپ به راست باشد)یا حداقل روی صفحه کاغذ حالت عمودی داشته باشند. ۷-رویدادها به گونه ای شماره گذاری شوند که همواره شماره رویداد پایه هر فعالیت از شماره رویداد پایان آن کوچکتر باشد و از یک شماره برای نامیدن دو رویداد مختلف استفاده نشود. ۸-روابط پیش نیازی و وابستگی در شبکه همواره به صورتی است که فعالیتهایی که از یک رویداد خارج میشوند وقتی میتوانند شروع شوند که همگی فعالیتهایی که به آن رویداد میرسند انجام شده باشند. ۹-واحد زمان در شبکه ها باید همواره ثابت باشد.مثلا زمان همگی فعالیتها به واحد روز یا هفته یا ساعت نشان داده شود.

دسته بندی کلاسیک فولادهای ساده کربنی


فولادها آلیاژ های آهن کربن هستند که تا 2% وزنی کربن دارند، آلیاژهایی که بیش از این کربن دارند به عنوان چدن شناخته می شوند.  بر اساس تعریف موسسه آهن و فولاد آمریکا، American Iron and Steel Institute، فولادهای کربنی آلیاژهایی از آهن و کربن هستند که معمولاً در آنها مقدار کربن بیشتر از 1درصد، مقدار منگنز بیشتر از 65/1 درصد و مقدار مس و سیلیکون بیشتر از 6/0 درصد نیست.  عناصر آلیاژی دیگر معمولاً مقادیر قابل توجهی نیستند.  خواص و قابلیت جوش پذیری این فولادها بستگی به مقدار کربن آنها دارد، عناصر دیگر دارای تاثیر محدود هستند.

فولادهای کربنی بصورت کلاسه بندی شده بر اساس مقوله اکسیژن، به صورت زیر طبقه بندی می شوند:

 

1-     فولادهای ناآرام: یک نوع فولاد کم کربن اکسیژن زدایی نشده است.

2-     فولاد ریختگی شبیه فولاد نیمه آرام

3-     فولاد نیمه آرام: به این فولاد اکسیژن زداهایی از قبیل سیلیسیم به میزان کم در حدود 1/0 درصد اضافه می شود.

4-     فولاد آرام: فولادی که اکسیژن آن به طور کامل توسط منگنز و سیلیسیم و یا آلومینیوم قبل از ریختن، زدوده شود. عملیات اکسیژن زدایی و پروسه های ساخت فولاد بر روی مشخصات و خواص فولاد تاثیر می گذارد.

تغییرات اکسیژن زدایی و پروسه های ساخت فولاد بر روی خواص فولاد تاثیر می گذارد.  تغییرات مقدار کربن بیشترین تاثیر را بر روی خواص مکانیکی دارد.  با افزایش مقدار کربن، سختی و استحکام فولاد افزایش می یابد.

فولادهای ساده کربنی به چهار دسته تقسیم بندی می شوند که عبارتند از :

1-     فولادهای کم کربن، Low Carbon Steel، با حداکثر 15/0 درصد کربن

2-     فولادهای با کربن جزئی (معمولی)، Mild Steel، با 30/0-15/0 درصد کربن

3-     فولادهای با کربن متوسط، Medium carbon steel، با 50/0-30/0 درصد کربن

4-     فولادهای با کربن بالا (پرکربن)، High carbon steel، با 1-50/0 درصد کربن

 

1- فولادهای کم کربن:

درصد کربن این فولادها حداکثر 15/0% می باشد، در صنعت گاهی به فولادهای کششی نیز معروف می باشند، به علت اینکه تغییر طول نسبی بالایی دارند اکثراً به صورت ورقه های نازک تولید می شوند و گاهی هم به صورت سیم و یا مفتول به کار می روند، همچنین این فولادها از خواص مغناطیسی بالا و از قابلیت جوشکاری خوبی برخوردار بوده و مشکل خاصی در جوشکاری ندارند.  درمواردی که قطعات تحت عملیات حرارتی سختکاری سطحی قرار می گیرند کاربرد خوبی دارند.  هر فلزی که جوش پذیری بهتری داشته باشد و به سادگی بتوان با آن به جوشی که خواص فلز جوش ، منطقه HAZ و فلز پایه یکسان دست یافت، جوشکاری ساده تری دارد.  اگر فلزی جوش پذیری خوبی داشته باشد، با کمترین دانش فنی، می توان آن را به خوبی جوش داد.

در فولادها معمولاً جوش پذیری را با کربن معادل ارتباط می دهند، اکثراً هر چه کربن معادل بالاتر باشد جوش پذیری کمتر می شود، چرا که هر چه کربن معادل بیشتر باشد، سختی پذیری بیشتر می شود.  بنابراین احتمال ایجاد فاز مارتنزیت و ایجاد تردی در فولادها بیشتر می شود، بنابراین جوش پذیری کاهش می یابد.  به عبارت دیگر اتصال این فولادها با کمتر از 15/0% کربن که به عنوان فولادهای کم کربن شناخته می شوند، با روشهای جوشکاری و لحیم کاری به سهولت انجام می شود.

این فولادها دارای سختی پذیری پایینی هستند.  یک فولاد حاوی 15/0% کربن وقتی با سرعت بالا سرد شود قابلیت سخت شوندگی HRC40-30 را دارد.

2- فولاد با کربن جزئی

درصد کربن در این فولادها 30/0 % -15/0% می باشد و آنها را فولادهای نرم می نامند.  این فولادها دارای جوش پذیری خوبی هستند.  تغییر طول نسبی کمتری نسبت به فولاد کم کربن دارند، اما این فولادها استحکام کششی بهتری دارند.  معمولاً به صورت Plate  دیده می شوند و گاهی اوقات به صورت نبشی و میلگرد نیز تولید می شوند.  معرفترین فولاد از این دسته از فولادها، ST37 می باشد.

فولادهای کم کربن و کربن جزئی را به عنوان فولادهای ساختمانی می شناسند و در صنعت به آنها آهن آلات گفته می شود. جوشکاری با الکترود دستی معمول ترین روش جوشکاری فولادهای کم کربن و کربن جزئی می باشد، همچنین جوشکاری با قوس زیر پودری نیز دیگر روش معمول برای جوشکاری این دو نوع فولاد می باشد.

3- فولادهای کربن متوسط

درصد کربن در این فولادها 50/0 % -30/0% می باشد و تغییر چشم گیری در قابلیت جوش پذیری نسبت به دو گروه قبل دارند.  فولادهای کربن متوسط به صورت گسترده ای در فولادهای ابزار  مورد استفاده قرار می گیرند.  بسیاری از این فولادها به دلیل مقاومت به سایش بالایی که دارند انتخاب می شوند و جهت حصول خواص مطلوب بر روی آنها عملیات حرارتی آنها انجام می گیرد، جوشکاری ممکن است قبل از عملیات حرارتی نهایی صورت گیرد.

فولادهای حاوی حدوداً 30/0% کربن و مقادیر نسبتاً پایین منگنز دارای قابلیت جوشکاری خوبی می باشند.  اگر فولاد دارای 50/0% کربن باشد و رویه های جوشکاری فولاد های نرم  برای آن استفاده شود، بی شک در اثر جوشکاری ترک ایجاد می شود.  همچنین هر گاه درصد کربن در فولاد افزایش یابد بایستی رویه های جوشکاری جهت جلوگیری از شکل گیری مقادیر بالای مارتنزیت در منطقه متاثر از حرارت طراحی شود.

4- فولادهای با کربن بالا

فولادهای با درصد کربن بالاتر از 50/0% فولاد های پرکربن هستند که قابلیت جوش پذیری خیلی ضعیف دارند.  فولادهای کربن بالا معمولاً برای کاربردهایی که سختی و مقاومت به سایش بالایی نیاز است بکار می رود، این خواص با عملیات حرارتی حاصل می شوند.

خاک

مقدمه

ذرات معدني، آب و هوا به هنگام تشكيل توده خاك ممكن است به فرمهاي مختلفي در كنار يكديگر قرار گيرند ترتيب قرار گرفتن اين اجزاء خصوصاً ذرات خاك را نسبت به يكديگر ساختمان خاك مي نامند. به طور كلي تعداد، انواع وضع قرار گرفتن اجزاء متشكله خاك ممكن است به بينهايت برسد اما از نظر مطالعه اين انواع را در حالت كلي مي توان در سه گروه زير طبقه بندي نمود:

-       ساختمان خاكهاي غير چسبيده

-       ساختمان خاكهاي چسبنده

-       ساختمان اسكلتي يا ساختمان خاكهاي مركب

ساختمان خاكهاي غير چسبنده

اين خاك ها معمولاً مركب از ذرات نسبتاً درشت و غير چسبنده بوده و شكل آنها اغلب كروي يا شبه كروي يا چند وجهي با ابعاد تقريباً مساوي مي باشد اين خاكها شامل شن، ماسه و سيلت درشت بوده و از نظر ساختماني شامل انواع زير مي باشند:

ساختمان دانه اي

در اين نوع ساختمان خاك، ذرات درشت شن و ماسه و سيلت به قطر بيش از 02/0 ميليمتر به هنگام رسوب در آب به صورت مجرد و مستقل از ساير ذرات ته نشين مي شوند وزن اين ذرات باعث مي شود كه آنها سريعاً رسوب كرده و در ميان ساير ذرات به وضعيت تعادل قرار گيرند، در اين تعادل نيروي وزن تنها نيروي موثر است. بسته به وضع قرار گرفتن ذرات بر روي يكديگر درجه تراكم توده خاك تغيير خواهد كرد چنانچه اين ذرات كروي و با قطر كاملاً مساوي فرض شوند درجه تراكم آنها داراي دو حد نهائي خواهد بود، يكي بالاترين حد تراكم است كه در آن ذرات به وضعي قرار مي گيرند كه نسبت تخلخل به حداقل مي رسد حالت ديگر پايين ترين حد تراكم است كه در آن نسبت تخلخل حداكثر مي باشد.

ماسه اي كه در حالت سست قرار گرفته باشد به هنگام تغيير شكل كاهش حجم پيدا نموده و ذرات طوري بر روي يكديگر مي غلتند كه خاك متراكم تر شود. بالعكس در مورد ماسه متراكم تغيير شكل توده خاك با افزايش نسبت تخلخل و افزايش حجم همراه خواهد بود اين تغيير نسبت تخلخل تاثير قابل ملاحظه اي بر روي پايداري خاكهاي غير چسبنده دارد سازه هائي كه بر روي ماسه غير متراكم سست ساخته شوند ممكن است چنانچه تغييري در حالت ماسه پديد نيايد پايدار باقي بمانند اما به محض ايجاد يك حركت ارتعاشي حاصل از انفجار، زلزله يا هر عامل ديگر ذرات ماسه به وضعيت متعادل تر تغيير مكان داده و ناگهان حجم لايه ماسه كاهش مي يابد و نشست ناگهاني حاصل مي شود اين خطر در مورد ماسه هاي غير متراكم همواره وجود دارد.

خاكهاي ماسه اي ريز دانه در حالت غير متراكم و اشباع نيز بسيار ناپايدارند بخصوص وقتي كه بعنوان خاكريز مورد استفاده قرار گيرند. در اين نوع خاكهاي ريز دانه و اشباع چنانچه يك حركت ضربه اي يا ارتعاشي ناگهاني رخ دهد ذرات ماسه به وضعيت تعادل جديد غلتيده و حجم خلل و فرج آنها كاسته مي شود از سوي ديگر آب موجود در داخل اين خلل و فرج به علت غير قابل تراكم بودن تحت فشار قرار مي گيرد و تقريباً همه بار وارده را متحمل مي شود. همچنين چون نفوذ پذيري خاك به اندازه اي نيست كه آب تحت فشار سريعاً بتواند از خاك خارج شود لذا فشار موثر بين ذرات ماسه حذف شده و مقاومت برشي توده خاك از بين مي رود و ناگهان توده خاك بدون هيچگونه مقاومت برشي به صورت مايع در آمده و موجب تخريب سازه ساخته شده بر روي خاك مي گردد. اين پديده همانطور كه قبلاً نيز گفته شد در اصطلاح روانگرائي ناميده مي شود بدين ترتيب از بحث فوق ديده مي شود كه هر چه تراكم خاك بيشتر باشد پايداري آن بيشتر خواهد بود.

ساختمان لانه زنبوري

ذرات ماسه خيلي ريز و سيليت يا آرد سنگ با قطري كمتر از 02/0 ميليمتر و بيشتر از 002/0 ميليمتر معمولاً به هنگام رسوب در آب به صورت ذرات كم و بيش مجرد و مستقل ته نشين مي شوند اما اين ذرات آنقدر كوچك هستند كه در اين فرايند نيروي وزن آنها تنها نيروي موثر براي جاي گيري ذرات خاك نيست بلكه نيروي جاذبه ملكولي در سطح ذرات نيز به هنگام تماس و مجاورت آنها با يكديگر موثر بوده و نيروي وزن را تحت الشعاع قرار مي دهد در نتيجه ذرات به آساني بر روي يكديگر نمي غلتند و مانند ذرات درشت در حالت ساختمان دانه اي به حالت تعادل نمي رسند در اين حالت اغلب چندين ذره به شكل قوسي روي ذرات زير خود قرار گرفته و در نتيجه فضاي نسبتاً بزرگي بين ذرات خالي مي ماند لذا در چنين حالتي نسبت به تخلخل خاك خيلي زياد بوده و ساختمان لانه زنبوري مي نامند.

در اين حالت توده خاك با ساختماني غير متراكم بوجود مي آيد كه در حالت خشك نسبتاً مقاوم و پايدار بوده و حتي به علت علكس العمل قوس ها به صورت طاق قادر به تحمل بارهاي سنگين بدون تغيير حجم زياد مي باشد اما قدرت تحمل بار اين نوع خاكها نسبتاً محدود بوده و پس از ميزان معيني افزايش بار يا در اثر غرقاب شدن پلهاي قوسي ايجاد شده خرد مي شوند و توده خاك به طور ناگهاني نشست مي كند. اين خاكها نسبت به ارتعاش و لرزه نيز حساسيت دراند و در اثر اين پدیده ها ساختمان خاك به هم خورده و نشست ناگهاني حاصل مي شود پس از فرو ريختن ساختمان فوق الذكر يك ساختمان كم وبيش دانه اي حاصل مي گردد.

ساختمان خاكهاي چسبنده

در خاكهاي چسبنده نوع ساختمان تابع نوع ذرات رس شكل آنها و نيروهاي اعمال شده بين اين ذرات مي باشد همانطور كه قبلاً ديده شد به علت آنكه يك لايه آب نسبتاً ضخيم اطراف ذرات رس را فرا مي گيرد در نتيجه نيروهاي مختلفي بين ذرات اثر مي كنند بعضي از اين نيروها مانند نيروي جاذبه بين يونها در سطح ذرات باعث جذب مي شود و برخي ديگر مانند نيروهاي حاصل از بار الكتريكي حمل شده در سطح ذرات و توسط يونهاي هم بار باعث دفع مي گردد هر چه فاصله بين ذرات كمتر شود اين نيروهاي جاذبه يا دافعه نيز بيشتر مي گردد تحت تاثير چنين سيستمي از نيروها ذرات خاك رس در آب به آساني رسوب ننموده و نيروي وزن ذرات تقريباً نقش موثري در ته نشين شدن آنها ايفا نمي نمايد در چنين حالتي ذرات پولك مانند رس در هنگام رسوب حركتي مانند نوسانات برگ درختان به هنگام سقوط داشته و بسته به شرايط موجود ذرات به فرم خاصي در كنار يكديگر قرار مي گيرند اين نوع حركت اصطلاحاً حركت برونين خوانده مي شود، به طور كلي وضعيت قرار گرفتن ذرات بستگي به شدت نيروهاي دافعه يا جاذبه آنها داشته و ساختمان حاصله تابع اين عامل مي باشد در اين سيستم دو نوع ساختمان خاك بشرح زير به وجود مي آيد:

ساختمان پراكنده يا موازي:

چنانچه ذرات خاك به شدت يكديگر را دفع نمايند در يك حجم معين از خاك به فرمي قرار مي گيرند كه حداكثر فاصله بين آنها حاصل شود در اين حالت ساختمان حاصله شبيه به قرار گرفتن قطعات سنگي مسطح بر روي يكديگر مي باشد. البته ذرات درشت تري نيز ممكن است وجود داشته باشند كه بين اين ذرات پولكي شكل رس قرار گرفته وساختمان آن را تا حدي برهم مي زنند اما فرم كلي ساختمان خاك عوض نمي شود اين نوع آرايش و طرز قرار گرفتن ذرات را ساختمان پراكنده يا موازي مي نامند.

اين فرم ساختمان مخصوص خاكهايي است كه بر اثر پديده اي مخلوط شده و از حالت طبيعي اوليه خارج شده باشند مانند خاكهائي كه فرم طبيعي آنها بر اثر عمل يخچالها بر هم مي خورد و يا خاكهائي كه توسط انسان از محلي كنده شده و در محل ديگري مجدداً متراكم شده باشند. خاكهاي با ساختمان پراكنده نسبتاً متراكم و نسبت به آب كم نفوذ پذير مي باشند نسبت تخلخل اين نوع خاكها بسته به نوع خاك بين 5/0 تا 2 تغيير مي كند.

مواد شيميايي و پراكنده ساز مانند سيليكات سديم تترافسفات سديم و هكزا متافسفات سديم نيز باعث ايجاد بار مشابه شديد در ذرات خاك رس شده و پراكندگي آنها را موجب مي گردند لذا از اين مواد شيميايي در آزمايش هيدرومتري جهت پراكنده ساختن ذرات خاك استفاده مي شود.

ساختمان منعقد يا فلوكوله:

در اين نوع ساختمان نيروي جاذبه بين ذرات بر نيروي دافعه برتري داشته و ذرات به صورت نامنظم يكديگر را جذب مي نمايند در اين حالت گوشه هاي هر ذره در تماس با سطح ذرات ديگر قرار مي گيرند و ذرات درشت غير چسبنده مانند ذرات شن و ماسه نيز به طور اتفاقي در بين اين ذرات محبوس مي شوند.

در اين نوع ساختمان مقدار قابل ملاحظه اي آب آزاد بين ذرات و در داخل فضاي خالي بين آنها محبوس مي شود و اين مقدار اضافه بر آب جذب شده در اطراف ذرات رس مي باشد اين نوع ساختمان ويژه لايه هاي رسي رسوب كرده در آبهاي شور است. درجه فلوكولاسيون بستگي به نوع تمركز ذرات رس دارد از آنجا كه آب درياها الكتروليتي بسيار قوي است شدت فلوكولاسيون رس در آنها خيلي زياد بوده و نسبت تخلخل از 2 تا 4 تغيير مي كند. بالعكس لايه هيا رسي رسوبي در آبهاي شيرين داراي درجه فلوكولاسيون كم بوده و حتي اغلب ساختمان پراكنده حاصل مي شود اسيدهاي آلي حاصل از تجزيه گياهان نيز ممكن است باعث انعقاد شديد خاك گردند. خاكهاي فلو كوله از نظر وزني بسيار سبك و از نظر مقاومت بسيار تراكم پذير مي باشند اما از نظر پايداري نسبتاً قوي بوده و در مقابل ارتعاش و لرزه غير حساس مي باشند زيرا كه در اين حالت ذرات با نيروي جاذبه شديدي به هم متصل شده اند.

از جمله خصوصيات ويژه اين نوع خاكها حساسيت شديد نسبت به تغيير شكل مجدد و تغيير حالت طبيعي آن مي باشد چنانچه يك نمونه خاك فلوكوله طبيعي از محل خود خارج و ساختمان آن به هم زده شده و بدون اضافه كردن آب مخلوط گردد خمير خاك شل تر و چسبنده تر مي شود عيناً مثل آنكه به آن آب اضافه شده باشد در حقيقت نيز اين همان آب محبوس داخل خلل و فرج خاك مي باشد كه اكنون آزاد شده و اتصال بين ذرات خاك را كم مي كند و به طوريكه آب داخل خلل و فرج پس از مخلوط شدن خاك تبديل به آب جذب شده در اطراف ذرات مي گردد، اين نرم شدن خمير خاك همان پديده حساسيت است كه قبلاً در فصل سوم مورد بحث قرار گرفت. به علت وجود پديده فوق انجام عمليات ساختماني در خاكهاي فلوكوله اغلب مشكل بوده و موجب كاهش شديد مقاومت خاك مي شود.

ساختمان خاكهاي مخلوط:

در اين نوع خاكها ذرات غير چسبنده درشت و ذرات خاكهاي چسبنده ريز دانه مخلوط با هم يافت مي شوند در اين حالت اسكلت اصلي خاك را ذرات درشت دانه تشكيل مي دهند كه به وسيله خميري متشكل از مواد ريز دانه به هم اتصال يافته اند در اين نوع خاكها بسته به ميزان نسبي هر يك از مواد متشكله نوع خمير چسبانده و روش تشكيل اين نوع خاكها انواع ساختمانهاي مختلفي را مي توان مشخص نمود. خمير چسبانده مواد درشت تر ممكن است از مواد مختلفي تشكيل شده باشد مهمترين اين مواد خاك رس ريز دانه خميري كه شديداً فشرده شده يا خشك شده باشد و نيز كربنات كلسيم مي باشد اين خميرها معمولاً بقدر كافي مقاوم هستند اما گاه ممكن است در اثر تماس با آب سست شوند گاهي اوقات انواع اكسيدهاي آهن و سيليكات هاي كلوئيدي نيز كه از تجزيه سنگها حاصل شده اند بعنوان خمير يا ماده چسباننده عمل مي كنند اين دو ماه اخير در معرض آب به سهولت نرم شده و استحكام خود را از دست مي دهند در اين نوع خاكها بر حسب ميزان نسبي مواد متشكله مي توان سه ساختمان مختلف را بشرح زير تعريف نمود:

الف) ساختمان ماتريسي:

در اين نوع ساختمان حجم ذرات درشت دانه كمتر از دو برابر حجم مواد خميري چسباننده (مواد ريز دانه) مي باشد بطوريكه ذرات درشت به حال شناور و مجزا از هم در داخل خمير قرار مي گيرند و هيچگونه تماسي با يكديگر ندارند به عبارت ديگر رس باشد، مي توان اين نوع ساختمان را نوع ديگري از ساختمان خاكهاي چسبنده به شمار آورد در اين صورت خواص فيزيكي خاك صرفاً تابع خواص فيزيكي خمير ريز دانه چسباننده مي باشد.

اگر خمير چسباننده خاك رس نباشد و از مواد ديگري مثل كربنات كلسيم تشكيل شده باشد رد اين صورت ساختمان اسكلتي حاصل را مي توان جزو دسته سنگها به حساب آورد (كنگلومرا) خواص فيزيكي اين خاك بستگي به خواص خمير چسباننده يا ذرات درشت دارد و استحكام آن وابسته به اين است كه كداميك ضعيف تر باشند.

ب) ساختمان اسكلتي :

در اين نوع ساختمان خاكهاي مركب، حجم ذرات درشت دانه بيش از حجم خمير چسبانده است و لذا ساختمان اسكلتي به وجود مي آيد در اين وضعيت خمير نقاط اتكا قطعات درشت تر روي يكديگر به هم فشرده شده و نقاط تماس با اين خمير سفت و متراكم شده و از هم جدا مي شوند اين حالت عيناً نظير قرار گرفتن قطعات سنگي در يك ديوار بين لايه هاي ملات يا دانه هاي شن در بتن مي باشد.

اين نوع ساختمان وقتي به وجود مي آيد كه ذرات درشت دانه و مواد ريز دانه (خاك رس) همزمان با هم در داخل آب رسوب نمايند در اين صورت لايه هايي از خمير رس بين قطعات درشت محبوس شده و به تدريج بر اثر وزن قسمتهاي فوقاني فشرده و سخت مي شود در چنين حالتي مقداري مخلوط آب و خاك رس به صورت خمير رقيق در داخل حفره هاي موجود بين ذرات درشت تر محبوس مي شود كه البته نقشي در به هم چسباندن اين ذرات ندارد. همچنين اين نوع ساختمان وقتي كه مقدار زيادي ذرات درشت همراه با مقدار كمي رس مخلوط شده و سپس كوبيده يا متراكم شوند حاصل مي گردد. اين عمل در طبيعت توسط يخچالها در جايي كه ذرات ضمن كنده و مخلوط شدن تحت فشار يخ متراكم نيز مي شوند صورت مي گيرد، اين نوع ساختمان در عمليات زير سازي جاده ها و فرودگاهها نيز به هنگام مخلوط شدن ومتراكم شدن رس و ماسه و يا رس و شن مصنوعاً ايجاد مي شود. اين نوع ساختمان نسبتاً صلب و غيرقابل تراكم بوده و نسبت به ضربه و ارتعاش نيز مادام كه خمير چسباننده بين ذرات درشت پايدار باشد مقاوم خواهد بود چنانچه حفرات موجود بين ذرات درشت خيلي بزرگ و در معرض حركت آب باشد در اين صورت كربنات كلسيم و خاك رس (مواد چسباننده) در مجاورت آب سست شده  و چنانچه ذرات درشت نيز در حالت غير متراكمي قرار داشته باشند توده خاك فرو مي ريزد.

ج) ساختمان اسكلتي پيوسته:

در اين حالت ذرات درشت با يكديگر مستقيماً در تماس بوده و در محل اتكا اين قطعات بر روي هم خمير ذرات ريز دانه وجود ندارد واين خمير فقط خلل و فرج بين ذرات درشت را پر مي كند اين نوع ساختمان وقتي به وجود مي آيد كه در هنگام تشكيل خاك ابتدا ذرات درشت دانه رسوب كرده و مستقيماً بر روي يكديگر قرار مي گيرند سپس ذرات ريز دانه داخل حفرات بين آنها را پر مي سازد در چنين حالتي اغلب كربنات كلسيم، ا كسيدهاي آهن، و يا سيليكا به صورت محلول در آب به داخل حفرات خالي نفوذ كرده و به تدريج در آنجا رسوب مي نمايند و بدين ترتيب اسكلت مقاوم و صلبي را به وجود مي آورند اين نوع ساختمان در اثر هوازدگي سنگ گرانيت كه مركب از ذرات درشت كواتز و ذرات ريز دانه ميكا و فلدسپار بين آنهاست نيز به وجود مي آيد. تجزيه سيليكاتها قالبي مركب از ذرات كوارتز كه خلل و فرج آنها توسط ذرات رس پر شده را به وجود مي آورد نسبت تخلخل در اين نوع ساختمان ممكن است حتي به 2/0 برسد ولي معمولاً در حدود 3/0 تا 5/0 تغيیر مي كند، اين نوع خاكها مقاوم و غير قابل تراكم بوده و بر اثر جريان آب سست نمي شوند.

تراكم خاك :

در بسياري از عمليات ساختماني مثل احداث سد هاي خاكي ، زير سازي راه ، خاكريزها و غيره كه در آنها خاك بعنوان مصالح اصلي بكار گرفته مي شود . لازم است لايه هاي خاك به گونه اي متراكم شوند كه نسبت تخلخل آنها به يك مقدار حداقل يا دانسيته خشك به يك ميزان حداكثر برسد اين عمل عموماً با افزودن مقداري آب به توده خاك و كوبيدن آن به ميزان معيني توسط وسايل كوبيده مثل انواع غلتك ها انجام مي پذيرد. از نقطه نظر مهندسي تعيين درصد رطوبتي كه بايد به خاك اضافه شود تا تحت نيروي تراكمي معين ، نسبت تخلخل خاك را به حداقل برساند و يا دانستن درصد رطوبتي كه با استفاده از حداقل نيروي تراكمي خاك را به يك نسبت تخلخل معين مي رساند داراي اهميت است .

از آنجا كه مقاومت خاك رابطه مستقيمي با درجه تراكم ذرات ودر نتيجه با وزن واحد حجم يا دانسيته آن دارد لذا مسئله افزودن دانسيته خاك با روشهاي مختلف يكي از مسائل مهمي است كه در مكانيك خاك مورد بررسي قرار مي گيرد. اين مسئله از نظر عملي نيز در كليه عمليات ساختماني كه در آنها از خاك بعنوان يك ماده ساختماني استفاده مي شود حائز اهميت است بنابراين هدف از تراكم بهبود خواص مهندسي توده خاك از طريق كسب مزاياي زير مي باشد:

-       كاهش نشست پذيري

-       كاهش نفوذ پذيري

-       افزايش مقاومت برشي خاك و بهبود پايداري شيب هاي خاكي

-       بهبود ظرفيت باربري بسترهاي خاكي

-       كنترل تغيير حجم هاي نامطلوب نظير تورم ناشي از انجماد، انقباض و تورم ناشي از تغيير رطوبت و غيره.

با توجه به اهميت مسئله تراكم خاك در اين قسمت روشهاي مختلف تراكم و افزايش دانسيته خاكها مورد بحث قرار مي گيرد اما از آنجا كه ذرات خاكهاي چسبنده و غير چسبنده داراي ويژگيهاي متفاوت هستند لذا روش تراكم آنها نيز متفاوت بوده و در اين بخش هر كدام به طور جداگانه مورد بحث قرار خواهند گرفت.

تراكم خاكهاي غير چسبنده (شن و ماسه)

خاكهاي غير چسبنده معمولاً از ذرات درشت دانه و نسبتاً كروي شكل تشكيل مي شوندو درجه تراكم آنها بستگي به طرز قرار گرفتن ذرات در كنار يكديگر دارد از آنجا كه اينگونه ذرات تقريباً غير قابل تغيير شكل و تراكم ناپذير هستند لذا استفاده از بار استاتيك جهت افزايش درجه تراكم اينگونه خاكها تاثير چندان مثبتي ندارد. تجربه و آزمايش نشان داده كه استفاده از ارتعاش و لرزه بهترين وسيله براي متراكم كردن اينگونه خاكها مي باشد. با توجه به اينكه نيروي موئينگي در ذرات ماسه متوسط و ريز مرطوب مانع تراكم آنها مي شود در چنين مواردي بايد لايه ماسه را به صورت مستغرق در آورده و سپس با استفاده از ارتعاش آن را متراكم نمود در مورد تراكم ماسه خشك يا كاملاً مستغرق استفاده از نيروي ارتعاشي به تنهائي كفايت مي كند.

براي نشان دادن تراكم ماسه با عمل ارتعاش مي توان آزمايش ساده زير را انجام داد:

 ليواني شيشه اي انتخاب و مقداري ماسه نرم در آن قرار داده مي شود سپس در ليوان را پوشانده و ليوان را به صورت وارونه در مي آورند تا همه ماسه روي آن جمع شود پس از آن ليوان به آهستگي به حال اول بر گردانيده مي شود تا ذرات ماسه به تدريج و خيلي آهسته در كف ليوان روي هم قرار گيرند. در اين آزمايش بايد سعي نمود كه از ايجاد ارتعاش يا ضربه جلوگيري شود. پس از آنكه تمام توده ماسه به ته ليوان ريخت مي توان فرض كرد كه ماسه در حالت غير متراكم قرار دارد در اين موقع يك پيستون فلزي انتخاب و به وسيله آن بر روي توده ماسه اعمال فشار مي شود، مشاهده خواهد شد كه فشار استاتيك تقريباً هيچگونه تغييري در حجم توده ماسه ايجاد نمي كند ماسه به حالت غير متراكم باقي خواهد ماند پس از آن چنانچه با ته ليوان چند ضربه بر روي ميز كار زده شود مشاهده خواهد شد كه سطح ماسه در ليوان پايين مي رود يعني حجم توده ماسه كاهش پيدا كرده و بنابراين درجه تراكم آن افزايش يافته است.

در عمليات صحرائي نيز براي متراكم كردن لايه هاي خاكهاي ماسه اي غير چسبنده از غلتكهاي ارتعاشي يا ويبراتورها استفاده مي شود، در صورتيكه ماسه كمي مرطوب باشد براي متراكم شدن يا بايد آن را به وسيله اي خشك نمود و يا آنكه ابتدا ماسه را به حالت غرقاب در آورده و سپس براي متراكم كردن آن از ارتعاش استفاده مي شود اين عمل در صحرا به وسيله روش غرقابي- ارتعاشي يا ويبره فلوتاسيون انجام مي پذيرد.

تراكم خاكهاي چسبنده (سيلت و رس)

به علت ساختمان خاص ذرات ريز دانه چسبنده مثل سيلت ريز و رس تراكم آنها به وسيله ارتعاش مقدور نيست و بار يا فشار استاتيك بهترين وسيله براي تراكم اينگونه خاكها مي باشد. براي نشان دادن تراكم پذيري اينگونه خاكها تحت فشار مي توان مقداري آب به توده اي از خاك ميكا افزود و آن را در يك ليوان قرار داد، چنانچه  با يك استوانه فلزي مقداري   فشار روي سطح خاك در ليوان وارد آيد مشاهده خواهد شد كه سطح آن نشست قابل ملاحظه اي نموده و تحت تاثير فشار استاتيك متراكم شده است. همچنين اگر قبل از اعمال  فشار بر سطح خاك آن را تكان دهند يا مرتعش سازند هيچگونه تغييري در حجم خاك مشاهده نخواهد شد. همانطور كه اشاره شد در اين آزمايش براي متراكم ساختن خاكهاي ريز دانه مثل رس بايد به آن مقداري آب افزود.

براي بررسي نقش آب در افزايش تراكم پذيري خاكهاي رسي بايد به ساختمان خاص ذرات اينگونه خاكها توجه نمود، همانطور كه قبلاً ديده شد ذرات خاكهاي چسبنده خصوصاً رسها از صفحات پولك مانندي كه دور تا دور آنها را لايه هاي آب فرا گرفته تشكيل مي شوند قبلاً اشاره شد كه ضخامت اين لايه بستگي به مقدار آب موجود در خاك و نيز بستگي به نوع ذرات رس دارد هر چه مقدار آب كمتر باشد لايه آب جذب شده در اطراف اين ذرات نازك تر بوده و با شدت بيشتري به ذرات خاك مي چسبد و در حقيقت آب حالت كاملاً لزج پيدا مي كند ، با افزايش مقدار آب ضخامت لايه آب جذب شده بيشتر مي شود و واضح است كه در اين حالت با دور شدن از سطح ذرات خاك شدت جذب ملكولهاي آب به ذرات كمتر خواهد شد و در يك فاصله معين ملكولهاي آب تقريباً به حالت آزاد در مي آيند و به سهولت قابل انتقال مي باشند يعني در حقيقت لزجت آب جذب شده در اطراف ذرات رس با افزايش ضخامت لايه آب كاهش مي يابد.

حال چنانچه يك توده ذرات خاك رس خشك غير متراكم در نظر گرفته شود اين ذرات به شكل نا منظم و با نسبت تخلخل نسبتاً زياد در كنار يكديگر قرار مي گيرند چنانكه در شكل مذكور ديده مي شود هر ذره اي در گوشه هاي خود با سطح ذرات ديگر به صورت نامنظم تماس پيدا مي كند در حالتي كه خاك نسبتاً خشك باشد در محل هاي اتصال بين ذرات لايه نازكي از آب بسيار لزج كه با نيروي بسيار زيادي توسط خاك جذب شده قرار مي گيرد. براي آنكه خاك متراكم شود بايد موقعيت نسبي ذرات تغيير نمايد يعني اينكه ذرات از محل خود حركت كرده و با لغزش و دوران در جهت تقريباً موازي با هم قرار گيرند تا حجم كمتري اشغال شود و تراكم صورت پذيرد در اين حالت ديده مي شود كه هر چه خاك خشك تر باشد حركت دادن ذرات و در حقيقت لغزاندن آنها روي يكديگر مشكل تر است و با اعمال نيروي زيادتري انجام مي پذيرد حال اگر مقداري آب به توده خاك اضافه شود ضخامت لايه آب در اطراف ذرات افزايش يافته و لزجت آب جذب شده كمتر مي شود بنابراين گوشه هاي ذرات با سهولت بيشتري در امتداد يكديگر لغزيده و به وضعيت موازي با هم قرا رمي گيرند مي توان گفت كه افزايش آب و در نتيجه افزايش ضخامت لايه آب در اطراف ذرات رس مانند روغني كه در محل تماس دو سطح فلزي موجب لغزش آنها روي يكديگر مي گردد عمل نموده و باعث سهولت لغزش ذرات خاك روي هم خواهد شد.

اما بايد توجه داشت كه اين افزايش آب تا حد معيني موجب بهبود روند تراكم ذرات خاك مي گردد زيرا چنانچه اين مقدار آب از حد معيني بگذرد آب موجود در اطراف ذرات به حالت كاملاً آزاد در آمده و حفرات بين ذرات را پر و قسمت اعظم انرژي تراكمي را بخود مي گيرد زيرا معمولاً نفوذ پذيري خاكهاي ريز دانه كم است و لذا خروج آب تحت فشار عملاً امكان پذير نيست در اين شرايط خمير حاصل در اطراف چكش كوبنده يا چرخهاي غلتك بالا مي زند و عملاً تراكم صورت نمي گيرد.

از طرف ديگر از آنجا كه آب خود داراي حجم است جاي مقداري از ذرات  خاك را گرفته و در نتيجه در حجم معيني از خاك باعث كاهش وزن واحد حجم خشك يا دانسيته خشك خاك مي گردد. از بحث فوق ديده مي شود كه براي يك نيرو تراكمي معين درصد رطوبت تقريباٌ ثابتي وجود دارد كه حداكثر وزن واحد حجم خشك خاك يا حداكثر تراكم را به وجود مي آورد. اين درصد رطوبت به نام رطوبت بهينه و وزن واحد حجم خشك خاك منطبق با اين رطوبت به نام ماكزيمم وزن واحد حجم خشك تحت نيروي تراكمي معين ناميده مي شود.

به طور خلاصه براي يك مقدار نيروي تراكمي معين درصد رطوبت بهينه اي وجود دارد كه در آن دانسيته خشك خاك يا تراكم آن به حداكثر مي رسد بنابراين براي افزايش اين تراكم بايد مقدار نيروي تراكمي را افزايش داد همچنين اگر براي يك نيروي تراكمي معين رطوبت خاك كمتر يا بيشتر از رطوبت بهينه باشد دانسيته خشك خاك يا تراكم آن كمتر از مقدار ماكزيمم خواهد شد.

مباني نظري تراكم خاكهاي ريز دانه اولين بار توسط پراكتور در سالهاي1930 بنيان نهاده شد و اصول اين نظريه طي مقاله اي در مجله اخبار مهندسي در سال 1933 انتشار يافت. بر اساس نظريه پراكتور عوامل موثر در تراكم خاكهاي ريز دانه عبارتند از:

الف) وزن واحد حجم خشك خاك

ب) رطوبت خاك

ج) انرژي تراكم

د) نوع خاك (دانه بندي، مقدار و نوع كاني هاي رسي و غيره)

بر اساس نظريه پراكتور، طي ساليان گذشته محققين مختلف تحقيقات متعددي را درباره چگونگي و ميزان اثر هر يك از اين عوامل بر فرآيند تراكم به عمل آورده اند كه نتايج آنها در مقالات و كتب معتبر انتشار يافته است.

براي نشان دادن اثر نسبي عوامل تراكم و تغييرات آنها در مشخصات فيزيكي خاك از منحني تغييرات وزن واحد حجم خشك ( در محور قائم) بر حسب رطوبت (در محور افقي)‌ استفاده مي شود. اين منحني كه به نام منحني تراكم ناميده مي شود بر حسب تغيیر هر يك از عوامل چهارگانه فوق الذكر مي تواند موقعيت و شكلهاي متفاوتي داشته باشد. ذيلاً قسمتي از ويژگيهاي منحني هاي تراكم مورد بحث قرار مي گيرد.

الف) اثر رطوبت:

 همانطور كه اشاره شد اثر رطوبت در فرآيند تراكم ايجاد سهولت در لغزش و حركت ذرات خاكهاي چسبنده و در نتيجه ايجاد تراكم بيشتر (بزرگتر) مي باشد. اثر رطوبت پس از رسيدن به حد معين (رطوبت بهينه) منفي بوده و موجب كاهش وزن واحد حجم خاك مي گردد.

ب) اثر انرژي تراكم:

 انرژي تراكم خاك بعنوان يكي از عواملي كه مستقيماً در فرآيند تراكم داراي تاثير مي باشد شناخته شده است. اين انرژي معمولاً بر حسب كار انجام شده در واحد حجم خاك با يكي از واحدهاي ژول بر متر مكعب يا پوند- فوت در فوت مكعب سنجيده مي شود هر پوند- فوت در فوت مكعب نيز معادل 88/47 ژول در متر مكعب مي باشد در عمل اين انرژي برابر با تعداد عبور غلتكي با وزن و ابعاد معين بر روي حجم معيني از خاك مي باشد.

تحقيقات انجام شده نشان داده است كه با افزايش انرژي تراكمي وزن واحد حجم خشك خاك افزايش و رطوبت بهينه آن كاهش مي يابد به گونه اي كه منحني تراكم در روي محورهاي مختصات به سمت بالا و چپ كشيده مي شود. شكل اثر انرژي هاي مختلف تراكمي اعمال شده بر روي حجم معيني از يك خاك متراكم شده در  قالب 6 اينچي  آزمايش C.B.R را نشان مي دهد انرژي هاي مختلف اعمال شده بر حسب تعداد ضربات يك چكش 10 پوندي كه از ارتفاع 8 اينچ سقوط كرده است بيان شده و خاك داراي وزن مخصوص 72/2 مي باشد.

 هر چه مقدار انرژي تراكمي افزايش يابد درصد رطوبت بهينه براي رسيدن به حداكثر تراكم كاهش مي يابد اما عملاً تحت هيچ شرايطي نمی توان همه هواي موجود بين ذرات خاك را با متراكم نمودن آن خارج ساخت بطوريكه توده خاكم تحت رطوبت موجود اشباع گردد لذا منحني نمايش دهنده تغييرات تغييرات دانسيته خشك بر حسب درصد رطوبت همواره در زير منحني تغييرات دانسيته خشك بر حسب رطوبت اشباع مي باشد. اين منحني در حالتي كه در آن حجم هواي موجود در توده خاك به صفر برسد منحني حداكثر دانسيته قابل حصول از نظر تئوريك را نشان مي دهد. اين منحني براي رطوبت 100 درصد اشباع است مي توان نظير اين منحني را براي 90 درصد و 80 درصد اشباع نيز بدست آورد همانطور كه گفته شد منحني تغييرات دانسيته خشك بر حسب درصد رطوبت تراكم معمولاً در زير منحني 100 درصد اشباع قرار داشته و حداكثر مي تواند مماس بر آن قرار گيرد. عملاً منحني هاي تراكم به فاصله اي از منحني 100 درصد اشباع واقع مي شوند البته اين منحني ها مي توانند منحني 90 يا 80 درصد اشباع را قطع كرده يا بر آنها مماس گردند منحني تراكم صد درصد اشباع را منحني صفر درصد هوا ناميده و با علامت اختصاري ZAV نشان مي دهند.

ج) اثر نوع خاك:

همانطور كه اشاره شد نوع خاك (دانه بندي، ميزان ذرات رس، نوع كاني رس و...) از جمله عوامل موثر بر كيفيت و منحني تراكم خاك مي باشد بر اساس نتايج تحقيقات انجام شده هر چه بافت خاك درشت تر باشد ماكزيمم وزن واحد حجم خشك بيشتر و رطوبت بهينه آن كمتر شده و منحني تراكم به سمت بالا و سمت چپ محورهاي مختصات مربوطه تغيير مكان مي دهد. بالعكس با ريز بافت تر شدن خاك و افزايش ميزان ذرات رس و به ويژه با افزايش خميرائي خاك، وزن واحد حجم خشك كاهش يافته و رطوبت بهينه آن بيشتر مي گردد بطوريكه منحني تراكم در روي محورهاي مختصات به سمت پائين و راست كشيده مي شود. با اين توصيف مي توان انتظار داشت كه منحني تراكم خاكهاي حاوي مقدار قابل توجه ذرات درشت دانه (خاكهاي شن وماسه اي) در سمت چپ و بالاي سيستم محورهاي مختصات و بالعكس منحني تراكم خاكهاي ريز دانه در سمت راست و قسمت پائين سيستم مذكور واقع شود.

اين روند توسط محققين متعددي به اثبات رسيده . موقعيت منحني تراكم خاكهاي مختلف روي دياگرام بسيار متفاوت و كاملاٌ متمايز از يكديگر مي باشد .

آزمايشهاي تراكم خاك

براي تعيين مشخصات تراكمي خاك (رطوبت بهينه و دانسيته خشك ماكزيمم) تاكنون روشهاي مختلفي ابداع گرديده كه اساس آنها بر پيشنهاد اوليه پراكتور استوار مي باشد. آزمايش پيشنهادي پراكتور بعد ها توسط سازمانهايي مانند AASHTO و ASTM به صورت استاندارد در آمد كه هم اكنون نيز مبناي كنترل عمليات خاكي در بسياري از كار گاههاي ساختماني و آزمايشگاهها مي باشد. در حال حاضر سه روش براي كنترل مشخصات تراكمي خاكها مورد استفاده مي باشند كه دو روش آن تحت عنوان روش استاندارد اصلاح شده بعنوان آزمايشهاي استاندارد شده مورد عمل مي باشند. روش ديگر تحت عنوان تراكم كوچك مقياس هاروارد عموماً در كارهاي تحقيقاتي مورد استفاده مي باشد ذيلاً شرح هر يك از اين روشها ارائه مي گردد.

آزمايش استاندارد پراكتور

منظور از اين آزمايش تعيين رابطه بين درصد رطوبت و دانسيته خشك يا نسبت تخلخل يك نمونه خاك است كه تحت روش استانداردي متراكم شده و هدف آن تعيين رطوبت بهينه و حداكثر دانسيته خشك قابل حصول مي باشد. وسيله اي كه براي اين آزمايش به كار مي رود مركب از يك قالب استوانه اي از جنس فولاد ضد زنگ يا برنج است كه قطر داخلي آن 4 اينچ و ارتفاع آن 54/4 اينچ مي باشد، حجم داخلي اين قالب  فوت مكعب (تقريباً يك ليتر) است اين قالب بر روي پايه اي فلزي از جنس خود قالب استوار مي شود كه در ضمن كف قالب را نيز تشكيل مي دهد همچنين اين وسيله داراي يك قسمت گردني به قطري معادل قطر قالب و با ارتفاع 2 اينچ است كه بر روي قالب سوار مي شود و ارتفاع آن را افزايش مي دهد اين قسمت گردني به راحتي قابل برداشتن و نصب است ومنظور از آن حفظ قسمت بالائي خاك متراكم شده در قالب در حين تراكم آخرين لايه مي باشد.

عمل تراكم توسط چكش يا كوبنده استانداردي انجام مي پذيرد كه قطر سر آن 2 اينچ و وزن آن 495/2 كيلوگرم ( 5/5 پوند) است اين كوبنده در داخل يك غلاف طوري نصب شده كه ارتفاع سقوط آزاد آن دقيقاً معادل با يك فوت (3048/0 متر) باشد. اين نوع كوبنده با دست كار مي كند اما انواع الكترومكانيكي آن نيز ساخته شده است. عمل تراكم خاك در سه لايه و با 25 ضربه كوبنده در هر لايه صورت مي گيرد. البته واضح است كه اين مقدار انرژي تراكمي استاندارد را نشان مي دهد و به منظور مقايسه مي توان مقدار انرژي را با تغيير تعداد ضربه يا لايه ها تغيير داد.

آزمايش استاندارد اصلاح شده (پراكتور اصلاح شده)

اين آزمايش شبيه آزمايش استاندارد پراكتور است با اين تفاوت كه مقدار انرژي تراكمي در واحد حجم بيشتر شده است يعني وزن كوبنده از 5/5 پوند به 10 پوند (736/4 كيلوگرم) و ارتفاع سقوط از 1 فوت به 5/1 فوت (7/45 سانتيمتر) افزايش يافته و تعداد لايه ها نيز از 3 به 5 افزايش يافته است.

اين آزمايش صرفاً براي ايجاد شرايط تراكمي كه توسط بعضي از غلتك هاي خيلي سنگين در راه سازي وزير سازي فرودگاهها حاصل مي شود طي جنگ جهاني دوم توسط هيئت مهندسي ارتش آمريكا طرح شده است.

چنانچه براي يك خاك معين منحني هاي تراكم با دو روش استاندارد و استاندارد اصلاح شده تعيين و ترسيم شوند بر اساس مطالبي كه ارائه شد دو منحني بر يكديگر منطبق نبوده و منحني تراكم اصلاح شده در موقعيت بالاتر و در سمت چپ منحني تراكم ساده قرار مي گيرد.

آزمايش تراكم كوچك مقياس هاروارد

از آنجا كه استفاده از قالبهاي استاندارد يا استاندارد اصلاح شده مستلزم صرف مقدار زيادي خاك براي هر آزمايش مي باشد به منظور صرفه جوئي در ميزان خاك مصرفي و نيز به منظور راحت تر شدن عمليات آزمايشگاهي آزمايش تراكم كوچك مقياس در سال 1949 توسط S.D.WILSON ابداع شد سپس اين روش در دانشگاه هاروارد به صورت يك آزمايش استاندارد مورد استفاده قرار گرفت و به همين نام نيز مشهور گرديد. اين آزمايش در قالبي انجام مي پذيرد كه قطر داخلي آن 1 اينچ و ارتفاع آن 816/2 اينچ مي باشد و طوري طراحي شده كه حجم داخلي آن  فوت مكعب است بنابراين اگر وزن محتويات قالب بر حسب گرم تعيين شود اين مقدار از نظر عددي برابر با وزن واحد حجم محتويات قالب بر حسب پوند در فوت مكعب نيز خواهد بود كه اين امر محاسبات را ساده تر مي سازد.

ويژگي فوق يكي از مزاياي اين آزمايش مي باشد. اين قالب نيز داراي يك پايه و يك قسمت گردني است. عمل تراكم ممكن است كه با يك كوبنده كوچك شبيه به كوبنده آزمايش استاندارد يا كوبنده اي كه داراي فنر كاليبره شده است انجام پذيرد. در نوع اخير فنر طوري تنظيم مي شود كه فشار وارد بر آن مقدار معيني خواهد بود و لذا مقدار انرژي تراكمي قابل كنترل است بدين ترتيب طول فنر يا خاصيت ارتجاعي آن را طوري مي توان انتخاب نمود كه به محض رسيدن فشار به مقدار مورد نظر فنر شروع به باز شدن كند و لذا فشار در اين لحظه حذف شود. همراه با اين دستگاه وسيله مخصوصي نيز براي خارج ساختن نمونه از داخل قالب بكار برده مي شود در اين آزمايش مي توان نمونه خاك خارج شده از قالب را به طور كامل براي تعيين درصد رطوبت به كار برد. مزاياي اين آزمايش به شرح زير است:

الف: چون حجم قالب بسيار كم است در نتيجه مقدار خيلي كمي از خاك ( در حدود 100 گرم) براي هر آزمايش مورد نياز است لذا از تلفات خاك جلوگيري مي شود.

ب:‌ به علت كوچك بودن قالب و حجم خاك داخل آن مقدار انرژي لازم براي تراكم آن كم بوده و در نتيجه در ميزان كار و زمان آزمايش صرفه جوئي مي شود.

ج: از نمونه خاك خارج شده از قالب بيش از يك بار استفاده نمي شود و لذا نتايج آزمايش دقيق تر است اين در حالي است كه در آزمايش تراكم استاندارد براي صرفه جوئي در مقدار خاك بايد از خاك خارج شده از قالب مجدداً استفاده نمود.

د: براي تعيين رطوبت كل نمونه در داخل كوره الكتريكي قرار داده مي شود و لذا دقت كار بيشتر است.

ه: استفاده از كوبنده فنري، تراكم مخصوصي ايجاد مي كند كه به تراكم از نوع ورزدهي شبيه است و اين عمل كاملاً شبيه به عمل غلتكهاي پاچه بزي به هنگام كار در صحرا است حال آنكه در آزمايش استاندارد عمل تراكم ديناميكي بوده و شباهت چنداني به عمل غلتك در صحرا ندارد.

و: وزن خاك موجود در قالب بر حسب گرم از نظر عددي معادل با وزن واحد حجم خاك متراكم شده بر حسب پوند در فوت مكعب است.

همچنين معايب اين آزمايش به شرح زير مي باشند:

الف: اين آزمايش هنوز به صورت استاندارد مشخص نشده است ، لذا استفاده از آن در كنترل عمليات تراكم در صحرا با محدوديت مواجه خواهد بود.

ب: به علت كوچكي قالب در اين آزمايش ذرات خاك بزرگتر از 2 ميليمتر (الك شماره 10) را بايد كنار گذاشت در حاليكه در آزمايش تراكم استاندارد ذرات خيلي درشت تر را نيز مي توان در مخلوط خاك به كار برد (معمولاً براي آزمايش تراكم استاندارد خاك مورد نظر از الك شماره 4 عبور داده مي شود)

تعيين رطوبت بهينه

در هر آزمايش تراكم مقدار معيني از نمونه خاك انتخاب و پس از تعيين تقريبي درصد رطوبت مقداري آب به آن اضافه مي شود (در حدود 2 درصد) سپس خاك در قالب كوبيده شده و وزن نمونه و درصد رطوبت آن تعيين مي گردد، در مراحل بعدي مقدار رطوبت خاك را كمي افزايش داده و پس از تراكم مجدداً وزن خاك موجود در قالب و درصد رطوبت آن تعيين مي شود. عمل افزايش مقدار رطوبت و تراكم آن تا جائي ادامه مي يابد كه وزن خاك مرطوب موجود در قالب شروع به كاهش نمايد در اين مرحله آزمايش قطع و منحني تغييرات رطوبت خاك متراكم شده بر حسب دانسيته خشك آن براي هر مرحله از آزمايش تعيين مي گردد. درصد رطوبت با تهيه نمونه اي از خاك موجود در قالب و تعيين وزن آن در حالت هاي خشك و مرطوب و تقسيم اختلاف اين دو وزن بر وزن خشك خاك بدست مي آيد. پس از تعيين و براي هر مرحله تغييرات بر روي محور طولها و تغييرات در محور عرضها برده شده و منحني تغييرات رسم مي شود اين منحني معمولاً داراي يك نقطه ماكزيمم است كه طول آن درصد رطوبت بهينه و عرض آن ماكزيمم دانسيته خشك خاك را تحت نيروي تراكمي مفروض بدست مي دهد.

گاهي اوقات به منظور مقايسه منحني حاصله با منحني مخصوص 100 درصد اشباع منحني تغييرات درصد رطوبت بر حسب ماكزيمم دانسيته قابل حصول تئوريك (وقتي كه حجم هواي خاك به صفر برسد) نيز رسم مي شود همانطور كه قبلاً گفته شد اين منحني براي حالتي است كه تراكم به گونه اي صورت گيرد تا همه هواي موجود در خاك خارج شده و خاك تحت رطوبت موجود به حالت اشباع برسد.

خواص خاك متراكم شده

قبلا گفته شد كه خاكهاي غير چسبنده را مي توان در حالت خشك يا مستغرق با استفاده از ارتعاش متراكم نمود. خواص خاكهاي غير چسبنده متراكم در صورت مساوي بودن دانسيته آنها چه عمل تراكم به طور طبيعي انجام پذيرفته باشد و چه توسط انسان اصولا يكسان است. خاكريزهاي متشكل از ماسه خالص  را مي توان با عمل استغراق و ارتعاش همراه با هم متراكم نمود. در این عمل مي توان از دستگاههاي مرتعش (غلتك يا كوبنده ويبره) استفاده كرد. شن و ماسه خشك را معمولا با غلتك هاي ارتعاشي لايه به لايه متراكم مي كنند اما در مورد ماسه متوسط و ريز مرطوب همانطور كه قبلا گفته شد به علت وجود نيروي موئينگي (كاپيلاريته) انجام تراكم تنها به وسيله ارتعاش مشكل و احتمالا غير ممكن است لذا در اين مورد از عمل ويبره فلوتاسيون يا ارتعاش و استغراق همزمان استفاده مي شود.

خاكهاي ريز دانه شامل سيلت ريز و رس معمولا در صحرا در لايه هاي نازك و به وسيله فشار حاصل از غلتكهاي پاچه بزي كه به هنگام كار توسط زائده ها روي استوانه غلتك فشار زيادي به خاك وارد مي سازد انجام مي شود. عمل اين زائده ها تقريبا مشابه كوبنده در آزمايش تراكم  است معمولا در صحرا عمل تراكم لايه هاي خاك فقط در يك جهت صورت مي گيرد اين امر باعث مي شود كه ذرات نازك و پولك مانند رس به نحوي آرايش يابند كه سطح پهن ذرات به موازات يكديگر قرار گيرد و ساختماني كم و بيش پراكنده حاصل شود.

تغيير آرايش ذرات خاكهاي رسي (ذرات پولكي) در اثر تراكم توسط محققين مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است اين مطالعات نشان داده اند كه با افزايش انرژي تراكم و نيز با افزايش رطوبت تراكم آرايش غير منظم (فلوكوله) ذرات تدريجاً به آرايش موازي (پراكنده)تبديل مي گردد.  اين تغيير آرايش مي تواند در خصوصيات مهندسي خاك متراكم شده تاثير قابل ملاحظه اي داشته باشد.

در روي منحني رطوبت- دانسيته خشك بجز براي نقطه ماكزيمم منحني بازاء هر مقدار مفروض دانسيته خشك دو مقدار درصد رطوبت وجود دارد كه يكي از آنها داراي رطوبتي بيش از بهينه و ديگري كمتر از آن مي باشد. معمولا چنانچه دو نمونه از يك خاك يكي با رطوبت بيشتر از بهينه و ديگري كمتر از بهينه به ميزان معيني متراكم شوند به علت وجود لايه ضخيم تر آب در اطراف ذرات خاك در نمونه اي كه با رطوبت بيشتر متراكم شده است ذرات اين خاك طوري آرايش مي يابند كه سطح پهن آنها عمود بر جهت اعمال فشار باشد يعني ساختمان خاك بيشتر موازي (پراكنده) براي يك مقدار معين دانسيته خشك درصد رطوبت بيشتر از بهينه را جهت مرطوب و درصد رطوبت كمتر از بهينه را جهت خشك مي نامند.

نفوذ پذيري خاكهاي رسي تابع نحوه تراكم آنها است. چنانچه خاكي براي رسيدن به ميزان معيني دانسيته خشك در جهت خشك تراكم يابد به علت آنكه ساختمان آن بيشتر حالت فلوكوله دارد نفوذ پذيري آن بيش از وقتي است كه خاك در جهت مرطوب تراكم يافته باشد، زيرا در حالت اخير ساختمان خاك بيشتر بصورت پراكنده بوده و لذا نفوذ پذيري آن كمتر است. اين بدان علت است كه در ساختمان فلوكوله خاك حجم فضاي خالي بين ذرات بيشتر و لذا نفوذ پذيري آن نيز بيشتر از ساختمان پراكنده مي باشد.

به طور كلي تورم خاك هاي رسي متراكم شده بر اثر ضخيم شدن لايه آب اطراف ذرات رس ايجاد مي شود. خاك رسي كه در جهت خشك نسبت به رطوبت بهينه متراكم شده باشد نسبت به رس متراكم شده در جهت مرطوب به هنگام مجاورت با آب مقدار بيشتري آب جذب نموده و لذا بيشتر منبسط مي شود بنابراين براي جلوگيري از تورم يا انبساط خاكي كه در جهت خشك متراكم شده نسبت به خاك متراكم شده در جهت مرطوب انرژي بيشتري مورد نياز مي باشد.

خاك رسي متراكم شده در جهت خشك داراي مقاومت برشي بيش از خاك متراكم شده در جهت مرطوب است، اين بدان علت مي باشد كه در خاك متراكم شده در جهت خشك مقدار رطوبت موجود در اطراف ذرات كمتر بوده و لذا ذرات با شدت بيشتري يكديگر را جذب مي نمايند و مقاومت برشي آنها بيشتر است.

الف) كوبنده هاي دستي:

 در شرايط خاص ساختماني به ويژه در مناطق بسيار نزديك و مجاور سازه هاي بتني يا در مواردي كه عرض باند خاكريزي براي مانور انواع غلتك مناسب نباشد مي توان از انواع كوبنده هاي دستي استفاده نمود. اين كوبنده ها معمولا داراي عرض محدود (حدود 3/0 تا 6/0 متر ) بوده و مجهز به يك موتور برقي ديزل يا بنزيني بعنوان نيروي محرك مي باشند. در اين كبونده ها هدايت دستگاه توسط يك نفر كارگر انجام شده و عمل تراكم توسط ضربه و ارتعاشات صفحه كوبنده دستگاه صورت مي گيرد.

ب) وسايل تراكم خاكهاي ماسه اي :‌‌

 خاكهاي ماسه اي تميز و مرطوب به علت كيفيت خاص خود به آساني و با استفاده از وسايل تراكم متعارف متراكم نمي گردند به ويژه اگر اين خاكها در عمق قرار داشته باشند( مانند عدسي سست ماسه اي) انجام تراكم در آنها بسيار مشكل بوده و بايد اين امر با اتخاذ تدابير خاص صورت گيرد. در اين قسمت بعضي از روشهاي تراكم خاكهاي ماسه اي كه به نام تراكم ديناميكي مشهورند مورد تشريح قرار مي گيرد.

روش ارتعاش- استغراق: همانطور كه قبلا اشاره شد در اين روش براي تراكم خاكهای ماسه اي از وسيله خاصي استفاده مي شود كه قادر است همزمان با غرقاب ساختن خاك با ايجاد ارتعاش آن را متراكم سازد. اين وسيله از يك لوله مرتعش دو جداره ساخته شده به گونه اي كه آب با فشار از لوله مياني به داخل خاك تزريق گرديده و چسبندگي ظاهري ناشي از نيروي موئينگي ذرات ماسه را  از ميان مي برد، در عين حال با مرتعش شدن جداره خارجي توسط يك موتور عمل تراكم صورت مي گيرد. شعاع عمل و عمق تاثير اين دستگاه متناسب با ابعاد آن و قدرت موتور نصب شده در روي جدار خارجي مي باشد به طور متعارف عمق عملكرد اين سيستم 3 تا 5 متر و شعاع تاثير آن نيز حدود 3 تا 7 متر مي باشد. وزن اين دستگاه بين 2 تا 5 تن متغير است. لازم به ذكر است كه روش مذكور در خاكهاي ماسه اي سست يكنواخت داراي بهترين نتيجه بوده با ريز تر شدن بافت يا افزايش مقدار ذرات ريز دانه      (سيلت و رس) كارآيي آن كاهش مي يابد.

روش تراكم ديناميكي: در اين روش با اعمال ضربات ناشي از سقوط آزاد يك وزنه سنگين بر روي سطح خاك و ايجاد موجهاي ارتعاشي توده خاك در عمق متراكم مي گردد اين روش نيز همانند روش ارتعاش استغراق داراي محدوديت از نظر نوع خاك و دامنه عملكرد مي باشد.

روش انفجار: تنشهاي برشي حاصل از انفجار مواد منفجره در سطح يا در عمق خاك مي تواند موجب تراكم خاكهاي ماسه اي شنها و سنگريزه هاي سست و غير متراكم شود در خاكهای اشباع انفجار موجب بالا رفتن فشار آب منفذي شده و ممكن است باعث ايجاد پديده روانگرائي شود در چنين شرايطي نصب زهكشهاي قائم موجب كاهش فشار آب منفذي و افزايش تاثير موجهاي انفجاري در جهت متراكم ساختن خاك مي گردد در صورت استفاده از روش انفجار لازم است كه به وضعيت سازه هاي مجاور با محل انفجار توجه داشت و به گونه ای عمل نمود كه روي سازه هاي مذكور تاثير منفي ايجاد نشود.

روش هاي نوين كاهش شدت لرزه اي در ساختمان هاي بتني


چكيده:
در اين مقاله بررسي راهكارهاي كاهش شدت لرزه اي سازه(C) مورد توجه قرار گرفته است روش هاي متفاوتي براي كاهش نيروي لرزه اي وجود دارد كه از جمله آن ها كاهش وزن سازه مي باشد كه اين امر باعث كاهش نيروي لرزه اي وارد شده مي گردد. يكي ديگر از اين روش ها نصب جداگرها مي باشد. جداگرها با افزايش جابجايي سازه و كاهش شتاب لرزه اي نيروي زلزله را كاهش مي دهند همچنين نصب ميراگرها مي تواند همانند كمك فنرهاي ماشين با اتلاف انرژي و افزايش شكل پذيري تكانه زلزله را كاهش مي دهند. يكي از روش كاهش وزن ساختمان در سازه هاي بتني برداشتن كامل طبقات فوقاني ساختمان مي باشد كه هميشه باعث كاهش برش پايه نمي شود زيرا باعث كاهش ارتفاع سازه شده كه اين امر تغيير در دوره نوساني ساختمان مي گردد و مهندسان  حتما بايد به اين نكته توجه كنند. جداگر در تراز پي و زير ستون ها اجرا مي گردد و باعث افزايش جابجايي سازه ها مي گردد، ميراگرها همانند بادبند نصب مي گردد و نبايد مانعي براي حركت آن ها در زلزله مانند ديوارهاي صلب وجود نداشته باشد. در اين مقاله سعي شده تا خوانندگان با موضوع آشنا و استانداردهاي موجود در زمينه مطرح شود.

واژه هاي كليدي: جداگر، ميراگر، برش پايه، شدت لرزه اي
مقدمه 

ميهن عزيز ما ايزان جزء كشورهاي زلزله خيز جهان محسوب مي شود. آشنايي با تغييرات روز دنيا در زمينه پيشرفت هاي تكنولوژي در كاهش شدت لرزه اي و سيستم ها جديد
سازه اي امري مهم و ضروري به نظر مي رسد؛ كه با توجه به اين امر از دستورالعمل
547-FEMA مي توان بهره گيري كرد.روش هاي بهسازي لرزه اي درپروژه هاروش هايي مانند افزايش مقاومت، افزايش سختي، تقويت مقاطع و بهبود نحوه بارگذاركي سازه
مي باشد. روش هاي ديگري در كاهش نيروي لرزه اي در ساختمان ها وجود دارد، كه كمتر رايج هستند. در اين مقاله سه روش براي كاهش نيروي لرزه اي درساختمان ها كه
شامل :‌كاهش وزن موثر لرزه اي،‌جداگر هاي لرزه اي، و ميراگرهاي غير فعال مي باشد بررسي مي گردد. هر كدام از سه پارامتر يكي از عوامل شكل دهنده معادله ديفرانسيل ارتعاش سازه mx+cx+kx=p(t) مي ياشد كه ارتعاش متاثر از آن است. 

روش كاهش وزن

كاهش وزن ساختمان باعث كاهش نيروي لرزه اي در ساختمان هاي موجود مي شود اما طراح بايد به اين مسئله توجه داشته باشد كه ارزيابي ديناميكي در اين روش قبل از اتخاذ طرح مقاوم سازي براي ساختمان محاسبه گردد. روش هايي كه مي توان در ساختمان احداث شده مورد استفاده قرارداد شامل جايگزين كردن ديوارهاي سنگين با ديوارهاي جدار نازك سبك، برداشتن بارهاي زنده دائمي سنگين،‌برداشتن كامل طبقات بالاي ساختمان مي باشد،‌در ساختمان بتني به دليل وزن زياد ساختمان مي توان چند طبقه بالاي ساختمان بطور كامل حذف كرد كه البته اين امر باعث كاهش فضاي مفيد در ساختمان مي شود.

روش كاهش وزن لرزه اي سازه باعث ايجاد عوامل ديگري نظير كاهش نيروي وارده شده به جوش هاي اتصالات و وصله ستون هاي در ساختمان اسكلت فلزي ، كاهش جابجايي طبقات، كاهش لنگر مقاوم واژگوني  سازه ،‌كاهش برش پايه مي شود،‌البته اين كاهش دقيقاً به نسبت كاهش وزن لرزه اي نمي باشد. براي مثال برداشتن طبقات بالايي ممكن است سازه را جزو ساختمان هاي كوتاه مرتبه قرار دهد كه اين امر منجر كاهش دوره نوساني سازه مي گردد.

تاثير كاهش دوره نوساني سازه( ) بيشتر از تاثير كاهش وزن لرزه اي در ساختمان ها مي باشد،‌كه اين امر ميزان برش پايه را در سازه افزايش مي دهد،‌در ساختمان هاي بلند بتني كه بيشترين وزن ساختمان در طبقات پايين متمركز است اين روش بسيار نيازمند تحليل ديناميكي سازه است. در مثال هاي نشان داده شده زير بررسي مي شود كه چگونه ممكن است كه برداشتن طبقات بالايي ساختمان كاهش عمده اي در محاسبه كاهش برش پايه نداشته باشد.سازه مورد بررسي قاب خمشي بتني بوده وبرش پايه براساس
(2005،ASCE) 05-Ascev برآورده شده است. در مثال (شماره1) سازه بتني با ارتفاع و وزن طبقات معمولي،‌دوره نوساني تقريبي سازه محاسبه گرديد. مشاهده مي گردد كه برداشتن وزن طبقات بالاي ساختمان باعث كاهش برش شده است در مثال( شماره2) يك مدل مشابه سازه است كه داراي تمركز وزن در طبقات مي باشد. مشاهده مي گردد كه با ابرداشتن وزن طبقات بالاي برش پايه ساختمان در اثر كاهش ارتفاع و دوره نوسان ساختمان نه تنها كاهش نيافته بلكه افزايش يافته است.

همان طور كه در بالا مشاهده گرديد در روش كاهش وزن به وسيله برداشتن طبقات فوقاني ساختمان ها ،‌كه بيشتر  در سازه بتني مورد كابرد قرار مي گيرد بايد تمركز وزن ساختمان را در طبقات پايين را مورد توجه و بررسي قرار داد، زيراكاهش ارتفاع سازه باعث كاهش دوره نوسان ساختمان مي شود و اين امر مي توان حتي منجر به افزايش برش پايه گردد.

3- جداگرهاي لرزه اي

جداگرهاي لرزه اي شامل كل ابعاد ساختمان مي شود و نمي توان در بخشي از سازه آن ها را استفاده نمود زيرا اين عمل باعث ايجاد تفاوت در جابجايي دو بخش ساختمان مي گردند و در كاهش پريوده هاي لرزه اي و خسارات لرزه اي منتقل شده از زمين به ساختمان تاثير گذارند. استفاده از آن ها در طراحي هاي ساختمان جديد بسيار معمول شده است اما در آمريكا از آن ها براي تعداد متعددي ساختمان موجود جهت افزايش شكل پذيري به عنوان راهبرد كليدي در طراحي پروژه هاي مقاوم سازي به كار مي رود.

انواع جداگرها شامل مفصل انعطاف پذير (لاستيكي) و مفصل لغزنده مي شود. مفصل انعطاف پذير خود به انواع مختلف شامل كاهنده لاستيكي بلند(high damped rubber) كاهنده لاستيكي كوتاه(damped rubber  low ) تقسيم بندي مي گردد. كاهنده هاي نوساني غالبا جزئي از سيستم جداگرها هستند كه جابجايي را محدود مي كنند. در شكل(شماره3و4) تعدادي از كاهنده ها ديده مي شود. باز دوره نوساني در سازه هايي كه از جداگر استفاده شده است به دليل كاربرد اين جداگرها 2تا4ثانيه تخمين زده مي شود. همين طور در ساختمان هايي كه بر روي خاك هاي خيلي ضعيف يا ساختمان خيلي بلندمرتبه مي باشد و انعطاف پذيري ممكن است مقدور نباشد استفاده از جداگر مي تواند بسيار سودمند باشد. استفاده از جداگر لرزه اي معمولا راهكار مقاوم سازي بسيار گران قيمتي است. اين راه حل اصولا در آمريكا براي ساختمان هاي معروف و مهم استفاده مي شود. جابجايي جداگرها بيشتر در طبقات بالا  مشخص مي شود، اما در ناحيه خطر پذيري زياد توانايي زلزله براي جابجايي گاهي اوقات  تا 75 ميلي متر و يا بيشتر مي رسد به همين دليل حذف هر مانعي در نزديكي سازه كه در زمان پاسخ لرزه اي سازه مانع حركت رفت و برگشتي ( حركت پاندولي) شود ضروري است(شكل شماره5).


با توجه ببه نوع مفصل جداگرها و افزايش جابجايي ساختمان در هنگام وقوع زمين لرزه ايجاد درز انقطاع در اطراف سازه براي همسازي با جابجايي سازه است ضروري است. درز انقطاع بايد پايين تر از صفحه جداگر ايجاد گردد. قسمت هاي بالاي دررز انقطاع مي توان به منظور زيبايي و يا مسائل امنيتي با مصالح انعطاف پذير پوشاند.

در آسمان خراش ها كه در آنها از آسانسورهاي بسيار بزرگ استفاده مي گردد، نمي توان بدون در نظر گرفتن جزييات خاص آن ها را از صفحه تراز جداگر عبور داد. تاسيسات مكانيكي و برقي اين ساختمان ها نياز به توانايي تطبيق با جابجايي جداگر دارد و بايد از اتصالات انعطاف پذير در آن ها استفاده كرد؛ پي هائي كه كه در زير جداگر وجود دارد بايد توانايي گرفتن نيرو و رساندن آن به جداگر را داشته باشند،‌صفحه و اتصالاتي كه در بالاي جداگر وجود دارد بايد توانايي اين كه نيرو را به خوبي به جداگر برگرداند و در مقابل ممان ايجاد شده مقاومت كنند داشته باشد. تمامي اين اجزا هزينه ساختمان هاي داراي جداگر را افزايش مي دهد.

در طراحي و محاسبه بايد دقت كرد كه ساختمان هاي داراي جداگر جابجايي بسيار
گسترده تري نسبت به سازه هاي با پايه هاي ثابت دارند. در تحليل تاريخچه زماني اين
سازه ها بايد حتماً‌تمام جداگرها غير خطي مدل شود. در اين روش مشخصات مصالح بايد مطابق با جزييات كارخانه سازنده و گزارش آزمايشگاهي شامل موارد مختلف: آزمايش بارگذاري،‌حرارت،‌سرعت،‌خوردگي،‌كهنگي و ساير تاثيرات بايد در نظر گرفته شود. آزمايش براي اينكه مشخصاتي كه شركت سازنده بيان مي كند و حصول اطمينان پيدا كردن از اين كه مشخصات عضو كاملا صحيح است ضروري است. محل نصب جداگرها در طراحي بسيار تعيين كننده است آن ها معمولا نزديك به پي ساختمان هستند ولي نمونه هاي از جداگر وجود دارد كه در بالاي ستون و زير سقف هاي سنگين نصب مي شود تا نيرو وارده به ستون را كاهش دهد. پي و جداگر ، هر دو در يك تراز اجرا مي گردد،‌اما بيشترين كاربرد آن ها در پي ساختمان و يا زير پي ساختمان استفاده مي شوند و بعضي ديگر پي اضافي در محل خود دارند. انواع مختلف جداگر داراي اجزاي با اندازه هاي مختلف هستند و لوازمي براي انتقال لنگر دارند. در جداگر مفصل لاستيكي، لنگرهاي p-delta را به خود گرفته و نصف آن را به پايين و نصف آن را به بالا انتقال مي دهد. در سيستم قديمي آونگ اصطكاكي، تمام لنگرهايp-delta به بال يا پايين انتقال پيدا مي كند كه اين امر بستگي به جهت تقعر دارد چگونگي مقاومت در برابر لنگرها مي تواند منجر به انتخاب نوع خاصي از جداگرها شود.

 در جداگر های مفصل لاستیکی به علت این که لاستیک سختی پایین دارند مقاومت کمتری در مقابل نیروی کششی از خود نشان می دهد، همچنین جداگرهای دارای هسته سربی در کشش دارای محدودیت زیادی هستند. با وجود این که نوع جدید جداگرهای مفصل لغزشی که بتوانند مقداری در مقابل کشش مقاومت کنند به تازگی وارد بازار شده است ، اما تعدا زیادی از مهندسان درباره کشش زیر مفصل لغزشی نگران هستند. در نتیجه در طراحی ساختمان غالبا قصد دارند تا کشش در مفصل ها به کمترین میزان ممکن برسد. وقتی یک ساختمان دارای جداگر ساخته می شود ستون ها و دیگر اجزا ساختمان باید دقیقا در بالای جداگر نصب گردد و در ساختمان های موجود طبقات فوقانی کاملا در جای خود هستند یک راه کلیدی، انتقال بار مرده به وسیله شمع در ساختمان و بریدن زیر ستون های آزاد شده است، اجرای یک پی جدید و یک صفحه افقی جدید بر روی جداگر نصب شده تا انتقال بار سازه به جداگرها مقدور شود و سپس شمع ها برداشته می شود.

4- میراگرهای غیر فعال یا اتلاف کننده های انرژی 

اضافه کردن میراگرها مانند جداگرهای لرزه ای راهبرد نسبتا غیر معمولی برای بهسازی لرزه ای تلقی می شود اضافه شدن میراگرها باعث  کاهش جابجایی کلی سازه و شتاب پاسخ و تغییر مکان جانبی طبقات داخلی منجر می شود .

میراگرها شامل قسمت جامد و مایع ویسکوز می باشند. در آن ها تجهیزات دیگری شامل آلیاژ کره ای شکل، فنر اصطکاکی و تجهیزات مایع برگشت پذیر کاهنده نیرو نصب می شود در شکل(شماره6) نمونه ای از این میراگرها نشان داده شده است. تعداد زیادی از مهندسان بر این باورند که اضافه کردن میراگرها بیشتر مربوط به افزایش شکل پذیری ساختمان در قاب خمشی فولادی و بتنی می شود میراگرها باید برای جابجای زیاد تطبیق داده شده باشند.

پژوهش های گسترده و تکمیلی در نحوه طراحی این چنین ساختمان هایی با وسایل میراکننده انرژی انجام داده شده است که شامل طراحی مختلف و مثال های از بهسازی لرزه ای با استفاده از میراگرهای غیرفعال بود. اضافه کردن میراگر بسیار شبیه اضافه کردن بادبند است و در نتیجه بر معماری ساختمان تاثیرگذار است. بعضی از میراگرها به سازه اضافه می شود که این امر باعث تصحیح طراحی می شود میراگرهای سازه ای زیادی در بازار در دسترس است. مشخصات مصالح، آزمایشات انجام شده، محدودیت ها و جزییات اجرایی همانند اجزا جداگرهای لرزه ای به نوع محصول استناد می شود. تمامی میراگرهای معمولا در ابتدای طراحی انتخاب می شوند زیرا محاسبه و جزییات عمدتا با نوع دیگر میراگرها تفاوت دارد.

5- نتیجه گیری
هر یک از روش های ارائه شده دارای مزایا و محدودیت هائی می باشد که طراح با توجه به امکانات موجود این روش ها به تنهایی و یا تلفیقی از این چند روش برای ساختمان در نظر می گیرد. همچنین استفاده از میراگرها و جداگرها می تواند در هنگام زلزله کمک زیادی به سازه کند اما دقت در نحوه طراحی و مدل کردن آن ها به صورت رغیر خطی امری مهم است و با توجه به تنوع این ابزارها در بازار باید انواع آزمایش کشش و ... برای بررسی صحت آن چه که در مشخصات فنی شرکت سازنده نوشته انجام گیرد.

اردشیر ش

تکنولوژی قالبندی

بتن ریزی اجزای ساختمان :

1- بتن ریزی پی ها :

قبل از بتن ریزی باید سطح قالب با آب مرطوب شود یا به مواد رها ساز آغشته گردد تا آب بتن را به خود جذب نکند . در هنگام بتن ریزی فونداسیون ها باید دقت شود ، بتن با ضربه به بدنه ی قالب برخورد نکند و حداکثر لایه های 30 سانتی متری ریخته شده پس از ویبره شدن هر لایه ، لایه ی بعدی ریخته میشود .

تا آن جا که ممکن است باید بتن را با سرعت ریخت و در هنگام ریختن هر لایه دقت کرد که لایه ی قبلی به خوبی متراکم شده باشد .

2- بتن ریزی دال ها و سقف ها :

بهترین روش ریختن و پخش بتن در دال ها استفاده از پمپ بتن است به دلیل اینکه پمپ بتن نیاز به پخش ندارد و می توان با حرکت خرطوم آن ، بتن را در محل های مورد نظر تخلیه کرد . بتن ریزی در دال ها باید در یک جهت و به طور متوالی انجام گیرد . محموله های بتن نباید در نقاط مختلف سطح و به صورت پراکنده ، انباشته و سپس پخش و تسطیح شوند . همچنین بتن نباید در یک محل و در حجم زیاد ، تخلیه و سپس به طور افقی در قالب حرکت داده شوند . در عملیاتهای بزرگ بتن ریزی لازم است که محل ختم بتن ریزی از قبل تعیین و در نقشه های اجرایی مشخص شود . در بتن ریزی های حجیم باید دقت شود که حجم بتن به صورتی تخلیه شود که از به وجود آمدن اتصال سرد جلوگیری گردد.

3- بتن ریزی ستونها :

بتن ریزی در ستونها باید در لایه های افقی با ضخامت یکنواخت صورت گیرد وهر لایه قبل از ریختن لایه بعدی بطور کامل متراکم شود . میزان وسرعت بتن ریزی باید چنان باشد که هنگام ریختن لایه جدید ، لایه قبلی در حالت خمیری باشد ، عدم رعایت این نکته باعث ایجاد اتصال سرد و نهایتاً عدم یکپارچگی بتن خواهد شد. در بتن ریزی ستونها حتی الاامکان باید ارتفاع سقوط آزاد بتن را محدود نمود . این ارتفاع برای جلوگیری از جدا شدن دانه ها به 9/0 تا 2/1 متر محدود می شود .

در صورتی که بتن اجباراً در قالب های بلند ریخته می شود برای جلوگیری از آب انداختن بتن ، توصیه می شود ، از بتن با اسلامپ کم ( بتن سفت) استفاده شود ، کاستن از سرعت بتن ریزی نیز تا حدود زیادی از آب انداختن بتن جلوگیری می نماید . در ستونهای بلند در صورت امکان می توان بتن را تا تراز حدوداً 30 سانتی متر پایین تر از تراز قطعی ریخته و پس از یک ساعت، قبل از اینکه سطح بتن سخت شود ، بتن ریزی را مجدداً از سر گرفت تا از ایجاد اتصالات سرد جلوگیری شود .

4- بتن ریزی دیوارها :

بتن ریزی دیوارها باید در لایه های افقی با ضخامت یکنواخت صورت گیرد وهر لایه قبل از ریختن لایه بعدی بطور کامل متراکم شود . بتن ریزی دیوارها را باید از کنار قالب ها به طرف وسط آن انجام داد . هر لایه را از یک طرف شروع می کنند و وقتی بتن ریزی به وسط می رسد همان لایه را از طرف دیگر تا وسط می ریزند .

در دیوارهایی که چند لایه ی بتن ریخته می شود ، باید دقت کرد که در لایه های زیرین به خصوص در گوشه ها ، شیره ی بتن جمع نشود و ارتفاع لبه داخلی دیوار برابر ارتفاع مورد نظر باشد .

بتن ریزی را باید حدود 5 سانتی متر بیش از ارتفاع مورد نظرانجام داد و قبل از آنکه بتن خود را بگیرد ،بتن های اضافی را از سطح کار برداشت . با این روش می توان اطمینان یافت که فصل مشترک دو مرحله ی متوالی بتن ریزی به صورت خطی صاف و مشخص نمودار شود .

عمق لایه اول بتن ریزی هیچ گاه نباید از 30 سانتی متر بیشتر شود . در دیوارهای نازک وجود یک سکوی ممتد در بالای دیوار برای بتن ریزی ، یا انباشتن بتن ، سپس ریختن آن به داخل قالب یک راه حل اساسی است .

5- بتن ریزی سطح شیبدار :

بتن ریزی روی سطوح شیبدار ، با دست ویا قالب لغزنده انجام می شود . چنانچه عملیات روی سطح شیب دار با دست انجام گیرد ، با توجه بهضخامت کم سازه ، باید بتن در تمام ضخامت دال ریخته شده و لرزان ، ماله کشی ، تسطیح و تنظیم سطح بتن از قسمت تحتانی شیب به سمت بالا انجام شود . در این حالت باید بتن ریزی از پایین به بالا انجام شود . به این ترتیب ، وزن بتن بالا سبب تراکم و جااندازی بتن زیرین می شود .اگر شیب سطح بیش از 5 الی 10 درجه نباشد ، می توان با استفاده از روش متداول برای دالها بتن ریزی کرد . اگر بتن پس از تراکم کمی افت کند باید صبر کرد تا خود را بگیرد و سپس لایه بعدی ریخته شود . برای شیب های بیش از 10 درجه لازم است که از یک قالب لغزنده ی شمشه ای استفاده شود . قالب نباید لزانده شود ، زیرا این موضوع باعث می شود که بتن از لبه های پایینی بیرون بیاید و متورم شود .

تراکم و تحکیم بتن :

لرزاننده های درونی :

ساده ترین نوع ویبره است که معمولا به شکل میله ای یا شیلنگی دیده می شود . ویبره دستی یک وسیله ساده است که از یک سر یا خرطوم مرتعش کننده که به وسیله میله ای انعطاف پذیر به یک موتور متحرک متصل است تشکیل شده است . برای انجام ویبره لازم است که سر خرطومی شکل وارد حجم بتن شود تا با ایجاد لرزش یکنواخت سبب تراکم بتن و خروج حبابهای هوا از آن شود . توصیه می شود در این روش میله لرزان را به فاصله هر 5/0 الی یک متر فرو برده وهر بار بین 5 تا 30 ثانیه در بتن نگه داشته شود تا بسته به میزان تراکم مورد نظر واسلامپ بتن ، بتن متراکم شود.

شعاع عمل و شکل ویبره کردن قطعات بتون ریزی شده متفاوت است ومیزان تأثیر میله های ویبراتور به موقعیت کار ، کارایی بتون و مشخصات میله بستگی دارد . هر چه قطر میله بزرگتر باشد ، شعاع عمل آن بیشتر خواهد بود . هنگام اجرا می توان شعاع عمل را با چشم مشاهده کرد .

لرزاننده های خارجی ( قالب) :

این نوع ویبراتورها در مجاورت قالب قرار گرفته و بایک تکه ارتجاعی به قالب متصل می شوند و پس از به کار افتادن ، مجموعه قالب و بتن داخل آن را مرتعش کرده وحباب های هوا را خارج می کنند . زمان لازم برای این نوع ویبره حدود 1 تا دقیقه است . از این روش معمولا در متراکم کردن سازه های بسیار نازک بتنی که به علت تراکم بسیار زیاد آرماتور، استفاده از ویبراتورهای درونی درآنها مشکل است ویا بتنهای سفتی که نتوان از ویبراتور درونی در آنها استفاده کرد کاربرد دارند .

لرزاننده های میزی:

عبارت است از میزهای لرزانی که قطعات بتنی برروی آن قرار گرفته و ویبره می شوند . این نوع روش متراکم کردن بتن در کارگاه های بتن پیش ساخته و آزمایشگاه های بتن روشی مرسوم است .

ویبراتورهای سطحی :

این نوع لرزاننده ها به صورت شمشه های ارتعاش دهنده ، ویبراتورهای صفحه ای ، شمشه های غلتان ارتعاش ، ماله های آهنی وتخته ماله ای ارتعاشی مورد استفاده قرار می گیرند . این نوع ارتعاش دهنده ها برای متراکم کردن بتن کف ، دالهای بدون آرماتور ، بتن پوشش روی سطوح شیب دار و اصولاً کارهای بتنی تخت استفاده می شوند .



آرماتور بندی :


بتن ماده ای است که دارای مقاومت زیادی در برابر فشار است ، از این رو استفاده از آن برای قطعات تحت فشار مانند ستون ها وقوسها بسیار مناسب است . اما علی رغم خصوصیت مطلوب یاد شده ، مقاومت کششی کم وشکنندگی نسبتاً زیاد بتن ، استفاده از آن را برای قطعاتی که به طور کامل یا موضعی تحت کشش هستند محدود می کند . برای رفع این محدودیت ، اعضای بتنی را با قرار دادن فولاد در آنها تقویت می کنند . ماده مرکبی که از ترکیب بتن و فولاد حاصل می شود ، بتن مسلح می گویند . هدف اصلی از ایجاد بتن مسلح استفاده از بتن برای تحمل فشارو استفاده از فولاد ( آرماتور ) برای تحمل کشش است . اساس رفتار مشترک فولاد وبتن ترکیب دو خاصیت مهم فیزیکی و مکانیکی این دو ماده ، بدین شرح است : نخست آن که ، بتن در اثر سخت شدن چسبندگی قابل ملاحظه ای با آرماتور ایجاد می کند ؛بدین ترتیب،دریک عضو بتن آرمه تحت اثر بارهر دو ماده وبتن با هم تغییر شکل میدهند .

به دلیل اینکه چسبندگی مناسب بین فولاد و بتن از عوامل موثردرمقاومت بتن مسلح است .باید میل گردهایی که در بتن مسلح بکار می روند ،نو،تمیز،بدون هیچگونه آلودگی نظیرچربیها ،ذرات بتن ،گردوخاک ومواد زائد دیگر باشد .میلگردها قبل ازمصرف باید کاملا پاکیزه باشند تا خللی به پیوستگی بتن ومیلگردها وارد نشود.

مقطع میلگرد مصرفی نباید به علت زنگزدگی تضعیف شده باشد .استفاده ازمیلگردهای زنگزده به شرطی مجاز است که اولا زنگزدگی قبلا با پرس یا وسایل مشابه مورد قبول کامل پاک شود ،ثانیا قطر میلگرد پس از برس زدن حداکثر 5/0 میلیمتر کاهش یابد.

برای تمیز کردن زنگ از سطح میلگرد می توان از برس سیمی زیر استفاده کرد . اگر حجم میل گردهای زنگ زده زیاد باشد ، از دستگاه ماسه پاش ( سند بلاست ) استفاده می کنند . این دستگاه با پرتاب شدید ماسه های ریز یز سطح میل گرد باعث زنگ بری آن می شود .

میلگردهای مورد استفاده در بتن را معمولاً از شاخه های 12 متری یا کلافهای میلگرد در طولهای لازم برش داده ، شکل می دهند و استفاده می کنند . بریدن ملیگردها به دو صورت سرد وگرم انجام می شود که برش سرد از مزایای بیشتری برخوردار است .

برای برش میلگردها به صورت سرد از قیچی های ساده دستی در اندازه های مختلف و قیچی های دستی روی پایه استفاده می شود . همچنین می توان از دستگاه برقی برش میلگرد نیز استفاده کرد . برش میلگردهای قطور به وسیله دستگاه برشی برنول ( سرپیک ) به صورت برش گرم با استفاده از گاز و اکسیژن انجام می شود .

خم کردن میلگردها نیز باید به صورت سرد و با استفاده از آچار خم کن ( F ) ، دستگاه خم کن دستی و یا دستگاه خم کن برش صورت گیرد .





برای برش ، خم وبستن میلگردها لازم است اصول زیر رعایت گردد :


- بریدن میلگردها باید با وسایل مکانیکی باشد و از بریدن آنها به وسیله حرارت خودداری گردد .

- کلیه میلگردها باید به صورت سرد و ترجیحاً به طور مکانیکی به وسیله ماشین مجهز به فلکه خم کن و با یک عبور در سرعت ثابت خم شوند ، طوری که قسمت خم شده دارای شعاع انحنای ثابتی باشد.

- به طور کلی باز و بسته کردن خمها به منظور شکل دادن مجدد به میلگردها مجاز نیست .

اتصال پوششی :

متداولترین روش وصله کردن میلگردها روش پوششی است . برای این منظور دو میلگرد را روی یکدیگر قرار می دهند ، به طوری که در طول معینی یکدیگر را بپوشانند ؛ سپس آنها را بوسیله مفتول محکم می کنند . در شکل زیر روش وصله کردن دو میل گرد را به روش پوششی مشاهده می کنید . اتصال پوششی فقط در مورد میلگردهای با قطر 36 میلیمتر و کمتر از آن مجاز است .

برای میلگردهای کششی ، حداقل طول پوشش لازم ، باید 25/1 برابر طول چسبندگی مهاری میل گرد کوچک تر باشد و در عین حال این طول نباید هیچ گاه کمتر از 25 برابر قطر میل گرد به اضافه ی 15 سانتی متر انتخاب شود . در شکل زیر حداقل طول وصله ی میل گرد کششی به روش پوششی نشان داده شده است .

برای میل گردهای فشاری ، حداقل طول پوشش باید یک برابر طول چسبندگی مهاری میل گرد کوچک تر باشد ودر عین حال ، این طول نباید هیچ گاه کمتر از 20 برابر قطر میل گرد ، به اضافه 15 سانتی متر انتخاب شود .

قلاب میلگرد و ضوابط آن

الف ـ میل گردهای اصلی :

1- خم 180 درجه ( خم تیر دایره ) به اضافه ی طول مستقیم ( حداقل 4 برابر قطر میل گرد ) ، مشروط بر این که طول مستقیم از 6 سانتی متر کم تر نباشد .

2- خم 135 درجه ( چنگک ) به اضافه ی طول مستقیم ( حداقل 8 برابر قطر میلگرد ) در انتهای آزاد میلگرد .

3- خم 90 درجه ( گونیا ) به اضافه ی طول مستقیم ( حداقل 12 برابر قطر میلگرد ) در انتهای آزاد میل گرد .

ب ـ میل گردهای تقسیم و خاموت :

1- برای میلگردهای به قطر 16 میلیمتر و کمتر ، خم 90 درجه ( گونیا ) با اضافه ی طول مستقیم ( حداقل 6 برابر قطر میل گرد ) ، مشروط بر این که از 6 سانتی متر کمتر نباشد.

2- برای میل گردهای به قطر بیش از 16 میلی مترو کمتر از 25 میلی متر ، خم 90 درجه ( گونیا ) به اضافه ی طول مستقیم ( حداقل 12 برابر قطر میل گرد ) در انتهای آزاد میل گرد .

3- خم 135 درجه ( چنگک ) به اضافه ی طول مستقیم ( حداقل 6 برابر قطر میل گرد ) به شرطی که از 6 سانتی متر کمتر نباشد .

4- خم 180 درجه ( خم نیم دایره ) به اضافه ی طول مستقیم ( حداقل 4 برابر قطر میل گرد ) به شرطی که از 6 سانتی متر در انتهای آزاد میل گرد کمتر نباشد .

ضوابط آیین نامه ای مربوط به آرماتور بندی :

1- برای بستن آرماتورها نباید میلگردهای متقاطع را به هم جوش داد .

2- حداقل فاصله آزاد بین میلگردهای موازی در یک ردیف نباید از هیچ یک از دو مقدارd یا 5/2 سانتی متر کمتر باشد ( فاصله آزاد میلگردها باید بزرگتر یا مساوی 4 برابر قطر بزرگترین دانه شن موجود در مصالح بتن باشد .)

3- در مواردی که آرماتورهای موازی در دو یا چند ردیف قرار می گیرند ، میلگردهای ردیف بالایی باید مستقیماً روی میلگردهای ردیف پایینی واقع شوند و فاصله ی آزاد بین ردیف ها باید حداقل برابر با 5/2 سانتی متر باشند .

4- ضخامت پوشش بتنی روی میلگردها نباید کمتر از مقادیر زیر اختیار شود:

الف ) قطر میلگردها

ب) بزرگترین اندازه اسمی سنگدانه های تا 32 میلیمتر ، یا 5 میلیمتر بیشتر از بزرگترین اندازه اسمی سنگدانه های بزرگتر از 32 میلیمتر .

میلگردها پوشش بتنی میلگردها عبارت است از حداقل فاصله رویه اعم از طولی و عرضی تا نزدیکترین سطح بتن .

ضخامت پوشش بتنی محافظ میلگردها متناسب با شرایط محیطی ونوع قطعه مورد نظر نباید از مقادیر داده شده در جدول زیر کمتر باشد .

مصالح قالب بندی:

1- قالب بندی : به مجموعه قطعاتی که برای شکل دادن بتن خمیری ، تا مدت زمانی که بتن تا آن حد سخت شده باشد که علاوه بر وزن خود تغییر شکل اضافی ندهد را ، قالب و ساخت آن را قالب بندی می گویند .

2- وظایف اصلی قالب : قالب باید بتن را با شکل مورد نظر در محدوده ی روا داری های ( تولرانسی) مجاز نگاه دارد ؛ همچنین به سطح آن نمای دلخواه بدهد و وزن بتن را تا زمان سخت شدن و کسب مقاومت کافی ، تحمل کند .

قالب باید بتن را در مقابل صدمات مکانیکی حفظ کرده و از کم شدن رطوبت بتن و نشست شیره ی آن جلوگیری کند . و عایقی مناسب در برابر سرما وگرمای محیط باشد . همچنین اجزای داخل بتن ( میلگردها) را محل مورد نظر نگاه داشته ودر برابر نیروهای ناشی از لرزاندن ومرتعش ساختن بتن را محافظت کند وبدون آسیب رساندن به بتن از آن جدا شود .

اهداف در انتخاب نوع قالب بندی :

نمای ظاهری : نمای سطح بتن تابعی از وضعیت سطحی قالب است . در بتن نمایان ( بتن معماری ) این موضوع اهمیت خاصی پیدا می کند . در واقع بدن شکلی را به خود می گیرد که سطح قالب دارا است . با توجه به محدودیتهای ساخت واجرای قالب ، حصول هر شکل دلخواه در نمای بتن امکان پذیر نیست . اما می توان با طراحی و اجرای مناسب شکلهای زیبایی به بتن بخشید .

انواع قالب از لحاظ مصالح :

قالب های ساختمانهای بتن آرمه از لحاظ مصالح ساخت به قالب های آجری ، قالب های چوبی ، قالب های فلزی ، قالب های فیبری ، قالب های با مواد شیمیایی تقسیم بندی می شوند .

قالب های آجری : قالب های آجری به دو صورت قالب های دائمی وموقت معمولاً برای ساخت پی در ساختمانهای کوچک کاربرد دارند . مصالح این قالب از آجر معمولی وملات گل و یا ماسه سیمان است .

مزایای استفاده از قالب های آجری برای پی به شرح زیر است :

- نیاز به گود برداری اضافی ندارد . (فقط قسمت بتن ریزی )

- پس از چیده شدن آجرها ، امکان جابه جایی وتغییردر ابعاد قالب به واسطه فشار خارجیوجود ندارد .

- سرعت اجرای عملیات زیاد است وپس از بتن ریزی می توان کار شالوده را تمام شده تلقی کرد زیرا مسئله قالب برداری مطرح نیست .

- به دلیل اینکه معمولاً قالب آجری به شالوده می چسبد ، عملاً ابعاد شالوده بیشتر شده وایمنی بیشتری برای شالوده حاصل می شود .

- چسبیدن قالب آجری به پی ، آن را در مقابل عوامل مخرب مانند سولفات ها محافظت می کند .

- قیمت تمام شده آن کمتر از قالب های دیگر است .

مشکل قالب های آجری این است که عملاً کنترلی روی قسمتهایی از بتن که بدون کیفیت انجام شده است صورت نمی گیرد .

قالب های چوبی :چوب از متداولترین و قدیمیترین مصالح مصرفی در قالب بندی است مزایای آن عبارتند از :

هزینه اولیه کم ، سبکی وحمل ونقل ساده آن ، امکان استفاده از چوب برای قالب در شکلها و ابعاد مختلف و سهولت کاربرد ، عایق حرارتی مناسب مخصوصاً برای قالب بندی و بتن ریزی در زمستان ( ستون ) و از رطوبت دمای بتن محافظت می کند . قالب برداری سریع ، استفاده مجدد از 1 تا 20 بار .

به طور کلی در ساختمانهایی با متراژ کم که ابعاد تیرها و ستونها در آن تیپ قالب چوبی اقتصادی تر از قالب فلزی است .

معایب قالب بندی چوبی عبارتند از :

تعداد استفاده مجدد از آن کم است ، شلوغی کارگاه و کثیف شدن آن ، امکان آتش سوزی ، امکان نشت شیره بتن از گوشه ها آن ، و اراداتی بودن آن .



استفاده از قالب آجری:


قالب های آجری می توانند به صورت دائمی و یاموقت باشند . این قالب ها برای ساخت پی در ساختمانهای کوچک ویا ساختمانهایی که فقط پی ها باید قالب بندی شوند کاربرد دارند . شیوه کار بدین ترتیب است که اگر قالب ها به صورت دائمی در نظر گرفته شوند . پس از خاکبرداری محوطه ، قالب های آجری با استفاده از آجر و ملات ماسه سیمان ، بر اساس نقشه های پی سازی با ابعاد شخص ساخته میشوند . پس از گذشت مدت زمان معینی ، جدار داخلی قالب های آجری با اندود ماسه و سیمان پوشانده می شود تا سطحی صاف ویکنواخت حاصل گردد و همچنین از جذب شیره بتن توسط آجرها جلوگیری شود .

اما در صورتی که قالب های آجری به صورت موقت در نظر گرفته شده باشند ، ملات ساخت دیوارهای آجری از گل رس خواهد بود تا پس از اجرای بتن ریزی ، جدا کردن آجرها از یکدیگر ساده تر باشد . همچنین به جای اندود ماسه و سیمان برای جداره داخلی قالب ، می توان آنها را با ورقه های پلاستیکی پوشاند . درصورت استفاده از قالب های آجری برای پی ها عملاً ابعاد شالوده بیشتر شده و دیواره آجری پی را در مقابل عوامل مخرب مانند سولفاتها محافظت می نماید .

استفاده از قالب های چوبی :

قالب بندی چوبی از پر کاربرد ترین قالب بندی در ساختمانهای بتنی است . به دلیل اینکه ظاهر کار در شالوده ها به ندرت دارای اهمیت است ، برای ساخت قالب های پی می توان از مصالح قدیمی یا دست دوم سالم استفاده کرد .



استفاده از قالب های فولادی :


قالب های فولادی یک از بهترین قالب ها برای پی ها هستند که بسته به ابعاد و شکل شالوده و تعداد دفعات استفاده مجدد از قالب بدون اعمال تغییرات انتخاب می گردند .

اجرای قالب بندی فلزی برای ساخت پی ها به شیوه زی راست :

1- چیدن قالب های مدولار در کنار یکدیگر مطابق نقشه ی قالب بندی پی .

2- بر قراری اتصال بین قالبهای مدولار به وسیله گوه های نر وماده .

3- نصب لوله پشت بند قالب ( پشت بند افقی ) بوسیله گیره به پشت قالبها .

4- نصب فیلر در صورتی که در نقشه ی قالب بندی لحاظ شده باشد .

5- نصب سولجر ( پشت بند قائم ) در پشت لوله ها به وسیله ی گیره ی عصایی سولجر.

6- مهار نمودن حرکت جانبی قالب به طرف بیرون به وسیله ی جک دوبله یا چهار تراش .

7- می توان در گوشه های قالب از لوله گونیا برای حفظ صلبیت قالب استفاده کرد .

قالب بندی ستون

ستون عضوی عمودی است که بارهای تیرها و کف ها را به پی منتقل می کند وعضو فشاری محسوب می گردد . به دلیل اینکه بتن از مقاومت فشاری بالایی برخوردار است می توان نتیجه گرفت که اگر تنش ناشی از بارگذاری ، از حد مقاومت فشاری بتن تجاوز نکند . لزومی به آرماتوربندی ستون نخواهد بود . در این صورت ستون باید شرایط زیر را داشته باشد :

- بار محوری باشد ؛

- ستون کوتاه باشد ؛

- سطح مقطع ستون وسیع باشد ؛

به دلیل اینکه این شرایط به ندرت در ساختمانهای اسکلت بتنی حاصل می شود وعدم تأمین آنها باعث بوجود آمدن کمانش در عضو می باشد ، برای ایجاد مقاومت لازم این عضو در برابر نیروهای بوجود آمده از کمانش و یا حتی فشارهای مازاد بر تحمل بتن ، به میلگردهای طولی احتیاج خواهد بود . همچنین برای آنکه از کمانش آرماتورهای طولی جلوگیری شود ، از خاموت فولادی با فواصل مشخص در طول ستون استفاده می شود . وظیفه دیگر خاموت یا تنگ در ستون مقابله با خطرات ناشی از برش و بیرون زدگی آرماتورهای طولی است .

نکته : معمولا نسبت ارتفاع به حداقل بعد جانبی ستون برابر یا بیشتر از 3 است . اگر نسبت ارتفاع به حداقل بعد جانبی آن کم تر از 3 باشد اصطلاحاً به آن پایه یا پدستال می گوییم .

ستونهای بتنی معمولاً دارای مقطع مربع ، مستطیل ، L شکل ، چند ضلعی یا گرد هستند . خصوصیات قالب ستونها فارغ از شکل مقطع آنها بشرح زیر است:

- ارتفاع زیاد نسبت به ابعاد مقطع ، که در نتیجه استفاده از مهارتهای مناسب را لازم می نماید .

- سطح کوچک ، که موجب پر شدن سریع قالب از بتن می شود و به تبع آن ایجاد فشار زیاد در پای ستون را سبب می گردد .

- هم محور بودن ستونها که در مرحله ساخت مستلزم کنترل دقیق آنها است.

- ارتفاع زیاد بتن ریزی

- عدم دسترسی به ته قالب

- مشکلات نگهداری قالب وشاقولی بودن آن

- تمایل به پیچش

قالب بندی تیر :

تیرها قطعات خمشی هستند که طول آنها در مقایسه با ابعاد سطح مقطع شان بزرگ بوده وعموما به صورت افقی به کار گرفته می شوند . در تیرها تحمل لنگر خمشی و نیروی برشی وخیز مجاز مد نظر است . به طور کلی خصوصیات تیرها را میتوان به صورت زیر دسته بندی کرد .

- طول زیاد در مقایسه با عرض و عمق

- اتصالات لازم برای نگهداری درب وپنجره ها

- خیز حداکثر در محدوده وسط تیر

- فواصل زیاد تکیه گاه ها

- برش حداکثر در تکیه گاه ها

به علت اینکه کل بارهای ناشی از بتن ریزی مستقیما روی قالب وارد می شود و باید به وسیله قالبها تحمل شوند ، بنابراین جنس قالب باید به گونه ای باشد که تاب تحمل خمشی را داشته باشند، در صورتی که از مصالح با مقاومت کم استفاده شود باید فواصل شمع ها را به هم نزدیک کرد . توجه نمودن به عوامل یاد شده از نظر جنبه اقتصادی بر نوع مصالح قالب بندی اهمیت دارد، زیرا از میان قالب ها ، قالب های فلزی و چوبی کاربرد زیادی دارند .

قالب بندی چوبی تیر :

قالب بندی تیر و شاه تیر به صورت چوبی از قطعه کف تیر و دو قطعه جانبی به علاوه بستها یا مهارهای ضروری تشکیل می شود ومستقیما بر روی سر شمعها قرار می گیرد . قالبهای کناره تیر با قالب کف همپوشانی دارند و آنها نیز بر روی سر شمعها تکیه می کنند .

قالب کف تیرها اغلب از تخته چندلایی به اندازه کف تیر ویا پهن تر از آن ساخته می شود تا تکیه گاه کناره های تیر نیز فراهم گردد .

زمانی که صفحات کف تیر مونتاژ می شوند معمولا آنها را با شماره یا حروف شناسایی ، علامتگذاری می کنند تا امکان آنها در سازه مشخص گردد . فاصله ضروری شمعها نیز باید بر روی قالب کف تیر علامت گذاری شود تا تعیین مکان دقیق آنها در محل کار آسان باشد . در محل لبه قالب کف تیر میتوان یک نوار پخ را به صورت ضعیف میخ کوبی کرد .







قالب بندی فولادی تیر :


قالب بندی تیرها نیز به صورت قطعه کف تیر ودو قطعه جانبی به علاوه بستها وپشت بندی های ضروری است . این قالب بر روی دستک تیر وروی شمعها قرار می گیرد .

در قالب بندی فولادی تیرها برای قائم نگه داشتن قالب گونه تیرها و دالها از دستک های تیر استفاده می شود. این دستکها روی لوله ی پشت بدنه ی قالب گونه و سفت کردن پیچ به لوله پشت بند کف قالب ، باعث عدم حرکت افقی مجموعه قالب روی لوله خواهد شد . در زیر هر دستک پایه ای قرار دارد . با قرار دادن دستک ها در سوراخهای جک های سقفی ، ثبات وپایداری آن ها در امتداد قائم فراهم می شود .

برای اجرای تیرها بسته به گم بودن تیر در سقف یا نمایان بودن آن از دو نوع قالب راست گوشه وپخ گوشه وتیرهای گم در سقف را با قالب راست گوشه می سازند .

قالب بندی دیوار :

دیوارهای بتن مسلح بسته به ملاحظات سازه ای به سه دسته دیوارهای حائل ، دیوارهای باربر ودیوارهای برشی تقسیم می شوند . در ساختمانهای بتن مسلح معمولا از دیوارهای برشی برای مقابله با نیروی جانبی ناشی از باد و زلزله واز دیوارهای باربر برای تحمل بارهای فشاری استفاده می شود . همچنین از دیوارهای حائل برای مقابله با نیروی فشار جانبی خاک یا آب کاربرد دارد .



به طور کلی دیوارها دارای خاصیت های زیر هستند :


- ارتفاع زیاد نسبت به عرض دیوار و احتیاج به داشتن مهاریهای مناسب ؛

- طول و ارتفاع نسبتا زیاد وعدم دسترسی به عمق قالب ؛

- عرض کم ونزدیک بودن سفره های آرماتور عمودی وافقی به قالب بدنه ( تدابیر لازم برای حفظ فاصله سفره ها تا بدنه قالب ) ؛

- تقاطع دیوارها ( عبور سفره ها از میان هم ) ؛

- وجود بازشوها از قبیل : دربها ، هواکشها ، پنجره ها و لوله؛

- اتصلالات لازم برای نگهداری درب و پنجرهها( چارچوبها ، صفحات اتصالی وغیره ) ؛

- وجود درزهای انبساط وانقباض ، درزهای اجرایی ؛

- دیوارهای منحنی شکل؛

- به دلیل ارتفاع زیاد این مشکلات را در بر دارند ؛

- ارتفاع زیاد بتن ریزی؛

- عدم دسترسی به عمق قالب ؛

- مشکلات پایداری قالب و شاغولی بودن آنها ؛

- تمایل به پیچش ؛

عوامل مؤثر در انتخاب نوع مصالح برای دیوارها همانند ستونها بوده، اما وجه تمایز دیوارها از ستونها سطح جانبی وسیع آنها می باشد که به همین دلیل باید از قالبهایی استفاده کرد که علاوه بر پوشش سطح وسیعتر ، پایداری بیشتری داشته باشند . عامل دیگر در انتخاب جنس قالب یکنواختی سطوح دیوارهاست . در سطوح وسیع، کاربرد قالبهای فلزی اجتناب ناپذیر خواهد بود ، به ویژه زمانی که خواسته باشیم با جا به جایی مداوم قالبها عملیات بتن ریزی را متوقف نکنیم .

قالب بندی چوبی دیوار :

قالب های دیوار از 5 بخش اساسی ساخته می شوند :

1- پوشش قالب جهت حفظ بتن تا زمان سخت شدن .

2- پشت بندهای قائم که تکیه گاه پوششی قالب را فراهم می سازند .

3- پشت بندی های افقی که علاوه بر ایجاد تکیه گاه پشت بندهای قائم ، قالب ها را هم راستا می کنند .

4- مهارها جهت ثابت نگه داشتن قالب در برابر بارهای اجرایی و باد

5- فاصله نگهدارها و بستهای جداگانه یا واحدهای بست فاصله نگهدار که فاصله صحیح قالبها را در زید فشار بتن تازه حفظ می کنند . اولین مرحله در ساخت قالب دیوار ، اتصال یک تیر تکیه گاه به شالوده به عنوان پایه پشت بندهای قائم است . پس از نصب آن ، پشت بنمدهای قائم بر پا می شوند . مرحله بعد اتصال پوشش قالب به پشت بندهای قائم است .

برای تثبیت پای قالب دیوارها می توان از پاشنه بتنی ( پاخور یا رامکا) و یا یک قطعه فلزی صلب که با پیچ به شالوده متصل شده است استفاده کرد. ارتفاع این پاخور معمولا بین 5 تا 12 سانتی متر است .

در قالب بندی دیوار ، مهار فشار جانبی بتن وثابت نگه داشتن فاصله قالبها به عهده تنگها ( غلاف ) است . طول مفید تنگها به اندازه ضخامت دیوار می باشد ودر داخل بتن باقی می مانند . این تنگها با تعبیه یک ورق گرد یا فلزی در وسط آنها آببندی می شوند . اگر تنگ را از میان یک غلاف فلزی عبوردهند می توان بعد از بتن ریزی تنگ را بیرون کشید .

برای مسدود کردن سوراخهای بلا استفاده سطوح قالبها از پولکهای فلزی پایهدار استفاده می شود . پایه این قالبها به سادگی انعطاف پذیر و خم شدنی هستند .

نکته مورد توجه در قالب بندی دیوار آن است که همباد بودن لبه قالبها الزامی است در صورت همباد نبودن لبه ی قالبها ، خطوط لبه های قالب بر بتن نقش می بندد ونمای بتن نا مناسب می شود .

قالب بندی فولادی دیوار :

قالبهای فولادی دیوار از اتصال قالبهای مدولار به یکدیگر ساخته می شوند . اجزاء قالبهای فولادی دیوار عبارتند از : قالب مدولار ، پشت بند افقی ، سولجرو...

قالب های مدولار توسط گوه و گیره یا کلمپس به یکدیگر نصب شده واندازه دیوار را می پوشانند . این قالبها توسط پشت بندهای افقی که لوله یا قوطی هستند محکم شده و توسط سولجرها که نقش پشت بند قائم را دارد تثبیت می شوند .

دالهای سیستم های سازه ای هستند که سطح آنها نسبت به ضخامتشان بزرگ است و بار گذاری در آنها عمود بر صفحه دال انجام میشود .دالها رااز لحاظ نوع باربری به دو دسته دالهای یکطرفه و دال های دو طرفه تقسیم می نمایند .

دال یکطرفه :

در مواقعی که عرض دهانه از سه متر کمتر باشد ومواقعی که دهانه بزرگتر ، بیشتر از دو برابر طول دهانه کوچکتر باشد از این سیستم استفاده می شود . در سیستم دال یکطرفه تکیه گاهها فقط در دو طرف دال می باشند ورفتار دال مانند یک تیراست . در این حالت آرماتورهای اصلی در یک جهت دال وجود دارد ودر جهت دیگر آرماتورهای در حد آرماتورهای حرارتی هستند .







دال دو طرفه :


در صورتی که b بین a و a 2 باشد از دال بتنی دو طرفه استفاده میشود . در این سیستم در چهار طرف دال تکیه گاه پیوسته است ودر هر دو جهت طولی و عرضی از آرماتورهای محاسباتی استفاده می شود.

خصوصیات کلی دالها را می توان به صورت زیر دسته بندی کرد :

- داشتن سطح وسیع نسبت به ضخامت

- تو خالی بودن (مجوف بودن) آنها به منظور سبک کردن وزن دال

- وجود سوراخها وبازشوهایی در دال به منظور عبور لوله های تأسیسات ، برق و غیره .

- اتصال درب و پنجره ها به دال ( تعبیه صفحاتی در داخل بتن دال )

- وجود نیروهای متمرکز بر دال ( مانند نیروی جک ، چرخ ماشین و...) که نیاز به تدابیر ویژه ای دارند .

- پیوستگی در روی تکیه گاهها ( اغلب اوقات )

- شیب دار بودن

- منحنی بودن سطوح

مصالح قالب دال باید دارای سطح صافی باشد وبه سادگی بتوان سطوح وسیعی را با استفاده از آنها مونتاژ کرد . تاب خمشی این مصالح باید متناسب باشد ، زیرا در این قالب بندی وزن ناشی ازبتن تازه و بار گذاری زنده مستقیماً بر قالب تأثیر کرده در صورتی که تاب خمشی مصالح قالب کم باشد انحنای قالب ممکن است مشکل به وجود آورد . معمولا استفاده از قالبهای فلزی در حین برچیدگی مشکلاتی را به همراه دارد ، زیرا قالبها اگر گیر کنند نمی توان با ضربه انها را آزاد کرد و گاهی باعث صدمه قالب می شود .

قالب بندی دال :

اجزای قالب دال عبارتند از عرشه ، تیرچه ، تیر و شمع .

عرشه از قالبهای مدولار فلزی یا از تخته های چوب ساخته می شود ، تیرچه ها اعضایی هستند که در زیر عرشه قالب قرار گرفته و نقش تأمین تکیه گاه عرشه را دارند . در قالبهای مدولار فلزی معمولاً لوله داربستی به قطر 5 سانتی متر نقش تیرچه را بازی می کند . تیرها نیز اعضایی هستند که در زیر تیرچه قرار می گیرند وتکیه گاه تیرچه می باشند . همچنین شمع ها اعضایی هستند که تکیه گاه تیرچه ها و تیرها بوده ودر سیستم قالب بندی دال تکیه گاه زیر قالب هستند .

سقف تیرچه بلوک :

دال یکطرفه ای است که در آن برای کاستن بار مرده از بلوکهای توخالی استفاده کرده اند . اجزای سقف تیرچه بلوک عبارتند از آرماتورهای حرارتی ، آرماتورهای ممان منفی ،آرماتورهای تقویت برشی ، کلاف ارزی و...

تیرچه یک شبکه خرپایی از میلگرد است که داخل یک فندوله قرار گرفته وبتن ریزی شده است . بلوک ها هم از انواع سیمانی ، سفالی و ...به عنوان پر کننده و قالب در این سقف نقش دارند .

کلاف میانی ( عرضی ) : برای تقویت سقف در امتداد عمود بر تیرچه ها و برای توزیع یکنواخت بارروی سقف تیرچه بلوک ، همچنین در محلهایی که بار منفرد موجود باشد ، کلاف میانی بتنی که جهت آن عمود بر جهت تیرچه هاست ، در سقف تعبیه میشود . حداقل عرض کلاف میانی برابرعرض بتن پاشنه تیرپه ( 10 سانتی متر ) و ارتفاع آن برابر ارتفاع سقف خواهد بود.

در مورد بار زنده بیشتر از 350 کیلوگرم بر متر مربع و دهانه 4 تا 7 متر دو کلاف میانی و برای دهانه بیشتر از 7 متر سه کلاف میانی اجرا می شود . در این حالت حداقل سطح مقطع میلگردهای طولی آن برابر سطح مقطع میلگردهای کششی تیرچه خواهد بود .

حداقل قطر میلگردهای کلاف میانی در صورت آجدار 6 Фودر صورت ساده 8 Ф می باشد

 نگاهی به مهمترین عوامل نقض مقررات ملی ساختمان

در هر کشوری طبق مقررات موجود در آن کشور، ارگانها و نهادهایی به وضع قوانین و مقررات در حیطه خط مش های تعیین شده پرداخته و نهادهایی نیز به منظور نظارت بر حسن اجرای قوانین وضع...

هادی مناف زاده در هر کشوری طبق مقررات موجود در آن کشور، ارگانها و نهادهایی به وضع قوانین و مقررات در حیطه خط مش های تعیین شده پرداخته و نهادهایی نیز به منظور نظارت بر حسن اجرای قوانین وضع شده انتخاب می شوند تا نهاد قانون گذار را در اجرای هر چه بهتر قوانین یاری نمایند.... در کشور ما نیز شهرداریها بعنوان یکی از مهمترین مراجع صدور پروانه ساختمانی زیر نظر عالی ترین ناظر ساخت و ساز کشور – وزارت مسکن و شهرسازی – و در تعامل با سایر ارگانها و نهادها نظیر سازمان نظام مهندسی مسئولیت نظارت بر اجرای صحیح مقررات ملی ساختمان و به تبع آن اجرای صحیح عملیات ساختمانی معرفی شده اند؛ این در حالی است که خود این نهاد در برخی از موارد – خواسته یا ناخواسته – آشکارا مباحث ملی ساختمان را – که اجرای آن در تمامی بناها الزامی است – زیر پا می گذارد. بعنوان نمونه در مبحث چهار مقررات ملی ساختمان در بخش الزامات مربوط به نمای ساختمانی داریم که: الف ) استفاده از نمای شیشه ای پیوسته در ساختمانهای مسکونی ممنوع است. "نمای شیشه ای پیوسته به نمایی اطلاق می شود که دارای پوشش حداقل 60 درصد از شیشه بوده بطوری که در تقسیم آن به 20 متر مربع و بیشتر جدا کننده ای با مصالح دیگر در بین نباشد". علاوه بر آن استفاده از نمای شیشه ای در کنار جاده ها و شریانهای اصلی شهر منوط بر اخذ اجازه رسمی از شهرداریها می باشد. از طرفی در بند دیگر این مقررات این چنین قید شده است که سطوح شفاف نمای شیشه ای در ساختمان ها باید به صورتی تعبیه شوند که امکان ریزش شیشه به فضای باز و معبر عمومی وجود نداشته باشد و در ساختمانهای غیر مسکونی گروه های 7 و 6 دارای نمای شیشه ای پیوسته رعایت فاصله حداقل 2 متری بین نمای ساختمان و پیاده رو و خط محدوده ی زمین الزامی است. "ساختمانهای گروه های 7 و 6 به ساختمانهای متصل و ردیفی یا مجزا و منفصل بالای 4 طبقه اطلاق می شود". با مطالعه متن فوق و نگاهی به بدنه بناهای موجود شهری به وضوح می توان نقض مقررات فوق را مشاهده نمود به عنوان مثال در پروژه مسکونی 10 طبقه "..." واقع در شهرستان اسکو (در آذربایجانشرقی)، ساختمان مورد بحث پروانه و مجوزهای لازم را از سوی شهرداری دریافت نموده و این در حالی است که عملا قوانین فوق را زیر پا نهاده است. از طرفی طبق قوانین ساخت و ساز تعبیه پله های فرار ایمن برای ساختمانهای بیش از 6 طبقه با حداکثر فاصله دسترسی 35 متری برای هر یک از واحد الزامی است حال آنکه امروزه در بسیاری از ساخت و سازهای صورت گرفته امروزی این امر نیز رعایت نمی شود. در مباحث ملی ساختمان پیش آمدگی طره ها در معابر کمتر از 12 متر ممنوع است – در معابر با عرض بین 12 تا 20 حداکثر طول مجاز پیش آمدگی 1 متر، در معابر با عرض 20 الی 40 متر حداکثر طول مجاز پیش آمدگی طبقات 1.20 متر و در معابر با بیش از 40 متر حداکثر طول پیش آمدگی بناها 1.5 متر است – در صورت تجاوز بیش از مقدار معین بکارگیری کلاف های افقی و قائم ضروری است- . حال آنکه در بسیاری از معابر کمتر از 8 متر شاهد این نوع پیش آمدگی ها هستیم. طراحی پارکینگ مناسب برای بناهایی با کاربری تجاری، اداری برای بناهایی با بیش از 5 طبقه الزامی است حال آنکه دادن مجوزهای ساخت و ساز برای واحدهایی با بیش از 5 طبقه در بافتهایی که 95٪ بناهای موجود در آن 2 و 1 طبقه اند علاوه بر نقض مساله محرمیت و دید در واحدهای مسکونی – که هم در معماری اسلامی و ایرانی بر آن تاکید شده و هم در مباحث ملی ساختمان – موجب بروز مشکلات دیگری نظیر ایجاد کوران هوا در محلات و بین بناها شده و آسایش ساکنین را مختل می سازد از طرفی قرار گیری بناهای مرتفع در کنار بناهای غیر مرتفع سبب سد مسیر تابش پرتوهای خورشید گردیده و سبب سایه اندازی این بناها بر بناهای مقابل و فضای عمومی و عبوری شهری می گردد و این عوامل سیمای شهری را مختل خواهد نمود ؛ چیزی که هم اکنون در بسیاری از شهرهای ایران شاهد آن هستیم. و ... تناقض در مصوبات شهرداری ها: روزانه 100 تا 150 ساختمان غیرمجاز در تهران ساخته می شود که قسمت عمده آن ها بصورت غیر مجاز ساخته می شود؛ این در حالی است که این تخلفات در محدوده و یا حریم شهرداریها که مسئول اصلی برخورد با آنها به شمار می روند ، صورت گرفته است. از سویی ملاک عمل شهرداریها برای مقابله با تخلفات ساخت و ساز ماده 100 قانون شهرداری ها است . طبق این ماده "مالکین اراضی و املاک واقع در محدوده شهر یا حریم آن باید قبل از اقدام عمرانی یا تفکیک اراضی و شروع به ساخت و ساز؛ از شهرداری پروانه اخذ کنند . شهرداری می تواند از عملیات ساخت و ساز غیر مجاز – بدون پروانه یا مخالف مفاد پروانه – جلوگیری نماید. با این حال به نظر می رسد ماده 100 که باید یکی از قوانین تنبیهی برای برخورد با متخلفان از قوانین ساخت و ساز باشد ؛ دست متخلفان را باز گذاشته و امکان دور زدن قانون و فرار از مجازات های سنگین را به وسیله پرداخت جریمه امکان پذیر ساخته است . بر اساس تبصره 1 این ماده (( در مواردی که از لحاظ اصول شهرسازی ، تاسیسات و بناهایی خلاف مشخصات قانون یا بدون پروانه شهرداری ساختمان احداث یا شرو.ع به احداث شده باشد به تقاضای شهرداری موضوع در کمیشیونی متشکل از نماینده وزیر کشور ، قاضی دادگستری و یکی از اعضای انجمن شهر مطرح می شود که در صورت تصمیم کمیسیون ماده 100مبنی بر تخریب تمام یا قسمتی از بنا ، مهلت مناسبی که نباید از دو ماه تجاوز نماید تعین می شود و مالک موظف است در مهلت مقرر نسبت به تخریب بنا اقدام نماید.اما آنچه بیش از همه مورد عمل قرار می گیرد تبصره 2 ماده 100 است که طبق آن کمیسیون می تواند در مواردی که تخریب بنا ضرورتی ندارد رای به اخذ جریمه ای متناسب با نوع استفاده از فضای ایجاد شده و نوع ساختمان از نظر مصالح مصرفی دهد.جریمه نباید از یک دوم کمتر و از سه برابر ارزش معاملاتی ساختمان برای هر متر مربع بنای اضافی بیشتر باشد ؛ این جریمه برای اراضی تجاری ، صنعتی و اداری طبق تبصره 3 این ماده نباید حداقل از دو برابر کمتر و از چهار برابر ارزش معاملاتی ساختمان برای هر متر اضافی ایجاد شده بیشتر باشد.)) با اعمال تبصره های 2 و 3 ماده 100 قانون شهرداریها مبالغ هنگفتی به حساب شهرداریها واریز می شود که این عامل این قانون را در جایگاه کسب در آمد بیشتر برای شهرداری ها قرار داده است. حال سوال اینجاست که مشکل اصلی کجاست؟ در جواب می توان اذعان نمود که عدم آشنایی مسئولین امر در زمینه ی معماری و شهرسازی و بکار گیری تخصصهایی غیر مرتبط با امر مسکن در شهرداریها ، نبود سیستم جامع نظارت بر ارگانها و مراجع صدور پروانه و عدم آشنایی عوامل اجرایی با مقررات ملی ساختمان و ... وجود مصوبات متناقض و تجهیز نشدن دستگاه های حکومتی به ابزار های مدرن و کار آمد و... همه و همه از مهمترین عواملی هستند که سبب بروز این مشکلات گردیده اند. --------------- * کارشناس و محقق معماری – عضو باشگاه پژوهشگران دانشگاه آزاد تبریز منبع: آرونا

روش هاي قيمت گذاري مسكن تا چه حد صحيح هستند


مدت هاي مديدي است كه تورم باعث افزايش قيمت مسكن شده است و چون افزايش دستمزد حقوق بگيران در طي اين سال ها برابر با افزايش تورم افزايش نيافته است باعث شده كه قيمت املاك در مقايسه با در آمد سرانه افراد جامعه به شكل نامعقولي افزايش يابد.


در كنار اين مساله امكان استفاده از روش ناصحيح قيمت گذاري املاك توسط كارشناسان شهرداري ها يكي ديگر از مسايلي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. به همين منظورآقاي غلامرضا افشار در پايان نامه خود درصدد است ببيند كه آيا روش مورد استفاده در شهرداري ها براي قيمت گذاري روي املاك روشي كاراست يا خير.


از ديدگاه نظري نوسانات و تغييرات سطح قيمت املاك به عوامل متعددي بستگي دارد بعضي از اين عوامل داراي ماهيتي كمي و برخي هم از سرشت كيفي برخوردارند.


با توجه به كارهاي آماري انجام شده در پژوهش حاضر كه در دو مرحله صورت گرفته مي توان چنين نتيجه گرفت كه قيمت هاي اعمال شده توسط شهرداري ها فاقد بنيان علمي لازم بوده و اين قيمت گذاري بدون توجه به عوامل موثر بر ارزش املاك صورت گرفته است، در پاره اي از موارد قيمت بسيار دورتر از قيمت هاي روز است و در پاره اي موارد اين فاصله كم تر است.


شهرداري مشهد در مدل قيمت گذاري خود به موارد زير توجه نكرده است:


1- دسترسي به معابر اصلي: با دسترسي به معابر اصلي ارزش املاك با ضريب بسيار كوچكي شروع به افزايش مي كند اما بعد از يك سطح معين هر چه ميزان دسترسي به معابر اصلي افزايش يابد از ارزش املاك كاسته خواهد شد.


2- فاصله متوسط از حرم: در مدل قيمت گذاري شهرداري هر چه فاصله متوسط از حرم بيش تر باشد قيمت مسكن با يك ضريب كوچك كاهش مي يابد ولي اين تحقيق نشان داد كه ضريب كاهش كوچك نبوده بلكه رقم بزرگي است.


3- عدم توجه به كاربري املاك: شهرداري بدون توجه به اين عامل همه املاك موجود در منطقه را با استفاده از يك مدل واحد قيمت گذاري مي كند كه باعث به وجود آمدن انحرافات جدي در مدل قيمت گذاري آن ها مي شود.


4- عدم توجه به تعداد برهاي املاك: در مدل شهرداري فقط اگر ملك دو بر باشد ارزش بالاتري براي آن قايلند، در حالي كه ملك سه بر تجاري ارزش بالاتري از ملك دو بر تجاري دارد.


در اين تحقيق بعد از اثبات فرضيه «قيمت گذاري املاك توسط شهرداري ها ناكاراست»، اين نتايج حاصل شده است:


در ارزشيابي املاك قبل از هر چيز ديگر بايد اقدام به ايجاد پايگاه هاي اطلاعاتي مناسبي كرد كه در آن تمامي مشخصات املاك منطقه مورد نقد براساس كاربري هايشان طبقه بندي شده باشد.سپس هر گروه و عوامل موثر بر ارزش آن ها را طبقه بندي كرده و اين پايگاه اطلاعاتي را براساس آخرين اطلاعات به دست آمده از بازار به هنگام كرد.مساحت يكي از ويژگي هاي مهم املاك است كه بر ارزش آن ها اثر مشخص مي گذارد يعني با افزايش مساحت ملك قيمت آن كاهش مي يابد. البته ميزان كاهش قيمت بستگي به كاربري ملك دارد. اگر ملك تجاري باشد اين ضريب بسيار بالاتر است تا زماني كه ملك مسكوني باشد و در املاك صنعتي اين ضريب خيلي كوچك است.كاربري املاك نيز از عوامل مهم ديگر است كه به طور مستقيم بر ارزش آن ها اثر مي گذارد. به طوري كه املاك تجاري گران قيمت ترين و به ترتيب املاك اداري و مسكوني در درجه اهميت كم تري در ايجاد درآمد قرار دارند.


دسترسي به معابر اصلي هم يكي از عوامل موثر بر ارزش املاك است. هر چه دسترسي به معابر اصلي راحت تر بوده منطقاً بايد قيمت ملك افزايش يابد البته در شهرهاي بزرگ با حجم ترافيك بالا اگر اين دسترسي باعث سلب آرامش شود از عوامل كاهنده ارزش به حساب مي آيد.


دسترسي به اماكن مذهبي، تاريخي در شهرهاي زيارتي و سياحتي در صورت برخورداري ملك از كاربري تجاري رابطه مستقيم با ارزش ملك دارد.


در صورتي كه يك ملك داراي چندين كاربري باشد بايد بهترين كاربري آن را كه بيش تر از آن استفاده مي شود در نظر گرفت.


هر چه يك ملك داراي عرض بيش تري باشد ارزش بالاتري دارد البته بسته به نوع كاربري، ميزان افزايش متفاوت است. مثلاً در املاك با كاربري تجاري به علت امكان احداث تعداد بيش تر واحدهاي تجاري و انجام تبليغات بيش تر در املاك با عرض بالاتر، ميزان افزايش قيمت ملك تجاري نسبت به گونه هاي مشابه بالاتر است.


عامل ديگري كه در ارزشيابي املاك بايد مورد توجه قرار گيرد، مساله محدود نمودن منطقه مورد ارزشيابي است زيرا در هر منطقه عوامل مشخصي هستند كه بر ارزش املاك در آن منطقه اثر مي گذارند و زماني كه محدوده ارزشيابي بسيار بزرگ مي شود عوامل بيش تري هم مورد بررسي قرار مي گيرند و در اين صورت متغيرها حالت تجانس خود را از دست داده و ناهمگون مي شوند و ممكن است كه فرآيند ارزشيابي را دچار انحرافات جدي كرده و ارزش تعيين شده را از درجه اعتبار ساقط كند و بر همين اساس است كه مي توان اظهار كرد كه در هيچ شرايطي نمي توان مدلي ارايه كرد كه بتواند تمامي عوامل موثر بر ارزش املاك را دربرداشته و از آن بتوان براي ارزشيابي املاك در هر نقطه اي استفاده كرد. بنابراين بايد با بررسي و مطالعات وسيع، خصوصيات و عواملي كه بر ارزش املاك اثر مي گذارند را شناسايي كرده و مدلي مختص آن منطقه طراحي كرد.در فرآيند ارزشيابي براي جلوگيري از انحرافات بايد املاكي را كه به طور غيرعادي قيمت گذاري شده اند، كنار بگذاريم.


داشتن خيابان هاي فرعي و كوچه هاي عريض تر مي تواند عاملي باشد كه باعث بالا رفتن ارزش املاك شود اما اين نتيجه در صورتي معتبر و منطقي است كه املاك مورد ارزشيابي همه در يك كوچه و يا خيابان فرعي قرار گرفته باشد زيرا ممكن است كه كوچه يا خياباني با عرض كم تر داراي املاكي با ارزش بالاتر باشد و علل مختلفي مي تواند داشته باشد مثلاً توسعه يافتگي يك كوچه در مقابل ساير كوچه ها مي تواند ارزش بالاتري را ايجاد كند پس بايد زماني اثر خيابان فرعي و كوچه را تعيين كرد كه همه املاك مورد نظر در يك منطقه قرار گرفته و از بسياري جهت شبيه يكديگر باشند.در نهايت بايد گفت كه ارزشيابي املاك فرآيندي بسيار پيچيده است و به جهت اين كه عوامل بسيار زيادي بر ارزش املاك اثرگذار هستند همچنين همان طور كه قبلاً بيان شد به دليل اين كه بعضي از اين عوامل ماهيتي كمي و برخي ديگر از سرشت كيفي برخوردارند بنابراين آنچه كه بسيار مهم جلوه مي كند اين است كه بتوان از روش مناسب در شرايط مختلف استفاده كرد و اين تجربه و قضاوت ارزشياب است كه براي وارد كردن اثر متغيرهاي كيفي در فرآيند ارزشيابي نقش اول را بازي مي كند بنابراين هر چه ارزشيابي از تجربه، مهارت، آگاهي هاي فردي و قدرت قضاوت بالاتري برخوردار باشد ارزش تعيين شده به واقعيت نزديك تر خواهد بود.


\ تلخيص: فيروزه سالارالديني


مطالب فوق خلاصه اي از پايان نامه آقاي غلامرضا افشار تحت عنوان « مدل ارزشيابي زمين و املاك در شهر هاي موجود» است كه به راهنمايي دكتر حسين عبده تبريزي در دانشگاه علامه طباطبايي در بهمن 1373 دفاع شده است.

نويسنده: دكتر عبده تبريزي-غلامرضا افشار